مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
عوامل جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
مولفه های جغرافیایی نقش بارز و اساسی در ارتکاب جرایم اقتصادی ایفاء می نمایند به نحوی که عواملی مانند موقعیت سرزمینی و اقلیمی ، تغییرات آب و هوایی و ... به عنوان یکی از عوامل بارز در ارتکاب این جرایم درنظر گرفته شده اند. البته این موضوع که این عوامل به طور پیوسته در ارتکاب این جرایم نقش ایفاء می نمایند، هم چنان به طور کامل به عنوان عوامل مانع و جامع در نظر گرفته نشده اند.این تحقیق که با استفاده از یک رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است درصدد پاسخ به این پرسش است که نقش مولفه های جغرافیایی در ارتکاب جرایم اقتصادی با توجه به موازین و استانداردهای حقوق ایران ، فقه امامیه و اسناد بین المللی چیست ؟ نتیجه تحقیق حاضر بدین صورت است که با وجود اینکه مولفه های جغرافیایی هم چون جمعیت غیرنظامی در ارتکاب برخی جرایم مانند جرایم بین المللی و هم چنین محاربه و برخی از مصادیق افساد فی الارض در فقه و حقوق داخلی و بین المللی مهم شمرده اند، اما در زمینه جرایم اقتصادی مولفه های جغرافیایی به عنوان عوامل مستقل نه در اسناد حقوق داخلی ، نه در اسناد حقوق بین الملل و نه در فقه امامیه مورد توجه قرار نگرفته اند. با این حال، این غفلت تا حدودی به ویژه در زمینه اسناد بین المللی با ظهور تفاسیر بر مواد این اسناد مرتفع شده است و نقش عوامل جغرافیایی تا حدودی مهم جلوه داده شده اند.
بررسی عوامل تعیین کننده جغرافیای زیستی در استقرار رژیم حقوقی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۷
185 - 200
حوزههای تخصصی:
خزر ،دریای بسته ای است که علاوه بر اهمیت استراتژیکی ، به جهت وجود ذخایر عظیم نفت و گاز و وجود ماهیان خاویاری در جهان معروفیت دارد .مشکل اصلی این دریا که ریشه در شرایط جغرافیایی دارد ،عدم تعیین رژیم حقوقی است. کنوانسیون 1982 ،استقرار رژیم حقوقی دریاهای بسته را در اختیار کشورهای ساحلی قرار داد.عدم اتفاق آراء در چگونگی تحدید حدود ،خزر را به یکی از مناطق بحرانی تبدیل کرد.یکی از بحرانها، معضل زیست محیطی است.مشکلات اقتصادی کشورهای جدید التاسیس ، موجب استفاده بیش از حد از منابع دریایی خصوصا نفت و گاز شد.تکنولوژی پایین و عدم نظارت سازمانهای مستقل زیست محیطی منطقه ای و جهانی موجب رعایت نکردن استانداردهای لازم جهت بهره برداری از منابع نفتی و انتقال آنها می شود.علاوه بر این آلاینده های مختلفی حیات دریایی خزر را به شدت تهدید می کند. به همین دلیل تحقیق حاضر بر آن است تا از منظر جغرافیای سیاسی دریاها و با استفاده از روش کتابخانه ای ،نقش عوامل جغرافیای زیستی را در استقرار رژیم حقوقی خزر بررسی کند.مولفه هایی که جغرافیای زیستی خزر را تهدید می کنند و نقش مهمی در تعیین رژیم حقوقی دارند. شامل؛ آلودگی نفتی ،کشتی و شناور ،جمعیت ،کارخانجات و تاسیسات صنعتی، جزایر مصنوعی،آلودگی زیستی و رودها می باشند که مطابق با کنوانسیون 1982 و باتوجه به شرایط جغرافیایی خزر، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد علیرغم وجود مواد متعدد زیست محیطی در کنوانسیون 1982 و تاکید سران کشورهای ساحلی در نشستهای چهارگانه در جلوگیری از آلودگی، به دلیل اینکه اولا؛مواد مذکور از قدرت الزام آوری برخودار نیستند .ثانیا کشورهای ساحلی قائل به نظارت و دخالت سازمانهای زیست محیطی بین المللی در دریای بسته نمی باشند. در برابر استقرار رژیم حقوقی که مانع ادامه فعالیت آنها شود مخالفت می کنند. کلیدواژه ها: دریای خزر، رژیم حقوقی، عوامل جغرافیایی، جغرافیای زیستی.کنوانسیون دریاها
تحلیل عوامل جغرافیایی موثر در امنیت غذایی خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه انسانی یکی از مهم ترین عناصر در فرایند توسعه شناخته می شود. پرورش انسان های خلاق، مستعد در گرو داشتن جامعه ای با تضمین سلامت جسمی، بهداشتی و برخوردار از امنیت است. امنیت یکی از بارزترین وجوه بالندگی یک جامعه و زمینه ساز رشد، توسعه و ثبات آن محسوب می گردد. برنامه ریزی برای توسعه، پیشرفت و هر گونه فعالیتی که می تواند عاملی مؤثر برای بهبود اوضاع اقتصادی، اجتماعی و سایر ابعاد جامعه باشد، در سایه استقرار امنیت می باشند، که یکی از وجه اصلی امنیت ، امنیت غذایی است. در این میان شناخت عوامل موثر در امنیت غذایی پیش نیازی ضروری جهت تحقق امنیت غذایی در جامعه می باشد. در تحقیق حاضر به تحلیل عوامل جغرافیایی موثر در امنیت غذایی خانوارهای روستایی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی، از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستاهای شهرستان زنجان می باشد. شهرستان زنجان در سال 1390، دارای 97225 نفرجمعیت روستانشین، 26429 خانوار، 13 دهستان و 248 روستای دارای سکنه میباشد. 54 روستا، 290 خانوار بااستفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه)، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی ،برای محاسبه میزان امنیت غذایی از روش مقیاس ناامنی غذایی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، 33.5 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی بوده و عوامل جغرافیایی فاصله از مراکز خرید، محل استقرار روستا و کیفیت راه ارتباطی موثر می باشد.
بررسی عوامل ناامنی در عراق بر اساس مدل هاگت و تأثیر آن بر روابط با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور عراق، از مرزهایی تشکیل شده که در طول کمتر از یک قرن از شکل گیری این کشور به شکل رسمی و جدید، همواره متزلزل بوده و با چالش های امنیتی مواجه بوده است. با اذعان به تأثیر مثبت و منفی عوامل جغرافیایی، در این تحقیق هدف پاسخ به این سؤال بود که عوامل جغرافیایی چه نقشی در ایجاد ناامنی ها در عراق و تأثیر آن بر روابط با ایران داشته اند؟ در این زمینه با استفاده از مدل دوازده ماده ای پیتر هاگت سعی شد که به سؤال فوق پاسخ داده شود و فرضیه پژوهش این بوده است که تقریباً همه ی عوامل ناامنی در عراق و علل تنش زای پایدار و ناپایدار در روابط این کشور با ایران از ماهیتی جغرافیایی و ژئوپلیتیکی برخوردار بوده و بسیاری از فاکتورهای مدل هاگِت، در این مورد، صدق می کنند. نتیجه ای که عاید شده، این بود که هرچند شیعیان در حال حاضر، در کشور عراق، قدرت را در دست دارند، اما تنش های پایدار در روابط ایران و عراق، عمدتاً ماهیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی دارند که این امر ضرورت توجه به این عوامل توسط تصمیم گیرندگان سیاست خارجی ایران را مضاعف می کند. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات و داده های مورد نیاز بر مبنای روش کتابخانه ای و فیش برداری گردآوری شده اند.
شناسایی و الویت بندی عوامل موثر بر وقوع جرم در محلات شهر سمنان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۸
9 - 29
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه بخش کثیری از جمعیت کشور در شهرها ساکن شده اند به موازات افزایش جمعیت شهری و به تبع آن گسترش کالبدی نواحی شهری، جرم و جنایت گسترش پیدا کرده و گربیان گیر جامعه عظیم شهری شده است. عدم توجه به این معضل (افزایش جرایم) به صورت علمی و منطقی می تواند منجر به آسیب ها و زیان های جبران ناپذیری برای شهرها باشد. عوامل محیطی مؤثر بر وقوع جرم (موقعیت قرارگیری محله، کارکرد محله، اندازه و وسعت محله، شرایط فیزیکی محله). عوامل فرهنگی موثر بر وقوع جرم (تهاجم فرهنگی، فرهنگ خانواده، گسترش شبکه ها و باندهای فساد و فحشا).
یافته ها: عوامل اقتصادی موثر بر وقوع جرم (فقر و بیکاری، رشد تورم و گرانی، میزان درآمد خانوار، وجود مشاغل کاذب، هزینه های معیشتی و قیمت مسکن). عوامل اجتماعی موثر بر وقوع جرم (ناهنجاری های اجتماعی، سطح سواد، تعارض بین نسل ها، تراکم جمعیت، وجود قومیت ها و نژادهای مختلف). عوامل کالبدی: (عدم برخورداری از امکانات): مراکز انتظامی، ورزشی و تفریحی، مراکز فرهنگی و آموزشی، اماکن تجاری مورد نیاز، مراکز بهداشتی و درمانی).
نتیجه گیری: لذا در این مقاله با یک نگرش سیستمی و جامع نگر، عوامل موثر بر وقوع جرم در محلات شهر سمنان را با استفاده از نظرات کارشناسان و خبرگان، بررسی و ارزیابی و در نهایت با روش Ahp الویت بندی نماییم.
تحلیلی پیرامون راهکارهای توسعه صنعت گردشگری در استان گیلان
منبع:
مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی (چشم انداز جغرافیایی) دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۸
179 - 192
گردشگری نقش اساسی در اقتصاد کشورها ایفا می کند . شناسایی عمیق و دقیق ابعاد مختلف گردشگری به عنوان رمز توسعه بازار آن محسوب می شود. صنعت گردشگری در طی دهه اخیر با نرخ رشد شتابان گسترش یافته و منبع در آمدی قابل ملاحظه ای برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته بوده است تحقیق حاضر به روش پیمایشی انجام گردیده است . جامعه مورد تحقیق شامل مدیران و تصمیم گیران اجرایی بخش های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مرتبط با صنعت گردشگری در سطح استان گیلان می باشند که از طریق نمونه گیری خوشه ای حجم نمونه تعیین و با پرسشنامه به عنوان ابزار سنجش داده ها و اطلاعات لازم جمع آوری گردیده است برای سنجش اعتبار ظاهری (vality face) از نظرات ، صاحبنظران بخش گردشگری استفاده شده است و برای تعیین پایاییReliability ) ) ابزار سنجش ، از روش تعیین ضریب کروبناخ استفاده شده است . ضریب آلفای کرنباخ 871% به دست آمده است که نشاندهنده پایایی ابزار سنجش و قابلیت بالای آن می باشد . داده ها و اطلاعات جمع آوری شده، از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند . یکی از مهم ترین یافته های تحقیق حاضر نشان می دهند که بخش اکوتوریسم می تواند به یکی از راهکارهای اصلی برای توسعه و گسترش این صنعت با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی استان مفید و موثر واقع شود و از میان عوامل جغرافیایی ، عامل جغرافیایی دریا و سواحل ، بالاترین تاثیر را در جذب گردشگر به استان گیلان را داشته است .
بررسی عوامل جغرافیایی موفقیت اجرای طرح های هادی روستایی در شرق استان گیلان
عمران روستاها با تأکید افراطی بر عناصر کالبدی و بدون برقرار ارتباطی نظام وار و هدفمند با سایر وی ژگی های ساختاری- کارکردی حاکم بر فضای جغرافیایی از اولویت خاص برخوردار شده است. مقاله حاضر عوامل مؤثر در موفقیت اجرای طرح های هادی روستایی در بخش شرقی استان گیلان را با تأکید بر عوامل جغرافیایی مورد بررسی قرار می دهد. روش کلی تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی بوده و داده های اصلی مورد استفاده در آن بر اساس نظر سنجی از ساکنان روستاهای مورد مطالعه بدست آمده است. نتایج عمده بدست آمده از این تحقیق عبارت است از : موقعیت استقرار، فاصله روستا از مراکز شهری و اندازه جمعیت روستا با میزان موفقیت اجرای طرح های هادی روستایی دارای رابطه قوی می باشند. روستاهای واقع در نواحی کوهستانی با اندازه جمعیتی متوسط و دورتر از مراکز شهری از نظر اجرای طرح هادی نسبت به روستاهای واقع در نواحی جلگه ای، نزدیکتر به شهر و با جمعیت بیشتر از موفقیت بیشتری برخوردار بوده اند. شناخت و آگاهی روستائیان از طرح هادی و میزان مشارکت آنها در جریان تهیه و اجرا، از عوامل مهم دیگر در دستیابی به اهداف این طرح ها هستند.
تحلیل میزان توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
طبق شواهد و تجربیات، به حق و وظیفه توسعه فضاهای روستایی به تناسب سهم و جایگاه و کارکرد آن ها در اقتصاد ملی کم توجهی شده و به دلیل بی مهری به نقش عوامل جغرافیایی (محیط طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و...) در شکل پذیری و ترتیب فضایی و توسعه سکونتگاه های روستایی، علیرغم تلاش های انجام شده در کشور به ویژه پس از انقلاب، هنوز ناپایداری و توسعه نیافتگی در عرصه های روستایی ایران نمایان است. از این رو پژوهش حاضر در پی بررسی میزان توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان ایرانشهر و نقش برخی عوامل جغرافیایی در آن، از دیدگاه ساکنان محلی است. عوامل مورد بررسی دربرگیرنده عوامل محیط طبیعی، فضایی، اجتماعی و اقتصادی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری کلیه سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی ایرانشهر هستند. در این بین 19 روستا و 294 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده های بدست آمده به کمک روش های آماری در محیط نرم افزار SPSS مورد پردازش و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نمایان گر پایین بودن میزان توسعه یافتگی روستایی در بخش مرکزی ایرانشهر یعنی زیر حد متوسط نظری (با درجه میانگین 43/2) است و بیشتر عوامل (به غیر از مخاطرات طبیعی، بعد خانوار و نرخ اشتغال) دارای ارتباط منطقی و معناداری با توسعه یافتگی روستایی می باشند. در این میان تأثیر عوامل مکانی- فضایی و پس از آن عوامل اجتماعی پررنگ تر است. از این رو توسعه سکونتگاه های روستایی در محدوده مورد مطالعه نیازمند بازنگری اساسی در سیاستگذاری ها و برنامه های توسعه روستایی و داشتن نگاه خاص به نقش برخی عوامل جغرافیایی در روند توسعه سکونتگاه های روستایی است.
تحلیل تأثیر پدیده های جغرافیایی در توزیع فضایی سکونتگاه های عصر مفرغ (3000 -1500 ق.م) استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر درصدد است، براساس مطالعات باستان شناختی و جغرافیایی- که در استان اردبیل صورت گرفته است، به بررسی تحلیلی نقش شرایط جغرافیایی و ساختارهای طبیعی در شکل گیری، توسعه و افول قلعه های پیش از تاریخی استان اردبیل بپردازد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با رویکردی میان رشته ای، با استفاده از تصاویر ماهواره ای پردازش شده، بررسی های سیستماتیک میدانی و کاوش های باستان شناسی، در پی پاسخ به این پرسش است که الگوی سکونتگاه های هزاره سوم و دوم پ.م استان اردبیل چگونه بوده و عوامل جغرافیایی و طبیعی در این امر چگونه و تا چه حد تأثیرگذار بوده اند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد، پدیده های جغرافیایی نقش بارزی در پراکنش فضایی، تعیین نوع کارکرد و میزان اهمیت قلعه های عصر مفرغ استان اردبیل داشته است. تحلیل پراکنش فضایی قلعه ها و برهم کنش های سیاسی- اقتصادی آن ها با یکدیگر، این فرضیه را به ذهن متبادر می سازد که الگوی حاکم بر تعاملات سیاسی- اقتصادی قلعه های استان اردبیل، قرابت نزدیکی با الگوی مکان مرکزی کریستالر دارد؛ به گونه ای که نظریه مکان مرکزی در این محدوده جغرافیایی قابل پیگیری است. براساس این الگو، قلعه خسرو، قلعه مرکزی بوده و درپیرامون آن قلعه های کوچکتری مانند زینو، شیندیر شامی، کیچیک یوردی، شیطان داشی و... قلعه های اقماری آن بوده اند. از جمله مشخصه های ظاهری قلعه مرکزی (قلعه خسرو)، وسعت زیاد محوطه و قرار داشتن یک گورستان بزرگ در کنار آن می باشد. از مشخصه های اصلی قلعه های اقماری نیز می توان به وسعت کم، پراکندگی در اطراف قلعه مرکزی با فواصل مشخص، محافظت از حدود و ثغور قلعه مرکزی و راههای ارتباطی اشاره کرد.
تبیین متغیّرهای ژئوپلیتیکی قدرت اقتصادی با تاکید بر عوامل جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
106 - 126
حوزههای تخصصی:
فضای جغرافیایی، سیستمی مرکب از عوامل و عناصر طبیعی و انسانی درهم تنیده و مرتبط باهم است. این عوامل جغرافیایی از ارزش های متفاوتی برخوردارند که با توجه به نیاز و درک انسان ها، بار و ماهیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و ژئوپلیتیکی می گیرند. اثر عوامل جغرافیایی در اقتصاد همواره در زندگی انسان ها نقش آفرین بوده و توسط انسان ها درک شده است. این عوامل هنگامی که موردتوجه کشورها در راستای اهداف کلان اقتصادی قرار می گیرند، به عنوان منابع قدرت، ماهیتی ژئوپلیتیکی پیدا می کنند. پژوهش حاضر بر پایه جستار در عوامل جغرافیایی مؤثر در قدرت اقتصادی، به دنبال تبیین متغیّرهای ژئوپلیتیکی قدرت اقتصادی است. پرسش اصلی پژوهش این است که متغیّرهای ژئوپلیتیکی قدرت اقتصادی کدام است؟ رویکرد پژوهش حاضر، نظری است و به تبیین رابطه علّی متغیّرهای وابسته (قدرت اقتصادی) و متغیّر مستقل(متغیّرهای ژئوپلیتیکی) می پردازد. شیوه گردآوری اطلاعات و داده ها که به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. روش پژوهش نیز توصیفی تحلیلی است. در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، سه نوع متغیّر مفهومی ژئوپلیتیکی متأثر از عوامل جغرافیایی مؤثر در قدرت اقتصادی تبیین شدند که عبارت اند از: «ژئولوکیشن؛ ژئوکالچر و ژئوتکنولوژی». هرکدام از این متغیّرهای مفهومی، دربردارنده چندین عامل جغرافیایی اثرگذار در رشد و توسعه اقتصادی است که درمجموع قدرت اقتصادی کشور را تعیین می کنند.
مدل سازی نقش عوامل جغرافیایی در پراکنش سرطان دستگاه گوارش در استان لرستان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان یکی از شایع ترین علل مرگ ومیر در سراسر جهان است. همواره نقش عوامل طبیعی و جغرافیایی در نحوه و چگونگی توزیع و اثرات آن بر کانون های بیماری و نقش فرآیندهای طبیعی در تغییرات بنیادی و انسان ها و نیز بیماری های مرتبط با انسان، حتی در مکان هایی که این تأثیرات به وضوح در مرگ ومیر یا نابودی زیستگاه ها و خود استان مشخص باشد، نمود کمرنگی دارد.روش بررسی: این پژوهش از نظر ماهیت هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلابه سرطان دستگاه گوارش که بین سال های 1396-1393 تشخیص و در سامانه سیما سرطان (سامانه یکپارچه سازی مدیریت الکترونیک) ثبت شده و در استان لرستان اقامت دائم داشته اند به صورت سرشماری وارد مطالعه شده اند در ادامه برای دستیابی به اهداف پژوهش شاخص های مرتبط با نقش عوامل جغرافیایی در پراکنش سرطان دستگاه گوارش شاخص های (متوسط بارش سالانه، پوشش گیاهی، میانگین دمای سالانه، میانگین ساعات آفتابی و مناطق اقلیمی) استخراج گردید جهت بررسی و نقش عوامل جغرافیایی در طبقه بندی و توزیع این شاخص های از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، و آزمون فریدمن استفاده گردید. در ادامه نیز جهت تبیین مدل از طریق رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده و سطح و وضعیت این اثرات در نرم افزار Arc GIS استفاده شد.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه تأثیرگذار بر متغیر پراکنش سرطان، مؤلفه پوشش گیاهی با ضریب 91/0 درصد بود که این متغیر به خوبی وضعیت اثرگذاری را تبیین می کند. همچنین نتایج اثرگذاری عوامل جغرافیایی به گونه ای بود که شهرستان خرم آباد و بروجرد بیشترین اثر، شهرستان های کوهدشت، دلفان و الیگودرز و دورود اثر متوسط و شهرستان های سلسله، پل دختر و ازنا کمترین اثرگذاری را از عوامل جغرافیایی پذیرفته بودند.
تاثیر تغییرات اقلیم و عوامل موثر جغرافیایی در سیلاب های شهری مورد مطالعه استان یزد
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم و عوامل جغرافیایی و مکان جغرافیایی درروی زمین بارش و نوسانات خاص خود را دارد. ویژگی های جغرافیایی محل یکی از عوامل تأثیرگذار بر روی بارش های هر منطقه می باشد. همچنین نقش متغیرهای محیطی در مقدار و پراکنش بارش به ویژه در مناطق کوهستانی انکارناپذیر است آسیب پذیری سیلاب طی زمان و از ناحیه ای به ناحیه دیگر متغیر است که علت آن شرایط خاص طبیع ی، فعالیت های انسانی و فرهنگ مخاطره نزد جامع ه در معرض خسارت می باشد تأثیرات عوامل محیطی بر روی عناصر اقلیمی باعث کاربرد روزافزون تکنیک های آماری در بررسی های اقلیمی شده اند. بنابراین در تحقیق حاضر، تغییر اقلیم وعوامل موثرجغرافیایی درسیلاب های شهری در استان یزد می باشد.که در این مطالعه ابتدا، 9عامل شیب،جهت شیب، ارتفاع،شبکه آبراهه ها، مناطق همباران، نقشه پوشش گیاهی،نقشه خاک، کاربری اراضی،به عنوان عوامل مؤثر برای ایجاد سیلاب در مناطق شٌاسایی شدند. سپس لایه های اطلاعاتی در محیط Gis تهیه گردید.نتیجه گیری طبق تحقیق انجام شده ومشاهدات صورت گرفته تغییر اقلیم و عوامل جغرافیایی محدوده مورد مطالعه درنتایج حاصل نشان می دهد از بین عوامل موثر درایجاد سیلاب محدوده مطالعاتی، عوامل ارتفاع، شیب، مقداربارش، شبکه آبرهه ها، کاربری اراضی، به ترتیب مهم ترین عوامل ایجاد سیلاب در منطقه می باشند. که منطقه مورد مطالعه در طبقه بسیار پرخطر قرار دارد که نتایج مطالعه حاکی از توان بالای منطقه از لحاظ ایجاد خطر سیلاب باتوجه به عوامل جغرافیایی می باشد.
طراحی و ساختِ هم ساز با اقلیم و جغرافیا در معماری مسکونی قاجاریِ آشتیان
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
337 - 361
حوزههای تخصصی:
تبعیت از شرایط اقلیمی و جغرافیایی در طراحی معماری به سازگاری انسان در محیط یاری می رساند و معماری مسکونی همواره تابع ویژگی های جغرافیایی بوده است. در خانه های تاریخی نیز تدابیری برای طراحی معماری هم ساز با اقلیم و جغرافیا اندیشیده شده است. در شهرستان آشتیان بناهای مسکونی ارزشمندی از عهد قاجاریه برجای مانده که سهم ناچیزی در پژوهش های باستان شناختی داشته اند. هدف از این پژوهش، مطالعه تأثیر اقلیم و جغرافیا بر خانه های قاجاریِ آشتیان و تبیین راهکارهای مقابله با اثرات سوء و بهره مندی از تأثیرات سودمند آب وهوایی و جغرافیایی است. پژوهش بر پایه این پرسش ها به انجام رسیده که، اقلیم و متغیرهای جغرافیایی چه تأثیری بر مکان گزینی و چیدمان خانه های قاجاری در فضای شهری آشتیان داشته است؟ نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه های قاجاریِ آشتیان از چه عوامل اقلیمی و جغرافیایی تأثیر پذیرفته است؟ فرضیه ها این است که، توپوگرافی ناحیه آشتیان، مسیل ها و نوع خاک در مکان گزینی خانه ها نقش داشته و نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه ها از عوامل اقلیمی، مانند: باد، زاویه و میزان تابش نور خورشید تأثیر پذیرفته است. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و اسنادی است و ضمن بهره گیری از نرم افزارهای ArcGIS, Google Earth, WRPLOT, AutoCAD و SPSS، پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. برپایه نتایج، معماران با درنظر گرفتن زاویه تابش خورشید، باد، دما و رطوبت، دست به ساخت بناها زده اند. آن ها، به نوع و رنگ مصالح، اندازه بازشوها و حیاط، اندازه و جهت قرارگیری اتاق ها توجه داشته اند و معماری هم ساز با اقلیم را ایجاد کرده اند؛ هم چنین برپایه مدل های نرم افزار طراحی گلباد WRPLOT، باد غالب منطقه در جهت های شرقی-غربی و غربی-شرقی شناسایی و تأثیر آن بر معماری تأیید شد. نتایج آزمون های هم بستگی کرامر و فی در SPSS نیز بیانگر هم بستگی «نوع زمین با طبقه اجتماعی ساکنان خانه ها»، «نوع زمین و خاک با وجود آب انبار» و «بیشینه سرعت باد با تعداد طبقات» است.
تأثیر عوامل محیطی برساختار موسیقی نواحی کوهستانی در قلمرو کوچ نشینان (مورد: موسیقی هورامان (سیاه چمانه))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: متون ادبی ترانه های هورامی، یکی از متون اصیل موسیقی کهن ایران است. این متون ادبی پیوند نزدیکی با عوامل محیط جغرافیایی دارد.هدف پژوهش: پژوهش با هدف بررسی نقش عوامل جغرافیایی در متون ادبی موسیقی مناطق کوهستانی هورامان است.روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. ازمطالعات میدانی که به صورت نیمه ساختار یافته انجام گرفته که در آن متون ادبی ترانه های محلی با موسیقی مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای طبیعی پژوهش شامل ناهمواری ها، ارتفاعات، اقلیم و پوشش گیاهی است.قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده جغرافیایی مورد بحث هورامان لهون واقع در شمال غربی استان کرمانشاه است.یافته ها و بحث: فرهنگ فولکور هورامان از ظر موسیقی غنی است. از میان ترانه های هورامی، سیاه چمانه به عنوان نماد ترانه های هورامی انتخاب شده است. درمتون ادبی سیاه چمانه، شرایط معیشت(دامداری و کوچ) از زبان طبیعت باز خوانی و نقش عوامل طبیعی مانندآب و هوا توام با ناهمواری ها درتراکم و تنوع پوشش گیاهی، حیات پرندگان، جانوران وتنوع چشم اندازهای مکانی برای کوچ و جابجایی به منظور تعلیف دام ها، تاکید شده است. سیاه چمانه فاقد آلات موسیقی بوده و صرفاً ازصدای پرندگان مانند کبک به عنوان ساز استفاده شده است. متون ادبی سیاه چمانه در میان موسیقی هورامی از مقام بالایی برخوردار بوده، عرفا و سایرسلوک مذهبی از این متون ادبی در سما استفاده می کنند.نتایج: حفظ هویت فرهنگ متون ادبی در موسیقی کهن هورامی که ریشه در فرهنگ ایران باستان دارد، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
بررسی تطبیقی نقش عوامل جغرافیایی در عملیات های آزادسازی خرمشهر و حلب سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره در بروز جنگ ها، نقش جغرافیا، نقشی انکارناپذیر و حیاتی است. مولفه ها و عوامل جغرافیایی به قدری در سرنوشت جنگ ها موثرند که می توانند شکست و یا پروزی در جنگ را رقم بزنند. جنگ تحمیلی هشت ساله عراق بر علیه ایران و جنگ داخلی سوریه هم از منظر جغرافیا قابل بررسی و اتقان است. به اذعان صاحب نظران و کارشناسان، امروزه یکی از اساسی ترین کاربردهای جغرافیا، تاثیر گذاری آن بر تدوین راهبردهای دفاعی است. پژوهش حاضر کوشیده تا با هدف بررسی تطبیقی نقش عوامل جغرافیایی در دو عملیات آزادسازی خرمشهر و آزادسازی حلب، مولفه های جغرافیایی نقش آفرین در هر دو عملیات را احصاء نماید. سئوال اصلی این پژوهش عبارت است از نقش عوامل جغرافیایی در دو عملیات آزادسازی خرمشهر ایران و حلب سوریه چیست و اساسا اشتراکات و تفاوت های جغرافیایی اثرگذار در آزادسازی خرمشهر و حلب کدام اند؟ این پژوهش از نوع پژوهش های علّی یا پس رویدادی بوده که به روش «داده بنیاد» و با ابزار مصاحبه از جامعه آماری خود انجام شده است. پس از اشباع نظری در مصاحبه ها، کدگذاری باز، شکل گیری مفاهیم و ظهورمقوله ها از مفاهیم انتزاع شده در هر دو عملیات انجام و موارد اشتراک و افتراق دو عملیات آزادسازی خرمشهر و آزادسازی حلب احصاء گردید. بنا به یافته های پژوهش آزادسازی خرمشهر و حلب سوریه دارای اشتراکات و افتراقات زیادی در حوزه های رهبری، فرماندهی، ویژگی های کیفی و کمی جمعیت، اقلیم، هیدرولوژی، توپوگرفی و غیره می باشند.