مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
آمریکا
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
147 - 162
حوزههای تخصصی:
هرچند تحلیل سیاست خارجی جمهوری خلق چین در منطقه غرب آسیا و ترسیم دقیق حدودوثغور آن در دوران گذار، تغییر دکترین سیاست خارجی آمریکا و تحول قدرت جهانی، موضوعی بسیار سهل و ممتنع است، اما بااین وجود، الگوهای رفتاری این کشور در قبال روندها، تحولات و مسائل نوپدید و همچنین بازیگران اصلی این منطقه به حدی از انسجام رسیده که می توان با نگاهی به آن به درک مشخصی از سیاست خارجی چین در غرب آسیا دست یافت. پژوهش حاضر از رهگذر بررسی ادبیات جامعه علمی چین درصدد پاسخ به چرایی این پرسش است که محافل علمی این کشور چه درک و تصویری از تحول موقعیت هژمونیک آمریکا، سطح و ماهیت قدرت آن در منطقه غرب آسیا وجود دارند و مطابق با آن، چه راهبردی در دستورکار سیاست خارجی چین قرارگرفته است؟ پژوهش حاضر در پاسخ این پرسش بر اساس روش توصیفی-تحلیلی اشاره می کند که ادراکات سیاست خارجی چین از موقعیت هژمونیک آمریکا در غرب آسیا مبتنی بر انگاره انقباض راهبردی و اتخاذ موازنه فرامرزی از سوی این کشور است و بر اساس این رویکرد، راهبرد سیاست خارجی چین در منطقه غرب آسیا بر «پوشش ریسک راهبردی و کنترل آن در میانه رقابت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای»، «ایجاد چارچوب کلیِ پایدار برای رابطه با تمام کشورهای حاضر در منطقه مذکور به منظور تأمین امنیت انرژی»، «تحکیم تدریجی حدود نظم منطقه ای بدیل» و در نهایت «ایفای مسئولیت قدرتی بزرگ و مشارکت مسئولانه در امور منطقه» در حال قوام یافتن است.
نقش آمریکا و اسرائیل در کاهش روابط ایران و آذربایجان
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
49-73
حوزههای تخصصی:
منطقه قفقاز پس از فروپاشی شوروی منطقه نفوذ آمریکا و اسرائیل از طرق گسترش روابط با آذربایجان شد. این مسئله بر روابط ایران با آذربایجان تأثیرگذار بوده است؛ بنابراین سؤال اصلی مقاله، به روش تحلیلی-توصیفی، این است که سیاست های آمریکا و اسرائیل چه تأثیری بر روابط ایران و آذربایجان داشته است؟ و در پاسخ به پرسش مطرح شده این فرضیه مطرح گردیده است که از اهداف سیاست آمریکا کاهش نقش میانجیگری ایران، ترویج سکولاریسم در مقابله با ترویج الگوی ایران اسلامی، مانع تراشی در پیوستن ایران به شبکه های انرژی، مانع تراشی همکاری های ایران و آذربایجان و نقش اسرائیل در کاهش روابط ایران و آذربایجان شامل کاهش نفوذ ایران در بخش های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و تأثیرگذاری آن بر امنیت ایران به لحاظ افزایش نفوذ خود در آذربایجان است
سیاست خارجی ترکیه در قبال آمریکا از سال 2016 تا 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
1488 - 1509
حوزههای تخصصی:
ترکیه به عنوان یک بازیگر نفوذگر در منطقه خاورمیانه شناخته می شود. اتصال ژئوپلتیک ترکیه و خاورمیانه موضوعی است که هیچ یک از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای چنین قابلیتی را ندارند، لذا چنین شاخص هایی ترکیه را بازیگر نفوذگر در فضای ژئوپلیتیکی خاورمیانه قرار داده است. ترکیه به عنوان تنها کشور مسلمان و تنها کشور خاورمیانه ای عضو ناتو برای آمریکا اهمیت ویژه ای دارد. آنکارا بی وقفه در مسیر رسیدن به جایگاه شایسته تر در جهان اسلام و عرصه بین الملل در حرکت است و نمود آن را در گسترش رویکرد های متفاوت آنکارا نسبت به غرب بخصوص ایالات متحده می توان مشاهده نمود. کشور ترکیه با توجه به سیاست هایش در راستای دسترسی بیشترین منافع و نقش یک بازیگر مهم و استراتژیک در منطقه حرکات سیاست خارجی خود را تنظیم می کند. در این پژوهش رویکرد سیاست خارجی ترکیه از سال 2۰16 تا سال 2019 نسبت به متحد مهم خود یعنی آمریکا مورد بررسی قرار گرفته است. شناخت بهتر سیاست خارجی ترکیه به عنوان یک کشور مهم منطقه ای برای ایجاد یک سیاست خارجی معقول در برابر این کشور ضروری است. به نظر می رسد آنچه بر رفتار و رویکرد سیاست خارجی ترکیه در قبال متحد استراتژیک خود ایالات متحده آمریکا شکل می دهد نه صرفاً واقعیت های محیطی و راهبردی بلکه برداشتی است که رهبران ترکیه به خصوص شخص رجب طیب اردوغان از متحد خود دارد. لذا قدرت و جایگاه منطقه ای و بین المللی ترکیه و همچنین ویژگی های شخصیتی اردوغان موجب تغییر در رفتار و رویکرد سیاست خارجی ترکیه در مقابل متحد خود یعنی ایالات متحده آمریکا می گردد.
بررسی تطبیقی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در عراق نوین در سالهای 2014 تا 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2333 - 2356
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله بررسی تطبیقی قدرت نرم ایران و آمریکا در ابعاد مختلف درسال های 2014تا2019 در عراق نوین می باشد. بررسی و تحلیل مفهوم قدرت یکی از موضوعات اساسی و مورد علاقه اندیشمندان حوزه علوم سیاسی بوده ،واعمال قدرت سخت و نرم از ابتدای اشغال نظامی عراق به صورت هم زمان در دستور کار آمریکا در این کشور قرارگرفته، لذا در عرصه جدید سیاست بین الملل یکی از ابزارهای که واحدهای سیاسی به منظور دست یابی به اهداف و منافع ملی و راهبردی خود بکار می گیرند قدرت نرم است. در حال حاضر عراق به عنوان یکی از کشورهایی است که در خاورمیانه، جایگاه بسیار مهمی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد، واز همسویی و همخوانی ایدئولوژی فرهنگی بیشتری با ارزش های جامعه عراق برخوردار بوده، و به منظور بهبود و گسترش روابط با این کشور از ظرفیت های قدرت نرم خود استفاده می کند. و این نوشتار در چارچوب نظریه قدرت نرم و با توجه به رهیافت های این نظریه، ضرورت ها و الزامات سیاست خارجی دو کشور ایران و آمریکا در عراق تبیین و تشریح می شود. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی،تحلیلی و استفاده از شیوه مطالعه کتابخانه ای، کوشیده است تا با استفاده از منابع علمی و پژوهشی معتبر به سئوال اصلی پاسخ دهد و به ارزیابی و تحلیل بپردازد.
راهبرد امنیت لویاتانی: بازتاب محیط ژئوپلیتیک در اندیشه حکمرانی روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
31 - 69
حوزههای تخصصی:
دولت روسیه راهبرد امنیتی فعال و مخاطره آفرینی داشته و بویژه در سال های اخیر، وجه گسترندگی، تحریک آمیزی و تهاجمی آن پررنگ تر شده و این مساله در اقدامات نظامی در گرجستان، اوکراین و سوریه و بویژه در فحوای سند «راهبرد امنیت ملی» منتشره در تیرماه 1400 بیش از پیش نمایان شده است. از این رو، مساله اصلی در این مقاله، وضعیت تهاجمی بودن راهبرد امنیتی روسیه و چگونگی شکل گیری، تحول و بروز آن است و این پرسش مطرح می شود که «چرا و چگونه راهبرد امنیت ملی این کشور دچار چنین تحول مهم و دگردیسی افق گشایانه ای(تغییر پارادایمی) شده است؟» ایده ای که در پاسخ به این پرسش و در چارچوب نظریه برساخت گرا(سازه انگار) ارائه می شود آن است که «دگردیسی در راهبرد امنیتی روسیه مستلزم درک تعاملات سه متغیر محیط، گفتمان(یا نگرش) و رفتار است و بحرانی شدن محیط ژئوپلیتیک و ژئوکالچری این کشور به تقویت گفتمان دولت گرا و اقتدارگرا انجامیده و بر شکل گیری راهبرد امنیتی گسترده، تحریک آمیز و هجومی اثر گذاشته است». روش تحقیق در این مقاله از نوع کیفی با استفاده از ابزار تحلیل گفتمانی است و قلمرو زمانی تحقیق نیز عمدتاً سال های 2014 تا 2021، قلمرو مکانی فدراسیون روسیه و منطقه پساشوروی و قلمرو موضوعی نیز مقوله امنیت را در بر می گیرد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که هر چه فشارهای محیطی بر روسیه افزایش یابد، نگرش های سیاسی تندتر و احتمال اقدامات تهاجمی افزایش می یابد و با توجه به برخورداری این کشور از موقعیت همپایگی راهبردی در حوزه هسته ای با آمریکا، امکان محدودسازی آن دشوارتر خواهد بود.
حدود قانونی آزادی رسانه ها در زمان جنگ: ایالات متحد آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۸۱ شماره ۱
155 - 166
حوزههای تخصصی:
چالش بین آزادی بیان و حفظ امنیت ملی مسأله ای مهم و مجادله برانگیز در اکثر کشورهاست . بسیاری از کشورها و از جمله ایالات متحد آمریکا به ویژه به دلایل امنیتی و نظامی در زمان جنگ ، آزادی خبرنگاران را برای حضور در صحنه های جنگ و گزارش وقایع به عموم محدود می کنند. آمریکا در جنگ ویتنام ، حمله به گرانادا، پاناما، جنگ دوم خلیج فارس ، حمله به هائیتی ، و نیز تهاجم اخیر به افغانستان به سانسور وسیع مطبوعات مبادرت ورزید. جایگاه قانونی این اقدام و چالشهای عملی آن در برابر اصول قانون اساسی که هر نوع محدودیت آزادی بیان و مطبوعات را ممنوع می سازد، محور بحث این مقاله را تشکیل می دهد.
زوال نظام سلطه در فرهنگ انتظار و مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
49 - 68
حوزههای تخصصی:
مبارزه با ظلم و ستم یکی از آموزه های بنیادین فرهنگ انتظار است که تلاش برای زوال نظام سلطه در عصر حاضر از مصادیق بارز آن می باشد. در پژوهه پیش رو تلاش شده تا ضمن تبیین معنایی مکتب شهید سلیمانی و همسویی آن با فرهنگ انتظار، زوال نظام سلطه ترسیم شود. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی تهیه شده و به لحاظ داده های جمع آوری شده، تحقیقی کیفی است. این مقاله که به بررسی زوال نظام سلطه در فرهنگ انتظار و مکتب شهید سلیمانی پرداخته، در سه محور چیستی، چرایی و چگونگی زوال نظام سلطه براساس فرهنگ انتظار و مکتب شهید سلیمانی سامان یافته است. محور سوم این پژوهش در دربردارنده راه کارهایی است که با نگاه به فرهنگ مهدویت و مکتب شهید سلیمانی، برای زوال نظام سلطه ارائه شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که برای زوال نظام سلطه باید اقداماتی از قبیل تقویت مؤلفه های فرهنگی، سرمایه گذاری رسانه ای، ترویج وحدت، تشدید روابط دیپلماتیک علیه نظام سلطه، اقتدار در عرصه های نظامی، علمی و اقتصادی به خوبی پی گیری شود.
توئیپلماسی تطبیقی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا (مطالعه موردی: شهادت سردار قاسم سلیمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه اجتماعی «توییتر» به دلیل داشتن برخی ویژگی های منحصر به فرد، توانسته مخاطبان زیادی را در میان سیاستمداران پیدا کند؛ به گونه ای که اصطلاح جدیدی با عنوان «توئیپلماسی» یا «توییتر- دیپلماسی» وضع شده است؛ سیاستمداران از طریق توییتر، با مخاطبان گسترده ای در کشورهای مختلف ارتباط برقرار کرده و از این طریق، مرزهای دیپلماسی عمومی خود را توسعه داده اند. این پژوهش، به دنبال بررسی تطبیقی نحوه استفاده سیاستمداران ایران و آمریکا از پلتفرم توییتر است؛ مورد مطالعه در این پژوهش، شهادت سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس پاسداران انقلاب اسلامی است. بازه زمانی موردنظر در بررسی توئیپلماسی دو کشور، از روز شهادت سردار سلیمانی به مدت ده روز (از 13 تا 23 دی ماه سال 1398) بوده است. جمع آوری داده ها با روش غیراحتمالی هدفمند انجام شده و به دلیل محدود بودن حجم داد ه ها، از روش تمام شماری به جای نمونه گیری استفاده شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل داده ها انجام شده و نهایتاً 7 مضمون فراگیر در توئیپلماسی ایران و 6 مضمون فراگیر در توئیپلماسی ایالات متحده آمریکا استخراج شده است. در پایان پژوهش، با تأیید فرضیه استفاده حداکثری جریان راست از توییتر- در مقایسه با جریان دموکرات- مشخص شد که توئیپلماسی ایالات متحده آمریکا عمدتاً به دنبال اقناع افکار عمومی درمورد قانونی بودن اقدام خود در ترور سردار سلیمانی و همچنین ضرورت اتحاد سیاسی داخلی در برابر ایران بوده است. در حالی که توئیپلماسی ایران، عمدتاً مبتنی بر گفتمان عاطفی و حول محور بیان ویژگی های شخصیتی سردار سلیمانی و حتمی بودن انتقام گیری از عاملان ترور ایشان بوده است.
مواجهه ایرانیان با فناوری های نوین در آمریکا و نتایج آن براساس اسناد منتشر نشده و مطبوعات عصر قاجاریه (مطالعه موردی تلگراف و تلفن).(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
329 - 353
ایرانیان در دوره قاجاریه با مدنیت و فرهنگ غرب آشنا شدند. در این دوره آمریکا توانسته بود به پیشرفت های عظیمی به ویژه در عرصه فناوری ارتباطات دست پیدا کند و موجب حیرت جهانیان به ویژه ایرانیان گردد. به همین دلیل متفکران ایرانی به واکاوی اختراعات آمریکایی ها در عرصه فناوری هایی همچون تلگراف و تلفن و چگونگی توسعه آن ها برآمدند. افزایش اطلاعات و آگاهی از دستاوردهای متحیرکننده آمریکاییان و مقایسه ناخودآگاه میان اوضاع ایران و این کشور پرسش های متعددی را در باره علل و اسباب فاصله میان این دو کشور در فناوری به وجود آورد. در پژوهش حاضر سعی شده است که با رویکردی تاریخی و با تکیه بر مطبوعات و اسناد منتشر نشده، چگونگی مواجهه ترقی خواهان با فناوری های نوین آمریکا همچون تلگراف و تلفن بررسی گردد و سپس به این پرسش پاسخ داده شود که آیا آگاهی ایرانیان از دستاوردهای ارتباطی آمریکا نتایجی را به دنبال داشت یا خیر؟ براساس یافته های تحقیق این فرضیه مطرح شد که روشنفکران به ویژه از دوره ناصری بیشترین اطلاعات را در خصوص تغییر و تحولات آمریکا در عرصه ارتباطات بازتاب داده اند و ایده بهره مندی از این پیشرفت ها را پیشنهاد کردند. به دنبال این گزارش ها نمایندگان سیاسی ایران در واشنگتن و مقامات دولتی از یک طرف در تکاپو برای حضور در کنفرانس های آمریکایی ها در عرصه تکنولوژی و استخدام مستشار تلگراف از این کشور برآمدند و از طرف دیگر به منظور فراگیری دستاوردهای آمریکا در عرصه تلگراف و تلفن از طریق الگوبرداری، انعقاد قرارداد و اعزام محصلین به این کشور گام های مهمی برداشتند.
الگوی مقایسه کنش سیاسی و راهبردی آمریکا و روسیه در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت های امریکا و روسیه در دوران بعد از جنگ سرد ماهیت منطقه ای پیدا کرده است. ژئوپلیتیک تعارض از حوزه جهانی به عرصه منطقه ای منتقل شده است. در چنین شرایطی، تبیین حوادث نیازمند درک دقیقی از معادله قدرت در رهیافت رئالیستی، الگوی ساختاری سیاست بین الملل در رهیافت رئالیسم جدید و هویت در مکتب انتقادی می باشد. یکی از مناطقی که رقابت امریکا و قدرت های بزرگ را منعکس می سازد، سوریه است. در سوریه تحولات منطقه ای بر اساس رهیافت باری بوزان تبیین می شود. این تحقیق به منظور شناسایی و ارزیابی رقابت های راهبردی آمریکا و روسیه در سوریه انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها ، توصیفی و از نوع تحلیلی است. در این تحقیق نخست بازتولید نشانه های تعارض امریکا و روسیه در منازعات منطقه ای مطرح و سپس هویت در رقابت های منطقه ای بازیگران موثر سیاست بین الملل ، تاثیر بهار عربی بر گسترش رقابت های منطقه ای امریکا و روسیه در سوریه ، فرایندتبدیل منازعه امنیتی به رویارویی هویتی امریکا و روسیه در سوریه ، تسری بحران در فرایند جنگ داخلی سوریه بررسی شده و در پایان نیز نتایج حاصله از تحقیق ارایه شده است.
الگوپذیری دگر اندیشان دوره قاجاریه از صنعت راه آهن آمریکا و تلاش های نافرجام برای ورود این صنعت به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روابط ایران با غرب و افزایش آگاهی ایرانیان از دستاوردهای علمی و فنی کشورهای غربی در دوره قاجاریه باعث گرایش و تمایل بسیاری از منورالفکران و اصحاب جراید برای کسب فناوری های جدید شد. یکی از این کشورهای غربی که موردتوجه قرار گرفت، آمریکا بود که با شتاب فراوان در مسیر توسعه و ترقی در حرکت بود. در این مقاله تلاش شده است با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نشریات و اسناد منتشرنشده، برای نخستین بار پیشرفت آمریکا در زمینه صنعت ریلی و راه آهن، بازتاب آن در اندیشه مصلحان دوره قاجاریه و پیامدهای آن در جامعه ایران مورد بررسی قرار گیرد و به دنبال پاسخ به این سؤال است که علی رغم تمایل ایران به الگوبرداری از راه آهن آمریکا چه علل و عواملی مانع ورود سرمایه گذاران این کشور به ایران شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اگرچه ایرانیان از دوره ناصری از طریق اروپا با راه آهن آشنایی داشتند، اما توسعه کمی و کیفی چشمگیر شبکه ریلی و قطارهای آمریکا باعث جلب توجه مطبوعات ایران به این کشور شد؛ به نحوی که به زودی آمریکا به عنوان تنها الگوی ایجاد و توسعه راه آهن موردتوجه قرار گرفت. پژوهش حاضر همچنین نشان می دهد که چگونه دولت مردان ایران برای کسب این تکنولوژی جدید تلاش کردند؛ مذاکره با سفرای این کشور و اعزام نماینده ویژه به آمریکا در دوره مظفرالدین شاه و تلاش برای انعقاد قرارداد ازجمله این اقدامات بود. اگرچه این تکاپوها به دلایل مختلف ناکام ماند اما اهمیت راه آهن را برای ایرانیان بیش از پیش آشکار کرد.
شناسایی مؤلفه های قدرت نرم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
259 - 279
حوزههای تخصصی:
شکل و ماهیت مناسبات میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در طول مدتی که از انقلاب اسلامی گذشته است، ماهیتی منازعه آمیز داشته و از رویارویی سخت تا شیوه های نرم را در برگرفته است. بدین معنا، در مناسبات میان دو کشور ابتدا جنبه های سخت افزاری از اهمیت برخوردار بوده ولیکن باگذشت زمان و ناکارآمدی این ابزارها، بهره گیری از ابزارهای نرم افزارنه اهمیت یافته است. بر این اساس، هر دو کشور با آگاهی از این معادله سعی در افزایش و بهره وری بیشتر از ظرفیت های قدرت نرم خود نموده و درصدد برآمده اند تا برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی و حفظ منافع خود از طریق بهره گیری از ابزارهای قدرت نرم اقدام نمایند. پژوهش حاضر با طرح این پرسش که «قدرت نرم سیاست خارجی ایران در قِبال ایالات متحده آمریکا بر چه مبانی و مؤلفه هایی استوار بوده است؟»، این فرضیه را مطرح می نماید که «جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از پتانسیل های ایدئولوژی اسلامی- شیعی، رهبری و مردم توان بازدارندگی خود را افزایش داده و از این طریق، با تهدیدات نرم آمریکا مقابله نموده است». روش مورد استفاده در این پژوهش، کیفی از نوع توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری مطالب از فیش برداری استفاده شده است.
روند قدرتمندی جهانی چین و سیاست موازنه ای روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تدریجی خیزش چین واقعیتی مهم در دهه های نخستین قرن بیست ویکم بوده و امکان جابه جایی قدرت را در آینده مطرح کرده است. به طبع پیامدهای بین المللی، منطقه ای و ملی مهمی برای دیگر قدرت های بزرگ و نیز روسیه داشته است و واکنش آن ها را به دنبال خواهد داشت. به ویژه مسئله واکنش روسیه با توجه به همسایگی با این کشور اهمیت بیشتری دارد. از این رو این پرسش ها مطرح می شود که الگوی رفتاری روسیه در قبال روند قدرتمندی چین چگونه تبیین پذیر است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که روسیه بیشتر به دنبال یک سیاست خارجی موازنه ای دو سویه با چین و غرب در یک نظام بین المللی چندقطبی است، اما به دلیل رقابت ژئواستراتژیک با غرب، سپر موشکی و گسترش ناتو در محیط منطقه ای به ویژه در مسئله اوکراین، ناگزیر به هم سویی با چین و ایجاد یک موازنه تدریجی جایگزین برآمده است. برای بررسی این ایده با روش تحلیل محتوای کیفی، داده ها و اسناد موجود و دیدگاه های صاحب نظران و با بهره گیری از نظریه جابه جایی قدرت، مسئله روند قدرتمندی چین، پیامدها برای روسیه و الگوی رفتاری آن را تحلیل می کنیم. دستاورد اصلی این نوشتار این است که وضعیت آینده سیاست بین المللی، آثار آن برای قدرت های بزرگ و نیز محیط منطقه ای ایران و به ویژه منطق رفتار قدرت های شرقی و چشم انداز آینده سیاست شرق گرای دولت جدید را به شکل روشن تری به ما نشان می دهد
طرح نورد استریم 2 و منافع آلمان، روسیه، اتحادیه اروپا و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح نورد استریم 2 تا پیش از اقدام های روسیه در فوریه 2022 در اوکراین به موضوع چالش برانگیزی در اتحادیه اروپا و آمریکا تبدیل شده بود. به طوری که تأثیر این طرح بر امنیت و منافع برخی از اعضای اتحادیه اروپا و آمریکا سبب دودستگی در میان اعضای اتحادیه اروپا شده بود. همچنین روابط میان آلمان و آمریکا را با چالش روبه رو کرده بود. از این رو، در این نوشتار می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که علت حمایت آلمان و روسیه و همچنین مخالفت برخی از اعضای اتحادیه اروپا و آمریکا با طرح نورد استریم 2 چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که علت حمایت و مخالفت این کشورها با این طرح تأثیرهایی است که این طرح می تواند بر امنیت و منافع ملی این کشورها داشته باشد. برای پاسخ گویی به این پرسش و آزمون فرضیه از روش کیفی مطالعه موردی چندگانه بهره می گیریم. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است و با رویکردی توصیفی تحلیلی در بستر مفهومی نظریه نوواقع گرایی آن ها را تجزیه وتحلیل می کنیم. برمبنای آزمون فرضیه، تأمین امنیت انرژی، ارتقای مرکزیت آلمان در حوزه انرژی، تثبیت موقعیت سیاسی و اقتصادی آلمان در روسیه، تنوع سازی در سیاست انتقال انرژی، درآمد هنگفت صادرات گاز و قراردادن ابزاری قدرتمند در اختیار روسیه، وابستگی بیشتر اتحادیه اروپا به انرژی روسیه، استفاده ابزاری روسیه از این طرح و تأثیر این طرح بر منافع اقتصادی و هدف های آمریکا در برابر روسیه از مهم ترین دلایل حمایت آلمان و روسیه و مخالفت آمریکا، لهستان، استونی، لئونی و لیتوانی با این طرح بوده است.
رقابت چین و آمریکا در آسیای مرکزی و پیامد آن بر روند صلح افغانستان (2001- 2020)
حوزههای تخصصی:
منطقه آسیای مرکزی دارای موقعیت ژئواستراتژیک است که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به خصوص بعد از حضور آمریکا در منطقه، تبدیل به یکی از مکان های رقابتی میان آمریکا و چین شده است. مقاله تلاش می کند با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای به این پرسش پاسخ دهد که رقابت آمریکا و چین در آسیای مرکزی چه پیامدهایی برای روند صلح افغانستان (2001-2020) داشته است؟ این مقاله در چهارچوب مفهومی رقابت قدرت های بزرگ، مسئله تحقیق را مورد بررسی قرار می دهد. برای پاسخ به این پرسش، پیامد ها بر اساس حوزه های اقتصادی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی دسته بندی و تحلیل شده اند. یافته های مقاله نشان می دهد که علیرغم اینکه در برخی زیرشاخص های حوزه های اقتصادی و امنیتی، میان آمریکا و چین اشتراکات منافع وجود دارد، تعارضات منافع این دو کشور در همه حوزه ها شدیدتر است. این تحقیق نشان می دهد علیرغم اینکه اشتراکات منافع دو کشور، پیامدهای مثبتی مانند تضعیف گروه های تروریستی آسیای مرکزی فعال در افغانستان، تضعیف القاعده، تضعیف داعش، درون مرزی کردن تفکر طالبانی و تقویت اهمیت جامعه جهانی در میان تصمیم سازان طالبان داشته اما تعارضات گسترده منافع میان چین و آمریکا در منطقه آسیای مرکزی، باعث پیچیده شدن روند صلح در افغانستان شده است.
جایگاه دیپلماسی سایبری در ارتقای نقش بین المللی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
113 - 133
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر قابلیت های سایبری چینی بیشتر نمایان شده و این کشور از سال 2014 فعالیت خود را برای شکل دادن به هنجارهای بین المللی حاکم بر حوزه سایبر افزایش داده و به دنبال ایفای نقشی منحصر به فرد در نظام بین الملل است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال است که اهداف و اولویت های دیپلماسی سایبری چین کدامند و چه سیاست هایی برای دستیابی به آن ها از سوی این کشور اتخاذ شده است؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که تبدیل شدن به قدرت هنجاری، ابرقدرت سایبری، استانداردسازی و بومی سازی از اهداف و اولویت های دیپلماسی سایبری این کشور است که برای تحقق این اهداف ماتریسی از استراتژی ها از جمله برگزاری کنفرانس جهانی اینترنت، تقویت نقش سازمان ملل، انعقاد قراردادهای بین دولتی را دنبال می کند. این مقاله با اتکا بر روش توصیفی-تبیینی درصدد است که نشان دهد چشم انداز یک ابرقدرت سایبری جامع، فراتر از توانایی تکنولوژیکی صرف بوده و مستلزم رقابت قدرت های بزرگ در قلمرو هنجاری، گفتمانی و ایده پردازی است تا بتواند به نظم بین المللی آینده شکل دهد.
وضعیت کنونی نظم بین المللی، روندهای آینده و پیامد آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
247 - 269
حوزههای تخصصی:
نظم بین المللی هرگز از ثبات و استمرار برخوردار نبوده و در طول تاریخ روابط بین الملل همواره در معرض دگرگونی بوده است که مهم ترین تغییر آن در اواخر قرن بیستم صورت گرفت. متاثر از این تغییر، یکی از مهم ترین موضوعاتی که دانش پژوهان را به نظریه پردازی واداشته، مباحثه در مورد نوع نظم بین المللی و چشم انداز آتی آن بوده است. مسلماً در این مسیر پیامدهایی نیز متوجه کشورهای نظیر ایران در عرصه بین الملل نیز خواهد بود. بر این اساس نویسنده هدف مقاله را در بررسی و تبیین سه محور «تصویر وضع موجود از نظم بین الملل»، «روند های آینده» و «تأثیر آن بر جمهوری اسلامی ایران» خلاصه می کند. لذا سوال اصلی مقاله از این قرار است که چه تصویری از وضعیت کنونی نظم بین الملل و چشم انداز آتی آن حاکم است و چه پیامدهایی برای ایران دارد؟ روش بررسی پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد و نتیجه گیری کلی نشان می دهد که وضعیت توزیع قدرت بعد از فروپاشی شوروی به صورت تک قطبی درآمده است؛ این وضعیت اکنون نیز تداوم یافته است؛ اما روندها نشان می دهند که چین آمریکا را دنبال می کند و آن را به رقابت می کشد. درنتیجه نظام بین الملل از وضعیت موجود خارج و به دوره استقرار نظم بین- المللی جدید حرکت خواهد کرد؛ در خصوص تأثیر این وضعیت برکشورهای نظیر ایران نیز بر ضرورت پیوند استراتژیک با یکی از قدرت های بزرگ تأکید می شود.
جو بایدن و تسلط دوباره طالبان بر افغانستان: یک طرح از پیش تعیین شده یا یک شکست استراتژیک؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم این که آمریکا از سال 2001 و پس از شکست طالبان هزینه های گزافی را جهت پیشبرد پروژه ی دولت – ملت سازی در افغانستان صرف کرده بود؛ اما این گروه سلفی در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ توانست بار دیگر کابل را به تصرف خود درآورد. اقدامِ طالبان در افغانستان در حالی صورت پذیرفت که جو بایدن سیاست جدید خود نسبت به افغانستان مبنی بر خروج آمریکا از این کشور را تعیین کرده بود؛ به همین دلیل بسیاری از کارشناسان تسلط طالبان را نتیجه ی سیاست دولت بایدن دانستند که پیش تر توسط ترامپ نیز پی گیری شده بود. بااین حال سؤال و دغدغه ی دیگری که در این زمینه مطرح گردید این بود که آیا اقدام بایدن در رابطه با خروج آمریکا یک طرح منطقه ای از پیش تعیین شده و با اهداف و مبانی خاص بود یا این که صرفاً در راستای کاهش هزینه های خارجی آمریکا و بر مبنای نگرش حزبی دولت دموکرات این اتفاق صورت پذیرفت؟ نویسندگان این پژوهش تلاش می کنند که این دو دیدگاه را بر اساس روش مقایسه ای موردبررسی قرار دهند. یافته های این پژوهش بیانگر این است که علیرغم وجود دو دیدگاه اصلی پیرامون سیاست خروج بایدن، مؤلفه ها و متغیرهای مختلفی در استراتژی بایدن نسبت به افغانستان دخیل هستند که اتخاذ یک نگرش چندعاملی را ضروری می سازد. این نگرش چندعاملی در پایان توسط نویسندگان ارائه شده است.