فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۶۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی یکی از جدی ترین نظریات حوزه معرفت و علمی است که در سال های اخیر بیان شده است. صرف نظر از موافقت یا مخالفت با کل یا بعض اجزای این نظریه، هر کس در این حوزه فعالیت می کند ناچار است اطراف و اکناف آن را بررسی و تدقیق کند. نظریه علم دینی هم نقص علم جدید را روشن می کند و هم پایه های علم دینی را مشخص می نماید. این نظریه سه پایه دارد: علم لزوماً مبانی فلسفی دارد، قوام و تمایز علوم به موضوعشان است و عقل از منابع دین و علم دینی است. آنچه مهم است و کمتر به آن توجه شده این نکته است که علی رغم نو و بدیع بودن این نظریه، بنیاد و پایه های آن ریشه در منظومه فکری علامه طباطبایی دارد. مقاله حاضر درصد تبین این مطلب و روشن کردن تأثیر علامه طباطبایی در نگرش استاد جوادی آملی است. بدین منظور ابتدا سه پایه نظریه مذکور تقریر می شود، سپس نسبت آن با مکتب فلسفی علامه سنجیده می شود اما نقد آن، جز در یک مورد، به نوشتاری دیگر واگذار می گردد.
مبانی مابعدالطبیعی اندیشه سیاسی فارابی
حوزههای تخصصی:
فارابی از بزرگترین نمایندگان فلسفه سیاسی و شاخص ترین چهره سیاسی دوره اسلامی است. پژوهشگران فلسفه سیاسی، سیاست مدنی در تفکر معلم ثانی را جزیی از نظام عام فلسفه او می دانند. فارابی سیاست مدنی را در افق فلسفه وجود مطرح می کند و با توجه به دریافتی که از مراتب هرمی موجودات و کیفیت صدور و ارتباط آنها با سبب اول دارد به استنتاج هستی مدنی انسان و مرتبه وجودی مدینه می پردازد. فارابی الهیات و سیاست را در منظومه واحد فلسفی در آمیخته و با تکیه بر وحدت و شیوه استدلال نتایج آن دو را به یکدیگر تعمیم می دهد. فارابی مواد سیاست خود را از افلاطون و ارسطو گرفته و آن را بر مبنای فلسفه ارسطویی و نو افلاطونی اسلامی به شیوه استدلالی و برهان مدون کرده است. بنابر این غالبا اندیشه سیاسی فارابی را دارای دو پایه مشخص افلاطونی و ارسطویی می دانند.
معنا و عقلانیت «ایمان به غیب» با توجه به آرای صدرالمتألهین و امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمان عقدی قلبی است که پس از شناخت چیزی، به آن تعلق مییابد. غیب نیز وجودی فراحسی و غیرقابل اشاره است. ایمان به غیب، ارتقا معرفت به امور فراحسی و رسوخ به مرتبه قلب (برترین مرتبه مثالی نفس انسان) است. وجود خدا و صفات او، وحی و معارف وحیانی دین، معاد و احوال آن مهم ترین مصادیق امور غیبیاند که بندگان پرهیزگار خدا، این حقایق را به نحو وجدانی میشناسند و به آنها تعلق قلبی دارند و در عمل نیز به این حقایق پایبند هستند. این نوشتار معنا و امکان تحصیل ایمان به غیب را براساس دیدگاه صدرالمتألهین و امام خمینی+ و متناظر با دو جنبه وجود انسان (نظر و عمل) تبیین میکند.
پیوند روح، نور و سکینه در قرآن و نقش آن ها در حیات اخلاقی انسان با تکیه بر ارزیابی دیدگاه علّامة طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
واکاوی مفهومی و دلالی واژگان قرآن کریم و نیز، کاربردشناسی و پیوند آن ها با یکدیگر از جمله عرصه هایی است که در حوزة قرآن پژوهی مورد توجّه اندیشه وران قرار گرفته است. در این میان، سه واژة روح، نور و سکینه و پیوند معنایی آن ها در آیات، محلّ تأمّل می نماید. این نوشتار بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیلی و از رهگذر کاربردشناسی این واژگان در آیات، به پیوند معنایی آن ها بپردازد و در همین راستا، دیدگاه مرحوم علّامة طباطبایی را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. بررسی جایگاه نور، روح و سکینه در حیات اخلاقی انسان از دیگر مسائل مورد بررسی در این نوشتار می باشد.
فلسفه تمثیل از نظر ابنترکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابنترکه اصفهانی از حکمایی است که در حوزه فلسفه زبان و ارتباط زبان و حقیقت، نیز در باب علمالحروف تأملات بسیار دارد. وی درباره چگونگی راهیابی تمثیل در زبان، و ضرورت استفاده از آن در انتقال معانی، قایل است که اگر بخواهیم معارف حقیقی را که از طریق کشف و شهود حاصل می شود، در قالب الفاظ بریزیم و از این راه منتقل کنیم، از آنجا که مجال مفهومات وضعی و مدلولات جعلی، تنگ و محدود است، ناگزیریم از تمثیل بهره بگیریم. مراد از تمثیل این است که وجوه مناسبات و روابطی که میان معانی عرفی الفاظ و آن حقایق کشفی برقرار است، پیدا کنیم و این وجوه را به عنوان حلقه ارتباطی میان معانی وضعی و حقایق کشفی، قرار دهیم و از این طریق، شکاف میان آن دور را برداریم.
معرفت شناسی وحی از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
مبانی و راه حل های ملاصدرا در مسئلة شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، مبانی و راه حل های ملاصدرا در مسئلة شر بررسی شده است. وی از جمله فیلسوفانی است که با تلاش وافر، ضمن طرح انواع شبهاتی که صفات کلیدی علم، قدرت و خیرخواهی خداوند را نشانه رفته اند و به تبع آن احسن بودن نظام عالم را نیز زیر سؤال برده اند، با مددگرفتن از اصول و مبانی حکمت متعالیة خود، راه حل های منطقی برای آن ها ارائه می کند و همچنان بر اعتقاد خود به خیر محض بودن خدا، قدرت مطلقه، حکمت بالغه، علم بی منتها و احسن بودن نظام صادر از او تأکید دارد. اصلی ترین مبنای ملاصدرا در پاسخ گویی به شبهات در این زمینه اصالت وجود است و راه حل های اساسی او در این خصوص، از الگوی عدمی بودن شر و مجعول بالعرض بودن آن تبعیت می کند، یعنی همان راه حل هایی که فیلسوفان یونان باستان نظیر افلاطون و ارسطو در این باب عرضه کرده اند، اما نوآوری ملاصدرا در این باب بازگشت به استفادة کاربردی از اصل اصالت وجود و مساوق قراردادن آن با خیر است، علاوه بر این که از براهین لمّی و انّی در حل مسئله مدد گرفته است؛ مهم ترین یافته های وی حل مشکل ثنویت و هموارکردن بستر توحیدی در حوزة عمل و نظر برای هضم مسئلة شر و پاسخ گویی مناسب به شبهات مطرح شدة آن است. این بحث در مقالة حاضر به تفصیل بیان می شود.
تفسیر اصالت وجود و اعتباریت ماهیت و کاربرد معرفت شناختی ماهیت از نگاه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه اصالت وجود از عمده ترین و بنیادی ترین مسائل فلسفی است که در کانون توجه فکری و فلسفی صدرالمتألهین قرار دارد و بسیاری از مسائل مهم فلسفی بر آن استوار است، متأسفانه عدم تفکیک دقیق مسائل هستی شناسی و معرفت شناسی در متون فلسفه اسلامی و حکمت صدرایی، چنان که در ابهام و پیچیدگی بسیاری از مسائل فلسفی تأثیر گذاشته و بر وضوح مقاصد حکمای ما سایه انداخته، بر اصل این مسئله و پیامدها و نتایج آن نیز تأثیر گذاشته است. در این مقال کوشیده ایم ضمن ارائه پیشینه بحث، با تفکیک دو حیث معرفت شناختی و هستی شناختی و با تکیه بر مبانی و عبارات صدرالمتألهین با روش توصیفی تحلیلی این مسئله را مورد واکاوی قرار دهیم و تفسیر صحیح او از اصالت وجود و اعتباریت ماهیت را از دو جهت هستی شناختی و معرفت شناختی بررسی و کارکرد معرفت شناختی ماهیت را تبیین کنیم.
بررسی مقایسه ای ایمان از دیدگاه ملاصدرا و کرکگور (1813 / 1855 م)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله حاضر ، بررسی ماهیت ایمان از دیدگاه ملاصدرا و کرکگور است .
برای تبیین این دو دیدگاه، ابتدا آرای برخی از متکلمان اسلامی و فلاسفه معاصر غربی در این زمینه مطرح شده و نهایتاً از نظرات آنها وجود حداقل سه بعد در ایمان مشخص شده که عبارتند از: بعد معرفتی، بعد عملی و بعد عاطفی و براساس این ابعاد، سه رویکرد اصلی شکل گرفته است: رویکرد عقلی یا ذهن گرایانه، رویکرد ایمان گرایانه و عاطفی و رویکرد عقلی ـ عاطفی.
در رویکرد نخست، بر بعد معرفتی ایمان تأکید می شود و اثبات باورهای ایمانی به کمک براهین عقلی ممکن دانسته می شود. در رویکرد دوم، بعد عملی ایمان مهم ترین بعد ایمان است و بعد معرفتی آن در این دیدگاه به کلی نفی می گردد و لذا هر گونه استدلال نظری به حال ایمان مضر انگاشته می شود. در رویکرد سوم، ابعاد مختلف ایمان در یک کل منسجم با یکدیگر دیده می شود و بر هماهنگی میان آنها تأکید می گردد. نظرات صدرا و کرکگور در باب ایمان و مسائل مرتبط با آن از جمله رابطه ایمان و معرفت، ایمان و استدلال عقلی، ایمان و اراده، ایمان و عمل، ایمان و یقین و ایمان و امر محال با توجه به این سه رویکرد، ابتدا تبیین و ایضاح شده و سپس نتایج و پیامدهای آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این مقاله نظر صدرا در رویکرد اول و نظر کرکگور جزو رویکرد دوم محسوب شده است.
معنا شناسی کلام الهی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین و قدیمی ترین مباحث فلسفی عرفانی مطرح در عالم اسلام، بحث معناشناسی کلام خدا است. از ابتدای تاریخ تفکر اسلامی پیوسته در بین اندیشمندان مکاتب مختلف فکری و عقیدتی، این بحث مطرح بوده که با توجه به وضع الفاظ برای امور امکانی و مادی، وقتی لفظ «کلام» خدا بر چیزی اطلاق می گردد، به چه معناست؟ در پاسخ به این سؤال، نظریات متفاوتی مثل کلام لفظی از طرف برخی از عدلیه، کلام نفسی از سوی اشاعره، و صفات ذاتی دلالت کننده بر ذات خدا، از جانب برخی از فلاسفه مطرح شده است. نگارنده در نوشتار حاضر با تکیه بر سه اصل بنیادین حکمت صدرایی یعنی اصالت وجود، اشتراک معنوی در مفهوم وجود، و تشکیک در حقیقت وجود، به بررسی ماهیت کلام الهی از منظر مرحوم علامه طباطبایی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که کلام خدا عبارت از هر امری است که کاشف از مقاصد الهی است خواه آن امر کاشف، از سنخ الفاظ و اصوات باشد یا از سنخ وجودات خارجی، و خواه از وجودی مادی برخوردار باشد یا از وجودی مجرد.
تشابه و تمایز دیدگاه غزالی و توماس آکوئینی در مسأله رؤیت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره تعامل و یا توارد فکری ـ اعتقادی در میان صاحبان اندیشه وجود داشته است که در مقایسه آنها ضمن داشتن شباهت، تفاوت هایی نیز مشهود است. از جمله مباحث مطرح در الهیات اسلامی و مسیحی، «رؤیت» خداوند است که از سوی مفسران هر دو کتاب قرآن و انجیل پیرامون آن نظریه پردازی شده است. در این پژوهش آراء دو متفکر صاحب نظر در این دو دین؛ یعنی محمد غزالی و توماس آکوئینی، بررسی شده و سعی بر این است که همه وجوه مشترک و مفارق هر دو از میان آثارشان استخراج و تحلیل شود. محصول این مقاله، قوت بخشیدن به طرح مباحث میان ادیان در حوزه معرفت دینی است؛ البته، با این توجه که غزالی و توماس در دو نکته اساسی ذیل همسانند: 1- هر دو در اثبات مدعای خود به نقل و عقل استناد می کنند ؛ 2- هر دو معتقد به نقش معنویت در حوزه فهم و توجیه معرفت دینی هستند. هر چند در همسنخ بودن رؤیت اخروی با معرفت دنیوی و امکان وقوع آن در دنیا اختلاف نظر دارند. نقل شواهد و تبیین هر کدام به مناسبت موضوع در متن انجام گرفته است تا خوانندگان محترم روانتر با دیدگاهها آشنا شوند.
فیلسوف یهودی بغدادی
نمود انسان شناسی اشراقی سهروردی در رساله های آواز پر جبرئیل، عقل سرخ و مونس العشاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان در نظر شهاب الدین سهرودی حقیقتی نورانی است که در عوالم مختلف و از جمله در عالمِ برازخ، ظهورهای گوناگون داردواز این روی، حیثیت و گاه حتی نامِ این حقیقت نورانی در این عوالم یکسان نیست. اما انسان سالک در عالم برازخ، با چشم بستن بر امور محسوس، رو سوی عالم مثال می نهد و در آن جا با طباع تام (یا خویشتنِ ازلیِ) خویش به مثابه راهنما و نیز غایت کمال خویش رو به رو می شود و زین پس همراهی مربی گونه و معرفت بخش او را با خویش- چنان که از آغاز نیز چنین بوده است- ادراک می کند. رساله های تمثیلی– عرفانی شیخ اشراق در چنین زمینه ای، تصویرگر نحوه امکان حیات انسان در عوالم مختلف، نحوه ارتباط نفس (نور اسفهبد) و بدن (صیصیه) و نحوه رهایی از ظلمات برای وصول به انوار و بقا یافتن به مدد نور علم هستند.این پژوهش مستند به اصل آرا، به نمود نگاه حکمی شیخ اشراق در سه رساله تمثیلی- عرفانی ایشان: آواز پر جبرئیل، عقل سرخ و مونس العشاق خواهد پرداخت؛ نگاهی که ناظر است به حقیقت انسان، جایگاه او در عوالم گوناگون، ماهیت نفس انسانی و طباع تام و نحوه دوام آگاهی در وصول به حقیقت غائی.
احوال و آثار و افکار فلسفی و کلامی نجم الدین کاتبی قزوینی به انضمام ارائه نمونه ای از المفصل فی شرح المحصل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرح احوال و افکار منطقی و فلسفی و کلامی نجم الدین دبیران کاتبی قزوینی و معرفی آثار وی موضوع رساله است. کاتبی تحت تأثیر افکار امام فخر رازی بوده و از اینرو به شرح کتابهای محصل و ملخص وی می پردازد. کتاب « المفصّل فی شرح المحصل » در مبحث الهیات و تصحیح آن بخش دوم رساله را تشکیل می دهد و در آن به طرح مباحثی چون امور عامه ، علت و معلول ، مقولات ، اثبات واجب الوجود و احکام نفس ناطقه می پردازد. نگارنده معتقد است که کاتبی همچون فخر درایراد شبهه قوی بوده است هر چند خود نظریه تازه ای را ارائه نداده باشد.
عینیت زمان در نگاه ابن سینا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
ثبات یا نسبیت گزاره های اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
علامه طباطبایی با تقسیم ادراکات بشری به حقایق و اعتباریات، در صدد اثبات نوعی از ادراکات ثابت و غیر متغیر در گذر زمان بر آمد تا در پرتو آن، مقدمات دفاع از فلسفه، دین و اخلاق را در مقابل حملات مادی گرایان فراهم آورد. بررسی ادراکات اعتباری و شناخت لوازم معرفتی آن ها علاوه بر جلوگیری از بسیاری مغالطات، تأثیرات شگرفی در حوزه مدرکات عقل عملی به ویژه علم اخلاق بر جای خواهد گذاشت. ایشان در نظریه اعتباریات در بحثی نظری به منشأ بایدها و نبایدها و سازوکار اعتبارسازی ذهن در مقام عمل پرداخته و نوعی پیوند و ارتباط میان طبیعت و احساسات طبیعی موجودات ذی شعور با ادراکات اعتباری را اثبات می کند. این ارتباط به زعم بعضی نه تنها باعث حفظ اصول اخلاقی از گزند گذر زمان و تغییرات محیطی نمی شود، بلکه گزاره های اخلاقی را دچار نوعی نسبیت و تزلزل می نماید. این مقاله بر آن است تا با تحلیل دقیق فعالیت دستگاه اعتبارسازی ذهن و کیفیت ارتباط آن با نیازها و احساسات طبیعی، چگونگی پیدایش گزاره های اخلاقی از درون اعتبارات بشری را تبیین کند و ثبات یا نسبیت اصول این گزاره ها را بررسی نماید.
نظریة تمثیل ـ تأویل در اندیشة فارابی به مثابة ابزاری زبانی برای پیوند دین و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه فارابی دربارة پیوند دین و فلسفه را می توان در دو مقام پدیداری، و فهم مورد بررسی قرار داد؛ نسبت دین و فلسفه در مقام پدیداری از حیثیات مختلفی تشکیل شده است که در برخی دین و فلسفه واحد هستند و در برخی دیگر فلسفه مقدم بر دین است. در این مقام دین و فلسفه از حیث منشأ، فاعل شناسا و مسائل واحد هستند، اما فلسفه از حیث زبان و زمان بر دین مقدم است. بر اساس گذار فارابی از رویکردی طبیعی به رویکردی وحیانی، در دیدگاه وی دربارة نحوة تقدم فلسفه بر دین از حیث زبان، دو نسخة اصلی قابل تشخیص است که از آن ها با عنوان «تقدم منطقی» و «تقدم معرفت شناختی» یاد می شود. از مجموع دیدگاه فارابی دربارة نسبت دین و فلسفه در مقام پدیداری با عنوان «تمثیل» یاد می شود و مهم ترین عنصر این مقام، تقدم فلسفه بر دین از حیث زبان است که با وجود تمایز نسخه ها، در مبانی اصلی مشترک هستند. بر اساس این نظریه دین عبارت است از مثالات محاکی فلسفه که با روش های اقناعی سروکار دارد. اما دین و فلسفه در مقام فهم نیز دارای تعاملاتی هستند که از آن با عنوان «تأویل» یاد می شود. بر این اساس برای دست یابی به فلسفة دینی می توان با استفاده از روش های تأویلی مورد نظر فارابی به حقایقی فلسفی که مثالات محاکی از آن ها حکایت می کنند، دست یافت.
نظریة وجود ذهنی ابن سینا در برابر بالفعل گرایی غیر جدی و امکان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تبیین وضعیت متافیزیکی معدومات یکی از مسائل غامض فلسفی است که برخورد با آن هر نظام منطقی و فلسفی را دچار چالش می کند و می تواند قسمت عمده ای از نظریات جهان شناسی فیلسوفان را نیز تحت تأثیر قرار دهد. در این مقاله سه پرسش اصلی و مهم مطرح می کنیم و سپس به معرفی سه رویکرد بالفعل گرایان (به ویژه بالفعل گرایان غیر جدی)، امکان گرایان، و ابن سینا در مواجهه با این سه پرسش می پردازیم و با مقایسة پاسخ هایی که هر یک از این سه دیدگاه به این پرسش ها می دهند نشان می دهیم که نظام فلسفی ابن سینا عناصری ناهمگون از رویکرد های امکان گرایی و بالفعل گرایی را در خود جمع کرده است که قابل جمع نیستند.