مطالب مرتبط با کلیدواژه

نیمرخ لیپیدی


۲۱.

بررسی ارتباط بین سطح فعالیت بدنی با عوامل خطرزای قلبی - عروقی در دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۴۵
زمینه و هدف: تحقیقات علمی نشان می دهد که زندگی کم تحرک، خطر ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی (CVD) را افزایش می دهد، به طوری که افراد کم تحرک دو برابر بیشتر از افراد فعال در معرض خطر ابتلا به بیماری قلبی – عروقی قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سطح فعالیت بدنی با عوامل خطرزای قلبی - عروقی در دانشجویان پسر انجام شد. روش تحقیق: 30 آزمودنی پسر با میانگین سنی 1/27±23/7 سال، و شاخص توده بدن 2/69±23/7 کیلو گرم بر متر مربع به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. سطح فعالیت بدنی آزمودنی ها توسط پرسشنامه استاندارد  بک (Baecke)، و برخی عوامل خطرزای قلبی عروقی شامل: کلسترول (TC)، تری گلیسیرید (TG)، لیپوپروتئین کم چگال (LDL-C)، لیپوپروتئین پر چگال (HDL-C)، فشار خون سیستولیک (SBP) و فشار خون دیاستولیک (DBP) با روش های معتبر اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی مناسب شامل آزمون کلموگروف – اسمیرنف  و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 0/05>p استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سطح فعالیت بدنی رابطه منفی و معنی داری با سطح کلسترول خون و LDL دارد (0/02>p). در حالی که بین سطح فعالیت بدنی با HDL و TG خون ارتباط معنی داری (0/05<p) مشاهده نشد. از سوی دیگر نتایج این مطالعه نشان داد که بین سطح فعالیت بدنی با توده چربی بدن ( p <0/001)، درصد چربی بدن ( p <0/005) و شاخص توده بدن ( p <0/003) ارتباط منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین بین فشار خون سیستول و دیاستول با سطح فعالیت بدنی ارتباط معنی داری بدست نیامد. نتیجه گیری: انتخاب سبک زندگی فعال علاوه بر حفظ شاخص توده بدن در دامنه مناسب و کاهش چربی اضافی، موجب کنترل و پیشگیری از عوامل خطرزای قلبی – عروقی می شود و بدین ترتیب سطح سلامت جسمانی را ارتقاء می بخشد.
۲۲.

تاثیر 8 هفته درس تربیت بدنی عمومی(1) در نوبت صبح و عصر بر درصد چربی بدن، توان هوازی و نیمرخ لیپیدی سرم دانشجویان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۶۵
زمینه و هدف: کاهش فعالیت جسمانی، چاقی و اضافه وزن از جمله عوامل مهم افزایش سطوح چربی خون می باشند. تاثیر متقابل این عوامل بر هم و در پاسخ به تمرینات ورزشی، می تواند با تغییرات شبانه روزی اعمال فیزیولوژیک بدن رابطه داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درس تربیت بدنی عمومی (1) در نوبت صبح و عصر بر توان هوازی، ترکیب بدن و نیمرخ لیپیدی و لیپوپروتئینی خون دانشجویان غیر ورزشکار دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شد. روش تحقی: 15 آزمودنی گروه عصر، 14 آزمودنی گروه صبح و 15 آزمودنی گروه کنترل، از بین دانشجویان غیر ورزشکاری که در حال گذراندن واحد تربیت بدنی عمومی (1) به صورت داوطلب انتخاب شدند. نمونه خون از آزمودنی ها در حالت ناشتا و در دو نوبت، قبل و بعد از 8 هفته مداخله گرفته شد. تغییرات نیمرخ لیپیدی سرم  )تری گلیسرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی بالا و لیپوپروتئین با چگالی کم( با روش آنزیماتیک مورد ارزیابی قرار گرفت. توان هوازی با آزمون کوپر و درصد چربی بدن با روش چین پوستی، در زمان های مشابه مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس استخراج شدند و تغییرات در سطح 0/05≥p معنی دار تلقی گردید. یافته ها : نتایج نشان داد که 8 هفته درس تربیت بدنی عمومی (1) با تکرار یک جلسه در هفته در نوبت صبح و عصر، بر شاخص های کلسترول تام ، تری گلیسرید، لیپوپروتئین با چگالی بالا و لیپوپروتئین با چگالی کم و درصد چربی بدن تاثیر معنی داری ندارد؛ در حالی که توان هوازی دانشجویان را صرف نظر از وهله صبح یا عصر، به طور معنی داری (0/01>p) بالا می برد. نتیجه گیری : یک جلسه درس تربیت بدنی عمومی برای ارتقاء سامتی دانشجویان کافی نیست و ارائه آن در نوبت صبح و عصر تفاوتی ندارد.
۲۳.

آثار تمرین هوازی و بی تمرینی پس از آن بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدن مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۸
زمینه و هدف: با وجود اهمیت آمادگی جسمانی مطلوب برای افراد نظامی و انتظامی، نشان داده شده است که چاقی و افزایش وزن در نیروهای نظامی و انتظامی رو به گسترش است. هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین هوازی و بی تمرینی بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی بود. روش تحقیق: تعداد 40 نفر از مردان نیروی انتظامی دارای اضافه وزن با میانگین سنی6/3±29/8 سال،  قد 6±175/5 سانتی متر، وزن 6/2±87/42 کیلوگرم و شاخص توده بدن 4/4±28/55؛ به صورت هدفمند در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه 20 نفری شامل گروه تمرینات هوازی و یک گروه شاهد تقسیم گردیدند. برنامه تمرینی هوازی مشتمل بر دویدن مداوم با روند ثابت به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته، با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب، به مدت 20 دقیقه در هر جلسه و افزایش یک دقیقه ای به زمان تمرین در هر جلسه؛ اجرا شد. پس از انجام پروتکل تمرینات هوازی توسط گروه تجربی و آزمون گیری برای بار دوم، آزمودنی ها به مدت 6 هفته در شرایط بی تمرینی قرار گرفتند. بعد از 6 هفته بی تمرینی، تمامی آزمون ها تکرار شدند. برای مطالعه اثر درون گروهی و بین گروهی، از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح 0/05≥p استفاده شد. یافته ها: اجرای 8 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی دار مقاومت به انسولین (0/003=p)، درصد چربی (0/001=p)، شاخص توده بدن (0/004=p)، و بهبودی نیمرخ لیپیدی (0/05>p) شد؛ اما پس از 6 هفته بی تمرینی، تمامی سازگاری های ایجاد شده حالت اولیه قبل از تمرین برگشت. نتیجه گیری: تمرین هوازی مداوم و منظم می تواند در بهبود عوامل خطرزای قلبی – عروقی در نیروهای انتظامی موثر باشد، در حالی که با بی تمرینی، این آثار مثبت از بین می رود.
۲۴.

تاثیر تمرینات ترکیبی بر میزان کمرین، آیریزین، مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
زمینه و هدف: چاقی و اضافه وزن در دوران کودکی و نوجوانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 10 هفته تمرین ترکیبی بر میزان کمرین، آیریزین، مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی در دختران دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: تعداد 24 نفر از دانش آموزان دختر دارای اضافه وزن (با میانگین سنی 62/0±23/11 سال و شاخص توده بدن 48/0±97/27 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی ساده به دو گروه کنترل (12=n) و تمرین ترکیبی (12=n) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت10 هفته به اجرای برنامه تمرین ترکیبی پرداختند و گروه کنترل نیز بدون مداخله تمرینی به فعالیت های روزانه خود مشغول بودند. اندازه گیری آیریزین، مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی (کلسترول، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین با چگالی کم و بالا) قبل و پس از پایان  پروتکل تحقیق انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون کوواریانس استفاده شد و سطح معنی داری نیز 05/0 p≤ در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که 10 هفته تمرین ترکیبی باعث کاهش معنی دار کمرین، انسولین، کلسترول، تری گلیسیرید و LDL-C شد (001/0>p). با این حال، مقادیر آیریزین، گلوکز و HDL-C تحت تاثیر تمرین ترکیبی قرار نگرفت (به ترتیب، 18/0=p، 37/0=p، 06/0=p). نتیجه گیری: تمرینات ترکیبی می تواند به عنوان بخشی از برنامه ورزشی دختران دارای اضافه وزن توصیه شده و جایگزین مناسبی برای تمرینات مرسوم هوازی باشد.
۲۵.

تاثیر 10 هفته تمرین سرعتی و استقامتی و یک دوره بی تمرینی بر سطوح سرمی نسفاتین-1، نیمرخ لیپیدی، درصد چربی بدن و شاخص توده بدنی مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۹۲
زمینه و هدف : آدیپوکاین ها در بیماری های وابسته به چاقی نقش دارند و ممکن است نشانه ای از افزایش خطر ابتلا به بیماری های قلبی <sub>-</sub> عروقی باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 10 هفته تمرین سرعتی و استقامتی و یک دوره بی تمرینی بر سطوح سرمی نسفاتین-1، نیمرخ لیپیدی، درصد چربی بدن و شاخص توده بدنمردان سالم غیرفعال بود. روش تحقیق: در این مطالعه 39 نفر از دانشجویان پسر غیرفعال به صورت تصادفی ساده در سه گروه 13 نفره (تمرین سرعتی، تمرین استقامتی و کنترل) قرار گرفتند. گروه های تمرین (تمرین استقامتی با شدت 60 تا 85 و تمرین سرعتی با شدت 80 تا 100 حداکثر اکسیژن مصرفی)  یک برنامه تمرینی 10 هفته ای با تکرار  3 جلسه در هفته را اجرا کردند و پس از آن 4 هفته بی تمرینی را تجربه کردند. خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی در مراحل مختلف و با شرایط مشابه انجام شد و مقادیر سرمی متغیرهای وابسته توسط کیت های تحقیقاتی اندازه گیری گردید.  نتایج با استفاده از آزمون های شاپیرو-ویلک، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی حداقل اختلاف معنی دار در سطح معنی داری 05/0>p  استخراج گردید. یافته ها: نتایج نشان داد، پس از 8 هفته تمرین  در مقایسه بین گروهی تفاوت معنی داری در متغیرهای تحقیق بین گروه های مطالعه مشاهد نشد(05/0<p). اما در گروه تمرین استقامتی درصد چربی بدن با کاهش معنی داری همراه بود (05/0>p). همچنین در گروه تمرین سرعتی مقادیر کلسترول(TC)، تری گلیسیرید(TG) کاهش معنی دار و HDL-C  افزایش معنی داری داشت (05/0>p). پس از 4 هفته دوره کوتاه مدت بی تمرینی، تغییر معنی داری در متغیرهای تحقیق مشاهده نگردید (05/0<p). نتیجه گیری: می توان بیان کرد در این مطالعه در مقایسه بین دو شیوه تمرین استقامتی و سرعتی، با توجه به تغییرات بیشتر و بهبود برخی عوامل خطرزای نیمرخ لیپیدی پس از تمرین سرعتی در مقایسه با گروه تمرین استقامتی، این شیوه تمرینی مفیدتر و موثرتر بوده است. مشخص شد با توقف تمرین و دوره کوتاه مدت بی تمرینی با افزایش برخی عوامل خطرزای قلبی- عروقی، سازگاری های مطلوب تمرین از بین رفته و افراد در معرض عوامل خطرزای قلبی- عروقی قرار می گیرند.
۲۶.

اثر شدت تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی آیریزین و نیمرخ لیپیدی زنان سالمند غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۲۱۹
زمینه و هدف : عضلات اسکلتی به عنوان یکی از جایگاه های تولید کننده آیریزین می توانند بر متابولیسم چربی و هزینه انرژی تاثیر گذار باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر شدت تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی آیریزین و نیمرخ لیپیدی در زنان سالمند غیرفعال بود. روش تحقیق: در مطالعه حاضر 28زن سالمند غیرفعال به طور تصادفی در سه گروه کنترل، تمرین مقاومتی با شدت بالا (80 درصد یک تکرار بیشینه) و تمرین مقاومتی با شدت پایین (40 درصد یک تکرار بیشینه) تقسیم شدند. تمرینات مقاومتی 3 جلسه در هفته در طول 8 هفته به اجرا در آمدند. قبل و بعد از مداخله، نمونه های خونی پس از 12 ساعت ناشتایی جهت اندازه گیری سطوح سرمی آیریزین و نیمرخ لیپیدی گرفته شد. متغیرهای وابسته به روش ساندویچ الایزا و فتومتریک اندازه گیری شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری تحلیل کواریانس در سطح معنی داری 05/0>p استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح سرمی آیریزین در هر دو گروه تمرین مقاومتی با شدت بالا (02/0=p) و پایین (02/0=p) نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بالا رفت. از طرف دیگر، درصد چربی بدن (به ترتیب با 002/0=p و 001/0=p) و سطوح سرمی کلسترول تام (به ترتیب با 01/0=p و 03/0=p) پس از تمرین مقاومتی با شدت بالا و پایین، نسبت به گروه کنترل، به طور معنی داری پایین آمد. نتیجه گیری: به طور کلی اجرای هر دو نوع تمرین مقاومتی با شدت بالا و پایین، به دلیل تاثیر مثبت بر بهبود سطوح سرمی آیریزین، درصد چربی و نیمرخ لیپیدی؛ برای زنان سالمند مفید هستند.
۲۷.

تاثیر هشت هفته تمرین ترکیبی همراه با مصرف ویتامین E بر مولکول های چسبان نوع یک و نیمرخ لیپیدی سرم مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات ورزشی ویتامین E مولکول چسبان سلولی نوع 1 نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۶۰
زمینه و هدف : مولکول های چسبان سلولی نوع یک و نیمرخ لیپیدی به عنوان عوامل اصلی در بروز آترواسکلروز و بیماری های التهابی می باشند. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) همراه مصرف مکمل ویتامین E بر سطوح سرمی مولکول های چسبان سلولی نوع یک (ICAM-1) و نیمرخ لیپیدی در مردان غیر فعال دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق : بدین منظور 32 مرد سالم غیر فعال و دارای اضافه وزن (نمایه توده بدن، 0/91 ± 26/69 کیلوگرم بر متر مربع) در مطالعه نیمه تجربی حاضر شرکت کردند و به طور تصادفی در چهار گروه برابر از نظر تعداد (هشت نفر) شامل گروه های کنترل، مکمل، تمرین + دارونما  و تمرین + مکمل تقسیم شدند. شرکت کنندگان 400 واحد بین المللی ویتامین E را روزانه در مدت هشت هفته مصرف کردند. تمرینات ترکیبی (مقاومتی هوازی) به مدت هشت هفته با تکرار سه جلسه در هفته به اجرا درآمد. نمونه های خونی در حالت ناشتا قبل و بعد از دوره مداخله گرفته شد. از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنی داری 05/0>p برای ارزیابی داده ها استفاده شد. یافته ها : هیچ گونه تغییر درون گروهی معنی داری در سطوح سرمی ICAM-1، لیپوپروتئین کلسترول با چگالی پایین (LDL-C) و تری گلیسرید (TG) مشاهده نشد (0/05<p). با وجود این، لیپوپروتئین کلسترول با چگالی بالا (HDL-C) در گروه تمرین + مکمل افزایش معنی داری پیدا کرد (0/05>p). تفاوت بین گروهی معنی داری در سطوح سرمی ICAM-1 و نیمرخ لیپیدی بعد از مداخله مشاهده نشد (0/05<p). نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر مبین این است که تمرین ترکیبی توام با مصرف ویتامین E اثری بر سطوح سرمی ICAM-1 ندارد، ولی باعث بهبود آمادگی هوازی مردان غیرفعال دارای اضافه وزن می شود. 
۲۸.

تاثیر تمرینات تناوبی با شدت بالا بر مقدار سرمی آسپروسین و پروفایل لیپیدی در زنان دارای اضافه وزن و چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی با شدت بالا زنان چاق آسپروسین نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۲۶۷
زمینه و هدف: آسپروسین از بافت چربی ترشح می شود و نقش اساسی در تنظیم متابولیسم گلوکز و تنظیم اشتها بر عهده دارد و ممکن است یک هدف درمانی برای پیشگیری از بیماری هایی مانند چاقی، دیابت نوع دو و مقاومت به انسولین باشد. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر مقدار سرمی آسپروسین و پروفایل لیپیدی در زنان دارای اضافه وزن و چاقی انجام شد. روش تحقیق: تعداد 30 زن دارای اضافه وزن و چاق ( با 28≤BMI) با دامنه سنی 45-30 سال، در قالب یک طرح مطالعاتی نیمه تجربی با دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون، به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تخصیص تصادفی به دو گروه 15 نفره شامل تمرین تناوبی شدید (HIIT) و کنترل تقسیم گردیدند. دوره آماده سازی به مدت دو هفته و HIIT به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته با 100 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به اجرا درآمد. نمونه های خونی قبل از شروع تمرینات و  48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی (بعد از اتمام 10 هفته تمرین) اخذ گردید. مقدار آسپروسین و نیمرخ لیپیدی به ترتیب با روش الایزا و اسپکتروفوتومتری اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و t زوجی و در سطح معنی داری 05/0>p تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته ها: بعد از 10 هفته مداخله، گروه HIIT کاهش معنی داری در مقدار آسپروسین (02/0=p)، تری گلیسرید (01/0=p)، کلسترول تام (01/0=p)، لیپوپروتئین کلسترول با چگالی کم (01/0=p)، لیپوپروتئین کلسترول با چگالی خیلی کم (01/0=p)، وزن (0001/0=p)، درصد چربی (0001/0=p) و شاخص توده بدنی (0001/0=p)؛ و افزایش معنی داری در حداکثر اکسیژن مصرفی (0001/0=p) داشت. با این حال، تغییر معنی داری در مقدار لیپوپروتئین کلسترول با چگالی بالا (05/0<p) مشاهده نشد. نتیجه گیری: احتمالا انجام HIIT به عنوان یک روش غیر دارویی و موثر، می تواند مقدار سرمی آسپروسین و پروفایل لیپیدی را در زنان دارای اضافه وزن و چاق کاهش دهد و ترکیب بدنی آن ها را بهبود بخشد. 
۲۹.

تأثیر تمرین هوازی موزون و مکمل سازی کورکومین بر شاخص های نیمرخ لیپیدی و استرس اکسایشی زنان غیرفعال دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اکسایشی زنان دارای اضافه وزن مکمل سازی کورکومین نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۶۸
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرین هوازی موزون با و بدون مکمل سازی کورکومین بر برخی شاخص های نیمرخ لیپیدی و استرس اکسایشی زنان غیرفعال دارای اضافه وزن و چاق است. روش پژوهش: آزمودنی های تحقیق، 30 نفر زن غیرفعال دارای اضافه وزن و چاق (میانگین سنی 65/5± 9/28 سال؛ وزن 99/8± 3/79 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 01/3±6/32 کیلوگرم بر متر مربع) بودند. آزمودنی ها پس از همگن سازی بر اساس درصد چربی به صورت تصادفی به دو گروه همگن 15 نفره (گروه تمرین بدون مکمل و گروه تمرین با مکمل) تقسیم شدند. هر دو گروه پروتکل تمرین هوازی موزون را به مدت چهار هفته، چهار جلسه در هفته و هر جلسه 62- 106دقیقه و با شدت 50-80 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا کردند. گروه تمرین با مکمل، قرص کورکومین را به مقدار 1000 میلی گرم (دو نوبت در روز و هر نوبت 500 میلی گرم) به مدت چهار هفته مصرف کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که افزایش HDL در گروه تمرین با مکمل به طور معنا داری بیشتر از گروه تمرین بدون مکمل بود، اما کلسترول در گروه تمرین با مکمل به طور معنا داری کمتر از گروه تمرین بود (05/0>P). در متغیر مالون دی آلدئید (MDA) بین گروه های مطالعاتی تفاوتی مشاهده نشد. ظرفیت آنتی اکسیدانی کل (TAC) در هر دو گروه تمرین با و بدون مکمل افزایش معنا داری داشت. نتیجه گیری: اجرای چهار هفته تمرین هوازی موزون همراه با مکمل سازی کورکومین موجب کاهش کلسترول خون و افزایشHDL  و TAC زنان دارای اضافه وزن و چاق می شود.
۳۰.

تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر سطح سرمی مایونکتین، نیمرخ لیپیدی و درصد چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق

کلیدواژه‌ها: مایوکاین نیمرخ لیپیدی تمرین در آب درصد چربی شاخص توده بدن چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۱
مایونکتین مایوکاین جدیدی است که در پاسخ به ورزش، از عضله اسکلتی ترشح می گردد و با متابولیسم انرژی و وضعیت متابولیکی بدن ارتباط دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر سطح سرمی مایونکتین، نیمرخ لیپیدی و درصد چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق است. 20 نفر از زنان چاق و دارای اضافه وزن با میانگین سنی 5/22 و میانگین شاخص توده بدنی 48/26 به طور تصادفی انتخاب و سپس به گروه های آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین، تمرینات خود را در آب به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام دادند، هر جلسه تمرین 60 دقیقه و شامل سه مرحله بود. 24 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه، از آزمودنی ها در شرایط 12 ساعت ناشتایی، نمونه گیری خون به میزان 10 میلی لیتر از ورید بازویی انجام شد و تجزیه و تحلیل آماری در سطح معناداری 05/0≥P با نرم افزار SPSSانجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که هشت هفته تمرین در آب باعث افزایش سطح سرمی مایونکتین (037/0= p) و HDL (028/0=p ) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل شد. همچنین مقادیر کلسترول (000/0= p) و تری گلیسرید (001/0=P) در گروه تجربی کاهش معناداری داشت، اما تفاوت شاخص LDL پس از هشت هفته فعالیت ورزشی بین دو گروه معنی دار نبود (131/0=P). بنابراین به نظر می رسد که تمرین در آب می تواند برای زنان دارای اضافه وزن و چاق موثر واقع شود و مورد استفاده قرار گیرد.
۳۱.

تاثیر تمرین هوازی بر نیمرخ لیپیدی بیماران آرتریت روماتوئید تحت درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرتریت روماتوئید نیمرخ لیپیدی بیماری قلبی - عروقی تمرین هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۷۶
مقدمه و هدف: مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی- عروقی در بیماران آرتریت روماتوئید در مقایسه با دیگر اقشار جامعه شایع تر است. ممکن است دارو درمانی و کم تحرکی این بیماران نقش مهمی در بروز این بیماری ها داشته باشد. هایپرلیپیدمی، فاکتور اصلی خطرساز قلبی- عروقی است و خطرات بالقوه بیماری های قلبی- عروقی را می توان با اندازه گیری نیمرخ لیپیدی پیش بینی کرد. بنابراین، هدف این تحقیق، بررسی آثار 8 هفته تمرین هوازی بر نیمرخ لیپیدی بیماران آرتریت روماتوئید بود. مواد و روش ها: در تحقیقی نیمه تجربی، 23 داوطلب زن مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید (میانگین سن 7.73± 51.96 سال، میانگین وزن 10± 72.37 کیلوگرم و میانگین شاخص توده بدنی 2.95± 28.46 کیلوگرم بر مترمربع) که بیش از 3 سال از شروع بیماری آن ها می گذشت و داروهای یکسانی مصرف می کردند (متوتروکسات و پردنیزولون) به طور هدفمند به عنوان آزمودنی انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (12 نفر) و تجربی (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی، هفته ای 3 جلسه در برنامه ی تمرین هوازی 8 هفته ای بر روی دوچرخه ثابت، با شدت 60 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره، شرکت کردند. پیش و پس از 8 هفته تمرین هوازی، نمونه ی خون آزمودنی ها گرفته شد. برای بررسی تفاوت های درون گروهی از آزمون t همبسته و برای تعیین تفاوت های بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده گردید. یافته ها: پس از 8 هفته تمرین هوازی، سطوح TG، TC، C-LDL، C-HDL/TC، C-HDL/C-LDL و BMI در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش و C-HDL آن ها افزایش یافت (0.01 >P). در بررسی تفاوت های درون گروهی در گروه کنترل، TC، TG و C-LDL افزایش معنی دار (0.05>P)، C-HDL/TC و C-HDL/C-LDL افزایش معنی دار (0.01 >P) و C-HDL کاهشمعنی دار داشت (0.05>P)، اما تغییرات BMI معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که تمرین هوازی با بهبود نیمرخ لیپیدی ممکن است در پیش گیری و کاهش بروز بیماری های قلبی- عروقی در بیماران آرتریت روماتوئید نقش موثری داشته باشد. با شرکت در تمرین هوازی می توان عوارض جانبی دارو درمانی و کم تحرکی بر نیمرخ لیپیدی را خنثی کرد. علاوه بر این، معلوم شد که بیماران آرتریت روماتوئید نیز مانند سایر افراد جامعه می توانند با اجرای تمرین هوازی، سلامت قلبی- عروقی خود را بهبود بخشند.
۳۲.

تاثیر تمرینات مقاومتی و هوازی بر مولکول محلول چسبان بین سلولی و نیمرخ لیپیدی سرم زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی تمرین مقاومتی زنان دارای اضافه وزن شاخص التهابی نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
مقدمه و هدف: شواهد نشان داده اند گسترش بیماری های قلبی عروقی زمینه ای التهابی دارد و التهاب عمومی (سیستمیک)،نقش محوری در پیشرفت آترواسکلروز ایفا می کند و این عوامل بویژه در افراد دارای اضافه وزن و چاق ممکن است خطر وقوع بیماری های قلبی عروقی را افزایش دهد. هدف تحقیق بررسی تاثیر تمرینات هوازی و مقاومتی بر مولکول محلول چسبان بین سلولی (1 -sICAM) و نیمرخ لیپیدی خون در زنان دارای اضافه وزن است. مواد و روش ها: 38 زن سالم غیریائسه در تحقیق شرکت کردند و بطور تصادفی در دو گروه تمرینی شامل تمرینات مقاومتی (تعداد 14 نفر، میانگین سنی 5.82±34.14 سال و شاخص توده بدن 4.29±30.48 کیلوگرم/مترمربع) و گروه تمرین هوازی (تعداد 14 نفر، میانگین سنی 5.77±35.42 سال و شاخص توده بدن 3.28±28.49 کیلوگرم/مترمربع) و یک گروه کنترل (تعداد 10 نفر، میانگین سنی 94/5 ± 35 سال و شاخص توده بدن 2.17±26.98 کیلوگرم/مترمربع) تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی 8 هفته با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 16 دقیقه در هفته اول اجرا گشت و در هفته هشتم به 30 دقیقه رسید. برنامه تمرینات مقاومتی نیز با شدت 50 تا 65 درصد یک تکرار بیشینه به مدت 8 هفته اجرا گردید. این تمرینات 4 جلسه در هر هفته و هر جلسه به مدت 50 دقیقه اجرا شدند. سطح سرمی 1 -sICAM، نیمرخ لیپیدی خون شامل لیپوپروتئین با چگالی پایین (C-LDL)، لیپوپروتئین با چگالی بالا (C-HDL) ، کلسترول تام و تری گلیسرید و شاخص های ترکیب بدنی قبل و 48 ساعت پس از پایان تمرینات اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها ، با استفاده از آزمون ANOVA و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 0.05 >P انجام گرفت. یافته ها: وزن (0.001=p) و شاخص توده بدن (0.001=p) بعد از 8 هفته، در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار، و حداکثر اکسیژن مصرفی (0.001= p) افزایش معنی داری پیدا کرد. در حالی که در شاخص های 1-sICAM، تری گلیسرید، کلسترول تام، C -  HDL و C-  LDL  سرم تغییر معناداری (50.05<p) مشاهده نشد.  بحث و نتیجه گیری: اگر چه 8 هفته فعالیت ورزشی از دو نوع مقاومتی و هوازی، برای بهبود نیمرخ لیپیدی و 1-sICAM زنان غیر یائسه دارای اضافه وزن موثر نبود، اما موجب کاهش BMI و بهبود Vo2max هر دو گروه تمرینی شد .
۳۳.

آثار تعاملی ده هفته تمرین همزمان (مقاومتی - هوازی) و مکمل یاری ترکیبی (ال کارنیتین-کافئین-آرژنین) بر مقادیر آدیپونکتین، لپتین و نیمرخ لیپیدی مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ترکیبی کافئین کارنیتین آدیپونکتین لپتین نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۸۴
مقدمه و هدف: اثر تمرینات مقاومتی و هوازی بر بهبود شرایط متابولیکی افراد چاق در پژوهش های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما این موضوع که آیا مصرف مکمل های انرژی زا در کنار ورزش موجب بهبود وضعیت متابولیکی و نیمرخ چربی های خون این افراد می شود، رویکرد جدیدی است که مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر تعاملی ده هفته تمرین همزمان (مقاومتی- هوازی) و مکمل یاری ترکیبی (ال کارنیتین-کافئین-آرژنین) بر مقادیر آدیپونکتین، لپتین و نیمرخ لیپیدی خون در مردان چاق بود.مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی و کاربردی با طرح پیش آزمون - پس آزمون که روی مردان چاق غیرورزشکار انجام شد، 28 داوطلب (سن 3.89±37.02 سال، قد 6.57±174.7 سانتی متر و شاخص توده بدنی 1.24±34.04 کیلوگرم/مترمربع) به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 1: تمرین + مکمل [RAS] (10 نفر)، 2: تمرین + دارونما [RAP] (9 نفر) و 3: مکمل [HUS] (9 نفر) تقسیم شدند. مکمل ترکیبی حاوی 200 میلی  گرم کافئین، 1000 میلی  گرم ال-کارنیتین و 1000 میلی گرم ال-آرژنین بود که روزانه 40 دقیقه قبل از تمرین مصرف می کردند. تمرینات مقاومتی شامل 45-40 دقیقه و تمرینات هوازی 30 دقیقه با شدت متوسط بود که به مدت ده هفته و هر هفته سه جلسه برگزار شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مصرف مکمل ترکیبی (ال کارنیتین- کافئین- آرژنین) همراه با تمرینات مقاومتی- هوازی با شدت متوسط موجب کاهش معنی دار لپتین (0.0001=P < span lang="FA">) و افزایش در آدیپونکتین (0.001=P < span lang="FA">) پلاسمایی شده بود (0.05>P < span lang="FA">). همچنین تعامل تمرین مقاومتی-هوازی و مصرف مکمل ترکیبی موجب کاهش سطوح TC، TG و LDL-C و افزایش HDL-C در مردان چاق غیر ورزشکار شده بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج کلی نشان داد ده هفته مکمل ترکیبی (ال کارنیتین- کافئین- آرژنین) همراه با تمرینات مقاومتی- هوازی با شدت متوسط می تواند بر نشانگرهای متابولیکی لپتین و آدیپونکتین و نیمرخ لیپیدی خون در مردان چاق غیرورزشکار اثر مثبت داشته باشد.
۳۴.

تغییرات مقادیر سرمی اینترلوکین 15 و نیمرخ لیپیدی، متعاقب مداخله تمرین هوازی با شدت متوسط در مردان میان سال مبتلا به سندروم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی اینترلوکین-15 سندروم متابولیک نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
مقدمه و هدف: تقویت جذب گلوکز در بدن توسط اینترلوکین 15 و اختلالات متابولیکی مرتبط با آن در بیماران مبتلا به سندروم متابولیک احتمالا با مداخله فعالیت ورزشی هوازی دستخوش تغییراتی گردد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر یک دوره تمرین هوازی بر سطوح IL-15 و شاخص های خطر متابولیک می باشد.مواد و روش ها: تعداد 20 مرد مبتلا به سندروم متابولیک بصورت داوطلبانه انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه 10 نفری کنترل و تمرین قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل 12 هفته تمرین هوازی با  3 جلسه در هفته و هرجلسه شامل 45 دقیقه تمرین با شدت 70-60 درصد ضربان قلب اوج بود. خون گیری در مراحل قبل و بعد از مداخله تمرین جهت اندازه گیری متغیرهای خونی شامل IL-15، HDL، LDL، تری گلیسرید، کلسترول تام و گلوکز خون انجام شد. داده ها بوسیله آزمون های آماری تی وابسته و مستقل در سطح معنی داری 0.05 تحلیل شد.یافته ها: در همه متغیرها بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت. در گروه تمرین مقادیر IL-15، HDL، حداکثر اکسیژن بیشینه در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معنادار داشت (0.05>P). در وزن بدن،  شاخص توده بودنی، دور کمر، فشار خون میانگین، کلسترول تام، تری گلیسرید، LDL، قند خون و شاخص مقاومت به انسولین کاهش معنادار مشاهده شد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: 12 هفته برنامه تمرین هوازی با شدت متوسط را می توان برای کنترل عوامل خطر متابولیک در بیماران دارای سندروم متابولیک بعنوان یک روش غیرداروئی پیشنهاد نمود.
۳۵.

اثر هشت هفته تمرین کراس فیت و چای سبز با دوزهای متوسط و بالا بر نیمرخ لیپیدی بانوان چاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: چای سبز ترکیب بدن نیمرخ لیپیدی چاقی کراس فیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۶
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثرات هشت هفته تمرینات کراس فیت و مصرف چای سبز با دوزهای متوسط و بالا بر ترکیب بدنی و نیمرخ لیپیدی زنان دارای اضافه وزن و چاق می باشد. تعداد 40 زن دارای اضافه وزن و چاق در قالب پنج گروه با میانگین سنی 4/3 ± 1/28 سال، قد 0/5 ± 164 سانتی متر، وزن 0/9 ± 95/75 کیلوگرم داوطلب شرکت در این پژوهش شدند. تمرین کراس فیت به تعداد 24 جلسه و در طول هشت هفته انجام شد. مدت زمان اجرای فعالیت در هر جلسه 60 دقیقه بود. هر جلسه تمرین شامل 15 دقیقه گرم کردن، 45 دقیقه تمرینات کراس فیت و 15 دقیقه حرکات کششی و سرد کردن بود. آزمودنی های گروه چای سبز با دوز متوسط به مقدار 1000 میلی گرم چای سبز و آزمودنی های گروه چای سبز با دوز بالا به میزان 1500 میلی گرم چای سبز مصرف کردند. گروه دارونما هم همان مقدار نشاسته ذرت را در کپسول های هم شکل و همرنگ مصرف کردند. درصد چربی آزمودنی ها در گروه چای سبز با دوز متوسط همراه با تمرین کراس فیت (p = 0.009)، گروه چای سبز با دوز بالا همراه با تمرین کراس فیت (p = 0.004) و گروه دارونما همراه با تمرین کراس فیت (p = 0.023) به طور معنی داری کاهش یافت. هیچ تغییر درون گروهی یا تفاوت بین گروهی برای متغیرهای تری گلیسرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین کم چگال کلسترول و لیپوپروتئین پرچگال کلسترول مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که انجام هشت هفته تمرین کراس فیت به همراه مصرف چای سبز باعث کاهش درصد چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق می شود.
۳۶.

مقایسه دوازده هفته تمرین عملکردی شدید و تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی بر عوامل خطرزای کاردیومتابولیکی در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین عملکردی شدید تمرینات هوازی-مقاومتی چاقی مقاومت به انسولین نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۸۷
مقدمه: مؤثرترین نوع تمرین برای بهبود پوامل کاردیو متابولیکی در افراد چاق ناشناخته است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر مقایسه تأثیر 12 هفته تمرین عملکردی شدید (HIFT) و تمرین ترکیبی هوازی - مقاومتی بر عوامل خطرزای کاردیومتابولیکی در دختران دارای اضافه وزن و چاقی بود.روش پژوهش: 45 دختر نوجوان (5/1±53/16 سال)، مبتلا به چاقی (55/3 ± 27/32 BMI= کیلوگرم بر مترمربع)، داوطلبانه در مطالعه نیمه تجربی حاضر، با طرح پیش آزمون- پس آزمون شرکت کردند و به طور تصادفی در سه گروه HIFT، تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. مداخلات تمرینی شامل 12 هفته سه جلسه ای بود که 24 ساعت پیش از شروع و 48 ساعت پس از پایان مداخلات خون گیری انجام شد. تحلیل داده های درون گروهی به روش تی وابسته و داده های بین گروهی به روش تحلیل کوواریانس انجام گرفت.یافته ها: HIFT و تمرین ترکیبی بر عوامل متابولیکی شامل گلوکز ناشتا پلاسما، انسولین ناشتا پلاسما و مقاومت به انسولین و عوامل خطرزای قلبی- عروقی شامل HDL، LDL، LDL/HDL، TG و کلسترول تأثیر معنا داری داشتند (001/0=P)، و با توجه به اندازه اثر، در تمامی شاخص ها به جز TG و LDL/HDL ، HIFT نسبت به تمرین ترکیبی مؤثرتر بود (P<0/05).نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هم شدت و هم نحوه مداخله فاکتورهای اساسی اند که باید هنگام طراحی و تجویز برنامه های ورزشی در افراد دارای چاقی در نظر گرفته شوند. بنابراین، این نتایج ممکن است متخصصان تناسب اندام و فیزیولوژیست های ورزشی را در مورد فرایند تجویز ورزش در این جمعیت راهنمایی کند.
۳۷.

تاثیر هشت هفته تمرینات دایره ای با وزن بدن با مکمل سازی چیتوسان بر شاخص های نیمرخ لیپیدی، التهابی و آمادگی هوازی مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات دایره ای مکمل سازی چیتوسان نیمرخ لیپیدی التهاب مردان چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۳
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر هشت هفته تمرینات دایره ای با وزن بدن (CBWT) با مکمل سازی چیتوسان بر شاخص های نیمرخ لیپیدی، التهابی و آمادگی هوازی مردان چاق انجام شد. روش شناسی: در یک طرح تحقیق نیمه تجربی، 22 مرد دارای اضافه وزن و چاق (سن: 35-25 سال؛ درصد چربی: 37-32 درصد؛ شاخص توده بدنی: 35-30 کیلوگرم بر متر مربع) سطح شهر تبریز انتخاب و بر اساس BMI و درصد چربی در دو گروه تمرین و تمرین-چیتوسان قرار گرفتند. پروتکل تمرینات CBWT شامل پنج جلسه 30 دقیقه ای با 90-60 درصد HRR و شش ایستگاه تمرینی مختلف بود که هر تمرین به مدت یک دقیقه با 30 تا 40 ثانیه استراحت بین هر وهله تمرینی انجام شد. همچنین، هشت هفته مکمل سازی چیتوسان شامل دریافت 500 میلی گرم/روز به صورت سه وهله ای قبل از وعده های اصلی بود. 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی توان هوازی، نیمرخ لیپیدی و التهابی اندازه گیری شد. داده های حاصله با آزمون تحلیل کوواریانس و تی مستقل با نرم افزار SPSS26 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: CBWT با و بدون مکمل سازی چیتوسان موجب تغییر معنی داری در شاخص های لکوسیتوز، تری گلیسیرید، HDL و LDL نشده است. با این حال، در هر دو گروه تمرینات با و بدون مکمل سازی چیتوسان میزان CRP به طور معنی داری کاهش یافت و تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. تنها در گروه تمرین مکمل سازی چیتوسان سطوح کلسترول سرمی به طور معنی داری کاهش یافت.نتیجه گیری: تمرینات CBWT به همراه مکمل سازی چیتوسان احتمالاً روش مناسبی برای کاهش سطح التهاب سیستمیک و بهبود نمیرخ لیپیدی مردان چاق است.