مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
شهر تهران
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19 - 39
حوزههای تخصصی:
تاب آوری مفهوم چند رشته ای است که ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی، زیرساختی های کالبدی و فضایی را در برمی گیرد. تاب آوری اجتماعی به عنوان توانایی گروه ها یا جوامع برای مقابله با فشارها و آشفتگی های بیرونی در مواجهه با تغییرات تحولات اجتماعی، سیاسی و محیطی مطرح می شود. هدف این پژوهش تحلیل تاب آوری اجتماعی از منظر سرمایه اجتماعی به عنوان مهم ترین رکن این نوع از تاب آوری در مناطق یک، شش و نوزده شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی (پرسش نامه) بوده است. با استفاده از روش های آماری همچون تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه، عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که هشت عامل برای تاب آوری اجتماعی از منظر سرمایه اجتماعی شامل عوامل ارزش ها و باورها مشترک، حس تعلق مکانی، آگاهی دهنده، مشارکت پذیری، شبکه های اجتماعی-نهادی مدیریت بحران، صمیمیت و مسئولیت پذیری، اعتماد اجتماعی و اعتمادسازی نهادی قائل شناسایی است. تحلیل همبستگی نشان داد که در منطقه یک میان میزان روابط اجتماعی و باورها و میان حس تعلق مکانی و آگاهی بالاترین همبستگی، در منطقه شش بیشترین همبستگی مربوط به متغیرهای اعتماد عمومی و نهادی و میزان روابط اجتماعی با آگاهی و حس تعلق مکان و در منطقه نوزده نیز بیشترین همبستگی مربوط به میزان روابط اجتماعی و اعتماد عمومی و نهادی و آگاهی است. مقایسه متغیرها نشان داد به جز آگاهی سایر متغیرها در ارتباط با مناطق منتخب معنی دار هستند. همچنین مقایسه کلی مناطق گویای آن است که منطقه نوزده شهر تهران وضعیت ضعیف تری را در خصوص تاب آوری اجتماعی نشان می دهد.
بررسی ویژگی های شهر پاک برگرفته از فرهنگ و شاخصه های شهر اسلامی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مظاهر اسلام را می توان در شکل گیری شهرها در دوران مختلف تاریخی برشمرد. در این تحقیق سعی بر آن شده است که احکام مرتبط با شکل گیری شهرها بصورت موردی و از نگاه سنت ، سیره و جریانات فرهنگی و اجتماعی در شهر تهران بررسی گردد، از این رو برای رسیدن به این هدف دو پرسش مطرح می گردد:1-شهر تهران از نظر شاخصه های علمی فرهنگی و هویتی ،مطرح شده در چهارچوب نظری شهر اسلامی در چه وضعیتی قرار دارد؟2-کدامیک از شاخصه های برنامه ریزی شهر اسلامی در تهران معاصر نقش موثرتری را ایفا می نماید؟روش تحقیق در پژوهش حاضر در بخش نخست عمدتا از نوع توصیفی – تحلیلی است که در آن با مطالعه ی ویژگی ها و شاخصه ها ی شهر اسلامی ، شاخصه ها و مبانی فرهنگی و هویتی استخراج شده است. در گام دوم مطالعات عمدتا بصورت میدانی می باشدکه از طریق تدوین پرسشنامه هایی که از مطالعات مبانی نظری و ادبیات موضوع تدوین شده است ، از طریق کارشناسان مرتبط با این حوزه مورد ارزیابی قرار میگیرد. در مرحله آخر نتایج حاصل از پرسشنامه ها تحلیل شده و در گام بعدی به بررسی کیفی اصول و مبانی شهر پاک ، مستخرج از شاخصه های شهر اسلامی پرداخته می شود . جهت تدقیق تحقیق مکان مورد مطالعه شهر تهران در نظر گرفته شده است . نتایج حاصل از تحقیق نمایانگر فاصله معنادار وضعیت موجود شهر تهران با شاخصه های شهر اسلامی می باشد .
راه های توسعه و ترویج فرهنگ اقامه نماز در بین دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
26 - 43
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی راه های توسعه و ترویج فرهنگ اقامه نماز در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در نمونه ای به حجم 400 نفر دانش آموز، با روش توصیفی پیمایشی انجام شد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری چند مرحله ای (ابتدا طبقه ای، بر حسب متغیرهای نوع مدرسه، منطقه آموزشی و بعد روش نمونه گیری خوشه ای) استفاده شد. داده های مورد نیاز با به کارگیری پرسش نامه جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های مجذور خی دو، رگرسیون لوجستیک استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که دانش آموزان پایین شهر نسبت به دانش آموزان بالای شهر گرایش بیشتری به نماز دارند؛ دانش آموزان مدارس دولتی نسبت به دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی گرایش بیشتری به نماز دارند. همچنین در زمینه تأثیر چهار دسته عوامل فردی، خانوادگی، درون مدرسه ای و اجتماعی، نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک حاکی از آن است که عوامل خانوادگی (نماز خواندن پدر، نماز خواندن مادر، شرکت والدین در مراسم مذهبی و تشویق والدین) و عوامل درون مدرسه ای (برگزاری نماز اول وقت و وضعیت نماز خانه) در گرایش دانش آموزان به نماز تأثیر دارند. بر اساس معادله رگرسیون این عوامل در مجموع قادرند معادل 64/0 از واریانس گرایش به نماز را تبیین کنند. عوامل اجتماعی و فردی مورد بررسی بر اساس محاسبات انجام شده، دارای نقش معنی دار در تبیین گرایش دانش آموزان به نماز نبوده اند. به طور کلی می توان گفت که عوامل خانوادگی و عوامل درون مدرسه ای در گرایش دانش آموزان به نماز نقش دارد.
شناسایی و اعتبارسنجی شایستگی های حرفه ای معلمان اثربخش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۴۹
25 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی شایستگی های حرفه ای معلمان اثربخش می باشد. به همین منظور، از میان معلمان مدارس دوره ابتدایی شهر تهران، نمونه ای به حجم 375 نفر با استفاده از روش نمونه گیری چند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. پس از انجام تحلیل عاملی روی آزمون، 98 شایستگی و یا صلاحیت در 7 بعد یا مؤلفه اصلی، شامل پیش نیازهای معلم، ویژگی های شخصی معلم، برنامه ریزی و آمادگی، مدیریت و سازمان دهی کلاس درس، آموزش یا تدریس، نظارت بر پیشرفت و توان دانش آموزان و مسئولیت های حرفه ای شناسایی شد. در بعد پیش نیازهای معلم، داشتن توانایی کلامی برای انتقال مفاهیم به دانش آموزان؛ در بعد نظارت بر پیشرفت دانش آموزان، توضیح تکالیف به زبان روشن؛ در بعد مسئولیت های حرفه ای، داشتن رفتار و تعامل محترمانه با والدین دانش آموزان؛ در بعد برنامه ریزی و آمادگی، بیان نتایج درس به زبان روشن؛ در بعد مدیریت و سازماندهی کلاس درس، آماده کردن پیشاپیش مواد آموزشی برای استفاده در کلاس؛ در بعد ویژگی های شخصی معلم، ایجاد فرصت هایی برای موفقیت همه دانش آموزان و در بعد آموزش یا تدریس نیز، بهره گیری از مفاهیم و زبان متناسب با سن و سوابق دانش آموزان، مهم ترین شایستگی هایی شناسایی شده است که معلمان اثربخش باید از آن برخوردار باشند.
سهم ارزش ازدواج بر وضعیت ازدواج زنان 34-20 ساله شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش سن ازدواج جوانان به ویژه زنان از ویژگی های بارز جامعه کنونی ایران است، که از زوایای اجتماعی و اقتصادی تبیین گردیده ولی مطالعات اندکی به تغییرات ارزشی در حوزه ازدواج پرداخته اند. سوال اساسی این است که ارزش ازدواج چه سهم و نقشی در وضعیت ازدواج زنان دارد؟ به بیان دیگر آیا ارزش ازدواج به عنوان یک متغیر می تواند در وضعیت ازدواج زنان (ازدواج کرده و ازدواج نکرده) اثرگذار باشد و این دو گروه را از هم جدا کند؟ هدف مقاله حاضر، بررسی تاثیر ارزش ازدواج بر وضعیت ازدواج زنان 34-20 ساله شهر تهران است. داده های مطالعه حاصل پیمایشی است که در پاییز 1395 با استفاده پرسشنامه ساخت یافته از 630 زن نمونه جمع آوری گردید. یافته ها، حاکی از تاثیر معنا دار ارزش ازدواج بر وضعیت ازدواج زنان است. به گونه ای که زنان ازدواج کرده در مقایسه با زنان ازدواج نکرده ارزش بیش تری برای ازدواج قائل هستند. با این حال با کنترل ویژگی های فردی از جمله سن، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال و دینداری این رابطه دستخوش تغییر می گردد، به گونه ای که با توجه به سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال و سطح دینداری زنان، ارزش ازدواج آنان متفاوت می گردد. بنابراین در چرایی وضعیت ازدواج زنان مجموعه ای از عوامل ارزشی و ویژگی های فردی دخیل هستند. نتیجه سیاستی مقاله این است که در تدوین و اعمال سیاست های تسهیل ازدواج توجه به ویژگی های فردی افراد امری ضروری است.
بازاندیشی در معنای فرزند و دلالتهای آن در زندگی: رهیافت کیفی در زنان متاهل بی فرزند ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، با هدف واکاوی معنای فرزند و نقش آن در فرزندآوری از دیدگاه زنان بی فرزند ساکن شهر تهران انجام شد. با استفاده از روش کیفی با رویکرد تفسیری بنیادی، 18 مصاحبه عمیق با زنان بدون فرزندی که حداقل 5 سال از ازدواج آن ها گذشته و به طور ارادی بارور نشده اند، انجام شد. این زنان به روش هدفمند در تابستان 1396 نمونه گیری شده و داده های کیفی با استفاده از تحلیل محتوایی موضوعی با رویکرد استقرایی تحلیل شدند. مقوله اصلی عبارت است از: " فرزندتلفیقی از تمایل غریزی و ذاتی به همراه نگرانی و ابهام است که با رشد عقلانیت در فرزند آوری ارادی و برنامه ریزی شده، بازاندیشی در نقش فرزند بر کیفیت رابطه زناشویی و حمایت سالمندی همراه بوده و مفهومی دینامیک بوده که با گذر زمان (چه در گذر نسلی، چه در دوره زندگی)، متحول می شود". علی رغم ارزش ذاتی فرزند، به علت رشد عقلانیت، زنان به دنبال شرایطی هستند که تصمیم فرزند آوری را با کنترل شرایط اتخاذ کرده، قبل از فرزندآوری از کیفیت رابطه زناشویی اطمینان حاصل کرده و با داشتن سالمندی فعال و سالم، به دنبال تعدیل انتظارات خود از فرزند در سالمندی هستند. این معانی برای فرزند و کارکردهای آن در زندگی در تفسیر تغییرات رفتار فرزندآوری نسل های حاضر کاربرد خواهد داشت
بررسی تأثیر سبک زندگی بر سبک مصرف کتب و نشریات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ششم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۸
37 - 55
حوزههای تخصصی:
مطالعه کتب و نشریات به عنوان یک فعالیت فرهنگی، از شاخص های مهم میزان مصرف کالاهای فرهنگی در هر جامعه به حساب می آید. این پژوهش، به بررسی رابطه سبک زندگی مردم شهر تهران با مصرف کتاب و نشریات پرداخته است. به عبارتی، سبک مصرف افراد بر حسب میزان مطالعه کتب درسی (و کمک درسی)، غیر درسی، اینترنتی، روزنامه، مجلات، قرآن و ادعیه در قالب سه سبک دانش محور، بینابین و فراغت محور مورد بررسی قرار گرفته و نیز سبک زندگی افراد براساس سه مؤلفه؛ مصرف رسانه ای، فعالیت های فراغتی و سلایق فردی به سه سبک زندگی سنتی، بینابین و مدرن طبقه بندی شده است. این پژوهش، به روش پیمایش و جمعیت آماری آن را کلیه افراد ساکن در شهر تهران، در سال 1388 تشکیل می دهد، تعداد نمونه برابر با 1231 نفر و شیوه نمونه گیری، چندمرحله ای انتخاب گردیده است. برای اجرا و انجام پژوهش، با عنایت مراحل شاخص سازی و سؤالات مطرح شده، از ابزار پرسشنامه استفاده شده و متغیرها از اعتبار و روایی لازم برخوردارند.طبق نتایج حاصل، میانگین کل مطالعه پاسخگویان در طول روز برابر با 9/22 دقیقه گزارش شده است. همچنین، رابطه سبک زندگی با مصرف کتب و نشریات معنادار است. بررسی دقیق تر موضوع نشان می دهد که پاسخگویانی که مطالعه کتب و قرآن بیش تری دارند، عمدتاً دارای سبک زندگی سنتی هستند. همچنین کسانی که مجلات، مطالعات اینترنتی و کتب درسی و غیردرسی بیش تری مطالعه می کنند، عمدتاً سبک زندگی شان مدرن است.
دشواری ایجاد تعادل میان زندگی خانوادگی و تحقق خود در میان زنان متأهل خانواده های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
85 - 111
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مهم خانواده در جهان معاصر، تعارض میان پیشبرد ضرورت های زندگی مشترک و دغدغه «تحقق بخشیدن به خود» در میان زوجین است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که زنان طبقه متوسط ایرانی در زندگی مشترک خود چه نسبتی بین واقعیت های زندگی و رؤیاهایشان می بینند و چه راهبردهایی را برای رفع این فاصله احتمالی اتخاذ می کنند. با مرور برخی نظریات و پژوهش های غربی که الزامات زندگی مشترک و چالش تحقق خود را در نظر گرفته اند و وام گیری از مفاهیمی مانند تقسیم کار جنسیتی، انجام کار خانگی، نگهداری از کودکان و هنجارهای والد بودن، تلاش شده تا این چالش در متن جامعه معاصر ایرانی نیز واکاوی شود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد اتنوگرافیک و به مثابه یک پژوهش کیفی به اجرا «درآمده» است. روش اصلی گردآوری داده ها مصاحبه عمیق با دوازده زن متأهل ساکن تهران است. یافته های پژوهش نشان می دهند که ایجاد تعادل میان زندگی خانوادگی و «تحقق خود» در بسیاری از خانواده ها، چالشی جدی و اساسی است. بسیاری از زنان واقعیت های زندگی را در تناقض به خواسته های اصلی خود می بینند و به نظر می رسد رواج تقسیم کار مشارکتی، می تواند به کاهش این چالش کمک کند.
بررسی نشانه های غیاب در عکس های خانوادگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۶
169 - 195
حوزههای تخصصی:
آنچه در عکس های خانوادگی در ایران از روزگار ناصرالدین شاه تاکنون بازنمایی شده است، همه آنچه که در واقعیت در زندگی روزمره خانواده های ایرانی جاری بوده نیست، بلکه همواره برخی از موضوعات و اشخاص از متن عکس خانوادگی حذف شده و یا به حاشیه رانده شده اند. امروز بخشی از این نشانه های غایب را می توان با واکاوی نشانه هایی در متن عکس ها و تحلیل در بافت جامعه ایرانی دریافت. این مقاله با روش اسنادی-توصیفی با استفاده از روش نشانه شناسی اجتماعی به دسته بندی و تعریف نشانه های غیاب در عکس خانوادگی می پردازد. اینکه کدام نشانه ها در عکس خانوادگی ثبت می شود و کدام یک از آنها فراموش می شود یا عمدا از متن عکس خانوادگی حذف می شوند؟ دلایل حذف و به غیاب راندن این نشانه ها در عکس خانوادگی چیست؟ یافته های پژوهش که از مطالعه درزمانی و همزمانی عکس خانوادگی در ایران از زمان ناصرالدین شاه تا سال های پایانی دهه 80 به دست آمده است، بیانگر آنست که در سیر عکس خانوادگی در ایران شاهد چهار دسته منع و غیاب بوده ایم که عبارت اند از: غیاب موضوعی، گفتمانی(جنسیتی، طبقه ای و مذهبی)، حضوری(سوژه و عکاس) و رسانه ای(ماهیتی و تکنیکی).
آزمون مدل نظری - مفهومی تمایل زوجین به طلاق در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، همراه با بالا رفتن سن ازدواج و به تعویق افتادن آن، خانواده های تشکیل یافته نیز از دوام و پایداری کمتری نسبت به گذشته برخوردار شده اند. هدف این مقاله، بررسی نگرش450 نفر از افراد حداقل یکبار ازدواج کرده 60- 15ساله تهرانی در زمینه عوامل تأثیرگذار بر طلاق با توجه به الگوی نظری- مفهومی تغییرات نهاد خانواده و تمایل زوجین به طلاق است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که، متغیرهای وجود فرزند، شاغل بودن فرد، رضایت بالای زناشویی، سن بالاتر به هنگام ازدواج، استقلال بالاتر زن برای تصمیم گیری درون منزل و امکان جابجایی بیشتر او در بیرون منزل، با تمایل پایین تر زوجین به طلاق در ارتباط اند؛ درحالی که متغیرهای خشونت خانگی، ساختار یک طرفه قدرت درون منزل، دخالت اطرافیان و استقلال بالاتر اقتصادی و اطلاعاتی زن، تعیین کننده های تمایل بالاتر زوجین به طلاق هستند. برشمردن خیانت و اعتیاد به عنوان دو مورد از مهم ترین علل طلاق از دیدگاه زنان و مردان، بیانگر این نکته است که زوجینی که طلاق را به عنوان راه حل برون رفت از این شرایط انتخاب می کنند، به دنبال خانواده ایده ال جدیدی هستند که در آن اعتماد متقابل زوجین و حقوق مساوی طرفین رعایت شود.
مطالعه ابعاد احساس امنیت و عوامل جمعیتی- زمینه ای مؤثر بر آن در میان زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۶)
117 - 151
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت، یکی از مهمترین نیازهای انسان به شمار می رود و بسیاری از تصمیمات و رفتارهای افراد در حوزه های مختلف را تحت تأثیر قرار می دهد. هدفاین مقالهبررسیابعاد مختلفاحساسامنیتوعواملجمعیتی- اجتماعیمؤثربرآندرمیانزنانشهرتهران است. نمونه مورد بررسی، 456 زن ازدواج کرده 49-15 ساله در شهر تهران می باشد. میانگین شاخصکلی احساس امنیت پاسخگویان52.2 و در سطح متوسط است. کمترین احساس امنیت مربوط به امنیت اقتصادی با میانگین 6.67 است و پس از آن، احساس نگرانی از آسیب های اجتماعی با میانگین7.44 قرار دارد. در سایر ابعاد (امنیت در شهر، امنیت فکری و امنیت ازدواجی)، سطح متوسطی از احساس امنیت وجود دارد. میانگین شاخص امنیت اقتصادی عینی در کل خانوارهای نمونه 6.01 است یعنی به لحاظ امنیت اقتصادی عینی در سطح متوسط می باشند. افراد غیرشاغل و افراد با تحصیلات دیپلم و کمتر و افرادی که سن خود یا همسرانشان زیر 30 سال است، احساس امنیت و امنیت اقتصادی عینی کمتری نسبت به سایر افراد دارند. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد سه متغیر سطح تحصیلات، امنیت اقتصادی عینی و قومیت، در مقایسه با سایر متغیرها سهم به مراتب بیشتری در پیش بینی احساس امنیت دارند. دسترسی زنان به منابع مالی و مشارکت اجتماعی باعث می شود که کنترل بیشتری بر شرایط زندگی و محیط اطراف خود داشته باشند، و در تبدیل شرایط ناامن به امن موفقیت بیشتری کسب نمایند
بررسی وضعیت جابجایی درون شهری در شهر تهران و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی وضعیت جابجایی محله ای و عوامل مؤثر بر آن در شهر تهران است. روش پژوهش، تحلیل ثانویه داده های طرح «سنجش کیفیت زندگی در شهر تهران» است که در سال 1395 انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان بالای 18 سال شهر تهران تشکیل داده و حجم نمونه نیز شامل 45000 نفر از 334 محله واقع در 22 منطقه شهر تهران بوده است. یافته ها نشان می دهند که جابجایی های بین منطقه ای و بعد از آن، جابجایی های درون منطقه ای و درون محله ای، از مهمترین انواع جابجایی ها در شهر تهران بوده اند و به طور کلی، 83 درصد از افراد نمونه، یکی از انواع جابه جایی های درون شهری را تجربه نموده اند. در این بین، عمومیت با جابجایی بین منطقه ای بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که جابه جایی سکونتی برای افرادی که سطح درآمدی و تحصیلات بالاتر دارند و به دنبال بهبود وضعیت زندگی/افزایش متراژ منزل مسکونی هستند، بالاتر است. طبق یافته ها، مهمترین عوامل ماندگاری سکونتی عبارتند از: افزایش تعداد خویشاوندان در یک محله، افزایش سن، تعداد فرزندان بیشتر و افزایش مدت زمان اقامت. نتایج نهایی تحقیق نشان داد که متغیرهای سن، مدت اقامت، وضعیت مسکن، تعداد خویشاوندان و تعداد فرزندان، در احتمال جابجایی درون محله ای و متغیرهای مدت زمان اقامت، سن و تعداد خویشاوندان، در احتمال جابجایی بین محله ای مؤثر هستند.
ارزیابی سیاست گذاری مسکونی در شهر تهران در رویارویی با نابرابری فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
73 - 132
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری مسکونی یکی از عرصه های مهم سیاست گذاری شهری است. ویژگی های اجتماعی مسکن و نیز اثرات گسترده بخش مسکن در اقتصاد، سیاست گذاری مسکونی و پشتیبانی تأمین مسکن را جزئی از سیاست گذاری عمومی قرار داده است. آن شیوه سیاست گذاری عمومی که مسکن را به عنوان «حق اجتماعی» نادیده می گیرد، سبب شکل گیری نابرابری فضایی در سیستم مسکونی شهرها می شود. مشکل مسکن در تهران، هم به عنوان جزئی از یک مشکل فراگیر در سطح ملی و هم جزئی از مشکل های این بزرگ شهر به نابرابری فضایی منجر شده است. آگاهی از چگونگی اثرگذاری سیاست های شهری و ردیابی علل پیدایش نابرابری مسکونی، امکان سیاست گذاری کارآمد برای رویارویی با این مشکل برنامه ریزی را فراهم می آورد. این مقاله بر روند کار و نیز محتوای سیاست های اجراشده و مؤثر بر ساختار مسکونی شهر تهران، تمرکز کرده و اثر آنها را بر نابرابری فضایی، شناسایی کرده است. برای دستیابی به هدف این مقاله یک فرآیند دومرحله ای توصیفی- تحلیلی بر اساس راهبرد پژوهش قیاسی پیگیری شده است و اثرات سیاست ها بر نابرابری فضایی در ساختار مسکونی شهر تهران با استفاده از تحلیل طولی و تحلیل محتوای تماتیک (فَرهشتی) سیاست ها تحلیل و مقایسه شده اند. یافته های مقاله نشان می دهند که دستور کار سیاست های چیره، فاصله زیادی برای رویارویی با مشکل شهری نابرابری فضایی در شهر تهران دارد. این مقاله رهیافت و چارچوبی برای رویارویی با این مشکل به طورکلی و در تهران ارائه می کند.
تجربه زیسته زنان کارگر خانگی شهر تهران (زنان نظافتچی روزمزد خانه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
202 - 230
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو متمرکز بر تجربه زیسته کارگران خانگی است. روش پژوهش، کیفی با بهره گیری از روش تحلیل روایت است. جمعیت مورد مطالعه، کارگران خانگی زن شهر تهران هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند 15 نفر گزینش شده اند. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق و جهت تحلیل داده ها از روش کدگذاری نظری بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهند که مقوله اصلی، دلایل روی آوری زنان به کار خانگی «شهروند تبعی» است و جوهره مشترک تجربه زنان از کار خانگی، نابرابری اجتماعی است و کارگران افزون بر این که به فاصله طبقانی خود با کارفرما آگاه می شوند، محرومیت از کف حمایت اجتماعی پایه، بازدارنده تحرک شغلی آن ها است. کارگران خانگی به فرودستی کار خانگی اذعان داشته و اجتناب از ادغام اجتماعی دارند، بنابراین کوشش در پنهان نمودن شغل خود به سبب ترس از طرد اجتماعی دارند. از سویی، پرداختن به کار خانگی از دید کارفرما به مثابه مسئولیت ذاتی زن دیده می شود. کارگران خانگی به دلیل شرایط منحصر به فرد شغلیِ خود، نیازمند دریافت حمایت های یکپارچه بوده و از سویی حق ِکارگران خانگی در حفظ کرامت انسانی و شرایط سلامت بخش، باید در قوانین در نظر گرفته شود.
فراغت زنان در کلان شهرها؛ تبیین مسائل اوقات فراغت زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
91-119
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت فرصتی برای انتقال فرهنگ، تقویت انسجام و نشاط اجتماعی است؛ با این حال، واقعیت مصرف اوقات فراغتِ زنان در شهرها و به ویژه کلان شهر تهران حاکی از سهم بسیار کمتر زنان در اوقات فراغت نسبت به مردان و محدودیت جدی امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان است. در پژوهش حاضر به مسائل اوقات فراغت زنان متأهل ساکن شهر تهران پرداخته شده و این مهم از طریق گردآوری داده ها به روش کیفی و با اتخاذ تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته، انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش، از خلال مصاحبه با 23 متخصص شامل سیاستگذاران، مدیران اجرایی و اساتید دانشگاه بدست آمده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، دو دسته مسائل درون حاکمیتی و برون حاکمیتی، مسائل فراغتی زنان متأهل شهر تهران را تشکیل می دهند. مسائل درون حاکمیتی شامل «حاشیه ای شدن»، «فقدان نگاه ویژه به زن»، «بی تفاوتی»، «سیاست های نمایشی» و «خلأ مدیریتی» است. «محدودیت»، «غلبه مصرف»، «انباشت فراغت» و «پروژه نمایشی بدن» مسائل برون حاکمیتی هستند. به علاوه، مسائل اوقات فراغت زنان متأهل شهر تهران دارای ریشه فرهنگی و ناشی از «کم توجهی و کژفهمی فرهنگی» نسبت به «زن» و «اوقات فراغت» است.
مطالعه جامعه شناختی مشارکت پایدار مردمی در نوسازی و بازسازی بافت های فرسوده شهری (مورد مطالعه بافت فرسوده شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
120-154
حوزههای تخصصی:
بافت فرسوده یک ابرچالش برای شهر تهران است. در برنامه پنجم توسعه احیای ده درصدی تکلیف شد که با ورود یکجانبه وزارت راه و شهرسازی عملیاتی نشد، در برنامه ششم موضوع متقن تر شد و 21 دستگاه مکلف شدند، اما ارزیابی برنامه ها گویای عدم تحقق، به دلایل مختلف از جمله برنامه ریزی از بالا به پایین و مشارکت شعاری مردم بود. مساله اصلی این مقاله بررسی جایگاه مشارکتی مردم بعنوان ذینفعان حقیقی این برنامه هاست. با استفاده از روش کیفی، کمی (پرسشنامه و مصاحبه ) و بهره گیری از رهیافت توصیفی-تحلیلی و گراندد تئوری تجزیه و تحلیل اطلاعات مشتمل بر بررسی دلایل، انگیزه ها، ارزش ها، باورها وتجربه زیسته ساکنین بافت فرسوده انجام شد. بر اساس چارچوب نظری تحقیق مشارکت برخواسته از اعتمادسازی، آگاهی بخشی و توانمندسازی ساکنین است. یافته های پژوهش گویای آن است که میزان مشارکت مردم به دلیل عدم آگاهی و یا اطلاعات محدود است که ماحصل آن سست شدن اعتماد اجتماعی و عمیق تر شدن فقر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. چندبعدی بودن این چالش ها، ضرورت بهره گیری از ابزارهای چندگانه و همراستا مشتمل بر اطلاع رسانی، بهبود تجربه زیسته از طریق خدمات اجتماعی، تقویت احساس مسئولیت اجتماعی و توانمندسازی راهگشاست که مدل زنجیره بلوکی (Block Chain) به عنوان یک بستر اطلاعاتی مبنی بر امنیت، شفافیت و اعتماد ارائه شد.
تحلیل جامعه شناختی نگرش جوانان و میانسالان شهر تهران به پول؛ سال 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل نگرش دو گروه میانسالان شاغل و جوانان شاغل شهر تهران به پول می باشد. اینکه انسان ها در مورد پول چگونه می اندیشند، موضوع بحث برانگیز و پراهمیتی در حوزه معنی اجتماعی پول است. مطالعه نگرش جوانان و میانسالان به پول، می تواند نوع رفتار پولی آن ها را در جامعه نشان دهد. در پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریه های زیمل، زلیزر و دیگر جامعه شناسان، به تحلیل جامعه شناختی نگرش به پول پرداخته شده است. در این پژوهش از روش کیفی- کمی کیو، استفاده شده است. با 15جوان و 15میانسال شهر تهران مصاحبه های نیمه ساختار یافته به عمل آمد، با روش تحلیل تم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و سپس 4 بعد ارتباطی، جنسیتی، فرهنگی-اجتماعی و روانشناختی استخراج شد. تعداد 41 عبارت شکل دهنده فضای گفتمان این پژوهش هستند. به منظور مرتب سازی عبارات نمونه کیو، 30 نفر از جوانان شاغل و 30 نفر از میانسالان شاغل شهر تهران به روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند، انتخاب شدند. سپس در بخش کمی با روش تحلیل عاملی Q در نرم افزار spss، ذهنیت افراد هر گروه مورد شناسایی، تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش، چهار ذهنیت از جوانان و سه ذهنیت از میانسالان شهر تهران را نشان می دهد. با بررسی و مقایسه ابعاد ذکر شده، نگرش جوانان به پول در بعد جنسیتی با نگرش میانسالان متفاوت است و بدین ترتیب تفاوت و شکاف نسلی در این حوزه وجود دارد که ناشی از اقتضائات سنی، تفاوت فکری و فرهنگی می باشد. فرهنگ سازی، آموزش، و رسانه ها باعث شده اند تا در بعد جنسیتی جوانان دیدگاه متفاوتی نسبت به میانسالان داشته باشد. در دیگر ابعاد پژوهش توافق نسلی وجود دارد.
تحلیل تطبیقی شاخص های مسکن پایدار در بافت قدیمی و نوساز شهری (مورد مطالعه: بافت محله های اتابک و پونک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
137 - 152
حوزههای تخصصی:
مسکن پایدار به عنوان زیر مجموعه ای از شاخص های توسعه شهری پایدار از عوامل مهم و تأثیرگذار در کیفیت زندگی شهروندان است، مسکن پایدار دارای ویژگی های آسایش مناسب، فضای مناسب، عوامل بهداشتی مناسب، مکان مناسب و قابلت دسترسی است. این درحالی است که در کشور ما شکل گیری محلات شهری در دوره های مختلف محیط های مسکونی متفاوتی را بوجود آورده است. ضرورت ایجاب می نماید پایداری این محیط ها به لحاظ شاخص های مسکن پایدار مورد پایش و ارزیابی قرار گیرد تا برنامه های آتی حوزه مسکن جهت گیری مناسبی را دنبال نماید. این پرسش مطرح می شود که شاخص های مسکن شهری پایدار در محلات قدیمی و نوساز در چه وضعیتی قرار دارند؟ مطالعه موردی شهر تهران و جامعه آماری سرپرستان خانوار دربافت نوساز محله پونک و بافت قدیمی محله اتابک می باشند. روش تحقیق پیمایشی (توصیفی-تحلیلی) است و در جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد میانگین شاخص دسترسی به مراکز خرید 46.6 و میزان رعایت بهداشت در واحد مسکونی با میانگین67.7 و شاخص برخورداری از تجهیزات سرمایشی و گرمایشی با میانگین53.4 از ملاک های برتری بافت نوساز محله پونک به نسبت محله اتابک است. گرچه به طور نسبی محله پونک نسبت به محله اتابک در شرایطی بهتر و مساعدتری قرار دارد اما اختلاف دو محله از نظر متغیرهای مورد بررسی تفاوت چندانی نشان نمی دهد. نتایج حاصل از آزمون های یومن وایتنی و کای دو بیانگر شدت اختلاف و سطح معناداری دو محله در مقایسه با هم هستند. به لحاظ داشتن شاخص های مسکن پایدار شهری در هر دو محله از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند و میانگین های حاصل از آزمون کای دو کمتر از حد متوسط عدد 3 بوده، که با استانداردهای پایداری مطابقت ندارد و باعث شکل گیری محیط های مسکونی ناپایدار شده است. بر این اساس بافت های نوساز و قدیم شهری، الگوها و الویت های متفاوتی از برنامه ریزی مسکن بر اساس نیازسنجی ها و تاکید بر وجوه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با تاکید بر عدالت اجتماعی و فضایی را طلب می کنند.
تبیین الگوی شهروند بیوفیلیک (مطالعه موردی: مناطق 9 و10 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
993 - 1008
حوزههای تخصصی:
در طول پیگیری های پایداری زیست محیطی توجه به مسئولیت دولت ها برای کاهش تخریب محیط زیست به طور مداوم کاهش یافته و به جای آن بر رفتارهای محیط زیستی شهروندان تمرکز شده است. این توجه روزافزون به فرد بر نقش کلیدی، که شهروندان در ایجاد و توسعه یک جامعه پایدار دارند، تأکید دارد. تاکنون محققان اشکالی از شهروندی را، که نشان دهنده تلاش برای پایداری زیست محیطی است، ارائه داد ه اند. هدف از این پژوهش نیز استفاده از شاخص های شهر بیوفیلیک برای معرفی یک شیوه جدید از شهروندی زیست محیطی تحت عنوان «شهروند بیوفیلیک» است که در آن رفتارها و فعالیت های بیوفیلیکی شهروندان مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران به عنوان نمونه تحقیق می شود. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری ساکنان این دو منطقه و نمونه آماری براساس فرمول کوکران برابر با 350 نفر از ساکنان این دو منطقه است. برای سنجش اعتبار محتوایی پرسش نامه، از اعتبار صوری (مراجعه به متخصصان) استفاده شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 824/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز، علاوه بر آزمون های توصیفی، از آزمون های استنباطی نظیر کولموگروف- اسمیرنوف، Tتک نمونه ای، و طیف نانلی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون اسمیرنوف حاکی از نرمال بودن آزمون است و نتایج آزمون Tتک نمونه ای نشان می دهد اگرچه هیچ یک از پاسخ دهندگان به گروه و مؤسسه خاصی تعلق ندارند، رفتارها و نگرش های شناسایی شده نشان می دهد رفتارهای شهروندان و میزان اهمیت محیط برای آن ها در وضعیت مطلوبی قرار دارد، اما به دلیل فراهم نبودن شرایط و کمبود زیرساخت های بیوفیلیکی فعالیت ها و آگاهی های بیوفیلیکی شهروندان نامطلوب ارزیابی شده است. زیرا رفتار بیوفیلیکی شهروندان متأثر از محیط محل است و توسعه هنجارها و زیرساخت ها با یک گرایش طرفدارانه زیست محیطی بر ماهیت چندوجهی شهروندی تأثیرگذار خواهد بود.
بررسی تأثیر عوامل کالبدی بوستان پلیس بر احساس امنیت شهروندان (مطالعه موردی: بوستان پلیس تهرانپارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
597 - 612
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از نیازهای اساسی انسان است. در این میان، احساس امنیت در فضاهای عمومی سبب سرزندگی و پویایی فضا می شود و حضور فعال شهروندان را به دنبال دارد؛ بنابراین شناسایی شاخص ها و عوامل کلیدی فضاهای سبز شهری و تأثیر آن بر احساس امنیت شهروندان امری ضروری است؛ از این رو هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر تأثیر ساختار کالبدی بوستان پلیس بر احساس امنیت اجتماعی در فضاهای سبز شهری شهر تهران است. جامعه آماری همه استفاده کنندگان از بوستان پلیس است. حجم نمونه نیز 200 نفر هستند در دوره زمانی بهار و تابستان 1398 از فضای این بوستان استفاده کرده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، شاخص های کالبدی در پارک پلیس نامطلوب و میزان احساس امنیت شهروندان کم است. همچنین میان ساختار کالبدی و احساس امنیت رابطه آماری معنادار و مستقیمی مشاهده می شود. متغیرهای فیزیکی (کالبدی)، متغیر فعالیت و شاخص کیفیت بصری، تأثیر مستقیمی بر احساس امنیت اجتماعی دارند. در این میان، متغیر کالبدی با ضریب 87/0 =B و کیفیت بصری با ضریب 215/0 =B، تأثیر مستقیم فزاینده ای دارند. متغیر فعالیت با ضریب 156/0 -=B نیز تأثیر مستقیم کاهنده ای دارد.