احمد خاتمی

احمد خاتمی

مدرک تحصیلی: استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۰۷ مورد از کل ۱۰۷ مورد.
۱۰۱.

تحلیل کمی و کیفی کاربرد آیات در مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرصادالعباد کاربرد بلاغی کاربرد تحلیلی و کاربرد تفسیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
آیات الهی همواره الهام بخش نگارندگان کتب ادبی بوده است. در این میان ادبیات عرفانی سهم قابل توجهی داشته است. بسیاری از آن ها برای استحکام بخشیدن به ایده ها و آثار منثور و منظوم خود به شیوه های مختلف از آیات قرآن بهره می گرفتند. مرصادالعباد نجم الدین رازی یکی از آثار فاخر ادبیات عرفانی است که در کاربرد آیات الهی ید طولایی داشته است. برای تبیین نحوه نگرش عرفا به قرآن و اقتباس از آن، لازم است که دیدگاه های عرفا به دقت بررسی و تحلیل شود تا بتوان فهمی دقیق از اندیشه و انگیزه ی آن ها از کاربرد آیات الهی دست یافت.  در این راستا این پژوهش ضمن مرور اندیشه صاحب نظران یک مدل نظری برای سنجش کاربرد آیات قرآن در متون ادبی فراهم نموده است. بر اساس این مدل و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی کتاب مرصادالعباد مورد بررسی مطالعه قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نجم الدین رازی در مجموع 842 در مرصادالعباد به آیات مبارکه قرآن اشاره داشته اند. کاربرد بلاغی آیات 561 مورد بوده است. همچنین کارکرد تفسیری آیات قرآن 281 مورد می باشد. آنچه از متن نجم الدین رازی برداشت می شود این است که در بیشتر موارد قصد تفسیر کلام وحی را ندارد در آغاز برخی فصول نخست ذکر آیه و بیان روایت نبوی(ص) و سپس به بیان شرح و تفسیر آیه پرداخته است. روش تفسیر غالب او اجتهادی باطنی است که ۵۲ مورد می باشد. در برخی آیات روش تفسیری او اجتهادی ادبی 7 مورد، اجتهادی روایی 6 مورد و اجتهادی قرآنی 1 مورد می باشد.
۱۰۲.

تحلیل مؤلفه های تجربه عرفانی در داستان دقوقی با استفاده از نظریه والتر استیس و ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی داستان دقوقی تجربه عرفانی ویلیام جیمز والتر استیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۷۷
داستان دقوقی در مثنوی معنوی روایتی چند وجهی است و به دلیل ساختار سیالش می توان آن را از ابعاد مختلف تحلیل کرد. شناخت ویژگی های تجربه عرفانی که جوهره اصلی برسازنده این تمثیل است، می تواند یکی از این تحلیل ها باشد. تجربه عرفانی، قرار گرفتن در لحظات جذبه و کشفی است که طی آن فرد، واجد تجربه ای شگفت می شود و خود را در ارتباط با جهان بالا می یابد. شناخت ماهیت این امر وجهه همت بسیاری از اندیشمندان حوزه  فلسفه عرفان بوده است. ویلیام جیمز و والتر استیس از بزرگ ترین نظریه پردازان در حوزه تجربه عرفانی هستند که ویژگی های آن را شناسایی کرده اند. نظام علمی و نظری که این دو در باب شناخت ویژگی های تجارب عرفانی بنا کرده اند می تواند گره از از کار پیجیده ترین تجارب عرفانی باز کند. تجارب عرفانی داستان دقوقی واجد مشخصه هایی است که می تواند با استفاده از این نظام علمی شناسایی و ابهامات آن برطرف گردد. ویژگی هایی چون بیان ناپذیری، تناقض آمیزی، بینش وحدانی، احساس برکت و عینیت، داشتن کیفیت معرفتی و... در این داستان به چشم می خورد. دقوقی در ابتدای تجربه اش به ادراک وحدتِ کثرات می رسد، این تجربه با تبدل های پیاپی، متناقض به نظر می رسد. تجربه او واجد کیفیت معرفتی است. دقوقی به ادراکی می رسد که سرشار از برکت است. وی بر بیان ناپذیری تجربه خود نیز تصریح می کند؛ بنابراین مسئله اصلی در این جستار این است که با استفاده از مختصات طرح شده در باب تجارب عرفانی، خوانشی دیگر از این تمثیل نمادین به دست داده شود. هرچند همچون عموم این تجارب، همه ویژگی ها در آن نیامده و خصوصیاتی چون زودگذری در این تمثیل غایب است.
۱۰۳.

تصویر معشوق در شعر جاهلی و مقایسه آن با شعر دوره اسلامی با تکیه بر معلّقات سبع و دیوان متنبّی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر جاهلی معلقات شعر دوره اسلامی تا قرن چهارم متنبی تشبیهات معشوق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۴۴
. هدف و مقدمهاین پژوهش بر آن است تا با بررسی پیشینه تشبیهات درباره معشوق در دوره پیش و پس از اسلام جایگاه تشبیه را به عنوان یکی از پرکاربردترین فنون بلاغی در شعر عربی بررسی کند و وجوه اشتراک و افتراق این دو دوره را در مطالعاتی موردی نشان دهد.2. روش شناسیروش پژوهش در این مقاله توصیفی_تحلیلی است و بر پایه خوانش منابع تحقیق و مطالعه آراء و نظریات محققان صورت گرفته است و از آنجا که مباحث تحلیل مقاله نیاز به داده های اطلاعاتی داشت و داده ها می بایست بر پایه آمار تهیه و پردازش می شد لذا در حد ضرورت از روش های آماری نیز استفاده شده است. شایان ذکر است که برای دست یافتن به نتیجه ای عینی و ملموس، نویسندگان بر آن شدند تا از میان موضوعات متنوع بلاغی، تشبیه را انتخاب و آن را به تشبیه معشوق، که از گسترده ترین مفاهیم در متون ادبی است محدود کنند و از میان آثار سروده شده در دوره جاهلی، «معلقات سبع» و از میان آثار منظوم دوره اسلامی تا (قرن چهارم)، «دیوان متنبی» را به عنوان آثار شاخص این دو دوره برگزینند و تصویر معشوق را در این دو اثر بکاوند و تصویر به دست آمده را با یکدیگر مقایسه کنند.3. یافته هایافته های این مقاله که متکی به پژوهش گسترده ای برای رساله دکتر نویسنده مسئول است، متنوع و از جهات گوناگون قابل بررسی است، آنچه از این تحقیق موردی حاصل است به اجمال از این قرار است: - شاعران دوره جاهلی به ویژه سرایندگان معلقات با علوم بلاغی از جمله تشبیه و استعاره مانوس بوده اند و غالب اشعار ایشان آمیخته به نوعی تشبیه است به گونه ای که نمونه های متعددی از تشبیه در شعر آنها به کار گرفته شده است. - در معلقات سبع، 17 مورد تشبیه غیرمکرر درباره معشوق آمده است.- تشبیه مجمل در توصیف معشوق بر انواع دیگر تشبیه غلبه دارد.- تشبیهات شاعران جاهلی، جملگی از نوع محسوس به محسوس اند.- شاعران جاهلی در وصف معشوق رویکردی واقع گرایانه دارند.- مقایسه تصویرسازی معشوق در معلقات و دیوان متنبّی نشان می دهد که تا قرن چهارم هجری قمری شعر عربی متمایل به تصاویر نزدیک به واقع بوده و استفاده از تشبیه حسی به حسی از رایج ترین انواع تشبیه بوده است. نوع نگاه به معشوق در هر دو اثر منحصر به توصیف ابعاد تنانه ی وجود اوست و به عواطف و روحیات انسانی معشوق توجهی نشده است.4. بحث و نتایج- نویسندگان مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش ها بوده اند که تشبیهات معشوق در شعر جاهلی (مطالعه موردی: معلّقات) از لحاظ فنی و ساختاری چگونه اند؟ نوع نگاه شاعر جاهلی (مطالعه موردی: معلقات) در وصف معشوق و ویژگی های زنانه چگونه بوده است؟ با گذر زمان چه تفاوت هایی در ساخت و محتوای تشبیهات معشوق راه یافته که احیانا معشوق دوره اسلامی(مطالعه موردی: متنبّی) را از معشوق جاهلی(مطالعه موردی: معلّقات) متمایز می کند؟- فرض نویسندگان بر آن است که در شعر جاهلی _نظر به دیرینگی آن_ تشبیهات، ساختاری ابتدایی، ساده و کامل دارند و ارکان تشبیه غالبا به طور کامل ذکر شده و دو سوی تشبیه غالبا از نوع حسی اند. - توجه به معشوق و زیبایی های زنانه در شعر جاهلی با خلق تصاویری ساده، واقع گرایانه و جزئی نگر بروز یافته و در گذر زمان، به ویژه تحت تاثیر ظهور اسلام و نزول قرآن، بلاغت تصاویر پیرامون معشوق فزونی و قوت یافته و چهره تازه تر و خیال انگیزتری از معشوق ترسیم شده و ابعاد وجودی گسترده تری از او مورد توجه قرار گرفته است.- فرض سوم آن که شعر در دوره اسلامی قاعدتاً از پیچیدگی های خاص و خیال انگیزی های بیشتر در ساخت و محتوای تشبیهات برخوردار بوده و تصویری متفاوت از معشوق ارائه می دهد.نتایج تحقیق نشان می دهد که :- مطابق پیش بینی و فرضیه نویسندگان ساختار تشبیهات معشوق در معلقات نسبت به شعر متنبی ساده تر و ابتدایی تر است در عین حال تشبیه مرکب در شعر جاهلی بیش از شعر متنبی به کار رفته که حاصل آن تصاویری پویا و بدیع در وصف معشوق است؛ احتمالا نگاه جزئی نگر و واقع گرای اعراب جاهلی به جهان در شکل گیری این نوع تشبیهات موثر بوده است. - شاعران معلّقات و متنبی در تصویرپردازی کاملاً حسی و طبیعت گرایند و بر اساس آنچه تحقیقات این پژوهش نشان داد هر دو صد در صد از تشبیهات حسی به حسی برای وصف معشوق بهره برده اند و عناصر محسوس را از تماشای طبیعت پیرامون خویش وام گرفته و به اجزایی از پیکر زنان مانند کرده اند، لذا تصویری واقعی و قابل درک از معشوق ارائه داده اند که در عین حال از توجه به حالات روحی و عواطف انسانی معشوق در آن نشانی نیست. علت این مشابهت در به کارگیری تشبیه میان این دو اثر (معلقات و شعر متنبی) البته نیاز به تحقیق مستقل دارد با این حال مقایسه ویژگی های هر دو معشوق حکایت از معشوق مشابهی در دو نمونه منتخب دارد.- احتمالاً گرایش به ویژگی های معشوق آنگونه که در قرون بعد از قرن پنجم و ششم در شعر عربی و فارسی شکل گرفته در شعر عربی قرن چهارم که متنبّی به عنوان نماینده تام و تمام آن شناخته شده است، چندان رواج نداشته است و معشوق را آنگونه که می دیده اند و می خواسته اند، توصیف کرده اند. با این وصف مقایسه تصاویر دو معشوق نشان می دهد که تفاوت چندانی در اعضای منتخب معشوق و نوع نگاه به زن در تشبیهات به کار گرفته شده وجود ندارد هرچند ساختار تشبیهات معشوق در شعر متنبی به نسبت شعر جاهلی فشرده تر و پیشرفته تر است. مع الوصف شباهت سیمای دو معشوق از دو برهه تاریخی متفاوت می تواند نظر کسانی را که در اصالت شعر جاهلی تردید داشته اند، تقویت کند.
۱۰۴.

بررسی و تحلیل قربانی انسان در شاهنامه بر اساس نظریه های آیین قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین قربانی قربانی انسان شاهنامه و نظریه های قربانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۸۸
قربانی انسان از مهمترین مواردِ قربانی بود که در مواقع حساس به منظورِ بلاگردانی و خشنودی نیروهای برتر، پیشکش می شد. شاهنامه ازجمله متونی است که آیین ها و باورهای مختلف را در بر دارد؛ یکی از این موارد، آیین قربانی کردن انسان است که مصادیقی از آن در داستان های زال، ضحاک، سیاوش، دیوِسپید و داستان پادشاه شهرِ بیداد دیده می شود. با توجه به این امر، نویسندگان به منظور تبیین این مصادیق به روش توصیفی-تحلیلی می کوشند بر اساس نظریه های قربانی به بررسی وتحلیلِ قربانی انسان در داستان های یادشده بپردازند. نتایج نشان می دهد، قربانی های انسانی در شاهنامه در پنج بخش، قابلِ بررسی است و با اهدافی چون طولِ عمر، بلاگردانی و دفعِ نحوست انجام می شد. در داستانِ زال با توجه به این که در باور پیشینیان، تولّد برخی نوزادان با ویژگی های خاص(سپیدمو)، شوم و تجلّی خشمِ خداوند تلقی می شد، چنین نوزادانی را دیوزاد و نمادِ شومی و عدمِ باروری می دانستند و رهاکردن او، نوعی فداکردن به منظور دفع نحوست است. در مورد قتل سیاوش نیز باید گفت: برخی کُشته شدن او را قربانی به منظور باروری طبیعت می دانند و برخی قتل او را تنها بلاگردانی می دانند نه قربانی اما قتل وی، جنبه باروری ندارد و نوعی قربانی آیینی به منظورِ دفعِ نحوستِ خواب افراسیاب و حفظ جانِ وی است. در مورد دیو سپید نیز می توان گفت: آن چه در شاهنامه با عنوان دیوان شناخته می شوند، دشمنانِ قدرتمند، وحشی و تنومندی بوده اند که با شاهان ایرانی در نزاع بوده اند و دیوان قلمداد می شدند پس کشته شدن دیوِسپید، نوعی قربانی به منظور بلاگردانی است. در تحلیل مصادیق یافت شده نیز نظریه های بلاگردانی فریزر و کمالِ کیهانی بویس کاربردی تر و انعطاف پذیرتر ازسایر نظریه-هاست.
۱۰۵.

شراب اَفشانی، صورت تعدیل یافته قربانی های خونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شراب اَفشانی بر خاک قربانی غیرخونی تعدیل قربانی متونِ نظمِ روایی ادبیات فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۱۰۲
جستار پیش رو با استناد به متونِ نظم روایی ادبیات فارسی تا قرن هفتم، می کوشد به بررسی شراب اَفشانی بر خاک بپردازد. نتایج این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی نشان از آن دارد که: شراب اَفشاندن بر زمین (خاک) و آسمان، نوعی جادوی تقلیدی در جوامع کشاورزی و دامداری بوده و به منظور جلب رضایت خدایان، تقویتِ روانِ درگذشتگان و حاصل خیزی زمین انجام می شده است؛ برخلاف نظر برخی پژوهشگران که هر کدام این آیین را مختص به قومی می دانند، این رسم، ریشه در آیینِ کهنِ ریختن خون قربانی بر خاک در جوامع کشاورزی دارد که به منظور باروری طبیعت و حیات جانوری گیاهی انجام می شده و در فرهنگ های مختلف رایج بوده و شکل تعدیل یافته آن به صورت باده اَفشاندن یا ریختن انواع مایعات (شیر، عسل، آب) بر خاک و مزارِ مردگان نمود یافته است. نمودِ این آیین در متون حماسی، جنبه حقیقی داشته و اشاره به رسمی مرسوم است، امّا در متون غنایی، اشاره به این رسم، جنبه مضمون سازی دارد و برای توصیف میدان نبرد، چگونگی خون ریختن پهلوانان و توصیف طلوع خورشید به کار می رود. انعکاسِ این آیین در متون عرفانی، تحوّل مفهومی برجسته ای می یابد و با توجه به تحریم شراب، اشاره شاعران به این رسم، صرفاً جنبه مجازی و عرفانی پیدا می کند و باده در این متون، استعاره از محبت الهی است و برای بیان محبتِ حقّ و جلوه آن به مخلوقات به کار می رود.
۱۰۷.

تحلیل شیوه های تعدیل قربانی انسان در متون منظوم روایی تا قرن هفتم بر اساس نظریه های قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات فارسی آیین تعدیل قربانی انسان نظریه های قربانی متونِ نظمِ روایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۴۹
هدف: قربانی، عملی آیینی است که در آن، اشیاء یا موجوداتی وقف می گردیدند و به برخی قدرت های ماوراءِ طبیعی پیشکش می شدند. بشر از دیرباز به منظور ایجادِ پیوند و گسترش ارتباط، میان خود و اُمور قدسی به تقدیم انواع قربانی ها پرداخته است. از آیین های کهن و بسیار گسترده ای که ارزش کیفی خاصّی برای آدمی داشته و با اجرای آن، آدمی می کوشید با نیروهای طبیعی، پیوند برقرار کند و به یاری آن خود را در نظم جهانی دخیل سازد، آیین قربانی کردنِ انسان است. رفته رفته با گذر از مراحل آغازین حیات و گسترش عقلانیّت، جوامع می کوشند به جای قربانی کردن همنوعان، به شیوه های جایگزینی برای قربانی انسانی متوسل شوند.روش شناسی: این پژوهش می کوشد به روش توصیفی-تحلیلی در متو ن نظم روایی حماسی، غنایی و عرفانی تا قرن هفتم و بر اساس نظریه های قربانی به بررسی چاره اندیشی های بشر جهت تعدیل قربانی های انسانی بپردازد.یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، شیوه های تعدیل قربانی در پنج دسته با عناوین: سوراخ کردن گوش و ریختن مقداری از خون، خراشیدن صورت، بریدن زلف، جامه دریدن، واگذاری کودکان به معابد مقدّس، ختنه و اخته کردن طبقه بندی می شود. در موردِ شیوه های تعدیل قربانی انسانی در متون روایی نیز باید گفت: شیوه های تعدیل در متون عرفانی نمود و دگرگونی معنایی خاصّی نسبت به متون حماسی و غنایی دارد. موارد تعدیل در متون عرفانی، اغلب جنبه نمادین و رمزی می یابند، مثلاً خراشیدن صورت، بریدن زلف و کوتاه کردن مو، دریدن جامه(تمثیلی از جسم) و اخته کردن به ترتیب در مفاهیم کاستن زیبایی افراد و سرکوب نفس، نفی خودبینی و عدم توجه به جذابیت های ظاهری، گشایش روحانی و رهایی از تعلّقات دنیوی و قطع طبیعت نفسانی و خوارداشت آن به منظور تزکیه و ارتباط با منشأ قدسی به کار می رود. در تحلیل مصادیق تعدیل قربانی انسانی نیز نظریه های تعدیل قربانی از ماکس وِبر، بلاگردانی فریزر، جلب رضایت خدایان از بویس کارآمدتر و انعطاف پذیرتر از سایر نظریه هاست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان