لیلا مقتدر

لیلا مقتدر

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

تدوین مدل ساختاری رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و نظم جویی هیجانی با میانجی گری سرسختی روانشناختی در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره های ناسازگار اولیه نظم بخشی هیجانی سرسختی روانشناختی اختلالات اضطرابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
زمینه: یکی از فرآیندهای شناختی عمیق که نقش پایه ای و اساسی در ایجاد اختلالات اضطرابی دارد، طرحواره های ناسازگار اولیه است. از دیگر علل زیربنایی اختلالات اضطرابی، ناتوانی در نظم جویی هیجانی است. همچنین سرسختی روانشناختی نیز به عنوان یک سازه شخصیتی مهم بر نحوه و کیفیت برخورد افراد با منابع اضطراب زا مؤثر است. تا کنون پژوهش خاصی به ارائه مدل ساختاری در مورد رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و نظم بخشی هیجانی با نقش میانجی گری سرسختی روانشناختی در بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و نظم جویی هیجانی با میانجی گری سرسختی روانشناختی در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی تحت نظارت سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1400 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، 300 نفر از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998)؛ راهبردهای تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و سرسختی روانشناختی (کوباسا، 1979) استفاده شد. همچنین جهت تحلیل داده ها از روش های همبستگی و تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است. نتایج همچنین نشانگر آن است که طرحواره های بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، جهت مندی، گوش بزنگی بیش از حد و بازداری بر ارزیابی مجدد اثر منفی و معنادار و بر سرکوبی اثر مثبت و معنادار داشتند. همچنین اثر طرحواره محدودیت های مختل بر سرکوبی، مثبت و معنادار بود. سرسختی روانشناختی بر ارزیابی مجدد اثر مثبت و معنادار و بر سرکوبی نیز اثر منفی و معنادار دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده که نقش میانجی گرانه متغیر سرسختی روانشناختی در پژوهش حاضر مورد تأیید قرار گرفت و از آنجایی که این متغیر باعث افزایش تاب آوری فرد می شود و در نتیجه او را در یک چرخه مثبت و سالم قرار می دهد، پیشنهاد می شود درمانگران مراکز مشاوره، فنون ارتقای سرسختی روانشناختی را به افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی آموزش دهند.
۲۲.

مقایسه سلامت روان، شادکامی و بهزیستی شخصی در زنان میانسال با فعالیت هوازی منظم، نامنظم و غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۹۹
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سلامت روان، شادکامی و بهزیستی زنان میان سال با فعالیت هوازی منظم، نامنظم و غیرفعال است. روش پژوهش به صورت علی مقایسه ای و نمونه مورد مطالعه شامل 200 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز خانه سلامت بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 75 نفر آن ها دارای فعالیت هوازی منظم، 74 نفر فعالیت هوازی نامنظم و 51 نفر آن ها غیرفعال بودند. آزمودنی ها، پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ)، پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه بهزیستی شخصی را پرکردند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش های آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زنان غیرفعال، دارای اضطراب، نشانه های جسمانی و افسردگی بیشتری نسبت به زنان با فعالیت هوازی منظم و نامنظم هستند. همچنین، نتایج نشان داد که بین شادکامی، بهزیستی و سلامت روان در زنان با فعالیت هوازی منظم و نامنظم تفاوت معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر، فعالیت هوازی با هر وضعیتی به خصوص اوقات فراغت می تواند موجب افزایش سلامت روان زنان گردد. در این تحقیق تفاوت معنادار شاخص های سلامت روان، شادکامی و بهزیستی بین زنان با فعالیت هوازی منظم و نامنظم با زنان غیرفعال، بیانگر تأثیر مهم فعالیت هوازی به عنوان یکی از عوامل پیشگیری از اختلالات روانی و کمک به آن ها در سازگاری با عوامل فشارزاست.
۲۳.

اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل ابهام دشواری در تنظیم هیجان طرحواره درمانی وابستگی به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۵۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1402 بود. از این بین 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تحمل ابهام (ATQ) مک لین (2009) و دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گراتز و رومر (2004) بود. طرحواره درمانی در 10 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و طرحواره درمانی باعث افزایش تحمل ابهام (05/0> p) و کاهش دشواری در تنظیم هیجان (05/0> p) در افراد وابسته به مواد شد. همچنین دارای ماندگاری اثر در دوره پیگیری بود (05/0> p). با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین اعتیاد می توانند با استفاده از طرحواره درمانی بر افزایش تحمل ابهام و کاهش دشواری در تنظیم هیجان افراد وابسته به مواد تاکید کنند.
۲۴.

اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر روی آوردهای مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی بر اجتناب تجربه ای دانش آموزان با ترومای کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصاحبه انگیزشی ذهنی سازی اجتناب تجربه ای ترومای کودکی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۵۹
زمینه و هدف: تجربه هرگونه حادثه آسیب زا در دوران کودکی می تواند بهزیستی افراد را تحت تأثیر قرار دهد. این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر روی آوردهای مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی بر اجتناب تجربه ای دانش آموزان با ترومای کودکی انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری ۲ ماهه با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان با ترومای کودکی در مقطع سنی ۱۲ تا ۱۵ سال بود که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان رشت مراجعه کرده اند. نمونه مورد نظر۳۰ دانش آموز از جامعه آماری مذکور بود که با روش نمونه گیری دردسترس و براساس معیارهای ورود و خروج و داوطلبانه انتخاب و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ در دو گروه آزﻣﺎیﺶ و گواه (در هر گروه ۱۵ دانش آموز) جایدهی شدند. برنامه آموزشی مبتنی بر روی آوردهای مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی در قالب ۱۱ جلسه ۹۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش به صورت گروهی اجرا شد و گروه گواه در طی فرایند مطالعه هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آخرین نسخه اعتباریابی شده پرسشنامه های چندبعدی اجتناب تجربه ای گامز و همکاران (2011) و پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین و فینک (1998) در ایران بود. تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه تفاوت معناداری بین کاهش میانگین اجتناب تجربه ای (۱۱۵/ ۳F=، ۰۴/0P=) و مؤلفه های اجتناب رفتاری (۶۷۰/ ۶F=، ۰۱/0P=)، انزجار از آشفتگی (۴۶۴/ ۳F=، ۰۴/0P=) و حواس پرتی- توقف (۹۷۵/ ۵F=، ۰۲/0P=) در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه وجود دارد و این نتایج (کاهش اجتناب تجربه ای) در گروه آزمایش و در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت (05/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، می توان استنباط کرد که آموزش مبتنی بر مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی با ایجاد راهبردهای شناختی لازم برای مواجهه با تنیدگی ها به جلوگیری از مارپیچ فروکاهنده خلق و تفکر منفی و گرایش به پاسخ های نگران کننده و اجتنابی دانش آموزان با ترومای کودکی کمک کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان