مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
موسیقی شعر
حوزههای تخصصی:
ردیف، به عنوان عنصری کمال بخش، همواره مورد توجّه سخنوران سخن سنج بوده است و از جهات ضرب آهنگ موسیقایی و بلاغی، شعر را شنیدنی تر و گوش نوازتر می کند؛ البتّه مشروط بر آن که از نظر معانی، ارتباط تام با بافت سخن داشته و شعر، بدان نیازمند باشد.
خاقانی، علاقه فراوانی به استفاده از ردیف در اشعارش دارد پیش از او، کمتر کسی را می شناسیم که به این وسعت، به عنصر ردیف و گونه های مختلف زبانی آن روی آورده باشد. ردیف های شعر خاقانی، غالباً بر اساس مفهوم کلّی شعر انتخاب شده اند و بدین سان، هماهنگی بین لفظ و معنا، برقرار شده است.
ردیف بیشتر اشعار او، با بافت و محتوای شعر، از لحاظ معنایی، تناسب دارد و گویای حال و هوای احساسی آن است. اغلب اشعار دیوان خاقانی، مردّف هستند که اکثر این ردیف ها، در قالب های مختلف شعری، از نوع فعلی هستند، هر چند انواع دیگر کلمه: اسم، حرف، ضمیر، صفت، قید، جمله و شبه جمله نیز در ردیف های اشعار مشاهده می شود.
ردیف های او در یک شعر، گاه هم معنی نیستند و از لحاظ دستوری نیز، ساختار همانند و همسو ندارند. ردیف هر بیت او، با اجزای دیگر بیت، تشکیل دهنده آرایه ادبی است که جز جنبه بلاغی آن، موسیقی زاست و می تواند برانگیزاننده احساس درونی خواننده باشد.
پژوهشی در نقش موسیقایی «تکرار» و دیگر کارکردهای آن در شعر فروغ فرخزاد*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر هنری است زبانی، و موسیقی لازمه طبیعت شعر است؛ زیرا این موسیقی است که معنی، تخیّل و عاطفه نهفته در شعر را به مخاطب منتقل می کند و باعث ایجاد همگونی در شعر می شود . موسیقی شعر یعنی نظام خاصی که در محور افقی و عمودی شعر وجود دارد. موسیقی شعر فارسی در ادوار مختلف بر چهار گونه بوده که عبارتند از: موسیقی بیرونی، موسیقی کناری، موسیقی درونی و موسیقی معنوی. در شعر معاصر بر خلاف شعر کلاسیک، به موسیقی بیرونی و کناری کمتر توجّه شده و در عوض شاعران در راه غنی سازی موسیقی شعرشان، بیشتر به موسیقی درونی روی خوش نشان داده اند. از جمله آرایه هایی که در موسیقی درونی شعر معاصر کارکرد فراوانی دارد، «تکرار» است؛ یادآوری می گردد تمامی آنچه را که آرایه های لفظی خوانده می شود، در حقیقت گونه هایی از تکرارهای هنری یا واج آرایی است زیرا وجه مشترک همه آنها چیزی جز تکرار واک ها نیست. تکرار در شعر فروغ از پرکاربردترین آرایه هاست؛ بنابراین در این پژوهش آن گروه از آرایه هایی که عناصر سازنده آنها بر تکرار واک ها استوار است، در شعر فروغ مورد بررسی قرار گرفت و نقش این «تکرار» در موسیقی شعر او بررسی گردید. غیر از کارکرد موسیقایی «تکرار» در شعر فروغ، می توان به کارکردهای دیگری همچون: وحدت شاعر و مخاطب، جان بخشی به واژگان، برجسته سازی مضمون، ایجاد مفاهیم تازه، القای حسّ درونی شاعر و توضیح و تفسیر مضمون، ایجاد وحدت لحن و اندیشه، تداوم بخشیدن به فعل یا حالتی، ایجاد مدخل های متعدد در شعر و حفظ شکل ذهنی آن اشاره کرد.
نوآوری های منزوی در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کنار غزل سرایان سنّتی که غزل سرایی به شیوه های کهن را در دوره معاصر زنده نگه داشته و بر اثر آن جریان ها و سبک هایی چون سبک عراقی، هندی و بینابین (تهرانی) 1 را رایج نموده اند، گروهی از غزل پردازان با ابتکارات خود راه نو و باب تازه ای در غزل سرایی معاصر گشودند. تحولات و نوآوری هایی که غزل گویانی چون: منوچهر نیستانی،سیمین بهبهانی و حسین منزوی، در عناصر مختلف غزل (ازقبیل زبان، وزن، تخیّل، تصاویر و ...) پدید آوردند، به پیدایش انواع جدیدی از غزل انجامید و می تواند ضامن بقا و ضمان حیات آن در حال و آینده گردد . در این مقاله گوشه هایی از نوآوری ها و ابداعات «منزوی» به عنوان یکی از پیشگامان و پیشاهنگان غزل نو و عوامل و نشانه هایی از این مسیرتازه و باب نو را در غزل های او باز نمایانده می شود. از اینروی به توضیح و تبیین آن دسته از مختصات صرفی، نحوی، بلاغی و موسیقایی که غزل او را از غزل های سنتی متفاوت و به شعر نو مشابه می سازد ، خواهیم پرداخت و به این نتیجه می رسیم که منزوی با برداشتنبرخی قید حاکم بر ظاهر غزل سنّتی، در ساخت ظاهری غزلها تغییر ایجاد کرده و شکل آنها را با غزل سنّتی متفاوت ساخته است.
تحلیل عنصر عاطفه در مجموعه «تحیّر» برقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر مجموعه ای به هم پیوسته از عناصر عاطفه، موسیقی، شکل، تخیّل و زبان است. عاطفه یکی از مهم ترین عناصرشعری است که احساسات درونی مثل شادی، غم، عشق، نفرت، کینه، شکایت و... را بیان می کند. یکی از روش های تحلیل شعر، تحلیل عناصر آن در ارتباط با یکدیگر است که به وسیله آن می توان میزان موفقیت شاعر را در انتقال عواطف درونی وی سنجید. برقعی یکی از شاعران آیینی معاصر است که تاکنون آثار مختلفی مانند طوفان واژه ها، قبله مایل به تو، رقعه، حدود ساعت سه، تحیّر و... را به چاپ رسانده است. «تحیّر» مجموعه اشعار علوی وی است که در آن فرازهایی از زندگی حضرت علی(ع) از ولادت تا شهادت در شانزده بخش به نظم کشیده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، ارتباط عنصر عاطفه را با سایر اجزای شعر در مجموعه تحیّر سروده برقعی مورد تحلیل قرار داده است تا به این سؤالات پاسخ دهد: عنصر عاطفه در مجموعه تحیر چگونه بازتاب یافته است؟ ارتباط بین عنصر عاطفه و سایر اجزای شعری به چه صورت نمایان شده است؟ آیا برقعی در انتقال عواطف خود موفق عمل کرده است؟ نتایج نشان می دهد که عاطفه شعری در ارتباط با موسیقی، تخیل و زبان جلوه گر شده است. شاعر حالات عاطفی خود را در مجموعه ای از عناصر شعری هماهنگ با احساسات درونی خویش بیان کرده است که باعث شکل گیری عاطفه ای عمیق در مخاطب و سبب انسجام شعر وی شده و او را در انتقال عاطفه ای هماهنگ، موفق ساخته است.
تحلیل ساختاری و زیبایی شناسی اشعار توصیفی فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
526 - 541
حوزههای تخصصی:
فروغ فرخزاد از برجسته ترین سرایندگان اشعار زنانه در تاریخ ادبی معاصر ایران محسوب می شود. اشعار وی در قالب دیدگاهی انتقادی خودنمایی می کند. این اشعار علاوه بر داشتن زبانی ساده و صمیمی، بی پرده ترین و هنری ترین تصاویر زنانگی زندگی وی را به تماشا گذاشته است. در این پژوهش ساختار زبانی این تصاویر در اشعار وی مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. لذا جامعه آماری آن، تمام اشعار فروغ خواهد بود و حجم نمونه براساس روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شده است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، گونه های مختلف توازن در سطوح آوایی، واژگانی و نحوی بررسی می شود تا چگونگی استفاده وی از شگردهای قاعده فزایی آشکار شود. در بخش نخست در توازن آوایی، توازن واجی و توازن هجایی بررسی می شود. سپس در توازن واژگانی انواع تکرار در سه سطح واژه، گروه و جمله تحلیل شده و در بخش پایانی توازن نحوی با دو زیربخش همنشین سازی نقشی و جانشین سازی نقشی توصیف می شوند. در بررسی های انجام شده، نتیجه بیانگر آن است که فروغ فرخزاد از بین شگردهای آوایی، بیشتر به توازن آوایی و واژگانی توجه داشته که علاوه بر بازتاب هنری و خلاقیت وی در کاربرد این توازن ها- به ویژه توازن آوایی و نغمه حروف- توانسته مفاهیم شعری خود را بسیار هنرمندانه همراه با صمیمیت به مخاطبان القا نکند و بر موسیقی و برجستگی کلامش بیفزایداهداف پژوهش:تحلیل ساختاری و زیبایی شناسی توصیفی در اشعار فروغ فرخزاد.بررسی توازن آوایی، توازن واجی و توازن هجایی در اشعار فروغ فرخزاد.سؤالات پژوهش:ساختار و زیبایی شناسی در اشعار فروغ فرخزاد چگونه است؟توازن آوایی، توازن واجی و توازن هجایی در اشعار فروغ فرخزاد چگونه است؟
بررسی تطبیقی موسیقی شعر شاعران مقاومت عرب و افغانستان؛ مطالعه موردی مجموعه شعری کزهر اللوز أو أبعد محمود درویش و از آتش از ابریشم قهّار عاصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
43 - 69
حوزههای تخصصی:
موسیقی، نقش بارز در ساختار شعر امروزی دارد و باعث برانگیختن احساسات مخاطب و نیز زیبایی کلام می شود. ارتباط شعر با موسیقی موضوع غیرقابل انکار است؛ زیرا زیبایی و ماندگاری هر شعری بستگی به میزان بهره مندی آن از موسیقی دارد. ازاین رو محمود درویش و قهّار عاصی، ازجمله شاعرانی هستند که به عنصر زیبایی شناسی توجّه ویژه نشان داده اند. شعر درویش، برخاسته از روح حماسی او و برآمده از حس وطن پرستی او نسبت به سرزمین فلسطین است و مجموعه «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی نیز، از روحیه وطن پرستانه او حکایت دارد؛ هردو کوشیده اند تا با یهره گیری از عنصر موسیقی، مفاهیم و مضامین را به شکل زیبا به مخاطب انتقال دهند. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی نظام موسیقایی دو مجموعه شعری «کزهر اللوز أو أبعد» محمود درویش و «از آتش از ابریشم» قهّار عاصی بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از آمارهای دقیق از اشعار برگزیده دو شاعر است. بررسی ها نشان می دهد که آنان در اغلب مضامین شعری خویش باهم اشتراک دارند ولی نگارندگان، می کوشند تا شیوه کاربرد موسیقی در شعر این دو شاعر و نحوه همخوانی موسیقی با محتوای آن را روشن سازند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در نحوه استفاده از موسیقی و ارتباط آن را با مضمون و محتوای شعر این دو شاعر اختلاف وجود دارد؛ ولی پیوند میان موسیقی، محتوی، احساسات و اندیشه، همواره در شعر آنان رعایت شده است.
بررسی توازن آوایی غزلیات مثنوی جمشید و خورشید سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
23 - 42
حوزههای تخصصی:
موسیقی از مهم ترین عوامل زیبایی و جذابیت شعر است. این مقوله ازطریق توازن آوایی به صورت کمی (وزن) و کیفی (توازن واجی) خود را نشان می دهد. سلمان ساوجی در غزلیات اندکی (47 غزل) که در ضمن مثنوی «جمشید و خورشید» سروده ، به خوبی از عهده آن برآمده است. در این غزل ها بیشتر از اوزانی استفاده کرده است که حالت خیزابی و ضرب آهنگ دارند؛ افزون بر جامعه آماری این پژوهش در بقیه غزلیات دیوان نیز همین ویژگی موسیقایی وجود دارد. در بخش توازن آوایی کیفی نیز انواع تکرار را در غزلیات او می بینیم. سلمان ساوجی با تکرار انواع واکه ها و همخوان ها (مصوّت ها و صامت ها) جلوه ای خاص به موسیقی شعر خود داده است. در این پژوهش انواع واکه های کوتاه و بلند، همخوان های آغازین، میانی و پایانی و تکرار همه واژه را بررسی کرده ایم و مشخص شد که شاعر به خوبی و آگاهانه از این امکانات زبانی برای به اوج رساندن موسیقی شعر خود بهره برده است. بیشترین بسامد در بخش واکه ها (مصوّت ها) مربوط به واکه های «ا و -ِ» و کمترین بسامد مربوط به واکه های «-ُ، -َ، او» می شود. در بخش همخوان ها (صامت ها) همخوان های «س، خ، ش» بسامد بیشتری دارند و همخوان های «پ، ع، غ، ن» کمتر تکرار شده اند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی انجام شده است؛ جامعه آماریْ چهل و هفت غزل مثنوی «جمشید و خورشید» است. در آغاز، مباحث توازن آوایی در غزلیات شناسایی می شود و سپس با رسم نمودار و جدول به تحلیل و بررسی هرکدام پرداخته خواهد شد.
موسیقی شنیداری (بیرونی، کناری و درونی) شعر در غزل های کمال خجندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
63 - 83
حوزههای تخصصی:
موسیقی شنیداری شعر که جمال شناسی شعر نامیده می شود، بزرگ ترین عامل سحرآمیز در شعر است که مخاطب را مسحور خود می سازد. در این پژوهش بررسی موسیقی شعر در غزل های کمال خجندی، یکی از شاعران قرن هشتم مورد ارزیابی قرار گرفته و ارزش های موسیقایی شعر او از زاویه های مختلف به شیوه توصیفی – تحلیلی پردازش شده است. کمال خجندی در موسیقی بیرونی مانند حافظ، بحرها و زحافات معروف و پرکاربرد در شعر فارسی را به کار گرفته و بیشتر از وزن جویباری، شفاف، نرم و وزن بلند استفاده کرده و از ضربی شدن شعر و وزن دوری یا متناوب و تکرارپذیر، استقبال زیادی نکرده است. 64 درصد از غزل های کمال ردیف دارند. 39 درصد از غزل های این شاعر در وزن های مختلف بحر رمل سروده شده است. در موسیقی کناری از قافیه و ردیف های مناسب و دل پذیر بهره گرفته و واژه های قافیه و ردیف در شعرهای این شاعر، بیشتر به هجای کشیده ختم شده و امکان کشش موسیقی کلام و زیباتر کردن آن را فراهم ساخته است. در موسیقی درونی نیز با استفاده از آرایه های بدیع لفظی به شکل دل انگیزی، موسیقی شنیداری درونی را آشکار نموده است. کمال در مواردی بیت یا مصرعی از شعر سعدی و حافظ را تضمین کرده است. سبک شخصی کمال هم پیوندی با حافظ و هم پیوندی با سعدی دارد. موسیقی شنیداری در غزل های کمال در زوایای گوناگون از زیبایی هایی برخوردار است.
بررسی موسیقی بیرونی، کناری و درونی سرود اوستایی گاهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
189-221
حوزههای تخصصی:
گاهان کهن ترین شعر ایرانی به زبان اوستایی است. در این پژوهش موسیقی بیرونی، کناری و درونی گاهان بررسی می شود. روش گردآوری داده ها اسنادی-کتابخانه ای و روش پژوهش تحلیلی است. مطالعه ی متون ادبی باستانی از منظر دیدگاههای نو نقد ادبی باعث شناخت بهتر آنها به عنوان خاستگاه ادبیات فارسی میشود. موسیقی بیرونی، وزن شعر است و گاهان دارای نظم هجایی است. در موسیقی کناری، قافیه بررسی می شود و گاهان دارای قافیه درونی است. در موسیقی درونی، آرایه ی تکرار اهمیت فراوانی دارد که به دو گروه تکرارهای مرئی و نامرئی تقسیم می شود. از جمله تکرارهای نامرئی موجود در گاهان میتوان به انواع جناس و انواع واج آرایی یکجایه و چندجایه اشاره کرد. انواع تکرارهای مرئی نیز مانند تکرار واژه در طول یک بیت، تکرار منظم یک یا چند واژه در ابتدای ابیات، تکرار مصرع در طول یک قالب شعری، تکرار یک یا چند واژه به صورت پراکنده در طول چند بیت، تکرار منظم یک یا چند واژه در ابتدای ابیات و ردالعجز علی الصدر در گاهان دیده می شود. شناسه های پایانی، صرف اسم، تطبیق صفات و ضمایر با موصوف ها، پیشوند و پسوندها، تکرار حروف ربط و اضافه و قیدها، نیز باعث ایجاد موسیقی می شود.
وام واژگان در دو اثر محمدرضا شفیعی کدکنی (موسیقی شعر و ادوار شعر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک یکی از تأثیرگذارترین و پرکارترین نویسندگان دانشگاهی چند دهه اخیر در رشته زبان و ادبیات فارسی محمدرضا شفیعی کدکنی است. این مؤلف دارای سبکی خاص در نگارش کتاب های خویش است که تا حدودی با نویسندگان همعصر او تفاوت دارد. این تفاوت علاوه بر نگرش و تفکر به نوع ترکیب واژگان و اسلوب بهره مندی ایشان از انواع واژگان؛ چه واژگان فارسی و چه غیرفارسی و تألیف این عناصر نیز ارتباط تام دارد. بخشی از این واژگان، لغات دخیل یا وام واژگان است. هدف اصلی از انجام چنین تحقیقاتی واکاوی عناصر و اجزای اثر تألیفی شاخص و اثرگذار است تا با بهره گیری از این داده ها به گوشه ای از ابعاد و علل تأثیرگذاری آن اثر نزدیک گردد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق آماری و کمی به بررسی دو کتاب موسیقی شعر و ادوار شعر فارسی و عناصر سازنده آن ها یعنی واژگان و تعیین ملیت واژگان در حد وسیع می پردازد. ازآنجا که بخش های مختلف این دو کتاب در زمان ها و مکان های مختلف نوشته شده است. این مسأله به صورت معناداری بر یافته ها اثرگذار بوده است. یعنی زمان ها و مکان های متفاوت بر نوع و حتی تعداد بهره گیری از وام واژه تأثیر گذاشته است. وام واژگان عربی در رتبه نخست وام واژگان در 4 مقوله تقسیم بندی شده: اصطلاحات علوم ادبی، مصادر، قیود و حروف قرار دارد.