مهدی حسین زاده یزدی

مهدی حسین زاده یزدی

سمت: مدرس
مدرک تحصیلی: استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

جایگاه اصالت روح در مبانی انسان شناختی علوم اجتماعی از منظر شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اصالت روح مبانی انسان شناختی علوم اجتماعی استاد مطهری انسان جامعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۸ تعداد دانلود : ۵۷۵
پیش فرض ها و مبانی انسان شناختی در علوم اجتماعی - به دلیل نقش محوری انسان در این علوم، هم به مثابه موضوع (ابژه) مورد مطالعه و هم در جایگاه فاعل شناسا (سوژه)- از اهمیت به سزایی برخورداراند. اصالت روح یا جسم و نیازهای معطوف به آن ها،خاستگاه اختلاف نظرهای بسیار در حوزه انسان شناسی و به تبع آن در زمینه علوم انسانی و اجتماعی شده است. در این مقاله تلاش شده تا با روش اسنادی، دیدگاه استاد مطهری در مسئله اصالت روح استخراج شده و امتداد معرفتی این رویکرد در علوم اجتماعی و انسانی بررسی شود. مواجهه با روح انسان به مثابه واقعیت وجودی و کشف قوانین و سنن آن و نسبت این بعد از وجود با ساحت متناظر خود در عالم هستی، وجه تبیینی متمایزی به مسائل انسانی و اجتماعی می بخشد و عوامل معنوی را در کنار عوامل مادی، مؤثر در شکل گیری مسائل و پدیده های اجتماعی نشان می دهد. با این نگاه، فطرت به عنوان نوع خاص آفرینش و جامع خصلت های ممتاز انسان، نقش تعیین کننده ای در تفسیر و تبیین موضوعات انسانی و اجتماعی خواهد داشت.
۲۲.

تکامل و پیشرفت انسان و جامعه از دیدگاه شهید مطهری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری نظریه های متاخر در جامعه شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
تعداد بازدید : ۳۹۹۰ تعداد دانلود : ۹۶۲
انسان به عنوان موجودی که از وجود اشتدادی برخوردار است و می تواند در ابعاد گوناگون هستی خود و در برخورداری از خصوصیات متنوع، شدت و ضعف و کمال و نقص داشته باشد، همواره در حال حرکت وجودی است و می تواند قوای خود را برای کمال و فعلیت آن ها به کار گیرد یا خود را از کمال ممکن محروم سازد. قوای گوناگون موجود در نفس انسانی و تزاحم خواهش های متناسب با هر یک از آن ها و امتداد این کشاکش در حیات اجتماعی، انسان را مجبور به انتخاب میان کمال قوای متفاوت خود می کند. همین لزوم انتخاب و اختلاف های ناشی از آن، مکاتب گوناگون را به لحاظ تعیین الگوی تکامل و پیشرفت انسان و جوامع بشری از یکدیگر متمایز می کند. آرای شهید مطهری در این زمینه به عنوان عالِم دینی و فیلسوف مسلمان، امکان نزدیکی به دست یابی به الگوی جامع اسلامی- ایرانی پیشرفت را فراهم می کند. واقع انگاری شهید مطهری در مواجهه با روح و بعد مجرد انسان، در همه آراء از جمله نظریه تکامل او توجه به اقتضائات و آثار این بعد مجرد را ممکن و ضروری می کند. در نظام اندیشه شهید مطهری، فطرت انسان به عنوان نوع خاص آفرینش و وجه تمایزبخش روح او، به عنوان مؤلفه و متغیری تعیین کننده در بحث تکامل خود را نشان می دهد. اقتضائات وجودی انسان در حوزه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقابودن نفس او موجب می شود که کمال انسان و جامعه نیز از همین دیدگاه و در مسیر استقلال هر چه بیشتر روح انسان از ماده تحلیل شود.
۲۳.

مقایسه مبانی انسان شناختی علوم اجتماعی از دیدگاه شهید مطهری و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان انسان شناسی علوم اجتماعی کانت مطهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۴۴
علوم اجتماعی، به مثابه علومی که با محوریت ابعاد اجتماعی زندگی انسان سامان گرفته است، مانند سایر دانش های بشری تحت تأثیر مبانی فلسفی و نیز پیش فرض های گوناگونی است. بررسی مبانی انسان شناختی علوم اجتماعی از دیدگاه شهید مرتضی مطهری و ایمانوئل کانت، با توجه به وابستگی آن ها به دو جریان بزرگ فکری و فرهنگی در غرب و شرق عالَم، امکان شکل گیری دو صورت متفاوت از علوم اجتماعی و مقایسه آن ها را فراهم می کند. در واقع، بدون رویارویی صورت های گوناگون ممکن علوم اجتماعی، تصور دقیقی از ظرفیت ها و محدودیت های این علوم شکل نخواهد گرفت و به سرگردانی پژوهشگران این عرصه در تعیین جهت پژوهش ها و مسائل این علوم منجر خواهد شد. در پژوهش حاضر تلاش شده است با روش اسنادی، شرحی از آرای انسان شناختی شهید مطهری و کانت ارائه شود و تأثیر آن بر علوم اجتماعی برخاسته از این دو دیدگاه فکری بررسی شود. ظاهراً علوم اجتماعی تحت تأثیر آرای انسان شناختی کانت، محدود به امکان های پوزیتیویستی و در دایره ظرفیت های انسان شناسی تجربی سامان می یابد؛ اما علوم اجتماعی برخاسته از نظام فکری- فلسفی شهید مطهری، گستره ابعاد مادی و مجرد انسان و عرصه اجتماعی زندگی او را به صورت توأم دربرمی گیرد.
۲۴.

تبیین و بررسی اصالت جامعه از دیدگاه شهید مطهری و استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت جامعه اصالت فرد اعتباری بودن جامعه شهید مطهری استاد مصباح یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۲۸۷
بحث درباره اصالت جامعه و اصالت فرد، یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث در قلمرو فلسفه جامعه شناسی یا فلسفه اجتماعی است. در میان متفکران اسلامی، پیشینه این بحث را می توان در آرای ابونصر فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی، اخوان الصفا و ابن خلدون ملاحظه کرد. در میان اندیشمندان مسلمان معاصر نیز می توان از علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید محمد باقر صدر، آیه الله جوادی آملی و استاد مصباح یزدی نام برد. در پژوهش حاضر، تببین اصالت جامعه از دیدگاه شهید مطهری و استاد مصباح یزدی، با رویکردی فلسفی و نقد و بررسی آرای آنها مورد توجه است.
۲۵.

اراده، سوژة مرید، و ارادة بیگانه (خدا) در آموزه های ویتگنشتاین متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده ویتگنشتاین سوژة متافیزیکی سوژة مرید ارادة بیگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۴ تعداد دانلود : ۸۶۱
ویتگنشتاین در فقرات پایانی تراکتاتوس از وجود امر ناگفتنی سخن می گوید که خود را نشان می دهد. اراده و سوژة مرید در آموزه های ویتگنشتاین متقدم در زمرة ناگفتنی ها قرار می گیرد. ویتگنشتاین در یادداشت ها، از سوژه با چهار عنوانِ سوژة متفکر، سوژة شناسا، سوژة متافیزیکی، و سوژة مرید سخن می گوید. سوژة مرید متفاوت از دیگر عناوین تبیین می شود. سوژة مرید امری استعلایی و حامل خیر و شر است و بدون آن اخلاق معنا نمی یابد. می توان گفت اراده، سوژة مرید، و ارادة بیگانه یا خدا بیش ترین نقش را در اخلاق ویتگنشتاینی بازی می کنند. با این حال ابهامات قابل توجهی در این مفاهیم وجود دارد. این نوشتار در پی آن است تا در مسیر روشن سازی این مفاهیم در آموزه های ویتگنشتاین مقدم قدم بردارد.
۲۶.

سوژه در تراکتاتوس با توجه به تفسیر دیوید پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه ویتگنشتاین سوبژکتیویسم تراکتاتوس دیوید پیرس سولیپسیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۳۰
سوبژکتیویسم یکی از بنیادی ترین زیرساخت های فلسفه جدید است. در فلسفه جدید، جایگاه سوژه در منظومه معرفت بشری رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد. سوژه در برخی نگرش های فلسفی جدید نه تنها معیار معرفت تلقی می شود بلکه شأن هستی بخشی نیز پیدا می کند. سوژه است که به غیر خود تعین می بخشد و موجودیت غیر سوژه مبتنی بر ابژه بودن آن برای سوژه می گردد. این نوشتار به تبیین جایگاه سوژه در منظومه معرفتی ویتگنشتاین متقدم می پردازد. به نظر می رسد همان گونه که کانت برای توجیه معرفت از من استعلایی بهره می گیرد، ویتگنشتاین برای توجیه تصویرگری پای سوژه متافیزیکی را به میان می کشد. هر زبانی می بایست از منظری فهمیده شود که نمی تواند در آن زبان ذکر و مشخص شود. سوژه یا «خود»، به مثابه این منظر نگریسته می شود. با توجه به تفاسیر مختلف و گاه متناقضی که از فلسفه متقدم ویتگنشتاین ارائه می شود، این بحث با توجه به تفسیر دیوید پیرس، یکی از مترجمان و شارحان بزرگ و پرآوازه تراکتاتوس، سامان می گیرد.
۲۷.

کانت و تراکتاتوس با توجه به تفسیر دیوید پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت ویتگنشتاین تراکتاتوس دیوید پیرس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۷۴۴ تعداد دانلود : ۹۷۰
ویتگنشتاین در تراکتاتوس با آهنگی کانتی فلسفه را سراسر نقد زبان معرفی می کند. یکی از خوانش های شایع از تراکتاتوس، و شاید متداول ترین آن، خوانش کانتی است. در این قرائت مؤلفه های کانتی تراکتاتوس پررنگ می شود و فلسفه متقدم ویتگنشتاین کانتی فهمیده می شود. البته این بدین معنا نیست که تراکتاتوس از جنبه های غیرکانتی و غیرنقدی تهی باشد. میان شارحانی که به این نوع قرائت شهره اند اختلافات درخور توجهی وجود دارد. از طرف دیگر مفاهیمی مانند مؤلفه کانتی و فهم کانتی تراکتاتوس بسیار کلی است و بهره شایان توجهی را نصیب مخاطب نمی کند. گاه از چنین مفاهیمی برداشتی به ذهن متبادر می شود که اندکی تحقیق آن را برنمی تابد. از این رو در این نوشتار بر آن شدیم که دیدگاه یکی از شارحان کانتی تراکتاتوس را تبیین کنیم تا، از این رهگذر، این نوع قرائت در مسیر روشن شدن قدم بردارد. این نوشتار پژوهشی تطبیقی را میان فلسفه متقدم ویتگنشتاین و فلسفه کانت در قلمرو نقد عقل محض از دیدگاه دیوید پیرس، یکی از شارحان پرآوازه ویتگنشتاین، رقم می زند.
۲۸.

وجود در حکمت متعالیه و اگزیستانسیالیسم(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: وجود اِگزیستانسیالیسم حکمت متعالیه اگزیستانس حقیقت وجود مفهوم وجود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۲۰۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۵۲
مفهوم «وجود» و جایگاه آن در تفکر فلسفی انسان و پیوندش با دیگر مفاهیم، راه پرفراز و نشیبی را در تاریخ اندیشه بشری می پیماید. جای شگفتی است مفهومی که در بسیاری از سنت های فلسفی، بدیهی و به تعبیری روشن ترین بدیهی شمرده می شود دچار چنین تطوری گردد. این مفهوم در برخی از دیرینه ترین سنت های فلسفی دوران باستان جایگاهی بس محوری داشته است، به گونه ای که موضوع فلسفه، وجود بماهو وجود دانسته می شود. در دوره های پسین این مفهوم در حاشیه مباحث فلسفی قرار گرفت. در سده های گذشته در حکمت متعالیه و اگزیستانسیالیسم غربی دیگربار احیا شد و افق های تازه ای بر اندیشه بشری گشود. گذری کوتاه بر مسائلی که در این دو جریان فلسفی ارائه می شود، از نزدیکی قابل توجهی درباره وجود پرده برمی دارد. در این نوشتار با طرح پاره ای از مسائل مهم در باره وجود در حکمت متعالیه و نزد گروهی از بزرگان اگزیستانسیالیسم، روزنه ای را برای تطبیق و مقایسه جست وجو خواهیم کرد.
۲۹.

جستاری در مقایسه میان ادله بقا و خلود نفس نزد افلاطون و متفکران مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون متفکران مسلمان بقا و خلود نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۱ تعداد دانلود : ۹۱۴
یکی از مباحث مهم در فلسفه ی افلاطون، مسأله ی بقا و خلود نفس است. افلاطون از طرفداران نظریه ی اصالت روح است که در مقابلِ مادی مذهبان و نیز قائلان به شبه پدیدارانگاریِ نفس قرار می گیرد. افلاطون درباره ی بقا و خلود نفس، استدلال¬ های متعددی اقامه می کند. در آثار متفکران اسلامی نیز درباره ی بقا و جاودانگی نفس، ادله ی گوناگونی ارائه شده است. این نوشتار به منظور مقایسه¬ میان ادله ی افلاطون در این باره و استدلال هایی که از سوی متفکران مسلمان عنوان می شود سامان می گیرد، تا از این ره گذر، تأثیرپذیری یا تأثیرناپذیریِ متفکران اسلامی از افلاطون در این باره روشن شود.
۳۰.

رهیافتی نوین در مقایسه مقولات کانتی با معقولات ثانیه در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معقول ثانی فلسفی فنومن نومن مفاهیم محض فاهمه معقول ثانی منطقی عالم ذهن معقول اولی عالم پدیدار مقولات کانتی عالم ناپدیدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۱ تعداد دانلود : ۸۱۷
کانت قوه فاهمه را واجد مفاهیمی مقدم بر تجربه میداند. این مفاهیم یا مقولا ت، ساختار و صورت کلیت بخش و ضرورت آفرین احکام هستند. در نگاه کانت شناخت واقعیت در قالب این مفاهیم برای آدمی سامان میگیرد. از سوی دیگر، در فلسفه اسلا می مفاهیم حقیقی و کلی به معقولا ت اولی یا مفاهیم ماهوی که حاکی از ماهیات اشیاء هستند و معقولا ت ثانیه منطقی و معقولا ت ثانیه فلسفی تقسیم میشوند. این نوشتار به مقایسه مقولا ت کانتی با معقولا ت ثانیه در فلسفه اسلا می میپردازد. نگارنده بر این باور است که توجه به لحاظهای مختلف در مفاهیم، این نوشتار را از دیگر نوشتارهای مشابه متمایز میکند. در اینجا ما نخست به توضیح لحاظهای مختلف مفاهیم میپردازیم و در ادامه با تبیین مختصری از مقولا ت کانتی و معقولا ت ثانیه در فلسفه اسلا می، به مقایسه آنها مینشینیم.
۳۱.

جستاری در مبانی معرفتی منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق فازی اصل امتناع تناقض نسبیت گرایی به لحاظ فهم نسبیت گرایی به لحاظ واقع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۸۶۱
منطق فازی را اولین بار در سال 1965، پروفسور لطفی زاده در مقاله ای با عنوان « مجموعه های فازی» مطرح کرد که می توان آن را نخستین قدم در راه رسیدن به نگرش فازی در عرصه معارف بشری دانست. منطق فازی با نگاهی خاکستری به جهان واقعیت، در پی آن است که حقایق خارجی را بطور کامل و آنگونه که هست به تصویر بکشد. جنبه های معرفتی، فلسفی این نگرش که اساساً خاستگاهی فنی، مهندسی دارد بیشتر پس از موفقیت های چشمگیر در عرصه تولیدات صنعتی، مورد توجه قرار گرفت. برخی و شاید همه نظریه پردازان فازی معتقدند که مبانی معرفتی منطق فازی را می بایست در تفکرات سوفسطایی یونان جستجو نمود و فازی در واقع ادامه همان جریان است. آنان این تفکر را بر اصولی بنا می کنند که نگاه معرفت شناسانه آن را برنمی تابد. این نظریه پردازان محصولات فراوان و چشمگیر فازی را وام دار چنین اصولی می دانند. این نوشتار با تبیین این مبانی، با نگاهی معرفت شناختی به نقد و بررسی آن می پردازد و درباره این مساله بحث می کند که آیا اساسا منطق فازی _ همانگونه که این نظریه پردازان ادعا می کنند _ بر پایه چنین اصولی شکل می گیرد ؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان