مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اضطراب
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و درمان دارویی بر علایم اضطراب و تکانشگری مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ی جهتگیری مذهبی بااضطراب و افسردگی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: گرایش انسان به دین با تاریخ بشر مقارن است. پژوهش های تجربی حاکی از عدم هماهنگی یافته ها در خصوص رابطه ی بین جهت گیری مذهبی و بهداشت روانی است. هدف اصلی مطالعه ی حاضر بررسی رابطه ی بین جهت گیری مذهبی با اضطراب و افسردگی در دانشجویان بود.روش کار: روش غالب بر این پژوهش روش توصیفی- همبستگی بود. 571 دانشجو از بین3500 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر به طور تصادفی انتخاب شدند.آزمودنی ها 324 نفر زن و 247 نفر مرد با میانگین سنی 22 سال بودند که به
پرسش نامه ی جمعیت شناختی محقق ساخته، آزمون افسردگی بک، مقیاس جهت گیری مذهبی و پرسش نامه ی صفت- حالت اشپیل برگر پاسخ دهند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و در سطح توصیفی و استنباطی و با آزمون تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین جهت گیری مذهبی دانشجویان با اضطراب و افسردگی آن ها رابطه ی معکوس و معناداری از لحاظ آماری وجود داشته و با افزایش جهت گیری مذهبی دانشجویان، افسردگی و اضطراب آن ها کاهش یافت (05/0>P ). نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که بین جهت گیری مذهبی دانشجویان و اضطراب و افسردگی آنان رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد لذا به نظر می رسد تقویت و درونی سازی زش های دینی می تواند منجر به افزایش سطح سلامت روانی دانشجویان گردد.
"
بررسی رابطه راهبردهای مقابله ای و سلامت روانی در ساکنین شهر خرم آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه : همه مردم مشکلات و عوامل استرس زا را در زندگی شان تجربه می کنند و بایستی مکانیزم هایی برای مقابله با این دشواری ها پیدا کنند. این عوامل استرس زا در دامنه ای از هر روز، در حد معمول و یا خیلی شدید همچون بیکاری و بیماری قرار می گیرد. این که مردم چگونه با استرس مقابله می کنند از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. حتی همچنان که یک موقعیت خاص ممکن است رشد کند ، راهبردهای استفاده شده توسط یک فرد هم ممکن است، تغییر و رشد یابد. در این پژوهش رابطه راهبردهای مقابله ای با سلامت روانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی تبیین سلامت روانی و خرده مقیاس های اضطراب، افسردگی، اختلال در کارکرد اجتماعی و آسیب جسمانی بر حسب راهبردهای مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار است.روش کار : در این تحقیق از روش همبستگی استفاده شد و به این منظور نمونه ای به تعداد 383 نفر از ساکنین 25 تا 54 ساله شهر خرم آباد با نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق مقیاس راهبردهای مقابله با استرس بیلینگز و موس (1981) و مقیاس سلامت عمومی کلدبرگ (1979) صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری میانگین، انحراف معیار و تحلیل رگرسیون استفاده شد.نتایج : نتایج نشان داد که بین سلامت روانی و راهبردهای مقابله رابطه معناداری وجود دارد (001/0p<). بین استفاده از راهبرد مساله مدار و خرده مقیاس های آزمون کلدبرگ رابطه معناداری دیده نشد. این امر نشان می دهد که هر چه فرد راهبرد مقابله مساله مدار را بیشتر به کار برد از سلامت بالاتری برخوردار است و بالعکس راهبرد هیجان مداری سبب افزایش علائم جسمانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی می شود (001/0p<). همچنین نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار به طور متفاوتی واریانس متغیرهای اضطراب، آسیب جسمانی، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی که ازمؤلفه های سلامت روانی هستند را به صورت معناداری تبیین می کنند (001/0p<) .بحث: به طور کلی نتایج نشان می دهد که بهداشت روانی افراد در زمینه های جسمانی، روانی و اجتماعی تحت تاثیر شیوه مقابله فرد با مسائل قرار می گیرد . شیوه هیجان مدار در کاهش بهداشت روانی و شیوه مساله مدار در افزایش آن نقش دارد.
"
بررسی ارتباط بین کایفوز و عوامل روان شناختی در دانشجویان پسر دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی ارتباط بین کایفوز و عوامل روان شناختی دانشجویان پسر دانشگاه تهران انجام شد.روش کار: روش پژوهش در این تحقیق نوع توصیفی بوده که به روش همبستگی اجرا شده است. جامعه ی آماری تحقیق حاضر دانشجویان پسر دانشگاه تهران بود که از بین آن ها 54 نفر که دارای کایفوز بودند به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. برای اندازهگیری کایفوز میان مهره اول تا دوازدهم سینهای(T1 تا T12) از دستگاه ماوس ستون فقرات و برای ارزیابی خود بیمار پنداری، افسردگی و اضطراب نمونه ها به ترتیب از پرسش نامه MMPI تعدیل شده (82/0 =α)، آزمون افسردگی بک (85/0= α ) و آزمون اضطراب صفتی اشپیل برگر(87/0= α) استفاده شد.یافتهها: نتایج این تحقیق با استفاده ازضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان خود بیمار پنداری (51/0=r ،12/0= P)، افسردگی (56/0=r ، 42/0= P) و اضطراب(36/0-=r ، 30/0= P) و کایفوز ارتباط معنیداری وجود ندارد نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که وجود کایفوز در دانشجویان به تنهایی نشاندهنده وجود اضطراب، افسردگی و خود بیمار پنداری نمیباشد.
"
مطالعه ی مورد-شاهدی سبکهای دفاعی و اضطراب حالت-صفت در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب منتشر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: رابطه ی بین مکانیسم های دفاعی و اضطراب در متون علمی مطرح می باشد. با توجه به شیوع اختلال اضطراب منتشر (GAD) به ارزیابی سبکهای دفاعی و ارتباط آن با اضطراب حالت- صفت در دانشجویان مبتلا به GAD پرداختیم.
روش کار: تعداد 30 دانشجوی مبتلا به GAD و 30 دانشجوی غیرمبتلای 27-19 ساله (15 پسر و 15 دختر در هر گروه) که از نظر متغیرهای جمعیتشناختی همتاسازی شده بودند به روش نمونه گیری در دسترس از بین داوطلبان انتخاب شدند. تمام دانشجویان تحت مصاحبه ی بالینی ساختیافته و پرسش نامه ی سلامت عمومی قرار گرفتند تا معیارهای ورود را داشته باشند. سپس دو گروه به پرسشنامههای سبک دفاعی-40 (DSQ-40) و اضطراب حالت- صفت اشپیلبرگر (STAI) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی، آزمون های تی مستقل، ضریب همبستگی و تحلیل واریانس دوسویه استفاده شد.
یافته ها: به طور معنی داری استفاده از سبک دفاعی پخته در گروه غیرمبتلا بیشتر بود (032/0P<) و مکانیسمهای دفاعی شوخی(048/0P<)، انکار(034/0P<)، فرونشانی(035/0P<)، گسست(040/0P<) و دلیلتراشی(0005/0P<) در گروه غیرمبتلا و فرافکنی(002/0P<) و جسمانیسازی (001/0P<) در گروه مبتلا بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بودند. همبستگی معکوس متوسط و معنی داری بین نمره ی اضطراب حالت- صفت با نمره ی سبک دفاعی پخته وجود داشت. همبستگی بین سبک دفاعی ناپخته و اضطراب حالت اندک بود و بین سبک دفاعی نوروتیک و اضطراب حالت- صفت رابطهای مشاهده نشد.نتیجه گیری: افراد با سطح مطلوب سلامت عمومی و نمره ی اضطراب حالت- صفت پایین، از سبک دفاعی پخته استفاده میکنند. استفاده ی دانشجویان سالم از مکانیسمهای دفاعی شوخی و فرونشانی نیز این نتیجهگیری را حمایت میکند.
"
مقایسه روایت های زندگی افراد افسرده و مضطرب با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه نحوه روایت زندگی توسط افراد افسرده و مضطرب مراجعه کننده به درمانگاه های بهداشت روان شهر تهران با گروه غیر بالینی بود. «روایت» مفهوم اساسی شخصیت در رویکرد روایت است. در این پژوهش، سه مفهوم عاملیت، مشارکت همدلانه و روایت رهایی بخش در روایت ها بررسی شد.
روش: در این مطالعه مقطعی – تحلیلی برای انتخاب نمونه (هفت فرد افسرده، پنج فرد مضطرب و پنج فرد غیر بالینی که حداقل تحصیلات آنها دیپلم بود و بین 20 تا40 سال داشتند) از آزمون Scl-90-R و تشخیص روانشناس یا روانپزشک استفاده گردید. روایت ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته داستان زندگی مک آدامز گردآوری و داده ها با استفاده از تحلیل محتوا و تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد.
یافته ها: گروه غیر بالینی نسبت به گروه مضطرب و گروه اخیر نسبت به گروه افسرده به طور معنی داری از روایت های رهایی بخش بیشتری استفاده کردند. عاملیت در گروه غیر بالینی از دو گروه دیگر بیشتر بود و در مشارکت همدلانه تفاوتی بین آنها نبود.
نتیجه گیری: وجود تفاوت در روایت ها بیانگر آن است که بررسی روایت ها می تواند به عنوان یک ابزار تشخیصی مورد توجه قرار گیرد. محتوای روایت افراد غیر بالینی، رهایی بخش؛ افراد مضطرب، امیدواری نسبی همراه با ابهام (که عاملیت آنها را کاهش می داد)؛ و افراد افسرده، ناامیدی و تابع جبر زمان بودن بود.
اثربخشی آموزش کنترل استرس در کاهش اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان در کلاس کنکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی روش آموزش کنترل استرس در جمعیت شرکت کنندگان در کلاس های کنکور.
روش: این تحقیق در قالب یک کار نیمه آزمایشی، با تخصیص تصادفی 217 نفر در هشت گروه (چهار گروه آزمایشی و چهار گروه گواه در دو گروه جنسی) به آزمون اثر هشت جلسه آموزش کنترل استرس بر کاهش افسردگی و اضطراب آزمودنی ها پرداخت. آنها در آغاز و پایان طرح توسط پرسش نامه های افسردگی و اضطراب بک آزمون شدند.
یافته ها: یافته های مطالعه دوم حاکی از اثربخشی شایان توجه روش کنترل استرس برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان در مطالعه است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد سیاست گذاران جامعه باید به آوردن آموزش کنترل استرس در کنار آموزش های فشرده کنکور برای کاهش سطح اضطراب و افسردگی افراد توجه خاص داشته باشند.
رفتارهای شبه اضطرابی ایجادشده با هیستامین در موش های صحرایی حساس شده به مورفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، اثر تزریق درون هیپوکامپی هیستامین به صورت دوطرفه بر رفتارهای شبه اضطرابی در موش های صحرایی حساس شده به مورفین بررسی شد.
روش: ابتدا با تزریق مورفین به مدت سه روز و سپس دوره پنج روزه بدون دارو حساسیت ایجاد شد، و سپس با استفاده از ماز به علاوه ای شکل (+) حیوانات آزمایش شدند.
یافته ها: تزریق درون هیپوکامپی هیستامین درصد زمان طی شده در بازوی باز و تعداد ورود به بازوی باز را کاهش داد، اما بر فعالیت حرکتی تاثیری نداشت که این اثر اضطراب زایی هیستامین را نشان می دهد. اما تزریق هیستامین در حیوان حساس شده به مورفین، در مقایسه با گروه هایی که سالین دریافت کرده بودند، درصد زمان طی شده در بازوی باز و تعداد ورود به بازوی باز را افزایش داد که نشان دهنده کاهش اضطراب حیوان حساس شده است.
نتیجه گیری: تزریق دوطرفه هیستامین در ناحیه هیپوکامپ شکمی، اثر اضطراب زایی بر جای می گذارد که این اضطراب ناشی از تزریق هیستامین در موش های حساس شده با مورفین کاهش می یابد. نالوکسان آثار مورفین را بر اضطراب زدایی آنتاگونیزه می کند.
بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی مقیاس وسواس مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقیاس وسواس مرگ، که عبدالخالق (1998) در مصر ساخته است، اشتغالات ذهنی، تکانه ها و عقاید مقاوم مربوط به مرگ را مورد ارزیابی قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روان سنجی این ابزار در ایران است. روش: این پژوهش که در یک بررسی زمینه یابی و پس رویدادی انجام شد، از نوع توصیفی- مقطعی است. حجم نمونه این پژوهش 342 نفر (126مرد و 216 زن) بود که به روش نمونه گیری تصادفی از دانشکده های مختلف دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند و با مقیاس وسواس مرگ مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل عاملی به روش تحلیل مؤلفه های اصلی، سه عامل پیشنهاد کرد که به ترتیب نشخوار مرگ، سلطه مرگ، عقاید تکراری مربوط به مرگ نام گرفتند. بین گروه مردان و زنان در مقیاس وسواس مرگ و عوامل آن تفاوت معناداری مشاهده نشد. به منظور بررسی روایی همزمان، از اجرای همزمان مقیاس اضطراب مرگ استفاده شد که حاکی از روایی همزمان مطلوب می باشد. علاوه بر این، سه نوع پایایی (بازآزمایی، تنصیفی و همسانی درونی) گزارش شد. نتیجه گیری: یافته های تحلیل عاملی، مشابه تحقیقات انجام گرفته در فرهنگ اصلی، و ضرایب روایی و پایایی نیز به نتایج تحقیقات پیشین نزدیک بود. با توجه به خصوصیات روان سنجی مطلوب، ابزار پژوهش حاضر می تواند در تحقیقات مربوط به مرگ به کار رود. از آنجا که نمونه پژوهش حاضر فقط دانشجویان بودند، در تعمیم یافته های این پژوهش به سایر طبقات اجتماعی باید احتیاط کرد.
رابطه باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود با سلامت عمومی، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی و افکار خودکار
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه بین باورهای دنیای عادلانه با سلامت عمومی، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی و افکار خودکار بود. بهمنظور دستیابی به این هدف، از جامعه آماری (زنان و مردان ساکن شهر اصفهان) 300 نفر بهعنوان گروه نمونه با استفاده از روش نمونهگیری چند مرحلهای برای پاسخگویی به ابزارهای پژوهش انتخاب شدند. از پنج پرسشنامه سلامت عمومی (با چهار زیرمقیاس)، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی، افکار خودکار و پرسشنامه باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود بهمنظور دستیابی به دادههای مورد استفاده در پژوهش استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان و گام بهگام مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین زیرمقیاسهای سلامت عمومی (GHQ) با باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران رابطه منفی و معنادار (P<0/01)وجود دارد. رابطه بین باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران با رضایت از زندگی منفی و معنادار (P<0/01) بود. رابطه بین عاطفه مثبت و باورهای دنیای عادلانه برای خود منفی و معنادار (P<0/01) و رابطه بین عاطفه منفی و باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران مثبت و معنادار(P<0/01) بود. افکار خودکار نیز با باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران دارای رابطه مثبت و معنادار (P<0/01) بود. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که از کل متغیرهای پژوهش، فقط رضایت از زندگی قادر به پیشبینی باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود، رضایت از زندگی و افسردگی توان پیشبینی معنادار داشتند.
"
رابطه خوشبینی و بدبینی با سلامت روان در افراد بزرگسال شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه خوشبینی و بدبینی با سلامت روان و ابعاد آن (نشانههای بدنی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی) و مقایسه رابطه خوشبینی و بدبینی با سلامت روان در زنان و مردان بزرگسال شهر اصفهان، در سال 1385 است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، نمونهای 100 نفری با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از جامعه آماری انتخاب و پرسشنامههای خوشبینی ـ بدبینی (محققساخته) و سلامت عمومی در مورد آنها اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خوشبینی با سلامت روان و ابعاد آن رابطه معنادار وجود دارد (01/0 P<). همچنین بین بدبینی با سلامت روان و ابعاد آن (نشانههای بدنی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی) (01/0 P<) و بدبینی با افسردگی (05/0 P<) رابطه معنادار وجود دارد. اما براساس نتایج Z فیشر بین رابطه خوشبینی و بدبینی با سلامت روان در زنان و مردان بزرگسال تفاوتی وجود ندارد.
"
مقایسه اضطراب ریاضی گونههای مختلف کمالگرایی دانشآموزان مقطع راهنمایی شهرستان خرمشهر
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش شناسایی گونههای مختلف کمالگرایی دانشآموزان مقطع راهنمایی شهرستان خرمشهر و مقایسه اضطراب ریاضی دانشآموزان بر مبنای گونه کمالگرایی آنها بود. به این منظور نمونهای به حجم 232 دانشآموز (120 پسر و 112 دختر) بهصورت خوشهای چند مرحلهای از مدارس دخترانه و پسرانه شهرستان خرمشهر در سال تحصیلی 87 ـ 1386 انتخاب شد. برای سنجش کمالگرایی و اضطراب ریاضی دانشآموزان به ترتیب از مقیاس کمالگرایی چند بعدی فراست و مقیاس اضطراب ریاضی فنما ـ شرمن استفاده شده است. ملاک اطلاع بیزی (BIC) نشان داد که با مقیاس کمالگرایی چند بعدی فراست دانشآموزان را میتوان به سه گروه تفکیک کرد. با استفاده از تجزیه و تحلیل خوشهای دانشآموزان به سه گروه کمالگرای بهنجار، کمالگرای نابهنجار و ناکمالگرا ردهبندی شدند. نتایج تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که اضطراب ریاضی بین انواع گونههای کمالگرایی اختلاف معنادار دارد (05/0P<). با استفاده از آزمون تعقیبی شفه مشخص شد که دانشآموزان کمالگرای بهنجار، اضطراب ریاضی کمتری در مقایسه با دانشآموزان کمالگرای نابهنجار و ناکمالگرا دارند (05/0 P<).
"
اختلال وسواس-بی اختیاری مادر و اضطراب در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در ایـن پژوهش، اثربخـشی درمانگری شناختی ـ رفتاری بر نشانه هـای وسـواس ـ بی اختیاری مادر و اضطراب کودک بررسی شد. 217 مـادر دانش آموزان دبستانی، پرسشنامه های وسواس ـ بی اختیاری مادزلی (رچمن و هاجسـون، 1980)، وسـواس ـ بی اختیـاری نیلی پور (نیلی پـور، 1379) و مقیاس سلامت کودک اُنتاریو (بویل و دیگران، 1993) را تکمیل کردند. براساس بالاترین نمره ها در دو فهرست وسواس ـ بی اختیاری و مصاحبه تشخیصی DSM-IV (1994)، 32 مـادر به طور تصادفی در دو گـروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی در 8 جلسه 90 دقیـقه ای در معرض درمانگری شناختی ـ رفتاری قرار گرفت. نتایـج تحلیل کوواریانس چند متغیری کاهش معناداری را در نمره های وسواس مادران گروه آزمایشی در پس آزمون، نشان دادند. به رغم آنکه وسواس مـادران با اضطراب کودکـان همبستگی داشـت، درمان مادران، سطـح اضطراب کودکان را بهبود بخشید. پیگیری، پس از یک ماه حاکی از عدم تغییر نمره های وسواس ـ بی اختیاری مادران و اضطراب کودک بود.
"
"بررسی مقایسه ای سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان "
حوزههای تخصصی:
"توجه ویژه به جمعیت جوان به ویژه دانش آموزان به عنوان آینده سازان جامعه از عوامل اساسی توسعه پایدار و همه جانبه است. پرورش استعدادها و قابلیت های دانش آموزان هماهنگ با نیازها و تحولات جامعه می تواند زمینه تحقق اهداف تعریف شده را فراهم سازد. توجه به مسائل و مشکلات عدیده فرا روی جوانان و چاره اندیشی برای حل آنها از وظایف اساسی نظام آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش باید ضمن تربیت دانش آموزان و آماده سازی آنان برای پذیرش مسئولیت های آینده ، اقدام بر پرورش سلامت عاطفی و اجتماعی هماهنگ با باورها و ارزشهای فرهنگی ، اجتماعی ، خانوادگی ، دینی و تاریخی نماید تا از طریق تحقق مفهوم استقلال فردی ، هویت او را که در این دوران در حال شکل گیری است ، در جهت رسیدن به کمال رهنمون سازد. هدف پژوهش حاضر عبارت است از تعیین وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دوره متوسطه و همچنین مقایسه سلامت روانی در بین دانش آموزان دختر و پسر، دبستانهای دولتی و غیر انتفاعی و نیز بین دانش آموزان رشته های مختلف تحصیلی می باشد .
روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان تشکیل می دهند. نمونه مورد نیاز پژوهش شامل 615 دانش آموز دختر و پسر می باشد که با روش طبقه ای – تصادفی از مدارس دولتی و غیر انتفاعی شهر زاهدان انتخاب شدند. ابزار جمعه آوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه Scl . 90- R می باشد ، جهت تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوا و پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده در پژوهش از آزمون ، و استفاده گردید.
نتایج نشان داد که در فاکتورهای شکایات جسمانی 1/23 درصد، وسواس 2/18 درصد، حساسیت میان فردی 1/35 درصد، افسردگی 5/47 درصد، اضطراب 7/17 درصد، پرخاشگری 27 درصد، فوبیا 1/31 درصد، پارانویا 2/31 درصد و روانپریشی 3/34 درصد دانش آموزان نمره ای بالاتر از 1 انحراف معیار گرفتند که بیانگر وجود علائم خفیف و یا نسبتاً شدید در بین دانش آموزان در فاکتورهای فوق می باشد. در مقایسه سلامت روان بین دختران و پسران یافته های پژوهش حاضر مؤید این امر است که میانگین توزیع اختلال دختران در 9 مقیاس آزمون بیشتر از دانش آموزان پسر است. در ارتباط با مقیاسهای سلامت روان با توجه به میانگین دانش آموزان مدارس دولتی فقط در مقیاسهای حساست میان فردی و افسردگی ، تفاوتها معنی دار است.یافته های پژوهش حاضر در زمینه میزان علائم در بین دانش آموزان رشته های متفاوت تنها در میزان شکایت جسمانی بین گروه انسانی و تجربی ، انسانی و ریاضی تفاوت معنادار بدست آورده اند و در فاکتورهای حساسیت میان فردی ، اضطراب بین دانش آموزان انسانی و تجربی تفاوت معنی دار مشخص شده است."
نقش عوامل شخصیتی بر راهبردهای مقابله ای و تاثیر روش مقابله درمانگری بر عوامل شخصیتی و افسردگی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی ویژگیهای شخصیتی و راههای مقابله ای دانشجویان دختر افسرده و همینطور به مقایسه تاثیر «مقابله درمانگری» با «تنش زدایی تدریجی» می پردازد. 45 دختر دانشجوی افسرده دانشگاههای آزاد اسلامی و پیام نور قم با 40 همتای غیر افسرده (نمره پایینتر از 11 در شکل کوتاه فهرست افسردگی بک) توسط «آزمون 16 عاملی شخصیت کتل» و «پرسشنامه راههای مقابله ای فولکمن – لازاروس» مورد سنجش قرار گرفته و گروه افسرده به طور تصادفی به سه گروه 15 نفره تقسیم شدند. نتایج نشان داد که افسردگی متاثر از عوامل عمقی شخصیت و سپس عوامل سطحی و راههای مقابله ای است. «مقابله درمانگری» به عنوان یک فن ابداعی نه تنها مانند «تنش زدایی تدریجی» افسردگی را کاهش داد، بلکه از میزان اضطراب نیز در حد قابل توجهی کاست، و اثرات خود را از راه تاثیر بر نمرات عوامل بسیار بیشتری از شخصیت اعمال کرد. بواسطه تمرکز «مقابله درمانگری» بر تغییر راهبردهای مقابله ای، این روش درمانگری توانست دو راهبرد مقابله ای موثر در افسردگی را به گونه ای موفقیت آمیز تغییر دهد (کاهش راههای گریز – اجتناب و مسئولیت پذیری) که در مجموع نشان دهنده کارآمدی «مقابله درمانگری» و ارجحیت نسبی آن بر «تنش زدایی تدریجی» در این زمینه است. این پژوهش همچنین مشخص ساخت، که عوامل شخصیتی بالنسبه مشابهی در ساخت اختلالات اضطرابی و افسردگی دخالت دارند
رابطه بین جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی «رابطه بین جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود»، 60 دانشجو از دانشگاه تهران انتخاب شدند. برای بررسی متغیرهای جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود، مقیاس جهت گیری مذهبی (بهرامی احسان، 1378)، سیاهه حالت – رگه اضطراب، (اشپیلبرگر، 1981) و سیاهه حرمت خود (کوپراسمیت، 1967) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده از اجرای آزمون های فوق نشان می دهد که جهت گیری مذهبی دارای رابطه ای مثبت با حرمت خود (p<0.003, r=0.387) و نیز واجد همبستگی منفی با هر دو جنبه حالت و رگه اضطراب است. تحلیل داده نشان می دهد که جهت گیری مذهبی دارای همبستگی منفی با حالت اضطراب (p<0.001,r=0.398) بوده و نیز مقدار همبستگی با رگه اضطراب (p<0.001,r=-0.414) است. یافته های این پژوهش نشان میدهد که مذهب قادر است تا نقشی درون روانی در تامین سلامتی ایفا کند. چارچوب های مرجع مذهبی قادرند تا نظیر مکانیزم های مقابله ای، حرمت خود و اضطراب را اداره کنند
"تاثیر یک برنامه منتخب ورزشی ( هوازی ) بر کاهش اضطراب در معتادین "
حوزههای تخصصی:
"بسیاری از محققین در مطالعاتی که انجام داده اند به اضطراب به عنوان یک مشکل اساسی و عامل موثر در اعتیاد اشاره کرده اند. در این مقاله که بر یافته های پژوهش صورت گرفته برروی معتادان زندانی در زندان مرکزی زاهدان مبتنی است، تاثیر تمرینات ورزشی (هوازی) بر کاهش اضطراب معتادین بررسی می شود.
با بهره گیری از پرسشنامه سلامت عمومی گلد برگ به عنوان ابزار اندازه گیری، گروه تجربی تحقیق که به مدت 8 هفته فعالیتهای ورزشی را شامل گرم کردن، نرمشهای سوئدی، راه رفتن تند، دویدن و راه رفتن آرام انجام داده اند مورد مطالعه قرار گرفته اند. مقایسه نتایج حاصله از آزمونهای گروه تجربی و گروه کنترل تاثیر قابل توجه فعالیتهای ورزشی بر کاهش اضطراب را نشان می دهد.
"
سنجش میزان تاثیر نشریات زرد در کاهش احساس امنیت و سلامت روانی زنان تهران
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور سنجش میزان تاثیر نشریات زرد در کاهش احساس امنیت و سلامت روانی زنان تهرانی ، از بین دختران دانشجو و دبیرستانی ، زنان خانه دار و زنان کارمند ، گروهی به حجم 1320 نفر مورد پرس و جو قرار گرفتند . نتیجه پرس و جو نشان داد که 130 نفر ( تقریبا 10 درصد ) آن زنان به صورت مستمر یک یا چند نشریه از نشریات زرد را مطالعه می کنند . از همین روی آن 130 نفر به عنوان گروه آزمایشی انتخاب شدند . همچنین ، از بین بقیه زنان و دختران ( زنان و دخترانی که نشریات زرد را نمی خوانند ) ، 130 نفر ، به عنوان گروه مورد مقایسه ، انتخاب گردیدند ...