محمدعلی کرامتی

محمدعلی کرامتی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۹ مورد از کل ۳۹ مورد.
۲۱.

نقش هوش و سرمایه انسانی بر کارایی تولید محصولات با فناوری پیشرفته و پیچیدگی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری پیشرفته تحلیل پوششی داده های شبکه هوش ملی نوآوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۸۲
صنایع با فناوری پیشرفته عامل مزیت رقابتی میان کشورها محسوب می شوند. فناوری از جنس دانش است و پیچیدگی اقتصادی یک جامعه وابسته به حجم بالای دانش افراد آن جامعه می باشد که در محصولات تولید شده توسط آنها تجلی می یابد. افراد با دانش و مهارت یا همان سرمایه های انسانی با یکدیگر تعامل کرده و دانش خود را با هم ترکیب می کنند تا محصول(خروجی پربازده) تولید کنند. شاخص معتبر سرمایه انسانی هوش است که با نوآوری درارتباط است. بنابراین هدف پژوهش بررسی ضریب هوشی ملی، نوآوری، موفقیت تحصیلی و تغذیه به منزله زیرساخت هایی است که گمان می رود بخشی از کارایی ملل را در تولید محصولات با فناوری پیشرفته توضیح دهند. به این منظور شاخص های کمی زیرساخت های هوش ملی و تغذیه در مرحله اول به عنوان ورودی اولیه، و نوآوری و موفقیت تحصیلی به عنوان خروجی برای ورودی های اولیه در نظر گرفته می شود. در مرحله دوم نوآوری و موفقیت تحصیلی به عنوان ورودی و تولید فناوری پیشرفته به عنوان خروجی نهایی یک مدل شبکه، از نوع سری تحلیل پوششی داده ها برای 23 کشور منتخب، با استفاده از داده های گردآوری شده از مراجع رسمی بین المللی، درنظرگرفته می شود. نتایج تفاوت کارایی کشورهای منتخب در تولید محصولات با فناوری پیشرفته را نشان می دهد و وزن هریک از زیر ساخت ها را نیز برآورد می کند. یافته ها نشان می دهند بیشترین وزن/ اهمیت مربوط به زیرساخت هوش ملی و تغذیه است که با ارتقاء این دو زیرساخت درکشورهای مورد پژوهش می توان به حداکثر شدن تولید فناوری پیشرفته دست یافت.
۲۲.

رتبه بندی کشورهای منتخب از لحاظ کارایی نهادهای پژوهشی و بخش صنعت در تولید فناوری های پیشرفته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تولید فناوری های پیشرفته نهادهای پژوهشی نوآوری موفقیت تحصیلی هوش ملی و سرمایه انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۷۴
این پژوهش به دنبال ارزیابی کارایی کشورهای دارای ضریب هوش ملی بالای 85 در تولید فناوری های پیشرفته، باتوجه به قابلیت هایی است که پایه و اساس آن ها سرمایه انسانی است؛ مانند نوآوری، موفقیت تحصیلی و هوش ملی. پژوهش حاضر از نظر روش، کمی و توصیفی و از نوع کاربردی است. از لحاظ افق زمانی مقطعی و از منظر شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و از طریق مراجعه به درگاه های رسمی بین المللی مانند بانک جهانی است. به جهت رتبه بندی کشورها، شناسایی کشورهای ابرکارا و بهبود کارایی تولید فناوری های پیشرفته، با استفاده از روش تحلیل پوششی داده های شبکه، یک زنجیره دومرحله ای برای تولید فناوری پیشرفته در نظر گرفته شده است. در مرحله اول این زنجیره، نهاد های پژوهشی با ورودی های تعداد محقق تحقیق و توسعه (شاخص سرمایه انسانی) و میزان هزینه کرد برای تحقیق و توسعه و در مرحله دوم آن، بخش صنعت با ورودی های سرمایه گذاری مستقیم خارجی، تعداد درخواست های ثبت اختراع (شاخص نوآوری) و تعداد مقالات علمی (شاخص موفقیت تحصیلی) هر کشور قرار دارد. یافته ها نشان می دهند که 12 کشور از 56 کشور در تولید فناوری های پیشرفته کارا و 3 کشور آمریکا، انگلیس و روسیه در هر دو بخش صنعت و پژوهش ابرکارا هستند.   
۲۳.

طراحی مدل بهینه بازیافت در زنجیره تأمین چهار سطحی حلقه بسته به وسیله تئوری صف و برنامه ریزی استوار (مطالعه موردی صنعت کاغذ)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: الگوریتم های فراابتکاری چندهدفه برنامه ریزی استوار برنامه ریزی خطی مختلط زنجیره تأمین حلقه بسته تئوری صف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۲۱۹
در سال های اخیر رقابت های صنعتی و اقتصادی، مباحث زیست محیطی و فشار دولت ها بر تولیدکنندگان برای مدیریت پسماند محصولات و از طرفی سود ناشی از بازیافت محصولات، اهمیت طراحی شبکه زنجیره تأمین معکوس و حلقه بسته را دوچندان کرده است. تحقیق موردنظر در زمینه طراحی شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته چهار سطحی در شرایط عدم قطعیت درصد بازیافت محصولات انجام می شود. هدف اصلی این تحقیق، ارائه یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح است که به منظور حداقل سازی هزینه های زنجیره تأمین و زمان خدمت دهی به مشتریان تحت شرایط عدم قطعیت ایجاد می شود. این مدل شبکه تأمین با در نظر گرفتن تئوری صف و بهینه سازی سیستم بازیافت محصولات طراحی می شود.یکی از نکات مهم تحقیق، مدل سازی عدم قطعیت در میزان بازگشت محصولات مصرفی به چرخه زنجیره تأمین حلقه بسته است. این تحلیل به منظور ایجاد یک رهیافت استوار برای مدل سازی مساله مورد استفاده قرار می گیرد.در انتها، عملکرد مدل پیشنهادی در صنعت تولید کاغذ ارزیابی می شود و یک تحلیل حساسیت با توجه به متغیرهای تصمیم بین دو الگوریتم فراابتکاری جستجوی هارمونی چندهدفه و الگوریتم ژنتیک مرتب سازی مغلوب ارائه می شود.
۲۴.

بهینه سازی جریانات فیزیکی و مالی زنجیره های تأمین با استفاده از شبیه سازی مبتنی بر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنجیر تأمین جریان فیزیکی جریان مالی بهینه سازی شبیه سازی مبتنی بر عامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۴۹
در پژوهش حاضر، جریانات موجودی و مالی در زنجیره های تأمین بررسی می شود. هدف این پژوهش، ارائه روشی برای بهینه سازی این دو جریان در زنجیره ها است. درصد بازگشت سرمایه به عنوان متغیر وابسته و سه جزء تشکیل دهنده چرخه تبدیل نقدینگی که نمایانگر جریانات مالی و فیزیکی به شمار می روند، به عنوان متغیرهای مستقل هستند. داده های اعضای زنجیره شش صنعت شامل خودرو و قطعات، دارو، غذایی، پتروشیمی، فلزی و معدنی استخراج و با دو سناریوی «بازنگری در روزهای متغیرهای وابسته بدون تغییر در چرخه تبدیل نقدینگی در کل زنجیره» و «کاهش در روزهای متغیرهای وابسته به همراه کاهش در چرخه تبدیل نقدینگی» صورت مسئله پژوهش تعریف شده و با استفاده از مدل سازی مبتنی بر عامل و نرم افزار نت لگو شبیه سازی شده است. بر اساس نتایج سناریوی اول درصورتی که روزهای نگهداری موجودی در پایین دست زنجیره کاهش و به بالادست زنجیره انتقال یابد و در مقابل دوره پرداخت به بالادست کوتاه تر شود، دوره بازگشت سرمایه برای کل زنجیره بهبود می یابد؛ همچنین بر اساس نتایج سناریوی دوم، به نسبت میزان کاهش چرخه تبدیل نقدینگی از طریق بهره وری در سایه همکاری اعضای زنجیره، بهبود عملکرد شاخص بازگشت سرمایه قابل ملاحظه است.
۲۵.

ارزیابی کارایی شرکت های تولیدکننده سیمان با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده های شبکه ای ناهمگن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارایی تحلیل پوششی داده های شبکه ای تحلیل پوششی داده های ناهمگن زنجیره تامین سیمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۸۱
کارخانجات سیمان در گوشه و کنار ایران پراکنده شده است و بنابراین، محصول سیمان در شرایط آب و هوایی متفاوت تولید می گردد. فناوری های تولید سیمان با توجه به دسترسی به نوع مصالح، سوخت و از جمله منبع مهمی چون آب متفاوت است. بر این اساس، ورودی ها و خروجی های متفاوتی در هر یک از فناوری ها قابل ملاحظه است که باعث ایجاد ناهمگنی مراحل تولید بین کارخانجات می شود و از آنجا که همگی کار تولید سیمان را انجام می دهند، لازم است با یکدیگر مقایسه شوند. در این پژوهش، فرآیندهای عملیاتی پنج شیوه خشک، نیمه خشک، مرطوب، مرطوب دوغابی و نیمه مرطوب در چهار شرکت دارای مجموعا نه کارخانه مورد مطالعه قرار گرفته است و کارایی آنها با توجه به اطلاعات موجود از سال 1396 تا سال 1399 بر اساس تحلیل پوششی شبکه ای داده ها در شرایط ناهمگن و به صورت سه مرحله ای، پس از مدلسازی محاسبه گردید. از مهمترین ویژگی های این پژوهش می توان به تمرکز بر زنجیره تامین از مواد خام متنوع تا محصول نهایی اشاره کرد. گرچه بر اساس فناوری های یاد شده، مواد خام اولیه در فناوری های مختلف تولید سیمان متفاوت است، لیکن محصول نهایی تقریبا یکسان است.
۲۶.

تأثیر مدیریت دانش در عملکرد سازمانی با توجه به متغیر میانجی مدیریت فرایندهای کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش عملکرد سازمانی فرایندهای کسب و کار مدیریت فرایندهای کسب و کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
هدف این تحقیق تأثیر مدیریت دانش در عملکرد سازمانی با توجه به متغیر میانجی مدیریت فرایندهای کسب و کار می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران و کارشناسان یکی از شرکت های فعال در حوزه صادرات و واردات به تعداد 160 نفرمی باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 113 نفر در نظر گرفته شد و از روش نمونه گیری صورت غیر تصادفی در دسترس استفاده شد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه های مدیریت دانش فونگ و همکاران (2009)، مدیریت فرایندهای کسب و کار روحانی و همکاران (1394) و عملکرد سازمانی چوی و راینی (2010) می باشد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. جهت برازش مدل مفهومی تحقیق از نرم افزار PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس مقادیر معنی داری مربوط به فرضیات، هر سه فرضیه تأیید شدند. میزان تأثیر مدیریت دانش بر مدیریت فرایندهای کسب و کار برابر با 742/0، میزان تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی برابر با 422/0 و میزان تأثیر مدیریت فرایندهای کسب و کار بر عملکرد سازمانی برابر با 652/0 حاصل شد. بنابراین مهمترین پیشنهاد پژوهش توجه به حفظ، تسهیم و به کارگیری دانش بوده که هم در مدیریت فرایندهای کسب و کار و هم در افزایش سطح عملکرد سازمانی مؤثر می باشد.
۲۷.

شناسایی عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر حکمرانی نوین مبتنی برکارکردهای هوش مصنوعی (مورد مطالعه: فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی حکمرانی نوین هوش مصنوعی فراجا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۴۴
زمینه و هدف: حکمرانی نوین در کشورهای در حال توسعه در راستای استقرار و نهادینه سازی جامعه مدنی در سیاست های مربوط به اعطای کمک ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر حکمرانی نوین مبتنی بر کارکردهای هوش مصنوعی در فرماندهی انتظامی ج. ا. ا. است. روش: این تحقیق به لحاظ هدف، از نوع توصیفی و به لحاظ روش، یک مطالعه کیفی است که با روش گرندد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه صاحب نظران حوزه های مرتبط و مدیران رده های عالی، میانی و عملیاتی در بخش هوش مصنوعی و فناوری اطلاعات در فرماندهی انتظامی ج. ا. ا . تشکیل می دهند. در این پژوهش، نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و براساس معیار اشباع نظری، 17 نفر و در بخش کمی، 16 نفر از مدیران انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. دسته بندی و تحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش بااستفاده از نرم افزار مکس.کیودا 12 و روش دیمتل با نرم افزار اکسل 2016 انجام شد. یافته ها: 367 شاخص (کدباز)، 121مولفه (کدمحوری) و 27 بُعد (کدانتخابی) به دست آمد که در مدل پارادایمی (اشتراوس و کوربین) 6 کد انتخابی ارائه شد. نتایج: در بخش کمی با استفاده از روش دیمتل مشخص شد که از بین ابعاد شناسایی شده عوامل اجتماعی، راهبردهای سیاسی، نهادینه سازی شعائر دینی، عوامل فرهنگی، مدیریت زمان، عوامل انگیزشی، لایق پروری و بهینه سنجی، شرایط محیطی، رفتارهای اخلاقی، اخلاق فردی، عوامل ساختاری، مخاطرات حکمرانی توسط هوش مصنوعی، قوانین ومقررات، توانمندسازی، الگوسازی نقش ها، گسترش نقش محوری مدیران، زیرساخت ها، خلاقیت و نوآوری، عوامل اقتصادی، تعاملات اخلاقی، کار گروهی، فناوری، شفافیت، خدمات عمومی و اجتماعی، جداسازی مدیریت از نحله های سیاسی، محیط کاری و جهانی سازی به ترتیب تأثیرگذارترین بوده اند.  
۲۸.

طراحی مدل انتقال تکنولوژی در حوزه فراساحل صنعت نفت و گاز کشور: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتقال تکنولوژی فراساحل نفت و گاز تحلیل تم مدل سازی ساختاری تفسیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
وجود نفت و گاز و سایر منابع فسیلی به عنوان ثروت های خدادادی در ایران، نقش قابل توجهی در روند توسعه این کشور دارد. یکی از عوامل اساسی در راستای بهره برداری بهبنه از این میادین نفتی و گازی، در اختیار داشتن تکنولوژی های مرتبط با این حوزه است. برای کاستن فاصله تکنولوژی بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای درحال توسعه، انتقال تکنولوژی بعنوان یکی از گزینه های کاهش شکاف فناوری در نظر گرفته می شود. هدف این مطالعه، ارائه مدل مناسب انتقال تکنولوژی در حوزه فراساحل نفت و گاز می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند، 18 نمونه انتخاب شده است. در ابتدا با انجام مصاحبه با این خبرگان و سپس بهره گیری از تکنیک کیفی تحلیل تم، 8 عامل موثر بر انتقال تکنولوژی مناسب شناسایی شدند. در گام بعدی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری مدل نهایی پژوهش ارائه گردید. این مدل دارای 5 سطح بوده که به ترتیب اهمیت، سطح پنجم: عوامل دولتی، عوامل مالی و اقتصادی، سطح چهارم: ماهیت تکنولوژی، سطح سوم: ویژگی های سازمان انتقال دهنده، سطح دوم: مدیریت و رهبری، منابع انسانی و سطح اول: ویژگی های سخت افزاری و نرم افزاری سازمان گیرنده تکنولوژی می باشند. در نهایت به منظور بهبود و تسهیل در فرایند انتقال تکنولوژی پیشنهاداتی ارائه گردید.
۲۹.

تدوین الگوی انتقال فناوری در صنعت نفت و گاز پارس جنوبی از منظر یادگیری تکنولوژیک با تأکید بر تداوم کارکرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگو انتقال فناوری یادگیری تکنولوژیک مدل داده بنیاد معادلات ساختاری تداوم کارکرد صنعت نفت و گاز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۷۰
این تحقیق باهدف تبیین الگویی اثربخش در زمینه عملیاتی سازی انتقال فنّاوری در صنعت نفت و گاز پارس جنوبی با رویکرد یادگیری فناوری های پیشرفته و با تأکید بر تداوم کارکردهای اساسی صنایع نفت و گاز پارس جنوبی انجام شده است. مطالعه تجربیات اجرای فازهای 24 گانه پارس جنوبی در دو بخش تقسیم می گردد که در بخش اول بخشی از فازها توسط پیمانکاران صاحب تکنولوژی خارجی تا قبل از تحریم ها به بهره برداری رسیده و مابقی فازها توسط سازمان های پروژه محور داخلی انجام شده است که در این مطالعه مدل اجرایی و بومی مبتنی بر یادگیری تکنولوژیک استخراج گردیده است. انجام جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید منتخب دانشگاه، خبرگان و متخصصان تکنولوژی، معاونین، مشاورین، مدیران، رئیس قسمت ها در شرکت های نفتی و حوزه پدافند غیرعامل با حجم جامعه آماری 380 نفر است. مطالعه در زمره تحقیقات کاربردی و از جمله تحقیق های آمیخته اکتشافی است که در دو مرحله کمی و کیفی انجام می پذیرد. نخست محقق بر اساس روش های کیفی داده بنیاد (گراندد تئوری) به شناسایی شاخص ها در حوزه انتقال فناوری صنعت نفت می پردازد، پس از احصاء شاخص ها، با استفاده از روش های کمی معادلات ساختاری به اولویت بندی و انتخاب معیارهای مؤثر بر مدل طراحی شده می پردازد که نتیجه این پژوهش معرفی الگوی مؤثر انتقال فناوری در راستای بومی سازی، انتقال و یادگیری تکنولوژی باتوجه به تجربیات اجرای فازهای پارس جنوبی در حوزه های طراحی، تأمین کالا، ساخت و راه اندازی زیرساخت های تأمین انرژی برای تداوم کارکرد زنجیره خدمات رسانی زیرساخت های صنعت نفت و گاز به عنوان یکی از مفاهیم اساسی پدافند غیرعامل، به عنوان خروجی تحقیق ارائه می گردد.
۳۰.

ارزیابی تاب آوری و پایداری زنجیره تامین با رویکرد تلفیقی تئوری محدودیت ها، رویکرد فرآیندی و تصمیم گیری چند شاخصه (مورد مطالعه: بخش فراساحل صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری و پایداری زنجیره تأمین نظریه محدودیت ها رویکرد فرآیندی فراترکیب حداقل مربعات جزئی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۹
مقدمه: اختلال در زنجیره تأمین رویدادی است که به مختل شدن جریان تولید کالاها یا خدمات و سرویس دهی در زنجیره تأمین منجر می شود. تاب آوری به توانایی سازمان برای مقابله با اختلالات یا توانایی شبکه زنجیره ی تأمین برای بازگشت سریع تر به شرایط پیشین و درنهایت تأثیر مثبت بر عملکرد شرکت اشاره دارد. بسیاری از شرکت ها با وقوع اختلال دیگر نمی توانند سطح بهره وری خود را حفظ کنند و درنتیجه رقابت پذیری خود را از دست می دهند و این امر ریسک تداوم کسب وکار را بالا خواهد برد و سبب زیان مالی می شود. عملیات زنجیره تأمین با ملاحظات پایداری به یک مسئله کلیدی در سال های اخیر تبدیل شده است. یک مفهوم اساسی در میان تمام تفاسیر پایداری به چشم می خورد و آن هم رویکرد سه گانه پایداری؛ یعنی اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی است که باید توسط اعضای زنجیره تأمین رعایت شوند. توسعه پایدار مدیریت زنجیره تأمین، نه تنها یک عامل محدودکننده نیست، بلکه یک رویکرد برای بهبود عملکرد است.روش ها: مطالعه حاضر بر اساس نتیجه و هدف جزو پژوهش های کاربردی به شمار می رود و با رویکرد آمیخته و تلفیقی از مطالعات تحلیل کیفی کمّی با روش پیمایش مقطعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و تجربی بود. جامعه آماری بخش کمّی را مدیران، رؤسا و کارشناسان فعال در ستاد، عملیات و پروژه در شرکت موردمطالعه تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها مطالعات اسنادی، نظرسنجی از خبرگان و پرسشنامه پژوهشگر ساخته است. برای شناسایی عوامل از تکنیک فراترکیب استفاده شد. با تکنیک دلفی فازی غربال گری عوامل صورت پذیرفت و مدل مفهومی به دست آمده با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی شد. برای وزن دهی و رتبه بندی عوامل، روش SWARA به کار رفت. سه سطح فرآیندهای زنجیره تأمین بر اساس نقشه فرآیندی موجود و منطبق با مدل SCOR تعریف شده و با روش WASPAS مهم ترین فرآیندهای گلوگاهی سه سطح رتبه بندی شدند. درنهایت با به کارگیری ابزارهای فرآیند تفکر محدودیت های مهم ترین زیرفرآیند گلوگاهی سطح سوم شناسایی و راهکارهای بهبود برای رفع محدودیت ها ارائه شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، شاخص های موردنظر با روش فراترکیب استخراج و با تکنیک دلفی فازی غربالگری و بومی سازی شده و در قالب 7 بُعد و 39 شاخص توسط خبرگان تأیید شدند. مدل اولیه با تکنیک حداقل مربعات جزئی تأیید اعتبار شد. از میان عوامل تاب آوری و پایداری، بُعد «مدیریت ریسک» با وزن 2241/0 و شاخص «درنظرگیری عامل ریسک در تصمیم گیری» با وزن 1224/0، در اولویت نخست قرار گرفتند. می توان نتیجه گرفت که مدیریت ریسک یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر تداوم و پویایی کسب وکار است؛ بنابراین مدیران زنجیره تأمین در شرکت موردمطالعه باید ضمن افزایش دائمی دانش و مهارت کارکنان زیرمجموعه خود، شرایط مشارکت آن ها را در فرآیند شناسایی و کنترل ریسک و فرصت ها فراهم کنند؛ همچنین با ارزیابی فرآیندهای شرکت به ترتیب «فرآیند منبع یابی و تأمین»، «فرآیند تأمین کالا و لجستیک» و زیر فرآیند «طرح ریزی خرید» به عنوان مهم ترین فرآیندهای گلوگاهی زنجیره تأمین شرکت شناسایی شدند. طبق نتایج حاصل از شناسایی اثرات نامطلوب و ریشه یابی زیرفرآیند «طرح ریزی خرید» با ابزارهای فرآیند تفکر، مشخص شد مکانیزم شناسایی، برآورد و تخصیص منابع از جمله منابع زیرساختی، انسانی و مالی با اختلال مواجه است. نتیجه گیری: پیشنهاد های کاربردی به مدیران و تصمیم گیران شرکت این است که با به کارگیری نیروهای متخصص و مجرب در حوزه طرح ریزی خرید و تدوین طرح های اجرایی و به کارگیری ابزارهای پیشرفته سنجش، تحلیل، پیش بینی، تخصیص منابع، شناسایی عدم قطعیت ها، تعیین پیش نیازها و پس نیازها و نحوه به کارگیری تأمین کنندگان اصلی و پشتیبان و کنترل تغییرات، سازوار موجود را بازنگری و اصلاح کنند.
۳۱.

ارائه عناصر و روش شناسی یادگیری تقویتی اعتباربخشی بیمارستان بر اساس مدل مفهومی عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری تقویتی کاهش گرادیان عامل های هوشمند مدل شبکه عصبی اعتباربخشی بیمارستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۶
مقدمه: هدف از انجام این مطالعه، ارائه عناصر و روش شناسی مدل یادگیری تقویتی منطبق بر مدل مفهومی عامل بنیان اعتباربخشی بیمارستانی در ایران است. عناصر و روش شناسی مدل یادشده، زیربنای مطالعاتی مطلوبی برای ایجاد سیستم هوشمند و چندعاملی اعتباربخشی بیمارستانی و روندهای شبیه سازی محیط در جهت ارائه رهنمودهای بهره ورانه به کارگزاران و سیاست گذاران مربوطه ایجاد خواهد کرد. این مطالعه در نظر دارد تا پاسخ مناسبی به پرسش های اصلی پژوهش که در آن ابهامات مربوط به عناصر یادگیری تقویتی و چگونگی انتخاب روش شناسی یادگیری تقویتی در یک سیستم چندعاملی از نوع سیستم های اجتماعی فنی وجود دارد، ارائه کند.روش ها : به منظور گردآوری داده های موردنیاز برای شناخت عناصر و شناسایی فرایندهای اعتباربخشی بیمارستانی، عامل ها، محیط و تعامل بین آن ها، از روش مرور سیستماتیک منابع، بررسی مستندات علمی و مصاحبه های نیمه ساخت یافته، از طریق خبرگان، به صورت حضوری بهره گرفته شد. مصاحبه شوندگان از میان اعضای هیئت علمی، مدیران بیمارستان و مسئولان بهبود کیفیت بیمارستان ها انتخاب شدند. جمع بندی مصاحبه ها با استفاده از روش های مبتنی بر داده بنیاد، رویکرد ترتیبی و سیستماتیک، صورت گرفت. منابع جمع آوری ویژگی های فرایند یادگیری ماشین با استفاده از روش مرور سیستماتیک از مستند «راهنمای اعتباربخشی 1401» بوده است. روند انتخاب ویژگی های یادشده از طریق انتخاب صحیح از ویژگی های خروجی مدل که همان کنش های عامل است، صورت گرفت. فهرست کنش های عامل بر اساس طبقه بندی ساختار درختی از محتوای مفهومی مستند فوق الذکر به صورت یک درخت عمومی غیردودویی استخراج شد.یافته ها: مدل یادگیری تقویتی استخراج شده درصدد یافتن زنجیره های بهینه از کنش های عملیاتی در شرایطی که داده های کمی موجود است، خواهد بود. مهم ترین عناصر مدل یادشده عبارت اند از:مجموعه حالات: مجموعه عوامل اعتباربخشی بیمارستانی مانند متغیرهای ورودی، متغیرهای خروجی، شاخص ها، پارامترها، اعداد ثابت مربوط به سنجه های هر عامل مفهومی در مستند «راهنمای اعتباربخشی 1401»؛مجموعه کنش ها: کنش های عامل های هوشمند؛ در هر اپیزود یادگیری تقویتی، مسیرهایی از درخت دودویی خوشه بندی سلسله مراتبی شده اقدامات عملیاتی قابل انجام در بیمارستان و به ازای مجموعه ویژگی های حالت هستند؛تابع پاداش: «کسب بالاترین امتیاز ممکن در نظام رتبه بندی بیمارستانی با انجام کمترین تعداد کنش و اقدام لازم» است؛تابع سیاست: بر اساس فرایند یادگیری هر عامل، مبتنی بر یک شبکه عصبی عمیق DQN و الگوریتم کاهش گرادیان است؛عامل های عملیاتی: هدف عملیاتی هر یک از عامل های مفهومی؛ «حداکثرکردن امتیازات اعتباربخشی سنجه های حوزه مربوط به خود با توصیه کمترین اقدامات» است.چرخه کلی مدل: در این ساختار هر کدام از عامل های هوشمند، زیرمجموعه عامل های مفهومی نه گانه، در محدوده خود دارای یک شبکه عصبی چندلایه است که ویژگی های حالات مرتبط، به این شبکه عصبی وارد می شود و در خروجی، بر اساس تعریف تابع سیاست ویژه آن عامل، نگاشتی از کنش های بهینه بر حسب شرایط و حالات فعلی عامل ایجاد خواهد شد؛مدل شبکه عصبی: شبکه عصبی عامل هوشمند برگرفته از عامل مفهومی «مدیریت و رهبری» است که در آن مشخصات لایه های ورودی، مخفی و خروجی شبکه آمده است.نتیجه گیری: جمع بندی پیشینه پژوهش های مرتبط، نشان داد که رویکرد طراحی مدل های اعتباربخشی بیمارستانی می تواند به دو گروه «مدل های مفهومی بدون بهره گیری از عوامل هوشمند» و «مدل های مفهومی با بهره گیری از مفاهیم هوشمندسازی و سیستم های عامل بنیان» تقسیم شود. بررسی ها نشان داد که این مطالعات دارای نتایج موردانتظار بوده و کارایی و اثربخشی مدل ها و فرایندهای پیشنهادشده توسط آن ها، اعتبار لازم را داشته اند. از نقاط ضعف این پژوهش ها، این است که الگوریتم های یادگیری تقویتی لزوماً با مدل های عامل بنیان در آن ها درآمیخته نشده است.
۳۳.

ارائه الگوی بهینه سازی فین تک براساس شاخص های هوش مصنوعی در بازار مالی

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی فین تک بازار مالی ژنتیک مرتب سازی نامغلوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف پژوهش ارائه الگوی بهینه سازی فین تک براساس شاخص های هوش مصنوعی در بازار مالی بوده است. پژوهش به علت ارائه الگو از نوع پژوهش های اکتشافی است و چون بهره وران از نتایج آن استفاده می کنند، کاربردی تلقی می شود. الگوریتم ژنتیک مرتب سازی نامغلوب (NSGA-II) به عنوان یک روش فراابتکاری برای حل 9 شبیه سازی مسئله مورد استفاده قرار گرفت سپس جوابهای بدست آمده از این روش با روش اپسیلن محدودیت مقایسه شدند، ارتباط بین جواب ها نشاندهنده آن است که الگوریتم توسعه داده شده NSGA-II توانایی رسیدن به جواب مناسب در زمان کوتاه تر در مقایسه با روش اپسیلن محدودیت علی الخصوص برای تست مسئله های بزرگ مقیاس را دارا می باشد. نتایج حاصل از حل مدل ریاضی پیشنهادی با ارائه نه شبیه سازی مسئله به وسیله الگوریتم های مورد نظر بیان شده و در نرم افزار GAMS و MATLAB حل گردید. مدلی که در این تحقیق در نظر گرفته شده است یک مدل دو هدفه برای حداقل سازی حرکات بین سلولی و خرید فین تک (تشکیل سلول) و بیشینه سازی روابط عملگرهای هوش مصنوعی با ملاحظات شبکه ای و کارایی عملگرها بر روی فین تک ها (تخصیص عملگر) می باشد. این الگو، نه تنها بهبود در کارایی فین تک ها را فراهم می کند بلکه با ارائه رویکردی نوین و مؤثر، امکان تطبیق با چالش های مختلف بازار مالی را نیز فراهم می سازد. از این رو، استفاده از این الگوی بهینه سازی می تواند به بهبود عملکرد و سودآوری در بازار مالی کمک کرده و به توسعه و پیشرفت در فضای مالی کمک نماید.
۳۴.

طراحی و توسعه الگوی انعطاف پذیری کسب و کار آنلاین بر اساس نقش مکانیسم های قابلیت تجاری مبتنی بر دیجیتال

کلیدواژه‌ها: دیجیتال انعطاف پذیری کسب و کار آنلاین قابلیت تجاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۲
در دنیای امروز، تغییرات سریع فناوری و نیازهای متغیر بازار، کسب و کارها را ملزم به انعطاف پذیری بیشتر کرده است. در این راستا، استفاده از فناوری های دیجیتال به عنوان ابزاری برای تقویت قابلیت های تجاری نقش حیاتی ایفا می کند. این تحقیق نشان می دهد که مکانیسم های مبتنی بر دیجیتال، نظیر سیستم های مدیریت مشتری، تجزیه و تحلیل داده ها و بازاریابی دیجیتال، می توانند به کسب و کارها در سازگاری با تغییرات محیطی و حفظ رقابت پذیری کمک کنند. این مطالعه به بررسی نقش مکانیسم های قابلیت تجاری مبتنی بر دیجیتال در افزایش انعطاف پذیری کسب و کارهای آنلاین می پردازد. پژوهش حاضر، از نوع کیفی است و بر اساس رویکرد فراترکیب اجرا شده است. با توجه به هدف پژوهش، 226 تحقیق انجام شده که با موضوع پژوهش مرتبط بود، بر مبنای الگوی سندلوسکی و بارسو بررسی شد. جامعه پژوهش، کلیه مقاله های منتشرشده در مجله های ای اس آی، کتاب ها و پایان نامه های داخلی و خارجی مرتبط با مبحث نوآوری در حوزه استارت آپ و در بازه زمانی 2000 تا 2023 بود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تقویت این مکانیسم ها موجب افزایش توانایی کسب و کارها در مواجهه با بحران ها و بهره گیری از فرصت های جدید می شود. این مکانیسم ها با بهبود فرآیندهای تصمیم گیری، افزایش کارایی عملیاتی، و بهینه سازی تجربه مشتریان، موجب تقویت انعطاف پذیری سازمان ها می شوند. یافته های تحقیق بیانگر آن است که کسب و کارهایی که به شکل موثری از این مکانیسم های دیجیتال بهره می برند، به طور کلی، این پژوهش اهمیت سرمایه گذاری در توانمندی های دیجیتال را به عنوان عاملی کلیدی برای افزایش انعطاف پذیری و موفقیت بلندمدت کسب و کارها تأیید می کند.
۳۵.

کاربرد مدل آتراید- استرلینگ در بهبود عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین: تمرکز بر گزارشگری مالی و مدیریت موجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد مالی عملکرد عملیاتی زنجیره تأمین رویکرد آتراید استرلینگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۵۵
هدف: برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین، مدیریت موجودی اهمیت ویژه ای دارد. اقدامات مالی در سطح عملیاتی نیز برای بهبود عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین اساسی هستند. با تعیین استراتژی های مالی در سطح عملیاتی، اثربخشی و سودآوری زنجیره تأمین بهبود می یابد. مقاله حاضر با هدف کاربست رویکرد آتراید استرلینگ برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر رویکرد جزء پژوهش کیفی و از لحاظ روش، تحلیل مضمون است. در بخش کیفی جامعه مورد مطالعه این پژوهش اساتید دانشگاه در حوزه مدیریت و برنامه ریزی زنجیره تأمین بودند. از طریق نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاک محور، نمونه مدنظر انتخاب شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ازاین رو مشارکت کنندگان در پژوهش ۲۲ نفر از استادان و مدیران بودند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. فرایند تحلیل داده های حاصل از متن مصاحبه ها نیز با توجه به اهمیت آن در رویکرد تحلیل مضمون آتراید استرلینگ، هم زمان با جمع آوری داده ها، طی سه مرحله کدگذاری باز انجام گرفت و در قالب مضامین و زیرمقوله ها طبقه بندی شد. در روش تحلیل مضمون، از نرم افزار اطلس تی استفاده شد. در تحلیل مضمون، هم زمان با گردآوری اطلاعات کدگذاری و تحلیل انجام گرفت. با کدگذاری باز، مضامین زیادی به دست آمد که طی فرایند رفت وبرگشتی داده ها، مجموعه داده های کیفی اولیه به مقوله های کمتری کاهش یافت. در این مرحله با استفاده از داده های خام، مقوله های مقدماتی در ارتباط با شاخص های ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین، از طریق مقایسه و واکاوی پدیده ها استخراج شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل مضمون، از میان ۵۳ شاخص (گویه) موجود، ۲ دسته مضمون سازنده با عنوان های عملکرد مالی و عملیات زنجیره تأمین و ۱۳ مضمون اولیه شناسایی شد که این مضامین عبارت اند از: مدیریت موجودی، گزارشگری مالی، اقدامات مالی در سطح عملیاتی، هماهنگی، مدیریت ریسک، استراتژی تأمین، برنامه ریزی تقاضا، مدیریت تکنولوژی، استراتژی لجستیک، تعامل با مشتریان، انعطاف پذیری، مدیریت ارتباطات تأمین کنندگان و کیفیت در کلاس جهانی. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت بحرانی زنجیره تأمین در موفقیت سازمان ها، ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی این زنجیره تأمین، امری اساسی و ضروری به نظر می رسد. زنجیره تأمین چندین فعالیت، از تأمین مواد اولیه تا تحویل محصول به مشتریان را متصل می کند. برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی در این زمینه، مدیریت موجودی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این معیار بر پایه مدیریت بهینه موجودی، کنترل هزینه های انبارداری و بهبود عملکرد تولید و توزیع تمرکز دارد. با استفاده از سیستم های مدیریت موجودی پیشرفته و استراتژی های تعیین موجودی مناسب، این زمینه می تواند به بهبود عملکرد مالی بینجامد. گزارشگری مالی نیز یکی از اصلی ترین ابزارها در ارتقای عملکرد زنجیره تأمین است. تولید گزارش های مالی دقیق و به موقع از عملکرد مالی هر مرحله از زنجیره، به تصمیم گیری های مدیران کمک می کند. این گزارش ها اطلاعاتی ارائه می دهند که در تصمیم گیری در زمینه های مالی، تخصیص منابع و بهینه سازی عملیات زنجیره تأمین تأثیرگذارند. بهینه سازی هماهنگی میان اعضای داخلی و بیرونی، مدیریت لجستیک صحیح زمانی و اشتراک اطلاعات مالی به افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و افزایش رقابت پذیری منجر خواهد شد. همچنین، شناخت و مدیریت انواع ریسک ها از قبیل ریسک قیمت، ریسک تأمین کننده و ریسک بازار، از جمله اقداماتی است که باعث مقابله مؤثر با چالش ها و فرصت های محیطی می شود.
۳۶.

کاربست تکنیک فراترکیب در شناسایی مؤلفه های سیستم های مدیریت هوشمند برای سیستم های تولید پایدار و تاب آور در صنعت سیمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سیستم های مدیریت هوشمند سیستم های تولید پایدار و تاب آور صنعت سیمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۹۴
هدف این تحقیق، کاربست تکنیک فراترکیب در شناسایی مؤلفه های سیستم های مدیریت هوشمند برای سیستم های تولید پایدار و تاب آور در صنعت سیمان است. محقق با به کارگیری رویکرد مرور نظام مند و فراترکیب، به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی دست زده و با انجام گام های 7 گانه روش ساندلوسکی و باروسو، به شناسایی عوامل مؤثر پرداخته است. از بین 268 مقاله، 32 مقاله بر اساس روش CASP انتخاب شد و روایی تحلیل با مقدار ضریب هولستی، ضریب پی اسکات، شاخص کاپای کوهن و آلفای کرپیندروف تأیید گردید. در این زمینه به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش رونوشت استفاده گردید که مقدار آن برای شاخص های شناسایی شده در سطح توافق عالی شناسایی شد. نتایج حاصل از تحلیل داده های گردآوری شده در نرم افزار MAXQDA منتج به شناسایی 75 کد اولیه در 12 مقوله مشخص شد. مقوله های شناسایی شده عبارتند از استراتژی انعطاف پذیر، نوآوری تاب آورانه، همگرایی اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و پایگاه توزیع داده، هوشمندی تولید، طراحی، لجستیک دیجیتال تولید، مدیریت داده، فناوری تولید، مدیریت ارزش ذی نفعان و افراد، تلفیق بیگ دیتا و بحران ابزار هوشمند سازی و دیجیتال و مدیریت ارتباط با مشتری هوشمند. در نتیجه، سیستم های مدیریت هوشمند با تمرکز بر استراتژی انعطاف پذیر، نوآوری تاب آورانه، و همگرایی فناوری های مدرن می توانند به طور قابل توجهی به افزایش تولید پایدار و تاب آوری در صنعت سیمان کمک کنند. این سیستم ها با ادغام فناوری های اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و پایگاه توزیع داده، مانیتورینگ و بهینه سازی فرآیندها، کاهش هدررفت منابع و افزایش بهره وری را ممکن می سازند.
۳۷.

ارائه مدل بهبودیافته یLRFM جهت خوشه بندی بر مبنای الگوریتم ازدحام ذرات و خوشه بندی K-میانگین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوشه بندی مدل LRFM الگوریتم ازدحام ذرات روش K - میانگین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۸۴
تلاش این مقاله در جهت حل یکی از مشکلات اصلی حوزه ی بانکداری می باشد که ارتباط تنگاتنگی با حوزه ی فناوری اطلاعات دارد. ترکیب بحث مدیریتی این موضوع با حیطه ی فناوری اطلاعات یکی از مباحث مهم حوزه ی مدیریت فناوری اطلاعات را رقم خواهد زد.هدف اساسی این مقاله، خوشه بندی مشتریان بانک است.در ابتدا، تمامی ویژگی های مشتریان از پایگاه داده ی بانک استخراج گردیده که استخراج برای 900 هزار مشتری و به طور تصادفی انجام گرفته است که به عنوان ورودی در اختیار روش پیشنهادی این مقاله قرار خواهد گرفت. تمامی ویژگی-های این مشتریان استخراج شد و با استفاده از نظرات کارشناسان 10 ویژگی (به جز چهار ویژگی روش LRFM) لیست گردید. روش پیشنهادی باید از بین این 10 ویژگی بتواند ویژگی هایی را برای خوشه بندی مشتریان انتخاب کند که تفکیک پذیری بیش تری را در خوشه بندی نتیجه دهد. با توجه به تعداد بالای حالات این مساله، امکان انجام دستی آن وجود ندارد و روش پیشنهادی سعی می کند با بررسی حالات مختلف، برای مشتریان هر بانک الگوی مجزایی را برای خوشه بندی ارایه دهد. همچنین، مشکل انتخاب مقدار مناسب برای تعداد خوشه ها در روش K-میانگین به وسیله ی روش پیشنهادی این مقاله برطرف می گردد. نتایج حاصل، نشان از بهبود آن نسبت به روشRFM و LRFM پایه دارد.کلمات کلیدی:مدیریت ارتباط با مشتریان بانک،خوشه بندی، مدل RFM،مدل LRFM، الگوریتم ازدحام ذرات، روش K-میانگین.
۳۸.

واکاوی مؤلفه های به کارگیری منابع با رویکرد مدیریت ریسک: مطالعه با رویکرد نظریه رویشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: به کارگیری منابع مدیریت ریسک نظریه رویشی صنعت مس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۶۶
مدیریت ریسک یکی از راه کارهای سازمان ها برای مقابله با نااطمینانی در محیط کسب وکار است که نقش مؤثری در استفاده از منابع و همچنین حفظ و ارتقای کارایی و اثربخشی و در نتیجه، بهبود عملکرد سازمان دارد. هدف این پژوهش، واکاوی مولفه های به کارگیری منابع با رویکرد مدیریت ریسک با بهره گیری از نظریه رویشی (داده بنیاد) می باشد. به جهت جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد که مصاحبه شوندگان شامل مدیران و کارشناسان یکی از شرکت های فعال در صنعت مس بوده و به صورت هدفمند انتخاب شدند. به منظور مدل سازی از نسخه اشتراوس و کوربین در رویکرد رویشی استفاده شد.در این فرایند، 60 مفهوم و 21 مقوله ایجاد شده و در غالب 6 محور تئوری رویشی گروه بندی شدند. در بخش اعتبارسنجی کمی مدل،از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.پرسشنامه هایی تدوین شده و روایی و پایایی آن ها مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش روایی از روایی محتوا، واگرا و همگرا و برای پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شده و تایید شدند.نمونه آماری مدیران و کارشناسان شرکت مورد مطالعه بوده که تعداد ایشان بالغ بر 82 نفر بوده و بر این اساس نمونه گیری انجام نشده و تمام شماری شده است. بر اساس تحلیل داده های پرسشنامه، با توجه به عدم نرمال بودن توزیع داده ها، از روش حداقل مربعات جزیی به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس 3،مدل تحقیق آزمون شده و مورد تایید قرار گرفت.
۳۹.

مدل سازی نگهداری و تعمیرات با استفاده از رویکرد پویایی سیستم جهت نگهداشت صحیح ماشین آلات دوار در صنعت نفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: رضایت مشتریان سیستم نگهداری و تعمیرات صنعت نفت صنایع تولیدی کنترل کیفیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۲۵
امروزه یکی از مهم ترین مسائل در زمینه بهینه سازی سیستم های تولیدی سیاست های نگهداری و تعمیرات ماشین ها است. همچنین، در صنایع تولیدی حدود 30 درصد از کل هزینه های جاری را هزینه های نگهداری و تعمیرات تشکیل می دهد. از این رو باید به نگهداری و تعمیرات به عنوان یک رکن اصلی در صنایع تولیدی توجه شود. اگر در کنترل کیفیت و زمانبندی کارهای تولیدی، بازه های زمانی تعمیر و نگهداری به منظور کنترل پایایی درنظرگرفته نشوند، وقفه های ناشی از تداخل های تعمیر و نگهداری به منظور کنترل پایایی ممکن است منجر به تقاضای انجام نشده شود. به همین منظور در این پژوهش ایجاد و توسعه روشی جدید برای ارزیابی پایایی در یک سیستم نگهداری و تعمیرات ارائه می شود. به منظور طراحی مدل پژوهش، ابتدا، کلیه عوامل تأثیرگذار بر پایایی در سیستم نگهداری و تعمیرات، با دقت بررسی و استخراج گردید؛ سپس، با استفاده از نظر اساتید محترم و همچنین، متخصصین و خبرگان این حوزه، تعدادی از آنها، حذف و تعدادی به آنها، اضافه گردید. از جمله عوامل مؤثر بر پایایی یک سیستم نگهداری و تعمیرات می توان به میزان تعمیرپذیری تجهیزات و ماشین آلات، کیفیت سیستم نگهداری و تعمیرات، میزان استفاده از روش های نوین کنترل کیفیت، میزان استفاده از برنامه های بهبود پایایی، میزان دستیابی به استانداردهای بین المللی، میزان آموزش کارکنان، میزان مهارت کارکنان، میزان توانایی مواجهه با نیازهای مشتریان، میزان توانایی تشخیص تغییر در سیستم، میزان رضایت مشتریان و... اشاره نمود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان