صیاد اصغری سراسکانرود

صیاد اصغری سراسکانرود

مدرک تحصیلی: دانشیار ژئومورفولوژی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۴ مورد.
۱.

مقایسه تطبیقی عملکرد الگوریتم های CODAS , MABAC در پهنه بندی خطر فرونشست زمین با بهره گیری از شاخص های زیست محیطی (مطالعه موردی: محدوده حریم شهرهای استان البرز )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وزن دهی استان البرز فرونشست CODAS MABAC

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
یکی از مخاطراتی که طی سال های اخیر در بسیار از مناطق رخ داده، مخاطرات ناشی از فرونشست است . محدوده شهری و مرکزی استان البرز نیز، در طی سال های اخیر با افت شدید سطح آبهای زیرزمینی مواجه بوده که این عامل سبب گردیده تا این منطقه در معرض وقوع مخاطره فرونشست قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهمترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مرکزی و شهری استان البرز و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالا در آینده درگیر فرونشست خواهند شد، با بهره گیری از الگوریتم های چند معیارهMABAC و CODAS است. ضمنا در بحث پهنه بندی به نقش عوامل محیطی (آب های زیرزمینی، کاربری اراضی، افت آب، سطح آب، عمق آب ...) توجه ویژه ای صورت پذیرفته است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرونشست؛ معیار های عمق آب ، کاربری اراضی و شیب و زمین شناسی با ضریب وزنی 151/0، 147/0، 43/0 و 136/0 مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مورد مطالعه می باشند.با توجه به نقشه پهنه بندی فرونشست با تکنیک MABAC به ترتیب 18/284 و 14/223کیلومتر مربع و تکنیک CODAS 09/236 و 34/512 کیلومترمربع در طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارد. نتایج اعتبار سنجی نشان داده که الگوریتمMABAC ، با سطح زیر منحنی 891/0، در برآورد حساسیت فرونشست محدوده مورد مطالعه نسبت به الگوریتم CODAS با سطح زیر منحنی 714/0، از صحت بیشتر و در نتیجه قابلیت بالاتری برخوردار است. در نهایت می توان گفت مهمترین عامل اصلی دخیل در افزایش مقدار و پتانسیل فرونشت در محدوده شهری استان البرز، بهره ی بی رویه از آب های زیرزمینی و افت سطح آب است.نتایج مطالعه مدیران سازمانی و برنامه ریزان منابع اراضی و خاک ، در زمینه حفاظت و مدیریت منابع آبی و مخاطرات طبیعی و جلوگیری از تخریب سرزمین کمک شایانی نماید.
۲.

شناسایی و پهنه بندی مناطق مستعد وقوع مخاطره سیلاب در شهرستان گرمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیلاب پهنه بندی Aras شهرستان گرمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
سیلاب یکی از مخرب ترین مخاطرات طبیعی است که سالانه موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در سرتاسر جهان می گردد. در جهت کاهش خسارات ناشی از سیلاب و مدیریت سیلاب، ارزیابی و بررسی احتمال وقوع خطر و تهیه نقشه های مناطق احتمال خطر امری ضروری و لازم می باشد. پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی یکی از روش هایی است که جهت کاهش خطرات ناشی از سیل می توان اتخاذ نمود. در سال های اخیر در شهرستان گرمی سیل هایی مخرب زیادی رخ داده است. به همین دلیل جهت مدیریت سیلاب، کاهش خسارات ناشی از آن و استفاده درست از منابع آبی، پتانسیل وقوع سیل خیزی شهرستان گرمی مورد مطالعه قرار گرفته است. شناسایی عوامل موثر در وقوع این پدیده و پهنه بندی خطر آن، یکی از روش های اساسی و کاربردی جهت دست یابی به راهکارهای پش بینی، کنترل و پایش آن می باشد. با استفاده از مطالعات میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور پژوهش ها و مطالعات صورت گرفته در این زمینه و همچنین بررسی شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه 10 عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راههای ارتباطی ،کاربری اراضی ،بارش و تراکم رودخانه به عنوان عوامل موثر بر وقوع سیلاب بررسی شد. در این پژوهش نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره Aras درمحیط نرم افزار Edrisiاقدام گردید ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها، با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با بهره گیری از روش ANP انجام گردید. در نهایت و با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر سیلاب؛ معیارهای لیتولوژی، کاربری اراضی، شیب، فاصله از رودخانه به ترتیب با ضریب وزنی 853/0، 808/0، 674/0 و 4867/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر سیلاب محدوده مطالعاتی بوده و به ترتیب 70/189 و 20/388 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیار زیاد و زیاد می باشد.
۳.

بررسی تغییرات کاربری اراضی و اثرات آن بر فرسایش خاک؛ مطالعه موردی: شهرستان نمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش تغییرات کاربری اراضی Aras شهرستان نمین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات کاربری های مختلف و ارزیابی اثرات تغییرات کاربری ها بر فرسایش خاک، در شهرستان نمین می-باشد. در راستای دستیابی به اهداف این تحقیق، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره ی 2002 و 2024، تهیه شده است. در مرحله بعد لایه های اطلاعاتی سایر عوامل مؤثر برای فرسایش خاک شهرستان در محیط GIS تهیه گردید. ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از الگوریتم چند معیارARAS ، صورت پذیرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، بیشترین میزان مساحت در سال 2002 مربوط به مراتع ضعیف و زراعت دیم، به ترتیب با 71/493 و 91/209 کیلومتر مربع و در سال 2024، مربوط به مراتع ضعیف و مراتع دیمی به ترتیب با 62/422 و 93/271 کیلومترمربع می باشد. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش سال 2002 به ترتیب 05/15 و 46/22 درصد و طبق پهنه بندی فرسایش 2024 به ترتیب 92/15 و 04/25 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند. به طور کلی می توان وجود خاک فرسایش پذیر، وقوع بارندگی های شدید و دخالت عوامل انسانی از طریق تغییر کاربری، تخریب پوشش گیاهی، چرای بیش از حد، احداث جاده، شخم در جهت شیب و آبیاری نامناسب را از جمله عوامل عمده فرسایش و کاهش حاصلخیزی خاک درشهرستان نمین عنوان کرد.
۴.

شناسایی مناطق امیدبخش برای انرژی زمین گرمایی با استفاده از داده های ماهواره ای در منطقه سهند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنومالی حرارتی انرژی زمین گرمایی توازن انرژی در سطح زمین دمای سطح زمین سهند لندست 8

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
مناطق داری پتانسیل زمین گرمایی به طور طبیعی دارای شواهدی در سطح زمین هستند که در پروژه های اکتشاف انرژی زمین گرمایی برای مکان یابی اولیه آن ها استفاده می شود. هدف این پژوهش شناسایی مناطق مستعد زمین گرمایی سطحی با ترکیب دمای سطح  و جریان های انرژی حاصل از روش «سبال» با استفاده از داده های حرارتی سنجنده «TIRS» ماهواره لندست 8 در منطقه سهند استان آذربایجان شرقی واقع در شمال غرب کشور می باشد. برای این منظور، یک تصویر از داده های لندست 8 به تاریخ 25 سپتامبر 2022 مورد استفاده قرارگرفت و با استفاده از الگوریتم های تک باندی «جیمز- سوبرینو» و پنجره مجزا، نقشه دمای مشاهداتی سطح زمین به دست آمد. سپس تصویر حرارتی برآوردشده با استفاده از داده حرارتی سنجنده «SLSTR» ماهواره سنتینل 3 (أخذشده برای زمان گذر ماهواره های لندست از منطقه مورد مطالعه) با استفاده از تحلیل مدل رگرسیون خطی در محیط نرم افزار «TerrSet» اعتبارسنجی شد تا در ادامه فرآیند شناسایی منابع زمین گرمایی مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه با استفاده از الگوریتم توازن انرژی در سطح زمین (سبال) مقدار تشعشعات خالص دریافتی توسط سطح زمین (Rn)، انرژی خالص هدایت شده به زمین(G) و مقدار تابش جذب شده خورشیدی توسط سطح (Rsolar)، محاسبه گردید تا اثر تشعشعات خورشیدی از روی دمای مشاهداتی سطح به حداقل ممکن برسد. با ترکیب جریان های گرمایی حاصل از الگوریتم «سبال» با دمای مشاهداتی سطح، مناطق مستعد انرژی زمین گرمایی شناسایی و تعیین گردیدند. نتایج حاصل از نقشه نهایی نشان داد که پیکسل هایی در منطقه مورد مطالعه هستند که مستعد انرژی زمین گرمایی می باشند و وجود چشمه های آب گرم طبیعی در شهرهای مختلف استان آذربایجان شرقی به خصوص منطقه مورد مطالعه، احتمال وجود منابع زمین گرمایی را افزایش داده و تأییدگر این مطلب می باشد که منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل انرژی زمین گرمایی جهت اکتشاف منابع زمین گرمایی برخوردار است.
۵.

بررسی تغییرات پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوشش گیاهی شاخص گیاهی رشت لندست GEE

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
این پژوهش به بررسی تغییرات پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در شهرستان رشت طی سال های 2010، 2015، 2020 و 2024 پرداخته است. برای این منظور، از تصاویر ماهواره ای لندست و شاخص های متنوع گیاهی و آبی شامل NDVI، MNLI، MSR، SAVI، OSAVI، VARI، MNDWI، IPVI و EVI استفاده شده است. این داده ها در سامانهGoogle Earth Engine (GEE) پردازش شدند و نتایج با دقت بالا تحلیل گردیدند. تحلیل داده های پوشش گیاهی نشان داد که در مناطق تحت توسعه شهری و صنعتی، کاهش قابل توجهی در سلامت و تراکم پوشش گیاهی رخ داده است. به طور خاص، در نواحی شمالی و شرقی رشت، شاخص های NDVI و SAVI  نشان دهنده تخریب شدید پوشش گیاهی و تبدیل زمین های کشاورزی و جنگلی به مناطق مسکونی و صنعتی هستند. این تغییرات همچنین به کاهش کیفیت زیست محیطی منجر شده است. در تحلیل دمای سطح زمین، نتایج نشان داد که دما در مناطق شهری به دلیل کاهش پوشش گیاهی و افزایش زیرساخت های سخت مانند آسفالت و بتن، به طور قابل توجهی افزایش یافته است. پدیده جزیره حرارتی شهری به وضوح قابل مشاهده بود. میانگین دما از 6/17 تا 3/65 درجه سلسیوس در سال های مورد مطالعه متغیر بوده است. مناطق دارای پوشش گیاهی انبوه به دلیل تبخیر و تعرق بیشتر، دمای پایین تری را تجربه کرده اند، در حالی که مناطق فاقد پوشش گیاهی و دارای زیرساخت های سخت، دماهای بالاتری نشان دادند. این پژوهش بر اهمیت استفاده از شاخص های گیاهی و آبی برای پایش تغییرات محیط زیستی تأکید دارد. یافته ها می توانند مبنای بهبود برنامه ریزی های مدیریتی برای حفاظت از منابع طبیعی، کاهش اثرات منفی توسعه شهری و صنعتی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان منطقه باشند. علاوه بر این، نتایج بر اهمیت پایش مستمر پوشش گیاهی و دمای سطح زمین برای شناسایی مناطق بحرانی و تدوین راهکارهای مناسب تأکید می کنند.
۶.

برآورد رسوب معلق در حوضه آبریز قره سو استان اردبیل با استفاده از مدل های شبکه عصبی مصنوعی RBF و MLP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه عصبی مصنوعی روش RBF روش MLP قره سو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۸۸
فرسایش به وسیله آب، جدی ترین شکل تخریب زمین در بسیاری از نقاط جهان به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک است که در آن میزان تشکیل خاک معمولاً کمتر از میزان فرسایش آن می باشد. در این تحقیق کارایی مدل های شبکه عصبی مصنوعی به دو روش تابع شعاع محور(RBF) و پرسپترون چند لایه(MLP) در تخمین رسوب معلق در حوضه قره سو استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از داده های 3834 رسوب روزانه ثبت شده مربوط به دوره آماری سال 1350 تا 1399 استفاده شد. به منظور بررسی همبستگی بین متغیرها برای ورود به عملیات مدلسازی از روش همبستگی پیرسون استفاده گردید و جهت پیش بینی و مدلسازی رسوب در حوضه موردنظر از مدل شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که انتخاب تعداد 3 نرون در لایه پنهان با داده های ارزیابی، آموزش و جدانگه داشته شده به ترتیب با مقادیر 2618، 701 و 515 برای مدل RBF و تعداد 8 نرون در لایه پنهان با داده های ارزیابی، آموزش و جدانگه داشته شده به ترتیب با مقادیر 2592، 709 و 533 برای مدل MLP، بیشترین دقت پیش بینی را دارا می باشند. بطوریکه دقت پیش بینی در مدل RBF با ضریب همبستگی 941/0R2= و 002/65RMSE= و در مدل MLP با ضریب همبستگی 917/0R2= و 244/88RMSE= می باشد. با توجه به مشکلات اندازه گیری رسوبات بار کف و اریب زیاد ناشی از محاسبه بار بستر به عنوان درصدی از بار معلق، می توان توصیه نمود که از مدل شبکه عصبی مصنوعی RBF به عنوان یک روش قدرتمند، سریع و با دقت بالا برای تخمین رسوب استفاده شود. همچنین نتایج حاضر ضمن معرفی عوامل تاثیرگذار بر میزان تولید رسوب در حوزه مورد مطالعه ، می تواند برای برآورد رسوب به مناطق فاقد آمار تعمیم داده شود.
۷.

برآورد و ارزیابی خطر فرونشست زمین در محدوده حریم شهری استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساوجبلاغ فرونشست تداخل سنجی راداری پهنه بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۷۳
فرونشست زمین به پایین رفتن تدریجی یا ناگهانی سطح زمین در اثر عوامل مختلفی از قبیل فعالیت های تکتونیکی، استخراج معادن، میادین نفت و گاز و برداشت بی رویه آب زیرزمینی اطلاق می شود. در استان البرز نیز روند رو به رشد جمعیت و مهاجرت در سال های اخیر بر افزایش تقاضا و حجم برداشت آب از سفره های آب زیرزمینی افزوده، لذا با افت شدید سطح آب های زیرزمینی در معرض فرونشست می باشد. در این پژوهش ابتدا ارزیابی فرونشست با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری و در ادامه، نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره در بازه زمانی 2016 و 2023 اقدام گردید. نتایج استخراج اطلاعات با تکنیک تداخل سنجی نشان داد میانگین میزان فرونشست در محدوده حریم شهری شهرستان های ساوجبلاغ و کرج و نظرآباد و چهارباغ و فردیس، مقدار بین 15 الی 320 میلی متر می باشد. که با مشاهدات صورت گرفته بیشترین میزان فرونشست در بخش شرقی و سپس در بخش جنوبی و جنوب غرب است. با توجه به نتایج برآورد شده از پهنه بندی خطر فرونشست؛ معیارهای افت سطح آب، کاربری اراضی، شیب و زمین شناسی، به ترتیب با ضریب وزنی 16127/0، 141875/0، 130145/0 و128474/0 مهم ترین عوامل در ایجاد خطر فرونشست در محدوده مطالعاتی بوده که به ترتیب 31 و 23 درصد از محدوده، دارای احتمال خطر بسیار زیاد و زیاد می باشد.
۸.

بررسی تغییرات پوشش جنگلی حوضل آبخیز قلعه رودخان فومن و اثرات آن بر فرسایش حوضه با استفاده از طبقه بندی شی گرا و الگوریتم چند معیاره ماباک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک تغییرات کاربری ماباک روش شی گرا قلعه رودخان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
فرسایش خاک یک خطر جهانی است که به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات اراضی و به ویژه تخریب و تغییرجنگل ها، از عوامل مهّم دخیل در افزایش پتانسیل رخداد آن می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی اثر تغییرات پوشش جنگلی، بر فرسایش خاک در حوضه قلعه رودخان فومن، واقع در استان گیلان می باشد. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره 1371 و 1402، تهیه شد. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر دخیل در فرسایش منطقه و تهیه لایه های اطّلاعاتی هر معیار در GIS، ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با استفاده از روش کرتیک انجام گردید. در نهایت؛ تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چند معیاره ماباک انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه حاکی از این امر هست که بیشترین مساحت کاربری در سال 1371 مربوط به پوشش جنگلی با وسعت 17/222 کیلومترمربع می باشد که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. به علاوه نتایج نشان داد، کاربری مناطق مسکونی بیشترین تغییر را در 30 سال گذشته داشته است، مساحت این کاربری در سال 1371، حدود 01/33 کیلومترمربع بوده که در سال 1402 به مقدار 18/60 کیلومترمربع افزایش پیدا کرده است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقه با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 92/98 و 19/118 کیلومترمربع در سال 1371 به 39/132 و 94/119 کیلومترمربع در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. می توان اذعان داشت، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق کشاورزی، مراتع و اراضی مسکونی و همچنین، تجاوز به حریم و بستر رودخانه به صورت تغییرات کاربری رودخانه به کشاورزی و مسکونی، در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه بیشترین نقش را داشته است.
۹.

آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در بازه زمانی 2013-2024 با استفاد از پردازش تصاویر لندست 8 و تحلیل اثرات آن (مطالعه موردی: شهر میاندوآب)

کلیدواژه‌ها: مدیریت پایدار سرزمین سنجش از دور الگوریتم بیشینه احتمال توسعه مناطق شهری میاندوآب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
زمینه و هدف: تحلیل تغییرات کاربری اراضی به عنوان یکی از شاخص های کلیدی تعامل انسان و محیط، برای مدیریت پایدار منابع و برنامه ریزی های منطقه ای امری ضروری است. این پژوهش با هدف تحلیل و آشکارسازی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی در شهرستان میاندوآب طی بازه زمانی ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۴ با استفاده از الگوریتم بیشینه احتمال و داده های سنجش از دور انجام شده است. روش شناسی: در این تحقیق، داده های مورد استفاده شامل تصاویر ماهواره ای لندست ۸ برای سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۲۴ بوده است. این تصاویر پس از انجام پیش پردازش های رادیومتریک و هندسی، با استفاده از الگوریتم طبقه بندی نظارت شده بیشینه احتمال (MLC) به نقشه های کاربری اراضی تبدیل شدند. در این فرآیند، هشت کلاس کاربری شامل مناطق ساخته شده، خاک، جاده ها، مزارع، باغات، آب، نمک زارها و خاک های شور شناسایی و استخراج گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج ارزیابی صحت طبقه بندی در سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۲۴ نشان داد که دقت کلی به ترتیب ۹۴.۰۷% و ۹۴% بوده است که بیانگر عملکرد قابل قبول و دقت بالای الگوریتم طبقه بندی است. تحلیل تغییرات کاربری اراضی نشان می دهد که در این دوره، مزارع از ۳۱۸۳ هکتار در سال ۲۰۱۳ به ۴۹۶۳ هکتار در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته و مناطق ساخته شده نیز به ۱۸۴۹ هکتار گسترش یافته اند. در مقابل، بیشترین کاهش مربوط به کلاس های باغات و خاک بوده است. این تغییرات ناشی از ترکیبی از عوامل انسانی (توسعه شهری و کشاورزی) و اقلیمی (خشکسالی و کاهش منابع آبی) می باشد. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان ابزاری کاربردی برای برنامه ریزی کاربری اراضی و مدیریت پایدار منابع طبیعی در منطقه میاندوآب مورد استفاده قرار گیرد.
۱۰.

پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در جاده ماسال به گیلوان با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی زمین لغزش شبکه عصبی یادگیری ماشین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
زمین لغزش به عنوان یکی از خطرناک ترین مخاطرات طبیعی در نواحی کوهستانی همواره تأسیسات انسانی به ویژه جاده ها و محورهای ارتباطی را تهدید می کند و رخداد آن خسارات جانی و مالی بسیاری را همراه دارد لذا مطالعه و شناخت این مخاطره در جهت پهنه بندی خطر وقوع آن امری ضروری است. هدف از این پژوهش پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در جاده ماسال به گیلوان با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی می باشد. الگوریتم شبکه عصبی جزوه یکی از بهترین مدل های یادگیری ماشینی شناخته می شود که در عین سادگی توانایی حل مسائل پیچیده در امر پیش بینی و طبقه بندی را دارد. لذا در این جهت برای پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش 9 عامل تأثیرگذار به ترتیب: 1- زمین شناسی 2-پوشش گیاهی 3- شیب 4- کاربری اراضی 5- فاصله از جاده 6-جهت شیب 7- ارتفاع 8- فاصله از گسل 9- فاصله از رودخانه استفاده شده است. بنابراین داده ها بعد از تهیه و پیش پردازی وارد نرم افزار متلب 2018 شده و مدل سازی الگوریتم شبکه عصبی با 9 نورون ورودی 8 نورون میانه و 1 نورون خروجی طراحی و اجراشده و نتایج نشان داد که چهار عامل که بیش ترین ارزش وزنی را داشته به ترتیب مربوط به لایه های شیب با مقدار 24/0 درصد، پوشش گیاهی با مقدار 17/0 درصد، عامل فاصله از گسل با مقدار 14/0 درصد، زمین شناسی با مقدار 11/0 می باشد. و صحت سنجی نهایی از خروجی با استفاده از نمودار ROC نشان داد که مقدار AUC عدد 854/0 در بخش آموزش و 971/0 در بخش تست شبکه هر دو در حالت بسیار مطلوب قرار دارند و میزان خطا بسیار پایین است.
۱۱.

بررسی تغییرات ارتفاعی سطح زمین با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری SBAS در بخشی از شهرستان سراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تداخل سنجی راداری تکنیکSBAS نرخ فرونشست آب زیرزمینی زلزله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۰
جابه جایی زمین یکی از بارزترین آثار نامحسوس مخاطره ی طبیعی زلزله شناخته می شود. در مطالعه حاضر از تکنیک تداخل سنجی راداری (SBAS) با استفاده از تصاویر سنتیل 1 (2018 الی 2021) جهت برآورد جابجائی و از تصویر لندست 8 سال 2018 جهت استخراج طبقات کاربری اراضی در قسمتی از شهرستان سراب استفاده شده است. همچنین داده های اخذ شده از سازمان آب منطقه ای جهت بررسی وضعیت آب های زیرزمینی در ارتباط با فرونشست ناشی از جابجایی استفاده شده است. طبق یافته ها و بررسی نقشه کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه، فرونشست در نقاط مختلف قابل مشاهده است و در اطراف مناطق کشاورزی و مراتع به 9 سانتی متر در سال نیز می رسد. همچنین در بعضی نقاط میزان بالاآمدگی تا 12 سانتی متر برآورد شده است. بررسی وضعیت سفره ها نشان دهنده ی افت سطح آب های زیرزمینی در اکثر ایستگاه ها بخصوص افت ناگهانی از ابتدای سال 98 می باشد. با توجه به اینکه رابطه ی مستقیم برداشت از آب های زیرزمینی و پدیده ی فرونشست کاملا اثبات شده است؛ ولی بعد از زلزله 5.9 ریشتری آبان 1398 تغییرات ناگهانی در وضعیت فرونشست منطقه رخ داده است. بنابراین بنظر می رسد جابجایی منطقه، بیشتر تحت تاثیر زلزله باشد.
۱۲.

ارزیابی پتانسیل آب زیرزمینی در دشت خرم آباد بر اساس شبکه های عصبی کانولوشن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی شبکه عصبی آب زیرزمینی دشت خرم آباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۰
امروزه به دلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، بهره برداری بی رویه، خشکسالی ها بهره برداری از آب های زیرزمینی چندین برابرشده است. بنابراین تشخیص مناطق دارای آب زیرزمینی به عنوان یکی از منابع مهم برای تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی، صنایع مختلف به خصوص  از موارد مهم و ضروری در مدیریت منابع آب محسوب می شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و پهنه بندی مناطق دارای آب زیرزمینی در دشت خرم آباد واقع در استان لرستان با استفاده از روش شبکه عصبی کانولوشن است. بدین منظور ابتدا از طریق بازدیدهای میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط منطقه، نه عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، بارش، لیتولوژی و کاربری اراضی، خاک به عنوان عوامل مؤثر بررسی و انتخاب شدند و  نقشه آن ها در محیط ArcGisتهیه شدند. درروش کانولوشن تعداد نمونه ها به عنوان نسبت بین مجموعه آموزشی و مجموعه آزمایشی70:30 تعیین شد و چارچوب شبکه عصبی کانولوشن به عنوان 2 لایه کانولوشن و 2 لایه ادغام، 2 اتصال کامل استفاده شد. لایه ها و در نهایت لایه sigmoid برای در طبقه بندی از هسته کانولوشن 3 3، تابع Relu به عنوان تابع فعال سازی و تابع آنتروپی متقاطع به عنوان تابع زیان استفاده شد. نقشه های به دست آمده در 5 کلاس طبقه بندی شد. هم چنین برای اعتبارسنجی نتایج مدل از ماتریس کانفیوزن استفاده شد.30 درصد از داده های واقعی برای ارزیابی استفاده شد که منجر به دقت کلی92 درصد شد، یعنی مدل توانسته 92درصد داده ها را آب زیرزمینی و93درصد عدم آب زیرزمینی رو به درستی تشخیص دهد. تجزیه و تحلیل نقشه پتانسیل آب زیرزمینی مدل شبکه عصبی کانولوشن نشان می دهد که حدود 57 درصد منطقه در شرایط کم آب زیرزمینی و43درصد منطقه در شرایط خوب آب زیرزمینی قرار دارد.
۱۳.

تحلیل فضایی تاب آوری مناطق شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل فضایی تاب آوری اجتماعی زلزله مناطق شهری شهر کرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۵
گسترش جمعیت شهرنشینی به بیش از دو سوم جمعیت جهان تا سال ۲۰۵۰ ازیک طرف و پیش بینی رشد ریسک مخاطرات طبیعی در آینده از طرف دیگر، لزوم توجه مدیران، برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری را به مسئله تاب آوری بیشتر جوامع در مواجهه با مخاطرات طبیعی به نمایش می گذارد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، تحلیل فضایی تاب آوری مناطق شهری در برابر زلزله در شهر کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر کرمانشاه است که با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است و از روش های توصیف فراوانی ابعاد و گویه ها و آزمون های تی تک نمونه ای، فریدمن و کروسکال والیس و روش CV جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های نشان می دهد؛ تاب آوری شهر کرمانشاه در همه شاخص ها (آگاهی، دانش، مهارت، نگرش و سرمایه اجتماعی ) در حد متوسط است ، همچنین شاخص نگرش بیشترین اهمیت را در تاب آوری داشته است و شاخص های؛ آگاهی، سرمایه اجتماعی، دانش و مهارت در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج آزمون کروسکال والیس هم نشان می دهد، تفاوت معنادار بین مناطق هشت گانه در کلانشهر کرمانشاه از لحاظ کل شاخص های تاب آوری وجود دارد و اینکه وضعیت مناطق هشت گانه در یک سطح نمی باشند. در بین شاخص ها بیشترین نابرابری مربوط به شاخص آگاهی و کمترین مربوط به شاخص سرمایه اجتماعی است. در کل تحلیل فضایی تاب آوری در شهر کرمانشاه در حد متوسط و در بین مناطق تفاوت وجود دارد.
۱۴.

ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین با استفاده از مدل دینامیکی

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم مدل دینامیکی شهرستان هشتجین ژئوسایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
زمینه و هدف: گردشگری، به ویژه ژئوتوریسم، به عنوان شاخه ای نوین با تمرکز بر پدیده های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی، نقش مهمی در توسعه پایدار، حفاظت محیطی و ارتقای اقتصادی مناطق ایفا می کند. ایران با تنوع بالای منابع طبیعی، ظرفیت بالایی در این زمینه دارد. شهرستان هشتجین در جنوب اردبیل با ویژگی های شاخص طبیعی، یکی از مناطق مستعد ژئوتوریسم است که تاکنون به طور جامع ارزیابی نشده است. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی ژئوسایت های منطقه و تحلیل شاخص های ارزیابی ژئوتوریسم در چارچوب مدل دینامیکی انجام گرفته است. روش شناسی: در این پژوهش، ابتدا پنج ژئوسایت منتخب در شهرستان هشتجین جهت تحلیل و ارزیابی انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان حوزه جغرافیای طبیعی و گردشگران بازدیدکننده از منطقه است که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، ۱۵ کارشناس و ۳۰ گردشگر (در مجموع ۴۵ نفر) برای پاسخ گویی به پرسشنامه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، و نرم افزار ArcGIS  بود. تحلیل داده ها بر اساس مدل دینامیکی هادزیک و از طریق محاسبه سه شاخص اصلی شامل ارزش علمی، ارزش های مازاد و میزان آسیب پذیری ژئوسایت ها انجام گرفت. نتایج و یافته ها: نتایج نشان داد که توان ژئوتوریستی کوه آق داغ و رودخانه قزل اوزن به ترتیب با امتیاز 0076/73 و 303/64 توانمندی ژئوتوریستی بالایی نسبت به سایر ژئوسایت ها در این شهرستان دارند. هم چنین آبشار دیز با امتیاز 9839/38  ، آبگرم زاویه جعفرآباد 1518/38 و آبشار نوده با امتیاز 014/33 به ترتیب در رده های سوم تا پنجم قرار گرفته اند. کوه آق داغ از نظر ارزیابی کیفی در دسته "خیلی خوب" و رودخانه قزل اوزن در دسته "خوب" و سه ژئوسایت دیگر در دسته "متوسط" قرار گرفته اند. هم چنین بر اساس نتایج به دست آمده، مشخص شد که میزان آسیب پذیری رودخانه قزل اوزن با امتیاز 5/5 بیشتر از سایر ژئوسایت ها است، درحالی که کوه آق داغ با امتیاز 10 کمترین آسیب پذیری را نسبت به سایر ژئوسایت ها دارد. نتایج پژوهش نشان داد که ژئوسایت های هشتجین، به ویژه کوه آق داغ و رودخانه قزل اوزن، از پتانسیل بالایی برای توسعه ژئوتوریسم برخوردارند. با وجود مزایای ارزیابی به روش مدل دینامیکی، چالش هایی مانند ضعف زیرساخت ها و آسیب پذیری بالا در برخی مناطق نیازمند مدیریت هدفمند است. در همین راستا، راهکارهایی نظیر معرفی رسمی منطقه به عنوان یک ژئوسایت، مستندسازی دقیق، و طراحی مدل های بومی سازی شده پیشنهاد می شود.
۱۵.

ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین با استفاده از مدل کوبالیکوا

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم مدل کوبالیکوا شهرستان هشتجین ژئوسایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
زمینه و هدف: گردشگری یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصادی و اجتماعی در جوامع مختلف است و با تأثیرگذاری بر انتقال سرمایه و گردش مالی، نقشی کلیدی در رشد اقتصاد جهانی ایفا می کند. ایران با دارا بودن ظرفیت های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی منحصربه فرد، پتانسیل بالایی برای توسعه ژئوتوریسم دارد؛ اما این حوزه همچنان در مراحل ابتدایی رشد قرار دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین در جنوب استان اردبیل انجام شد. روش شناسی: در این پژوهش، پس از انتخاب پنج ژئوسایت در این شهرستان برای تحلیل و ارزیابی، از ابزارهایی مانند پرسشنامه، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، و نرم افزار ArcGIS استفاده شد. در نهایت، با بهره گیری از مدل کوبالیکوا، توانمندی این ژئوسایت ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج و یافته ها: نتایج نشان داد که رودخانه قزل اوزن با امتیاز ۲۵/۱۱ و کوه آق داغ با امتیاز ۱۵/۱۰، بالاترین رتبه ها را کسب کرده و در فصول گردشگری، بیشترین جذب گردشگر را دارند. در مقابل، ژئوسایت های آبشار دیز (۵/۶)، آبشار نوده (۱۵/۵) و آبگرم زاویه جعفرآباد (۸۵/۴)، رتبه های پایین تری را به خود اختصاص دادند. تحلیل معیارها حاکی از آن است که ارزش افزوده با ۳۱ درصد، بیشترین اهمیت و ارزش اقتصادی با ۷ درصد، کمترین اهمیت را داشته است. با این حال، وضعیت اقتصادی ژئوسایت ها چندان مطلوب ارزیابی نمی شود. کاستی هایی مانند کمبود زیرساخت ها و توزیع نامناسب امکانات، مانع دستیابی این شهرستان به رتبه های بالای توانمندی ژئوتوریستی شده است. تقویت نقاط قوت، رفع نقاط ضعف زیرساختی، آموزش و آگاهی بخشی به جوامع محلی، و ایجاد برنامه های تبلیغاتی می تواند بهبود چشمگیری در وضعیت ژئوتوریسم منطقه ایجاد کند. همچنین، همکاری میان نهادهای دولتی و بخش خصوصی در سرمایه گذاری های گردشگری می تواند نقش مؤثری در بهره برداری بهینه از ظرفیت های طبیعی و تاریخی این شهرستان ایفا نماید.
۱۶.

شناسایی و پهنه بندی مناطق مستعد وقوع مخاطره زمین لغزش در شهرستان گرمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش پهنه بندی Aras شهرستان گرمی شمال غرب ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۵۲
یکی از انواع فرآیندهای دامنه ای که هرساله موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در بسیاری از نقاط ایران و جهان می شود، پدیده زمین لغزش است. افزایش جمعیت و گسترش سکونتگاه های انسانی در نواحی کوهستانی، مشکل بودن زمان پیش بینی وقوع زمین لغزش و متعدد بودن عوامل موثر در رخداد این پدیده، ضرورت پهنه بندی خطر زمین لغزش را آشکار می سازد. شناسایی عوامل موثر در وقوع این پدیده و پهنه بندی خطر آن، یکی از روش های اساسی و کاربردی جهت دست یابی به راهکارهای پش بینی، کنترل و پایش آن می باشد. با استفاده از مطالعات میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور پژوهش ها و مطالعات صورت گرفته در این زمینه و همچنین بررسی شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه 9 عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راههای ارتباطی ،کاربری اراضی و بارش به عنوان عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش بررسی شد. لذا، هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر زمین لغزش در شهرستان گرمی و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده نزدیک درگیر زمین لغزش خواهند شد. در این پژوهش نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم  چند معیاره Aras درمحیط نرم افزار  Edrisiاقدام گردید و با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر زمین لغزش؛ معیارهای کاربری اراضی، شیب، زمین شناسی به ترتیب با ضریب وزنی 187/0، 152/0، 152/0 و 142/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطرزمین لغزش محدوده مطالعاتی بوده و به ترتیب 99/361 و 32/450 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیارزیاد و زیاد می باشد. در نهایت می توان گفت مهم ترین عامل اصلی دخیل در افزایش مقدار و پتانسیل زمین لغزش در شهرستان گرمی، تغییر کاربری اراضی و افزایش زمین های کشاورزی و چراگاه های دامی می باشد. 
۱۷.

ارزیابی پتانسیل فرسایش خاک در سطح حوضه آبریز فیروزآبادچای با استفاده از شاخص های ژئومورفیک و منطق فازی

کلیدواژه‌ها: فرسایش ژئومورفولوژی GIS منطق فازی حوضه فیروزآبادچای اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
فرسایش خاک جزو مهم ترین فرایندهای ژئومورفولوژیکی سطح زمین به شمار می رود که با دخالت انسان آهنگ پرشتابی به خود گرفته است. این فرایند باعث خسارت های متعدد نظیر از بین رفتن خاک های حاصلخیز، تخریب زیرساخت ها و پر شدن سدها می شود. در ارزیابی فرسایش خاک می بایست فاکتورهای متعددی به صورت ترکیبی و یکپارچه استفاده شوند. در این رابطه، در حوضه های فاقد آمار یا با آمار محدود می توان از مجموعه ای از شاخص های ژئومورفولوژیکی در ترکیب با سایر شاخص ها استفاده کرده و پتانسیل فرسایش را مورد ارزیابی قرار داد. در پژوهش حاضر پتانسیل فرسایش حوضه آبریز فیروزآبادچای واقع در استان اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این رابطه از تعداد 13 شاخص عمدتا ژئومورفولوژیکی استفاده شد. به منظور ترکیب و روی هم گذاری لایه ها از منطق فازی در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده گردید. نتایج نشان دهنده پتانسیل بالای فرسایش خاک در سطح حوضه آبریز فیروزآباد می-باشد. عوامل متعددی در فرسایش پذیری خاک های حوضه موثرند که در این زمینه می توان به رخنمون وسیع سازندهای آبرفتی کواترنری، مارن های ژیپس دار، لاهار و خاکسترهای آتشفشانی، پوشش گیاهی ضعیف، غلبه شیب های تند، تراکم زهکشی بالا و وجود آبراهه های متعدد، مقادیر بالای عدد ناهمواری و دامنه های طولانی اشاره نمود. در پهنه هایی از حوضه مطالعاتی که چندین فاکتور موثر بر فرسایش از شرایط مساعدی برخوردارند میزان فرسایش تشدید شده است. در این رابطه، می توان به زیرحوضه های مرکزی حوضه مطالعاتی اشاره نمود که به دلیل وجود سازندهای آبرفتی و مارنی، پوشش گیاهی ضعیف، شیب زیاد، تراکم زهکشی بالا و چندین عامل دیگر جزو پهنه های بحرانی حوضه به شمار می روند.
۱۸.

بررسی روابط کمی بین پوشش جنگلی و متغیرهای هیدروژئومورفیک در حوضه های آبخیز تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگل دبی آب دبی رسوب همبستگی تالش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
پژوهش حاضر با هدف شناخت روابط پوشش جنگلی با متغیرهای دبی جریان و دبی رسوب در حوضه های منطقه تالش انجام گرفت. این پژوهش در سه مرحله انجام گرفت: الف تحلیل آمار توصیفی متغیرها ب- کشف تغییرات مکانی پوشش جنگلی ج- تحلیل آماری روابط پوشش جنگلی با دبی اب و رسوب. نتایج اولیه نشان داد که بیشترین آبدهی و رسوبدهی در حوضه های بزرگ رخ داده است. همچنین، میزان پوشش جنگلی حوضه های کوچک شمالی بیشتر از حوضه های بزرگ جنوبی است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که روابط معنی داری بین درصد پوشش جنگلی و دبی جریان حوضه ها وجود داشت. ضرایب همبستگی به ترتیب برای دبی های متوسط، بیشینه و کمینه برابر با 57/0-، 58/0-، 46/0- بوده و حکایت از نقش مشخص و مثبت جنگل در جلوگیری از رواناب های سریع و فرساینده داشت. در مقابل، روابط میان درصد پوشش جنگلی و رسوبدهی در حوضه های مورد مطالعه معنی داری نبوده و ضرایب همبستگی حاصل برای رسوبدهی متوسط، بیشینه و کمینه به ترتیب برابر با 07/0-، 05/0-، 06/0- حاصل شد که نشانگر رابطه ضعیف همبستگی میان این دو متغیر بود. با این حال، عمل تفکیک حوضه ها به صورت حوضه های بزرگ (مساحت بالای 100 کیلومترمربع) و کوچک (مساحت کمتر از 100 کیلومترمربع) باعث شد تا روابط همبستگی میان پوشش جنگلی و رسوبدهی حوضه ها علی-رغم غیرمعنی دار بودن، بهبود یابد، به طوری که ضرایب همبستگی در حوضه های کوچک برای رسوبدهی متوسط، بیشینه و کمینه به ترتیب برابر با 656/0-، 606/0-، 339/0 حاصل شد. با توجه به روابط معنی-دار حاصل، امکان ارائه معادلات رگرسیونی پیش بین از دبی متوسط و دبی بیشینه ماهانه حوضه ها بر اساس درصد پوشش جنگلی آن ها میسر شد. به علاوه چنین نتیجه گرفته شد که حوضه های کوچک، انعکاس ملموس تر و سریع تری از فرایندهای تولید و انتقال رسوب در داخل حوضه های آبخیز به دست داده و نمایانگر بهتری از روابط بین پوشش گیاهی و رسوبدهی هستند.
۱۹.

بررسی تغییرات کاریری اراضی با استفاده از تکنیک شی گرا و پیکسل پایه (مطالعه موردی: حوضه فیروز آباد خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شی گرا ماشین بردار پشتیبان نزدیکترین همسایه کاربری اراضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۵۰
از جمله شروط مهم برای بهره برداری بهینه از زمین، دستیابی به اطلاعاتی در ارتباط با الگوهای کاربری اراضی و تغییرات آن در طول زمان می باشد. کاربری اراضی، معمولا بر اساس استفاده انسان از زمین، با تأکید بر نقش کاربردی زمین در فعالیت های اقتصادی تعریف می شود .امروزه فناوری سنجش از دور به عنوان عنصر اصلی در پایش کاربری اراضی به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر استخراج نقشه های کاربری اراضی سال های 2000 و 2021 در منطقه فیروز آباد خلخال و بررسی تغییرات ایجاد شده در بازه ی زمانی مورد مطالعه در منطقه با استفاده از تصاویر سنجنده های ETM و OLIماهواره ی لندست می باشد. همچنین بررسی قابلیت روش های پیکسل پایه و شی گرا جهت طبقه بندی کاربری اراضی هدف دیگر این مطالعه است. در پژوهش حاضر برای طبقه بندی کاربری اراضی از الگوریتم نزدیکترین همسایه تکنیک شیءگرا و روش ماشین بردار پشتیبان الگوریتم پیکسل پایه استفاده شده است. سپس برای صحت سنجی این دو روش، صحت کلی و ضریب کاپا استخراج شد نتایج این ارزیابی نشان دهنده ی دقت بالای روش شی گرا در استخراج طبقات کاربری اراضی می باشد. براساس نتایج حاصله از آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در دوره زمانی مورد مطالعه، بیشترین میزان تغییرات اتفاق افتاده مربوط به کاربری مرتع خوب به مرتع ضعیف با مقدار 72/51 کیلومتر مربع و بعد آن جنگل به مرتع خوب با مقدار 11/30 است و کمترین تغییرات مربوط به کاربری مرتع به آب با مقدار 03/0 کیلومتر مربع می باشد. دلایل این تغییرات افزایش جمعیت، چرای بی رویه دام، استفاده نادرست و غیرقاونی از اراضی مختلف می باشد. استفاده از پارامترهایی بیشتری نظیر مقیاس، شکل، فشردگی، رنگ، بافت، معیار نرمی و الگو، برای طبقه بندی کاربری اراضی در تکنیک شیءگرا می توان به عنوان نوآوری مطالعه ی حاضر مد نظر قرار داد.
۲۰.

تحلیل کاربری اراضی و اثرات آن بر تغییرات دمای سطح زمین،مطالعه موردی: شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصاویر لندست طبقه بندی شیءگرا کاربری اراضی دمای سطح زمین خودهمبستگی فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
در این پژوهش به بررسی تغییرات کاربری اراضی با دمای سطح زمین و خودهمبستگی فضایی با استفاده از شاخص موران و لکه های داغ جزیره حرارتی شهرستان کرج پرداخته شده است . بدین منظور از تصاویر ماهواره ای لندست و سنجنده های (TM-OLI) سال های 2000 - 2018 بهره گرفته شد . ابتدا تصاویر مربوطه اخذ و پیش پردازش های لازم اعمال شد . سپس طبقه بندی با استفاده از روش شیءگرا و الگوریتم نزدیک ترین همسایگی صورت گرفت و دمای سطح زمین با الگوریتم های پنجره مجزا و تک باندی استخراج شد . نتایج نشان داد که زمین بایر در سال 2000 و 2018 به ترتیب با مقادیر 46 - 44 (درجه سانتی گراد)، دارای بیش ترین دما می باشند که من اطق بایر حاشیه شهر به دلیل عدم وجود پوشش گیاهی، ظرفیت بالای جذب گرما توسط خاک لخت، دم ای س طح زم ین بالایی را دارا می باشند و کاربری مناطق آبی در سال 2000 و 2018 به ترتیب مقادیر 38 - 25 (درجه سانتی گراد) را به خود اختصاص داده اند که آب گرمای بیش تری را دفع و دارای دمای پایین تری می باشد . همچنین نتایج نشان داد رابطه قوی بین کاربری اراضی و دما وجود دارد . سپس نتایج حاصل از تحلیل خودهمبستگی فضایی با شاخص های موران جهانی نشان داد که داده های دمای سطح زمین شهرستان کرج دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده است . در نهایت با استفاده از شاخص تحلیل لکه های داغ خوشه های گرم و سرد دمای سطح زمین شهرستان کرج استخراج شد . تحلیل لکه های داغ تأییدی آشکار بر متمرکز شدن و خوشه ای شدن دمای سطح زمین شهرستان کرج در فضا با افزایش دوره زمانی بوده است .

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان