مطالب مرتبط با کلیدواژه

هزارویک شب


۲۱.

تطوّر حکایت علاءالدین ابوالشامات در داستان های عامۀ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکایت علاءالدین ابوالشامات هزارویک شب تطور داستان عامه محلِّل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۳۷۰
یکی از حکایت های کتاب مشهور هزارویک شب «علاءالدین ابوالشامات» نام دارد. در این داستان سرگذشت او از تولد در مصر تا سفر به بغداد و ازدواج دائم با دختری که قرار بود فقط محلّلش باشد و ماجراهایش تا پایان عمر بیان می شود. بخشی از این حکایت در داستان های عامه فارسی منشأ افسانه هایی با ساختار یکسان شده است. در این مقاله یازده روایت دیگر از این داستان شناسایی و تحلیل شده است. برخی از این روایت ها در مجموعه ای از حکایات به چاپ رسیده اند، امّا اغلب ناشناخته هستند. این روایات از نظر شیوه و جزئیات روایت و نیز مسائل زبانی و ادبی کم وبیش تفاوت هایی دارند. اگرچه ساختار کلی داستان ها یکی است، راویان در طول زمان تغییراتی در جزئیات ایجاد کرده اند؛ شاید به این دلیل که برای مخاطب جذاب تر باشد یا داستان باورپذیرتر و برای مخاطب ایرانی ملموس تر شود. با تحلیل جزئیات این روایت ها می توان به نکات درخور توجهی دست یافت. در نگاهی کلان تر می توان براساس همان جزئیات ترتیب تغییرات در روایت ها را مشخص کرد.
۲۲.

جان راولینز و اقتباس ایدئولوژیک از شرق: مطالعه موردی فیلم هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات هزارویک شب بازآفرینی گفتمان شرق شناسانه کژریختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۹۸
مطالعات بینارشته ای از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا بسیاری از رشته ها را به هم وصل می کند. مطالعات بینارشته ای که بخشی از پژوهش های ادبیات تطبیقی است، پلی ارتباطی بین رشته های علوم انسانی و هنری ایجاد می کند که بازآفرینی در شکل فیلم در این حوزه می گنجد که بین سینما و ادبیات ارتباط و نزدیکی برقرار می کند. گستره مقاله پیش رو، بررسیِ تفسیر خاصِ جان راولینز از کتاب هزار و یک شب در شکل بازآفرینی آن در فیلم هزار و یک شب (1942) است. این فیلم که به پیروی از کتاب هزار و یک شب، هزار و یک شب نام دارد، از هزار و یک شب فاصله گرفته و آن را تحریف کرده است. این تحریف و تغییر در ذات اقتباس است؛ چراکه راولینز نمی خواهد به طور کامل به داستان وفادار بماند و عملاً وفاداری را فدای تخیل خود می کند. از آنجاکه کارگردان فیلم، کارگردانی غربی است که به بازنمایی شرق می پردازد، این سؤال مطرح است که آیا این تغییر، ایدئولوژیک است و باید فیلم در حوزه شرق شناسی بررسی شود؟ آیا وی شرق را تحریف کرده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد راولینز شخصیت شهرزاد را به کلی تغییر داده است و وی را زنی رقاصه معرفی می کند که برای اعراب می رقصد و آنان را مسحور رقص خویش می کند. ممکن است این طور استنباط شود که راولینز شرق را تحریف کرده و تصاویر کلیشه ای و منفی ارایه کرده است و اقتباس او تصاویری خودکامه، قانون گریز، احساسی، خرافی، شهوانی و قدرت طلب از شرقیان را به تصویر کشیده است.
۲۳.

تحلیل بنیان های منطق مکالمه در روایت و تصویرپردازی داستان اسب آبنوس از نسخه خطی هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصول منطق مکالمه داستان اسب آبنوس تصویرگری هزارویک شب

تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۳۲
داستان اسب آبنوس یکی از نگاره های مجموعه هزارویک شب است که از ارزش های معنایی و تصویری بسیاری برخوردار است. این اثر که در دوره قاجار مصور شده است، اکنون در مجموعه کاخ گلستان قرار دارد. هدف از تحقیق حاضر تحلیل گفتگومندی و چندصدایی، پیوستار زمان و مکان، ارتباط خود و دیگری و کارناوال گرایی در متن و تصویر نگاره اسب آبنوس از نسخه هزارویک شب است. تحلیل حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که بنیان های نظریه منطق مکالمه در محتوای داستان اسب آبنوس و نیز در تصویرگری آن چگونه قابل شناسایی است. همچنین، نمود شباهت ها و تفاوت های گفتگومندی در روایت داستان و تصویرگری نگاره های این نسخه کدام است؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای از طریق یادداشت برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه و تحلیل یافته ها کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیان روایی و گفتگومندی، چندصدایی، پیوستاری زمان و مکان و کارناوال گرایی در محتوای داستان اسب آبنوس قابل شناسایی است. صنیع الملک توانسته این مؤلفه ها را در تصویرگری بازنمایی کند. در واقع، رابطه تکاملی میان متن و تصویرگری نسخه خطی داستان اسب آبنوس برقرار است؛ به شکلی که همان اصول منطق مکالمه که در متن قابل شناسایی است، در تصویرگری نیز نمایش بارزی یافته است.  
۲۴.

تبیین جلوه های ادبیات غنایی در قصه های هزارویک شب براساس مبانی مکتب مینی مالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات غنایی هزارویک شب مینی مالیسم مکتب شهرزاد قصه گو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۶۹
مینی مالیسم نتیجه تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چند دهه اخیر است که در هنرهای تجسمی و غیرتجسمی به شکل چشمگیری نمود و بروز یافته است. در حوزه ی ادبیات داستانی، پیدایش مینی مالیسم را علاوه بر تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی، نتیجه تلاش فرمالیست ها در جهت نوآوری و ایجاد شیوه های تازه دانسته اند با توجه به اینکه منشأ داستان کوتاه و داستانک، طبق نظر فرمالیست ها، حکایت است، حکایت های هزارویک شب به عنوان یکی از مهم ترین آثار ادبیات غنایی با برخورداری از شاخصه های گوناگون داستانی بستر مناسبی را جهت تبیین مبانی مینی مالیستی کلام فراهم می آورند. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به بیان مراتب اجتماعی روایت های این اثر پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تبیین مبانی ادب غنایی در قصه های هزار ویک شب بر مبنای شاخصه های مکتب مینی مالیسم است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که هریک از قصه ها، با ساختاری کوتاه درصدد بیان وقایعی از زندگی روزمره ی آدمیان با تکیه بر افکار، عقاید، مبانی و آداب ورسوم یک دوره است که مناسبات اجتماعی و اخلاقی آن دوره را با تکیه بر عناصر خرافی و نمادهای شناخته شده، در یک جامعه، مورد نقد و بررسی قرار می دهند. سؤال اصلی تحقیق در پژوهش حاضر این است که مکتب هنری مینی مالیسم و شاخصه های آن، چگونه بن مایه های داستان های غنایی هزارویک شب را تبیین می کنند.
۲۵.

بازنمایی بیماری و معلولیت در هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب بیماری معلولیت شر گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
شاخه ای از مطالعات معلولیت، بیش از آنکه ناظر به وجه زیستی بدن، بیماری و معلولیت باشد، با نحوه بازنمایی معلولیت، سیاست های مراقبتی و نظارتی بدن، قرائت سمپتوماتیک (درک و تفسیر و ارزیابی) و الگوهای پزشکی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی آن ها سروکار دارد. در گفتمان توانمند سالارانه، معلولیت اغلب با کلیشه های منفی نشان دار می شود. بخش عمده ای از ضرب المثل ها، کنایه ها، فولکلور و داستان ها دربردارنده طرحواره ها و استعاره های منفی در باب معلولیت هستند. در نظم های گفتمانی توانمند سالارانه، معلولیت، تحت تأثیر الگوهای اخلاقی و دینی (کیفر، گناه)، سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک قرار می گیرد و با مفهوم هایی چون داغِ ننگ، اقلیت سازی، طَرد و آلوده انگاری، شرّ و زشتی و گناه همراه می شود. در حکایت های هزارویک شب، هویت معلولان به طور عام با مفهوم هایی چون شرارت، ترس، ننگ، ترحم، تحقیر، تمسخر و شوم انگاری، لمس تابو و دچاربودن به طلسم و جادو پیوند یافته است. در این اثر پیوسته با بدن های نشان دار و گروتسک مواجه می شویم. در اکثر قصه ها، شخصیت های مثبت و قهرمانان، از زیبایی و سلامت جسمی برخوردارند و درمقابل، شخصیت های منفی و ضدقهرمان ها و عفریت ها و اجنّه با نقص های ظاهری توصیف می شوند. روش پژوهش این مقاله، تحلیل گفتمان است، گرچه به اقتضای متن و مسئله از نظریه های معطوف به بدن، بیماری و معلولیت هم بهره گرفته شده است.
۲۶.

نقد روان شناختی و جامعه شناختی ذات الدّواهی، شیطانی در لباس عبّاد از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب نقد روان شناختی نقد جامعه شناختی ذات الدواهی حکایت ملک نعمان و فرزندانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۹۴
«حکایت ملک نعمان و فرزندانش» یکی از داستان های خواندنی و چند لایه ای از مجموعه هزارویک شب است. داستان در لایه ظاهری اش جنگ بین مسلمانان و مسیحیان را که موضوعی تاریخی است، بیان می کند. ذات الدواهی، شخصیت اصلی زن داستان و مادر شاه مسیحیان، لباس مردان دین را می پوشد، جنسیت و دین خود را مخفی می کند و لشکریان اسلام را فریب می دهد. از دید اجتماعی، داستان بیشتر به مکاری های زنانه وی می پردازد که درنهایت به سزای اعمال خبیثانه اش هم می رسد، اما در لایه پنهانی تر، وقتی از بُعد کهن الگویی به آن بنگریم، داستان بیانگر فقدان آنیما (عنصر زنانه) در جامعه است و گسستگی خودآگاهی و ناخودآگاه جمعی را نشان می دهد که حکمرانی دو پادشاه بر یک اقلیم پایانِ داستان به خوبی این موضوع را تأیید می کند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای است. ذات الدواهی از نظر کهن الگویی «آنیما (مادرمثالی)» منفی است که در قسمت هایی از داستان «نقاب» به صورت می زند و «سایه»های اجتماع را به صورت پررنگ تری نشان می دهد. البته با اندکی تغییر در شیوه نگرش نسبت به نقش و جایگاه شخصیت ها، می توان او را به عنوان «قهرمان کلک» نیز به شمار آورد. ذات الدواهی نماینده زنان جامعه اش است؛ زنانی که ویژگی زنانه شان (عشق) در نظام مردسالار نادیده گرفته شده است و به حاشیه رانده شده اند. درنتیجه، عنصر مردانه (آنیموس) در او فعال شده است و به دلیل ویژگی های آنیموسی، چهره ای انتقام جو، بی باک، سنگدل و دسیسه چین از خود نشان می دهد.
۲۷.

ترجمه امپریالیستی و شرق شناسانه سر ریچارد فرنسیس برتون از هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب استعمار ترجمه سر ریچارد برتون شرق گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۵
یکی از حوزه های ادبیات تطبیقی مطالعات بین رشته ای است. شرق شناسی اساساً ماهیتی بین رشته ای دارد که حوزه های زیادی را قرین و قریب هم کرده است. این مقاله به بررسی شرق شناسانه ترجمه سر ریچارد برتون از هزارویک شب می پردازد. مسئله اصلی تحقیقِ پیش ِرو این است که علت توجه سر ریچارد برتون به هزارویک شب چه بود و چرا سر ریچارد برتون هزارویک شب را ترجمه کرد؟ هدف مقاله این است که نشان دهد ترجمه سر ریچارد برتون از هزارویک شب ترجمه ای امپریالیستی است و ترجمه وی برای مقاصد امپریالیستی انجام گرفته است. روش تحقیق این مقاله توصیفی، تحلیلی و کتابخانه ای است و چهارچوب نظری مقاله برمبنای نظریات شرق شناسانه ادوارد سعید قرار است. نتایج این مقاله نشان داد برتون در ترجمه هزارویک شب دخل و تصرف کرده و آن را با توجه به سیاق و نگرش غربی خویش نگاشته است؛ از این رو خود را به عنوان نماینده غرب، متمدن و شرق را دون پنداشته است و ترجمه را به منظور تدقیق در احوال و حالات شرق انجام داده است. این تحقیق نشان داد ترجمه هزارویک شب آیینه تمام نمای نگرش های شرق شناسانه و تعصبات امپریالیستی برتون است و او ترجمه را به عنوان سلاحی برای شلیک به شرق به کار می برد و شرق را با قلم خویش، ذات گرایانه جغرافیای احساس، شهوات و فحشا، به جهان معرفی می کند.
۲۸.

طبقه بندی و تحلیل موضوعی پژوهش های مرتبط با هزار و یک شب (بر اساس پژوهش های چاپی فارسی تا پایان1400)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب طبقه بندی موضوعی نقد و تحلیل ادبیات داستانی ادبیات داستانی عامه

تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۶
زمینه/هدف: هر اثری که در طول دوره ها با استقبال بیشتری مواجه شده و مدت زمان بیشتری در ذهن و زبان مردم ساری و جاری باشد؛ به تبع آن بستری مناسب برای انجام مطالعات و پژوهش های گسترده و متنوع خواهد بود. همین مقوله تنوع و گستردگی، اغلب سردرگمی پژوهشگران متأخر را به دنبال دارد. هزارویک شب از جمله آثار بسیار مهم و مورد توجه در سراسر جهان است که از زمان پیدایش همواره مورد توجه و تتبع بوده است و از حیث تأثیرگذاری در آثار بعد از خود منحصربه فرد است.روش/رویکرد: در این پژوهش تلاش شده تا با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از تحقیقات کتابخانه ای، پژوهش های معتبر علمی مرتبط، ابتدا احصا و سپس براساس موضوع دسته بندی و نقد و تحلیل شوند. طبقه بندی پژوهش ها با درنظرگرفتن سیر تاریخی و با توجه به حوزه های مرتبط و بینا رشته ای،  با محوریت زبان فارسی انجام گرفته است و در تلاش است تصویر روشنی از خط سیر مطالعاتی و پژوهشی را در این موضوع، برای استفاده پژوهشگران ارائه دهد.یافته ها/نتایج: در این جستار یک صد اثر علمی –پژوهشی منتخب بررسی شده در پنج کلان دسته، طبقه بندی شده اند که عبارت اند از: پژوهش های مادر، ساختاری - روایی، محتوایی، بینارشته ای و تطبیقی. پژوهش های مادر نقش زیربنایی و مرجع دارند و پژوهش های دیگر در بخش های اصلی، وامدار آن ها محسوب می شوند. بازه زمانی مورد بررسی، یک صد سال اخیر تا پایان 1400 است. پژوهش های مرتبط با تحلیل های تطبیقی، ساختاری - روایی و محتوایی و بینارشته ای به ترتیب از بیشترین تا کمترین بسامد را به خود اختصاص داده اند و هرکدام به زیر مجموعه هایی تقسیم می شوند. همچنین پژوهش های حوزه تطبیقی جذاب ترین و زیرگروه بینارشته ای جدیدترین و کاربردی ترین پژوهش ها را تشکیل می دهند.
۲۹.

بررسی طبیعت در هزار و یک شب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات عامیانه هزارویک شب طبیعت قصه افسانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۲
هزارویک شب یکی از متون ادبیات عامیانه به شمار می آید که به لحاظ گستردگی محتوایی و اشارات آن به مفاهیم ساده و در عین حال عمیقی که در طول تاریخ دغدغه بشر بوده اند تا به امروز محل بحث و بررسی بوده است. هدف مقاله حاضر بررسی طبیعت در داستان های هزارویک شب است. این مقاله با روش توصیفی بر اساس کتاب هزارویک شب ترجمه محمدرضا مرعشی پور انجام شده است. نتیجه اینکه ما در این مجموعه عظیم با سه نوع طبیعت روبه رو هستیم: 1. طبیعت بی جان مانند جزیره، غار، کوه، دریا؛ 2. طبیعت سبز گیاهان و درختان که شامل درختان طبیعی و درختان جادویی و عجیب و غریب می شود؛ 3. طبیعت جاندار یا حیوانات که شامل حیوانات معمولی و حیوانات افسون شده است. در حکایت های هزارویک شب با بسامد بالای تغییر شکل انسان به جانور مواجهیم که معمولاً به عنوان مجازات فرد گناهکار و یا حتی ساحری انسان بی گناهی را به خر، غزال، خرس، میمون، سگ و پرنده تبدیل می کند. در نهایت اینکه اساساً طبیعت در هزارویک شب زمینه ساز وقوع قصه های فراوانی شده است که اگر این زمینه وجود نداشت، قصه آفریده نمی شد.
۳۰.

مرد بودن یا نبودن، مسأله این است روایت های زنانه از چشمه افسونِ هزارافسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنویسی زنانه نگر بوطیقای تودوروف چشمه افسون نقد فمینیستی هزارویک شب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۶
در هزارویک شب فقط شهرزاد برای رهایی از چنگال مرگ قصه سرایی نمی کند که «کنیزک» نیز به ریسمان قصه چنگ می زند تا از کام مرگ برهد. او در رقابت با هفت وزیر، قصه هایی را در باب نیرنگ بازی مردان حکایت می کند که قصه «چشمه افسون» یکی از آن هاست. این قصه گرچه از زبان کنیزک و در دفاع از زنان گفته می شود، در آن «زن بودن» بدترین مصیبت خانمان براندازی است که ممکن است گریبان گیر مردی شود. از این رو منتقدان فمینیست مصری در کتاب قالت الراویه؛ حکایات من وجهه نظر المرأه من وحی نصوص شعبیه عربیه بر آن انگشت گذاشته و کوشیده اند از دیدگاهی زن محور به بازآفرینی اش دست زنند. «حکایت فهد در دنیای زنان» ثمره این تلاش است. برای خوانش این روایت زنانه از دو رویکرد بهره گرفته شد: رویکرد ساختارگرای تزوتان تودوروف و تحلیل فمینیستی. این انتخاب دو دلیل دارد: نخست آنکه تحلیل زنانه نگر نشان می دهد چرا قصه یادشده زن ستیز است و به بازنویسی زنانه نیاز دارد. همچنین روشن می کند منتقدان فمینیست در روایت نوآفریده خود چگونه از «چشمه افسون» سویه های زن ستیزانه را زدوده اند. دوم آنکه در بررسی ساختاری روایت در پی پاسخ به این پرسشیم که چنین قرائتی آیا می تواند در دریافت سویه های ضد زن یک متن یا فهم نگاه زنانه در متن دیگر گره گشا باشد؟ کاربست بوطیقای تودوروف در لایه نحوی آن نشان می دهد هر دو روایت، روایت هزارویک شب و بازگفت زنانه، ساختاری همسان دارند که در چارچوب الگوی تودوروف می گنجد، ولی این رهیافت از آشکارساختن و ارزیابی آن لایه های متن که برای منتقدان فمینیست اهمیت دارد ناتوان است.