قاسم کاکایی

قاسم کاکایی

مدرک تحصیلی: استاد گروه الهیات و کلام اسلامی دانشگاه شیراز، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸۴ مورد.
۶۱.

بررسی رابط و یا رابطی بودن ممکنات از نظر جلال الدین دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جلال الدین دوانی وجود رابطی وجود رابط انتساب تشأن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۶۱۰
ملاصدرا با اعتقاد به رابط بودن ممکنات، مدعی است که از سخنان همه حکمای پیش از خود، از جمله جلال الدین دوانی رابطی بودن ممکنات استتناج می شود، اما دوانی که در آثار خود رابطه ممکنات و علّت را با مفهوم «انتساب» بیان می کند، این مسئله را به دو شکل مطرح کرده است: شکل اول همان امری است که به نظریه «ذوق التأله» شهرت دارد، اما در شکل دوم با تکیه بر تعبیر تشأن به جای رابطه علّی معلولی و توضیح مفهوم ام النسب، مفهوم انتساب را به نحو دقیق تری عنوان می کند؛ به صورتی که قابل تطبیق با وجود رابط در دستگاه وحدت شخصی ملاصدراست. در مقاله حاضر با پذیرش شکل دوم به عنوان نظریه کامل تر و دقیق تر دوانی، چنین نتیجه گیری می شود که آن چه موجب شده ملاصدرا معتقد باشد، دوانی ممکنات را وجود رابطی می داند دو امر است: یکی بیان ناموفق دوانی از مقصود خود و دیگری عدم توجه ملاصدرا به شکل دومِ بیان انتساب.
۶۲.

معناشناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی صفات الهی اثبات بلاتشبیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۷ تعداد دانلود : ۸۰۶
در بیشتر آثار علامه طباطبایی، نظریه معناشناختی غالب همان «دیدگاه اثبات بلاتشبیه» است. اما چنین به نظر می رسد که در این آثار، یک مدل واحد از دیدگاه اثبات بلاتشبیه ارائه نمی گردد، بلکه دست کم سه مدل متفاوت را می توان تمییز داد: (الف) مدل طولی بودن اصل معنا با قطع نظر از خصوصیات مصادیق، (ب) مدل طولی بودن اصل معنا از حیث بیان مصادیق، (ج) مدل متواطی اصل معنا از حیث غرض و کارکرد مشترک. در این مقاله سعی می شود به تبیین و تحلیل هر مدل، بر اساس نظرات خاص علامه طباطبایی بپردازیم، و برای هر مدل مصادیقی را از آثار ایشان استخراج و تحلیل کنیم. گرچه دیدگاه اثبات بلاتشبیه مزایایی دارد و زبان طبیعی و مفاهیم حاکی از این زبان را، که ناظر به قلمروی متناهی است، تعالی می بخشد و درباره خداوند به کار می گیرد، در عین حال انتقاداتی بر این دیدگاه وارد است که باید به آنها توجه کرد.
۶۳.

نقد و بررسی پلورالیسم حقانیت با تکیه بر آراء عرفانی ابن عربی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: : پلورالیسم دینی حقانیت تشبیه تنزیه ابن عربی مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۰ تعداد دانلود : ۴۲۶
نظریه پلورالیسم دینی رویکرد جدیدی در عرصه دین پژوهی است و با این عنوان در زمان ابن عربی و مولوی مطرح نبوده است، با این حال می توان با تدقیق در آثار و آراء این دو عارف، نظرشان را در خصوص حقانیت ادیان مختلف به دست آورد. در این مقاله سعی بر آن است که با مطالعه آثار ابن عربی و مولوی و به روش توصیفی تحلیلی، رویکرد این دو عارف مسلمان را در خصوص مسأله حقانیت ادیان مختلف مورد بررسی قرار داده و با نظریه پلورالیسم دینیِ حقانیت مقایسه کنیم. به نظر می رسد که آراء ابن عربی و مولوی، علی رغم داشتن مضامین کثرت گرایانه، تفاوت اساسی با آن دارد. ایشان، با وجود اینکه عقیده دارند که در همه ادیان حقایقی یافت می شود و نمی توان همگی آنان را باطل محض دانست، اما از سوی دیگر معتقدند که دین اسلام دارای بیشترین و کامل ترین حقیقت می باشد. در واقع، ایشان بر اساس مکتب وحدت وجودی خویش، حقیقت را مشکک و دارای درجات مختلف دانسته اند که بالاترین درجه آن در دین اسلام یافت می شود.
۶۴.

هویت استعاری الهیات از دیدگاه ونسان برومر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برومر الهیات نظام مند خدای شخص وار امر الوهی استعاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۴۸۸
ونسان برومر معتقد است سخن گفتن از امر الوهی تنها در قالب بهره گیری از تماثیل، استعارات و الگوهای ذهنی صورت می پذیرد. هرکدام از این استعارات، زوایایی از امرِ بی صورتِ الوهی را منعکس می کنند و باید در کنار هم و در پرتو یک دیگر تفسیر و تعبیر شوند. هریک از این استعارات، دامنه ای از استلزامات معنایی دارند که به رغم بازتاباندن جلوه هایی از حقیقت امر الوهی، پوشاننده ی سایر وجوه این حقیقت هستند. کارویژه ی اصلیِ دین شناسی و الهیاتِ نظام مند، برجسته سازیِ یکی از این استعارات به مثابه ی کلان -الگوی الهیاتی و بازتفسیر دیگر استعارات در ذیل آن است. برومر برای یافتن آن کلان -الگو، ملاک های چهارگانه ای معرفی می کند که عبارت اند از: «سازگاری با سنت»، «انسجام فراگیر»، «کفایت برای اقتضائات عصر» و «اعتبار برای شخص». الهی دان بعد از کشف کلان -الگوی مزبور، آن را محور نظریه پردازی و تصویرسازی درباره ی خداوند قرارمی دهد. به باور برومر، استفاده از کلان -الگوی «خدای شخص وار» نسبت به سایر الگوهای ذهنی، سازگاری بیشتری با متن مقدس دارد.
۶۵.

غیاث الدین منصور دشتکی میان دو راهی وحدت شهود و وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جلال الدین دوانی غیاث الدین منصور دشتکی وحدت وجود وحدت شهود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۷ تعداد دانلود : ۵۷۳
از میان مخالفان نظریه «وحدت وجود»، برخی کاملاً آن را رد کرده و  برخی دست به تأویل آن زده اند. غیاث الدین منصور دشتکی از جمله کسانی است که سخنان عرفا را به وحدت شهود تأویل کرده است. به این معنا که سالک به مراتبی می رسد که از ماسوی الله غافل می گردد. اما با وجود این، برخی از سخنان و عباراتش بیانگر وحدت وجودند. با بررسی آثار وی این نتیجه حاصل آمد که نظریه  غالب وی وحدت شهود است. اما سردرگمی وی میان وحدت شهود و وحدت وجود معلول عواملی، از جمله: تمایز قائل نشدن میان نظریات مختلف، اثرپذیری از مجادلات و مخالفت های میان خود و جلال الدین دوانی و تلاش برای مقابله با جهله صوفیه و صوفی نماهای زمان خود تشخیص داده شد.
۶۶.

تأملی نقادانه درباره وجود رابط و مستقل با تأکید بر آرای استاد جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود فی نفسه وجود لغیره وجود مستقل وجود رابط ماهیت جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۸ تعداد دانلود : ۶۳۶
در باب وجود تقسیمات گوناگونی صورت گرفته است که یکی از آنها تقسیم چند وجهی وجود، یعنی «فی نفسه و فی غیره» و تقسیم فی نفسه به «لنفسه و لغیره» و تقسیم لنفسه به «بنفسه و بغیره» است که ملاصدرا آن را به صورت دو وجهی یعنی به «رابط و مستقل» تقسیم کرده است . حکمای پس از ملاصدرا خصوصاً حاج ملاهادی سبزواری و علامه طباطبایی تلاش کرده اند که بین دو دیدگاه را جمع کنند . اما این جمع بندی اشکالات عدیده ای را به دنبال می آورد مانند ملحق شدن ماهیات به مفاهیم و به تبع آن ، زیرسؤال رفتن بسیاری از مبانی فلسفی که به نوعی با ماهیت در ارتباط هستند . در این مقاله سعی بر آن است که با تحلیلی دقیق از معنای لنفسه و بنفسه و لغیره و بغیره ،  همچنین تحلیل دقیق ارتباط وجود رابط در قضایا با موضوع و محمول، این دو تقسیم بندی را به نحو سازگاری با هم جمع کنیم.
۶۷.

مطالعه تئوریک نسبت عرفان با پدیده سبک زندگی با تأکید بر اندیشه عرفانی مولوی

کلیدواژه‌ها: زندگی سبک زندگی عرفان آدلر مولوی مصرف اوقات فراغت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۴ تعداد دانلود : ۳۹۵
سبک زندگی، یکی از موضوعات مهمی است که امروزه ذهن متفکران، به ویژه در دو عرصه روان شناسی و جامعه شناسی را به خود مصروف داشته است. این پدیده، در مجامع علمی جهان و ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. از سوی دیگر، سبک زندگی عرفانی در طول تاریخ در عین جاذبه دار بودن برای مردم جهان، متهم به جامعه گریزی، بلکه زندگی ستیزی شده است.در این پژوهش، پس از تبیین مفهومی «عرفان» و «سبک زندگی» بر پایه نگرش های عرفانی مولوی (م672 ق) و آرای روان شناسی معاصر، به تحلیل رویکردهای مختلف عارفان به زندگی پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که سبک زندگی در اندیشه روان شناسان متاخر، به ویژه آلفرد آدلر (م1870م)، صرف رفتارهای بیرونی آدمی نیست، بلکه سبک زندگی نظام واره ای از نگرش و کنش است، طوری که هیچ چیز خارج و یا جدای از سبک زندگی نیست. این نگرش جامع به سبک زندگی، قرابت بیشتری با نگرش های عرفانی دارد. مولانا نیز در مواجه با مسئله های سبک زندگی، کنش را متأثر از نگرش معنوی دانسته، و در مواجهه با پدیده های زندگی، از الگوی «پذیرش و توسعه» تبعیت می کند: او نیازهای زیست این جهانی را می پذیرند، ولی معتقد است: از آنجا که انسان بزرگتر از این زندگی است، پس به زندگی برازنده او باید تن داد و آن «زندگی معنوی» است. این رویکرد به زندگی، می تواند برای انسان معاصر جذاب، دل پذیر و خردپذیر باشد.
۶۹.

مبانی تصور ذات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت تصور ذات الهی سلب تصور تصور سلبی علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۵ تعداد دانلود : ۷۴۵
علامه طباطبایی در «اصول فلسفه»، واقعیت را تصور ذات الهی می داند؛ اما در آثار گوناگون خود تصورات متفاوتی از ذات الهی (به صفت منحصر یا لوازم یا...) ارایه می نماید و نیز تصورات مختلفی از واقعیت تبیین می کند. در این مقاله تلاش شده است تا تصور مختار علامه طباطبایی از ذات الهی، بر اساس مبانی آن تبیین و تحلیل گردد. این تصور همان واقعیت ورای اطلاق و تقیید است؛ اما تبیین و تحلیل تصور ذات الهی به عنوان واقعیت مقید، واقعیت مطلق در برابر مقید و مطلق واقعیت، مطابق با تصور مختار از ذات الهی و مبانی موردنظر علامه طباطبایی نیست؛ هرچند، میان این تصورات با ابتنا بر مبانی مختلف، سازگاری برقرار است. در نهایت با تحلیل نحوه شکل گیری واقعیت مطلق در ذهن از دیدگاه علامه طباطبایی، روش انتزاع علامه به تصور سلبی و سلب تصور منوط می گردد.
۷۰.

بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه آگوستین قدیس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ مرگ اندیشی گناه گناه نخستین آگوستین ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۷۱۸
مرگ از مسائل مشترک همه ی انسان ها است. بررسی تطبیقی این مسأله از دیدگاه آگوستین و ملاصدرا، گامی مؤثر در راستای فهم ما از مرگ اندیشی است. آگوستین با توجه به آموزه های مسیحی، به ویژه تعالیم پولس، مرگ را بر مبنای گناه نخستین و دیگر گناهان، تبیین کرده حتی گناه را علت مرگ می داند. به دیده او آفرینش انسان به گونه ای بود که اگر گناه نمی کرد از زندگی جاودان برخوردار می شد؛ اما با آن گناه نخستینِ آدم و حوا، چون نطفه ی نسل بشر نیز در آنان وجود داشت، مجازات مرگ به گونه ای عادلانه همه را در برگرفت. اما ملاصدرا تأثیر گناه نخستین را نمی پذیرد، هرچند با آگوستین هم عقیده است که گناهان ارادی انسان می تواند باعث مرگ نفس شود. علاوه بر این ملاصدرا با توجه به نظریه حرکت و تحول جوهری، مرگ طبیعی را نیز مرحله ای از کمال وجودی انسان می داند. و اما این دو، به رغم اختلافات، بر ویژگی های مشترک مرگ طبیعی مانند ضروری بودن، همگانی بودن و لطف بودن، تأکید دارند. همچنین بر مرگ ارادی به معنی تزکیه ی نفس و ریشه کن کردن هواهای نفسانی و قطع تعلق نفس از بدن به اراده ی سالک و جلوه های آن تصریح دارند. آنها مرگ را هم آغاز یک زندگی نو و هم وسیله ی وصال به محبوب ازلی می دانند.
۷۱.

بررسی و نقد دوگانه انگاری جوهری غیردکارتی ادوارد جاناتان لو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوگانه انگاری جوهری دکارتی دوگانه انگاری جوهری غیردکارتی ادوارد جاناتان لو تعامل گرایی علیت ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۲۸۹
دوگانه انگاری جوهری، یکی از نظریات مهم پیرامون نفس و بدن است که با اظهارات دکارت مشهور گردید. دکارت با طرح این مسئله، بین نفس و بدن تمایز قائل می شود و یکی را از عالم روحانی و دیگری را متعلق به عالم جسمانی می داند. از آنجا که دکارت نفس و بدن را دو جوهر از دو عالم متفاوت می داند، در حل مشکل ارتباط بین این دو بعد ناموفق می شود، به گونه ای که بعد از مدتی دیدگاه وی به عنوان دیدگاهی غیرعلمی از سوی برخی اندیشمندان طرد می شود. ادوارد جاناتان لو به دنبال بررسی دیدگاه دکارت، درصدد برمی آید که با ایجاد برخی تغییرات در نظر دکارت، بار دیگر دوگانه انگاری جوهری را احیا بخشد. وی از یک طرف، مانند دکارت، نفس را از بدن متمایز می داند و قائل است که نفس همان بدن یا بخشی از بدن مانند مغز نیست و از طرف دیگر بر این عقیده است که نفس مالک برخی از خصوصیات جسمانی مانند داشتن مکان و سرعت است. بنابراین لو با نسبت دادن برخی خصوصیات فیزیکی به نفس، از عهده ی مشکل ارتباط نفس و بدن برمی آید، اگرچه که وی با چالش های دیگری برای اثبات نظر خود روبه رو است.
۷۲.

Iranischer Philosoph aus der Sicht eines deutschen Gnostikers(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۳۴۶
In islamischer Kultur, wo es immer um den Konflikt zwischen „Religion und Verstand“ ging, haben die Leute, die liebesorientiert oder religiös waren, gegen den Meister der Philosophie Ibn Sīnā (Avicenna) protestiert, um den Verstand anzugreifen. Manchmal waren die Gnostiker ihm gegenüber unfreundlich und manchmal Theologen haben sich mit ihm auseinandergesetzt und gegen ihn Bücher wie das Buch Tahāfut al-falāsifa geschrieben. Das bedeutet, dass die Bücher von Ibn Sīnā eine geeignete Zielscheibe der beiden Gruppen geworden sind. Hier ist es angebracht, einige Beispiele hier zu nennen:
۷۳.

«وحدت وجود»، «وحدت شهود» و سخن گفتن از خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود وحدت شهود ابن عربی علاءالدوله سمنانی خدای متشخص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۴۰۹
یکی از مهمترین مباحث در فلسفه، کلام و عرفان اسلامی، بحث سخن گفتن از خداست. در این رابطه، «وحدت وجود» و «وحدت شهود» بعنوان دو نگرش به نحوه ارتباط بنده سالک عارف با خداوند و سخن گفتن از وی مطرح گشته اند. هر یک از ایندو دیدگاه نمایندگانی در سنت عرفان اسلامی داشته و هر کدام معتقدات خاصی در باب وحدت عارفانه دارند. در این نوشتار، ابتدا با طرح نظریه وحدت وجود (بر پایه آراء ابن عربی) و سپس وحدت شهود (بر اساس دیدگاه علاءالدوله سمنانی)، اختلاف آنها در باب وحدت مورد بحث قرار گرفته و سپس مفهوم «خدای متشخص» بعنوان یکی از استلزامات و معتقدات نظریه وحدت شهود، در مقابل خدای مطلق وحدت وجود، بررسی خواهد شد.
۷۵.

رویکرد ابن عربی در مواجهه با تقابل های معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلید واژه ها: ابن عربی تقابل های معرفتی دیگری اسماء و صفات تجلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۰ تعداد دانلود : ۴۰۷
تقابل های معرفتی در صورت پافشاری طرفین بر حقانیت خویش و باطل پنداشتن دیگر آراء و عقاید، غالباً به درگیری و نزاع ختم می شود و در صورت چشم پوشی یکی از آنها از عقیده خویش و پذیرفتن بی قیدوشرط دیگر عقاید، به حاکمیت و سلطه دیگران می انجامد. در این زمینه، ابن عربی راهکار سومی را برمی گزیند. او به رغم پایبندی به عقیده خود، به دیگر عقاید همچون فرصتی جهت تعالی و معرفت بیشتر می نگرد. در نظام فکری ابن عربی، هر موجودی به لحاظ هستی شناخت، مظهر اسم یا اسمائی از حق تعالی است و از حیث معرفت شناختی درک او از حق وابسته به میزان استعداد او در دریافت تجلیات الهی است. ابن عربی با گره زدن اختلاف آراء و عقاید به اختلاف استعدادها و تجلیات، ایده دست نیافتنی بودن تمامِ حقیقت را پذیرفته است و این ایده می تواند از مهم ترین مبانی او در نوع مواجهه با تقابل های معرفتی باشد.
۷۶.

انگاره ملاصدرا از فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلوک وجودی فلسفه استکمال نفس تشبه به اله سفرهای چهارگانه عرفانی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۴۰۳
در نگاه برخی فلاسفه، فلسفه به سلوک ذهنی و تبادلات مفهومی تقلیل می یابد. در مقابل، برخی دیگر از فلاسفه با تکیه بر جنبه های عملی، فلسفه را سلوک وجودی میدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرایند استکمال نفس انسانی است. استکمال نفس، نه از گونه رشد کمی یا کیفی بلکه بمعنای استکمال ذاتی، اشتداد و سلوک وجودی. او غایت فلسفه را تشبه به اله میداند و این تشبه با دو مشخصه احاطه به معلومات و تجرد از جسمانیات محقق میگردد. سلوک انگاری فلسفه، پیامدهایی همچون کثرت گرایی فلسفه ورزی، فلسفه ورزی بیکرانه، تناظر ارتقاء معرفتی با ارتقاء وجودی، کثرت گرایی روش شناختی و همبستگی تهذیب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تکیه بر سلوک انگاری فلسفه، میکوشد حکمت متعالیه را بر اساس الگوی سفرهای چهارگانه سامان دهد.
۷۷.

مساوقت وجود و تجرد براساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۱۳
در آثار حکما، تقسیم موجود به مجرد و مادی براساس ملاک های مختلفی صورت گرفته است. حکمای مشاء موجود مادی را به معنای هیولانی و منسوب به هیولا می دانند. منکرین هیولا مانند شیخ اشراق نیز به دوگانه مجرد و مادی در هستی معتقدند؛ اما ملاک این تقسیم بندی را نه هیولا بلکه امور دیگری مانند قوه و قابلیت، قبول اشاره حسی، غیبت و حضور می دانند. ملاصدرا به اقتضای سبک و شیوه نگارشی که دارد از ملاک های مذکور در تقسیم موجود به مجرد و مادی استفاده کرده است. در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی - تحلیلی ناکارآمدی ملاک های یاد شده در ایجاد دو قطبی مجرد و مادی در نظام هستی نشان داده شود و با تکیه بر آراء و مبانی ملاصدرا مساوقت وجود و تجرد در حکمت متعالیه اثبات شود.  
۷۸.

هیولای اولی ، معقول اول یا ثانی فلسفی در حکمت متعالیه؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیولی صورت جوهر وجود رابط و مستقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵
در باره اقسام جواهر نظرات متفاوتی ارائه شده است . یکی از علل اختلاف نظرها این است که برخی هیولی را داخل در جواهر می دانند و برخی آن را داخل نمی دانند . ابن سینا هیولی را وجودی خارجی دانسته و براهینی را در اثبات وجود آن بیان می کند. پیش از ملاصدرا افرادی مانند ابوالبرکات و شیخ اشراق و خواجه نصیر الدین طوسی و پس از او افرادی مانند استاد مطهری و آقای مصباح یزدی وجود آن را مردود می دانند . اگرچه مشهور این است که ملاصدرا نظر مشاء را در مورد هیولی می پذیرد، اما با جمع بندی نظرات خاص او در مورد هیولی مانند عدمی بودن ، معقول بودن ، عدم علیت هیولی نسبت به صورت ، انتزاع هیولی از نقص وجود صورت و ... و همچنین با توجه به اصولی مانند اصالت وجود و تشکیک وجود می توان دریافت نظر نهایی ملاصدرا در مورد ماده یا هیولی این است که هیولی معقول ثانی فلسفی است .
۷۹.

بررسی تطبیقی فضیلت گرایی اخلاقی از دید مولانا و خواجه نصیر الدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضیلت گرایی اخلاقی مولانا خواجه نصیرطوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۷۲
نظریه ی اخلاقی مولانا و خواجه نصیر را می توان در بررسی اولیه جزء نظریه های فضیلتگرا دانست. مولانا افعال اخلاقی را برای رسیدن به نتایجی که سعادت اخروی را تامین نموده و گاه به شکل فضایل اخلاقی چون صدق و ایثار و... معرفی می کند .و در تمامی این موارد غایت را حقیقت کمال روحی انسان می داند. به همین دلیل میتوان او را فضیلتگرا دانست. خواجه نیزسعادت را برای انسان به سعادت در قوای نفس تعریف می کند و کمال قوا را در رعایت وسط می داند . از دید وی فضیلت در وسط و اعتدال است. وی فضیلت را از موجبات سعادت می داند. اما بررسی دقیق آثار این دو عالم اخلاق نشان می دهد؛ که نظر نهایی آنها امر دیگری را تأیید می کند . از دیدگاه خواجه کمال انسان محدود به رعایت وسط نیست؛ بلکه سیر در مدارج طولی و نوعی حرکت ضمیر در نیل به تجرد بالفعل است. و آخرین مرتبه از مراتب سعادات «سعادت حقیقی» که همان "فنا " است .در واقع وی در کتب عرفانی خود ،از حد وسط ارسطویی فراتر رفته و نوعی سعادات طولی به حسب مقامات افراد را مطرح می کند.مولانا نیز هرچند در ابیاتی معیار فعل اخلاقی را این می داند که غایت آن کمال و فضیلت باشد؛ اما در نظر نهایی خود در مقام بیان انسان کامل ، می گوید اینها کسانی هستند که افعال اخلاقی خود نظیر ایثار را بی نظر به کمال و فضیلت خود، انجام می دهند.اینها اولیاء خداوندهستند و به مقام "فنا "رسیده اند. .بنابراین گرچه در مثنوی مولانا و نوشته های اخلاقی خواجه میتوان ساحات اخلاقی چون فضیلتگرایی و غایتگرایی را دید؛ اما از دید آنها تنها ساحت آخر ، که مرحله " فنا" است ساحت عالی اخلاقی معرفی می شود.
۸۰.

بررسی تطبیقی ارتباط مرگ و گناه در آثار آگوستین قدیس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۹۳
در این نوشته کوشیده ایم با رویکردی تطبیقی، به بررسی مرگ و ارتباط آن با گناه از دیدگاه آگوستین و ملاصدرا بپردازیم. بررسی دیدگاه های این دو اندیشمند، نشان دهنده این است که آگوستین با توجه به آیین مسیحیت، به ویژه تعالیم پولس، مرگ را بر مبنای گناه نخستین، توجیه و حتی گناه را علت مرگ معرفی می کند. وی بر این باور است که خداوند انسان را به گونه ای آفریده است  که اگر گناه نمی کرد، بی واسطه ی مرگ از زندگی جاودان برخوردار می شد. وی همچنین مرگ جسم را به تبعیت از افلاطون، جدایی نفس از بدن تعریف می کند و معتقد است این مرگ طبیعی نیست، بلکه تحمیلیِ گناه آدم و حوا است. اما ملاصدرا هر چند در این امر با آگوستین هم عقیده است که گناهان ارادی و اختیاری انسان می تواند باعث مرگ نفس و مرگ ابدی انسان شود، اما تأثیر گناه نخستین را نمی پذیرد. ملاصدرا همچنین هبوط انسان بر روی زمین را می پذیرد ولی معتقد است علت این مسأله مصلحت سابقی است که همان خلیفه الهی انسان بر روی زمین است. علاوه بر این ملاصدرا، مرگ طبیعی را مرحله ای از کمال وجودی انسان دانسته که پیش تر با حرکت جوهری آغاز شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان