تحلیل شبکه اجتماعی هم نویسندگی کتب اعضای هیئت علمی رشته علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختار شبکه اجتماعی هم نویسندگی کتب اعضای هیئت علمی رشته علوم تربیتی دانشگاه های دولتی شهر تهران انجام گردید. در این پژوهش از رویکرد علم سنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کتب منتشرشده اعضای هیئت علمی رشته علوم تربیتی دانشگاه های دولتی شهر تهران است که توسط سازمان های انتشاراتی چاپ گردیده و در سایت خانه کتاب نمایه شده است. با روش نمونه در دسترس 643 کتاب بررسی شد. در این پژوهش ابتدا به بررسی الگوهای هم نویسندگی در کتب اعضای هیئت علمی رشته علوم تربیتی پرداخته و سپس با رویکرد علم سنجی به مطالعه ساختار شبکه هم نویسندگی با استفاده از شاخص های کلان چگالی یا تراکم، ضریب خوشه بندی، قطر شبکه ، اتصال و میانگین فاصله پرداخته شد و برای بررسی عملکرد هر یک از اعضا از شاخص های خرد مرکزیت درجه، بینیت، نزدیکی و بردار ویژه استفاده گردید. بررسی الگوهای هم نویسندگی بین اعضای هیئت علمی نشان داد که بیشترین میزان هم نویسندگی در بین جامعه مورد مطالعه به صورت 231 مورد دونویسندگی (36 درصد)، 104 مورد به صورت سه نویسندگی (16 درصد) ، 32 مورد به صورت چهارنویسندگی (5 درصد)، 46 مورد به صورت پنج نویسندگی و بیشتر (7 درصد) بوده است. سهم تک نویسندگی در این بین 230 مورد (36 درصد) گزارش شده است. به بیان دیگر 64 درصد کتاب ها به صورت مشارکتی منتشرشده است. شبکه هم نویسندگی کتب اعضای هیئت علمی رشته علوم تربیتی از تعداد 106 گروه و 100 پیوند تشکیل شده است. همچنین بررسی شاخص های کلان شبکه اجتماعی هم نویسندگی در جامعه مورد مطالعه نشان دهنده آن است که این ساختار، به دلیل چگالی کم آن از انسجام پایینی برخوردار بوده و شبکه هم نویسندگی کتب اعضای هیئت علمی علوم تربیتی، شبکه ای گسسته و دارای روابط بسیار کم میان گروه های مختلف است. تحلیل شاخص های خرد نشان می دهد که با توجه به شاخص مرکزیت افرادی چون محمود مهرمحمدی، کوروش فتحی واجارگاه و محمد عطاران و خسرو باقری، از جایگاهی برجسته و میزان نفوذ و قدرت آن ها در شبکه، نسبت به سایر اعضا، بالاتر بوده و دارای بیشترین قدرت تأثیرگذاری علمی هستند و این افراد به نوعی جریان اطلاعات در شبکه را کنترل می کنند.