سیمای فلسفه و فیلسوف در آثار ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
72-92
حوزههای تخصصی:
تصویر فلسفه و فیلسوف در آثار فارابی به کاربرد این مفاهیم نزد حکمای الهی و قرآن شبیه است: حکمت میراث تعالیم پیامبران، عطیه ای الهی، عامل هدایت(سعادت) و به همراه حکمرانی است. تعالیم حکما رازوارانه، فلسفه واحد و با دین قابل جمع است. فیلسوف سیمای پیامبرگونه دارد و باید آراسته به فضائل نظری مانند دلدادگی به حقیقت و پژوهش در راه آن بعلاوه سجایای اخلاقی از جمله راستی، ورع، زهد از امیال مادی و مضاف بر این موارد معتقد به باورهای دینی مانند حدوث جهان به ابداع فاعل واحد، معاد و رعایت احکام ادیان آسمانی در حد جزئیات باشد. حکمت و حکیم در معنای حقیقی خود به خداوند اختصاص دارد و مَجازا برای انسان به کار می رود. سیر مباحث در اهم آثار فارابی از مبدا وجود(الله) آغاز می شود. غایت فلسفه نیز در نگاه او شناخت خداوند است. با این اوصاف می توان گفت فلسفه در اندیشه او نظرالهی در موجودات است.