مصطفی امیرفخریان

مصطفی امیرفخریان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۲۱.

طراحی مدل سنجش قدرت نرم کشورهای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت نرم سنجش قدرت نرم ساختار ژئوپلیتیک مدل اندازه گیری قدرت نرم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۱۰
طرح قدرت نرم از سوی جوزف نای راهبرد و تاکتیک جدیدی را برای رهبران سیاسی گشود؛ اما با توجه به اینکه بازی قدرت نرم از اصول و قواعد خاصی تبعیت می کرد؛ سیاستمداران را ترغیب به شناخت ظرفیت و موقعیت رقبا در نظم حاصل از این بازی کرد. همین امر موجب گردید مدل های متعددی از سوی مراکز تحقیقاتی مختلف جهت سنجش قدرت نرم کشورها طراحی شود؛ اما علیرغم تلاش های متعدد، این مدل ها از زوایای مختلفی مورد هجمه و نقد قرار گرفتند. لذا نظر به اهمیت موضوع سنجش قدرت نرم در طرح ریزی و اصلاح سیاست های داخلی و خارجی و از طرفی ضعف مدل های موجود، پژوهش کنونی با روش توصیفی–تحلیلی و اتکا به منابع معتبر کتابخانه ای و میدانی درصدد تحلیل مهم ترین منابع و شاخص های قدرت نرم و طراحی مدل سنجش قدرت نرم کشورها برآمد. از این رو در بخش نخست با مراجعه به منابع کتابخانه ای، مهم ترین متغیرهای مؤثر بر قدرت نرم کشورها در قالب شش مؤلفه(سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، علم و فناوری، نظامی و جغرافیایی)، 48 شاخص مفهومی و 245 متغیر عملیاتی گردآوری و تدوین شد. در بخش مطالعه میدانی و برای تعیین وزن شاخص ها و متغیرها، پرسشنامه ای به دو زبان فارسی و انگلیسی طراحی و در اختیار 550 نفر از کارشناسان قدرت نرم قرار گرفت. سپس با پیگیری های فراوان، نظرات 194نفر از پژوهشگران 33 کشور جهان دریافت و مورد تحلیل قرار گرفت و مدل نهایی سنجش قدرت نرم طراحی شد. درنهایت بر اساس مدل مزبور، قدرت نرم کشورها محاسبه و ساختار ژئوپلیتیک جهان با محوریت قدرت نرم نیز ترسیم گشت.
۲۲.

تحلیل رضایت از محیط مسکونی و تأثیر آن بر پژمردگی شهری، نمونه موردی: منطقه ثامن شهر مشهد مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش جمعیت پژمردگی شهری رضایت از محیط مسکونی منطقه ثامن مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۸۸
مقدمه: کیفیت مسکن و محیط مسکونی ازجمله عوامل اثرگذار در میزان رضایت از محل زندگی است. عدم رضایت از محل سکونت منجر به ترک محل توسط ساکنان و در صورت استمرار، کاهش جمعیت را در پی دارد. اصطلاح پژمردگی شهری درواقع کاهش مستمر جمعیت در یک محله در درازمدت را شامل می شود که در ادامه منجر به زوال یک شهر می گردد. این مطالعه به شکل خاص به بررسی این موضوع در منطقه ثامن شهر مشهد می پردازد . منطقه ای در مجاورت حرم مطهر امام هشتم علیه السلام، که طی سال های اخیر با کاهش جمعیت همراه بوده است. روش: شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی و سؤال اصلی پژوهش؛ سنجش کیفیت و رضایت از محیط مسکونی و تأثیر آن بر سرزندگی و پژمردگی بافت این محدوده است. برای این منظور با بهر ه گیری ابزار پرسش نامه و تکمیل آن از ساکنان محدوده اقدام به جمع آوری اطلاعات موردنیاز گردید. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار PASS  و با سطح اطمینان 95 درصد، 112 نفر تعیین شد. اطلاعات جمع آوری شده با تکیه بر مدل مفهومی پژوهش و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بررسی عوامل گوناگون در این زمینه نشان داد که شاخص شرایط ویژگی های محله (شامل9متغیر) به میزان 88 درصد، بیش ترین اثرگذاری را در این خصوص داشته است. شاخص ویژگی مسکن (شامل4 متغیر) با 28 درصد و شاخص ویژگی فعالیت و اقتصاد (شامل3 متغیر) با 17درصد در رتبه های بعدی قرار دارند. نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که طی بازه زمانی 1365-1395 به میزان 5/86 درصد از جمعیت منطقه، خارج شده اند، که حاکی از پژمردگی منطقه است.
۲۳.

بررسی ارتباط بین قابلیت های مذهبی و ماندگاری جمعیت در روستاهای محروم خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان خراسان رضوی بقاع امام زادگان گردشگری مذهبی نواحی محروم روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۹۱
مذهب از گذشته های دور، نقش عمده در استقرار و رونق سکونتگاههای انسانی داشته است. بطور عمده دو نقش کلیدی در این خصوص را می توان ابتدا ناشی از افزایش حس وابستگی فرد به مکان و تعلق خاطر درونی او به نیرویی فرامادی و سپس ناشی از مزیتهای اقتصادی که در نتیجه حضور زائران از دیگر نقاط و احتیاج آنها به کالا و خدمات است برشمرد. می توان گفت رونق گردشگری مذهبی و زیارت نیز برپایه همین موضوع است. براساس آمار مرکز آمار ایران در حال حاضر در 390 نقطه روستایی استان بقعه امام زاده وجود دارد که شامل 10.8% از نقاط روستایی می شود. با توجه به اینکه جمعیت روستایی استان، طی سالهای اخیر همواره با کاهش جمعیت روبرو بوده است و این مساله در نواحی محروم استان شدت بیشتری دارد، لذا این مطالعه به بررسی تغییرات جمعیتی روستاهای دارای امام زاده و فاقد امام زاده در نواحی محروم استان با هدف دستیابی به رهیافت توسعه محلی روستایی با تکیه بر این نقاط می باشد. براین اساس در این مطالعه ضمن استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تشکیل پایگاه اطلاعات مکانی از تمامی روستاهای استان، براساس مدلهای تصمیم گیری چندمعیاره فضایی و با توجه به شاخصهای مربوط به ویژگیهای موقعیتی و میزان بهره مندی نقاط روستایی از خدمات، اقدام به شناسایی نقاط محروم استان گردید. در این مرحله54 نقطه روستایی دارای امام زاده شناسایی شد. در ادامه با استفاده از روشهای مقایسه ای نظیر آزمون tبا دو نمونه مستقل و آزمون کای اسکوئرپیرسون و ضریب همبستگی وی کرامر، تفاوتهای جمعیتی بین این روستاها با روستاهای فاقد امام زاده بررسی شد. نتایج این تحلیل نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین جمعیت روستاهای دارای امام زاده وفاقد آن وجوددارد. همچنین ارتباط معناداری بین اندازه جمعیتی سکونتگاه روستایی با وجود یا عدم وجود امامزاده قابل مشاهده است که مبین نقش مهم این روستاها در تثبیت جمعیت روستایی در نواحی محروم استان است.
۲۴.

تحلیل دسترسی فضایی به خدمات بهداشتی درمانی در شهر مشهد

کلیدواژه‌ها: دسترسی فضایی خدمات بهداشتی درمانی تحلیل خوشه ای دومرحله ای مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۳۷۰
برنامه ریزی دسترسی، به عنوان شیوه ای از برنامه ریزی یکپارچه کاربری ها و شبکه حمل ونقل دارای دو بعد فضایی و غیرفضایی است. موجود بودن و در دسترس بودن خدمات، از ابعاد دسترسی فضایی محسوب می شود، که این مطالعه به بررسی خدمات درمانی در شهر مشهد می پردازد. روش مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی، است که براساس آن، پس از تشکیل بانک اطلاعات مکانی از فضاهای درمانی در نرم افزار ARC-GIS (شامل 6 کاربری عمده با 4528 مورد فراوانی) و بهره گیری از مدل های دسترسی «دومرحله ای حوضه شناور»، وضعیت شاخص دسترسی حوزه های شهر مشهد به هر یک از فضاهای درمانی تعیین شد. مزایای بهره گیری از این روش، در مقایسه با سایر روش ها، استفاده همزمان از شاخص هایی نظیر فاصله، شعاع عملکردی و تعداد تسهیلات است. نتیجه این تحلیل بیانگر عدم انطباق بین توزیع فضایی جمعیت و پراکنش خدمات درمانی است. به عبارتی، نواحی مرکزی شهر بهترین دسترسی و نواحی پیرامونی دارای ضعیف ترین دسترسی به خدمات درمانی را دارند. در ادامه، ضمن استفاده از نرم افزارspss  و بهره گیری از مدل «تحلیل خوشه ای دومرحله ای»، 1266حوزه جمعیتی شهر مشهد از نظر شاخص دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی طبقه بندی شد. در این بخش، نتایج یافته ها نشان داد که شهر مشهد قابل طبقه بندی به دو خوشه است، شامل خوشه اول با میانگین شاخص دسترسی 3.24 شامل 2.3 درصد حوزه های شهری (حوزه های دارای شرایط بسیار عالی دسترسی) و خوشه دوم با میانگین شاخص دسترسی 0.061 شامل 97.7 درصد حوزه ها که در مقایسه با خوشه اول وضعیت مناسبی را نشان نمی دهد. نمودارهای تهیه شده از ارزیابی این مدل نشان داد که مهم ترین شاخص درخصوص تفاوت خوشه اول با خوشه دوم، شاخص دسترسی به داروخانه هاست. از سوی دیگر، شاخص دسترسی به پایگاه های اورژانس کمترین نقش را در این طبقه بندی نشان می دهد.
۲۵.

بررسی الگوی حاکم بر پراکنش فضایی پزشکان متخصص در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتشار فضایی مطب پزشکان متخصص شهرمشهد تحلیل فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۲۰۷
در این مطالعه با ارزیابی تئوری انتشار فضایی و تکیه بر الگوهای آن (گسترشی، سلسله مراتبی، پیوسته و جایگزین) قصد بر این است الگوی جدیدی از انتشار معرفی شود. هدف اصلی آن درک الگوی حاکم بر پراکنش فضایی مطب های پزشکان متخصص در شهر مشهد است. شیوه مطالعه توصیفی تحلیلی و واحد تحلیل آن تمامی مطب های پزشکان متخصص در 27 تخصص است. برای این منظور با استفاده از آدرس های مطب پزشکان متخصص (شامل 2425آدرس)، ضمن ایجاد پایگاه اطلاعات جغرافیایی از مطب ها برحسب نوع تخصص و با بهره گیری از مدل های تحلیل فضایی همچون پروفیل های تراکمی، مرکز ثقل و مسافت استاندارد، الگوی پراکنش و مبدأ انتشار مطب ها شناسایی شد. در گام بعد با استفاده از مدل های خودهمبستگی فضایی، تحلیل شبکه و تخصیص مکانی، شیوه انتشار هر یک از مطب ها برحسب نوع تخصص مورد بررسی قرار گرفت و سرانجام با استفاده از نمودار پراکنش و ضریب همبستگی، میزان انتشار هریک از تخصص ها مشخص گردید. نتایج این بررسی نشان داد که انتشار مطب ها در شهر مشهد، دارای الگوی جدیدی است که می توان آن را الگوی «انتشار فضایی معکوس» نامید. ویژگی اصلی این الگو افزایشِ شکاف و نابرابری درنتیجه افزایش تعداد خدمات است. بدین شکل که با افزایش تعداد مطب ها در هر تخصص تمایل به قرارگیری آن ها درکنار یکدیگر افزایش می یابد. همچنین برخلاف الگوهای رایجِ انتشار فضایی که بازتوزیع خدمات را از منشأ به بیرون نشان می دهد، در این الگو انتشار مطب ها از منشأ آن ها چندان رخ نمی دهد. علاوه براین، گرایش به موقعیت مرکزی مطب ها با افزایش تعداد آن ها در هر تخصص بیشتر می شود. درک این موضوع می تواند ابعاد جدیدی از لایه های پنهانی تحولات کالبدی در شهر مشهد و چالش های فراروی عدالت توزیعی را نشان دهد.
۲۶.

اولویت بندی نیاز به خدمات بهداشتی درمانی محلات حاشیه نشین شهر مشهد بر اساس سیستم پشتیبانی فضایی چند معیاره (MC-SDSS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاشیه نشینی خدمات بهداشتی درمانی سیستم پشتیبانی فضایی چند معیاره شهر مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۸۴
شهر مشهد با 8 پهنه عمده، شامل 42 محله حاشیه نشین، براساس آمار 1385 دارای 804000 نفرجمعیت و 6354 هکتار وسعت است که به ترتیب 33 و 22 درصد از جمعیت و وسعت شهر مشهد را در بردارد. ارزیابی شاخص های بهداشتی درمانی در این مناطق حاکی از وضعیت بسیار نامطلوب آن است. به گونه ای که سرانه تخت بیمارستان 8040، داروخانه 16090، داروخانه شبانه روزی و پایگاه اورژانس 134079 و درمانگاه 73174 نفر است. با توجه به وسعت بالا و تعدد محلات، تعیین برنامه زمان بندی اجرایی به منظور توسعه و تجهیز خدمات درمانی در این محلات ضروری است. اولویت بندی محلات براساس نیاز آنها به خدمات درمانی گامی مهم در خصوص تحقق این هدف است. براین اساس در این مطالعه با طرح این فرضیه که، به نظر می رسد اولویت محلات حاشیه نشین شهر مشهد از نظر بهره مندی و توسعه خدمات بهداشتی درمانی با یکدیگر متفاوت است، با استفاده از روشهای مبتنی بر سیستمهای پشتیبانی فضایی چند معیاره (MC-SDSS) و ترکیب آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و بهره گیری از شاخص های جمعیت و فاصله به خدمات درمانی، این مهم به انجام رسیده است. مزیت این روش تلفیق روشهای آماری با سیستم اطلاعات جغرافیایی و فضایی کردن نتایج است. یافته ها نشان می دهد که محلات حاشیه نشین شرایط نامناسبی را از نظر دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی دارند و در بین این محلات، محله گلشهر، شهرک شهید رجایی و بازه شیخ دارای اولویتهای نخست نیاز به خدمات بهداشتی درمانی در شهر مشهد می باشند. لذا جهت ارتقای شرایط بهداشتی درمانی محلات ضرورت اتخاذ رویکردهای کوتاه مدت (تدوین طرح جامع توسعه خدمات بهداشتی درمانی محلات حاشیه نشین) و میان مدت (احداث فضاهای مورد نیاز نظیر بیمارستان و درمانگاه شبانه روزی) ضروری است
۲۷.

تحلیل توزیع فضایی شیوع بیماری سرطان در شهر مشهد با رویکرد کیفیت محیط طبیعی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان شهرمشهد متوفیان فضای سبز آلودگی هوا توزیع فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۹۹
دستیابی به معیارهای کیفیت محیطی بدون توجه به الگوی توسعه کالبدی امکان پذیر نیست. مکان و کیفیت آن از جمله علل مؤثر در بروز انواع بیماری ها است. با این حال درخصوص بیماری های خاص همچون سرطان، مطالعات انجام شده در گام های نخستین قرار دارد. مطالعه حاضر تلاش دارد الگوهای مکانی پراکنش جان باختگان در اثر سرطان را در شهرمشهد مورد سنجش قرار دهد و نشان دهد که 1)الگوی پراکنش جان باختگان چگونه است؟ و2)چه میزان با ویژگی های کیفیت محیط در رابطه است؟ مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی و متغیرهای مطالعه شامل 1)ویژگی های مرتبط با جان باختگان (شامل:موقعیت، سن و جنسیت جان باختگان سرطانی) و 2)ویژگی های مرتبط با کیفیت محیط(شامل میزان آلودگی هوا و سرانه فضای سبز) است. برای این منظور پس از تدوین مدل مفهومی تحقیق، ازطریق دریافت اطلاعات مرتبط با جان باختگان و کیفیت محیط زیست، پایگاه اطلاعات مکانی در محیط نرم افزار  ArcGisتشکیل و در گام بعد با بهره گیری از مدل های آماری کلاسیک(همبستگی و آزمون تی) و آمارفضایی(خودهمبستگی فضایی، جهت پراکنش و رگرسیون فضایی) اقدام به تحلیل داده ها شد. یافته ها حاکی از عدم تبعیت الگوی فضایی جان باختگان از الگوی پراکنش جمعیت و تفاوت الگوی فضایی جان باختگان برحسب جنسیت و میانگین سن آن ها در سطح محلات بود. استفاده از مدل های خودهمبستگی فضایی، دوهسته داغ در شمال و جنوب غرب مشهد و یک هسته سرد در پیرامون حرم مطهر را نشان داد که ضرورت توجه به تفاوت های مکانی را نشان می دهد. نتایج آزمون همبستگی و رگرسیون فضایی دلالت بر این داشت که فراوانی جان باختگان در سطح محلات با میانگین میزان آلودگی هوا و سرانه فضای سبز رابطه دارد. بااین حال ضرورت انجام مطالعات بیشتر در دوره های زمانی متعدد، به منظور تأیید یافته ها پیشنهاد می شود.
۲۸.

بررسی قابلیت حضورپذیری و عوامل مؤثر بر تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: بوستان ملت شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوستان ملت قابلیت حضورپذیری فضا تعاملات اجتماعی شهر مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۹۱
قابلیت حضورپذیری، کلیدواژه اصلی در دستیابی به تعاملات اجتماعی و رمز موفقیت فضای شهری است. در این راستا، مطالعه حاضر تلاش دارد قابلیت حضورپذیری و تعاملات اجتماعی در فضای بوستان ملت شهر مشهد (به عنوان مهم ترین بوستان با عملکرد شهری)، را بررسی کند. مطالعه توصیفی-تحلیلی و متغیرهای تحقیق، شامل: موقعیت فضایی عناصر بوستان و میزان اقبال عمومی به آن ها در راستای تعامل افراد است. حجم نمونه با توجه به تعداد بازدیدکنندگان و نوع آزمون های آماری، 200 نفر تعیین شد. پس از مطالعات اسنادی و تدوین مدل مفهومی تحقیق، همه عناصر مستقر در بوستان (شامل920 موقعیت)، با استفاده از دستگاه GPS برداشت و در پایگاه اطلاعات مکانی ذخیره شد. به منظور تحلیل داده ها از سه دسته مدل های 1) آمار کلاسیک (جداول فراوانی و آزمون تی)، 2) چیدمان فضایی و معیارهای آن (ارتباط، انتخاب، هم پیوندی، طول و عمق) و 3) معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که از منظر قابلیت حضورپذیری، بوستان ملت، تنوع کارکردی را نشان می دهد. از سوی دیگر محاسبه معیارهای چیدمان فضایی حکایت از آن داشت که بخشی از فضای بوستان، در مسیر حرکت بازدیدکنندگان قرار نمی گیرد. همچنین نتایج نظرسنجی حاکی از عدم آشنایی افراد با موقعیت برخی عناصر مهم بود. یافته های مطالعه درخصوص الگوهای تعامل افراد نشان داد باوجود تمایل نسبتاً مناسب تعامل افراد با یکدیگر، این تعامل عمیق نبوده و تنها شامل گپ های کوتاه مدت است؛ همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که در بین موقعیت های بوستان، مزار شهدا، کافی شاپ، تجهیزات ورزشی، دریاچه و فضای سبز بیشترین نقش را در بروز تعاملات اجتماعی نشان می دهند. استنباط از یافته های تحقیق بیانگر آن بود که سه موضوع تنوع کارکردی، موقعیت مکانی و ارزشمندی عناصر فضا می توانند به عنوان سرفصل های اصلی در تحقق تعاملات اجتماعی گسترده، در بستر فضای شهری مدنظر قرار گیرند.
۲۹.

تحلیل فضایی الگوی مصرف انرژی بخش خانگی در محلات شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف انرژی تحلیل فضایی فرم شهر ویژگی‌های کالبدی شهربیرجند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۵۱
انرژی و الگوی مصرف آن ازجمله موضوعات اساسی مرتبط با توسعه پایدار است. دریک شهر، بخش مهمی ازتفاوت در الگوی مصرف انرژی را فرم شهر و ویژگهای مکانی آن تبیین می کند. براین اساس، مطالعه حاضر درصدداست با تکیه بر روشهای تحلیل فضایی، الگوی مصرف گاز در بخش خانگی شهر بیرجند را مورد سنجش قرار دهد. مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی و متغیرهای تحقیق شامل 1)مصرف انرژی، 2)جمعیت، 3)کیفیت ابنیه، 4)قدمت بنا، 5)وسعت قطعات، 6)نمای ساختمان و 7)فرم شهری می باشد. محدوده مورد مطالعه نیز شامل5353 قطعه مسکونی، در 5 محله شهر بیرجند باویژگیهای متفاوت کالبدی، اجتماعی-اقتصادی است. درگام اول پس از جمع آوری داده های مرتبط با مصرف گاز به تفکیک واحدهای مسکونی، اقدام به تشکیل پایگاه اطلاعات مکانی درمحیط ArcGisگردید. همچنین در این پایگاه ویژگیهای کالبدی هر قطعه نیز جمع آوری شد. در ادامه با بهره گیری از روشهای آمارکلاسیک (ضریب همبستگی، تحلیل واریانس وآنتروپی شانون) و روشهای آمارفضایی(نظیر مدلهای تراکمی، موران دوطرفه وخودهمبستگی فضایی)، اقدام به تحلیل یافته هاشد. نتایج نشان دادکه مصرف انرژی با متغیرهای قدمت بنا، جمعیت و کیفیت ابنیه رابطه معکوس و با ضریب آنتروپی رابطه مستقیم دارد. این بدان معنی است که بافتهای نوساز، علاوه بر عمرکم و تراکم کمتر جمعیت، نتوانسته اند در کاهش مصرف انرژی اثرگذار باشند. دردیگرسو بافتهای ارگانیک با وجود جمعیت بالا، میزان کمتری از مصرف انرژی را نشان می دهند. این موضوع ضرورت توجه به فرایندهای نوسازی بافت و اثرگذاری آن بر مصرف انرژی را در مقایسه با بافت های با قدمت بالاتر نشان می دهد. از سوی دیگر مبین آن است که توجه به الگوهای مکانی مصرف، از جمله نکات کلیدی در اصلاح الگوی مصرف انرژی خواهد بود.
۳۰.

ارزیابی انتشار فضایی جمعیت در شهرهای کوچک و میانی از هسته مرکزی در شرایط رشد افقی (مطالعه موردی: شهر طرقبه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر طرقبه انتشار فضایی تحلیل فضایی رشد کالبدی شهر هسته مرکزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۹۱
این مطالعه به دنبال آن است تا با تکیه بر مدل های تحلیل فضایی و در چارچوب نگرش «انتشار فضایی»، جایگاه هسته مرکزی شهر طرقبه را از منظر گروه های جمعیتی، در شرایط رشد آرام (قبل از 1385) و رشد سریع (بعداز 1385)، مورد ارزیابی قرار دهد. متغیرهای تحقیق شامل تعداد جمعیت، تعداد زنان، سالخوردگان، جوانان، شاغلین، بیکاران و کم سوادان و مقیاس تحلیل در سطح 1476بلوک شهری و طی سه دوره زمانی1375، 1385و 1395 است. برای این منظور ضمن ایجاد پایگاه اطلاعات مکانی از ویژگی های جمعیت شهر طرقبه و هسته مرکزی آن و با استفاده از ابزارها و تکنیک های آماری-فضایی همچونGetis-Ord Gi  و  Grouping Analysisبه ارزیابی و تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج این ارزیابی نشان می دهد تا قبل از 1385، هسته مرکزی منشأ تمام گروه های جمعیتی و متمایز از سایر محدوده های شهری است. اما پس از 1385، گروه های جمعیتی با الگوی غالب «انتشار فضایی پیوسته» از هسته مرکزی خارج و در پیرامون آن ساکن می شوند. مدل های تحلیل فضایی نشان می دهند که در نتیجه این تغییرات، هسته مرکزی طرقبه، جایگاه خود را در مقایسه با سایر محدوده های شهری از دست نمی دهد؛ بلکه این فرایند، سبب شبیه تر شدن برخی محدوده ها به هسته مرکزی و تکثیر ویژگی های جمعیتی هسته مرکزی در سایر محدوده ها می شود. انتشار گروه های جمعیتی در پیرامون هسته مرکزی و چسبیده به آن، از سویی بیانگر تمایل افراد به حضور در این محدوده و نمایش پیوستگی و انسجام فضایی و از سوی دیگر بیانگر وجود الگوی متمایز از تحولات هسته مرکزی در شرایط رشد کالبدی در شهرهایی از این قبیل و تفاوت آن با الگوهای تعمیم یافته ناشی از تحولات شهرهای بزرگ خواهد بود.
۳۱.

شناسایی اولویت های کوچک سازی مسکن به منظور بهبود کیفیت کالبدی محلات حاشیه نشین شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولویت بندی حاشیه نشینی سیستم پشتیبانی فضایی چند معیاره شهر مشهد کوچک سازی مسکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۶۲
در شهر مشهد 8 پهنه عمده و 42 محله حاشیه نشین وجود دارد. براساس آمار سال 1385 این محلات 804000 نفر جمعیت و 6354 هکتار وسعت دارد که 33% از جمعیت و 22% از وسعت شهر مشهد را شامل می شود. ارزیابی شرایط کیفی مسکن در این محلات حکایت از وضعیت نامناسب آن دارد. این در حالی است که در بررسی تجربیات جهانی در خصوص ارتقای کالبدی محلات حاشیه نشین و بهبود شرایط کیفی و کمی مسکن، موضوع کوچک سازی مسکن اهمیت ویژه ای دارد. کوچک سازی مسکن عبارتست از فضایی که با حداقل امکانات، شرایط مناسب زیستی- سکونتی را جهت رشد مادی و معنوی ساکنان خود فراهم می سازد. منتهی موفقیت چنین رویکردی می بایست با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و طبیعی هر مکان انجام گیرد. با توجه به این مسئله در این مطالعه با هدف بررسی و اولویت بندی محلات حاشیه نشین شهر مشهد در خصوص کوچک سازی مسکن، ضمن تشکیل مدل مفهومی تحقیق، اقدام به انتخاب 14 شاخص از ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و طبیعی محلات حاشیه نشین شد. تعدد محلات و وسعت بالای آن، توجه به این اولویت بندی را ضرورت می بخشد. طی دهه های مختلف روش های گوناگونی به منظور شناسایی مناطق دارای ولویت مطرح شده اند. در این میان روش های مبتنی بر سیستم پشتیبانی فضایی چند معیاره (MC-SDSS) به دلیل تلفیق مدل های تشخیص چند معیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی دارای اهمیت ویژه ای می باشند که در این مطالعه مورد تأکید قرار گرفته است. بهره گیری از این روش به منظور شناسایی اولویت های کوچک سازی مسکن در دو سطح دارای اهمیت است. اول: در سطح محلات و مقایسه و اولویت بندی آن ها و دوم؛ در سطح هر محله و اولویت بندی واحدهای مسکونی آن. این مطالعه به طور خاص به اولویت بندی محلات حاشیه نشین شهر مشهد می پردازد. یافته ها نشان می دهد که محلات گلشهر، کوی شیخ حسن، بازه شیخ و شهرک شهید رجایی دارای اولویت های نخست کوچک سازی مسکن در شهر مشهد می باشند.
۳۲.

بررسی تأثیر تغییر کاربری زمین بر هویت شهری؛ نمونه موردی خیابان ارگ مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت شهری تغییر کاربری خیابان ارگ (مشهد) روش مکبث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف: تغییر هویت شهر در گذر زمان امری بدیهی است؛ اما در این گذر، می بایست ابعاد بالنده تری از آن به نمایش درآید. بخشی از این موضوع به تغییرات کاربری های شهری مرتبط است. خیابان ارگ در شهر مشهد از جمله محورهای اصلی در توسعه کالبدی این شهر در اوایل سده ۱۴ هجری بوده است. تنوع کاربری های فرهنگی و تفریحی، منجر به شکل گیری هویتی منحصر به فرد از این خیابان شده بود که با گذشت زمان و رشد شتابان شهری دچار تغییر شده است. این مقاله با شناسایی مؤلفه های هویت بخش مصنوع در گذشته و امروز به دنبال تأثیر تغییر کاربری های شهری بر میزان هویت بخشی در این خیابان است.روش و داده ها: روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و متغیرهای آن نیز شامل کاربری های شهری محدوده از نظر وسعت و تعداد در گذشته و حال بوده است که در چارچوب مدل مفهومی تحقیق تنظیم یافته است. گردآوری اطلاعات به صورت پیمایش میدانی در ارتباط با مطالعات اسنادی انجام شد. نظر به خروج ساکنان اولیه از بافت، در گام اول با شناسایی ۱۰۰ نفر از افراد خبره محلی و تکمیل پرسش نامه از آن ها، جایگاه عناصر هویتی این خیابان در گذشته و حال با استفاده از روش های آمار استنباطی (خی دو، ویلکاکسون و مکبث) مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که محور هویت بخش خیابان ارگ در گذشته کاربری های مذهبی و فرهنگی بوده که در طول زمان با تغییرات رخ داده به سمت کاربری های اداری تمایل پیدا کرده است. یافته های تکمیلی حاکی از آن بود که با تغییر کاربری ها، هویت خیابان ارگ نیز دچار تغییر شده است.نتیجه گیری:  تغییر کاربری اراضی می تواند ابعاد هویتی مکان و فضای شهری را به شدت متاثر از خود کند و سبب ارتقای یا تنزل جایگاه آن شود.نوآوری: نتایج این مطالعه می تواند مدیریت شهری را نسبت به اثرات تغییرات کاربری اراضی بر هویت شهری آگاه کند.
۳۳.

فضاهای زنانه و ارتباط آن با ساختار فضایی شهر تحلیلی از توزیع و انتشار طلافروشی ها در مناطق 1 و 5 شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طلافروشی فضاهای زنانه شهرمشهد مکعب زمانی - مکانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۶۴
فضاهای زنانه، ازموضوعات مهم در مطالعات شهری است. عملکرد برخی از این فضاها (نظیرطلافروشی ها) بگونه ای است که بدون الزام محدودیت حضوربرای مردان، به شکل معناداری جاذب جمعیت زنان هستند. اثرگذاری چنین فضاهایی از عناصر ساختار فضایی شهرها می تواند تاثیر مهمی از حضورپذیری زنان در فضای شهری را به تصویر کشد. براین اساس مطالعه حاضر درنظر دارددرچارچوبِ فضاهای شهری زنانه، ضمن انتخاب دومنطقه باوضعیت درآمدی متفاوت ازشهرمشهد(مناطق1و5)، الگوی استقرار طلافروشی ها را ارزیابی کند و نشان دهد که درتوزیع اینگونه فضاها (باتوجه به سطح درآمدی هرمنطقه) چه تفاوتیهای قابل مشاهده است و این الگو ازچه قواعد نانوشته ای تبعیت می کند. شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی و جامعه آماری نیز شامل کلیه طلافروشی های واقع درمناطق 1و5 شهرمشهد(شامل630 طلافروشی)است. درگام اول پس از ایجاد پایگاه اطلاعات مکانی درمحیطArcGis اقدام به تعیین موقعیت طلافروشی ها، براساس اطلاعات موجود دربانک اصناف شهرداری مشهد، گردید. درادامه بابهره گیری از7متغیر(ازویژگیهای مکانی طلافروشی ها و عناصرساختارفضایی هرمنطقه) شامل موقعیت مطلق، وسعت، زمان تاسیس هرطلافروشی، همجواری باکاربریهای پیرامونی، معابر و شریانهای ارتباطی، جمعیت و جمعیت زنان، اقدام به بررسی تفاوتهای فضایی درخصوص استقرار طلافروشی ها گردید. مدلهای مورد بررسی شامل "الگوی تراکم"،"مرکزثقل"، "مسافت استاندارد"، "نزدیکترین همسایگی"، "خودهمبستگی فضایی" و "الگوی زمانی-مکانی" است. نتایج بیانگر آن است که درمناطق توسعه یافته، فضاهای زنانه مورد بررسی، کمتر از توزیع جمعیت زنان تبعیت می کند درحالیکه در مناطق باسطح درآمدپایین، فضاهای زنانه، انطباق بیشتری با عناصر محلی همچون نزدیکی به ایستگاههای اتوبوس، شریانهای محلی و فضاهای مسکونی دارد. درعین حال نکته مشترک در این قاعده مندی، رونق فعالیت این فضاهادر طول زمان ست. که به نظر می رسد در آینده، بیش از پیش فضاهای شهری را به سمت زنانه شدن سوق دهد.
۳۴.

بررسی معیارهای مرتبط با تغییرات حجم مسافران حمل و نقل عمومی در دوران پاندمی کرونا در محدوده خط2قطارشهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایستگاههای قطارشهری پاندمی کرونا شهر مشهد کاربری های شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۴
اثرگذاری پاندمی ها(نظیرکرونا)برحمل ونقل عمومی یکسان نیست. بااین حال کمتر مطالعه ای به نقش معیارهای میانجی دراین اثرگذاری پرداخته است. براین اساس تحقیق حاضر برآن است در قالب روش توصیفی-تحلیلی، معیارهای مرتبط با تغییرات تعدادمسافران قطارشهری مشهد در دوران کرونا را بررسی کند. جامعه آماری شامل مسافران خط2قطارشهری به تفکیک ایستگاه دربازه زمانی 1397تا1398(قبل از کرونا) و 1399تا 06/1400(پس از کرونا) و کاربری های خدماتی 500متری پیرامون هرایستگاه و متغیرهای تحقیق نیز شامل تغییرات مسافران خط2قطارشهری بعدکرونا(متغیر وابسته)، تعدادجمعیت و درآمدساکنین و نوع کاربری های پیرامون هر ایستگاه(متغیر مستقل) می باشد. پس از مطالعات نظری و تدوین مدل مفهومی، باتشکیل پایگاه اطلاعات مکانی از موقعیت هرایستگاه، داده های مربوط به تعدادمسافر، جمعیت ساکن، درآمدافراد و کاربری های پیرامون هرایستگاه، در آن ثبت گردید. بهره گیری از روش های آمارتوصیفی و استنباطی، اساس کار در این زمینه بوده است. نتایج نشان داد،کرونا تاثیریکسانی برتغییرات مسافران در ایستگاه های خط2نداشته، به گونه ای که در33% ایستگاه ها پس از کرونا تعداد مسافران افزایش و در67%کاهش یافته است. استفاده از آزمون های "تی دونمونه ای مستقل"، "ترند" و "همبستگی" بیانگرآن بودکه متغیرهای جمعیت، درآمد وتنوع کاربری به عنوان متغیرهای میانجی ارتباطی با تغییرات مسافران ندارند. درحالی که سطح و عملکرد کاربری های خدماتی ارتباط معناداری را با این موضوع نشان داد. یافته های تکمیلی حاصل از روش "تحلیل تمایزی" نشان داد که دربین کاربری های خدماتی، نحوه آرایش کاربری های تجاری و کارگاهی مهمترین عامل در تمایز محدوده های با افزایش و کاهش تعداد مسافران است. انطباق کاربری های کوچک مقیاس تجاری و همجواری آنها با کاربری های کارگاهی-تولیدی در محدوده های با افزایش مسافر، قابلیت انعطاف پذیری این الگو در مقایسه با الگوهای بزرگ مقیاس را در مواجهه با پاندمی ها نشان داد که می تواند دستمایه خوبی برای مطالعات آتی باشد.
۳۵.

تحلیل فضایی تغییرات مسافران حمل ونقل عمومی (اتوبوس های درون شهری) در دوران پاندمی کرونا در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایستگاه های اتوبوس پاندمی کرونا تحلیل فضایی شهر مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۰
حمل ونقل عمومی از محور های مهم متأثر از پاندمی کرونا است. بر این اساس مطالعه حاضر به دنبال آن است تا تحلیلی جامع از تغییرات مسافران اتوبوس های شهری در دوران کرونا در شهر مشهد ارائه کند و نشان دهد که بالاترین شدت تغییرات در کجاست، چگونه است و چه عواملی در ارتباط با آن قابل شناسایی است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی، متغیر های تحقیق شامل 22 متغیر از ویژگی های اجتماعی (۸متغیر)، اقتصادی (10متغیر) و کالبدی (4متغیر) و مقیاس مطالعه نیز شامل ۳۶۰۰ ایستگاه اتوبوس درون شهری در ۱۲۰۰حوزه آماری شهر مشهد است. بازه زمانی شامل داده های سازمان  اتوبوس رانی در قبل از کرونا (زمستان1397 تا زمستان1398) و بعد از کرونا (اسفند1398تا شهریور1400) است. تکنیک های مورد استفاده شامل 1)روش های آمار کلاسیک همچون "تی زوجی"، "همبستگی" و "رگرسیون" و 2)روش های تحلیل فضایی نظیر"درونیابی" و "خودهمبستگی فضایی دو طرفه موران"است. نتایج، حاکی از تفاوتِ معنادار در تغییراتِ تعدادِ مسافران در پهنه فضایی شهر مشهد است. به گونه ای که در16.5% از ایستگاه ها (602ایستگاه)، تعداد مسافران پس از کرونا با افزایش معنادار و در83.5% با کاهش همراه بوده است. ارزیابی متغیر ها حاکی از ارتباط معکوس تغییرات تعداد مسافران ایستگاه ها با متغیر های سطح تحصیلات بالا و تعداد سالمندان (درویژگی های اجتماعی)، مالکیت مسکن، میانگین درآمد، مالکیت خودرو و شاغلین زن (در ویژگی های اقتصادی) و ارتباط مستقیم با متغیر های اقلیت های مذهبی و سطح تحصیلات پایین (در ویژگی های اجتماعی)، جمعیت زیر خط فقر، تعداد کارگران ساده، تعداد شاغلین مرد و مالکیت استیجاری مسکن (در ویژگی های اقتصادی) و فاصله تا محور فعالیت، دسترسی به مراکز درمانی و فاصله به محدوده های پیرامونی شهر (در ویژگی های کالبدی) دارد. از سوی دیگر نتایج نشان داد که از نظر شمولیت، متغیر های اجتماعی و از نظر شدت، متغیر های اقتصادی بیشترین ارتباط را با تغییرات تعداد مسافران پس از کرونا دارند
۳۶.

بررسی و تحلیل الگوی پخش فضایی همه گیری کووید-19 در نواحی پیراشهری(مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کووید- 19 سکونتگاه های پیراشهری تحلیل فضایی بخش مرکزی شهرستان مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۳۷
برای کنترل اپیدمی ها ضروری است توزیع جغرافیائى میزان ابتلا و مرگ ومیر و عوامل مؤثر بر آن بررسی شود. این بررسی می تواند بر سیاست های بهداشت عمومی باهدف کنترل ویروس تأثیرگذار باشد. ازآنجاکه کووید 19 یک بیماری عفونی نوظهور و جدی است، تحلیل الگوی پخش فضایی همه گیری خصوصاً در نواحی روستایی پیراشهری ضروری است و می تواند به اولویت بندی مکان ها برای مداخلات هدفمند، آزمایش سریع و تخصیص منابع در مواجهه با موقعیت های مشابه در آینده کمک کند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری 66 روستای دارای مراکز بهداشتی درمانی، در مجاورت کلانشهر مشهد در بخش مرکزی شهرستان مشهد است. مقطع زمانی موردبررسی بدو شیوع همه گیری تا مهرماه 1401 یعنی پایان موج هفتم همه گیری است. طی دوره موردبررسی میزان ابتلا به کووید-19 برای هر روستا در نرم افزار ArcGIS وارد، پردازش و الگوی توزیع فضایی همه گیری با تجزیه وتحلیل تراکم نقطه ای بررسی شد. همچنین تکنیک های بیضی فاصله استاندارد و انحراف معیار برای ارزیابی تراکم یا پراکندگی افراد آلوده و تعیین الگوی توزیع فضایی کووید 19 بکار گرفته شد. جهت شناسایی الگوی توزیع فضایی همه گیری، تحلیل خودهمبستگی فضایی موران انجام شد. نتایج تحلیل فضایی نشان داد با دورشدن از کلانشهر مشهد از تراکم مبتلایان به کووید 19 در نواحی روستایی کاسته شد. لذا مهم ترین عامل انتشار فضایی ویروس کرونا در روستاهای بخش مرکزی، فاصله و مجاورت مکانی با شهر مشهد بوده و از الگوی پخش فضایی سازش پذیر هاگرستراند تبعیت می کند. نیز با افزایش تراکم جمعیت روستایی و افزایش شاغلان بخش خدمات و صنعت، ابتلا به کووید 19 افزایش یافته است. ضریب موران برابر 52/1، با مقدار Z-Score برابر 19/17 نشان می دهد الگوی پراکنش فضایی ابتلا به کووید 19 در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان مشهد خوشه ای است. نتایج مطالعه به سازمان های دولتی، سیاست گذاران و متخصصان مراقبت های بهداشتی این امکان را می دهد تا تصمیم گیری آگاهانه ای جهت کنترل همه گیری و رسیدگی به بیماری های عفونی آینده انجام دهند. مطالعات مبتنی بر داده های کیفی برای تبیین نقش عوامل اجتماعی و اقتصادی تعیین کننده سلامت در شیوع کووید 19 موردنیاز است.
۳۷.

ارزیابی اجتماع پذیری فضاهای عمومی شهری در محلات با الگوی کالبدی از پیش طراحی شده (نمونه محله سجاد مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماع پذیری فضا طرح های کالبدی واحد همسایگی محله سجاد مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۴
اجتماع پذیری ازجمله چالش های فراروی فضاهای شهری و از موضوعات مهم در توسعه پایدارشهری بشمار می آید. با اینکه درمنابع مختلف، از معیارهای اجتماع پذیری سخن به میان آمده است، اما توجه به شیوه ارزیابی و ویژگی های زمینه ای، کمک شایانی در درک بهتر این موضوع می کند. براین اساس مطالعه پیش رو به دنبال آن است، اجتماع پذیری فضا را در محلاتِ با الگویِ کالبدیِ از پیش طراحی شده، مورد بررسی قرار دهد. شاخص های تحقیق شامل5 دسته کالبدی، چیدمان فضایی، اجتماعی، عملکردی و آسایش محیطی و درقالب 22 متغیر می باشد. محدوده مورد مطالعه محله سجاد مشهد و مقیاس مطالعه واحدهای همسایگی واقع در آن شامل امین و مینا است. در گام اول با تکمیل ۳۸۵ پرسشنامه از ساکنین، وضعیت حضورپذیری فضای عمومی محله مورد سنجش قرار گرفت. نتایج بهره گیری از آزمون "یومن ویتنی" بیانگر وجود تفاوت های معنادار درسطح محله درخصوص حضورپذیری فضا بود. در گام بعد سعی گردید وضعیت معیارهای اثرگذار بر حضورپذیری با استفاده از روش های مشاهده میدانی، آمار استنباطی، تحلیل فضایی و تحلیل چیدمان فضایی، مورد سنجش قرار گیرد. برآیند این ارزیابی نشان داد که معیارهایی همچون توزیع جمعیت، انواع کاربری ها، تنوع کاربری ها و سلسله مراتب راه ها، به دلیل اثرپذیری از طرح کالبدی، نقشی در بروز تمایزات اجتماع پذیری فضا در سطح محله ندارند. درمقابل معیارهایی همچون وضعیت مبلمان شهری و خدمات مرتبط با آن و همچنین معیارهای چیدمان فضایی بیشترین اثرگذاری را در تفاوت های درون محلی اجتماع پذیری فضا دارند. از اینرو مطالعه حاضر، ضمن توجه به تفاوت های درون محلی و ضرورت پرداختن به آن، نحوه شکل بندی محلات به صورت خودرو یا از پیش طراحی شده را در این ارزیابی دخیل می داند و براین ادعاست اجتماع پذیری فضا در سطح محلات برحسب فرایند شکل گیری آن ها، الگوهای متفاوتی را نشان خواهد داد و چنین امری می بایست مد نظر برنامه ریزان قرار گیرد.
۳۸.

بازآفرینی شهری از محتوا تا اقدام؛ تحلیل تصمیمات مدیریت شهری مشهد در بافت فرسوده در باز زمانی 1378-1400(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت فرسوده مصوبات شورای اسلامی شهر مشهد مدیریت شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۳
بخش مهمی از تلاشهای مدیریت شهری در شهرهای با صبغه تاریخی، ارتقای وضعیت بافت فرسوده آنها است. باتوجه به اینکه درشهر مشهد 12.4%وسعت و 28% جمعیت درمحدوده بافت فرسوده اند ازاینرو مطالعه حاضر به دنبال آن است تا تصویری کامل از فعالیت5دوره شورای اسلامی شهرمشهد درخصوص بازآفرینی بافت فرسوده ارائه کند. شیوه مطالعه توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از روشهای کمی-کیفی است. درگام اول بامطالعه منابع داخلی و لاتین، ابعاد اصلی بازآفرینی بافت فرسوده مشخص شد. در ادامه با مراجعه به آرشیو مصوبات شورا(شامل4530مصوبه وبررسی یکایک آنها)، اقدام به شناسایی مصوبات مرتبط با بافت فرسوده، شامل58مصوبه(1.28%کل مصوبات و میانگین11.6مصوبه برای هردوره) و ذخیره سازی آنها در پایگاه اکسل گردید. بااستفاده از روشهای آمار توصیفی، دسته بندی از داده ها صورت گرفت. در ادامه بابهره گیری از روش «تحلیل محتوا»(درقالب کدگذاری باز،محوری و انتخابی)، رویکردهای حاکم بر برنامه ریزی هر دوره و نهایتاً کل دوره ها درخصوص بازآفرینی بافت فرسوده شهرمشهد را روشن ساخت. نتایج در کدگذاری باز؛ شناسایی39موضوع کلیدی، درکدگذاری محوری؛9محورمهم و در کدگذاری انتخابی؛4مقوله مرکزی شامل:1)رویه های مرتبط بااجرا، مدیریت و نیروی انسانی2)زمینه های مالی و اقتصادی، 3)محوراصلی ارتقا و توانمندسازی و4)مدیریت زمین و کالبد بود. تفسیر اطلاعات، حاکی از تغییر در رویکردهای هر دوره شورا، در موضوعات گوناگون است. به عبارتی رویکرد منسجم و هماهنگ در تمامی ادوار در مواجهه با بافت فرسوده وجود ندارد. ازدیگرسو بااینکه سرفصلهای اقدامات مدیریت شهری(به استثنای محورمحیط زیست) در تطابق با بازافرینی پایدار است، اما ابعاد موردتاکید در هر بعد، تناسبی را با رویکردبازآفرینی پایدار نشان نمی دهد. در همین راستا پیشنهادهایی در قالب سه دوره کوتاه، میان و بلند مدت ارائه شده است.
۳۹.

اجتماع پذیری فضاهای شهری در مواجهه با پاندمی کرونا در منطقه یک شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پاندمی کرونا اجتماع پذیری فضا شهر مشهد فضاهای عمومی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۳۹
فضاهای عمومی بعدمهم مدنیت شهرها بشمار می آیند. این فضاها بدلیل محدودیتهای ایجاد شده، بیشترین اثرپذیری را دردوران کرونا داشته اند. هدف این مطالعه اجتماع پذیری فضاهای عمومی درمنطقه1شهرمشهد می باشد و بدنبال آن است تا نشان دهد کیفیت حضور افراد در این فضاها در نتیجه شیوع کرونا چه تغییری کرده است؟ و آیا ویژگیهای زمینه ای افراد(اکتسابی و غیراکتسابی) در این خصوص نقش داشته است؟ مطالعه ازنوع توصیفی-تحلیلی و متغیرهای تحقیق براساس مدل مفهومی شامل4مولفه حضورپذیری، امنیت، بهداشت عمومی و مدیریت فضای عمومی در قالب 55 متغیر است. مقیاس مطالعه نیز شامل کلیه فضاهای عمومی منطقه1می باشد. برای این منظور بااستفاده از فرمول کوکران اقدام به تکمیل 356پرسشنامه ازحاضرین در فضای عمومی گردید. داده های جمع آوری شده پس از ورود به نرم افزارSpss ازطریق آزمونهای استنباطی نظیر "تی تک نمونه ای"، "تی دونمونه ای مستقل"، "زوجی" و "آزمون همبستگی" مورد سنجش قرار گرفت. باترکیب اطلاعات ازطریق روشهای منطقی، داستان اجتماع پذیری فضاهای عمومی درقالب "4پرده" برحسب ویژگیهای زمینه ایِ اکتسابی(تحصیلات و تاهل) و زمینه ایِ غیراکتسابی(سن وجنسیت) استفاده کنندگان تنظیم شد."پرده اول داستان" نشان از استرس بالاتروعدم تمایل مشارکت مردان در مقایسه با زنان درفضای عمومی داشت. "پرده دوم" حاکی از آن بودکه متاهلان انگیزهای قوی تر و تمایل به تعامل بادیگران در مقایسه با مجردان هستند. "پرده سوم داستان" کاهش حضورپذیری، عدم تمایل به کارمشترک در فضای عمومی و حس ناامنی در بین افراد باسواد در مقایسه با افراد باسطح سوادپایینتر را نشان داد و "پرده چهارم" نیز گرایش به فضای مجازی، عدم نیاز به روشنایی معابر، کاهش حضورپذیری و درک افراد غریبه در بین افراد مسن تر را تاییدکرد. یافته های تکمیلی، بیانگر نقش اثرگذار واکسیناسیون عمومی در ارتقای حس حضورپذیری ساکنین در فضای عمومی پس ازشیوع کرونااست.
۴۰.

نقش ویژگی های زمینه ای شهروندان در مواجهه با عوامل استرس زا محیطی در فضای شهری (مورد مطالعه: منطقه 10شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های زمینه ای شهروندان استرس محیط شهری شهر مشهد منطقه 10

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۲۳
کیفیت محیط یکی از عوامل مهم در آرامش روانی و استرس شهروندان است. براین اساس مطالعه حاضر تلاش دارد استرس تجربه شده در فضای شهر را برحسب ویژگی های اکتسابی وغیراکتسابی شهروندان در منطقه۱۰شهرمشهد مورد سنجش قراردهد و همچنین نشان دهد آیا سابقه سکونت در محیط می تواند سبب انعطاف پذیری فرد در مواجهه با عناصر استرس زا محیط شود؟ مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است که با بررسی منابع مرتبط و تدوین مدل مفهومی، اقدام به دسته بندی عناصر استرس زا محیط شهری در سه دسته محیط مسکونی(با۱۶متغیر)، عناصرحرکتی(شامل۱۵متغیر)و کاربری های عمده(با۱۴متغیر) شد. حجم نمونه باتوجه به نوع آزمون های آماری،250نفر از ساکنین منطقه10تعیین گردید. داده های جمع آوری شده پس از کدگذاری و ورود به نرم افزارSpss، با بهره گیری از روش های آمارتوصیفی و استنباطی نظیر نظیر آزمون تی، همبستگی، خط ترند و ضریبR2 و همچنین جداول متعامد مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان دادکه عناصرمحیطی، سطح استرس بیشتری را در بین متاهلان(درمقابل مجردان)، زنان(درمقایسه مردان)، افراد مسن(درمقابل جوانان) و افراد باسوادتر (درمقابل افرادکم سوادتر) به همراه داشته است. از سوی دیگر بررسی سابقه سکونت نیز نشان داد که باافزایش آن، سطح استرس تجربه شده افراد از محیط شهری کاهش می یابد که این موضوع بیشترین اثر را بر افراد مسن و افراد با سطح تحصیلات بالاترداشته است. یافته های تکمیلی مشخص کرد که استرس تجربه شده افراد از یک محیط در محیط های دیگر نیز انتشار می یابد. ازاین رو سطح آرامش فرد از محیط مسکونی، می تواند نقش مهمی در احساس وی از محیط های پیرامونی داشته باشد. درنهایت توجه به مقیاس های انسانی و تلاش به منظور اهمیت دادن به ساختار محله در برنامه ریزی ها می تواند نقش مهمی در انعطاف پذیری افراد در مواجهه با عناصر استرس زا محیطی داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان