مطالب مرتبط با کلیدواژه

درون و بیرون


۱.

همزیستی درون و برون معماری در اَرسن نقش جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همزیستی معماری درون و بیرون میدان نقش جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۳ تعداد دانلود : ۶۲۷
بیان مسئله: معماری را می توان تنظیم رابطه درون و بیرون متأثر از ماهیت دو وجه آن دانست و معماری سنتی نیز به عنوان گنجینه دانش و تجربه پیشینیان می تواند از زوایای نوینی مورد کنکاش قرار گیرد. فرض بر این است که در معماری مکتب اصفهانی به عنوان دوره ای مؤثر از معماری ایران، همزیستی درون و بیرون دگرگون شده است. هدف : تحلیل فضایی و کالبدی بناهای شاخص میدان نقش جهان از منظر جایگاه، عوامل و چگونگی همزیستی درون و بیرون و نقش هر کدام در تکوین هویت شهری و معماری مجموعه، هدف اصلی این مقاله است. روش تحقیق : این پژوهش با یافته اندوزی کتابخانه ای و میدانی، به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته و هدفی توسعه ای در راستای تقویت تفکر و طراحی معماری دارد. نتیجه گیری : نتایج تحقیق بیانگر رجحان نسبی فضاها و سیمای شهری بر نمود ویژه هر بنایی بوده؛ با این حال تعادلی بین درون و بیرون با اهمیت نسبی درون در هر بنا برقرار است. ارجحیت یافتن مقوله شهرسازی و رشد و توسعه شهر و توجه به مجموعه های شهری در مقابل تک بناهای مبتنی بر خلاقیت های فردی معمار در دوره صفوی، نوعی از توجه ویژه به "بیرون" قلمداد می شود که می تواند ناشی از نمایش قدرت حکومتی و رقابت در جهان اسلام باشد. در میدان نقش جهان تلفیق بازار با ابنیه عمومی به صورتی نوین و الحاق ایوان ستون دار در ابعاد وسیع و به صورت مطبق به بناها، از ابداعات معماری سبک اصفهانی است که ناشی از تغییر نگرش در رابطه درون و بیرون معماری است. همچنین اهمیت یافتن نقش آستانه از حیث معنایی و کارکردی در این دوره را می توان تأکیدی بر نمایش مرز و قلمرو و رعایت سلسله مراتب در معماری تلقی کرد؛ مهم ترین عنصر ناحیه تعاملی و منطقه گذار و جایی که دنیای درون و بیرون را در هم می آمیزد.
۲.

بازتعریف عرصه میانه در مسکن آپارتمانی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درون و بیرون عرصه میانه مسکن آپارتمانی سلسله مراتب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۶۹۵
انسان در طول دوره زندگی و درهمه حال نیاز به ارتباط با محیط اطراف خود و انسان های دیگر دارد. دامنه این ارتباط درمیان سه عرصه عمومی(خیابان)، میانه و خصوصی(خانه) گسترده شده است. عرصه میانه به مثابه فضای انتقال میان خانه و خیابان است که در محدوده های مسکونی، اتصال دهنده دو عرصه عمومی و خصوصی می باشد، به طوری که از مرز هر خانه در واحد های مسکونی آغاز شده و تا محله و اتصال به فضای عمومی شهر گسترده می شود. امروزه به دلیل محدودیت های زندگی آپارتمانی، از جمله افزایش تراکم واحدهای مسکونی، فضاهای هر واحد مسکونی تقلیل پیدا کرده و عرصه های واسطی که به عنوان حلقه ارتباط دهنده درون و بیرون محسوب می شوند مبهم بوده و یا به فراموشی سپرده شده اند. این پژوهش با مطالعات کتابخانه ای و به روش کیفی درصدد بررسی عرصه میانه و کیفیت آن در مقیاس مسکن آپارتمانی است. از این رو ابتدا براساس ادبیات موضوع به بیان لزوم وجود عرصه میانه در عرصه های زیستی، اهمیت و تأثیر آن بر شکل گیری روابط فضایی و اجتماعی ساکنین واحدهای مسکونی پرداخته می شود. در ادامه مقایسه محدوده عرصه میانه ی خانه های سنتی و خانه های حیاط دار با الگوی رایج در آپارتمان های مسکونی نشان می دهد، محدوده عرصه میانه در مسکن آپارتمانی از پیوستگی لازم برخوردار نیست. از این رو عرصه میانه در سه بخش «رسش به آپارتمان»، «رسش به هر خانه» و «درون هر خانه» بازتعریف شده است. بازتعریف این بخش ها به همراه ارائه راهکارها نشان می دهد، پیوستگی فضایی و اجتماعی عرصه میانه موجب کاهش «خوی خیابانی» افراد و افزایش آرامش روانی در لحظه ورود به خانه خواهد شد. در واقع پیوند با حیاط اصلی،ایجاد فضاهای پویا و مرتبط با بیرون در دسترسی طبقات (کوچه ای در ارتفاع) و الگوی حیاط میانی موجب پیوند فضایی، بصری و اجتماعی با درون خانه و بالعکس خواهد شد. 
۳.

چالش درون و بیرون در آثار نقاشی ایرانی با توجه به خوانشِ دریدا از پارارگونِ کانت

کلیدواژه‌ها: دریدا کانت پارارگون دیکانستراکشن ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی درون و بیرون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۷۲۹
دریدا در خوانشی از«نقد قوه حکم»کانت، مفهوم پارارگون را در سایه قاب مورد بررسی قرار داده است. کانت با طرح پارارگون مرزهای غیرقابل نفوذی بین درون و بیرونِ اثر هنری ترسیم می نماید که به فرمالیسم و یا باور مشهورِ هنر برای هنر منجر شده است. سوال بنیادین این مقاله نیز دقیقاً براساسِ همین طرحواره صورت گرفته است: با توجه به مفهوم پارارگون، چگونه می توان چالش درون و بیرون در آثار نقاشی ایرانی را تحلیل نمود؟ باطرح این سوال، با هدف مواجهه ای دیگرگونه با متن(اثر هنری) و خوانش دیکانستراکشن، آثار از طریق پارارگون و رابطه بینامتنی به ساحت هایی غیر از زیبایی شناسی- فلسفه، ادبیات، تاریخ، جامعه شناسی، اخلاق، فرهنگ و... پیوند می یابند. مقاله ضمن مروری کوتاه بر آرای دریدا و تحلیل مفهوم پارارگون و برملا کردن تناقضات پنهان در آرای زیبایی شناسی کانت، به روشی کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به واکاویِ نقاشی ایرانی پرداخته، و مهمترین چالش مطرح شده در پارارگون کانت، یعنی درون و بیرون را در آثار نقاشی ایرانی ردیابی می نماید. اینگونه خوانش می تواند به مثابه رهنمونی روش شناختی، در حوزه های متنوع تجسمی بکار آید. 
۴.

رابطه درون و بیرون خانه به روایت ساکنین زن؛ مطالعه موردی: خانه های بافت میانی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه درون و بیرون ساکنین زن آشپزخانه بافت میانی کرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۱۸
هدف: در پژوهش حاضر الگوهای کالبدی مؤثر بر شکل گیری رابطه مناسب میان درون و بیرون خانه مورد سؤال است. این الگوها کمک می کنند که ضمن حفظ حریم های درونی خانه، این مکان به بستر پیرامونی اش پیوند بخورد. ازآنجاکه میزان مطلوب رابطه درون خانه با بیرون تا حد زیادی به شیوه زندگی ساکنین مربوط می شود؛ پژوهش به یک حوزه مکانی-فرهنگی خاص یعنی بافت میانی شهر کرمانشاه محدود شده است. علت انتخاب این بافت، برخورداری اغلب خانه های بافت میانی از شرایط کالبدی تقویت کننده رابطه درون و بیرون برآمده از بررسی منابع مکتوب و جریان داشتن زندگی در این خانه ها است که از سویی امکان مطالعه هم زمان رفتار و کالبد را فراهم کرده و از سوی دیگر تعمیم پذیری نتایج به محیط های مسکونی با شیوه زندگی مشابه را افزایش می دهد. همچنین نسبت نزدیک زنان به خصوص زنان خانه دار با خانه سبب شده سؤال از دریچه روایت ساکنین زن، به پاسخ نزدیک گردد. روش پژوهش: راهبرد پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. جمع آوری داده ها از طریق انجام مصاحبه باز با 16 نفر از زنان خانه دار ساکن 9 خانه از خانه های بافت میانی کرمانشاه، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. پس از تطبیق دادن کدهای اولیه حاصل از مصاحبه ها با نقشه های برداشت شده از خانه ها و مقوله بندی کدها بر اساس چهارچوب نظری پژوهش، نتایجی در پاسخ به سؤالات به دست آمده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد، رابطه مناسب درون و بیرون خانه برای زنان ساکن در بافت میانی شهر کرمانشاه، رابطه ای است که کنترل نوع و میزان آن در اختیار ساکنین خانه باشد؛ بنا بر این هرقدر در خانه ای فضاها ازنظر میزان ارتباط با بیرون متنوع تر باشند، آن خانه در شکل دادن به رابطه مطلوب درون با بیرون کارآمدتر است. نتیجه گیری: در خانه های موردبررسی سه سطح از ارتباط میان فضاهای درونی با بیرون دیده می شود. همچنین دو دسته الگوی کالبدی یعنی «لایه بندی فضایی» و «پنجره ها» به تحقق رابطه مطلوب میان درون و بیرون کمک می کنند؛ «لایه بندی فضایی» به معنای قرارگیری بخش های خصوصی خانه (اتاق خواب و نشیمن) در عمق و طبقات بالاتر و هم جوار شدن دیگر فضاهای خانه با معبر است. همچنین «پنجره های» هم جوار با بیرون، در مقیاس خرد بر کیفیت رابطه درون و بیرون تأثیرگذارند. علاوه بر این به واسطه حضور بلندمدت زن (مادر) در آشپزخانه این فضا به قلب خانه تبدیل شده و نوع و میزان ارتباط آن با بیرون تا حد زیادی تعیین کننده نوع و میزان ارتباط خانه با بیرون است.