مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
دانشگاه یزد
منبع:
رفاه اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۱
۳۹۸-۳۶۹
حوزههای تخصصی:
خودمداری اجتماعی دانشجویان در گذار به جوانی: یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
267 - 285
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جوانان سرآمدان تغییر در هر جامعه ای هستند. در این میان، جوانان دانشجو از اهمیت ویژه ای برخوردارند. آنان در طی چند دهه اخیر، منادیان اصلی تغییر در جامعه بوده اند. در طی همه گیری کووید 19 زندگی آنان هرچه بیشتر شبکه ای تر شد و ارتباطات آنان در عین رشد و گستردگی، مجازی تر شد. این وضعیت زندگی، آنان را دچار پارادوکس خاصی کرد که در عین شبکه ای بودن، خودمدارتر گشته بود. روش و داده ها: گردآوری دادها با استفاده روش نظریه زمینه ای انجام شد. در این مسیر، دانشجویان 19-18 ساله نورود به دانشگاه به عنوان جامعه هدف پژوهش حاضر انتخاب شدند. با توجه به حساسیت نظری پژوهش، مصاحبه هایی عمیق با 20 نفر از آنان با استفاده از نمونه گیری نظری صورت پذیرفت. یافته ها: یافته ها در قالب 12 مقوله اصلی شامل پروبلماتیک چهره در بلوغ، پروبلماتیک اعتمادبه نفس، بسترهای ارتباطی، خودمداری، انفعال گرایی، حل مسأله و ... بود. جوانان پژوهش حاضر مسیری را طی می کنند که در آن پیچیدگی زندگی اجتماعی پررنگ است و ویژگی اصلی آن عدم تعین است. به همین دلیل مسیرهای انتخابی آنان به خودمداری در عین ارتباطات گسترده ختم می شود. بر اساس این مقولات مدل پارادایمی و نظریه تجربی ارائه شد. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که جوان، در مرکز کشاکش پویایی های عاملیّت و ساختار قرار دارد. جوانان سعی می کنند، علی رغم فشارهای محدودکننده سیستماتیک، فضاهای تعاملی خود را بسازند، ریسک کنند، بسترها و شبکه های ارتباطی خود را داشته باشند که تا حد زیادی در این امر موفق بوده اند. پیام اصلی: خودمداری در جوانان تا حدی محصول زندگی شبکه ای آنان است. این وضعیت به طور متناقض نمایی از یک سو برآمده از زندگی شبکه ای و از سوی دیگر برآمده از گستردگی ارتباطات آن است. درواقع، آنها همراه با ارتباطات گسترده، دچار خودمداری اجتماعی هستند.
بررسی و اندازه گیری وضعیت سرمایه فکری در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی (مطالعه موردی: مجتمع های آموزشی دانشگاه یزد)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۴
49 - 70
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه استراتژیک، «سرمایه فکری» یکی از محرک های اصلی رشد و توسعه سازمان ها است. این دارایی های نامشهود به منظور خلق دانش و ارتقای عملکرد مراکز آموزش عالی مورد استفاده قرار می گیرند و موفقیت این مراکز به وضعیت سرمایه فکری آنها بستگی دارد. با تمرکز بر دانشگاه های دولتی، مدیریت سرمایه فکری و مدیریت دانش بیش از پیش مورد توجه صاحب نظران و اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. رؤسا و مسئولین دانشگاه های دولتی، می بایست نقش سرمایه فکری را در شکوفایی و نوآوری آموزشی و تحقیقاتی تقویت نمایند. لذا در این مطالعه به بررسی و اندازه گیری سرمایه فکری پرداخته شده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که بین سرمایه فکری در مجتمع های مورد اشاره، تفاوت معنی داری وجود دارد و بیانگر آن است که مجتمع علوم انسانی در تمامی ابعاد به غیر از بُعد سرمایه انسانی، وضعیتی پایین تر از میانگین را دارد. از سوی دیگر، مجتمع فنی مهندسی، تنها در بعد سرمایه رابطه ای، وضعیت مناسبی داشته و در سایر ابعاد، نمره ای پایین تر از میانگین کسب نموده است. هم چنین نتایج حاصل از رتبه بندی مؤلفه های سرمایه فکری مبین آن است که مؤلفه مهارت های آموزشی از بالاترین اهمیت برخوردار است.
مقایسه تطبیقی باورهای معرفت شناختی، باورهای ضدروشنفکری و گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۰
23 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسهی تطبیقی باورهای معرفت شناختی، باورهای ضدروشنفکری و گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه یزد در سال تحصیلی 93-1392 است. از جامعه ای به حجم 2180 نفر در سه دانشکده، 360 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر، مقیاس باورهای ضدروشنفکری دانشجو ایگنبرگر و سیلندر و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس پاسخ دادند. داده ها با آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس دو راهه تحلیل شد. براساس نتایج آزمون t ، میانگین دانشجویان در باورهای معرفت شناختی و باورهای ضدروشنفکری کمتر و در گرایش به تفکر انتقادی بیشتر از میانگین مفروض بوده است؛ پس آموزش عالی توانسته است در دانشجویان، نظام معرفت شناختی سطح بالا، گرایش مثبت به روشنفکری و گرایش به تفکر انتقادی را ایجاد کند. نتایج تحلیل واریانس دو راهه، حاکی از تفاوت معنادار در ابعادی از باورهای معرفت شناختی (ساده دانستن دانش، منبع دانش، ذاتی دانستن توانایی یادگیری، سریع دانستن فرایند یادگیری) و تفکر انتقادی (بلوغ فکری) به لحاظ جنسیت و دانشکده بوده است.
رابطه سواد رایانه ای و تجربه شبکه های اجتماعی مجازی در دانشجویان دختر دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۳
63 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سواد رایانه ای و تجربه شبکه های اجتماعی مجازی در دانشجویان دختر دانشگاه یزد (8000N=) است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. 236 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه استاندارد سواد رایانه ای و پرسشنامه محقق ساخته تجربه شبکه های اجتماعی گردآوری و با آزمون تی (t)، همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد سواد رایانه ای دانشجویان بالاتر از حد متوسط است، شبکه های اجتماعی از نظر دانشجویان در ابعاد خانوادگی، تحصیلی، سازگاری، اعتقادی و روانی آسیب زاست اگرچه مزایایی دارد. سواد رایانه ای با مزایای چت، رابطه مثبت و پست الکترونیکی با مزایای پیامک، رابطه منفی دارد. بین سواد رایانه ای و آسیب ها و مزایای تجربه شبکه های اجتماعی در دانشجویان مجرد و متأهل تفاوت معنی داری وجود ندارد به جز آسیب تحصیلی چت و آسیب اعتقادی پیامک. بین سواد رایانه ای دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دانشکده های مختلف تفاوت معنی داری وجود دارد، ولی آسیب ها و مزایای تجربه شبکه های اجتماعی در دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دانشکده های مختلف یکسان است.
بررسی وضعیت گرایش به تفکر انتقادی و رابطه آن با عملکرد تحصیلی (مورد مطالعه: دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۴
171 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی وضعیت گرایش به تفکر انتقادی و رابطه آن با عملکرد تحصیلی در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده های علوم انسانی، زبان و ادبیات و فنی- مهندسی دانشگاه یزد است. نمونه تحقیق شامل 280 نفر از دانشجویان دختر و پسر از سه دانشکده بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس عاملی و همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بیشتر دانشجویان کارشناسی ارشد به تفکر انتقادی گرایش متوسط دارند و میان گرایش به تفکر انتقادی و عملکرد تحصیلی دانشجویان همبستگی مثبت و معنادار اما ضعیف وجود دارد. میزان گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان دانشکده علوم انسانی به طور معناداری بیشتر از دانشجویان دانشکده فنی- مهندسی بود. همچنین میان دانشجویان دختر و پسر در گرایش به تفکر انتقادی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج این پژوهش، لزوم بررسی راهکارهای تقویت تفکر انتقادی در دانشجویان دانشکده های مختلف به ویژه بررسی عوامل تأثیرگذار بر تدریس و ارزشیابی را گوشزد می کند.
ارائه مدل جامع از عوامل مؤثر بر موفقیت نوآوری باز با رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری (مورد مطالعه: دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۱
137 - 166
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت نوآوری باز در دانشگاه ها و ارائه مدلی جامع از عوامل مؤثر بر موفقیت نوآوری باز در دانشگاه یزد اجرا شد. پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و پیمایشی ( ابزار پرسشنامه) بود. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده همه اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد بود که از بین آنها با روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی اعضای نمونه انتخاب شدند. پس از تشکیل جلسات هم اندیشی با خبرگان دانشگاهی و مطالعه ادبیات پژوهش های مرتبط، مجموعه ای از عوامل مؤثر بر موفقیت نوآوری باز، استخراج شد. پس از پالایش، مدل جامع از عوامل با رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری ارائه شد. بر اساس نتایج، بهره مندی از خلاقیت کارکنان، عرضه یافته های پژوهشی به محیط بیرون، توسعه روابط صنعت و دانشگاه ، واحد های تحقیق و توسعه خارجی، وجود فضای خلاق، فرایند برونی سازی دانش و سرمایه گذاری در واحد تحقیق و توسعه در سطح یک، عوامل مشارکت پژوهشی، جذب کارکنان شایسته، زیرساخت های مناسب فناوری اطلاعات و نیروی کار شایسته در سطوح دوم و سوم و در سطح چهار مدل نیز سبک رهبری به عنوان زیربنای مدل نوآوری باز دارای اهمیت است و با داشتن بیشترین قدرت نفوذ، تأثیر زیادی بر کیفیت سایر عوامل مؤثر می گذارد.
سنجش کیفیت برنامه درسی دوره کارشناسی رشته مهندسی نساجی بر اساس مدل کانو (مورد مطالعه: دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
129 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی کیفیت رشته های انتخابی دانشجویان دانشگاه از مسائل مورد توجه پژوهشگران علوم آموزش است. در این راستا، هدف از اجرای پژوهش حاضر، سنجش کیفیت برنامه درسی دوره کارشناسی رشته مهندسی نساجی دانشگاه یزد بر اساس مدل کانو بود.روش پژوهش: از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان سال آخر دانشکده مهندسی نساجی دانشگاه یزد (75) در سال تحصیلی 98-1397بود و نمونه پژوهش به صورت تمام شماری انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه انتظارات، ادراکات و مدل کانو در تعیین کیفیت رشته دانشگاهی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها با دریافت نظرات 6 تن از استادان دانشگاه یزد تعیین شد. همچنین پایایی ابزار از طریق محاسبه آلفای کرونباخ عدد 7/0 تعیین شد که برای سازه های مختلف پژوهش، نشانگر پایایی مطلوب بود. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی در قالب آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد کیفیت رشته مهندسی نساجی از جنبه محتوا، ساختار و ویژگی های استادان در سطح نسبتاً بالا و از جنبه امکانات آموزشی در سطح ضعیف قرار دارد. همچنین، مقایسه انتظارات دانشجویان و ادراک آنها از وضعیت موجود نشان داد که بین انتظارات و ادراکات آنها تفاوت معنی داری وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل مدل کانو نیز مشخص کرد که بیشترین نیاز دانشجویان در رشته تحصیلی، «نیازهای تک بعدی» و پس از آن «نیازهای الزامی» است.نتیجه گیری: براساس یافته ها در پژوهش حاضر لزوم توجه به ارتقای کیفیت برنامه درسی رشته مهندسی نساجی از طریق توسعه بهینه امکانات و همچنین تحقق نیازهای تک بعدی رشته ای دانشجویان پیشنهاد شده است.
بازاریابی رابطه مند در آموزش عالی: عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری دانشجویان به دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
57 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری دانشجویان به دانشگاه بود.روش: نمونه پژوهش، 315 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان وفادار تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد که روایی محتوایی، روایی ملاک و روایی سازه و پایایی آن (94/0) بررسی و تأیید شد.یافته ها: نتایج تحلیل عاملی نشان دهنده آن است که 46% از واریانس رضایت از دانشگاه و وفاداری به آن توسط سه عامل (از هشت عامل استخراج شده) رضایت از استادان و وضعیت آموزشی، رضایت از امکانات و خدمات دانشگاه و رضایت از سیاست های مدیریتی دانشگاه تبیین شد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که میانگین دختران از پسران در شش عامل و میانگین دانشجویان تحصیلات تکمیلی از دانش آموختگان، تنها در یک عامل به طور معنی داری بیشتر بود.نتیجه گیری: درمجموع رضایت دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دانش آموختگان دانشگاه یزد از خدمات آموزشی، پژوهشی و رفاهی در حد متوسط و از خدمات مدیریتی در حد پایین بود.
ارزیابی کارایی دانشکده های دانشگاه یزد با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها و ارزیابی متقاطع آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت ارزیابی کارایی در مراکز آموزشی و دانشگاه ها، هدف از اجرای این پژوهش، ارزیابی کارایی دانشکده های دوازده گانه دانشگاه یزد بود که در این مطالعه، رویکرد نوین ارزیابی کارایی متقاطع آرمانی ارائه شد. جامعه پژوهش، شامل دانشکده های دوازده گانه دانشگاه یزد بود و برای بررسی از اطلاعات حاصل از فرایند مصاحبه و داده های مربوط به متغیرهای همه دانشکده ها بهره گرفته شد؛ از این رو حجم جامعه و نمونه پژوهش برابر است. نتایج ارزیابی کارایی متقاطع آرمانی دانشکده های دانشگاه یزد، نشان دهنده آن بود که دانشکده مدیریت دانشگاه یزد با بیشترین امتیاز کارایی، از نظر کارایی در رتبه اول قرار گرفته است. دانشکده های ادبیات، علوم اجتماعی و ریاضیات به ترتیب رتبه های دوم تا چهارم کارایی را کسب کردند.
رابطه گذراندن اوقات فراغت دانشجویان با گرایش آنها به بزهکاری با تاکید بر فعالیت های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از حوزه های مهم مرتبط با مسئله بزهکاری جوانان، حوزه اوقات فراغت و به طور خاص فعالیت بدنی است. بدین سبب، در مطالعه حاضر رابطه گذراندن اوقات فراغت با گرایش به بزهکاری در دانشجویان پسر دانشگاه یزد با تاکید بر فعالیت های ورزشی بررسی شد. روش این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی می باشد که به شکل میدانی انجام گرفت. از بین کل جامعه آماری تحقیق، بر اساس روش نمونه گیری تصادفی و با توجه به جدول مورگان تعداد 364 فرد فاقد بیماری های روانی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. اطلاعات لازم توسط پرسشنامه ها- بعد از تایید روایی و اعتبار آنها- جمع آوری گردیدند و توسط آزمون های آماری پیرسون، رگرسیون و تحلیل عاملی در سطح معنی داری 05/0=α مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین ابعاد بزهکاری دانشجویان به ترتیب در بعد خرابکاری قوی، دزدی و تقلب، خرابکاری ضعیف و در نهایت کجروی فرهنگی بوده است. همچنین، بین اوقات فراغت سازمان نیافته و بزهکاری رابطه معنی دار مثبت مشاهده گردید. نتایج مدل رگرسیونی نشان داد که وقت تلف کردن، جامعه پذیری بدون نظارت و اوقات فراغت سازمان یافته با همدیگر 37 درصد از تغییرات بزهکاری دانشجویان را تبیین کرده است. بدین ترتیب، افزایش فعالیت های اوقات فراغتی سازمان یافته با نظارت اجتماعی موجب کاهش گرایش به بزهکاری در دانشجویان می شود.