مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تحلیل روایت
حوزههای تخصصی:
طرح تحول نظام مالیاتی از طرح های محوری اقتصادی است که در اجرای برنامه سوم توسعه، با تأکید بر ایجاد نرم افزار یکپارچه مالیاتی و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با آن تعریف شد. تفصیل اجرای این طرح، ابهام درباره آثار آن و تعارض منافع گروه های دخیل در تغییرات فناورانه، موجب شکل گیری ذهنیاتی متفاوت در کنشگران نظام مالیاتی شده و مقاومت هایی را در برابر تغییرات ایجاد کرده است. شناخت ذهنیات کنشگران، تعارض ها و همسویی احتمالی، طراحی و اجرای برنامه های فناورانه را تسهیل می کند. در مقاله حاضر ذهنیات سیاستگذاران نظام مالیاتی، مؤدیان و مأموران مالیاتی به عنوان کنشگران دخیل در استقرار سامانه های مالیاتی، درباره تغییرات فناورانه در چارچوب نظریه ساخت یابی بررسی شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق و متون خبری و برای تحلیل داده ها از شیوه روایت پژوهی استفاده شد. با توجه به ذهنیات کنشگران، ساختار، بر فناوری اطلاعات، اثر گذاشته است و در مقابل، تحت تأثیر ویژگی های فناوری قرار می گیرد. از سوی دیگر، تغییرات فناوری، ادراک کنشگران را از کیفیت رسیدگی ها و خدمات مالیاتی شکل می دهد و پیامدهایی چون تمکین در مقابل تصمیم های سازمان مالیاتی یا تعارض و مقاومت از سوی مؤدیان و مأموران مالیاتی را در پی دارد.
گفتمان عدالت خواه و بازنمایی طبقات اجتماعی در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم های سینمایی متأثر از پراکسیس، گفتمان های سیاسی در بازنمایی واقعیت هستند. گفتمان مسلط، بر آن است تا الگوهای کنشی و حیات مطلوب خود را به نمایش بگذارد و سینما یکی از مجراهای آن است. پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از روش تحلیل روایت، بازنمایی طبقات مختلف را در ذیل گفتمان اصولگرایی عدالت خواه مطالعه کند. بدین منظور 67 فیلم که در بین سال های 1388-1384 در ایران نمایش داده شده اند، به عنوان حجم نمونه و به شیوه نمونه گیری هدفمند گزینش شده اند. نتایج نشان می دهد فیلم های سینمای ایران پنج طبقه بالای مدرن، طبقه بالای سنتی، طبقه متوسط مدرن، طبقه متوسط سنتی و طبقه پایین را بازنمایی می کنند. این طبقات، براساس «نمایش ثروت» به طور عمودی و «ارزش های اجتماعی» به طور افقی از هم مجزا می شوند. در سطح گفتمان فیلم، طبقات با ویژگی های سنتی، نزدیکی بیشتری با گفتمان اصولگرایی عدالت خواه دارند و در سطح داستانی، گفتمان، روایت آنان را تأیید کرده است. طبقه پایین به عنوان پایگاه اصلی گفتمان عدالت خواه، به مثابه افرادی خونگرم، خانواده دوست، زحمتکش و قربانی بازنمایی می شوند که همواره با مشکلات دست وپنجه نرم می کنند. این مشکلات به شکلی خیالی هستند که در انتهای روایت فیلم ها حل وفصل می شوند. درنهایت گفتمان حاکم، با فروکاست مسئله اساسی این طبقه شامل فقر به امور دیگری مانند ازدواج، از مسئولیت خود در قبال توزیع عادلانه ثروت شانه خالی کرده است.
جدایی و دروغ: تحلیل جامعه شناختی فیلم جدایی نادر از سیمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی نادر از سیمین فیلمی درباره همگانی بودن دروغ در جامعه است؛ در این فیلم دروغ، به مثابه پدیده ای اجتماعی، عامل جدایی و شکاف اجتماعی نمایانده شده است. از این رو، می توان با دغدغه ای جامعه شناختی به این اثر هنری به مثابه نقدی اخلاقی و اجتماعی نگریست و از پی بررسی آن شناختی از شکاف های اجتماعی و طبقاتی این جامعه کسب کرد. در این نوشتار کوشیده ایم برای تحلیل جامعه شناختی جدایی نادر از سیمین چارچوبی نظری درباره انواع سرمایه نزد مارکس، وبر، بوردیو، و نقش آن ها در شکل دهی به طبقات و منزلت های گوناگون تدوین کنیم. سپس، بر آن بوده ایم که، با جای دهی نشانه ها و نمادهای اجتماعی در چارچوب خط روایی فیلم، از پی تحلیل محتوای کیفی، بر اساس مقوله های مهارتی لاسول، تحلیلی جامعه شناختی از مسئله جدایی اجتماعی آدم هایی که متعلق به منزلت ها، گروه ها و طبقات گوناگون اند به دست دهیم.
بازنمایی خانواده در رمان های فارسی (تحلیل روایی پنج رمان در دهه های 1340 و 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارهای جامعه در دهه های 1340 و 1380 دست خوش تحولات بسیاری شد. در دهه 1340 شاه به یک رشته اصلاحات با نام «انقلاب سفید» دست زد؛ از جمله اهداف شاه تبدیل ایران از یک کشور عقب افتاده فئودالی به یک کشور پیشرفته صنعتی بود. در دهه 1380 نیز، با به قدرت رسیدن اصلاح طلبان، گفتمان های موجود در جامعه تغییر کرد و به زنان و خواسته های اجتماعی طبقه متوسط جدید توجه شد. خانواده، یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی، از ساختارهای جامعه تأثیر می پذیرد. هدف از مطالعه حاضر تفسیر و مقایسه شیوه بازنمایی خانواده در رمان های دو دهه 1340 و 1380 است. در این زمینه، پنج رمانِ متعلق به این دو دهه انتخاب شد. رویکردِ کلی مطالعه حاضر نظریه بازنمایی و روش به کاررفته در آن تحلیل روایت است که در انگاره تفسیری قرار می گیرد. با کاربردِ نظریه بازنمایی تلاش شد تا ارتباط میان سطح متن رمان و سطح فرامتنِ اجتماعی اقتصادی کشف شود. بر اساس نتایج تحلیل ها، تحولات این دو دهه، که شتاب زده صورت گرفته است، باعث شده که در بازنمایی وضعیت خانواده ها، در سطح نظریه، روابط متقابل بین اعضای خانواده پُرتنش باشد و در سطح معنای بازنمایانه خانوادهْ واپاشیده شود.
بازنمایی روشنفکر در سینمای ایران (تحلیل روایت چهار فیلم در دهه های 1340 تا 1370)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است تا نحوه بازنمایی روشنفکر را در سینمای دهه های 1340-1370 توصیف کند و به تفسیر مناسبات اجتماعی این بازنمود بپردازد. ازاین رو، با مبنا قرار دادن نظریه "روشنفکران" "گرامشی" و نظریه "بازنمایی"، چهار فیلم با اتخاذ روش "تحلیل روایت"، بررسی شده است تا رابطه هریک از روشنفکران بازنمایی شده با بافت اجتماعی خویش مشخص گردد. درنهایت این نتایج حاصل شد که روشنفکران نه به صورت مستقل، بلکه در پیوند با طبقات اجتماعی ویژه ای عمل می کنند و نگاه ایدئولوژیک به آنان در هر فیلم نیز به ایدئولوژی های خاص هر دوره گره خورده است. همچنین از مقایسه روند این بازنمایی آشکار شد که در دهه منتهی به انقلاب و دهه اول پس از انقلاب، روشنفکر در رابطه با "امر سیاسی" مطرح شده است اما با سپری شدن دهه اول انقلاب و پایان یافتن جنگ، روشنفکر دهه هفتاد در جست وجوی نقش تازه ای برآمده است و، در رابطه با "امر اجتماعی" مطرح شده است.
بازنمایی کنشگری سیاسی زنان در سریال های تاریخی دهه 90 تولید سیمای ج.ا.ا (مطالعه موردی: سریال های«تبریز در مه» و «بانوی سردار»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
232 - 199
هدف این پژوهش، تحلیل بازنمایی کنشگری سیاسی زنان در سریال های تاریخی پخش شده از سیمای جمهوری اسلامی ایران در دهه چهارم پس از انقلاب ( سال های 1400-1390) با استفاده از روش کیفی از نوع تحلیل روایت گریماس است. با توجه به هدف پژوهش با نمونه گیری هدفمند دو سریال«تبریز در مه» و «بانوی سردار» که در آنها زنان شخصیت اصلی سریال و کنشگر عرصه جامعه و سیاست بودند، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. زنان کنشگر عرصه سیاست در این سریال ها بین 20 تا 40 سال داشتند. هر دو شخصیت اصلی زن سریال ها(دختر خان و دختر ولیعهد) از طبقه بالای اجتماع هستند. در این سریال ها بین طبقه اجتماعی و کنشگری زنان رابطه مستقیم وجود دارد. کنش اجتماعی -سیاسی زنان در آنها بازتابی از ساختار سیاسی و اجتماعی حکومت داخلی، و دخالت دولت های غربی در امور داخلی ایران بوده است. این بازنمایی کنش سیاسی زنان را در مقوله های بسیاری، از جمله در گفتمان شخصیت های حاضر در سریال ها (دیالوگ ها)، در لوازم و ابزار استفاده شده توسط آنها (اسب و اسلحه)، شرکت در امور سیاسی و اجتماعی، ایجاد انسجام و همبستگی اجتماعی، مقبولیت اجتماعی، دفاع از ارزش های دینی و آرمان ها، برقراری عدالت اجتماعی و همین طور ایجاد تغییر اجتماعی در جامعه زمان خود را نمایش می دهد. با بررسی های انجام شده در این پژوهش، معلوم شد که امر بازنمایی زنان طبقات پایین جامعه که در وقایع سیاسی- اجتماعی تاریخ ایران نقش اساسی داشتند، مورد توجه قرار نگرفته است.
درک معنای زنان از غیرت مردانه در میان مخاطبان فیلم ملی و راه های نرفته اش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
285 - 308
« غیرت» نوعی احساس و ارزش فرهنگی در نظام خانوادگی ایران است. با وقوع تغییرات فرهنگی در طول چند دهه گذشته، مواجهه زنان با این انگاره دچار دگرگونی شده است. مقاله حاضر به دنبال این هدف است که درک زنان از غیرت مردان را تفسیر کند و بدین منظور مخاطبان فیلم سینمایی «مَلی و راه های نرفته اش» را مبنا قرار داده است. روش جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته است؛ برای نیل به هدف، از روش تحلیل روایت استفاده می شود و تکنیک تحلیل، روش ویلیام لبوف است. باتوجه به اینکه تفسیر زنان از غیرت، روایی است، یافته ها نشان می دهد که زنان، غیرت را به مثابه «حمایت الزامی» درک می کنند؛ یعنی حمایتی همه جانبه که همراه با اعتماد، عدم حرمت شکنی، عدم بدبینی و عدم شکاکیت است. زنان این نوع غیرت را برای زندگی خود لازم می دانند زیرا آن را نماد دوست داشتن و علاقه همسر تلقی می کنند. از نظر زنان، مردان غیرت را نوعی کنترل بر زنان دانسته و نتیجه آن تحمیل خشونت است. این عدم تقارن در فهم غیرت برای زوج ها، بحران ساز است. خوانش مخاطبان از فیلم نیز دوگانه است. برخی از راویان، با شخصیت «ملیحه» در فیلم احساس همدلی می کردند چون زندگی شبیه او را تجربه کرده بودند و برخی دیگر فیلم را اغراق آمیز می دانستند. این امر نشان می دهد که درک مخاطبان از فیلم ملهم از تجربیات واقعی زندگی شان است.
تحلیل روایت «گذر از کودکی» در ادبیات کودک (مطالعه موردی رمان «زیبا صدایم کن» فرهاد حسن زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
199 - 224
معانی گسترده ای از کودکی و تجربه های متنوعی از «گذر از کودکی» در داستان های کودک به عنوان یکی از اشکال متون فرهنگی که همگام با تحول در مفهوم کودکی دست خوش تغییر شده، بازتولید می شود. هدف اصلی این مقاله، بررسی نحوه ی روایت «گذر از کودکی» در رمان «زیبا صدایم کن» است. پیش فرض اصلی این پژوهش آن است که رمان به مثابه محتوای رسانه ای به فهم مخاطب از ارزش ها و هنجارهای جامعه شکل می دهد و بخش عظیمی از آن چه در نگرش اجتماعی و نگاه کودکان به جهان پیرامون شکل می گیرد به سبب قابلیت درگیر شدن مخاطب، ریشه در بازنمایی عرف های اجتماعی در این متن دارد. در مقاله حاضر سعی می شود به شیوه توصیفی- تحلیلی به پرسش اصلی؛ گذر از کودکی در رمان «زیبا صدایم کن» چگونه روایت می شود؟ پاسخ داده شود. رویکرد روایت شناسی با تلفیق الگوهای روایی ژنت و بارت به دلیل ویژگی های ساختاری و محتوایی این رمان انتخاب شده است و علاوه بر بررسی ساختار روایی به دلالت های ضمنی در این پژوهش پرداخته می شود. نتایج نشان می دهد،گذر از کودکی در این رمان به گونه ای روایت می شود که کودک باید به سرعت از مرحله ی کودکی گذر کند و در چهارچوب ساختارهای اجتماعی به عضو فعال جامعه تبدیل شود اما خودِ کودک به دنبال ساختارشکنی است. جنبه های متنوعی از بازاندیشی در خویشتن که از ویژگی های بارز فردگرایی است، در این رمان بازگو می شود. رمان «زیبا صدایم کن» با تصویرسازی دنیای مستقل کودکی، روایت متفاوتی از کودکی به مثابه گروه خاص را بازگو می کند.
تحلیل ساختاری سینمای اسطوره ای دوران گذار انقلاب (1357-1360)؛ مطالعه موردی تحلیل روایت فیلم «خونبارش»(مقاله علمی وزارت علوم)
اسطوره ها ازجمله کلان روایت هایی هستند که می توانند در موقعیت های گوناگون اجتماعی، سیاسی و فرهنگی محمل اندیشه ها، تجربیات و مسائل نوظهور بشری باشند و بر غنای هر نوع ادبی افزوده و پیوند روایت و معنا را مستحکم تر نمایند. ازاین رو، استفاده از اساطیر در قالب های نمایشی به ویژه فیلم، می تواند از دو جنبه ی فرم و معنا تأمل برانگیز باشد. این مقاله درصدد است تا با استفاده از روش تحلیل ساختاری روایت در کنار نقد تاریخی-فرهنگی به مطالعه وضعیت سینمای اوایل انقلاب یعنی سال های 60-57 بپردازد. نمونه موردی در این مقاله فیلم «خونبارش» است. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که گفتمان دوران انقلاب با عناصری همچون جامعه بی طبقه و مبارزه با طاغوت در شکل دهی به قالب خاصی از اسطوره که تأکیدش بر «گذشته تاریخی و حوادث سپری شده» است شکلی همگانی به خود گرفت. از سویی برخلاف دوران پیش از انقلاب که نتیجه کنش قهرمانان آن در پرده ای از ابهام قرار می گرفت، در این دوره قهرمانان داستان با اطمینان می توانند نتیجه عمل خود را ببیند و در انتظار روزهای بهتری باشند.
روایت زنان متأهل شهر کرمانشاه از تداوم زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
193 - 221
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته زندگی مشترک زنان ساکن شهر کرمانشاه است که حداقل یک دهه از زندگی مشترک آن ها گذشته و تمایلی به جدایی ندارند. روش پژوهش تحلیل روایت و شیوه نمونه گیری هدفمند است و در نهایت با 20 نفر مصاحبه به عمل آمد. نتایج حاصل از تجربه تداوم زندگی در قالب پنج مرحله نشان می دهد که خانواده ها با علاقه بیشتر و حتی عجولانه تر به ازدواج دخترانشان می نگرند. این اضطرار در خانواده های گسترده از کارکردهای اصلی خانواده ریشه می گیرد. در مرحله دوم، دختران با ازدواج کردن زیست مشترک زیر یک سقف را در خانواده شوهر همراه با اختلاف ها و چالش های مختلف تجربه می کنند که به نوبه خود اجتماعی شدن و انطباق پذیری در نقش و جایگاه جدید را به همراه دارد. در مرحله سوم، بعد از اوج تضاد و جدال، به تدریج سازگاری و پذیرش همدیگر شروع می شود تا با جدا شدن از خانواده پدر شوهر و مستقل شدن به معنای زندگی مشترک دست یابند. در مراحل بعدی، به تدریج در پناه پیدایی علاقه مشترک، دلبستگی های بیشتر و مهارت افزایی زیست مشترک، در زندگی احساس آرامش می کنند. بر این اساس، چنانچه رویدادهای مختلف ثبات زندگی زناشویی زنان مطالعه شده را در قالب روایتی با دو تاروپود تعهد بیرونی خانواده ها و تعهد درونی زوجین در نظر بگیریم، می توان تأثیر نظارت خانواده ها را در قالب حمایت عینی و الزام ذهنی و در سطح تجریدی دیگر، تعهد درونی زوجین در زندگی زناشویی را در قالب دو مفهوم تاب آوری ذهنی و تقلای عینی برای شروع، ساختن، حفظ و دوام آوردن در زندگی زناشویی مورد توجه قرار داد.
طرد از میدان آموزش و بازتولید نابرابری جنسیتی: تحلیل روایت زنان روستاهای شهرستان دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
105 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال روایت های زنان روستایی از نابرابری جنسیتی در میدان آموزش است، این مقاله ضمن تفسیر موقعیت های فرودستی آنان، به کاوش در روایت زنان از وضعیت مناسبات آموزش جنسیت و عوامل برسازنده طرد از میدان آموزش و نابرابری جنسیتی در میدان آموزش می پردازد. برای این منظور از دستگاه نظری پی یر بوردیو به عنوان راهنمای کار و صورت بندی مفاهیم بهره جسته ایم. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش تحلیل روایت مضمونی برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق جهت گردآوری داده های مورد نیاز به کار گرفته شده است. میدان پژوهش حاضر مناطق روستایی شهرستان دهگلان است که با منطق نمونه گیری کیفی و هدفمند علاوه بر نمونه گیری از فضا (روستاهای بزرگ، متوسط و کوچک) نمونه گیری هدفمند و نظری نیز از سوژه های مورد مطالعه به عمل آمده که بر مبنای آن با 32 نفر از زنان 15 تا 35 ساله در 6 سکونت گاه روستایی با رعایت حداکثر تنوع مصاحبه های عمیق به عمل آمد. داده های حاصل از روایت در قالب 78 تم اولیه، 36 خرده تم، 8 تم اصلی و یک تم نهایی کدگذاری و صورت بندی شدند. تم های اصلی حاصل از روایت ها عبارت اند از: جامعه پذیری جنسیتی، مکانیسم تعمیق نابرابری اجتماعی، فقر مادی، فقر فرهنگی، عدم دسترسی به مراکز آموزشی، ازدواج زودرس دختران، محدودیت زنان در ورود به عرصه های عمومی و بازتولید ساختار اجتماعی. مقوله نهایی نیز آموزش به مثابه یک میدان تولید نابرابری جنسیتی در مناطق روستایی است که داستان روایت های متکثر زنان حول آن شکل گرفته و بدان معنا بخشیده اند.
بازنمایی روابط درونی خانواده درپنج فیلم سینمای دهه 1380 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
171 - 192
حوزههای تخصصی:
روابط اعضای خانواده ایرانی، متناسب با شرایط جدید، در سال های کنونی تغییر کرده و در حال شکل پذیری به گونه ای جدید است. سینمای ایران با خلق کلیشه هایی از روابط، شخصیت ها و موقعیت ها، نقش مهمی در برساخت ذهنی انسان ایرانی به روابط خانوادگی دارد. در همین زمینه، این مقاله به دنبال توصیف بازنمایی روابط عمودی و افقی اعضای خانواده در فیلم ها، تفسیر کنش های اعضای خانواده در موقعیت های بحران و حل مسئله و تفسیر پیوند وضعیت خانواده در فیلم ها با شرایط اجتماعی و سیاسی دهه هشتاد است. روش استفاده شده، تحلیل روایت است که با کمک نظریه چتمن سامان یافته و حجم نمونه متشکل از پنج فیلم شام آخر (1380)، تب (1382)، رؤیای خیس (1384)، کنعان (1386) و هفت دقیقه تا پاییز (1388) از دهه هشتاد است. نتایج حاکی از آن است که خانواده بازنمایی شده، خانواده ای بحران زده است. کنش های خشونت آمیز و رخداد طلاق، این بحران را نمایندگی می کنند و فاصله گیری از نقش های سنتی و فردگرایی دلایل این بحران اند. در این بین، سینمای ایران در موقعیت های بحران به جای حل مسئله مورد نظر، یا با بازگشت به سنت ها به شکل موقت، آن را به تأخیر می اندازند یا با ایجاد ابهام در روابط و نقش ها به تشدید بحران منجر می شود.
بازنمایی تصویر زن در فیلم شبی که ماه کامل شد (کاربست تحلیل روایت و نشانه شناسی رولان بارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
349 - 367
حوزههای تخصصی:
تصویر زنان در سینمای ایران همواره در ژانرهای متنوعی بازنمایی شده است. از گفتمان های فمنیستی که به دنبال به تصویر کشیدن تبعیض های موجود به زنان در هر دوره است گرفته تا ژانرهایی که به نقش زنان در سال های جنگ و پس از آن اشاره دارند، هر یک به نحوی به این موضوع پرداخته اند. در این میان، اما پرداخت به زنان در یک ایدئولوژی خاص دینی کمتر صورت گرفته است. فیلم شبی که ماه کامل شد از معدود فیلم هایی است که به بازنمایی تصویر زن در یک ایدئولوژی دینی (گروهک طالبان) در قالب یک روایت عاشقانه پرداخته است. به همین منظور، در این مقاله با ترکیب روش تحلیل نشانه شناختی و تحلیل روایت بارت به دنبال تبیین و بازنمایی تصویر زن در این فیلم خواهیم بود. نتایج تحلیل گویای آن اند که کارگردان اثر با روایت دراماتیک یک عضو ارشد گروهک طالبان در پی نشان دادن تأثیر ایدئولوژیک تفکری است که در آن هیچ مانعی نمی تواند جلودار دستیابی به هدف مقدس و والای اعضای گروه طالبان بشود. این تصویر از ایدئولوژی طالبان روایت می شود که انسانِ دینی حتی باید برای رسیدن به اهداف، از زن (معشوقه) و فرزند خویش نیز گذر کند و دل مشغولی های آن ها نباید او را از پرداختن به مأموریت هایی بازدارد که گروه طالبان برای آن ها در نظر گرفته است. درنتیجه، تصویر زن در این گروهک موجودی بی ارزش در مقابل ارزش ها و اهداف گروه طالبان و حتی مانعی اضافی برای دستیابی به آن ها تلقی می شود.
تحلیل روایت خودبخششی در میان دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
232 - 241
حوزههای تخصصی:
خودبخششی اصیل واکنشی سازگارانه در مواجهه با خودی است که دچار خطای اخلاقی شده است. دشواری های روانشناختی در تجربه خودبخششی عمده دلیل علاقه مندی پژوهشگران به این حوزه است. در این پژوهش تجربه خودبخششی دانشجویان با رویکرد تحلیل روایت مضمونی مورد کندوکاو قرار گرفت. شرکت کنندگان پژوهش 6 نفر از دانشجویان بودند که تجربه خودبخششی داشتند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه روایتی استفاده شد. در نتیجه تجزیه و تحلیل روایت ها بر پایه ادبیات پژوهش سه مضمون اصلی خودبخششی نگهدارنده، خودبخششی تبدیلی و شبه خودبخششی استخراج شد. در میان اکثر مشارکت کنندگان تجربه خودبخششی از نوع نگهدارنده بود. یافته های این پژوهش می تواند ابعاد گسترده تری از جنبه های شناختی و عاطفی نحوه برخورد افراد با چالش های زندگی را روشن سازد. هیجان های منفی مختلفی که افراد در مقابله با مشکلات زندگی تجربه می کنند از پایه های اساسی بروز اختلال های خلقی و اضطرابی در آینده می شود. شناخت دقیق تر و بیشتر چگونگی مواجهه با این هیجانات و بخشش خود مسیر درمان این اختلال ها را تسهیل و تسریع خواهد کرد.
بازنمایی زنانِ اینفلوئنسر اینستاگرام از زندگی روزمره خانوادگی در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به تأثیر همه گیری ویروس کوید 19 بر بازنمایی زندگی روزمره در صفحات اینستاگرامِ زنان متأهل اینفلوئنسر سبک زندگی در چهارماه نخست همه گیری در ایران می پردازد. مسئله پژوهش، چگونگی بازنمایی دوران قرنطینه در صفحات اینفلوئنسرهاست و محققان تلاش کرده اند نوع معنایابی ویروس کوید 19 را در این صفحات تحلیل کنند. اینفلوئنسرهای سبک زندگی در اینستاگرام پرطرفدارترین راویان زندگی روزمره هستند و به دلیل دسترسی به منابع اقتدار، ظرفیت های بالایی در معناسازی از پدیده ها دارند. در این پژوهش، شیوه های روایت زندگی روزمره مجازی در دوران همه گیری ویروس کوید 19، بر اساس نظریه تحلیل روایت رِیسمن مورد مطالعه قرارگرفته و روش تحقیق کیفی و مبتنی بر مردم نگاری مجازی بوده است. بر اساس تکنیک تحلیل روایت، داده ها که شامل پست های اینفلوئنسرهای سبک زندگی بوده اند، پردازش شده و انواع راهبردهای روایت زندگی خانوادگی در دوران قرنطینه در دو سطح مضمونی و ساختاری تحلیل شده اند. در بخش اول (زنان سایبورگ به مثابه راویان قرنطینه)، یافته ها تحلیل مضمونی شده اند و چهار گونه: برساخت فانتزی کرونا، برساخت مضاعف گفتمان انگیزشی، نوستالژی پیشاکرونا، پزشکی کردن زندگی روزمره، سنخ شناسی شده است. در بخش دومِ یافته ها به تحلیل ساختاری نسبت عکس ها با نوشتار در پست ها و مکانیزم های تأثیرگذاری اینفلوئنسرها پرداخته شده و دو گونه: چرخش پلتفرمی و راهبرد های رفع چالش تأثیرگذاری بر مخاطب، صورت بندی شده است.
تحلیل روایت تجربه زیسته ساکنان مناطق مرزی از مصائب حیات اجتماعی (مورد مطالعه: روستای هانی گرمله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۳۳-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
مرزنشینان بیش از سایرین تحت تأثیر وضعیت مرزها هستند و هر تغییری در روابط بین الملل یا درون مرزهای کشور، بر زندگی روزمره و زیست جهان آن ها تأثیرگذار است. در وضعیت کنونی، یک مرز سازمان یافته می تواند چالش ها و فرصت هایی را برای افراد ساکن در آن فراهم کند. این چالش ها و فرصت ها یا ذاتی مناطق مرزی اند و یا این که در نتیجه شیوه سیاست گذاری های اِعمال شده در این مناطق به وجود آمده اند. بنابراین پرداختن به تجربه زیسته مرزنشینی اهمیتی استراتژیک در بُعد سیاست گذاری دارد. در این پژوهش به بررسی تجربه زیسته ساکنان مناطق مرزی از مصائب حیات اجتماعی روستای هانی گرمله واقع در نوار مرزی شهرستان پاوه پرداخته شد. منظومه مفهومی ما برگرفته از مرزنشینی، مصائب اجتماعی و جامعه بیم زده (ریسک) الریش بک بود. روش تحقیق حاضر کیفی و مبتنی بر تحلیل روایت بود. شیوه نمونه گیری هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته است. نتایج نشان داد که تفاوت زیادی بین روایت مرزنشینان از زندگی شان با وضعیت زندگی در مناطق مرکزی وج ود دارد و در بیان علت به وجودآمدن این وضعیت، اکثراً بر ویژگی ها و وضعیت اقتصادی و فرهنگی خود تأکید می کنند. مصاحبه شوندگان با مضامینی نظیر «تمایز زندگی مرزنشینان با دیگر مناطق»، «درهم تنیدگی حیات اجتماعی و زندگی مرزنشینی»، «مخاطرات مراودات مرزی»، «حک شدگی اقتصاد کولبری»، «درحاشیه بودن»، «ضعف امکانات، خدمات و زیرساخت های مرزی»، «به حاشیه رفتن مسائل زیست محیطی در مناطق مرزی» و نظایر آن، حس متفاوت بودن از دیگ ران را تجربه می کنن د. در این پژوهش سوژه های مطالعه (ساکنان روستای مرزی)، استراتژی ها و راه های برون رفت از این مشکلات را در مواردی مانند تغییر نگاه کارگزاران توسعه به مرز، اقدامات توسعه ای عاجل و ایجاد امکانات و گسترش خدمات جستجو می کنند.
روایتِ برساخته از قهرمان و ضدقهرمان در سریال تلویزیونی کوچک جنگلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
183 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، دستیابی به جایگاه قهرمان و ضدقهرمان و نقش هر یک از آنها در روایتِ برساخته از سریال کوچک جنگلی با رویکردی ژرف نگرانه و روشمند بوده است. قهرمان فردی است که می تواند بر محدودیت ه ای شخصی و بومی خود فایق آید، از آنها عبور کند و به نقطه ای فراتر از آنچه هست، دست یابد. تمامی قهرمانان هر روز در هزارتوی قصه ها، خود را در برابر آزمون ها و مراحلی می بینند که چشمان مشتاق بسیاری، همدل و همراهشان، در آرزوی عبور از آنها و رسیدن به سر منزل مقصود است. قهرمان به عنوان انسانی مدرن، می میرد ولی همچون انسانی کامل و متعلق به تمام جهان دوباره متولد می شود. آن دسته از سریال های تلویزیونی ایرانی که بر مبنای واقعیت های تاریخی تولید شده اند، به نسبت گستره تاریخی ایران کم شمارند، ازاین رو، سریال تلویزیونی کوچک جنگلی به عنوان نمونه ای از روایت یک شخصیت بزرگ تاریخی در چارچوب مختصات محتوایی و ساختاری یک قهرمان مورد توجه قرار گرفته است. روش این پژوهش، تحلیل روایت بوده است. شخصیت های این سریال با استفاده از الگوی تحلیلیِ رولان بارت، شامل سه سطح کارکردی، کُنشی و روایتی مورد تحلیل قرار گرفته اند و رمزگان های پنجگانه دالی، نمادین، کُنشی، هرمنوتیکی و فرهنگی استخراج شده اند. مهم ترین نتایج این پژوهش نشان می دهد که قهرمان در سریال تلویزیونی یاد شده، با رویکردی عقلانی و متناسب با نیازها و انتظارات عمومی جامعه برساخته شده است.
بازتاب مفاهیم اصلی توسعه در رسانه های جانشین روایت نیم قرن مدرنیزاسیون در رمان های شاخص فارسی (1340 تا 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روایت مدرنیزاسیون در رمان های شاخص فارسی، پژوهشی در حوزه مطالعات میان رشته ای علوم ارتباطات و ادبیات داستانی است. در این پژوهش، رمانِ شاخص به مثابه رسانه جایگزینی در نظر گرفته شده است که می تواند با بیان روایت های خاصی، بازگوکننده شرایط روز جامعه در هر دورانی باشد. آنچه در این مطالعه مورد بررسی قرار می گیرد، بازتاب گفتمان مدرنیزاسیون در رمان های شاخص 5 دهه (1380 1340) است. این پژوهش در پی اثبات و تبیین کارکردهای رسانه ای رمان در بیان مفاهیم مدرنیزاسیون است. به منظور پردازش این موضوع، رمان های شاخص 5 دهه، براساس نمونه گیری «مورد مشهور» و نظرسنجی از صاحب نظران، منتقدان، نویسندگان و هم چنین روزنامه نگاران حوزه ادبی انتخاب شد. تحلیل روایت نیز روش این پژوهش است که براساس دیدگاه روایت شده رویکرد روایت شناسی جرالد پرینس که از نظریه پردازان ساختارگراست، انجام شده است. برمبنای نتایج به دست آمده از این تحقیق، مدرنیزاسیون که براساس نظریه های توسعه، در گستره وسیعی از بافت های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و حتی روان شناختی قابل بررسی ا ست، در رویدادهای روایت شده رمان های منتخب قابل مشاهده است؛ روایت های این رمان ها با شرایط روز هر دوره هم خوان است. همچنین توسعه سیاسی، نقد سیاسی و نقد دولتمردان، عقلانیت سیاسی اجتماعی، مذهب، مهاجرت، شکاف طبقاتی و زنان مفاهیمی هستند که در تمام این رمان ها وجود دارد.
اثربخشی برنامه های فرهنگی - هنری به مثابه امرخیر در تاب آوری بیماران ام اس (مطالعه موردی مؤسسه خیریه بقیه الله خمینی شهر)
منبع:
مطالعات وقف و امور خیریه دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
159 - 184
بیماری ام اس، یکی از چالش های مهم در عرصه سلامت اجتماعی است. امروزه، شهر اصفهان با شیوع بالای ام اس و مشکلاتی همراه آن رو به رو است. راهکارهای تاب آوری از این بیماری مادام العمر می تواند از مشکلات بیماران ، خانواده ها و کادر درمانی بکاهد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل روایت زنان ام اس از برنامه های فرهنگی - هنری خیرین مدنی در مؤسسه خیریه بقیه الله خمینی شهر است. برای دستیابی به هدف مذکور، از روش تحلیل روایت استفاده شده است. داده های پژوهش نیز با مصاحبه روایی عمیق 17 نفر از زنان بیمار ام اس عضو مؤسسه خیریه بقیه الله خمینی شهر گردآوری و با مدل روایی کلاندین و کانلی تحلیل شده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA2018 تحلیل و بررسی شدند. یافته ها نشان داده اند آموزش مهارت های اجتماعی و هنری برای این زنان، حاوی دست آورد هایی از جمله انگیزه و هدف در زندگی بوده و تغییرات مطلوب رفتاری مانند افزایش عزت نفس، امیدواری، شادی و توانایی مدیریت افکار به همراه داشته و آنان را از انزواگرایی به فعال شدن در جامعه تشویق کرده است. مشارکت بیماران در حین یا بعد از کلاس و کارگاه ها و برنامه های فرهنگی و هنری، گفت و گو های اجتماعی ایجاد کرده که حاوی اطلاعات درمانی و راهکاری است، همبستگی بالایی در این افراد شکل گرفته و انرژی مثبت دریافت شده به بهبود بیماری و ادامه روند درمان کمک کرده است.
تعامل باورها و عواطف در شکل گیری هویت معلم: روایت پژوهی تجربیات زیسته یک استاد دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به نقش و تعامل باورها و عواطف یک مدرس دانشگاه در تکوین و شکل گیری هویت او پرداخته است. به این منظور، بر پایه رویکرد کیفی با استفاده از روایت پژوهی مبتنی بر زیست نگاری، داده های تحقیق در طی چهار جلسه مصاحبه شفاهی گردآوری شد. برای تحلیل داده ها، با پیروی از اصول روایت پژوهی، روایت های به دست آمده با مشارکت مصاحبه شونده بر پایه سه عنصر زمان، مکان، و تعاملات، بازگویی و بازسرایی شد تا سرانجام روایت های پراکنده به صورت یک روایت منسجم با رعایت تسلسل زمانی و تاریخی در یک بافت معنادار اجتماعی رویدادها تدوین شد. روایت نهایی سیر تحولات باورها و عواطف معلم از کودکی تا دوره اشتغال به عنوان استاد دانشگاه را نشان می دهد و مهم تر از آن، تعامل میان باورها، عواطف و هویت معلم را نیز آشکار می کند. تحلیل روایت نهایی نشان داد فضای فرهنگی و اجتماعی خانواده و نیز عملکرد معلمان در مقاطع مختلف سازندگان اصلی باورهای این استاد درباره حرفه معلمی و تدریس بوده اند. همچنین، مشخص شد عواطف مثبت و منفی که او به عنوان یک معلم تجربه کرده است، به طور مؤثری باورهای او را تحکیم کرده یا تغییر داده اند. هویت معلم نیز به عنوان مفهومی پویا و متغیر تحت تأثیر تعاملات میان باورها و عواطف، و البته عوامل دیگر، دستخوش تغییر می شود.