مطالب مرتبط با کلیدواژه

مکتب تفکیک


۴۱.

مبانی مکتب تفکیک از نظر محمدرضا حکیمی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکتب تفکیک محمدرضا حکیمی نقد فلسفه و عرفان فلسفه و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۳۰۵
محمدرضا حکیمی نگرش عده ای از فقها به علوم بشری را، که از بیرون وارد حوزه دینی شده اند، «مکتب تفکیک» خواند. پیروان این مکتب، درمورد علوم بشری، بیشتر دغدغه ای اعتقادی و معارفی داشته اند. آنان در مباحث فقهی و سیاسی اختلاف اجتهادی داشته اند، ولی در این نکته با هم موافق بوده اند که باید اصل دین را، که نص صریح کتاب و سنت است، از علوم بشری، که هر لحظه در حال تغییر و دگرگونی است، جدا کرد و از ورود این علوم به حوزه دین جلوگیری کرد تا بتوان حقیقت نظر قرآن و اهل بیت را در مباحث گوناگون درک کرد. پیداست که وارد شدن این علوم به حوزه دین باعث پدید آمدن تأویل های تازه از قرآن و سنت می شود و همین به دور شدن از مکتب وحی می انجامد. تفکیک یعنی منفک کردن فهم متون دینی از فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی که خود از علوم بشری قلمداد می شوند. حکیمی تعقل را از فلسفه جدا می داند و معتقد است مخالفت با فلسفه لزوماً مخالفت با تعقل نیست، بلکه می توان در «سایه وحی» از «تعقل فطری و الستی» بهره برد و به تازه هایی از معارف دینی دست یافت. این نوشتار می کوشد مبانی فکری حکیمی در این حوزه را آشکار کند.
۴۲.

نقد و تحلیل حاکمیت نقل بر عقل در مکتب تفکیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۴۳
اندیشه ی تفکیک همواره با نوعی نقل گرایی و فلسفه ستیزی همراه بوده است. نقل گرایی در جریان های مختلف فکری مانند اخباری گری در شیعه و سلفی گری در اهل تسنن به چشم می خورد. اما نقل گرایی در دوره ی اخیر در قالب جریان تفکیک نیز قابل بررسی است. میرزامهدی اصفهانی به عنوان موسس مکتب معارف خراسان، موسوم به «مکتب تفکیک»، رویکرد متفاوتی نسبت به مخالفان خود و بسیاری از مطالب فلسفی داشته که از آن جمله می توان به تمییز بین برهان فلسفی با عقل مذکور در آیات و روایات اشاره کرد. وی بر این باور است که حجّت الهی بر بندگان، عقل نورانی است که بین حق و باطل تمییز داده و کاشف حسن و قبح می باشد؛ نه برهان ظلمانی که از تمییز دادن مواد خود نیز عاجز است. این رویکردها منشأ انتساب باور نقل گرایی در مفهوم عقل گریزی به جریان تفکیک شده است. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین نگاه منتقدان جریان تفکیک، محل اشکال میرزای اصفهانی را تبیین نموده و اشکالات ناقدان در این خصوص را مورد نقد و تحلیل قرار دهد.
۴۳.

نقد و بررسی اندیشه اجتماعی محمدرضا حکیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکیمی اسلام مکتب تفکیک عدالت فقر جامعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۱
محمدرضا حکیمی که از اندیشمندان مکتب تفکیک می باشد، با تکیه بر آیات و روایات، نظرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود را در آثار متعددی منتشر ساخته است. در این مقاله به روش مطالعات کتابخانه ای و سندی به جمع آوری اطلاعات پرداخته ایم. از لحاظ نظری با توجه به ضرورتی که در قرن بیستم میلادی در بین مسلمانان برای تشکیل حکومت اسلامی احساس شد و با درنظر گرفتن اینکه تولید علوم انسانی و اجتماعی اسلامی برای تشکیل حکومت الزامی است این تحقیق سازمان یافت. پس از بحث مختصری در مورد مبانی نظری وی به اندیشه های او در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می پردازیم. او احاطه کاملی بر قواعد و قوانین فردی اسلامی دارد و جامعه ایده آل ترسیم شده توسط او جامعه ای است که هرکس وظیفه خود را بشناسد و اجرا کند و یا از طریق امر به معروف و نهی از منکر و نیز تشکیل حکومت اسلامی زیر نظر معصوم و یا عالم ربانی وادار به اجرای آن گردد. در جمع بندی نهائی می توان گفت که نگاه فردی وی موجب غفلت از توجه به اثرگذاری و خاصیت نظام های اجتماعی و در نتیجه احکام اجتماعی اسلامی شده است.
۴۴.

بررسی جایگاه عقل و برهان در معرفت دینی از منظر مکتب تفکیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب تفکیک میرزا مهدی اصفهانی عقل برهان معرفت دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۱۹۱
جریان موسوم به مکتب تفکیک که پایه گذار آن میرزا مهدی اصفهانی و شاگردش شیخ محمود حلبی است، یکی از دیدگاه هایی است که برای تبیین معارف الهی و نحوه نیل به آن شکل گرفته است. بانیان این مکتب برهان آوری و عقلانیت را حجاب اصلی رسیدن به عمق مطالب و معارف دین شمرده و به مقابله با آن پرداخته اند. ایشان دلیل به اشتباه افتادن فلاسفه و متکلمین را اهل برهان و تعقل بودن آنان دانسته و در راستای نقد آن معتقدند تمام معقولاتِ بدیهی ظلمت بوده و طلب معرفت از این راه عین گمراهی و ضلالت است و برهان آوری در کسب معرفت مساوی با ابطال و هدم اسلام می باشد. مقاله حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن نشان دادن جایگاه عقل و برهان در مکتب تفکیک به نقد نحوه حصول معرفت از منظر این مکتب پرداخته است. برررسی معرفت شناسی دینی در مکتب تفکیک نشان می دهد با طرد عقلانیت در این مکتب و عدم ارائه ملاکی معتبر در سنجش معارف دینی و نبود راهی برای تعامل با دین گریزان به عنوان ملاک مشترک، مهم ترین نقاط ضعف مبانی معرفت شناسی در این مکتب است.
۴۵.

نقد و بررسی مبانی نظری آقا مجتبی قزوینی در مساله معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاد معاد جسمانی آقا مجتبی قزوینی مکتب تفکیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۱۲
یکی از راه ها و ابزارهای دستیابی به نقش یک نظریه در فهم دین و اهمیت فلسفه وتعقل در آن، بررسی نظریات مخالفان آن است، اندیشه شیخ مجتبی قزوینی پیرامون معاد جسمانی یکی از این نظریه هاست، که تفکیکی میان سه روش معرفتی: فلسفی، عرفانی و روش قرآن وسنت است، در این اندیشه، معارف الهی از بشری جدا شده و به نفی دو علم معرفتی فلسفه و عرفان بعنوان علوم مطرح بشری کمر همت بسته شده است. و از آنجایی که فلسفه نقش مادر علوم را دارد و بیان گر حقایق هستی است، نقد و نفی جدی آن از جانب تفکیک گرایان، بویژه در عرصه ی تبیین مسائل ماورائی و غیرمادی همچون معاد جسمانی، انگیزه و اشتیاق ایجاد کرد تا به نقد و بررسی مسأله ی معاد در کتاب «بیان الفرقان» تألیف مرحوم شیخ مجتبی قزوینی خراسانی پرداخته شود. نتایج تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده نشان می دهد که مبانی نظری شیخ مجتبی قزوینی وجود و تحقق معاد جسمانی را که برگرفته از آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام است. ضروری می داند و قائل به بازگشت انسانها با همین جسم عنصری مادی ، در قیامت است و باید گفت ایشان حجت باطنی یعنی عقل را که امر معصومین علیهم السلام است را نادیده انگاشته و دچار «مغالطه انگیزه و انگیخته» شده و به جای اینکه به بررسی ادله یک مدعا بپردازد به تعلقات و انگیزه های احتمالی مدعی توجه نموده است.
۴۶.

نقد دیدگاه مکتب تفکیک پیرامون تباین حداکثری خدا و مخلوقات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب تفکیک تباین خدا و مخلوقات وحدت شخصی وجود سنخیت خدا و مخلوقات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۳
دیدگاه تباین خدا و مخلوقات (غیریت وجودی خدا نسبت به موجودات دیگر) در مقابل نظریه وحدت شخصی وجود قرار می گیرد که مدعی است مخلوقات تعینات ذات الهی هستند و همه به وجود واحد شخصی موجود هستند. نظریه تباین به دو صورت حداقلی و حداکثری قابل تبیین است. براساس تباین حداقلی، گرچه وجود خداوند غیر از مخلوقات است، اما خداوند و مخلوقات با هم وجوه مشترکی دارند. در مقابل، تباین حداکثری مدعی است که هیچ وجه اشتراکی بین خداوند و مخلوقات وجود ندارد و ازاین رو نسبت دادنِ صفاتی نظیر علم، قدرت و... به خداوند به نحو مشترک لفظی است. مدافعین مکتب تفکیک معتقدند نظریه تباین حداکثری از قرآن و روایات اخذ شده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی انتقادی، ضمن تبیین دیدگاه مکتب تفکیک، نشان خواهد داد که دیدگاه مکتب تفکیک نه تنها برخاسته از آیات و روایات نیست، بلکه مخالف آیات و روایات بوده و نیز با نسبت دادنِ صفات مختلف ایجابی به خداوند تنافی دارد و مستلزم نفی کمالات الهی است. از منظر قرآن و روایات، گرچه خداوند به لحاظ وجوب وجود و کمال محض بودن، هیچ گونه مثل و نظیری ندارد، اما در عین حال این طور نیست که هیچ اشتراکی بین خدا و مخلوقات وجود نداشته و نسبت دادن صفات بشری به خداوند به نحو مشترک لفظی باشد.
۴۷.

ارزیابی مبانی هرمنوتیکی فهم متون دینی در اندیشۀ محمدرضا حکیمی از نظر علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۵۷
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تقریر مبانی هرمنوتیکی فهم متون دینی در اندیشه محمدرضا حکیمی (۱۳۱۴-۱۴۰۰ش) و ارزیابی آنها بر پایه دیدگاه های علامه جوادی آملی (زادهٔ ۱۳۱۲ش) بود. روش: جستار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تقریر و ارزیابی مبانی هرمنوتیکی فهم متون دینی پرداخته است. یافته ها: تفسیر و فهم متون دینی از یک سلسله مبانی هرمنوتیکی بهره می برد که خود، در سایه روش ها، پیشفرض ها و رویکردهای مختلف، تقریرهای مختلفی دارد. «مکتب تفکیک» علی رغم قرائت های مختلف، تقریر ویژه ای از مبانی هرمنوتیکی فهم متون دینی دارد. در این میان، محمدرضا حکیمی ضمن ارائه قرائت نسبتاً معتدل و ملائم از مکتب تفکیک، به تقریر و مدلل سازی مبانی هرمنوتیکی و آموزه های روش شناختی فهم دین پرداخته است. نتیجه گیری: محمدرضا حکیمی بر چهار مؤلفه هرمنوتیکیِ «جداسازی وحی ناب از یافته های مشوب بشری»، «تخلیه ذهن از پیشفرض ها در فرایند فهم دین»، «قلمدادنمودن «اختلاف» به مثابه رهاورد دخالت یافته های عقلی و شهودی در فهم دین» و «قلمدادکردن «تأویل» به مثابه رهاورد دخالت یافته های بشری در فهم دین » تأکید دارد. علامه جوادی آملی ضمن بررسی میزان انطباق اینها با فرهنگ نقلی و برهان عقلی، برخی را ناتمام و برخی را میان مکتب تفکیک و جریان حکمی مشترک می دانند.