مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۲۱.
۶۲۲.
۶۲۵.
۶۲۶.
۶۲۷.
۶۲۸.
۶۲۹.
۶۳۰.
۶۳۱.
۶۳۲.
۶۳۳.
۶۳۴.
۶۳۵.
۶۳۶.
۶۳۷.
۶۳۸.
۶۳۹.
۶۴۰.
انقلاب اسلامی
منبع:
حکمرانی متعالی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
31 - 46
حوزههای تخصصی:
در جریان انقلاب مشروطه و پس از پیروزی آن، برای نخستین بار در ایران معاصر از مشارکت مردم در امر کشورداری و جایگاه ملت در حکومت و قانون، سخن به میان آمد و پس از این برهه بود که اندیشمندان و سیاستمداران کم وبیش برای مردم در امور سیاسی کشور ارزش و جایگاهی قائل شدند که پیش از آن محلی از اِعراب نداشت. بدون شک روند حکمرانی مردم پایه در ایران، یکنواخت و ثابت نبوده و همواره با فراز و نشیب هایی همراه بوده است؛ به این صورت که در مقاطعی نقش مردم در مشارکت سیاسی بالا و از سوی دیگر تصمیمات سیاسی از جانب صاحبان قدرت با در نظر گرفتن سعادت ملت انجام می گرفت و در ازمنه ای دیگر نیز حکمرانی مردم پایه دوران حضیض خود را می گذرانده است. چنانکه بعد از پیروزی انقلاب مشروطه، مردمی که به تازگی جای خود را در امور سیاسی کشور باز کرده بودند، با استبداد صغیر مواجه شدند که مجدداً حکمرانی مطلقه را برای آنان به ارمغان آورده بود. مقاله حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی سعی دارد سیر تحول حکمرانی مردم پایه از دوران مشروطیت، که سرآغاز بحث حکومت مردمی در ایران معاصر به شمار می آید، تا انقلاب اسلامی سال 1357 که نقطه عطفی در حکمرانی مردمی تلقی می شود، را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. در این پژوهش اساس حکمرانی و عملکرد حکومت ها و دولت ها اعم از مردمی و غیرمردمی(خودکامه) در این بازه زمانی موردتوجه قرار گرفته تا بدین طریق پیشینه و تحولات اساسی حکمرانی مردم پایه در ایران تبیین گردد.
سیر تحول دانش حقوق اساسی در دوره پس از انقلاب اسلامی در ایران
قانون اساسی نخستین و بر جسته ترین دست آورد جنبش های دستور گرایی است و از نظر سلسله مراتب در صدر همه قوانین و مقررات قرار دارد. قانون اساسی مهمترین سند قانونی یک کشور است. پژوهش پیش رو در پی ترسیم این مهم است که از پدیداری و تدوین نخستین گام های شکل گیری قانون اساسی تا تصویب مجلس خبرگان و تایید همه پرسی آن، احزاب، جمعیت ها، افراد و گروه های مختلف سیاسی و غیره، چه در متن و چه در حاشیه، چگونه و چه میزان نقش آفرینی نمودند و سیر تدوین و تحول دانش قانون اساسی به چه صورت بوده است. این بازه ی زمانی سرانجام در وهله ی سوم، یعنی مقطع بازنگری، نشان آخر را بر تارک خویش اندود و متن فعلیِ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران فرآیند این کشاکش ها و تصمیم گیری هاست. همچنین با وقوع انقلاب اسلامی ایران مردم به قانون اساسی به جهت آزادی های بنیادینی که در آن در نظر گرفته شده بود رای مثبت دادند. از آن جائی که یکی از بخش های مهم قانون اساسی هر کشوری، بخش حقوق و آزادی های اساسی مردم است، این بخش مهم ترین رکن هر قانون به شمار می آید. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز اصول متعدّدی را به حقوق وآزادی های فردی ، اجتماعی، قضایی و امنیتی مردم اختصاص داد. که تمام این موارد در این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که هرچند در متن قانون اصلاحات اساسی و بازنگری های خوبی صورت گرفته اما در مواردی اصول این قوانین با هم تناقض دارند و به وسیله تبصره های مختلف و منافع و موقعیت های مختلف اصل قانون مورد تحریف قرار گرفته است. همچنین جای خالی مباحث قانون اساسی در مقاطع تحصیلی کشور احساس می شود و همانطور که تقویت جسم در کلاس های تربیت بدنی انجام می شود بهتر بود که حقوق و آزادی های فردی و جمعی نیز آموزش داده شود تا سطح آگاهی مردم افزایش یابد. در یک دید کلی می توان بیان نمود که قانون اساسی جمهوری اسلامی نه به قبول آزادی مطلق دست زده تا به آنارشی منتهی شود و نه آن را کلاً نفی کرده است که سرشت استبدادی به خود بگیرد، بلکه در چارچوبی غیر مطلق به تضمین اصل آزادی ها اقدام کرده است.
واکاوی الگوهای هویتی عرضه شده در پاسخ به مساله انحطاط در ایران معاصر (با تأکید بر الگوی گفتمان هویتی انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول قرون متمادی اسلام به عنوان منبع الهام بخش هویتی در ایران نگریسته میشد و در کنار عناصر هویت ساز دیگر، تمدنی را بنا نهاد که در تمامی زمینه ها مرجعیت جهانی یافت، اما در سده های اخیر این تمدن رو به زوال نهاد. شکست های نظامی سوال از انحطاط را مطرح ساخت و واکنشهایی را به سمت خود روانه داشت. پژوهش پیش رو که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، با این مساله آغاز شده که جامعه ایرانی چه الگوهایی را در مواجهه با مسئله انحطاط ارائه داده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که سه الگو در مواجهه با مساله انحطاط ارائه شد: الگوی اول (مشروطه)، با تصور تصرف در مدرنیته، در پی اخذ گونه ای از مدرنیته بومی برآمد که به جهت عدم توجه به مبانی معرفت شناختی و همچنین فاصله میان ارزش های اسلامی و غربی به شکست انجامید. الگوی دوم (پهلویسم) که در پی اخذ بلا قید تمدن غربی بود، علاوه بر ناکارآمدی به مشکل بزرگ تری به نام "مسخ هویت" انجامید. به همین جهت الگوی سوم با انقلاب اسلامی و در قالب گفتمان هویتی اسلام سیاسی شکل گرفت که به دنبال احیای هویت ایرانی اسلامی از طریق احیاء ارزش های اسلامی و غیریت سازی با تمدن غرب بود.
انعکاس ارزش های انقلاب 57 در رادیو انقلاب: (مطالعه نحوه ارزش گذاری به انقلاب اسلامی ایران در برنامه صبحگاهی طلوع فجر)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، ترسیم سیمای واقع بینانه از ارزش های انقلاب اسلامی ایران را در برنامه های رادیو انقلاب تعقیب می کند و بر مطالعه و تحلیل برنامه صبحگاهی طلوع فجر در این ایستگاه مناسبتی صدای جمهوری اسلامی تمرکز دارد و از دیدگاه محققان، مسأله اصلی را آن می داند که برنامه مورد مطالعه در مقطع زمانی 12 تا 22 بهمن 1399- موسوم به دهه فجر 99 - به عنوان نمونه هدفمند تحقیق چه ارزش های مشخص را مبتنی بر آنچه در قانون اساسی آمده، منعکس کرده و نوع و شدت ارزش های منعکس شده چگونه است؟ استفاده از روش تحلیل محتوا و تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد که مجموعه پیام آفرینان در ارزش گذاری های خود، بیشتر به این سؤال که چه چیز تا چه حد خوب و مطلوب است، جواب داده و از «ملّیت آمیخته به اسلام» گفته و ارزش های مثبت انقلاب اسلامی را با استوار ساختن بر محور آن منعکس کرده اند و در چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب، برداشت خاص خود از اسلام را طوری اشاعه داده و خواسته یا ناخواسته از ارزش های مثبت انقلاب 57 یاد کرده اند که گویی بین اسلام، استقلال و پیشرفت از یک طرف و جمهور، آزادی و عدالت از طرف دیگر، تضاد و خوش بینانه، تفاوت چشمگیر وجود دارد؛ حال آنکه با مطالعه قانون اساسی و حتی مرور برخی موضع گیری های رهبران انقلاب اسلامی درمی یابیم که نه تنها تضاد و حتی تفاوت وجود ندارد که اینها همه از یکدیگر تفکیک ناپذیرند.
انقلاب اسلامی و فعالیت های فرهنگی هدفمند «با تأکید بر مفهوم عدالت»
منبع:
شاهد اندیشه دوره سوم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
243 - 264
حوزههای تخصصی:
ایده فعالیت فرهنگی از درون و ذهن انسان آغاز می شود و باهدف روشنگری و پرورش روح پیام و معنایی را به طور هدفمند به مخاطب ارائه می کند. تعالی بخش بودن این پیام ها برای ارتقاء جامعه از دغدغه های همیشگی بشر بوده است. موضوعی که در گفتمان انقلاب اسلامی همواره مدنظر بوده و در آموزه های اسلامی از آن به عنوان «حیات طیبه» یاد می شود. عدالت اجتماعی موجب توسعه همه جانبه جامعه می شود؛ اما در مقابل این اشاعه تبعیض و احساس محرومیت است که صلح، حمایت از کار، رشد آزاد، هویت و دانش، مشروعیت، وحدت ملی و غیره را به مخاطره می اندازد و حیات طیبه تحقق پیدا نمی کند. از طرفی با توسعه و گسترش ابعاد مختلف زندگی بشر، دایره شمول مفهوم عدالت افزایش یافته است و دیگر ظلم و بی عدالتی به عمل مستقیم فرد محدود نمی شود، بلکه نادیده گرفته شدن خیرعمومی در اقدامات اجتماعی، می تواند از مصادیق ظلم باشد. بر همین اساس، مقاله پیش رو، باهدف تحریک اذهان و توجه مراکز علمی و سیاست گذاری کشور به موضوع فعالیت های فرهنگی هدفمند و مسئله عدالت، سعی دارد در حد توان به چگونگی فعالیت های فرهنگی عدالت محور پس از انقلاب اسلامی پاسخ دهد؟ نوع تحقیق کاربردی _ توسعه ایی بوده و روش آن اسنادی و کتابخانه ای می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد؛ باوجود آرمان های عدالت خواهانه انقلاب اسلامی خیرعمومی به طور منسجم و سازمان یافته بهبود نیافته است و همچنان نیازمند توسعه و گسترش فعالیت های فرهنگی عدالت محور برای ارتقاء جامعه هستیم.
انقلاب اسلامی و تحول مفهومی حقوق شهروندی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی از جمله مفاهیمی است که در حوزه حقوق عمومی و علوم سیاسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است، تا جایی که مفهوم شهروندی در طول تاریخ و در حوزه اندیشه های سیاسی همواره سهم به سزایی را به خود اختصاص داده است. به نظر می رسد که این مفهوم همواره یک مفهوم پایدار و ثابت نبوده، بلکه جریان های سیاسی و متغیرهای تاریخی بر باز تعریف آن تاثیرگذار بوده است. همچنین انقلاب اسلامی و اندیشه های بنیانگذار آن، امام خمینی (ره)، نیز به شکلی اساسی ماهیت و روندهای حقوق شهروندی در ایران را تغییر داد. این پژوهش تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر مفهوم و حوزه های عمومی حقوق شهروندی را بررسی می کند. سوال محوری این است که انقلاب اسلامی ایران چه تاثیری بر تحول مفهومی و روندهای عمومی حقوق شهروندی در جامعه ایران داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که انقلاب اسلامی از دو زاویه بر تحول مفهومی و روندهای حقوق شهروندی تاثبرگذار بوده است. نخست، با گسترش سازوکارهای مشارکت مردمی، روندها و حوزه های حقوق شهروندی را گسترش داد. و دوم، با برجسته شدن نقش مذهب در سیستم سیاسی جمهوری اسلامی، مذهب به عنوان یک متغیر اساسی مردم سالاری را در بطن تحولات اجتماعی ایران نهادینه کرده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی، و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
تحول گفتمان جبهۀ ملی چهارم از مشروطه خواهی به جمهوری خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه پس از انحلال جبهه ملی دوم و به ویژه بعد از قیام 15خرداد 1342، در برخی نیروهای خارج از کشور جبهه ملی – همچون ابوالحسن بنی صدر و همراهانش– گرایش های جمهوری خواهانه شکل گرفته است که آن نیز وامدار گرایش هایی در جبهه ملی اول، تحت هدایت دکتر حسین فاطمی بود، در نیروهای داخلی نیز افرادی چون داریوش فروهر آن را پذیرا بودند؛ با این حال گفتمان غالب جبهه ملی چهارم از هنگام تأسیس تا چند ماه پایانی حکومت پهلوی «مشروطه خواهی و حمایت از قانون اساسی» بود و در ماه های پایانی منتهی به انقلاب، این گفتمان به سوی جمهوری خواهی حرکت کرد. برای شناخت علل و چگونگی روند این امر، بی واسطه، مواضع گفتاری و شنیداری جبهه ملی (شامل بیانیه ها، سخنان رهبران و مقالات نشریه ارگان جبهه) با روش کتابخانه ای تفسیر شدند. برخلاف تغییر دفعی نظام حاکم بر ایران، این تحول گفتمانی جبهه ملی تدریجی صورت گرفت و از آبان ماه 1357، جبهه ملی از یک اپوزیسیون درون حکومتی به گروه مخالف سرسخت اساس نظام تبدیل می شود. با این حال برخی تضادها نیز در این دوران در گفتمان جبهه ملی مشاهده می شد که بیشترِ آنها ناشی از مصلحت های سیاسی و حزبی بود.
مبانی تعلیم و تربیت انقلاب اسلامی در زمینه بازتولید قدرت نرم با تأکید بر بیانیه گام دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
107-125
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران هرچند در نگاه اول یک انقلاب سیاسی و اجتماعی به شمار می رود، اما بررسی عمیق تر ابعاد آن نشان دهنده وجوه تربیتی قابل توجهی است که هم در عرصه داخلی و هم در عرصه بین المللی آثار زیادی بر جای گذاشته است. وجه جدیدی که می توان به آن اشاره نمود، نقش قابل توجهی در بازتولید قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران نیز خواهد داشت. علاوه بر این، طرح بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی که اهمیت خاصی برای مسأله تعلیم و تربیت در نظر گرفته است، به وضوح نشان دهنده، پیوستگی تعلیم و تربیت و افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است. بر همین اساس پژوهش حاضر به این مسأله پرداخته است که مبانی تعلیم و تربیت انقلاب اسلامی در زمینه بازتولید قدرت نرم با تأکید بر بیانیه گام دوم شامل چه مواردی است؟ پاسخی که می توان ارائه نمود این است که خصوصیات کرامت و اخلاق مداری، استکبارستیزی، استقلال و خوداتکایی، نفی استعمار، تربیت سیاسی بر مبنای مردمسالاری دینی به عنوان وجوه مبانی تعلیم و تربیت انقلاب اسلامی بر مبنای بیانیه گام دوم محسوب می شوند که از توان تولید قدرت نرم نیز برخوردار هستند. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و با گردآوری مطالب از بیانات امام خمینی (ره)، حضرت آیت الله خامنه ای، آراء آنان در کتب مختلف و بررسی بیانیه گام دوم صورت گرفته است.
واکاوی ابعاد و مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
209-234
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بازیگران نظام بین الملل، برای ساماندهی فعالیت های خود در داخل، تعامل با سایر بازیگران سیاسی و به طور کلی برای بقا و تعاملات خود ناگزیر به کسب سطحی از قدرت است. اکنون که بسیاری از قواعد و معادلات حاکم بر روابط داخلی و بین الملل دستخوش تحولات گسترده ای شده است، دستیابی به این اهداف را نمی توان تنها با تکیه بر قدرت سخت دنبال کرد؛ بلکه نیاز به نوع دیگری از قدرت است که بتوان با کمترین هزینه به بیشترین اثرگذاری دست یافت. این شکل از قدرت همان «قدرت نرم» است. ج.ا.ایران که با اتکاء بر دو اصل دین و وحدت مردمی شکل گرفت، با تکیه بر همین قدرت که از مبانی و اصول اساسی در اسناد بالادستی الهام گرفته است، ضمن پایه گذاری انقلابی فرهنگی، توانست مسیر توسعه و شکوفایی داخلی را به خوبی طی کرده، تاب آوری اجتماعی و داخلی را افزایش داده و با گسترش دایره نفوذ معنوی خود در منطقه غرب آسیا و جهان، نوعی گفتمان مقاومت را در برابر گفتمان های مدیریت سلطه و زور در دنیا به وجود آورد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی تلاش کرده است مولفه های قدرت نرم را در اسناد بالادستی شامل دین اسلام، گفتمان امام خمینی، اندیشه های رهبری، فرهنگ و تمدن، قانون اساسی و سند چشم انداز 20 ساله مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. نتایج نشان داد هرچند در برخی منابع فوق به طور مستقیم از قدرت نرم صحیت نشده است، اما در تمام این منابع، بر بهره گیری از قدرت نرم در پیشبرد اهداف انقلاب تأکید شده است.
شناسایی مؤلفه های قدرت نرم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
259 - 279
حوزههای تخصصی:
شکل و ماهیت مناسبات میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در طول مدتی که از انقلاب اسلامی گذشته است، ماهیتی منازعه آمیز داشته و از رویارویی سخت تا شیوه های نرم را در برگرفته است. بدین معنا، در مناسبات میان دو کشور ابتدا جنبه های سخت افزاری از اهمیت برخوردار بوده ولیکن باگذشت زمان و ناکارآمدی این ابزارها، بهره گیری از ابزارهای نرم افزارنه اهمیت یافته است. بر این اساس، هر دو کشور با آگاهی از این معادله سعی در افزایش و بهره وری بیشتر از ظرفیت های قدرت نرم خود نموده و درصدد برآمده اند تا برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی و حفظ منافع خود از طریق بهره گیری از ابزارهای قدرت نرم اقدام نمایند. پژوهش حاضر با طرح این پرسش که «قدرت نرم سیاست خارجی ایران در قِبال ایالات متحده آمریکا بر چه مبانی و مؤلفه هایی استوار بوده است؟»، این فرضیه را مطرح می نماید که «جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از پتانسیل های ایدئولوژی اسلامی- شیعی، رهبری و مردم توان بازدارندگی خود را افزایش داده و از این طریق، با تهدیدات نرم آمریکا مقابله نموده است». روش مورد استفاده در این پژوهش، کیفی از نوع توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری مطالب از فیش برداری استفاده شده است.
تحلیل نسبت هویت انقلاب اسلامی و جنبش های محیط زیستی در عرصه جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱ (پیاپی ۷۱)
175 - 212
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش آفرینی انقلاب اسلامی در عرصه جهانی و اهمیت روزافزون نقش جنبش های نوین اجتماعی در عرصه جهانی، این مقاله به دنبال بررسی این پرسش اساسی است که جنبش محیط زیست بعنوان یک جنبش اجتماعی جهانی چه نسبتی با انقلاب اسلامی در عرصه جهانی دارد؟ در این راستا این مقاله بر اساس مبانی نظری «آلن تورن» پیرامون جنبش های نوین اجتماعی و جنبش محیط زیست با روشی کیفی به مطالعه تطبیقی مولفه هویت انقلاب اسلامی و جنبش های محیط زیستی پرداخته است. بدین منظور با تکنیک مقوله بندی و کدگذاری، هویت انقلاب اسلامی استخراج شده و سپس آن را با هویت جنبش های محیط زیستی مقایسه و نسبت سنجی کرده است. با توجه به یافته های این تحقیق می توان گفت که هرچند هویت انقلاب اسلامی فراتر از جنبش های محیط زیستی است اما تضادی میان آنها وجود ندارد لذا علاوه بر اینکه امکان شکل گیری جنبش های محیط زیستی مبتنی بر هویت انقلاب اسلامی وجود دارد زمینه همسویی و هم افزایی میان انقلاب اسلامی و جنبش های محیط زیستی فعال در عرصه جهانی نیز وجود دارد.
آینده پژوهی بیداری اسلامی در بحرین: تأثیر انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸)
121 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی بررسی نقش عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر تحولات آینده بحرین است. این پژوهش در راستای تدوین سناریوهای پیش روی بحرین و از نوع توسعه ای است. تحولات بحرین از حیث تحولات داخلی و خارجی و در بازه زمانی 2011 تا 2022 مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی با مطالعه مبانی مرتبط، اسناد موجود و همچنین مصاحبه با متخصصان حوزه بحرین شامل 10 نفر از کارشناسان حوزه های مختلف بحرین انجام شده است. بر مبنای یافته های پژوهش برای آینده تحولات بحرین می توان چهار سناریوی عمده را ترسیم کرد. سناریوی اول پیروزی رژیم آل خلیفه و شکست انقلابیون است که بر مبنای حمایت کشورهای فرامنطقه ای، عربستان سعودی و شورای همکاری از رژیم آل خلیفه رخ می دهد. سناریوی دوم رقص کرکس یعنی ادامه وضع موجود است که عمدتاً مبتنی بر خستگی مردم از ادامه اعتراضات می باشد. سازش و تشکیل دولت وحدت ملی سناریوی سوم است. آخرین سناریو، سناریوی پرواز سیمرغ یعنی تشکیل دولت شیعی و شکست رژیم آل خلیفه است که بر مبنای رهبری واحد، ادامه حمایت های سیاسی جبهه مقاومت و ایستادگی و مقاومت ملت بحرین رخ می دهد. یکی از مهمترین محورها تشکیل هسته های مقاومت، تبلیغات و جذب جوانان به این هسته ها می باشد.
نوسازی تمدن اسلامی در عرصه بین الملل ، برمبنای آراء واندیشه های عرفانی امام خمینی در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار بزرگ ترین انقلاب معنوی و مردمی قرن اخیر کوشید با تکیه برآراء و اندیشه های عرفانی خود به ارائه الگویی از اسلام وحاکمیت اسلامی، مکتبی ظلم ستیز، حماسی وعدالت گستر عرضه بدارد. انقلاب اسلامی ایران تنها یک انقلاب سیاسی صرف نبود بلکه انقلابی ایدئولوژیک بودکه درآن دیانت عین سیاست تلقی گردید. این تحول ایدئولوژیک آغاز راه امام برای رسیدن به جهانی سراسر نور و پاکی و زدودن عالم از لوث پلیدیها وظلمت ها است. این جستار کوشیده است تا با روش توصیفی تحلیلی ضمن توجه به مبانی عرفانی امام در شکل گیری انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی به این مساله نیز بپردازد که نقش آراء واندیشه های عرفانی امام خمینی (ره) در نوسازی تمدن اسلامی در ابعاد جهانی چگونه است؟ در این راه با استناد به دیدگاه های ایشان در خصوص تمدن اسلامی و نگاه جهانشمول اسلام در برپایی حاکمیت و الزامات اندیشه تمدن ساز اسلامی به اینجا برسدکه انقلاب اسلامی ایران در اندیشه بلند امام راحل(ره) مقدمه ای بر احیای تمدن نوین اسلامی بوده، در صورت تحقق الزامات مطرح، توان و ظرفیت عرضه فراملی را دارد و می تواند زمینه ساز حکومت جهانی حضرت ولی عصر (عج) قرارگیرد.
الگوی حکمروایی سرآمد (نظام توحیدی و مردم سالاری دینی)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی با تدوین قانون اساسی، مرحله نظام سازی را پشت سر گذاشته و در مرحله دولت اسلامی قرار دارد. مساله این تحقیق این است که لایه ها، ابعاد، مولفه ها و اصول حکمروایی سرآمد مبتنی بر نظام توحیدی و مردم سالاری دینی چیست؟ الگوی بدست آمده می تواند پایه ای برای بازطراحی دولت اسلامی فراهم نماید. روش: در این پژوهش، با مطالعات اسنادی حوزه حکمرانی و حکمروایی به ویژه در اندیشه اسلامی، نظریه پایه، مدون و ارائه شده و سپس با مصاحبه تکمیل و در نهایت در نشست خبرگان، بررسی، نقد، اصلاح و نهایی شده است. در الگوی حکمروایی سرآمد، ولی فقیه حکمرواست و سه نقش هدایت امت اسلامی، رهبری جمهوری اسلامی و مطالبه گفتمان انقلاب اسلامی را بر عهده دارد. لایه های حکمروایی سرآمد عبارتند از رهبری (امام) و نظام اجتماعی (امت) و مولفه های هر لایه به دو بخش مولفه های جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی (نظارت و ارزیابی) تقسیم شده است. در الگوی حکمروایی سرآمد، 33 مولفه برای جمهوری اسلامی به تفکیک لایه رهبری (15 مولفه) و لایه نظام اجتماعی (18 مولفه) و 22 مولفه برای انقلاب اسلامی با محوریت حق، عدل و رضایت مردم مشخص شده است. اصول حکمروایی سرآمد 37 اصل به تفکیک هدف (6 اصل)، اجزاء (5 اصل)، روابط (7 اصل)، منابع (6 اصل)، حالت (5 اصل)، محیط (4 اصل) و سلسله مراتب و پیچیدگی (4 اصل) مشخص شده است.
مطالعات تمدنی در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار در پی تبیین مطالعات تمدنی در ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357 است. هرچند مطالعات تمدنی پیش از انقلاب اسلامی نیز وجود داشته است، لیکن با رخداد انقلاب، تحولات مبنایی در محتوا و غایتِ این گونه از مطالعات پدید آمد. موضوع «تمدن» در دوره قبل از انقلاب، به معنای تجدد و مدرنیزاسیون به کار می رفت که نسبتی با دین و اسلام نداشت، ولی «تمدن» در دوره بعد از انقلاب، همراه با فحوای اسلامی و برای تحقق جامع اسلام در جهان امروز مسلمانان مطرح شد و در ادبیات رهبران و نخبگان انقلاب به عنوان یک استراتژی گذار از وضعیت کنونی دنیای اسلام پی گرفته شد. آنچه در این مقاله آمده است، اشاره به مراکز و فعالیت های تمدنی در حوزه و دانشگاهِ بعد از انقلاب اسلامی است. هرچند این فعالیت ها و این مطالعات در دوره پساانقلاب هنوز فربه نشده و نضج لازم را نیافته است، لیکن از رهگذر این مطالعات، گام های مهمی در حوزه نظریه تمدنی، و همین طور گام های مهم تری در شکل گیری رویکرد تمدنی برداشته شده است.
نقاط دگرگونی تاریخی در روحیات یکصدساله ایرانیان و اثرگذاری آن بر سیاست در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
80 - 105
حوزههای تخصصی:
مفاهیم نسلی به صورت قابل توجه ای دارای ارزش بوده اما این اُبژه های نسلی معانی متفاوت یافته که اُبژه های تاریخی، واجد معنایی پیوسته و دقیقترند؛ گرچه در این میان برخی تطور را نوعی انحراف از هنجار به شمار می آورند، به این معنی که حالت بهنجار امور در جامعه، حالت ثبات است و فرض می شود که روحیات، ارزش ها با گذشت زمان پایدار می مانند و این نوع تفکر بازتابی از جریانات محافظه کارانه درون سپهر هر جامعه ای هست، اما غالب افراد جامعه به دنبال تطور در همه دوره های زمانی هستند. لذا پرسش مطرح آنکه اساساً دگرگونی تاریخی در روحیات ایرانیان و اثرگذاری آن بر سیاست از چه نقاط عطفی در صدسال اخیر سرچشمه می گیرد؟ به نظر می رسد نقاط عطف تاریخی در تعامل با تحولات جهانی و ابژه مثبت و منفی هر نسلی به نوبه خود زمینه های تحول و تطور روحیات ایرانیان را فراهم نمود که بر عرصه سیاست در ابعاد داخلی و خارجی آن تاثیراتی در بلندمدت گذاشته که اثرات آن را نسل های دیگر لمس نموده اند. برهمین مبنا پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت چهار نقطه عطف تاریخی"مشروطه و آغاز سلطنت رضا شاه"،"وقایع 28 مرداد 1332"،"انقلاب اسلامی1357"و"جنگ تحمیلی همراه با شرایط پسا جنگ" به تشریح هریک از این چهار نقطه تطور در همان دوره بپردازد؛ برهمین اساس به جهت کشف فرضیه های مطرح از بُعد نظری و مطابقت آن با واقعیت ها از روش تطبیقی_تاریخی بهر ه گرفته و به همین منظور با گردآوری داده های لازم، به توصیف، تجزیه، تحلیل و استنباط پرداخته و سنجش متغیرها با ارائه راهکارهای علمی و پژوهشی عملیاتی سازد.
اندیشه نوسازی در بستر دولت مدرن و جنبش انقلابی در ایران معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
79 - 97
حوزههای تخصصی:
اندیشه نوسازی در بستر دولت مدرن و جنبش انقلابی بیان کننده رابطه نیروهای متعارضی است که هر یک با رویکردی متفاوت به نوسازی نگریسته اند. در دوران پهلوی اول و دوم اندیشه نوسازی همپای تأسیس دولت مدرن تفسیر شد و ساختمانی از دولت مدرن و نهادهای ملازم با آن را بنا نهاد اما به تدریج در سال های منتهی به انقلاب، روشنفکران با رویکردی دیگر به اندیشه نوسازی و دولت مدرن نگریستند و گونه ای نو از دولت را پی ریزی نمودند. بدین جهت مقاله پیش رو به سیر تغییر مفاهیم مرتبط با اندیشه نوسازی در دوران پهلوی اول، دوم و منتهی به انقلاب اسلامی پرداخت و این پرسش را بیان نمود که اندیشه نوسازی از چه جایگاهی در بستر دولت مدرن و جنبش انقلابی برخوردار بود؟ با تکیه بر جامعه شناسی تطبیقی_تاریخی نمایاندیم که اندیشه نوسازی هم راستا با دولت مدرن بروز یافت و این همانی میان این دو مفهوم شاید از نتایج سال های پسامشروطه بود اما اندیشه نوسازی و دولت مدرن در سال های پس از 1320 و به ویژه دو دهه 50-1340 با نقد روشنفکران روبرو شد؛ نقدی که دولت مدرن را با تمام سازوبرگ هایش فرسود و این نقد منطقاً با نقد اندیشه نوسازی هم معنا بود.
نسبت شناسی فرایند اهداف انقلاب اسلامی (تمدن نوین اسلامی) با تمدن مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
265 - 285
حوزههای تخصصی:
تمدن نوین اسلامی و تمدن مهدوی دو مقوله مفهومی بوده که هر یک دارای مختصات و ویژگی های خاص خود از منظر متفکران این دو حوزه مفهومی می باشد، پژوهش پیش رو با هدف کشف رابطه و نسبت دقیق بین تمدن نوین اسلامی _ به عنوان فرایند اهداف انقلاب اسلامی _ با تمدن مهدوی اقدام نموده است، از این رو مسئله اصلی چیستی نسبت بین این دو مقوله می باشد، که با روش تطبیقی و بر اساس مقایسه شعارها و شاخص ها، دیدگاه امامین انقلاب(امام خمینی; و مقام معظم رهبری) و در نهایت با استفاده از داده های نقلی و احادیث مهدوی و عصر ظهور اقدام به کشف این رابطه نموده است، نتیجه آن که در میان فرضیه های نسبت سنجی بین این دو همچون؛ 1. تمایز مطلق 2. تمایز ماهیت شناختی 3. همسانی مطلق 4. همسانی غایت شناختی جز در مورد اول _ عدم ارتباط_ امکان جمع بین سایر فرضیه ها بر محور رابطه طولی و امتدادی که همان همسانی غایت شناختی است وجود دارد.