مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
تناسب اراضی
حوزههای تخصصی:
شناخت و تعیین نواحی مستعد اکولوژیکی برای بسترسازی مناسب در برنامه ریزی منطقه ای و به ویژه بخش کشاورزی امری حیاتی و مهم است. اقلیم و توپوگرافی از مهم ترین مولفه های محیطی هستند که استعداد و قابلیت تولید محصول زراعی در یک منطقه به آن ها وابسته است. لذا مطالعه ی عناصر و عوامل اقلیمی مؤثر بر کشاورزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این تحقیق به منظور تعیین نواحی جغرافیایی همگن اکولوژی کشاورزی، تصاویر ماهواره ای و سامانه های اطلاعات جغرافیایی که تامین کننده افق و ابعاد جدیدی برای پایش موثر و مدیریت منابع اراضی می باشد به کار گرفته شد. و سعی می شود با تلفیق روشها و ابزارهای جدید توسعه کاربری پهنه بندی اکولوژی کشت کلزا را در منطقه دشت اردبیل نشان داد. به همین منظور برای شناخت مناطق مستعد منطقه مورد مطالعه از آمار داده های اقلیمی سطح استان از قبیل: درجه حرارت، بارش، رطوبت نسبی، و داده های قابلیت محیطی از قبیل: شیب، ارتفاع و کاربری اراضی استفاده شده است. به منظور اولویت بندی و ارزیابی معیارها در ارتباط با کشت کلزا از روش تحلیل تصمیم گیری چند معیاره مبتنی بر فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. سپس با وزن دهی به لایه ها ی تهیه شده براساس معیارها ، تلفیق و همپوشانی لایه ها در محیط GIS صورت گرفته و لایه نهایی ارزیابی تناسب اراضی برای کشت کلزا تهیه شد. براساس تحلیل یافته ها، اراضی منطقه ی مورد مطالعه برای کشت کلزا 33/38 درصد اراضی بدون محدودیت، 02/10 درصد اراضی با محدودیت کم، 96/33 درصد اراضی با محدودیت متوسط، 71/17 درصد اراضی با محدودیت زیاد می باشد.
شناسایی تعارض کاربری ها بر مبنای مدل تناسب اراضی در مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
213 - 232
حوزههای تخصصی:
هنگامی که نیازهای چندگانه چندین کاربری زمین در فضا همپوشانی داشته باشند و نتوان آن ها را هماهنگ کرد، احتمال ایجاد تعارض اراضی وجود دارد. توسعه شهرنشینی در محدوده مجموعه شهری مشهد فضاهای زیست محیطی با کیفیت را اشغال کرده و منجر به تکه تکه شدن اراضی کشاورزی و زیست محیطی و کاهش کیفیت آن ها شده است. شناسایی و حل تعارضات کاربری زمین برای استفاده منطقی از منابع زمین و دستیابی به پایداری ضروری است. این پژوهش به بررسی تعارضات اراضی از منظر تناسب کاربری پرداخته است. بدین منظور تناسب اراضی با استفاده از روش تحلیل ارزیابی چندمعیاره با استفاده از شاخص های طبیعی، مکانی، برنامه ریزی و منابع آبی برای سه کاربری کشاورزی، اکولوژیکی و مسکونی در سه طبقه زیاد، متوسط و کم ارزیابی شده و بر اساس ترکیب تناسب سه کاربری با استفاده از مدل پیشنهادی، شدت تعارضات در سه طبقه و نوع تعارضات در دوازده طبقه تشخیص داده شده است. در ادامه احتمال تغییرات اراضی با توجه به نوع و شدت هر تعارض بیان شده است. در مجموع نتایج نشان می دهد: درصد مساحت اراضی با تناسب بالای اکولوژیکی نسبت به دو کاربری دیگر کمتر بوده است، همچنین تناسب اراضی اکولوژیک از مرکز محدوده به سمت پیرامون با افزایش ارتفاع بیشتر شده و تناسب اراضی برای کاربری مسکونی با دور شدن از شهرها و جاده ها کاهش پیدا می کند، بیشترین درصد اراضی مجموعه شهری مشهد در معرض تعارض بالقوه و با شدت متوسط تعارض قرار دارد، بیشترین نوع تعارضات مربوط به دو نوع تعارض شدید و متوسط اراضی کشاورزی و مسکونی بوده است.
طراحی الگوی استاندارد اماکن ورزشی بر مبنای ترکیب متغیرهای محیطی و اقلیمی در استان اردبیل با روش های MADM و FANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
21 - 38
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رهیافت تناسب اراضی برای احداث استادیوم ورزشی روباز در استان اردبیل با رویکرد آب و هوایی انجام شده است. بدین منظور از متغیرهای آب و هوایی شامل میانگین دما، بارش های برف و باران همراه با متغیرهای محیطی استفاده و از تلفیق رویکرد تصمیم گیری چندشاخصه (MADM)، تکنیک تحلیل شبکه فازی (FANP) برای تعیین وزن و اهمیت پارامترها در تناسب اراضی و از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای ترسیم نقشه توزیع فضایی پارامترها در پهنه استان اردبیل استفاده شده است. در این پژوهش برای هر متغیر یک لایه ایجاد و پس از تعیین وزن آنها با فازی کردن و روی هم گذاری لایه ها، اراضی بهینه برای پیاده سازی اماکن ورزشی در استان اردبیل تعیین شد. نتایج نشان داد که متغیرهای روزهای برفی و میانگین دما به ترتیب با درجه فازی 241/0 و 163/0 بیشترین اهمیت و اثرگذاری و ازمیان معیارهای محیطی نیز شیب زمین و ارتفاع به ترتیب با درجه فازی 294/0 و 166/0 بیشترین اهمیت را در انتخاب اراضی برای احداث استادیوم های ورزشی در استان اردبیل دارند. نتایج تناسب اراضی نشان داد که منطقه های واقع در نیمه شمالی استان اردبیل به ویژه دشت مغان، گرمی، اصلاندوز و بیله سوار درجه مطلوبیت برای احداث استادیوم ورزشی را دارند.
تعیین مناطق مستعد جهت توسعه اراضی کشاورزی بر مبنای پارامترهای هیدروژئومورفولوژی: مطالعه موردی: شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
20 - 1
حوزههای تخصصی:
کشاورزی از طریق تاثیرگذاری بر محیط زیست، رشد اقتصادی و تأمین امنیت غذایی نقش حیاتی در توسعه اقتصادی هر کشوری نقش دارد. یک از مهم ترین برنامه ها تعیین نواحی مناسب برای توسعه اراضی کشاورزی است. در تحقیق سعی بر آن شده است تا بر اساس پارامتر هیدروژئومورفولوژی، مناطق مناسب جهت توسعه این اراضی در محدوده موردمطالعه مشخص شود. لایه های اطلاعاتی تحقیق حاضر شامل جنس خاک، تیپ اراضی، زمین شناسی، شیب، ارتفاع، بارش، دما و کیفیت شیمیایی آب زیرزمینی می باشد. پارامترهای مورد بررسی بر اساس نظر کارشناسان و به روش ANP امتیازدهی شده اند. سپس با استفاده از تلفیق دو روش OWA و ANP لایه های اطلاعاتی باهم ترکیب شده اند. مطابق نتیجه نهایی، محدوده شهرستان از نظر میزان تناسب جهت توسعه اراضی کشاورزی به سه کلاس مناسب، نسبتاً مناسب و نامناسب تقسیم شده اند. کلاس مناسب با 1193 کیلومترمربع وضعیت عمدتاً مشتمل بر نواحی مرکزی، شمال و شمال شرقی شهرستان است. این مناطق عمدتاً دارای شیب و ارتفاع کم، میانگین دمای بالا و همچنینی وضعیت لیتولوژی و خاک مناسبی هستند. مناطق نسبتاً مناسب نیز با 1225 کیلومترمربع وسعت عمدتاً شامل نواحی جنوبی و غربی است و همچنین کلاس نامناسب با 581 کیلومترمربع وسعت عمدتاً شامل نواحی غربی شهرستان است که به دلیل ارتفاع و شیب زیاد، میانگین دمای پایین و همچنین لیتولوژی نامناسب در این کلاس قرارگرفته است.
ارزیابی کیفی تناسب اراضی حوضه آبخیز شیردارکلا برای گندم دیم در محیط GIS
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲
99 - 115
حوزههای تخصصی:
کسانی که برای بهره برداری علمی و صحیح از زمین و طبیعت برنامه ریزی می کنند، اغلب به تصمیم گیری هایی نیازمندند که در یک دوره کوتاه از زمان بتوانند محیط را به سمت توسعه پایدار سوق داده، موجب رقابت اقتصادی شوند. در این راستا، مجموعه ای از نقشه های تناسب استفاده از زمین بسیار مناسب خواهد بود. در حالت مطلوب، این نقشه ها باید با معیارهای پیچیده ترکیب و نهایتاً یکپارچه سازی شوند. در این پژوهش با استفاده از دستورالعمل های ارزیابی تناسب اراضی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به ارزیابی کیفی تناسب اراضی حوضه آبخیز شیردارکلا واقع در استان مازندران برای تناسب فعلی و آینده محصول گندم دیم اقدام شده است. نتایج نشان دادند که در حوضه آبخیز شیردارکلا، اقلیم، رژیم رطوبتی خاک و گروه هیدرولوژی خاک، مهم ترین معیارها برای ایجاد تناسب اراضی هستند و عوامل محدودیت مهم عبارتند از رخنمون سنگی، شیب، پستی و بلندی زیاد و فرسایش آبی با توجه اطلاعات به دست آمده تناسب اراضی فعلی، 12درصد از اراضی منطقه برای کشت دیم مناسب (S1)، 15 درصد تناسب متوسط (S2) و 73 برای کشت دیم نامناسب (N2) است. برای تناسب شرایط آتی 19 درصد از اراضی منطقه برای کشت دیم مناسب (S1)، 8 درصد تناسب متوسط (S2) و 73 برای کشت دیم نامناسب (N2) تشخیص داده شد. کلیه اراضی کوهستانی دارای قابلیت چرا، تپه ها از نظر محدودیت های موجود مانند کوهستانی و دارای قابلیت استفاده مرتع می باشد و کلیه اراضی تراس های فوقانی دارای اولویت استفاده با قابلیت زراعت دیم و آبی به شرط تأمین آب است.
ارزیابی تناسب اراضی برای برنامه ریزی گردشگری عشایری در منطقه کوهرنگ با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
81 - 94
حوزههای تخصصی:
شناخت نواحی مستعد توسعه گردشگری از جمله گردشگری عشایری می تواند بسترساز برنامه ریزی و توسعه باشد. منطقه کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری به واسطه جامعه عشایری، از ظرفیت مطلوبی برای توسعه گردشگری عشایری برخوردار است. با توجه به این ظرفیت، بایستی برنامه ریزی مناسب با توجه به کاربری اراضی آن انجام شود. هدف این پژوهش ارزیابی تناسب اراضی منطقه کوهرنگ برای برنامه ریزی گردشگری عشایری در سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های مکانی سازمان نقشه برداری کشور در سال 1392 است. تحلیل ها بر اساس روش AHP فازی در نرم افزار Arc GIS انجام شده است. داده ها در محیط نرم افزار، فازی سازی و استاندارد شدند. برای مقایسه معیارها و زیرمعیارها نیز از دیدگاه 10 کارشناس جهت مقایسه در نرم افزار Expert Choice استفاده شد. در نهایت نقشه های مربوط به هر معیار تهیه و در نهایت نیز، نقشه تناسب اراضی برای برنامه ریزی گردشگری منطقه تدوین شد. نتایج نشان داد که هشت معیار در ارزیابی تناسب اراضی برای برنامه ریزی گردشگری عشایری قابل استفاده هستند. سه معیار مجاورت با منابع آب با وزن 268/0 ، پوشش اراضی با وزن 237/0 و مجاورت با جاده با وزن 145/0 به عنوان مهمترین معیارها در ارزیابی تناسب اراضی برای گردشگری عشایری شناخته شدند. نتایج نشان داد که اراضی بسیار مناسب منطقه برای گردشگری عشایری 258/471 کیلومترمربع بوده که معادل 80/12 درصد از مساحت منطقه است. همچنین اراضی نسبتاً مناسب برای برنامه ریزی گردشگری عشایری نیز 57/27 درصد از اراضی منطقه را به خود اختصاص داده است. تحلیل الگوریتم موران در زمینه الگوی توزیع اراضی مستعد گردشگری عشایری نشانگر آن است که اراضی شناسایی شده به صورت خوشه ای توزیع شده اند و بیشترین تمرکز اراضی مستعد در بخش شمال غربی و همچنین شرق منطقه قرار دارد. در مجموع منطقه، دارای اراضی مستعدی برای برنامه ریزی و توسعه گردشگری عشایری است.
تحلیل فضایی تناسب اراضی در ارتباط با توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
135 - 157
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد شهرنشینی و به تبع آن رشد شتابان فضای کالبدی شهرها، که به صورت نامتعادل و نامتوازن، اراضی حاصلخیز و خاک های صنعتی و معدنی را به زیر ساخت و سازهای شهری می برد و این مسئله مخاطرات متعددی را در زمینه های اقتصادی و زیست محیطی به دنبال آورده است. یکی از سازو کارها استفاده از تکنیک های کارآمد در اولویت بندی تناسب اراضی برای توسعه ساخت و سازهای شهری است. از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است با انتخاب شهر ارومیه به عنوان مطالعه موردی و در فاصله پیرامونی مشخص شده نسبت به شهر ارومیه، به مقوله تحلیل فضایی تناسب اراضی در ارتباط با توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری پرداخته شود. نرم افزارهای مورد استفاده در این پژوهش، نرم افزار IDRISI Selva و ArcGIS می باشد. خروجی های حاصله در قالب نقشه های کلاس بندی شده از تناسب اراضی برای توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری است. برای انجام این مهم، تشکیل معیارهای ارزیابی، استانداردسازی نقشه های معیار به واسطه ی درجه عضویت در تابع فازی، تعیین وزن معیارها به روش CRITIC و تهیه نقشه استاندارد شده وزنی از جمله اقداماتی بودند که در برایند انجام آن ها، مقدمات لازم برای استفاده از معیارها فراهم گردید. بررسی نتایج حاصل از کنترل صورت وضعیت پیکسل های اولویت دار نشان می دهد که امتیاز استاندارد فازی این پیکسل ها در غالب معیارها، بیش از 170 می باشد که به تناسب نیاز و همراه با لحاظ کردن قیود محدودیت و در نظر گرفتن ملاحظات استفاده چند منظوره از زمین و نیز در عین توجه به ظرفیت های توسعه درونی و میان افزای شهری، می تواند جهت تخصیص به توسعه پیوسته و ناپیوسته شهری مورد توجه قرار گیرد.
امکان سنجی و تحلیل تناسب اراضی چند معیاری جهات توسعه فیزیکی شهر کرمانشاه بر پایه معیارهای ژئومورفولوژیکی با استفاده از مدل های منطق فازی و فرایند ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعه کالبدی و شهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است. در عصر حاضر توسعه شهرها شتاب بیشتری گرفته است و برخورد اراضی شهری با عوارض ژئومورفولوژیکی مرتبأ در حال افزایش است. بنابراین نظر به اینکه جمعیت زیاد و در قبال آن فضا کم می شود، فشار بر فضای باقیمانده فزونی می گیرد. هر چه به آینده می نگریم بیشتر درمیابیم که اگر حساب شده عمل نکنیم و با شتاب راه خود را ادامه دهیم ممکن است آثار و پیامدهای زیانباری در محیط زیست و اقتصاد شهری بوجود آید.روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. هدف ازاین تحقیق ارائه الگوی بهینه توسعه کالبدی شهربا تهیه نقشه به منظورمکانیابی جهات توسعه شهر کرمانشاه میباشد. برای رسیدن به این هدف با استفاده از پارامترهای انسانی و محیطی( ژئومورفولوژی شهری )و سایر اطلاعات مورد نیاز شهری و با استفاده از مدلAHP (فرایند تحلیل سلسله مراتبی) و منطق فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) نقشه های مربوط به محدودیت پارامترهای ژئومورفولوژی و طبیعی شهر کرمانشاه تهیه شد. براساس نتایج بدست آمده از بررسی نقشه نهایی این است که بخش های شمال، جنوب شهر کرمانشاه با محدودیت توسعه فیزیکی مواجه می باشد. از دیگر نتایج این تحقیق اینکه مناسب ترین مکانها برروی نقشه نهایی برای توسعه فیزیکی آینده شهر کرمانشاه، بخشهای شرقی و غربی محدوده تشخیص داده شده است.