فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۶۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی یکی از ابداعات فلسفی شهید مطهری می پردازد. ایشان دعوی کرده بودند که اثبات ماده بدون حرکت جوهری و ترکیب اتحادی ممکن نیست. نیز برهان فصل و وصل در اثبات هیولا معتبر نیست و پذیرش آن از سوی صدرا خطا بوده است. در این مقاله دعوی اول بیان و اثبات شده است و مدعای دوم ابطال گردیده است.
نقدهای فیلسوف شیرازی برمقلدان
منبع:
اشراق ۱۳۸۶ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
تفتیش در هستی های محسوس و استنباط های متافیزیکی آن نزد افلاطون و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
مرزبندی های فلسفی در مورد عالم حس و عالم غیر محسوس همواره یکی از تمایزات عمدة میان فیلسوفان بوده است. نتیجه این مرزبندی قرار دادن دو دسته از فیلسوفان در دو صف جدای از یکدیگر است. در یک طرف فیلسوفان مادی گرا قرار دارند که شعاع عالم هستی را صرفاً در عالم حس و ماده محدود می نمایند و در طرف دیگر صف فیلسوفانی قرار دارند که شعاع عالم هستی را فراتر از حس و ماده می دانند. آنچه ممکن است این تمایز را مضاعف نماید اختلاف در روش نشان دادن قلمرو عالم هستی است. یکی از رایج ترین شیوه ها در نشان دادن حد و مرز عالم هستی تأمل و تفتیش در عالم حس است. هدف پژوهش حاضر این است که روش تفتیش در عالم حس به منظور نشان دادن قلمرو عالم هستی مورد تحلیل قرار داده شود. نتیجه ای که در این پژوهش نویسنده نشان خواهد داد این است که روش تفتیش در حس نزد افلاطون و ابن سینا مورد استفاده جدی قرار داشته است و هر دو اندیشمند از طریق تفتیش در عالم حس استنباط های فلسفی متناسب با نظام فلسفی خود استخراج نموده اند. زیرا ابن سینا اگر چه همانند افلاطون در یکی از روش ها در نشان دادن شعاع عالم هستی که آن را فراتر از علم حس می داند بر تفتیش در عالم حس تأکید دارد اما با وجود آن نتیجه این تفتیش نشان دادن امر واقعی است که از آن به طبیعت مشترکه تعبیر می نماید چیزی که نزد افلاطون به ایده تعبیر می شود.
چگونگی امتداد یافتن فلسفه به علوم در فلسفه اسلامی با تأکید بر تقریر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی پژوهش حاضر پاسخ گویی به این پرسش است که ازنظر فلسفه اسلامی، امتداد و بسط فلسفه به علومِ ناظر به زندگی چگونه رخ می دهد و فلسفه چگونه در تولید و تولد نظریه های علمی نقش آفرینی می کند. این مقاله می کوشد با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بازخوانی آن دسته از مباحث فلسفه اسلامی (با توجه ویژه به تقریر آیت الله جوادی آملی) درباره رابطه فلسفه و علوم، ابتدا مهم ترین ابعادِ دیدگاه فلسفه اسلامی را درباره رابطه فلسفه و علوم توصیف کند و سپس با تحلیل منطقی نکته های این دیدگاه، دلالت ها، ظرفیت ها و افق گشایی های آن را درباره چگونگی امتداد فلسفه به علوم آورده ایم. ملاک تمایز در علوم، موضوع فلسفه و موضوع علوم و نسبت آن ها با یکدیگر، جایگاه موضوع، مبادی و مسائل در علوم و نسبت آن ها با یکدیگر از مهم ترین مسائل فلسفه اسلامی اند که چهارچوب نظری مناسبی برای بررسی چگونگی امتداد فلسفه به علوم فراهم می کنند که در بخش «بازخوانی» به آن ها توجه کرده ایم. در بخش پایانی نیز مهم ترین دلالت ها و ظرفیت های این بازخوانی برای چگونگی نقش آفرینی فلسفه در تولید و تولد نظریه های علمی در قالب پنج اصل بنیادین آمده اند که ازجمله آن ها می توان به نقش فلسفه در تأمین مقدمات برای اثبات برخی مسائل علمی، تأکید بر اشراف دانشمند بر مبادی فلسفی دانش خود، نقش این اشراف در تعمیق نظری و تدقیق استدلالی نظریه ها و همچنین تفسیر صحیحی از اصطلاح «فلسفه مضاف» و منطبق بر مبانی فلسفه اسلامی اشاره کرد.
سه فیلسوف ایرانی
منبع:
مهرسال دهم ۱۳۴۳ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
تفسیری نوین از رابطه عالم ماده و عالم دهر و نقش آن در حل معضل ربط ثابت و سیال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای حل مسئله ربط ثابت به سیال، میرداماد و ملاصدرا طبایع مادی را از حیث ثباتشان، مجعول مفارقات می دانند تا محظور ربط ثابت به سیال وجود نداشته باشد. لکن ابهامات زیادی در مورد حیثیت ثبات طبایع که از آن تعبیر به عالم دهر می شود و همچنین رابطه عالم دهر با عالم ماده وجود دارد. در این مقاله ابتدا در قالب یک برهان کیفیت نسبت ما بین عالم دهر و عالم ماده که دوگانگی اعتباری و یگانگی حقیقی طبایع دهری و مادی است، مشخص می گردد. در تفسیر نخست، این وحدت و آن دوگانگی بر اساس تفاوت نحو ادراک موجودات مفارق عقلی و موجودات مادی تبیین گردیده، آنگاه با مشخص نمودن کمبود های این تفسیر، در تکمیل این تفسیر، تفسیر دومی ارائه شده که در آن بر اساس مفهوم ظهور و نقش آفرینی این مفهوم در این مسئله، یگانگی حقیقی طبایع دهری و مادی روشن می گردد.
غزالی و شعر خیال
منشأ اختلاف اشیاء: پژوهشی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این مقاله، دیدگاه های میرزا مهدی اصفهانی از یک سو، محدثان مانند ملا صالح مازندرانی از یک سوی، و نیز اندیشمندانی که ذهن فلسفی دارند، مانند صدرالدین شیرازی، ملاهادی سبزواری، میرداماد، فیض کاشانی را به طور تطبیقی بررسی می کند. محورهای این بررسی تطبیقی، عَرَضی بودن اختلاف اشیاء، و نقش اطاعت و عصیان فاعل مختار در آن است.
فخر رازی، اندیشمندی جستجوگر (18
منبع:
فرهنگ ۱۳۶۶ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
حدوث نفس انسانى» از دیدگاه فلاسفه اسلامى و سازگاری آن با آموزه « عالم ذرّ »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
استمرار ولایت بعد از خاتمیت بر اساس حکمت ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مکتب اسلام، به ویژه مذهب تشیع، اعتقاد به ولایت و لزوم استمرار آن در همة زمان ها از تفکرات مبنایی و اصولی محسوب می شود؛ به طوری که دین انسان بدون این اعتقاد پوسته ای بیش نیست و فاقد محتواست. هدف از نگارش این مقاله معقول کردن و تبیین مسئلة ضرورت استمرار ولایت پس از خاتمیت بر اساس آثار ملاصدراست. ائمة اطهار (ع) مصادیق اتم و اکمل ولایت اند که پس از ختم رسالت، هدایت بشر و ادارة کائنات به دوش آنان قرار داده شده است. جایگاه بالای ولایت و امکان دسترسی به این مقام و تبیین مبانی فلسفی عرفانی ملاصدرا، که پشتوانه های معتبر روایی نیز دارد و با مسئلة لزوم استمرار ولایت پس از خاتمیت مرتبط است، از دیگر مباحثی است که در این مقاله بررسی شده است.
تبیین وجودی شیطان از منظر فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عالمان اخلاق، عرفان، کلام، فلسفه، تفسیر و... هر کدام از حیثیات ویژه ای درباره ی چیستی، هستی و کارکردهای وجودی شیطان به مداقه پرداخته اند. هدف این پژوهش تبیین وجودی شیطان از دیدگاه فخر رازی است. فخر بر این باور است که شیطان از ماده شطن به معنای دور است و در اصطلاح به اجنه کافر اطلاق می شود. او در آثار مختلفش سه دلیل عقل برای وجود شیطان بیان کرده است. علاوه بر آن از طریق مراتب صدور افعال از حیوانات از جمله انسان دلیل منکران وجود شیطان را تبیین می کند و سپس از طرف مختلف نفوذ شیطان در انسان این دلیل را مورد نقادی قرار می دهد. او در تبیین جایگاه شیطان در عالم هستی، شیطان را ممکن الوجودی معرفی می کند که نه متحیز است و نه صفت برای یک شی متحیز است، بلکه آن را جزء ارواح سفلیه شریر و خبیث معرفی می کند.
ملاصدرا و معناشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
صدرا یک بار اشاره می کند که آنچه عارفان بدان اسم می گویند، نزد فیلسوفان به نام ""مشتق"" شناخته می شود. اما در مواضع دیگری، خود از واژه ی اسم استفاده می کند و حتی تقسیم بندی ظریفی میان اسم، صفت و ذات را معرفی می نماید. در باب معنای اسم، او در موضعی به صراحت اعلام می کند که اسم ها به ازای معانی کلی عقلی هستند و نه به ازای هویات عینی، و حتی برای نام ها در عالم اسماء، به موازات اشیاء، قائل به جنس و فصل می گردد. اما در موضع دیگری بیان می کند که اینطور نیست که تنها ماهیت های کلی دارای نام باشند، بلکه اشخاص و معقولات ثانی هم می توانند موضوع له نام باشند.
گویی برداشت صدرا از معنا گاهی بسیار تنگ و گاهی وسیع تر بوده است. این وسعت نظر هنگامی که او درباره ی نام های بی مسما و مسماهای بدون نام سخن می گوید بیشتر به چشم می آید و در هنگام بحث از امکان و چگونگی نامیدن خداوند به اوج می رسد. در اسفار، نام خداوند را نامی برای همه ی اشیاء و مسمای نام خداوند را مسمایی برای همه ی نام ها می شمرد. چنین قبض و بسطی در اشاره های صدرا به معنا، است که تلاش نویسندگانی چون سجاد رضوی را در تطبیق نظر صدرا بر [گوشه هایی از] نظریات معناشناسی معاصر نامطلوب می سازد. در واقع نظر به بنیادهای به کلی دیگرگون فلسفه ی اصالت وجود، ظهور هرگونه شباهت ظاهری میان معناشناسی معاصر و معناشناسی صدرایی را باید به دیده ی تردید نگریست.