زهرا تقی پور
مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
دانلود اکسل نتایج
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
رابطه میان پایگاه اجتماعی –اقتصادی٬ تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان راهنمایی و متوسطه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
کلیدواژهها: فرسودگی شغلی تعهد سازمانی وضعیت اجتماعی- اقتصادی
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی رابطه میان پایگاه اجتماعی –اقتصادی، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان رشت است. از میان 2596 معلم، 503 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های پایگاه اقتصادی – اجتماعی، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی مسلش را با حضور محقق در مدارس و در مدت 15 -20 دقیقه تکمیل کردند. داده های تحقیق با آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و در سطح (05/0 p ≤), (01/0 p ≤) تحلیل شدند. توصیف نتایج نشان داد که تعهد سازمانی معلمان در سطح بالایی (34/11±28/83) قرار دارد و میزان فرسودگی شغلی آنها در حد متوسط (14/12±45/73) است. تحلیل نتایج نشان داد رابطه ای مثبت و معنادار میان وضعیت اجتماعی - اقتصادی با تعهد سازمانی (618/0 R= ) و رابطه ای منفی و معنا دار میان وضعیت اجتماعی – اقتصادی با فرسودگی شغلی معلمان (68/0-R=) وجود دارد. از میان ویژگیهای فردی، رابطه سن با تعهد سازمانی بسیار پایین و مثبت و معنادار (067/0 R= ) و با فرسودگی شغلی معلمان، منفی و معنادار (105/0 R= - ) است، بنابراین توجه به وضعیت اقتصادی – اجتماعی معلمان برای افزایش تعهد سازمانی و کاهش فرسودگی شغلی در معلمان جوان و کم سابقه اهمیت بسیاری دارد.
شناسایی مولفه های پیاده سازی نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد در بخش عمومی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
کلیدواژهها: پرداخت مبتنی بر عملکرد فراترکیب بخش عمومی دلفی
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد در بخش عمومی در ایران رویکردی است که در دهه اخیر با رواج استقرار نظام بودجه ریزی مبتنی برعملکرد در دستگاههای اجرایی و ظرفیت قانونی ایجاد شده در بودجه سنواتی، از سوی دستگاههای اجرایی مورد توجه قرار گرفته است که بواسطه نو بودن این تجربه در کشور اثربخشی این شیوه از پرداخت در بخش عمومی با ابهام مواجه است و نیاز است برای حل چالش ها و موانع استقرار آن و همچنین پیاده سازی کارا و اثر بخش این شیوه از پرداخت در بخش عمومی مولفه های کلیدی آن شناسایی شود. در این مقاله مستخرج از نتایج یک پژوهش کیفی در دو گام نسبت به شناسایی مولفه های مذکور اقدام شد.در گام نخست با بهره گیری از رویکرد کیفی فراترکیب مؤلفه های نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد شناسایی و در گام بعدی مؤلفه های شناسایی شده مبتنی بر نظرات پانزده نفر از متخصصان و خبرگان و بهره گیری از شیوه دلفی نهایی شد. خبرگان و متخصصان انتخاب شده از میان مدیران ارشد حوزه ICT بوده و به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در نهایت با برآیند دو فاز و سنجش پایایی مؤلفه های به دست آمده با نظرات متخصصان و خبرگان و بهره گیری از شاخص کاپا شش مولفه شامل مؤلفه های "آمادگی سازمان"، "تعامل و ارتباط موثر"، "رویه های قانونی"، "رویه های شفاف" ، "رویه های مستند" و "طراحی سیستم منصفانه" بعنوان مولفه های اصلی در طراحی نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد شناسایی گردید.
ارائه چارچوب مفهومی ظرفیت سازی توسعه ورزش همگانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴
69 - 86
کلیدواژهها: الگوی ظرفیت سازی ظرفیت های توسعه مدیریت ظرفیت ها توسعه ورزش ورزش همگانی
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش، شناسایی مضامین کلیدی و ارائه چارچوب مفهومی ظرفیت سازی توسعه ورزش همگانی در ایران بود. روش شناسی : روش پژوهش از نوع کیفی با رویکرد تماتیک بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل صاحب نظران علمی (اساتید و پژوهشگران دانشگاهی) و صاحب نظران اجرایی (مدیران و کارشناسان سازمان ها) موضوع پژوهش بودند. تعداد نمونه بر حسب رسیدن به اشباع نظری 15 نفر و به روش نظری (قضاوتی) انتخاب شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه اکتشافی (نیمه هدایت شده) به همراه مطالعه کتابخانه ای و اسنادی بود. روایی ابزار و نتایج پژوهش براساس مطلوب بودن شایستگی علمی و اجرایی مصاحبه شوندگان، تایید روایی محتوای چارچوب مصاحبه توسط پژوهشگران خبره و میزان توافق بین دو مصحح کدگذاری ارزیابی و تایید شد. جهت تحلیل یافته ها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحله ای استفاده شد. یافته ها : چارچوب مستخرج از یافته های کیفی شامل 4 تم اصلی، 9 تم فرعی، 30 مضامین کلیدی و 88 مفهوم محوری بود. چهار تم مفهومی به توالی اثرگذاری-اثرپذیری کلی مضامین زیرمجموعه آن ها در مدل شامل بستر محیطی ظرفیت سازی (پیشران ها و بازدارنده ها)، قابلیت سیستم فرابخشی ظرفیت سازی (راهبردها، فرایند و سطوح)، ظرفیت سازی محورهای توسعه (محورهای منابع و سازوکارها) و کارکردهای ظرفیت سازی ورزش همگانی (توسعه ظرفیت ها و ظرفیت های توسعه پایدار) می باشد. نتیجه گیری : ظرفیت سازی توسعه ورزش همگانی به استفاده از ظرفیت های پایدار کشور وابسته است و قابلیت های محیطی و محدودیت های ادارک شده بر یکپارچه سازی سیستم راهبردی و چندسطحی مدیریت ورزش همگانی اثرگذار است. از این رو، به مدیران حوزه ورزش همگانی پیشنهاد می شود برای برنامه ریزی و تحقق ظرفیت سازی این حوزه از چارچوب و مولفه های این پژوهش به عنوان راهنمای توسعه ورزش همگانی استفاده نمایند.