داوود صدیقی

داوود صدیقی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

جعل معنا از نگاه سارتر و نقد و بررسی آن بر اساس مبانی شناخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی ژان پل سارتر سوبژکتیویسم وجود فی نفسه وجود لنفسه ناشناخت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۲۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۸۰۰
جعل و کشف معنا دو دیدگاه بنیادین در معنای زندگی هستند که هر کدام موافقان و مخالفانی را به خود اختصاص داده اند. سارتر با تبیین وجودِ فی نفسه و وجودِ لنفسه، و همچنین مفاهیمی همچون امکان ناضرور، آزادی و فردیت، ابتدا جهان را از هر معنایی تهی می کند و سپس برای استعلای خویش و همچنین عدم انفعال، در پی جعل معناست. بنابراین، در این حوزه، سارتر را می توان یک ناشناخت گرا و سوبژکتیویست خواند و از این رو انتقادات مربوط به این دو نحله به سارتر نیز تعلق می گیرد. برای نمونه، سارتر با سوبژکتیو دانستن معنا امکان هر گونه داوری معرفتی را درباره صدق و کذب دیدگاه اخذشده از بین می برد. در عین حال، به نظر می رسد، با توجه به مبانی معرفتی ناشناخت گرایان و سوبژکتیویست ها، می توان از قوت این نقد کاست. همان طور که می دانیم، تأکیدِ سارتر و سایر اگزیستانسیالیست ها بر جعل و یا کشف معنا شدیداً وابسته به فرد و ساختار سوبژکتیو اوست. بنابراین به نظر می آید با توجه به بنیان های فلسفی سارتر، نقدهای مبتنی بر شناخت گرایی بر سارتر وارد نباشد.
۲.

بررسی و تبیین امکان اخلاقِ اگزیستانسیال

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق اگزیستانسیال اِگزیستانسیالیسم ژان پل سارتر سورن کی یرکگور جهان بین الاذهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۷
امکان یا عدم امکان اخلاق اگزیستانسیال همواره مورد سؤال و مناقشه آمیز بوده است. این موضوع به  ویژه از آن حیث مهم است که اگزیستانسیالیست ها به فرد گرایی و سابژکتیویسم شهره اند و از آن حیث که اصول اخلاقی را تنها به عنوان قواعد کلی می پذیرند، بر این باوراند که در موقعیت های عینی، تنها فردْ تصمیم گیرنده است. سارتر به صراحت، از این موضع دفاع می کند، اما برای دورماندن از انتقادات کسانی که این موضع را غیرقابل نقد و حتی نسبی گرایانه می دانند، مفهوم «جهان بین الاذهانی» را مطرح می کند. او هرچند تلاش دارد تا به نوعی به اخلاق جهان شمول متعهد باشد و از آنارشیسم اخلاقی برهد، باز هم به نظر، بین ابژکتیویسم و سابژکتیویسم معلّق می ماند. کی یرکگور، اما به عکس، بر اساس سابژکتیویسم و در سپهر دینی، به صراحت، امر اخلاقی را تعلیق می کند و بر این باور است که فرد (در مواجهه با خدا) بالاتر از کلی قرار می گیرد و این پاردوکسِ ایمان است. بر اساس این پارادوکس، فرد از آن حیث که «یگانه» است، خود را با این فرض که نه دون تر، بلکه برتر از امر اخلاقی است، علیه آن توجیه می کند. برای کی یرکگور، حضرت ابراهیم (ع) از این جهت نمونه و مورد خاصی است که در آزمون وحشتناکش، با ایمانی تزلزل ناپذیر با خدا مواجه می شود و «برای رضای او و به خاطر خودش» تسلیم اخلاق باطنی می شود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان