مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
روایات تفسیری
حوزههای تخصصی:
در جریان انتصاب خلیفه الهی، قرآن کریم از تعلیم اسماء به حضرت آدم خبر می دهد؛ اسمائی که بر ملائکه عرضه می شود و آن ها اظهار بی اطلاعی می کنند: ﴿وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَهِ...﴾ (البقره:31). چیستی و مصادیق این اسماء همواره مورد بحث و اختلاف مفسران بوده که در دو رأی، قابل ساماندهی است: 1. تعلیم همه حقایق عالم 2. شناساندن ارواح اهل بیت علیهم السلام که مستند به سه روایت تفسیری است. پژوهش حاضر، با تحلیل سندی و محتوایی، سه روایت یادشده را به شهادت مؤیدات قرآنی و روایی، قابل اعتماد ارزیابی می کند. آنگاه در مواجهه این روایات با دسته دیگری از روایات، از میان سه رویکرد مفسران، دیدگاه جمع بین دو دسته روایت را برمی گزیند؛ اما برای رفع اشکال های برخی مفسران، به این تحلیل می رسد که حقایق همه موجودات عالم به حضرت آدم، تعلیم داده شد که والاترین مصادیق آن، ارواح اهل بیت(ع) بوده؛ اما اسمائی که بر ملائکه عرضه شده و آن ها به دلیل مرتبه ناز ل تر از آن مطلع نبودند، تنها حقیقت اهل بیت بوده است. شواهد درون متنی آیه نظیر تفاوت ضمائر آیه، تفاوت کاربرد واژگان تعلیم در مورد آدم و انباء در مورد ملائک، نیز دقت در کاربست الفاظ روایاتِ سه گانه این رأی را تقویت می کند. بنابراین، آیه تعلیم اسماء با استناد به این سه روایت بر وجود نوری اهل بیت و تقدم خلقت نوری آنان بر آفرینش حضرت آدم، دلالت دارد.
تحلیل و بررسی غلوِ ابوسمینه؛ از راویان احادیث مهدوی و اعتبار یا بی اعتباری روایاتش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
201 - 218
حوزههای تخصصی:
باورداشت مهدوی از اساسی ترین معارف اسلامی است. در سند احادیث مهدوی، راویانی وجود دارند که غالی معرفی شده اند و اثبات غلو ایشان، یکی از عواملی است که اعتبار احادیث در این عرصه را تهدید می کند. اما طبق فرمایش حضرات معصوم k ذکر فضایل، غلو محسوب نمی شود؛ همچنین غلو در فضایل به صورت مسئله ای نسبی درآمده و چه بسا که در کتاب های رجالی، گروهی از راویان، غالی یا متهم به غلو معرفی شده اند، درحالی که با بررسی روایاتِ موجودِ آنان در کتب و تفاسیر روایی درمی یابیم که هیچ باوری که نشانگر غلو باشد، نداشته اند . ابوسمینه از جمله این راویان است که از راویان پرشمار احادیث بوده و راویانی ثقه احادیث ی بسیار از او نقل کرده اند. همچنین روایات مهدویِ موجودِ وی در تفاسیر روایی شیعه عاری از غلو است . در این میان کلام شیخ طوسی مبنی بر استثنای روایات مشتمل بر غلوِ او توسط محدثان، در کنارِ سابقه رجالیان متقدم شیعه در روی برنتافتن از تمام احادیث یک راوی با وجود ضعیف انگاشتن او، مؤیدی بر پذیرفتن اعتبار احادیث مهدویِ او بنا بر مستنداتِ موجود در تفاسیر روایی شیعه است.
گونه شناسی شرح و تفسیر روایات در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روشهای اصیل تفسیر قرآن، استمداد از روایات تفسیری معصومین(ع) می باشد، اما آسیبهای وارده در این میراث، بهره گیری از آن را دشوار نموده است، بر همین اساس حدیث شناسان و مفسرانی از جمله علامه طباطبایی در صدد تفسیر، تبیین و تسهیل فهم این منبع بوده اند. پژوهش پیش رو که با روش توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده، به بیان گونه های شرح و تبیین روایات تفسیری موجود در تفسیر المیزان می پردازد. یکی از رویکردهای مؤلف المیزان نسبت به روایات، «تفسیر حدیث» است که با تکیه و تسلّط بر معارف قرآنی و حدیثی در موارد متعددی به توضیح، تصحیح، رفع اختلاف و ابهام، دفع شبهه، توضیح و توجیه، اصلاح و تکمیل الفاظ و معانی مشکل و مشتبه موجود در روایات، اصلاح برداشت مفسران در بهره گیری از روایات، اصلاح مفهوم و الفاظ روایات، کشف و توضیح مقصود معصوم در روایات، بیان تفاوت تفسیر و تأویل، و... از روایات تفسیری پرداخته است، به گونه ای که می توان گفت ایشان علاوه بر اینکه مفسر قرآن است، شارح روایات تفسیری نیز می باشد.
نقد و تحلیل رهیافت های تفسیری فریقین ذیل آیه 190 سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین مرجع ضمیر در فراز «جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فِیما آتاهُما» از آیه 190 سوره اعراف، چالشی در میان مفسران فریقین پدید آورده است: بازگشت ضمیر فعل « جَعَلا» به حضرت آدم و حوا چگونه با عصمت حضرت آدم سازگاری خواهد داشت؟ متون روایی پرشمار ذیل آیه نشان از دیرینگی چالش در سده های نخست اسلامی دارد. مفسران فریقین رهیافت های گوناگونی در تبیین این آیه برگزیده اند. نظریه هایی همچون شرک آدم و حوا، شرک اجداد قریش، شرک نوع انسان ها در میان رهیافت های تفسیری فریقین دیده می شود. نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای به گردآوری رهیافت ها پرداخته و پس از نقد و تحلیل رهیافت های تفسیری بر اساس روش تحلیلی توصیفی، نظریه شرک نسل آدم و حوا را به عنوان رهیافت منتخب برگزیده است. با استناد به آیات مشابه و روایات تفسیری و نیز دلایل عقلی، قرآنی و روایی عصمت آدم علیه السلام، به نظر می رسد آیه در صدد بیان داستان فرزندآوری حضرت آدم و حوا است اما در فراز «جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ» به عاقبت اولاد مشرک این دو اشاره شده است.
تحلیل روایات تفسیری فریقین پیرامون مفهوم گریه آسمان و زمین در آیه 29 سوره دخان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
133 - 153
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوا به بررسی روایات تفسیری فریقین درباره گریه آسمان و زمین ذیل آیه 29 سوره دخان پرداخته است. بر اساس این روایات، آسمان و زمین در مرگ مؤمنان، پیامبران، صالحان، حضرت یحیی و امام حسین(ع) گریه می کنند. در مقابل، برای موجودات خبیثی نیز چون فرعون گریه نکردند و این نشان از حقارت آنهاست. با آنکه بر پایه آیاتی که به هدایت موجودات اشاره دارند، تمامی موجودات دارای شعور هستند. برخی از اندیشمندان گریه موجودات فاقد شعور همچون آسمان و زمین را مشکل دانسته و آن را به گریه اهل آسمان ها و زمین توجیه کرده اند. برخی نیز آن را تعبیری کنایی شمرده اند. برخلاف تلقّی غیر حقیقی بودن، روایات فراوانی در منابع روایی فریقین به شکل مستفیض نقل شده که بر اساس آنها، پس از شهادت امام حسین(ع) وقایعی همچون سرخی افق به هنگام طلوع و غروب خورشید رخ داد. این وقایع بر گریستن حقیقی اجزای هستی به ویژه آسمان و زمین بر امام حسین(ع) اشاره دارند. در این میان، تمامی موارد بیان شده که مفسران فریقین در مفهوم آیه ذکر کرده اند، به عنوان مصداق های برای گریه در آیه محسوب می شود. هر چند گریه آسمان ها و زمین بر امام حسین(ع) مصداق اتمّ تلقی می گردد.
فرایند ارزیابی روایات تفسیری با قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
249 - 270
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم از جمله معیارهای اصلی ارزیابی متون روایی به ویژه روایات تفسیری است. محققان در این محور، بیشتر بر ضرورت عرضه به قرآن کریم تاکید داشته اند اما درباره چگونگی عرضه بر قرآن کمتر پرداخته شده و در این باره الگوی جامع، به ویژه در عرضه روایات تفسیری بر قرآن کریم ارائه نشده است. در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی، الگوی جامعی برای ارزیابی روایات تفسیری با قرآن ارائه می شود. الگوی پیشنهاد ی در این پژوهش عبارت اند از: 1. به دست آوردن مفاد؛ 2. پرهیز از پیش داوری؛ 3. روشن ساختن مفردات آیه؛ 4. بررسی سیاق آیات هم جوار؛ 5. فرازبندی آیه مشخص نمودن نقاط روشن و مجمل؛ 6. شرح آیه به کمک دیگر آیات؛ 7. دسته بندی روایات و به دست آوردن مفاد؛ 8. استنباط نسبت روایات با آیه؛ 9. عرضه روایات به قرآن عرضه.
تأثیر روایات تفسیری بر آراء مفسران: مطالعه موردی داستان تماس شیطان با ایوب
حوزههای تخصصی:
از نگاه مفسران مسلمان، روایات نامعتبر ممکن است ذهنیتی ناصحیح را برای مفسر شکل دهد. حکایت قرآنی مَسِّ شیطان بر ایوب هم زمینه ای را برای توسعه ادبیات داستانی و حتی نقل این ادبیات هم چون روایات منسوب به بزرگان دین فراهم کرده، و متأثر از چنین ادبیاتی احکام فقهی نیز استنباط، و به قرآن منتسب شده است. در این مطالعه که با نگاهی درون دینی سامان یافته است به نقد و بررسی منقولات در این عرصه و تأثیرگذاری آن ها بر دیدگاه های تفسیری می پردازیم. هدف آن است که خوانشی از آیات قرآنی مرتبط با داستان ایوب نبی (ع) و روایات رسیده بازنموده شود که با مبانی کلامی تشیع سازگاری داشته باشد. یافته های این مطالعه نشان می دهد «مسّ شیطان» که در قرآن کریم به ایوب نبی (ع) نسبت داده می شود مفهومی عام دارد که آسیب زدن به بدن و دیگر امور متعلق به ایوب، وسوسه کردن او برای تضعیف روحیه و آزار روحی روانی، و تحریک مردم برای شماتت او را شامل می گردد. در مورد مجازاتی نیز که ایوب در مقام تنبیه بر هم سر خود روا داشت روایاتی متعدد، متشتت و متعارض وجود دارد که ارتباط میان مجازات با همسر ایوب را تردیدبرانگیز می کند. بنابراین، استنباط احکامی مانند «جواز تنبیه زن برای تأدیب» و انتساب آن به آیات نااستوار و مردود است؛ بل که از این آیات نوعی تدبیر فقهی برای حل معضلات در شرایط خاص استفاده می شود که در متن مقاله به آن پرداخته شده است.
شیوه های به کارگیری آیات در روایات مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
245 - 264
حوزههای تخصصی:
یکی مباحث تفسیری شیعه و اهل سنّت، پرداختن به مسئله مهدویت در تفسیر آیات قرآن است. به دلیل اهمیّت روایات تفسیری در این مسئله، مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی اقدام به پژوهش پیرامون شیوه های مختلف تبیین مسئله مهدویت در روایات تفسیری پرداخته است. پژوهش به دست داد که در مجموع روایات تفسیری از یازده شیوه برای طرح مسئله استفاده کرده است. بیان مصداق و تطبیق؛ اشاره به مصادیق مغفول؛ استفاده از بیان های قرآنی؛ استناد به آیه؛ استفاده های ضمنی و در ادامه آیه؛ استخدام الفاظ قرآن؛ ارتباط به اندک مناسبت؛ توضیح مفهوم دقیق آیه در قالب مهدویت؛ استفاده از ظرفیت تشابهی قیام و قیامت؛ استفاده از خواص سور؛ و اشاره به فراتاریخی بودن مهدویت شیوه هایی بود که برای بیان مسئله مهدویت در روایات تفسیری یافت شد.
واکاوی مبانی نقد الحدیثی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۹
65 - 97
حوزههای تخصصی:
استناد به روایات یکی از منابع اصیل برای مفسر است، اما مفسران در شیوه بهره گیری از این منبع، دیدگاه و عملکرد متفاوتی داشته و هر کدام به نوعی از روایات استمداد کرده اند که البته بسیاری از آنان در این زمینه دچار لغزش شده اند. علامه طباطبایی با مطرح کردن «بحث های روایی» در تفسیر المیزان، درصدد سنجش اعتبار و تعیین صحت و سقم روایات تفسیری و همچنین نقد نظرات مفسران در استفاده از این میراث بوده و با به کارگیری مبانی و ملاک های نقد الحدیثی به طور مفصل به بررسی و نقد اجتهاد مفسران در زمینه به کارگیری روایات پرداخته و موارد فهم نادرست، اجتهاد نارسا و ضعف های موجود در روایات تفسیری را با دلایل مستند و مستدل بیان کرده است. البته نویسنده ارزیابی های علامه پیرامون نقد روایات و بررسی نظر مفسران را نیز مورد قضاوت و سنجش قرار داده و میزان اعتبار نظرات انتقادی ایشان را ذکر و موارد قوت و ضعف دیدگاهش را بیان کرده است.
جایگاه روایات در تفسیر اطیب البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۳
115 - 149
حوزههای تخصصی:
اطیب البیان فی تفسیرالقرآن تفسیری شیعی وبه زبان فارسی است نوشته آیت الله سیدعبدالحسین طیب متوفی تیرماه سال1370( هشتم محرم 141ه ق).هرچندازنظرمؤلف،برخی اخبارتفسیری مفید یقین نیست ونیز حجیت اخبار آحاددرغیراحکام از نظروی معلوم نیست؛بااین حال درجای جای این تفسیرروایات وارده ازائمه معصومین علیهم السلام به گونه ای گسترده به چشم می خوردو مفسر ذیل بعضی آیات،شأن نزول و قصه های مربو ط به آن راذکر میکندواز بیان روایات نامعتبر پرهیز می نماید .وی در تفسیر آیات ظاهرالدلاله که شامل نصوص و ظواهر می باشند،به همان ظاهراکتفا میکندودربیان آیات غیرظاهر الدلاله وبرای دستیابی به بواطن آیات قران از بیانات خاندان نبوت و عصمت و طهارت بهره می برد وچنانچه درابتدای کتاب تفسیری خود ذکر می کند ،روایات وارده ازمعصومین رابه عنوان منبعی معتبر برای تفسیرخودقرارداده واز روایاتی که موافق باظاهرآیه هستند دربیان معنای واژگان یابیان مرادآیه ونیزدرتفسیروبخصوص طرح مباحث کلامی استنادمیکند.روایات تفسیری ظاهرأمتعارض باآیه ازنظرایشان شامل مصادیقی ازمفهوم آیه،حمل بر معنای باطنی (تأویل)، تقیید، تخصیص وتبیین آیه میباشند،بااین همه معتقدست که دربیشتر مواردروایات تفسیری ناظر به مصادیقی از مفهوم آیه می باشد و به روایات تفسیری به عنوان رافع ابهام ومبین متشابهات استناد می نماید و در مجموع آنچه از بررسی کتاب اطیب البیان به دست می آید اینست که مرحوم طیب را نمی توان در زمره مفسرین روایی محض محسوب نمود. برخورد مفسرباروایات ورویکردهای خاص وی نسبت به روایات تفسیری وروایات کلامی موضوع موردبحث وبررسی دراین مقاله می باشد.
مصداق صاحبْ بینه و شاهد درآیه 17 سوره هود با تأکید بر روایات تفسیری فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
مفسران فریقین، در آیه ی 17 سوره ی هود، در خصوص مصداق «صاحب بیّنه» و «شاهد»، دیدگاه های متفاوتی بیان کرده اند که دلیل اصلی این اختلاف، رویکرد متفاوت شیعه و عامه نسبت به روایات تفسیری اهل بیت (ع) و صحابه و تابعین است؛ چنانکه از نگاه شیعه، تنها سخن معصومان حجّت است و با توجه به معصوم نبودن صحابه و تابعین، دیدگاه تفسیری آنان حجیّت شرعی ندارد؛ در حالی که اهل تسنّن قول صحابه را حجّت و اثر گذار می داند. از آنجایی که این اختلاف تأثیر چشمگیری در فهم صحیح آیه دارد؛ لذا تحقیق پیش رو با هدف دست یابی به تفسیر صحیح این مصادیق، به روش توصیفی-تحلیلی، پس از ذکر دیدگاه مفسران درباره ی مصداقِ «صاحب بیّنه» و «شاهد»، روایات تفسیری شیعه ی امامیه و عامه را مورد اشاره قرار داده و پس از بررسی آنها، نظر صحیح را بیان کرده است. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که مصداق انحصاری «صاحب بینه»، پیامبر اعظم (ص) است؛ زیرا روایاتی که مصداقِ صاحبْ بینه را پیامبر (ص) معرفی می کند؛ افزون بر شهرت و کثرت، قول معصوم (ع) است و روایاتی که مصداقِ صاحب بیّنه را مؤمن معرفی می نماید؛ قول یک مفسر تابعی است و چنین قولی نمی تواند هم ردیف تفسیر معصوم (ع) باشد. همچنین در خصوص مصداق «شاهد» اقوالی همچون: قرآن، رسول خدا (ص) ، لسان رسول الله (ص) ، جبرئیل (ع) یا ملک تأیید کننده ی پیامبر (ص) به دلایلی مانند: ضعف سند، مغایرت با ظاهر و سیاق آیه و ناسازگاری با مفهوم آیه، مورد پذیرش قرار نمی گیرند؛ بلکه بر اساس روایات معتبر، مصداق صحیح شاهد حجّت الهی است. درحقیقت آیه ی مذکور، در مقام بیان عصمت، خلافت و امامت ائمه هدی (ع) می باشد.
کاربست قاعده تفسیری سبب نزول در تفسیر تسنیم
منبع:
تفسیرپژوهی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
215 - 230
اصول و قواعد تفسیر که همان احکام و قضایای کلی برای استنباط معانی قرآن کریم است، از امور بسیار مهمی است که پایبندی به آن مفسر را از خطای در فهم بازمی دارد و سبب می شود مبنای مناسبی برای تفسیر صحیح قرآن فراهم آید. کشف و استخراج اصول و قواعد یادشده به ویژه درباره تفاسیر مهم و تأثیرگذار شیعه، از موضوعات جدید در حوزه مباحث تفسیرپژوهی است و گامی مهم جهت اطلاع از مبانی مفسر برای تفسیر آیات به شمار می آید. آقای جوادی آملی در تفسیر تسنیم برای فهم دقیق تر آیات از قواعد متعددی بهره برده که هر یک به جای خود می تواند به فهم بهتر منظومه فکری ایشان و بهره مندی بیشتر مخاطب از تفسیر او بینجامد. در این میان توجه به قاعده سبب نزول، موضوع پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. نتایج این نوشتار نشان می دهد مفسر تسنیم تنها سبب نزول هایی را معتبر می داند که روایت بوده و دارای سند صحیح باشند. از نگاه ایشان گستره تأثیرگذاری این گونه روایات تا حدی است که با خطوط کلی قرآن هماهنگ باشند، در غیر این صورت وانهاده می شوند. همچنین این دست روایات از منظر ایشان تنها می تواند بیانگر مصداقی از مفهوم کلی آیات باشد و لذا به عنوان مقید و مخصّص نمی توان از آنها در تفسیر قرآن بهره برد.
واکاوی جایگاه روایات اهل بیت(ع) در تفسیر الکشاف با توجه به مذهب معتزلی زمخشری ( ذکر مستندات)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
71 - 93
از آغازین روزهای نگارش تفسیر،روایات تفسیری همواره مورد توجه مفسرین بوده است و میزان این توجه به مذهب مفسر و مشرب فکری وی ارتباط مستقیم داشته است. زمخشری یکی از علمای اهل سنت بوده ودر زمره معتزلیان به حساب می آید، لذا اهل بیت(ع) را معصوم نمی داند و دیدگاهش با تشیع تفاوت زیادی دارد. با توجه به رویکرد عقلانی معتزله انتظار می رود که در تفسیر وی کمتر به نقل روایات؛ آن هم روایات ائمه شیعه توجه شده باشد . پژوهش حاضر به بررسی جایگاه روایات اهل بیت(ع) به مفهوم شیعی آن در تفسیر الکشاف پرداخته است. زمخشری در تفسیر خود در موارد متعددی از اهل بیت(ع) نام برده و از ایشان نقل قول کرده است. پس از بررسی مستندات این پژوهش نشان می دهد که می توان این روایات را به چند بخش از جمله ذکر روایتهای تفسیری و غیر تفسیری از ائمه(ع) و ذکر نوع قرائت اهل بیت(ع) ؛ تقسیم کرد . علاوه بر این زمخشری در موارد بسیاری به ذکر فضیلت یا فضائلی از اهل بیت(ع) پرداخته است.
روش تحلیل بینامتنی و فرامتنی روایات تفسیری فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۷
173 - 196
روایات تفسیری فریقین، از مهم ترین منابع برای تفسیر قرآن کریم به شمار می روند؛ لیکن در جوامع روایی موجود، بیشتر به گزارش روایات تفسیری بسنده شده و در تفاسیر جامع اجتهادی نیز کمتر تحلیلی درباره روایات وجود دارد. مسئله اصلی در این مقاله، به دست آوردن روشی کامل در تحلیل روایات تفسیری فریقین با در نظرگرفتن متون مرتبط با آنها و نیز مسائل خارج از متن، با روش توصیفی-تحلیلی است. بر اساس یافته های تحقیق، روش تحلیل بینامتنی روایات تفسیری، با در نظرگرفتن سیاق آیات، غرض کلّی سوره، اصول مسلّم قرآن و نیز خانواده آیات و روایات مرتبط انجام می گردد. همچنین در روش فرامتنی روایات تفسیری، مفاد آنها با در نظرگرفتن اوضاع زمانی و مکانی نزول آیات و صدور روایات، براهین مسلّم عقلی و نظریات قطعی علمی و داده های مسلّم تاریخی تحلیل می شود.
شیوه ها و ضوابط نقد روایات تفسیری در تفسیر الاثری الجامع از دیدگاه آیت الله معرفت
روایات تفسیری، یکی از مهم ترین منابع فهم آیات قرآن است که به تصریح علما، در طول تاریخ دستخوش تغییراتی شده اند. بنابراین برای شناخت روایات درست از نادرست به ضوابط و مبانی نیاز است. آیت الله معرفت برای شناخت روایات ضوابطی ارائه کرده است از جمله: بررسی سندی روایات، بررسی صدوری روایات و بررسی محتوایی روایات. ایشان معتقد است که در ارزیابی روایات تفسیری بررسی سندی، نقش درجه اول ندارد. البته ایشان به طور کلی منکر نقش آن نیست، اما برای آن نقشی ثانویه قائل است. نقد متنی روایات را مهم تر دانسته و می فرماید: اگر متن روایت کاملا قابل قبول بود، هرقدر هم سند ضعیف باشد، پذیرفته می شود، ولی اگر روایت از نقد متن مردود بیرون بیاید، هر قدر سند قوی باشد، پذیرفته نیست. مهم ترین معیارهای نقد متنی از نظر آیت الله معرفت: عرضه روایات بر قرآن، عرضه بر سنت قطعی، عرضه متن روایات بر اصول و بدیهیات عقلی. البته ایشان معیارهای دیگری نیز ارائه کرده اند.
تحلیل آراء و روایات تفسیری ابوهریره
حوزههای تخصصی:
عصر صحابه یکی از ادوار مهم در تاریخ تفسیر قرآن محسوب می شود. در این دوره برخی صحابه پیامبر (ص) بر اساس آموزه هایی که از ایشان دریافت کرده بودند به تفسیر آیات پرداختند. یکی از این صحابه مفسر ابوهریره است. ابوهریره قاص بوده، و ارتباط نزدیکی هم با دستگاه خلافت اموی داشته است. این دو ویژگی او بر نحوه تفسیر قرآن او تأثیر نهاده اند. لازم است با مطالعه همه آراء و روایات تفسیری ابوهریره و تحلیل آن ها، نحوه رویارویی او با آیات قرآن تبیین شود. بر اساس یافته های این مطالعه روایات تفسیری ابوهریره را می توان در سه دسته کلان صورت بندی کرد: تفسیر هستی شناسانه، انسان شناسانه، و قرآن شناسانه. این که چرا شخصیتی هم چون ابوهریره در نسل صغار صحابه و نیمه های سده 1ق از میان مضامین متعدد قرآن خود را درگیر توجه به این چهار سنخ از آیات نموده، امری است که در جای دیگری باید جداگانه تحلیل شود.
واکاوی ملاک ها و شیوه گزینش اخبار در تفسیر الصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
235 - 263
حوزههای تخصصی:
«تفسیر صافی» یکی از تفاسیر مهم شیعه در قرن یازدهم است. فیض کاشانی گذشته از اجتهاد در روش و گرایش «تفسیر صافی»، در گزینش منابع و روایات آن نیز اجتهاد نموده است. زیرا از یک سو روایات را از برخی منابع روایی امامیه انتخاب کرده و از سوی دیگر با توجه به حجم «تفسیر صافی»، وی در صدد جمع آوری همه روایات تفسیری در آن نبوده است. فیض ، روایات تفسیری را بر اساس ملاک هایی چون اهتمام به نقل از معصوم(ع) در منابع شیعه، مرتبط بودن با آیه، اهتمام به نقل از راویان موثق، توجه به صحت نقل از معصوم(ع)، عدم تنافی با عقل و عدم تنافی با شأن و عصمت انبیا(ع) انتخاب کرده و برای نقل، روش هایی همچون نقل کامل روایت، تلخیص، تقطیع مناسب، حذف سند، تشکیل خانواده حدیث، حذف تکرار و اشاره به روایات مشابه و نقل به معنا را به کار برده که در مواردی هم عملکرد او با برخی از ملاک هایش سازگاری ندارد.
تحلیل اثربخشی روایات معصومین(ع) بر نظرات تفسیری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
99 - 126
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم پیرامون تفسیر «المیزان» نقش و جایگاه روایات است. دیدگاه اثربخشی روایات بر نظرات تفسیری علامه طباطبایی در میان سایر نظرات قابل تأمل است. پژوهش پیرامون این دیدگاه به خاطر جایگاه تفسیر علامه طباطبایی و رفع ابهامات پیرامون این تفسیر و روش قرآن به قرآن ضرورت دارد و از این جهت که این دیدگاه مورد تحلیل قرار گرفته و مبانی و شواهد اثربخشی روایات استخراج شده است دارای نوآوری است. یکسان بودن حقیقت ولایت با قرآن از حیث صدق، عدم افتراق قرآن از عترت، مبیّن قرآن بودن اهل بیت، حجیت سنت و بیانات معصومان، عدم دسترسی به بلندای معارف جز مطهرون، نگارش تفسیر«البیان فی الموافقه بین الحدیث والقرآن» قبل از تفسیر «المیزان»، تدریس و تعلیقه بر احادیث «بحار الأنوار»، نگارش تفاسیر موضوعی بر اساس روایات، هماهنگی نظرات علامه با روایات در تفسیر «المیزان» از مهم ترین مبانی و شواهد اثربخشی روایات بر نظرات تفسیری علامه طباطبایی(ره) است. مبانی و شواهد ارائه شده نشان از اثربخشی مستقیم و با واسطه روایات بر نظرات تفسیری علامه داشته است.
تاریخ گذاری سندی روایات «ناسخ و منسوخ در قرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
336 - 311
حوزههای تخصصی:
مسئله نسخ در قرآن در زمره دانش هایی است که از دیرباز در علوم مختلف اسلامی مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده و دیدگاه های متفاوت و گاه ضد و نقیضی درباره آن مطرح شده است. از آنجا که روایات، منشأ بسیاری از این اختلاف دیدگاه ها در اندیشه نسخ بوده است، پژوهش حاضر به بررسی اعتبار تاریخی اسناد این دست از روایات می پردازد. بدین منظور، پس از جمع آوری روایاتی که حاکی از نسخ آیه ای از قرآن است، با استفاده از روش های تاریخ گذاری حدیث برپایه حلقه مشترک، اسناد روایات را مورد بررسی و تحلیل قرار داده، تا به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که این روایات در چه زمان و مکانی و توسط چه کسانی انتشار یافته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که قتاده، سدی، حسین بن واقد، حجاج بن محمد و ابو صالح از چهره های شاخص نسخ به شمار می آیند و مبدأ گسترش روایات، قرن دوم هجری در بصره و کوفه بوده است.
بازخوانی تفسیر آیه «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّر» در همخوانی با گرایش های تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
131 - 156
حوزههای تخصصی:
اختلاف دیدگاه های تفسیری معلول عوامل متعددی است که بررسی فرآیند تفسیر می تواند نحوه اثرگذاری این عوامل را آشکار کند. هدف تحقیق حاضر، بازخوانی فرآیند تفسیر آیه «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّر» در همخوانی با یکی از این عوامل مهم یعنی گرایش های تفسیری است. روش پژوهش، تحلیلی و مبتنی بر توصیف و تبیین است: توصیف اقوال اولیه و فرآورده های تفسیری، سپس تبیین تنوع دیدگاه ها از طریق تحلیل نحوه تعامل مفسر با اقوال اولیه در پرتو گرایش ها. یافته های تحقیق نشان داد فرآورده های تفسیری در آیه ۴ مدثر شامل دو گونه تفسیر ظاهری است: تطهیر حقیقی؛ تطهیر مجازی. تفاسیر در پرتو گرایش فقهی با پنهان کردن یا اولویت ندادن به طرح اقوال مخالف، تطهیر حقیقی را پذیرفته و بر تطهیر لباس با آب و حتی قید برای آمادگی نماز تأکید کرده اند در حالی که گرایش کلامی تنها در یک تفسیر بر فرآیند این آیه اثرگذار بوده است. گرایش های دیگر (متنی و تاریخی) محصولات متفاوتی را در فرآیند خود پدید آورده اند. برخی تطهیر را مجازی (کوتاه کردن، بالاگرفتن) و بعضی نیز هم تطهیر و هم ثیاب را مجازی و مراد آیه را دوری از آلودگی های باطنی دانسته اند. عده ای دیگر در دیدگاهی افزایشی قائل به تفسیر باطنی (تطهیر زنان) شده اند. نتیجه نهایی تحلیل فرآیند تفسیر نشان داد تا چه حدّ این فرآیند برای هر متن تفسیری منحصر به فرد است و چقدر ضرورت دارد بررسی های خردنگرتر و جزئی تر در فرآیند تفسیر صورت پذیرد.