مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
زنان روستایی
منبع:
زن و جامعه سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
217 - 236
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی گرایش زنان روستایی به اشتغال پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، زنان روستایی 15- 64 سال ساکن در روستاهای شهرستان نجف آباد بود که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برآورد شد و 180 نفر از زنان روستایی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. در این مطالعه، ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که برای روایی ابزار تحقیق، از روش اعتبار محتوایی استفاده گردید و مورد تأیید اساتید دانشگاه تهران قرار گرفت و پایایی آن با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (8/0<α) تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد، گرایش به اشتغال بیش از نیمی از زنان روستایی متوسط رو به بالا بود. هم چنین یافته ها نشان داد که بین میزان گرایش گروه های مختلف زنان روستایی به اشتغال بر اساس وضعیت تأهل، عضویت در نهادهای روستا، دریافت وام، وضعیت اشتغال تفاوت معنی دار وجود نداشت. نتایج تحقیق هم چنین حاکی از آن بود که بین میزان مطالعه در روز و نیز نظر همسر/پدر نسبت به اشتغال زن و گرایش زنان روستایی به اشتغال، رابطه ی مثبت معنی دار و بین میزان مرد سالاری در خانواده و گرایش زنان روستایی به اشتغال، رابطه ی منفی معنی دار وجود داشت؛ در حالی که بین میزان آزادی تحرک اجتماعی و گرایش آنان به اشتغال، رابطه معنی دار نبود. افزون بر این، زنان روستایی 20 سال و پایین تر و نیز زنان روستایی با سطح تحصیلات بالاتر گرایش بیشتری به اشتغال داشتند.
فراتحلیل عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کارآفرینی به عنوان راهبردی کارآمد برای حل معضل بیکاری، توسعه اقتصادی، فقرزدایی و عدالت اجتماعی به ویژه در جوامع روستایی ضرورت دارد. کارآفرینی و به تبع آن، توسعه کارآفرینی زنان روستایی پدیده ای پیچیده و چند بُعدی است و تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد. در این تحقیق تلاش گردیده عوامل و مؤلفه های مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی کشور شناسایی شود. ازآنجا که راهبرد کارآفرینی زنان به عنوان بخش عظیمی از جامعه روستایی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی اهمیت ویژه ای دارد؛ بنابراین مطالعات تلفیقی و ترکیبی از نتایج پژوهش های انجام شده در زمینه توسعه کارآفرینی زنان روستایی، می تواند رویکرد جدیدی برای شناسایی راهکارهای جامع، فراروی پژوهشگران قرار دهد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی پژوهش های انجام یافته در رابطه با کارآفرینی زنان روستایی طی ده سال گذشته (از سال 1386 تاکنون) است. در این پژوهش با بکارگیری روش فراتحلیل و با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل CMA 2 ، ضرایب همبستگی و نمونه های آماری تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که اندازه اثر متغیر بازاریابی (292/0) به استناد تفسیر اندازه اثر کوهن، تقریباً ضعیف ارزیابی می شود، و اندازه اثر سایر متغیرهای شاخص مورد بررسی (عوامل فردی، اجتماعی، اقتصادی، مالی) در حد متوسط و متوسط به بالا بوده است. طبق نتایج تحقیق، توسعه کارآفرینی زنان روستایی امری پویا و چند وجهی بوده، نیازمند توجه همزمان به عوامل فردی چون نیروی انسانی خلاق، حمایت های مالی و اقتصادی از زنان روستایی، عوامل فرهنگی و آموزشی و ارتقاء زیرساخت های محیطی در روستاهای کشور است.
عوامل اثرگذار بر کارآمدی پروژه های توانمندسازی زنان روستایی مورد: تعاونی های خرد اعتباری در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر سود مندی حاصل از توانمندسازی زنان روستایی از طریق تشکیل تعاونی اعتباری خرد است. برای اجرای این مقاله از الگو واره کمّی و روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اعضای هیأت مدیره شرکت های تعاونی زنان روستایی فعال در استان اصفهان به تعداد 115 شرکت (690 نفر) بوده که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی صوری آن توسط اساتید و متخصصان مربوطه تأیید شد. پایایی بخش های مختلف پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ بین 85/0 تا 97/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و آموس انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر سودمندی حاصل از تشکیل تعاونی اعتباری خرد بالاترین تأثیر مربوط به اثر توانمند سازی بر سودمندی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مسیر توانمندی فرهنگی- اجتماعی با 4/46 درصد بیشترین تأثیر مثبت را بر سود مندی حاصل از تشکیل تعاونی اعتباری خرد داشته است و پس از آن توانمندی خانوادگی با 5/15 درصد و توانمندی سیاست گذاری- مدیریتی با 12 درصد در اولویت دوم و سوم قرار گرفته است.
دریافت زنان روستایی از سریال های تلویزیونی: مورد زنان روستایی میانکوه شرقی پلدختر و سریال گذر از رنج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۳
61 - 98
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به دریافت زنان روستایی میانکوه شرقی پلدختر از سریال «گذر از رنج ها» پرداخته است که در زمستان 1393 از شبکه اول تلویزیون پخش شده است. افراد مورد مطالعه با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و تا اشباع نظری با 21 نفر آن ها مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده، سپس داده ها مورد تحلیل مضمونی قرارگرفته اند. بر اساس یافته ها، زنان موردمطالعه در موقعیت های مختلف اجتماعی، گفتمان مسلط سریال را فعالانه خوانش نموده اند. نوع دریافت زنان به صورت طیفی در سه گروه انتقادی، جایگاه مسلط و توافقی بوده است. یافته ها نشان می دهد؛ زنان بر اساس میزان دسترسی گفتمانی، در ارزش ها و ایده آل های متن جرح وتعدیل به عمل آورده و آن را در بستر اجتماعی و فرهنگی خود، مورد گفتگو قرار داده اند. آن ها معانی گفتمان مسلط مشتمل بر تقابل های دوگانه، نمونه آرمانی زن و روان شناسی کردن امور را بر اساس جایگاه خود تعدیل کرده و به خلق و بسط معانی جدید مانند «نقش تعین کنندگی مردان» و «گریز از رنج ها» مبادرت نموده اند. این سریال زنان را به علل گوناگون مانند سرگرمی، لذت، موضوع گفتگو و همذات پنداری با قهرمان داستان جذب خود کرده بود. به طورکلی، این یافته ها، تأییدکننده نظریه مخاطب فعال حتی در مورد زنان روستایی موردمطالعه می باشد.
بررسی گرایش زنان روستایی به اشتغال (مورد مطالعه: زنان روستایی شهرستان نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
217 - 236
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی گرایش زنان روستایی به اشتغال پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، زنان روستایی 15- 64 سال ساکن در روستاهای شهرستان نجف آباد بود که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برآورد شد و 180 نفر از زنان روستایی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. در این مطالعه، ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که برای روایی ابزار تحقیق، از روش اعتبار محتوایی استفاده گردید و مورد تأیید اساتید دانشگاه تهران قرار گرفت و پایایی آن با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (8/0<α) تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد، گرایش به اشتغال بیش از نیمی از زنان روستایی متوسط رو به بالا بود. هم چنین یافته ها نشان داد که بین میزان گرایش گروه های مختلف زنان روستایی به اشتغال بر اساس وضعیت تأهل، عضویت در نهادهای روستا، دریافت وام، وضعیت اشتغال تفاوت معنی دار وجود نداشت. نتایج تحقیق هم چنین حاکی از آن بود که بین میزان مطالعه در روز و نیز نظر همسر/پدر نسبت به اشتغال زن و گرایش زنان روستایی به اشتغال، رابطه ی مثبت معنی دار و بین میزان مرد سالاری در خانواده و گرایش زنان روستایی به اشتغال، رابطه ی منفی معنی دار وجود داشت؛ در حالی که بین میزان آزادی تحرک اجتماعی و گرایش آنان به اشتغال، رابطه معنی دار نبود. افزون بر این، زنان روستایی 20 سال و پایین تر و نیز زنان روستایی با سطح تحصیلات بالاتر گرایش بیشتری به اشتغال داشتند.
پیوندهای مکانی و سبک زندگی زنان در سکونتگاه های پیراشهری مورد: شهرستان سلسله
حوزههای تخصصی:
طی چند سال اخیر در مناطق روستایی کشور، توجه زنان به شهرنشینی نگرش جدیدی را در آنها به وجود آورده است و آنان را با تغییرات فکری در ارزش ها، هنجارها، آداب و رسوم و رفتار های جمعیتی همراه ساخته است؛ به طوری که زمینه را برای تغییر و تحولات در سبک زندگی زنان به وجود آورده و جهت گیری خاصی به آنها منتقل کرده است. هدف از این پژوهش، بررسی و مطالعه اثرات پیوندهای مکانی بر سبک زندگی زنان ساکن در سکونتگاه های پیراشهری شهرستان سلسله بوده است. روش مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی و شیوه و ابزار جمع آوری داده ها در مطالعه نظری به صورت کتابخانه ای و در مطالعه میدانی از پرسشنامه و مشاهده کمک گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق10 روستای شهرستان سلسله بوده و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 166 زن و به صورت تصادفی ساده انتخاب گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد بین مؤلفه های پیوندهای مکانی با مؤلفه های سبک زندگی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد؛ مؤلفه های تغییر در لباس، پوشاک و مدگرایی با میانگین91/3؛ مادی گرایی 90/3 و مصرف گرایی با میانگین 85/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است. بنابراین می توان گفت پیوندهای مکانی پیراشهری زمینه را برای تغییر سبک زندگی زنان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی در مناطق مورد مطالعه فراهم کرده است.
تأثیر فناوری های اطلاعات و ارتباطات بر تغییر سبک زندگی زنان روستایی: مطالعه موردی روستای قرن آباد شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
135 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر فناوری های اطلاعات و ارتباطات (آی سی تی) بر سبک زندگی زنان روستای قرن آباد از توابع شهرستان گرگان در استان گلستان بود. جامعه آماری تحقیق، به صورت تمام شماری، کلیه زنان کاربر اینترنت در این روستا (160 نفر) را دربرمی گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و آزمون رتبه بندی فریدمن انجام پذیرفت. نتایج مطالعه نشان داد که فناوری های اطلاعات و ارتباطات ایجادشده (تلفن همراه و اینترنت) در روستای قرن آباد تأثیری معنی دار بر تغییر سبک زندگی زنان روستا دارد و از بین مؤلفه های مورد نظر برای سبک زندگی، بیشترین تأثیرپذیری به الگوی بهداشتی (رعایت بهداشت فردی، بهداشت مواد غذایی، و کنترل سلامت) و کمترین تأثیرپذیری به الگوی سکونت (تمایل به مهاجرت) بازمی گردد. همچنین، نتایج تحقیق حاکی از آن بود که استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی تأثیری بر الگوی رفتارهای مذهبی، معاشرت، سکونت و مدیریت منزل نداشته است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر قابلیت کارآفرینی زنان روستایی: مطالعه موردی زنان کارآفرین روستاهای شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
75 - 96
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر قابلیت کارآفرینی زنان روستایی شکل گرفت. جامعه آماری تحقیق را 56 نفر از زنان کارآفرین روستاهای شهرستان بهشهر تشکیل دادند که به روش سرشماری بررسی شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن با کسب نظر استادان دانشگاه و کارشناسان مربوط و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (892/0) تأیید شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS20 استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه ای معنی دار بین عوامل سیاست گذاری، اجتماعی- فرهنگی، فنی و اقتصادی با قابلیت کارآفرینی وجود دارد؛ و قابلیت کارآفرینی 93/33 درصد زنان مورد مطالعه در سطح خوب و 07/16 درصد آنها در حد ضعیف است. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که متغیرهای عوامل سیاست گذاری و اجتماعی- فرهنگی 7/22 درصد از تغییرات قابلیت کارآفرینی زنان روستایی را تبیین می کنند.
بررسی مشارکت زنان روستایی در فعالیت های دامداری: مطالعه موردی شهرستان چاراویماق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
51 - 73
حوزههای تخصصی:
تحقیق توصیفی پیمایشی حاضر با هدف بررسی سطح مشارکت زنان روستایی در ابعاد مختلف فعالیت های دامداری صورت گرفت و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان روستایی شهرستان چاراویماق بود که با استفاده از رابطه کوکران، حجم نمونه برابر با ۱۳۵ نفر محاسبه و از طریق روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و بررسی شدند. برای بررسی تأثیر متغیرهای مورد مطالعه بر سطح مشارکت زنان در ابعاد هشت گانه فعالیت های دامداری، از رگرسیون چندگانه استفاده شد. رتبه بندی فعالیت ها نشان از مشارکت بالای زنان در فعالیت های شیردوشی و فرآوری و کمترین مشارکت در زمینه چرای دام داشت. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر مشارکت زنان بدین شرح است: در مدیریت چرا، درآمد سالانه؛ در شیردوشی و بازاریابی، تحصیلات زنان؛ در تولید مثل، نگرش؛ و در پشم چینی، علاقه به نگهداری دام.
بررسی رفتار زیست محیطی زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود شهرستان جیرفت با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
97 - 121
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رفتار زیست محیطی زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود شهرستان جیرفت با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده در تابستان 1396 انجام شد. روش تحقیق پیمایشی- توصیفی بود. جامعه آماری در دسترس تحقیق زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود بودند (1288=N). حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 297 نفر تعیین شد. برای مطالعه افراد نمونه، از روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای زمینه ای تحقیق (نگرش زیست محیطی، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده) و متغیر میانجی (نیت زیست محیطی) رابطه مثبت و معنی دار در سطح خطای یک درصد وجود دارد؛ همچنین، رابطه ای مثبت و معنی دار بین نیت و رفتار زیست محیطی زنان روستایی مورد مطالعه در سطح خطای یک درصد وجود دارد. به طور کلی، متغیرهای زمینه ای توانستند از طریق نیت زیست محیطی، 63 درصد تغییرات رفتار زیست محیطی زنان روستایی مورد مطالعه را تبیین کنند.
تحلیل اثرات مشارکت در فعالیت های اقتصادی بر نشاط زنان روستایی (مطالعه موردی: بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
221 - 239
حوزههای تخصصی:
مشارکت رسمی زنان در فعالیت های اقتصادی می تواند زمینه ساز دست یابی به نشاط در میان زنان روستایی باشد و محیطی بانشاط در روستاها شکل دهد. در راستای بررسی این امر، پژوهش حاضر در بخش روستایی خاوومیرآباد شهرستان مریوان، که در چندساله اخیر زنان در فعالیت های اقتصاد روستایی آن نقش پُررنگی داشته اند، انجام گرفت. پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی است و گردآوری اطلاعات در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش میدانی از طریق توزیع پرسش نامه در میان زنان فعال در اقتصاد روستایی بخش خاوومیرآباد بوده است.نخست، به روش هدفمند، تعداد کل جامعه(563 زن فعال در عرصه اقتصاد روستایی) و روستاهای نمونه(18 روستا) شناسایی و سپس با بهره گیری از فرمول کوکران 200 پرسش نامه در میان زنان روستایی به روش قرعه کشی و در روستاهای نمونه به روش طبقه بندی توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های ویلکاکسون، T دونمونه ای، T مستقل، و رگرسیون نشان داد تفاوت معنی داری میان میزان نشاط زنان روستایی در دوره بعد از مشارکت در فعالیت های رسمی اقتصادی با میانگین 55/3 نسبت به دوره قبل از آن با میانگین 89/2 و بین سطح نشاط زنان روستایی دارای فعالیت اقتصادی با میانگین55/3 با زنان روستایی فاقد آن با میانگین ۹۶/۲ وجود دارد. همچنین، متغیرهای میزان درآمد حاصله با مقدار بتای 414/0، مدت زمان اشتغال در فعالیت اقتصادی با مقدار بتای 272/0، و تعداد زنان مشغول به فعالیت اقتصادی در روستاها با بتای 327/0 مهم ترین متغیرهایی بودند که، در ارتباطی مستقیم و معنی دار، توانایی تبیین میزان نشاط زنان روستایی به واسطه حضور در فعالیت های اقتصادی را داشتند.
بررسی ارتباط ظرفیت سازی و توانمندسازی زنان روستایی مطالعه موردی: شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
203 - 224
حوزههای تخصصی:
زنان با اینکه نیمی از جمعیت روستایی را تشکیل داده و از پتانسیل های زیادی برای مشارکت در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی برخوردار هستند؛ اما بی توجهی به ارتقای ظرفیت و توانمندسازی آنها، چالش های فراوانی برای زنان روستایی و توانمندی آنها ایجاد نموده است. توجه به ظرفیت های زنان در راستای توانمندسازی آنها می تواند ضمن افزایش مشارکت آنها در امور معیشتی باعث افزایش توانمندی آنان شود. لذا هدف این مطالعه بررسی ظرفیت سازی جهت توانمندسازی زنان روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. جامعه آماری شامل زنان روستایی شهرستان زنجان می باشد (43559N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای، 381 زن به عنوان نمونه انتخاب گردید. از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی برای شناسایی ابعاد ظرفیت سازی، از آزمون t تک نمونه ای برای سنجش توانمندی و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به بررسی ارتباط ظرفیت سازی و توانمندی زنان پرداخته شد. نتایج نشان داد که از میان چهار بعد در نظر گرفته شده برای سنجش ظرفیت-های روستایی، به ترتیب ابعاد اقتصادی (163/0)، بعد اجتماعی (133/0)، ساختاری- نهادی (121/0) و محیطی (118/0) مهم ترین ابعاد ظرفیت سازی برای زنان روستایی بوده است. نتایج ارزیابی توانمندسازی زنان حاکی از آن است که توانمندسازی زنان شهرستان زنجان در وضعیت نامناسبی قرار دارند و فقط بعد سیاسی توانمندی زنان در سطح مطلوبی بوده است. همچنین تحلیل های بدست آمده از مدل-سازی معادلات ساختاری نشان داد که توانمندسازی زنان تحت تاثیر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و نهادی ظرفیت سازی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در این مدل نشان از تأیید رابطه بین ظرفیت سازی و توانمندسازی با ضریب 53/0 دارد که نشان دهنده ارتباط معنادار بین این دو می باشد. با این حال بعد اقتصادی ظرفیت سازی و شاخص های آن بیشترین اثرات را بر توانمندسازی زنان در منطقه مورد مطالعه داشته است.
تعیین کننده های توانمندسازی روانشناختی زنان روستایی شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۷
97 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اصلی شناسایی تعیین کننده های توانمندسازی روانشناختی زنان نواحی روستایی شهرستان مرودشت انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام جمعیت فعال (15 تا 65 سال) زنان روستایی شهرستان مرودشت بودند که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران (2001)، 227 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط جمعی از متخصصان و روایی سازه و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و SmartPLS نسخه سه انجام شد. یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی و عوامل نهادی تأثیر مثبت و معناداری بر توانمندسازی روانشناختی زنان نواحی روستایی شهرستان مرودشت داشتند. در نهایت، راهکارهایی نظیر «دادن وام و اعتبارات به زنان روستایی»، «راه اندازی صندوق ها و مؤسساتی با هدف حمایت مادی و معنوی از زنان روستایی» و «بالا بردن سطح آگاهی، دانش و مهارت زندگی» برای بهبود توانمندسازی روانشناختی زنان نواحی روستایی شهرستان مرودشت پیشنهاد شد.
اثرات صندوق های اعتبار خرد زنان روستایی
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۹
47-64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صندوق های خرد زنان روستایی در استان همدان و به روش پیمایشی در نیمه دوم سال1392انجام شد. جامعه آماری تحقیق، شامل زنان روستایی عضو صندوق اعتبارات خرد روستایی در روستاهای کریم آباد و پرلوک از توابع شهر صالح آباد شهرستان همدان بود که به صورت تمام شماری مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است، اما در کنار آن از ابزار مصاحبه، مشاهده و مطالعات اسنادی نیز بهره برداری شده است. دقت شاخص ها و گویه ها در پرسشنامه یا روایی صوری توسط متخصصان فن مورد تأیید قرارگرفته است. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه در اختیار تعدادی از صاحب نظران بخش اعتبارات و متخصصان علوم اقتصادی و بانکداری و کارشناسان صندوق های اعتباری و مالی قرار گرفت و نتایج آن بررسی و آلفای کرونباخ آن 95/0 به دست آمده که رقم بسیار مناسبی است. در بخش تحلیل داده ها، از تحلیل عاملی به منظور دستیابی به عوامل کلیدی استفاده شده است که با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. در این تحقیق 5 عامل کلیدی مهم ترین اثرات صندوق های خرد زنان روستایی را تشکیل می دهد که با توجه به مقدار تغییرات واریانس کل شان به ترتیب شامل: مسایل اقتصادی وانگیزشی(051/16)، کاهش آسیب های اجتماعی(701/14)، رضایت مندی(545/14)، توانمندسازی اشتغال (057/9) و توسعه سرمایه گذاری (307/7) می باشند.
عوامل موثر بر توسعه و موانع باز دارنده کارآفرینی زنان روستایی
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
61-70
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر توسعه و موانع بازدارنده کارآفرینی زنان روستایی شهرستان کرمانشاه می باشد. نمونه مورد پژوهش زنان روستا های سیاه بید، گاکیه، کرناچی و قزانچی از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه بود که به صورت در دسترس انتخاب ودر مصاحبه شرکت کردند. طرح پژوهش توصیفی –تحلیلی بود. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مصاحبه با شرکت کنندگان استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با روش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر برتوسعه کارآفرینی شامل ابتکار عمل ، فعال بودن، شناسایی فرصت ها، پشتکار، تلاش و غلبه بر موانع وشایستگی های فردی زنان است ، به این معنی که کارآفرین بدون نیاز به درخواست یا دستور دیگران دست به کار می شود. هم چنین مشخص شد که کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی است که مستلزم جستجوی مستمر برای یافتن ایده های تازه و نوآوری و پتانسیل سود آوری وابسته است.موانع بازدارنده کارآفرینی زنان روستایی به ترتیب موانع اجتماعی فرهنگی، موانع حمایتی اقتصادی و موانع مدیریتی گزارش شد. تحقیقات نقش زنان کارآفرین در سلامت اقتصاد و اجتماعی شدن را نیز نشان داد.
بررسی و تبیین جمعیت شناختی نابرابری های مرگ و میر زنان در مناطق شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه ها در علوم انسانی و به تبع آن جمعیت شناسی، توجه به نابرابری ها است. نابرابری های مرگ ومیر، یکی از شاخص های مهم در شناخت شکاف عمیق در توزیع منابع است. هدف از این مطالعه بررسی نابرابری های مرگ ومیر در بین زنان در مناطق شهری و روستایی ایران است. بدین منظور از داده های گزارش شده توسط "طرح ثبت و طبقه بندی علل مرگ" استفاده شده است. ابتدا داده ها از نظر کم ثبتی و گزارش غلط سن تصحیح شد، سطوح مرگ ومیر برآورد و نهایتاً با استفاده از تکنیک تجزیه سهم گروه های سنی و علل مرگ سه گانه در نابرابری های امید زندگی نشان داده شد. نتایج نشان می دهد که امید زندگی در بدو تولد برای زنان شهری 9/3 سال بیش از زنان روستایی است و فزونی مرگ ومیر نوزادان کمتر از یک سال در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری، مسئول 6/30 درصد از این تفاوت در امید زندگی می باشد. بیماری های غیرواگیر بیشترین نقش را در کاستی امید زندگی زنان روستایی دارند و پس از آن مرگ های ناشی از حوادث و سوانح و مرگ هایی که عمدتاً به دلیل بیماری های عفونی و انگلی هستند به ترتیب سهمی هر چند اندک در این نابرابری دارند.
تحلیل میزان تابآوری زنان کارآفرین روستایی با بهره گیری از مقیاس کانر دیویدسون(مقاله علمی وزارت علوم)
تاب آوری کارآفرینانه توانایی ایستادگی و غلبۀ سریع بر ناسازگاری ها و یکی از ویژگی های مهم شخصی در کارآفرینی است. تاب آوری فردی زنان کارآفرین روستایی در خلق یا ارتقای تاب آوری کسب و کارها و در پی آن جامعۀ روستایی مؤثر است. کارآفرینان تاب آور به جای مقاومت در برابر تغییر از آن استقبال می کنند و برای رسیدن به اهداف و مدیریت چالش ها ریسک پذیری و تحمل زیادی دارند. این تحقیق با هدف کلی واکاوی تاب آوری کارآفرینانۀ فردی زنان روستایی انجام شده است. جامعۀ آماری تحقیق دربردارندۀ تمامی اعضای شرکت های مادرتخصصی حمایت از توسعۀ کشاورزی استان فارس است. این پژوهش با بهره گیری از روش های پیمایش و نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تعداد نمونۀ 269 نفر انجام شده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. تاب آوری فردی زنان مطالعه شده با مقیاس بین المللی سنجش تاب آوری فردی کانر دیویدسون (CD-RISc) بررسی شده است. بنابر نتایج پژوهش، تاب آوری فردی زنان روستایی استان فارس تقریبا زیاد است. مقایسۀ تاب آوری فردی زنان در سه شهرستان بررس یشده نشان می دهد که زنان کارآفرین مرودشت و شیراز به ترتیب تاب آوری فردی بالاتری به نسبت زنان شهرستان کارآفرین استهبان دارند. متغیرهای روحیۀ کارآفرینی، انگیزۀ کارآفرینی، خلاقیت و تعداد اعضای خانوار همبستگی معناداری با تاب آوری فردی زنان کارآفرین مطالعه شده دارد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام، متغیرهای روحیۀ کارآفرینی، انگیزۀ کارآفرینی و تعداد اعضای خانوار به ترتیب پیش بینی کنندۀ تغییرات تاب آوری فردی زنان اند. به منظور بهبود تاب آوری کارآفرینی زنان، رشد و ارتقای ویژگی های فردی آن ها امری ضروری است؛ از این رو پیشنهاد می شود آموزش هایی برای تقویت انگیزه، خلاقیت و روحیۀ کارآفرینی زنان روستایی درنظر گرفته شود. تقویت مهارت های زنان روستایی در زمینۀ تصمیم گیری، مدیریت استرس، تمرکز بر امور، کنترل احساسات و تفکر مستقل نیز کمک شایانی به بهبود تاب آوری آنان خواهد کرد.
ارزیابی صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
135 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل روند موفقیت صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی با استفاده از اصول ارزشیابی مدیریت پروژه در استان لرستان انجام شد. جامعه آماری شامل 750 نفر از زنان عضو صندوق اعتبارات خرد بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 257 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخت بود، که روایی آن با نظر اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی، از آماره های میانگین، انحراف معیار، فراوانی و درصد فراوانی و در بخش تحلیل استنباطی، از آزمون همبستگی، آزمون تحلیل واریانس و تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج گروه بندی حاصل از تحلیل تشخیصی نشان داد که تابع ممیزی قادر است با درجه صحت 4/79 درصد، سه نوع صندوق خوب، متوسط و ضعیف را گروه بندی کند؛ همچنین، 4/76 درصد اعضای صندوق خوب، 5/88 درصد اعضای صندوق متوسط و 5/70 درصد اعضای صندوق ضعیف به طور صحیح در صندوق خود قرار گرفته اند. افزون بر این، بر پایه یافته های آزمون همبستگی، اعضای دارای وضعیت بهتر به لحاظ درآمد، سابقه عضویت در صندوق، تعداد وام دریافتی و مبلغ وام دریافتی، نقش صندوق خرد در زندگی خود را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی مطلوب تر ارزیابی کردند. بر اساس نتایج مطالعه، ارائه آموزش های کارآفرینانه و شناسایی خیّران برای حمایت مالی بیشتر از صندوق ها توصیه می شود.
تبیین جامعه شناختی مشارکت زنان در معیشت جامعه روستایی (مطالعه موردی: استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
157 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر تبیین میزان مشارکت زنان در معیشت خانوارهای روستایی و شناسایی عوامل اجتماعی– اقتصادی مؤثر بر آن بود؛ و بدین منظور، از روش پیمایشی و آزمون های همبستگی و تحلیل چندمتغیره استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل زنان روستایی دو شهرستان گرمه و جاجرم در استان خراسان شمالی بود که از آن میان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 167 نفر انتخاب شدند. داده ها و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که علی رغم مشارکت قابل ملاحظه زنان روستایی در فعالیت های معیشتی خانوار (4/18 درصد زراعی، 2/43 درصد باغی، 1/41 درصد دامی، 72 درصد طیور، 1/76 درصد مشاغل خانگی درآمدزا، 60 درصد صنایع دستی و ...)، میزان برخورداری آنها از عواید و دارایی های معیشتی خانوار در سطح پایین است (حدود 3/9 درصد)؛ همچنین، سن، میزان تحصیلات، میزان سوگیری جنسیتی فرد (کلیشه های جنسیتی)، میزان میل به پیشرفت، میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، وضعیت اقتصادی خانوار، میزان برخورداری روستاها از امکانات توسعه ای و فاصله روستا تا شهر در قالب عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی از تأثیر قابل ملاحظه بر مشارکت زنان در معیشت خانوارهای روستایی مورد مطالعه برخوردارند.
بررسی تفاوت بین رضایتمندی، انتظارات و نگرش زنان و مردان جامعه روستایی در خصوص گردشگری روستایی(مورد مطالعه شهرستان ایذه در استان خوزستان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
232 - 246
حوزههای تخصصی:
متخصصان سراسر جهان اتفاق نظر دارند که برنامه های توسعه جز با مشارکت زنان به ویژه زنان روستایی نمی تواند پایدار و موفق باشد و صنعت گردشگری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همسو بودن مهارتها و توانمندیهای ویژه زنان و نیازمندیهای صنعت گردشگری همچون تهیه غذا، مهمانداری و صنایع دستی توجه به مشارکت این قشر از جامعه روستایی در فرایند برنامه ریزی جهت توسعه فعالیتهای گردشگری را ضروری تر می سازد که متأسفانه شواهد موجود نشان از عدم مشارکت قشر زنان دارد. با وجود این که زنان عهده دار بخشی از فعالیت های این صنعت هستند اما از عایدات ناشی از آن چیزی نصیب شان نمی شود. ذکر این نکته ضروری است که بدون مشارکت مردم محلی بویژه زنان روستایی در برنامه ریزی جهت توسعه فعالیت های گردشگری و نیز عدم دانش و آگاهی از درک و نگرش این قشر از جامعه میزبان نسبت به پیامدهای این صنعت نمی توان امید موفقیت در کسب منافع ناشی از این صنعت و در نهایت نیل به توسعه پایدار امید چندانی داشت. لذا در این پژوهش که یک پژوهش پیمایشی توصیفی است با استفاده از ابزار پرسشنامه به بررسی و تحلیل جنسیتی رضایتمندی، انتظارات و نگرش جامعه میزبان که ساکنان هشت روستا از شهرستان ایذه در استان خوزستان (325 نفر حجم نمونه براساس جدول تاکمن و نمونه گیری به روش تصادفی ) پرداخته شد و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج حاکی از نگرش مثبت زنان نسبت به پیامدهای گردشگری روستایی در این شهرستان می باشد. همچنین میزان رضایتمندی، نگرش و انتظارات زنان نسبت به مردان از گردشگری بیشتر بوده و بین زنان و مردان در این متغیرها تفاوت های آماری معنی داری وجود داشته است.