فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۵۷۴ مورد.
پندها و نکته های حکمی در اشعار ابوالحسن تهامی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ، دیوان ابوالحسن تهامی ، شاعر توانمند عصر عباسی دوم (334- 656 هـ.ق)، مورد بررسی قرارگرفته است. اشعار ایشان گر چه اغلب در مدح و منقبت افراد سروده شده است، همواره در آن، پند و موعظه و حکمت نیز به کار رفته است. این پژوهش نشان می دهد که تهامی در جای جای دیوانش و در هر مناسبت ، مدح خود را با یک نکته پندآموز و حِکَمی درمی آمیزد تا از این رهگذر رسالتی را انجام داده باشد.
این پندها در ذیل ده عنوان کلی دسته بندی گردیده است که عبارتند از: عزت انسان، شرافت و بزرگواری ، بردباری بزرگان، بخشش و کَرم ، دانایی و درک و فهم، استفاده از تدبیر در کارها، بلاغت داشتن در سخن، ، ناپایداری دنیا ، مذمت فقر، و مورد رشک واقع شدن انسان با فضیلت .
بنابراین، تهامی را باید از شاعران حکمت آور دانست و قصاید مدح گونه اش را نوعی حکمت محسوب نمود.
ذهن سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده با تکیه بر بیت «نه هر کس حق تواند گفت گستاخ/ سخن ملکیست سعدی را مسلم» ذهن و افکارسعدی ، تاریخ زندگی، تحصیل در نظامیه، آرمانخواهی و واقعگرایی او، توجه به ایران باستان و... را بر پایه آثارش بررسی میکند.
فواید لغوی اشعار بدر شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بهره های پژوهش در دیوان شاعران گذشته، غنی تر شدن دایره لغات و واژگان است. بدون بررسی و مطالعه تمام آثار ادبی، حتی آثار ادبی غیر مشهور، تهیه فرهنگ لغتی کامل و جامع غیر ممکن است. لذا نویسنده، که به کار تحقیق در دیوان بدر شروانی شاعر قرن هشتم و نهم در منطقه قفقاز مشغول است در این نوشته به بررسی واژگانی از دیوان این شاعر می پردازد که در فرهنگهای فارسی نیست و یا در فرهنگها از جمله لغتنامه دهخدا معنی آن ذکر شده است، بدون اینکه شاهدی از شعر یا نثر برای آن آمده باشد. تلاش بر این بوده است که برای لغاتی که شاهد ندارد، شواهدی از دیوان بدر بیاید و واژه هایی را که در فرهنگهای فارسی نبوده است در منابع دیگر از جمله فرهنگهای عربی و ترکی موجود یا دیوان شاعران دیگر یافته شود. با وجود این، بعضی از واژه ها پیدا نشد و به همین دلیل این لغات با توجه به شعر خود شاعر معنی شده است.
غزلیات صوفیانه ابن فارض وجامی (بررسی نقدی تطبیقی مضمون) (الغزل الصوفی عند ابن الفارض وجامی؛ دراسة نقدیة مقارنة فی المضمون)
حوزههای تخصصی:
إن الأدب المقارن من أهم الشعب الأدبیة لأن فی هذه النزعة النقدیة یعالج الباحث الصلات التاریخیة الموجودة بین أدبین مختلفین، موضحا وجوه خلافهما وتشابههما. ویشترط فی هذا الحقل النقدی أن تکون لغات موضوع الدراسة مختلفة. تتطرق هذه الدراسة المتواضعة إلی الغزل الصوفی للشاعرین الکبیرین ابن الفارض وجامی من حیث المضمون، علی أنهما کانا من أعلام الشعراء الصوفیة بین العرب والفرس. کما تلقی الضوء علی حیاة الشاعرین، ثم تنطلق نحو شعر الشاعرین دارسة مضامینهما الشعریة علی أساس أهم مظاهر الشعر الصوفی کالخمر والمرأة اللتین یرمز الشاعر بهما لتبیین غرضه المعنویة ویقصد عنهما قصدا عرفانیا.
بوطیقای قصه های رمزی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولانا در غزل نیز قصه پردازی کرده است. این قصه ها دارای انواع گوناگونی هستند. بخشی از این قصه ها مربوط به احوال، مکاشفات و مشاهدات عرفانی مولاناست. ازاین رو این نوع قصه ها به صورت رمزی و در هاله ای از ابهام و رازگونگی شناور هستند و ماهیتی رمزی دارند. این قصه ها دارای یک ساختار کلی و واحد به صورت یک اَبَرقصه هستند. شناخت این ساختار راهی است برای تحلیل ساختار ذهنی مولانا. در این ساختار کلی(ابر قصه) ابتدا با ورود یکی از اشخاص اصلی قصه(عاشق یا معشوق) در جایی، شکل می گیرند و به دنبال آن بین عاشق و معشوق دیدار و ملاقات روی می دهد. به دنبال دیدار و ملاقات یکی از چهار کنش یا عمل زیربنایی شراب نوشی، دیدن احوال شگفت و غیره منتظره، گفتگو و دردمندی و علاج و درمان درد می آید. هر کدام از این کنش ها به نوبه خود نتایج و پیامدهایی به دنبال دارند که پس از ذکر آنها قصه به پایان می رسد. نمودار کلی این قصه ها به این صورت است:
نتیجه و پیامد- یکی ازاعمال زیربنایی چهارگانه دیدار و ملاقات- ورود
1- شراب نوشی 2- دیدن احوال شگفت 3- گفتگو 4- دردمندی و علاج درد
این ساختار در واقع بیانگر اشتیاق و آرزوی مولانا برای دیدار و ملاقات شمس به عنوان نمودی از ذات حق و در نهایت اتصال و اتحاد مولانا با منشا و مبدا عالم هستی است.
مکاتبات ادبی
بررسی داستان رستم و سهراب با رویکرد اخلاق ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار،بررسی داستان رستم وسهراب با توجه به فضایل اخلاقی در اندیشه ارسطو است. فضیلت از نگاه ارسطو،ملکه اخلاقی ستوده ای است که میان دو حد افراط وتفریط جای دارد؛شجاعت،صداقت،بزرگ منشی،درستکاری در شمار این فضایلند. دراین مقاله،پس از نگاهی کوتاه به رویکرداخلاقی ارسطو در زمینه فضایل اخلاقی،این فضایل در داستان رستم وسهراب،بررسی شده اند. تحلیل داستان رستم وسهراب از این نظر،نشان دهنده تناظری قابل اعتنامیان صفات اخلاقی و رفتاری شخصیت های داستان با فضایل اخلاقی ارسطویی است و علاوه بر این،مؤید اهمیت اصول اخلاقی در شاهنامهومنش پهلوانان ایرانی حتی با توجه به رویکردهای مهم فلسفی در این زمینه است؛چنانکه رفتار شخصیتی مانندسهراب،انطباقی قابل توجه بافضایل اخلاقی ارسطویی دارد.
یک قصیده معجزیه دیگر از میرزا محمد صادق ناطق اصفهانی
حوزههای تخصصی: