مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی بهینه سازی گسترش شهر همدان در جهت حفظ محیط زیست است. بنابراین برنامه ریزی برای بهترین مکان ها جهت توسعه فیزیکی گسترش شهر که کمترین آسیب ها را به کاربری های کشاورزی و محیط زیست ایجاد کند، در زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی و روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی است. برای بررسی بهینه سازی گسترش اندازه گیری های فضایی شهر از تکنیک های نوین سنجش از دور استفاده شده و تغییرات کاربری اراضی شهر بین سال های ۱۹۸۶ تا ۲۰۱۱، درنظر گرفته شده است. یافته ها/ نتایج: بررسی ها نشان دهنده کاهش شدید اراضی کشاورزی و باغات درنتیجه تبدیل آنها به اراضی ساخته شده است. بنابراین با استفاده از مدل AHP، مشخّصات اراضی براساس نیازهای توسعه شهری به پنج طبقه، از کاملاً مناسب تا کاملاً نامناسب تقسیم شدند تا گسترش آتی شهر، تنها در اراضی بایر و فاقد پوشش گیاهی که دارای شرایط مناسب جهت توسعه فیزیکی شهر هستند، صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از ارزیابی تصاویر ماهواره ای نشان داد که بیشترین افزایش سطوح کاربری در منطقه شهری همدان طی سال های مذکور، صورت گرفته است. بنابراین زمین های کشاورزی به همراه باغات منطقه بیشترین کاهش ها را نشان داداند. حال اگر این روند گسترش کالبدی شهر ادامه پیدا کند تا سال ۲۰۲۵، مساحتی معادل ۶۳/۷۲۰ هکتار زمین کشاورزی و پوشش گیاهی تخریب خواهد شد. بنابراین بهترین مکان برای گسترش آتی شهر همدان بیشتر در مناطق شمال غربی و شرق شهر واقع شده اند.
بررسی کاربرد GIS برای تخمین فرسایش خاک و بار رسوب با استفاده از مدل RUSLE (مطالعه موردی: حوضه قلعه چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این پژوهش به بررسی میزان فرسایش خاک و بار رسوب حوضه آبریز قلعه-چای با استفاده از مدل تجربی RUSLE در محیط (GIS) پرداخته شده است. روش: برای دست یافتن به هدف تحقیق، از مدل تجربی RUSLE در محیط GIS که شامل عامل فرسایندگی باران، عامل فرسایش پذیری خاک، عامل توپوگرافی و پوشش گیاهی است، استفاده شد و اسناد و مدارک مختلفی، ازجمله نقشه های توپوگرافی، زمین-شناسی، خاک شناسی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه-های باران سنجی و مدل ارتفاعی رقومی به عنوان ابزار تحقیق مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها/ نتایج: نتایج و رسوب کلّ برآورد شده در روش USDA، قابلیت تلفیق مدل RUSLE و GIS را در برآورد میزان فرسایش و بارِ رسوب نشان می دهد. نتیجه گیری: بررسی نقشه خطر فرسایش خاک نشان می دهد که میزان خطر فرسایش خاک در سطح دشت، از صفر تا ۲۲۵/۲ برحسب تن در هکتار در سال متغیّر است و منطقه موردمطالعه، جزو طبقه فرسایشی خیلی کم تا کم قرار داشت و حداکثر بار رسوب ۶۴/۰ تن در هکتار در سال برآورد شد.
ارزیابی پتانسیل منابع آب دشت اردبیل با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای فازی (FANP) در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی تغییرات منابع آب در هر منطقه برای مدریریت منابع آب و استفاده بهینه از آن ها ضروری می باشد. در این پژوهش، هدف ارزیابی وضعیت منابع آب موجود در دشت اردبیل از لحاظ وضعیت منابع اعم از سطحی و زیرسطحی بر اساس چهار معیار طبیعی، هیدرولوژیکی، کشاورزی و انسانی با استفاده از روش تحلیل شبکه ای فازی می باشد. به منظور ارزیابی بهتر روش تحلیل شبکه ای فازی از زیرمعیارهای میزان جمعیت، وضعیت صنایع، وضعیت بارش، وضعیت آب های سطحی (حجم برداشت از رودخانه) و آب های زیرزمینی (شامل وضعیت قنات ها و چاه ها و چشمه ها)، سطح زیر کشت و نوع محصولات از نظر نیاز آبی، شیب و ارتفاع استفاده شده است. وابستگی میان زیرمعیارها با استفاده از تکنیک DEMATEL فازی و بر اساس نظر کارشناسان خبره تعیین شده است. سپس با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای فازی تمامی معیارها و زیرمعیارها وزن دهی شده و برای تمامی زیرمعیارها نقشه های متناسب با وزن های به دست آمده تهیه گردید. در نهایت نقشه نهایی که بر اساس لایه های اولیه و وزن دار شده با تکنیک شبکه ای فازی ایجاد شده بود، در محیط GIS ترسیم شده است. نقشه های حاصله حساسیت منطقه مورد مطالعه را از لحاظ پتانسیل های منابع آب مشخص کرده است. مناطق با خطر پایین 13/11 درصد معادل 9200 هکتار در منتهی الیه شمالی دشت و کمی در غرب دشت می باشند. مناطق با خطر متوسط 36/19 درصد معادل15870 هکتار بوده و در شمال و غرب دشت قرار گرفته اند، مناطق با خطر بالا 3/21 درصد معادل 17510 هکتار بوده و بیشتر در قسمت های مرکزی و بالایی دشت واقع شده اند، مناطق با خطر در معرض آسیب 9/31 درصد معادل 26220 هکتار بوده و و در قسمت های جنوبی و مرکزی دشت قرار گرفته و در نهایت مناطق بحرانی 1/16 درصد معادل 13250 هکتار را شامل می شوند که بیش تر در قسمت جنوب و شرق پراکندگی دارند.
برنامه ریزی مکانی و امکان سنجی نواحی مستعد طبیعت گردی با نگرش آمایش سرزمین مطالعه موردی: استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور دستیابی به توسعه پایدار، تشریح و ارزیابی وضعیت محیط زیست و منابع، پیش از هرگونه برنامه ریزی لازم و ضروری است. اهمیت ارزیابی سرزمین تا به آنجاست که چنانچه سرزمین بالقوه فاقد توان اکولوژیکی مناسب برای اجرای کاربری خاصی باشد (حتی در صورت نیاز اقتصادی، اجتماعی به وجود آن کاربری) اجرای آن طرح نه تنها سبب بهبود وضعیت زیست محیطی منطقه نمی گردد بلکه تخریب بیشتر محیط را نیز به ارمغان خواهد آورد. از آنجا که گردشگری رابطه تنگاتنگی با محیط دارد، ارزیابی توان محیطی در این حوزه اگر به گونه ای شایسته صورت پذیرد موجب اصلاح طرح ها و پیشگیری از بروز ناکامی در توسعه صنعت گردشگری می شود، همچنین تخریب پیش بینی نشده محیط زیست را تقلیل داده و جلوگیری می کند. پژوهش پیش رو با هدف ارزیابی توان اکولوژیک محیط برای تعیین مناطق مستعد طبیعت گردی با تأکید بر توسعه پایدار گردشگری در استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. به منظور رسیدن به این هدف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. در قالب فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS ) ، از روش سیستمیک مخدوم در ارزیابی توان تفرج استفاده گردید. با توجه به این که موضوع پژوهش بررسی توان طبیعت گردی است، صرفا پارامترهای مورد نیاز تفرج گسترده ( طبیعت گردی) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن است، حدود32/1961 کیلومتر مربع از سطح استان برای تفرج گسترده (طبقه یک) مناسب است که شهرستان لردگان بیشترین سطح مناسب و شهرستان بروجن، کمترین سطح را به خود اختصاص داده اند.
مکانیابی ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از روش تلفیقی AHP و GIS مطالعه موردی: منطقه 3 اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث ایمنی یکی از مهمترین مسائل شهری است که توجه مدیران شهری را به خود جلب نموده است. آتش سوزی یکی از تهدیدات ناشی از بحران های طبیعی و مصنوعی است که می تواند چالش های وسیعی را در ابعاد مختلف زندگی شهری پدید آورد. مطالعات انجام شده نشان داد که منطقه 3 اصفهان با جمعیت 111889نفر در سال1390 و وسعت 1152هکتار تنها دارای یک مرکز آتش نشانی می باشد که شعاع عملکردی مناسبی نسبت به کل منطقه نداشته و پاسخگوی نیاز ساکنان نمی باشد. از میان تجهیزات شهری، احداث مراکز آتش نشانی در این منطقه به علت قرارگیری بازار قدیمی، تاریخی و زنده ی قیصریه در آن و کمبود راه های خروج اضطراری و امداد رسانی در هنگام بروز آتش سوزی و همچنین وجود کارگاه ها و انبارهای متصل به بازار نیز که خود بر تبعات بروز سایر حوادث جانبی افزوده است؛ ازاهمیت و ضرورت برخوردار است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف افزایش سطح ایمنی، ضمن مکانیابی ایستگاه های آتش نشانی در منطقه 3 اصفهان، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و مدل مکانیابی در محیط GIS صورت گرفته است.همچنین این پژوهش بر مبنای روش تحقیق (توصیفی – تحلیلی) داده های مورد نیاز را بصورت کتابخانه ای – اسنادی جمع آوری نمود. در ابتدا معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در مکان گزینی ایستگاه آتش نشانی با استفاده از روش سلسله مراتبی ( AHP ) به کمک نرم افزار Expert Choice وزن دهی شد و پس از آن با رقومی سازی لایه ها در محیط GIS با استفاده از تحلیل فضایی در ابتدا نقشه های فاصله اقلیدسی و در ادامه با کلاسه بندی، نقشه های هر لایه تولید شد و سپس با همپوشانی تمامی لایه ها با اعمال ارزش های بدست آمده از تحلیل سلسله مراتبی AHP ، مکان جدید ایستگاه آتش نشانی پیشنهادی شد.
مکانیابی سد زیرزمینی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی مطالعه موردی: حوضه آبخیز دشت کویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به فصلی بودن آبراهه ها در مناطق خشک و نیمه خشک و انتقال آب سطحی به زیر سطح زمین استفاده از سازه هایی که کنترل و ذخیره کننده جریان برای فصول کم باران سال باشد ضروری است. به دلیل پرهزینه و زمانبر بودن مکانیابی سد زیرزمینی، استفاده از تکنیک های سیستم های اطلاعات جغرافیایی همراه با فرایندهای تصمیم گیری به عنوان یکی از ابزارهای کاربردی در این مطالعات محسوب می گردد. سدهای زیرزمینی سازه هایی هستند که در مسیر جریان آب زیرزمینی ساخته شده و باعث بالا آمدن و ذخیره آب در مخزن خود می شوند. منطقه مورد مطالعه بخشی از حوضه آبخیز دشت کویر است که در شمال غرب استان سمنان واقع شده است. هدف از این مطالعه تعیین محل مناسب احداث سد زیرزمینی با استفاده از تلفیق و امتیازدهی به لایه ها در محیط نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور تغذیه و کنترل آب های زیرزمینی در بخشی از حوضه آبخیز دشت کویر برای حفظ منابع آب در فصول کم باران می باشد. در این تحقیق به منظور اولویت بندی مکان های مناسب جهت احداث سدهای زیرزمینی، از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید که با در نظر گرفتن معیارهای ارزیابی، شش مکان مناسب جهت احداث سد زیرزمینی در مرحله دوم مکانیابی مشخص شد. در مرحله پایانی به علت نظرات و عقاید مختلف کارشناسان و برای تأمین نظرات و خواسته های تمامی گروه های دخیل در این امر 5 سناریو برای وزندهی و ارزش گذاری معیارهای اصلی تعریف شد که طی این پنج سناریو وزن نهایی برای هر یک از 6 محور محاسبه شد. نتایج بدست آمده، نشان داد که مناطق جنوبی دشت دارای پتانسیل خوبی برای احداث سدهای زیرزمینی می باشد.
مکان یابی بهینه اسکان موقت دانشجویان پس از زلزله احتمالی شهر کرمان (مطالعه موردی: مناطق 3 و 4)
حوزههای تخصصی:
کرمان از واحدهای لرزه زمین ساختی می باشد که همواره شاهد لرزه های مخرب بوده است. این شهر وضعیت بحرانی پیش آمده برای دانشجویان در زلزله بم را تجربه کرده است که باعث مرگ 428 دانشجوی مستقر در خوابگاه های دانشجویی به علت نامقاوم بودن ساختمان ها، شده است. پس از زلزله، از دست دادن سرپناه باعث تضعیف روحیه و پراکندگی دانشجویان می گردد؛ بنابراین، تعیین سرپناه موقت امنیت را برای دانشجویان فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین مکان های مناسب جهت اسکان موقت دانشجویان در بحران زلزله در مناطق 3 و 4 شهر کرمان می باشد. این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی و براساس هدف، کاربردی می باشد. در این پژوهش با نظرسنجی از کارشناسان خبره واحد اسکان جمعیت هلال احمر، مدیریت بحران، اساتید صاحب نظر دانشگاه با استفاده از دو پرسشنامه معیارهای انتخاب مراکز اسکان موقت دانشجویان شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزار Expert Choice وزن دهی به معیارها صورت گرفت و در ادامه با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل همپوشانی مجموع وزنی لایه های مختلف با هم تلفیق شده و مکان های مناسب اسکان موقت دانشجویان مشخص گردیدند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که شاخص دوری از گسل با وزن 0l713 بیشترین اهمیت را در تعیین مراکز اسکان موقت دانشجویان دارد. نقشه های نهایی در این پژوهش، نشان دهنده 4 مکان مناسب برای اسکان موقت دانشجویان در منطقه 3 و 4 شهر کرمان می باشد که 3 مکان در منطقه 3 و 1 مکان در منطقه 4 شهر کرمان قرار دارد.
تحلیلی بر کاربری اراضی کلانشهر تبریز ( مطالعه موردی: منطقه 8 کلانشهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم زمین و فضای شهری هم به لحاظ طبیعی و کالبدی و هم به لحاظ اقتصادی- اجتماعی تغییر کیفی پیدا کرده و در نتیجه ابعاد و اهداف کاربری اراضی نیز وسیع و غنی شده است،لذا استفاده از زمین و فضا به عنوان یک منبع عمومی، حیاتی و ثروت همگانی، باید تحت برنامه ریزی اصولی انجام پذیرد .تحلیل و بررسی کاربری اراضی کلانشهر تبریز هدف اصلی این تحقیق می باشد .روش این پژوهش توصیفی– تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و از پرسش نامه استفاده شده است. به صورتی که بعد از انتخاب کاربری ها و مقایسه کاربری های موجود با استانداردها و سرانه ها به لحاظ کمی، پرسش نامه هایی بین شهروندان (385) و کارشناسان شهری (16) پخش گردید و اطلاعات مورد نیاز (نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها ) گردآوری شد. در مرحله یعد اطلاعات به کمک مدل SWOT مورد تحلیل قرار گرفت .نمونه گیری توسط فرمول کوکران انجام گرفته است. ارزیابی کمی کاربری اراضی شهر با توجه به سرانه ها و معیارها و همچنین ارزیابی کیفی آن در این پژوهش، نشان دهنده آن است که برخی از کاربری های موجود به لحاظ کمی با استانداردها و ضوابط علمی منطبق نبوده و نامتعادل است،همچنین براسلس نتایج به دست آمده از روش SWOT راهبردهای بهبود کاربری اراضی شهری منطقه هشت به راهبردهای تهاجمی نزدیک می باشد.
ارزیابی آسیب پذیری زیرساخت های شهر اردبیل از منظر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی آسیب پذیری مکانی زیرساخت های شهر اردبیل از منظر پدافند غیرعامل با رویکردی کاربردی- توسعه ای و روشی توصیفی تحلیلی با استفاده از 18 شاخص تأثیر گذار در قالب 5 مؤلفه «شریان های حیاتی»، «مراکز مدیریت بحران»، «مراکز نظامی و انتظامی»، «تجهیزات شهری» و «مراکز پشتیبانی» با تهدید مبنایی هوایی و موشکی در سه اولویت انهدام راهبردی، روانی و پشتیبانی انجام پذیرفته است. اطلاعات گردآوری شده در نرم افزار SuperDecisio (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس در محیط GIS نقشه سازی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی ها الگوهای پراکنش فضایی، پهنه بندی آسیب پذیری و مدل SWOT برای شهر اردبیل نشان می دهدکه توزیع فضایی زیرساخت های شهر اردبیل از نوع خوشه ای است که این الگوی استقرار با مجموع 17 درصد از کل مساحت کاربری های اراضی شهر جزء مناطق با آسیب پذیری بسیار بالا برخلاف اصول و مقررات دفاع غیرعامل بوده و آسیب پذیری بالایی را در برابر تهدیدات ایجاد می کند.
برآورد فرسایش خاک درحوضه سفیدرود با تاکید بر نقش لندفرم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمیان فرایندهای مختلف تخریب اراضی، فرسایش خاک تهدیدی جدی برای حفاظت منابع خاک و آب کشورمان است، که با تشدید بهره برداری انسان از طبیعت از اوائل قرن بیستم، اثرات منفی خود را بر اکوسیستم حیاتی وارد ساخته است و یکی از فرایندهای پیچیده و خطرساز محیطی است. در تحقیق مورد نظر با روش تحقیق تحلیلی-توصیفی و استفاده از مدل پسیاک در مطالعه فرسایش در مقایسه با سایر روش ها و مدل های تجربی با مطالعه تاثیر 9 عامل مهم و موثر در فرسایش خاک و تولید رسوب از طریق امتیازدهی عددی درون لایه ای به عوامل نه گانه موثربر فرسایش درقسمت های مختلف حوضه سفیدرود ارزیابی گردید. سپس نقشه های پهنه بندی فرسایشی و لندفرم و نیز نقشه های پهنه بندی عوامل نه گانه استخراج گردید. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که 77 درصد از اراضی لندفرم های جلگه ای در منطقه با فرسایش بسیارکم و 23 درصد دارای فرسایش کم هستند و در لندفرم کوهپایه ای 14 درصد فرسایش بسیار زیاد 55 درصد با فرسایش زیاد، 31 درصد در مناطق با فرسایش متوسط و کم قرار دارند و در لندفرم کوهستانی 17 درصد اراضی دارای فرسایش بسیار زیاد، 58 درصد در فرسایش زیاد و 25 درصد در فرسایش متوسط قرار دارند. همانطور که دیده می شود هر چه ارتفاع افزایش می یابد نوع فرسایش از فرسایش بسیار کم به فرسایش بسیار زیاد تبدیل می گردد و این به مفهوم وجود مشکلات فراوان در مراتع و منابع طبیعی است. به طور کلی با توجه به مطالعه عوامل نه گانه موثر در مدل فرسایش خاک (پسیاک) این نتیجه بدست می آید که مناطق کوهستانی و کوهپایه ای حساسیت بیشتری نسبت به فرسایش داشته و عوامل موثر بر فرسایش در این مناطق فعالیت بیشتری دارند.
ارزیابی توان اکولوژیکی توسعه تفرج متمرکز و گسترده اکوتوریسم در شهرضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی توان اکولوژیکی شهرستان شهرضا به منظور توسعه تفرج متمرکز و گسترده پرداخته است. در این رأستا از مدل اکولوژیکی ارزیابی توسعه ی توریسم استفاده شد. بدین منظور، ابتدا داده های پارامترهای شیب، جهت شیب، رده خاک، سنگ بستر، پوشش گیاهی، دما و ساعات آفتابی تهیه گردید و با رعایت اصول و شرایط مدل مزبور و همچنین اعمال آستانه های آن، نقشه های مناطق مناسب از منظر هر پارامتر ترسیم شد. سپس با تلفیق نقشه های مناطق مستعد مبادرت به تهیه نقشه نهایی توسعه تفرج گسترده و متمرکز اکوتوریسم گردید. نهایتاً لایه های تفرجگاهی از طریق برخورد مکانی با لایه جاذبه های طبیعی و مراکز روستایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مساحتی حدود 0198/9 و 9526/3 کیلومترمربع (32/0 و 14/0 درصد) از شهرستان شهرضا به ترتیب برای توسعه سطوح یک و دو تفرج متمرکز مناسب هستند. همچنین وسعتی حدود 1973/263 و 1843/298 کیلومترمربع (41/9 و 67/10 درصد) نیز به ترتیب جهت توسعه سطوح یک و دو تفرج گسترده سازگاری داشتند. انطباق بالای مکانی جاذبه های طبیعی و مراکز روستایی با طبقات تفرجی نیز حاکی از دقت قابل قبول مدل اکولوژیکی توسعه توریسم و همچنین نقشه آمایشی- فضایی توسعه اکوتوریسم شهرستان شهرضا می باشد.
شناسایی مکان های بهینه برای نیروگاه های فتوولتائیک متصل به شبکه در شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان خراسان جنوبی از مناطق کمتر توسعه یافته ایران است. انتقال حامل های انرژی به این استان به دلیل فاصله زیاد با مرکز کشور و قرارگیری در انتهای شبکه های انتقال انرژی ناپایدار و پر هزینه است. با در نظر گرفتن این موارد خراسان جنوبی از مناطق مطلوب جهت استفاده از فناوری های انرژی تجدیدپذیر شناخته می شود. انرژی خورشیدی در میان انرژی های نو با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی استان از اولویت بالاتری برخوردار است. بدین منظور در این تحقیق مکان های بهینه برای استقرار نیروگاه فتوولتائیک در سطح شهرستان بیرجند شناسایی می شود. در گام نخست مجموعه ای از عوامل و معیارهای مؤثر در فرایند مکان گزینی نیروگاه فتوولتائیک شناسایی و تدوین شد. نواحی نامناسب از سطح شهرستان پس از آماده سازی و پردازش داده های جغرافیایی و نقشه ها حذف شد. این بخش با استفاده از مدل منطقی بولین انجام پذیرفت. دیگر اراضی براساس معیارهای فنی، اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی با به کارگیری توابع مختلف عضویت فازی ارزش گذاری و نقشه های فازی تولید شد. جهت شناسایی مکان های مناسب برای تأسیسات فتوولتائیک متصل به شبکه، نقشه های فازی توسط عملگر فازی گاما تلفیق شدند، سپس پیکسل های نقشه نهایی با توجه به ارزش فازی در پنج گروه طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که %5/0 از اراضی شهرستان بیرجند برای استقرار نیروگاه های فتوولتائیک بهینه است
شناسایی مکان های بهینه دفن بهداشتی پسماند روستایی با تلفیق روش هایAHP و DRASTIC در محیط GIS (مطالعه موردی: بخش شاوور، شهرستان شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با افزایش شدید جمعیت و در نتیجه آن، تولید انبوه زباله و افزایش آلودگی زیست محیطی، تحت تأثیر فعالیت های انسان، انتخاب مناطق مناسب جهت دفن بهداشتی زباله امری الزامی است. از این رو، مسأله ای که شاکله اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد، شناسایی و تعیین نقاط بهینه جهت دفن بهداشتی پسماند روستایی در بخش شاوور شهرستان شوش است.
روش: رویکرد حاکم بر پژوهش از حیث هدف، از نوع تحقیقات نظری، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، از نوع تحلیلی و توصیفی است. گردآوری اطلاعات به دو صورت تکمیل پرسش نامه از ۳۰ کارشناس خبره و آگاه به مسائل روستا و داده های مطالعاتی بیلان هیدروکلیماتولوژی محدوده آهودشت شهرستان شوش انجام گرفت. همچنین، از دو مدل AHP و DRASTIC جهت دست یابی به اهداف پژوهش استفاده شد. آنالیز داده ها به ترتیب در محیط ArcGIS ۱۰.۴ و نرم افزار Expert Choice و Excel انجام گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از یافته های پژوهش گویای آن است که از مجموع کل مساحت بخش، حدود ۳۹/۳۸ درصد آن در سطح بسیار نامناسب قرار گرفته است؛ به عبارتی، این مناطق برای انجام عملیات دفن پسماند مناسب نیستند. بعد از آن به ترتیب سطوح، کاملاً مناسب با ۱/۲۰ درصد، مناسب حدود ۲۱ درصد و به نسبت مناسب ۴/۲۰ درصد مساحت بخش را شامل می شوند. آن چه از نقشه نهایی استنتاج می شود، این است که از مجموع کل محدوده کاملاً مناسب، سه سایت با عناوین؛ لندفیل شماره ۱ تا ۳، بهترین مکان-ها برای اجرای پروژه مورد نظر معرفی شده و همچنین، ارجحیت کامل نسبت به دیگر نواحی این محدوده داشته است.
اصالت و ارزش: به کارگیری هم زمان روش تحلیل سلسله مراتبی و دراستیک در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی می تواند به کشف و تعیین مناطق مستعد دفن پسماند روستایی کمک کند؛ همچنین، برنامه ریزان روستایی را در زمینه یافتن بهینه ترین و سریع ترین راه جهت کاهش و کنترل آلودگی های زیست محیطی یاری می کند.
پهنه بندی فضایی امنیت با تأکید بر کاربری اراضی شهری (موردمطالعه: محلات شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر امنیت شهرها کاربری های اراضی شهری است که به عنوان سلول های تشکیل دهندة بافت شهری، شعاع اثر متفاوتی ازنظر محیطی و مکانی بر امنیت و ناامنی شهر می گذارند. هدف این پژوهش شناسایی پهنه های امن و ناامن فضای شهر کاشان است که با انتخاب ده شاخص از میان کاربری های زمین شهری که از ادبیات پژوهش مستخرج شده اند، با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به پهنه بندی ۸۷ محله شهر کاشان ازنظر امنیت پرداخته می شود. با توجه به نظر کارشناسان کاربری انتظامی با وزن (۰٫۳۳) ، فاصله از مخروبه ها و اراضی متروک با وزن (۰٫۲۱) و دسترسی سریع و آزاد به معابر اصلی و شریان های حیاتی با وزن (۰٫۱) بیشترین اثر را در میان کاربری ها در فرایند پهنه بندی امنیت شهر دارا می باشند. نتایج پژوهش نقشه پهنه بندی نهایی امنیت شهری است که نشان می دهد محلات روستاشهری بدترین و محلات نوساز و بافت جدید مطلوب ترین وضعیت را ازنظر امنیت شهری دارا هستند. هم چنین به طور نسبی (۴۰%) شهر کاشان در وضعیت امن و فرا امن، (۱۷%) در وضعیت امنیت متعادل و (۴۳%) در وضعیت ناامن و فرو امن قرار دارد و در پایان پژوهش، راهکارهای لازم برای تأمین امنیت در محلات فرو امن و ناامن ارائه می گردد.
سیستم اطلاعات جغرافیایی در پژوهش های باستان شناسی ایران؛ پیشینه، روند و مشکلات(مقاله علمی وزارت علوم)
فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بالغ بر 30 سال است که برای مطالعات باستان شناسی به کار می رود و به طور فزاینده ای درحال گسترش است. گسترش استفاده از این سیستم در باستان شناسی، نتیجه تکثیر و دردسترس بودن برنامه های نرم افزاری جغرافیایی، پیشرفت در فناوری رایانه و فراوان بودن داده های مکانی در زمینه باستان شناسی است. باستان شناسی ایران نیز از این قاعده مستثنا نبوده و در سال های اخیر بررسی ها و پایان نامه های زیادی بخشی از مطالعات خود را به این مقوله اختصاص داده اند. این مقاله با مروری بر ضرورت استفاده از نظریه های مکانی در باستان شناسی، به بررسی و نقد کاربرد این سیستم در باستان شناسی ایران می پردازد. پس از بررسی فعالیت های انجام شده مبتنی بر این سیستم در ایران که در دو حوزه چشم انداز و درون محوطه ای انجام شده است، مشخص شد که عدم آشنایی کامل باستان شناسان با قابلیت ها و امکانات این سیستم و توجیه نشدن کاربران آشنا با این سیستم که از دانش آموختگان رشته های جغرافیا بوده و درصدد کمک به باستان شناسان برآمده اند، ازجمله مهم ترین مشکلات بر سر راه کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی در باستان شناسی ایران است؛ هرچند می توان عوامل دیگری چون دشواری ساخت مدل مکانی برای تمامی اشیا و شکل های متنوع به دست آمده از کاوش، به روزرسانی نشدن بانک های اطلاعاتی به دلیل طولانی بودن روند تفسیرهای باستان شناسی از کاوش تا آماده شدن برای چاپ، پیچیدگی مشاهده های باستان شناسی، تنوع زیاد ابزارها، مفاهیم و کارکردهای خاص، نقشه کشی و تجزیه و تحلیل تصویر، تنوع فرهنگی و منطقه ای، گاه نگاری و چارچوب های تاریخی، هزینه بر بودن و نبودن توافق در بین باستان شناسان ایرانی را نیز در این امر دخیل دانست.
استفاده از مدل حداکثر پوشش وزندار با پوشش جزئی و سیستم اطلاعات جغرافیایی در مکان یابی شعب بانک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بانک ها و موسسات مالی و اعتباری برای افزایش سود، کاهش هزینه، رقابت با رقبا، جذب مشتریان و افزایش بهره وری در تلاش هستند. یکی از عواملی که به عملی کردن این استراتژی ها کمک می کند مکان یابی بهینه شعب می باشد. این تحقیق با هدف مکان یابی شعب جدید بانک مهر اقتصاد در منطقه یک شهر تهران انجام گرفته است. از آنجا که تمرکز مراکز خدماتی از جمله بانکها بر بیشترین سرویس دهی و یا در صورت امکان سرویسدهی کامل خدمات به مشتریان است از بین تمامی مدلهای پوشش، مدل حداکثر پوشش به عنوان بهترین گزینه برای مکانیابی شعب بانک انتخاب شده است. برای این منظور ابتدا ادبیات مکانیابی شعب بانک، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مساله مکانیابی حداکثر پوشش (MCLP) بررسی شدند. سپس محقق از طریق مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان به شناسایی معیارها و زیرمعیارهای موثر در مکانیابی شعب بانک پرداخت. وزن معیارها و زیرمعیارها با پخش کردن پرسشنامه بین مدیران بانک تعیین گردید. از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای استخراج برخی از اطلاعات ورودی به مدل و از مدل حداکثر پوشش وزندار با در نظر گرفتن پوشش جزئی برای تعیین بهترین مکانها استفاده شد. مدل برنامهریزی ریاضی با 393 متغیر صفر و یک، 122 محدودیت، 121 ناحیه تقاضا، 121 نقطه بالقوه، بافر 1111 متر،
مکان یابی پادگان نظامی در شهر اردبیل با رویکرد پدافند غیرعامل (با استفاده از تلفیق سنجش از دور، GIS و روش های تصمیم گیری چندمعیاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرار گرفتن مراکز نظامی و پادگان ها در داخل بافت شهری همزمان با گسترش افقی شهرها، مشکلات عدیده ای را در مأموریت های محوله پادگان و کاهش کارآیی آن به وجود آورده که این امر به خودی خود تهدیدی جدی در ایفای صحیح مأموریت ها محسوب می شود. در همین راستا مطالعات مکان گزینی به عنوان یکی از الزامات پدافند غیرعامل در جهت انتخاب نقطه ای با ضریب امنیت مکانی بالا از عناصر کلیدی در موفقیت و بقای این مراکز مطرح است. پادگان تیپ 40 مستقل ارتش اردبیل از جمله مراکز نظامی است که با توجه به رشد شهر، در حوزه مسکونی شهر قرار گرفته و با توجه به ماهیت آن، فضای وسیعی را در اختیار دارد که در صورت خروج پادگان علاوه بر به وجود آمدن فضا برای توسعه شهری، پیامدهای امنیتی که این مرکز با خود دارد نیز برطرف می شود. با توجه به قرارگیری تیپ 40 مستقل پیاده ارتش در کاربری های شهری اردبیل و لزوم انتقال آن در برنامه های توسعه تدوین شده، این پژوهش به دنبال یافتن مکانی مناسب و بهینه برای این پادگان نظامی در شهرستان اردبیل است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده که با بکارگیری سامانه های اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و مدل تحلیل شبکه ای اقدام به جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات شده که پس از تعیین معیار های مناسب در مکان یابی در محیط GIS پهنه های مناسب برای ایجاد پادگان مشخص و در نهایت با استفاده از روش خطی وزن داده شده، مناطق مناسب به عنوان بهترین نقاط با اولویت های اول تا سوم برای جانمایی پادگان تعیین گردید.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری کالبد مسکن شهری از دیدگاه گونه شناسی با تأکید بر تراکم ساختمانی و تعداد طبقات (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی های علمی، صنعتی و اقتصادی قرن 18 م، موجب بروز تغییراتی شگرف در نحوة اسکان بشر شد. با رشد فزایندة شهرنشینی کشور در چند دهه گذشته، نیاز به مسکن به یکی از مهم ترین نیازهای جمعیتی شهری تبدیل شده است. مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. براین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های سطح زیربنا و تعداد طبقات مسکونی به عنوان مؤلفه های تأثیرگذار بر فرم کالبدی مسکن، به بررسی مساکن شهر گرگان می پردازد. در پژوهش حاضر، روش تحقیق بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش شیوه انجام، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهای SPSS و ArcGIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در سطح مناطق سه گانه شهر گرگان، مساکن به لحاظ کالبدی از تنوع برخوردار می باشند به گونه ای که بیشترین تفاوت و تنوع مسکن در منطقه 2 و کمترین تفاوت در منطقه 1 شهری می باشد. تنوع قومیت های ساکن در محلات شهری، تفاوت و تنوع فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی ساکنین از مهم ترین دلایل این امر می باشد.
ارزیابی خطر فرسایش خاک در دشت کوهپایه - سگزی با استفاده از مدل تجدید نظر شده جهانی فرسایش خاک (RUSLE)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات زیست محیطی است که امروزه با آن مواجه هستیم. بهره برداری های روز افزون وعدم مدیریت صحیح انسان بر محیط طبیعی تأثیر زیادی بر تشدید روند تخریب خاک و فرسایش دارد. در این تحقیق با تحلیل پارامترهای مؤثر، وضعیت فرسایش و تولید رسوب در دشت کوهپایه - سگزی با مساحت 136 هزار هکتار با استفاده از مدل تجدید نظر شده ی جهانی فرسایش خاک ( RUSLE ) مورد مطالعة قرار گرفت. داده ها و ابزارهای به کار رفته در تحقیق شامل داده های ایستگاه های هواشناسی، اطلاعات 21 نمونه خاک، مدل رقومی ارتفاع (DEM )، تصویر ماهوار ه ای سنجنده OLI ، سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) و سنجش از دور ( RS ) می باشد. با بررسی عوامل مؤثر در مدل RUSLE ، که شامل فاکتور فرسایندگی باران، فاکتور فرسایش پذیری خاک، فاکتور توپوگرافی، فاکتور پوشش گیاهی و فاکتور عملیات حفاظتی می باشد، میزان فرسایش منطقه مورد مطالعه برآوردشد. براساس نتایج به دست آمده میزان فرسایش سالانه خاک در کل منطقه مورد مطالعه صفر تا 95 تن در هکتار در سال برآورد شد. نتایج این تحقیق نشان داد فاکتور توپوگرافی با بالاترین مقدار ضریب تبیین ( 9/0= 2 R ) بیشترین تأثیر را در برآورد فرسایش سالانه خاک توسط مدل RUSLE داشته است. این تحقیق، مؤثر بودن فناوری های نوین سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور را برای تخمین کمّی مقادیر فرسایش خاک تأیید می کند.
تحلیل فضایی و ارزیابی جایگاه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
26-39
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل وضع موجود توسعه و بررسی امکانات و تنگناهای نواحی در زمینه های مختلف ضروری بوده و برنامه ریزان را در تعیین اهداف توسعه و مشخص کردن سیاست ها، خط مشی ها و راهکارهای دستیابی به آنها یاری می رساند. از طرفی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه نواحی، تعیین سطوح برخورداری و توسعه نواحی و بررسی نقاط قوت و ضعف شرایط هر ناحیه در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، عمرانی و ... زمینه ی تخصیص بهینه منابع و امکانات را برای توسعه هماهنگ و متوازن فراهم می سازد. در این مقاله با بهره گیری از روش موریس و استفاده از 27 شاخص در زمینه های آموزشی – فرهنگی، بهداشتی – درمانی و عمرانی – زیربنایی به ارزیابی و تعیین مرتبه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان دهنده ی تفاوت بین شهرستان ها در سطوح توسعه یافتگی است؛ به این صورت که از 9 شهرستان استان، شهرستان های ازنا، پلدختر، سلسله و خرم آباد در سطح توسعه یافته و شهرستان های دلفان و کوهدشت به عنوان شهرستان های محروم شناخته شدند.