مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
معرفت
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
475 - 495
حوزههای تخصصی:
مسئله معرفت در تاریخ تفکر هند، همواره اهمیتی بسیار داشته و به جهت نقشی که متفکران و حکیمان هندی در نجات شناسی خود برای آن قائل بوده اند، با دقت نظر و موشکافی های شگفت انگیز مورد بحث و نظر قرار گرفته است. در این میان، اندیشمندان هند، به مسئله ابزارهای شناختی توجه ویژه داشته اند و مکتب نیایه به عنوان یکی از مکاتب واقع گرای هند، بحث های پردامنه ای در این خصوص دارد و به طور خاص چهار ابزار ادراک حسی، استنتاج، گواهی و قیاس را معتبر دانسته است. در مقابل، ناگارجونه حکیم بودایی و بنیان گذار مکتب مادیَمیکه، واقع گرایی مکتب نیایه را نادرست می داند و با تکیه بر برخی پیش فرض های هستی شناختی به نقد آراء معرفت شناسانه آنان می پردازد. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با روش توصیفی-تحلیلی، نقدهای ناگارجونه بر آراء معرفت شناختی زمانه خود و به طور خاص، آراء مکتب نیایه را مورد واکاوی قرار دهیم و نحوه مواجهه وی با نقد منتقدان ناظر به وجود ناسازگاری در آرائش را تحلیل کنیم. به طور کلی، ناگارجونه سه رویکرد تبیینی را برای دفاع از اعتبار ابزارهای شناختی مطرح می کند که عبارتند از: 1-نظریه اعتباربخشی ابزارهای شناختی به یکدیگر، 2-نظریه خود-اعتباربخشی ابزارهای شناختی و 3-نظریه اعتباربخشی متعلَّق شناخت به ابزار شناخت و در ادامه، همه آنها را نابسنده می داند و در نهایت، با طرح این مدعا که خودش هیچ آموزه ای ندارد، تلاش می کند تا به شیوه ای شبه ویگنشتاینی و با تحلیل انواع مختلف دلالت، ناسازگاری بنیادین در آراء فلسفی خود را حل و فصل کند.
واکاوی فلسفه ی آفرینش انسان و رابطه ی آن با ظهور امام زمان(عج) در آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
36 - 56
حوزههای تخصصی:
یکى از سؤال هاى مهمّى که همواره براى انسان مطرح بوده و هست، فلسفه آفرینش انسان است. بشر همواره خواستار کشف علت و فلسفه آفرینش خود بوده است. بعد از کشف فلسفه آفرینش انسان، برای معتقدان به ظهور مهدی موعود (ع)،، مسأله رابطه بین فلسفه آفرینش انسان و ظهور امام زمان مطرح می شود. ما در این مقاله در پی یافتن پاسخ این دو مسأله مهمّ و اساسی هستیم. هدف اصلی این مقاله، بازیابی هویّت انسانی و دینی و دستیابی به باوری جدید در مورد مهدویّت است. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، کتابخانه ای و مطالعه و فیش برداری منابع و جستجو و جمع آوری آیات و روایات مربوط به مسأله و روش پردازش، تحلیلی و توصیفی است. از آیات و روایات استفاده می شود که هدف نهایی از خلقت جهان، آفرینش انسان است و هدف نهایی از آفرینش انسان نیز به کمال رسیدن اوست و بالاترین مرتبه کمال انسان، تقرّب الهی است. در زمان ظهور امام زمان، این هدف در زمان ظهور امام موعود به کاملترین وجه ممکن در دنیا، محقّق خواهد شد، البته آفرینش انسان، اهداف ابتدایی و میانی نیز دارد که عبارتند از: عبادت، امتحان، معرفت و رحمت که تحقّق تامّ و تمام این اهداف نیز در زمان ظهور امام زمان خواهد بود.
بررسی شکاکیت در آثار ناگارجونه از منظر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۱)
57 - 76
حوزههای تخصصی:
در مکاتب عرفانی هندی در توانایی معرفتی عقل تشکیک می شود. ناگارجونه با بهره گیری از شک گرایی اوپانیشادها، ماده باوری بودایی و روش استدلالی مارماهی لغزان ضمن تضعیف و تذلیل عقل، روش خاصی برای کشف حقایق هستی ارائه می دهد. پرسش این است که آیا شکاکیت ناگارجونه به نیهیلیسم منتهی می شود؟ با پیگیری ریشه های شک گرایی هند در ریگ ودا و اوپانیشادها و متون اولیه ی بودایی و با تحلیل استدلال های جدلی ناگارجونه درمی یابیم که او ضمن نقد مبناگرایی معرفتی و ردّ اصل علیت و با تأکید بر تمایز محصول عقل و قلب و اهمیت سلوک عملی از نیهیلیسم فاصله می گیرد و به رئالیسم خاص عرفانی دست می یابد. این سلوک ذهنی و روحی باعث می شود سالک، مورد عطای الهی (ابن عربی) قرار گرفته یا برگزیده (ناگارجونه) شود. بنابراین، تشکیک ناگارجونه در توانایی معرفتی عقل مقدمه ای است برای نیل به حکمت حاصل از قوه ای که ابن عربی آن را قلب می نامد. حکمتی ملازم با مابعدالطبیعه ای رئالیستی که طبق آن کل عالم اعراض قائم به حق تعالی به شمار می رود.
معرفت و حقیقت؛ مقایسۀ روش شناسی شناخت در فلسفۀ ابن عربی و سورن کیر کگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
225-255
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی روش شناسی شناخت در فلسفه ابن عربی و سورن کیرکگور می پردازد. ابن عربی در چارچوب عرفان اسلامی، معرفت حقیقی را از طریق تجربه های شهودی و کشف باطنی می داند، در حالی که کیرکگور در الهیات مسیحی، حقیقت را امری شخصی و ذهنی معرفی کرده و بر جهش ایمانی تأکید دارد. این پژوهش با روش تحلیل تطبیقی، وجوه اشتراک و افتراق این دو فیلسوف را بررسی کرده است. نتایج نشان می دهد که هر دو فیلسوف بر تجربه شخصی و فراتر رفتن از عقل برای شناخت حقیقت تأکید دارند. ابن عربی فرآیند معرفت را تدریجی و مبتنی بر سلوک عرفانی می بیند، در حالی که کیرکگور آن را تجربه ای ناگهانی و مبتنی بر ایمان می داند. ابن عربی حقیقت را با وحدت وجود و کیرکگور آن را به عنوان تجربه ای فردی و رابطه ای شخصی با خداوند مطرح می کند. با وجود تفاوت های فرهنگی و دینی، هر دو فیلسوف به نقش تجربه فردی و محدودیت عقل در شناخت حقیقت تأکید دارند. این پژوهش نشان می دهد که ایمان و تجربه های معنوی از ارکان مشترک در هر دو سیستم فکری هستند.
نقش محّّبت عرفانی در شکل گیری معرفت اجتماعی (از منظر عارف معاصر افغانستان حیدری وجودی)
حوزههای تخصصی:
بر پایه عرفان اسلامی پدیداری عالم بر مبنای محبت خداوند است. اصلی که آن را حرکت حبّی نامیده اند. خدا هم محب و هم محبوب خوانده شده است. استاد حیدری وجودی از عارفان معاصر افغانستان که همیشه معتقد بود با نگاه معرفتی و فرهنگی می توان مشکلات مسلمین را حل کرد، محقّقی از سنّت نظری و عملی مولانا جلال الدّین بلخی بوده و در این راستا محبّت را اساس جامعه سازی می پنداشت. در این پژوهش به روش تحلیلی محبّت در دیوان اشعار حیدری وجودی مورد بررسی قرار گرفته و با بیان اقسام محبت و مراتب آن، نقش محبت در خلقت عالم مورد بحث قرار می گیرد. اثبات این فرضیه که محبّت در معنای عرفانی آن می تواند اساس ایجاد یک معرفت جمعی و ساخت یک منظومه ی تمدّنی باشد، از میان ادبیات شعری کاری سهل نیست، امّا شاعر عارف معاصر افغانستان، که در فراز و نشیب حدود هفت دهه این سرزمین، ناآرامی های زیادی را دیده بود، از آن جهت که خود دغدغه ی ایجاد یک جامعه آرام را داشت، معرفت ناشی از عشق و محبّت را اسّ و اساس تشکیل اجتماع می دانست.
جایگاه معرفت در دیدگاه اخلاقی آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از هدف اخلاق یکی از مباحث مهم در فلسفه اخلاق به حساب می آید که آیت الله جوادی آملی نیز به آن پرداخته است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی دیدگاه وی در این زمینه را بررسی می کند. آیت الله جوادی آملی معتقد است معرفت به معارف الهی سعادت عقل نظری است، و سعادت عقل عملی در عبودیت خداست. لذا نمی توان معرفت را تنها عامل دستیابی به سعادت دانست. بر اساس معناشناسی علم و معرفت و تمایز آنها، وی معلوم بودن خدا را مردود و معروف بودن وی را می پذیرد. لذا نقش معرفت را از علم پررنگ تر می داند، به خصوص معرفت شهودی که تأثیر بیشتری در حصول سعادت دارد. آیت الله جوادی آملی بر اساس تقسیم بندی معرفت به سه قسم علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین، علم الیقین را معرفت یقینیِ حاصل از علم حصولی قلمداد می کند، اما عین الیقین و حق الیقین را از اقسام معرفت شهودی می داند. در مقام بررسی دیدگاه وی، به نظر می رسد با توجه به این که بینش و گرایش دو عامل اصلی حصول سعادت هستند، می توان چنین معتقد شد که معرفت شهودی به دلیل ویژگی هایش می تواند دربردارنده هر دو عامل بینشی و گرایشی در انسان قلمداد شود و میزان دستیابی به معرفت شهودی نسبت به خداوند متعال که متناسب با وسعت وجودی هر شخص حاصل می شود، میزان سعادت آن فرد را تعیین می کند.
مفهوم «ادراک» در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
315 - 334
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مفهوم «ادراک» در فلسفه اسلامی می پردازد و به ویژه تأثیر فیلسوفان معروفی چون ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا را در این زمینه مورد تحلیل قرار می دهد. ادراک از دیدگاه این فیلسوفان به عنوان ابزاری برای دستیابی به حقیقت تعریف می شود و شیوه های آن ارتباطی عمیق میان جهان مادی و غیرمادی را برقرار می سازد. ابن سینا ادراک را فرآیندی لایه ای می داند که از ورودی های حسی آغاز شده و به درک عقلانی ختم می شود. او بر ابستراکسیون در ادراک تأکید می کند، به طوری که افراد از طریق قوای عقلانی می توانند به حقایق بالاتر دست پیدا کنند. شیخ اشراق مفهوم «نور» و «اشراق» را به عنوان مرکز ادراک معرفی می کند و بیان می دارد که نور ذاتاً به روح بشر امکان دسترسی مستقیم به حقایق را فراهم می آورد، که این امر ریشه در میان واری ذاتی دستگاه معرفتی دارد. ملاصدرا ساختار دینامیک ادراک را مطرح می کند، نظریه «اصالت وجود»، «وحدت وجود» و «درجه وجود» را به کار می گیرد. این مقاله ادراک را به چهار مرحله تقسیم می کند: ادراک حسی، ادراک خیالی، ادراک وهمی و ادراک عقلی. در نهایت، مقاله ادراک را به عنوان ترکیبی دینامیک از روح و واقعیت معرفی کرده و خواننده را به بازنگری در شناخت انسانی فراتر از محدودیت های مادی دعوت می کند. اهمیت ادراک در پیشرفت دانش و تأکید بر وجود متافیزیکی از طریق تحلیل های ملاصدرا و گنجینه فلسفی اسلامی روشن می گردد. این بررسی ها به عمق تعامل انسان با جهان کمک شایانی می کند و درک بهتری از وجود و فهم را به دست می دهد.
درآمدی بر تعهدات ایمان در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
ایمان، از مفاهیم محوری در آموزه های قرآن کریم است. با وجود اهمیت و کاربرد گسترده این واژه، قرآن کریم تعریف صریحی از آن ارائه نداده، بلکه بیشتر به تبیین ویژگی ها، آثار و لوازم آن پرداخته است. بررسی آیات قرآن نشان می دهد که می توان آن ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد: دسته ای که به حقیقت ایمان، متعلقات، زمینه ها و بسترهای شکل گیری و تقویت آن می پردازند (جنبه معرفتی)، و دسته ای که آثار و لوازم ایمان را بیان می کنند (جنبه عملی). این پژوهش، با استفاده از روش گردآوری کتابخانه ای و تحلیل محتوای توصیفی، به این نتیجه دست یافته است که ایمان، مستلزم تعهداتی معرفتی و عملی است. به این معنا که فرد مؤمن، هم باید نسبت به حقیقت ایمان، متعلقات، حالات، روحیات و بسترهای پیدایش آن آگاهی داشته باشد، و هم در عمل، به لوازم ایمان پایبند بوده و در راستای آن تلاش کند. در واقع، بدون التزام به تعهدات ایمان، نمی توان کسی را به معنای واقعی کلمه، “مؤمن” نامید.