رامبد خواجه ای

رامبد خواجه ای

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی بر سطوح پلاسمایی آپولیپوپروتئین B، نیمرخ لیپیدی و شاخص های آتروژنیک مردان میانسال پس از انجام عمل پیوند عروق کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی آپولیپوپروتئین B نیمرخ لیپیدی پیوند عروق کرونری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
زمینه و هدف: با جراحی باز پیوند عروق کرونر قلب، خون رسانی قلبی بهبود می یابد، اما روند بهبودی زمانی کامل می شود که با انجام فعالیت بدنی و رژیم غذایی مناسب؛ نیمرخ لیپیدی بهبود یابد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی بر سطوح پلاسمایی آپولیپوپروتئینB (ApoB)، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدن مردان میانسال پس از عمل پیوند عروق کرونری بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، 25 مرد میانسال (با میانگین سنی 8/3± 56 سال؛ وزن 13/7± 75 کیلوگرم) که چهار ماه از جراحی آن ها گذشته بود، به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه تمرین (14 نفر) و کنترل (11نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین، برنامه تمرین هوازی- مقاومتی را به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته به اجرا در آوردند. هر جلسه تمرین هوازی شامل راه رفتن روی نوارگردان و رکاب زدن روی چرخ کارسنج  با شدت 55 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب و هر جلسه تمرین مقاومتی شامل اجرای حرکات اسکوات با توپ فیزیوبال، تاشدن و دور شدن شانه و ران، تا شدن آرنج، و دور شدن و نزدیک شدن پنجه پا به ساق پا با مقاومت کم تا متوسط بود. ترتیب انجام تمرین هوازی و مقاومتی اختیاری بود. قبل و بعد از مداخله، سطوح پلاسمایی ApoB، نیمرخ لیپیدی، و ترکیب بدنی اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی، و در سطح معنی داری 05/0>p  تحلیل گردید. یافته ها: تمرین ترکیبی باعث کاهش معنی دار وزن، توده چربی، نمایه توده بدن، سطوح پلاسمایی ApoB، کلسترول، نسبت لیپوپروتئین کم چگال به پرچگال، و شاخص آتروژنیک؛ و افزایش معنی دار لیپوپروتئین پرچگال شد. نتیجه گیری: هشت هفته تمرینات ترکیبی، به واسطه کاهش وزن، توده چربی بدن، شاخص آتروژنیک و بهبود نیمرخ لیپیدی می تواند در پیشگیری از خطر مجدد سکته قلبی موثر باشد.
۲.

بررسی تأثیر دو روش تمرینی هرمی مسطح و دوگانه بر نسبت فولیستاتین به مایوستاتین و IGF-1 مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هرمی مسطح تمرین هرمی دوگانه فولیستاتین مایوستاتین IGF-1

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۹
مقدمه و هدف: راهکارهای متعددی برای بهبود وضعیت جسمانی و رشد عضلانی افراد غیر ورزشکار توسط پژوهشگران مورد استفاده قرار گرفته است. تمرینات مقاومتی به عنوان اصلی ترین روش تمرینی که موجب بهبود هورمون های آنابولیک و رشد عضلانی می شود مورد مطالعات گسترده ای قرار گرفته است. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر دو روش تمرینی هرمی مسطح و دوگانه بر نسبت فولیستاتین به مایوستاتین و IGF-1 مردان غیر ورزشکار انجام شد.مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. نمونه های این پژوهش را 30 مرد غیر ورزشکار با محدوده سنی 18 تا 25 سال و شاخص توده بدنی 18-25 کیلوگرم بر متر مربع تشکیل دادند. پروتکل تمرینی گروه های هرمی مسطح و دوگانه به مدت دوازده هفته (سه الی پنج جلسه در هفته) انجام شد. در الگوی هرمی مسطح، آزمودنی ها پس از گرم کردن هر حرکت را در 7 نوبت تمرینی انجام دادند. تمرینات گروه هرمی دوگانه نیز شامل انجام همان حرکات در 8 نوبت متوالی بود. در ابتدا و انتهای پژوهش، 10 سی سی خون از ورید کوبیتال جهت بررسی سطوح هورمونی از آزمودنی ها اخذ گردید. در نهایت از آزمون اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری 0.05>P جهت تحلیل آماری نتایج استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد 12 هفته تمرین مسطح و دوگانه افزایش معناداری در نسبت فولیستاتین به مایوستاتین و IGF-1 نسبت به گروه کنترل ایجاد کرد (0.05>P)؛ اما این تفاوت بین دو گروه تمرینی معنادار نبود (0.05>P).نتیجه گیری: استفاده از پروتکل های تمرینی مقاومتی هرمی مستقل از نوع هرم می تواند موجب بهبود هورمون های آنابولیک و رشد عضلانی در افراد غیر ورزشکار که در شرایط استرس زا زندگی می کنند، شود. 
۳.

مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید با و بدون مصرف عصاره خرفه بر سطح سرمی MDA و TAC رت های مبتلا به کبد چرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدید عصاره خرفه مالون دی آلدئید ظرفیت آنتی اکسیدانی تام کبد چرب غیر الکلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۸
مقدمه و هدف: استرس اکسایشی و آسیب های اکسایشی متعاقب آن، یکی از اصلی ترین عوامل پیشرفت بیماری کبدچرب غیرالکلی (NAFLD) می باشد. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) با و بدون مصرف عصاره خرفه بر سطح سرمی مالون دی آلدئید (MDA) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) در رت های مبتلا به NAFLD بود.مواد و روش ها: 25 سر رت نر بالغ نژاد ویستار بطور تصادفی انتخاب و در 5 گروه کنترل سالم، کنترل کبدچرب، عصاره خرفه، تمرین HIIT و تمرین+عصاره خرفه قرار داده شدند. جهت القایNAFLD، رت ها بمدت 12 هفته تحت رژیم غذایی پُرچرب قرار گرفتند. عصاره خرفه با دوز 400 mg/kg به گروه های مربوطه خورانده شد. پروتکل تمرینیHIIT بمدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته با 7 تکرار یک دقیقه ای باشدت ۹۰ درصد سرعت بیشینه انجام شد که با تناوب های استراحت فعال شامل 2 دقیقه دویدن با شدت ۲۰ درصد بیشینه همراه بود. برای مقایسه بین گروه ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: سطح سرمی MDA در گروه کنترل کبد چرب به طور معنی داری نسبت به کنترل سالم بالاتر بود (0.034=P). سطح این شاخص در گروه عصاره و تمرین+عصاره بطور معناداری نسبت به گروه کنترل کبدچرب پایین تر بود (مقادیر P بترتیب 0.021 و 0.049). اما سطح سرمی MDA در گروه تمرین نسبت به کنترل کبد چرب، تفاوت معناداری نداشت (0.08=P). سطح سرمی TAC در گروه عصاره نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل کبد چرب بطور معناداری بالاتر بود (مقادیر P بترتیب 0.044 و 0.001). سطح این شاخص در گروه تمرین+عصاره نسبت به گروه کنترل کبد چرب بطور معناداری بالاتر بود (0.003=P).بحث و نتیجه گیری: بنظر می رسد تمرین تناوبی شدید طولانی مدت و مصرف عصاره خرفه از طریق کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و بهبود عوامل آنتی اکسیدانی در رت های NAFLD، می تواند نقش مهمی را در کنترل پیشرفت این بیماری برعهده داشته باشند.
۴.

مقایسه اثر برنامه تمرینی قدرتی، قدرتی-راه رفتن و دویدن به جلو و قدرتی- راه رفتن و دویدن به عقب بر ترکیب بدنی و آمادگی عملکردی مردان میان سال 50 تا 60 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب بدنی آمادگی عملکردی راه رفتن به عقب مردان میان سال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقدمه و هدف: اثر تمرینات ترکیبی بر آمادگی جسمانی افراد مختلف به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته، اما تفاوت راه رفتن/ دویدن به جلو و عقب در بخش هوازی این تمرینات کمتر بررسی شده است. لذا هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر تمرینات مقاومتی با تمرینات ترکیبی قدرتی هوازی (راه رفتن/ دویدن به جلو در مقابل راه رفتن/ دویدن به عقب) بر ترکیب بدنی و آمادگی عملکردی مردان میان سال بود.مواد و روش ها: بدین منظور، 48 مرد میان سال به طور تصادفی به چهار گروه تمرین قدرتی - هوازی رو به جلو، تمرین قدرتی- هوازی رو به عقب، تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت هشت هفته هر هفته سه جلسه به تمرین پرداختند. پس از تمرینات، آزمون های ترکیب بدنی، قدرت بالاتنه، قدرت پایین تنه، چابکی و تعادل و استقامت هوازی به عمل آمد. داده ها توسط روش آماری آنووا با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0.05>P تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن بود که بین گروه ها تفاوت معنی داری در وزن، توده بدون چربی و توده چربی وجود نداشت (0.05<P). در مورد قدرت عضلانی اندام تحتاتی و فوقانی، چابکی و تعادل و استقامت هوازی نتایج نشان داد که هر سه گروه تمرینی از قبل از تمرینات تا بعد از تمرینات بهبود معنی داری داشته اند (0.001>P) اما بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: می توان گفت هشت هفته برنامه تمرین ترکیبی (قدرتی راه رفتن/ دویدن به جلو و قدرتی راه رفتن/ دویدن به عقب) اثرات معنی دار و سودمندی بر عملکرد جسمانی مردان میان سال دارد و نباید نگران اثرات تداخلی این تمرینات بود. لذا با توجه به اثر احتمالی راه رفتن به عقب بر سایر متغیرهای عملکردی و برای تنوع بخشی به تمرینات ترکیبی می توان از راه رفتن به عقب به عنوان بخشی از تمرین هوازی بهره برد.
۵.

بررسی تاثیر تمرینات تناوبی شدید همراه با مکمل خرفه بر سطوح سرمی آنزیم های کبدی موش های صحرایی مبتلا به کبدچرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدید (HIIT) آلانین آمینوترانسفراز آسپارتات آمینوترانفراز آلکالین فسفاتاز مکمل خرفه کبدچرب غیرالکلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
مقدمه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر مصرف مکمل خرفه به همراه تمرینات تناوبی شدید (HIIT) بر سطوح سرمی آنزیم های کبدی موش های مبتلا به کبدچرب غیرالکلی (NAFLD) بود.مواد و روش ها: بدین منظور 25 سر رت بالغ بعد از مصرف 12 هفته رژیم غذایی پرچرب به طور تصادفی در پنج گروه کنترل سالم، کنترل کبدچرب، مکمل، تمرین و تمرین + خرفه مورد ارزیابی قرار گرفتند. مکمل خرفه با توجه به وزن موش ها با دوز 400 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و پروتکل تمرینی HIIT به مدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته با شدت ۹۰ درصد سرعت بیشینه در گروه های مربوطه اعمال شد. سطوح سرمی آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آلکالین فسفاتاز (ALP < span lang="AR-SA">)، به روش فتومتریک اندازه گیری شد. برای مقایسه بین گروهی از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05>P < span lang="AR-SA"> استفاده شد.یافته ها: سطح AST در گروه تمرین HIIT (P < span lang="AR-SA">=0.007) و تمرین + مکمل (P < span lang="AR-SA">=0.005) به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود. اما با وجود کاهش سطح AST در گروه مصرف مکمل نسبت به گروه کنترل، این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود (0.052=P < span lang="AR-SA">). سطح ALT در گروه مصرف کننده مکمل (0.038=P < span lang="AR-SA">)، تمرین HIIT (P=0.047) و تمرین همراه با مکمل (0.021=P < span lang="AR-SA">) به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود و بین سطح ALP < span lang="AR-SA"> سرمی گروه های تحقیق پس از 8 هفته تمرین HIIT و مصرف مکمل خرفه، تفاوت معناداری وجود نداشت (0.657=P < span lang="AR-SA">). بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده تأثیر مثبت HIIT همراه با مصرف مکمل خرفه بر آنزیم های کبدی AST و ALT رت های مبتلا به NAFLD می باشد. با توجه به نتایج، احتمالاً مصرف مکمل خرفه و تمرینات تناوبی شدید بتواند به عنوان یک روش درمانی غیردارویی در افراد مبتلا به NAFLD مورد استفاده قرار گیرد.
۶.

تأثیر ترتیب تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی، ظرفیت عملکردی و سطوح سرمی هورمون های میوستاتین و فولیستاتین زنان یائسه (کارآزمایی بالینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترتیب تمرینات تمرینات ترکیبی فولیستاتین میوستاتین یائسگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۲ تعداد دانلود : ۴۸۳
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر ترتیب تمرینات ترکیبی بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی، ظرفیت عملکردی و سطوح سرمی میوستاتین و فولیستاتین زنان یائسه بود. روش بررسی کارآزمایی بالینی بود. 33 زن یائسه 50 تا 60 ساله به طور تصادفی در سه گروه هوازی- مقاومتی (11 نفر)، مقاومتی- هوازی (10 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. تمرین در مدت 8 هفته و 4 جلسه در هفته انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش آماری آنوا با اندازه های تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد غلظت میوستاتین، فولیستاتین، شاخص توده بدن بین سه گروه تفاوت معنا داری نداشت (05/0P>). درصد کاهش شاخص توده بدنی در گروه هوازی– مقاومتی بیشتر و درصد کاهش میوستاتین و فولیستاتین در گروه مقاومتی– هوازی بیشتر بود، ولی معنا دار نبود. بین دو گروه تمرین و کنترل در قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه تفاوت معنا داری وجود داشت (05/0P>). در هر دو نوع ترتیب تمرین افزایش معنا داری در قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه مشاهده شد (05/0P>) و درصد تغییرات قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه در گروه مقاومتی- هوازی بیشتر بود، ولی معنا دار نبود. براساس یافته ها می توان گفت در متغیرهای پژوهش تفاوت معنا داری بین ترتیب های متفاوت تمرین ترکیبی وجود ندارد و زنان یائسه می توانند از هر دو نوع ترتیب به منظور افزایش قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه و جلوگیری از افزایش میوستاتین و تحلیل عضلانی استفاده کنند.
۷.

تأثیر هشت هفته تمرین در آب بر عامل رشد اندوتلیال عروق و شاخص های آتروژنیک در مردان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: VEGF شاخص های آتروژنیک تمرین ورزشی چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
مقدمه و هدف: تمرینات ورزشی باعث افزایش چگالی مویرگی عضله اسکلتی می شود؛ اما مکانیسم مولکولی این فرایند هنوز به طور کامل مشخص نیست، از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر هشت هفته تمرین در آب بر عامل رشد اندوتلیال عروق (VEGF) و شاخص های آتروژنیک در مردان چاق و دارای اضافه وزن بود.  مواد و روش ها: در این مطالعه شبه تجربی، 22 مرد با شاخص توده بدنی 3±30 کیلوگرم بر متر مربع به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین در آب (11 نفر) تقسیم شدند. برنامه ی تمرین شامل 3 جلسه در هفته و به مدت هشت هفته با شدت بین 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه بود. شاخص توده بدنی، درصد چربی و وزن بدن آزمودنی ها نیز قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. نمونه های خون سیاهرگی که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون گرفته شده بودند برای سنجش VEGF و شاخص های آتروژنیک مورد استفاده قرار گرفت. جهت بررسی داده ها از آزمون ANOVA با اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری 0.05>P استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح سرمی VEGF از 1517.63 به 1648.27 پیکوگرم بر میلی  لیتر افزایش یافت که این افزایش در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل معنی دار بود (P≤0.001). نسبت LDL/HDL ،TC/HDL و TG/HDL نیز در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (P≤0.001). بحث و نتیجه گیری: برنامه تمرین در آب ممکن است با افزایش سطوح VEGF و کاهش شاخص های آتروژنیک، شرایط متابولیکی افراد دارای اضافه وزن و چاق را بهبود ببخشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان