مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
قوه خیال
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
11 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تشریح ریشه های زیبایی شناختی نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است، که این هدف را با تحلیل و بازسازی آراء علامه و ضمن تشریح مفروضات زیبایی شناختی حاضر در این نظریه دنبال خواهیم کرد. این پژوهش نشان می دهد که دستگاه شناسایی و قوای کنش ورزی آدمی با نظم نگاری طبیعت، قوانین موجود در آن را یافته و کنش خود را بر همین مدار تنظیم می کند. امکان اِسناد حدود اشیاء به یکدیگر، که با مَجازسازی صورت می گیرد، غایاتی مفروض، محتمل و پیش بینی پذیر را که حاصل فعالیت قوه خیال است، پیش چشم انسان قرار داده و او را با قرار دادن در دو مقام فاعل اخلاقی و خالق زیبایی، به تصمیم گیری، کنش ورزی و داوری فرا می خواند. این همه، در فرآیند هدایت تکوینی انسان به بار می نشیند و اصطلاح مشهور قانون طبیعی، معادلی برای این نوع هدایت است. بر مدار نظریه ادراکات اعتباری، قانون طبیعی همان عنوان مستجمع برای دو ساحت اخلاق و زیبایی است.
بررسی هستی شناسی قوه خیال از منظر حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
117 - 134
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی قوه خیال و اثبات کارکردهای ادراکی آن، یکی از اساسی ترین معضلات علمی در علم النفس فلسفی است و هر یک از مکاتب مشاء و اشراق و حکمت متعالیه، رویکردهای متفاوتی درباره تجرد یا مادی انگاری خیال، مدرک بودن و ماهیت صور خیالی برگزیده اند. در مقاله حاضر، هستی شناسی خیال از دیدگاه حسن زاده آملی بررسی شده است. خیال در دیدگاه وی، صرفاً در قوه ای باطنی که حافظ صور باشد، محدود نمی شود و متأثر از مبنای وحدت شخصیه، محدوده ای فراتر از تعاریف رایج مشائی و صدرایی دارد. ابعاد ماهوی خیال و کارکردهای این قوه نیز متأثر از این نوع نگاه، متمایز از سایر دیدگاه ها است. در دیدگاه ح سن زاده آملی ، فاعلیت قوه خیال در پرتو مقام انشائی آن معنا می یابد که بدون دریافت های شهودی حاصل نمی شود. تبیین مقام انشاء اسمایی این قوه، از اساسی ترین کارکردهای خیال از نگاه او است. در دیدگاه وی، صور خیالی موجود در عالم خیال نفسانی با عوالم ماورایی رابطه ای دوسویه دارد.
بَرزَخ النزول وبرزخ الصعود(مقاله علمی وزارت علوم)
المراد من البرزخ ف ی هذا البحث ملکه الخیال وعالم الصور الخیالیه بوصفه واسطهً بین العالم العقلى والعالم الجسمان ى. وقد کان الخیال من الموضوعات المهمه طوال تاریخ الفلسفه الاسلامیه منذ زمن الفاراب ی والی یومنا هذا، وله دوره ف ی معالجه العدید من القضایا والمسائل الغامضه نظیر اشکالیه المعرفه، وربط الحادث بالقدیم، والحیاه الأخرویه، الی درجه أن بعض الباحثین اعتبروا الاهتمام بهذا الموضوع من میزات الفلسفه الاسلامیه. ینکر الفاراب ی تجرد الخیال ف ی قوس الصعود وقوس الن زول، بل یری کافه القوی الخاصه بغیب النفس ذات طابع مادی ماعدا القوه العاقله. لذلک یعتقد أن الانسان یبقی بعد الموت علی شکل عقل جزئى وحسب، أما سائر قواه فتضمحل وتتلاشی. ویجاریه ابن سینا ف ی أن الخیال قوه جسمانیه، لهذا یذهب الی عدم بقاء الخیال والصور الخیالیه. هذا رغم وجود قرائن تدل علی قوله بتجرد الخیال ف ی بعض اعماله. و یتوکأ السهروردی علی عالم الخیال لیعالج به الکثیر من القضایا المهمه کالتوفیق بین الدین والفلسفه، والمشاهده والبرهان، والنقل والعقل. ورغم اتباعه للشیخ الرئیس ف ی جسمانیه الخیال، الا انه یؤکد علی تجرد الصور الخیالیه وبقائها ووجودها ف ی عالم المثال الاکبر أو الخیال المنفصل. لذلک نراه من ناحیه یقیم البراهین لصالح وجود مثل هذا العالم الذى یسمی المثال المطلق وعالم البرزخ «البرزخ الن زول ى»، ومن ناحیه ثانیه یعتبر قوه الخیال وغیرها من القوی المتعلقه بغیب النفس غیر العاقل قوی مادیهً، ولا یحفظ السنخیه بین المُدرِک والمُدرَک، ویذهب الی قدره النفس علی رؤیه الصور الخیالیه ف ی المثال المطلق. أما صدرالمتألهین فإنه بخلاف الفلاسفه الذین سبقوه یعد الخیال قوه مجرده بالتجرد المثال ى وباقیه ببقاء النفس، وبعباره ادق فهى سبب بقاء النفس بعد مفارقتها للبدن. یعتقد صدر المتألهین ان کافه الصور الخیالیه موجوده ف ی موطن النفس أو صقع النفس، أما الصور الت ی تخترعها النفس وهى من دعابات الوهم وقوه الخیال فلا یمکن اعتبارها موجوده ف ی عالم المثال المطلق. الجنه الت ی أُخرج منها آدم مثالٌ مطلق، والجنه الت ی اعدت للمتقین «برزخ صعودى» ولیس نزولیاً. ان علاقه الصور الخیالیه بقوه الخیال والتخیل کعلاقه العله بالمعلول، ولیسَ من قبیل علاقه الحالّ بالمحل، وقیام الصور الخیالیه بالنفس قیام صدورى ولیس حلولیاً، والصور العلمیه مخلوقه من قبل النفس أی أن النفس مصدر هذه الصور. الغایه الت ی نرمى الیها ف ی بحثنا هذا هی اثبات ان النظریه المذکوره من ابداع الملاصدرا الذى وجّه نقوده ف ی ضوئها لنظریات السهروردی وابن سینا بالنظر للنتائج والآثار الفلسفیه المترتبه علی کل واحده من هذه النظریات.
تبیین کارکرد تجرّد قوه خیال در معاد جسمانی از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مباحث نفس شناسی فلسفه اسلامی، قوه خیال به عنوان یکی از قوای باطنی انسان، حافظ و مدرِک صورت های خیالی بوده و کارکردهای معرفت شناختی، انسان شناختی و معاد شناختی دارد. ملاصدرا، برخلاف فلاسفه پیشین، با اثبات تجرد قوه خیال، آن را یکی از اصول بنیادین اثبات معاد جسمانی قرار می دهد. در این پژوهش با استخراج مبانی فلسفی اثبات تجرد قوه خیال، به بیان ادله آن و فروعاتی که نتیجه تجرد این قوه است، پرداخته شده است. در آثار ملاصدرا نتایج تجرد قوه خیال و فروعات به صورت صریح نیامده و نقش هر کدام در تبیین معاد جسمانی بیان نشده است. نتایج به دست آمده از تجرد قوه خیال و فروعات آن، نظریه ملاصدرا را نسبت به سایر تبیین ها از معاد جسمانی، منسجم تر نشان می دهد. برخی از نتایجِ برآمده از اثبات تجرد خیال در خصوص عالم آخرت عبارتند از : توجیه فلسفی ورود نفوس ناقص به عالم آخرت؛ حصول ثواب و عقاب در عالم قبر، و لذات و آلام عالم آخرت؛ صورت ادراکی بودن بهشت و جهنم و وجود آنها در عالم نفس؛ دائمی بودن نعمت ها در آخرت، و خلود در بهشت و جهنم؛ عدم تزاحم صورت های ایجاد شده و عوارض مادی نداشتن نعمت های اخروی.
واکاوی نسبت قوه خیال با عجایب نگاری در نگارگری ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۱
37 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عجایب نگاری، ازجمله اصطلاحات غامض و ریشه دار است که در پیرامون سنت هنری و ادبی ملل و تمدن های مختلف به کار رفته است. آنچه در این پژوهش مورد بحث و تمرکز قرارگرفته است، واکاوی نسبت های بنیان های نظری و مبانی حکمی ناظر بر سنت عجایب نگاری در نگارگری ایران با تمرکز بر «قوه خیال» است. مراد از مبانی حکمی، خاستگاه های نظری منبعث از مفاهیم ریشه دار دینی و آیینی و فرهنگی با رنگ و بوی دانش نظری و عرفان است. سؤال این پژوهش بدین شرح است «قوه خیال با عجایب نگاری در نگارگری ایرانی اسلامی چه نسبتی دارد؟» هدف: هدف از این پژوهش دست یابی به یک سیاق مشخص در تبیین نسبت خیال و عجایب نگاری در هنر ایران است و به واکاوی این سنت از منظر «خیال» پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع بنیادی بوده و با بررسی پژوهش های پیشین در حیطه تاریخ، ادبیات، مطالعات فرهنگی و تاریخ نگارگری ایران با استناد به مطالعات تاریخی و روش توصیفی و تحلیلی، متخذ از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی تنظیم شده است. یافته ها: عجایب نگاری در هنر ایرانی اسلامی دارای بنیان های روشنی در باب «قوه خیال» و کارکردهای «متخیله» در آراء حکیمانی چون «فارابی»، «ابن سینا»، «شیخ اشراق»، «صدرالمتألهین» و دیگران بوده و در آثار نگارگری ایرانی اسلامی متجلی شده است.
نسبت وحی و رؤیا در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله فهم ماهیت وحی بر اساس رؤیا و نسبت هایی که بین رؤیا و وحی در متون دینی ذکر شده و قابلیت استنباط از آن ها، هدف پژوهشی این مقاله است. روش بررسی این موضوع، تفسیری تحلیلی است که بر اساس ظواهر متون دینی در باب نسبت وحی و رؤیا و سخنان مفسران در این باب، از امکان یا عدم امکان بهره بردن از رؤیاشناسی برای وحی شناسی می پرسد. دریافته های این تحقیق به گونه شناسی انواعی از تشابه و نسبت بین وحی و رؤیا مانند؛ تضعیف حواس ظاهری، تعبیر پذیری بعضی از رؤیاهای صادقه و وحی و انزال وحی در رویا رسیدیم. همچنین رویای صادقه در متون دینی بخشی از نبوت تلقی شده است. بر این اساس، رؤیاشناسی می تواند به وحی شناسی کمک کند، و از این شیوه باید بهره برد، اما در نظریه رویا انگاری وحی مغالطات نظیر مغالطه «کنه و وجه»، «بزرگ نمایی»، «کوچک نمایی»، «تمثیل» و... شکل می گیرد.
هستی شناسی خیال نزد ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوه خیال نزد ابن سینا و ملاصدرا از جمله قوای باطنیِ نفس محسوب میشود. ابن سینا بدلایلی به مادی بودن این قوه و ملاصدرا نیز با ادله یی به مجرد بودن آن قائل شده است. ابن سینا با مادی دانستن خیال با مشکلات فلسفی عدیده یی همچون معاد جسمانی و بقای برخی نفوس روبروست. ملاصدرا ضمن پاسخ به ادله وی، برای مدعای خود دلایل متعددی ذکر کرده است. در سنجش میان دلایل هر یک از این دو فیلسوف، ادله ملاصدرا را در مقایسه با نظر شیخ الرئیس متقنتر و مقبولتر می یابیم. در ضمن، ملاصدرا با قبول تجرد قوه خیال، به نتایج متعددی همچون توجیه بقاء حافظه در پیری، توجیه مسائل فراروانشناختی، اثبات معراج و معاد جسمانی و بقاء نفوس ساده انسانی نائل شده که ابن سینا در پی آنها بوده است. لذا میتوان نتیجه گرفت نظریه ملاصدرا در این باب، یعنی اعتقاد به تجرد قوه خیال کاربردیتر است و با آن بنحو ساده تری میتوان برای برخی معتقدات دینی، دلیل و توجیه عقلانی اقامه کرد.
جایگاه قوه خیال در صدور افعال و نتایج تربیتی آن (با تأکید بر مبانی نفس شناسی صدرالمتألهین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراحل صدور فعل نزد فیلسوفان مسلمان به دو مرحله «مبادی ادراکی» و «مبادی تحریکی» تقسیم میشود. تحلیلهای ناظر به جایگاه قوه خیال در مبادی ادراکی فعل، از سنخ مباحث شناخت شناسیند که تأثیر قوای ادراکی و بویژه قوه خیال را در مبادی علمی صدور فعل بررسی میکنند. مسئله اصلی در این پژوهش، تبیین چگونگی تأثیرگذاری قوه خیال در مراحل صدور فعل است. رهیافتهای بدست آمده، مطابق دیدگاه صدرالمتألهین، نشان میدهد که اولاً، قوه خیال در مبادی ادراکی، تصویرسازی و تصدیق فعل، جایگاه مهمی دارد و ثانیاً، منابع مؤثر در تصویرسازیهای قوه خیال عبارتند از مدرکات حواس پنجگانه، تمثلات وجودی انسان و حتی فراتر از آن، ذات انسان، بطوری که با تغییر و کنترل و همچنین تعالی این منابع، میتوان نتایج مثبت تربیتی را در رفتار انسان بدست آورد. ثالثاً، با توجه به تحلیل مراحل فعل، «نیت» را میتوان مطابق با مرحله تصور و تصدیق در فرآیند صدور فعل دانست که با توجه به فرادیدگاه ملاصدرا، مبنی بر صدوری بودن ادراک در مرتبه خیال، بطور مستقیم بر نفس اثر میگذارد.
بررسی تطبیقی ادله تجرد نفس در اثبات تجرد خیالی از دیدگاه محقق طوسی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل اصلی برای اثبات بقای نفس، تجرد نفس است. اما در این میان، حل معضل بقای همه نفوس انسانی، منوط به تحلیل نحوه تجرد نفس و اثبات تجرد خیالی است. محقق طوسی در صدد اثبات تجرد نفس برآمده و اساساً تجرد را بعنوان دلیلی برای اثبات بقای نفس مطرح کرده است. گرچه وی اشاره یی به اثبات تجرد خیالی ندارد اما برخی از ادله ارائه شده، قابلیت اثبات تجرد خیالی را دارند. از سوی دیگر وی معتقد است نفوسی که به مرتبه تجرد عقلی نائل آیند، از تجرد خیالی نیز بهره مندند. در مقابل، ملاصدرا نیز برای حل مسئله بقای تمام نفوس، تجرد عقلی و خیالی را اثبات کرده و اساساً تلاش وی در اثبات تجرد خیالی، معطوف به اثبات بقای تمام نفوس بوده است. در این میان، برخی از ادله یی که ملاصدرا مطرح کرده، با محقق طوسی اشتراک دارد. ملاصدرا دلالت برخی از این ادله را بر تجرد خیالی تام میداند و علاوه بر آن چند دلیل مستقل در اثبات تجرد عقلی و خیالی نیز مطرح کرده است. بنابرین، ملاصدرا با اثبات اینکه قوه خیال از مراتب نفس و خود، امری مجرد است، توانسته بقای نفوسی را نیز مستدل کند که از مرتبه تجرد خیالی ارتقا نیافته اند. در نوشتار پیش رو، روشن شده است ادله یی که محقق طوسی بیان کرده، قابلیت اثبات تجرد خیالی را دارند و بر این اساس چنانکه ملاصدرا تبیین کرده است بقای همه نفوس انسانی با اثبات تجرد خیالی نفس امکانپذیر است. این امر بر اساس مبانی صدرایی بروشنی منقح است اما پیش از صدرالمتألهین و در تحقیقات محقق طوسی، تجرد خیالی را میتوان تنها در نفوسی پیگیری کرد که به مرتبه تجرد عقلی رسیده اند که این امر، توان حل بقای تمام نفوس انسانی را ندارد.
مطالعه نقش و کارکرد قوه خیال در خلق اثر موسیقایی بر اساس اندیشه سهروردی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
8 - 25
حوزههای تخصصی:
در اندیشه سهروردی، واژه زیبایی به حُسن تعبیر می شود که به جمال و کمال اشاره دارد؛ پس هر چه در نهایت کمال قرار دارد، زیباست. الگوهای زیبای یشناختی که سهروردی در ساختار حُسن و عشق معرفی م یکند، به خیال باز م یگردد. با در نظر گرفتن خیال به عنوان یکی از عوالم چندگانه هستی و قوای انسانی و مظهر دانستنِ قوه متخیّله برای صور خیالی در عالم خیال و وجود رابطه قهر و محبت میان مراتب مختلف هستی، بازتاب صور معلقه آن عالم در روح هنرمند را می توان معیاری برای کشف ریشه های متعالی هنر اسلامی معرفی کرد. اگر عالم خیال نبود و یا اگر بود و صرفاً به مثابه حافظه و نیروی بایگانی، ایفای نقش م یکرد؛ هیچ یک از انحاء هنر صورت نم یبست؛ هیچ اثر هنری شکل نم یگرفت و دیگر زبان، دارای رمز و استعاره نبود و ادبیات شعری پدید نمی آمد. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش بود که قوه خیال چه نقشی در خلق اثر موسیقایی ایفا می نماید. روش انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی- نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی بود و اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای به دست آمد هاند. نتایج تحقیق نشان م یدهد در نظام فلسفی سهروردی، خیال، وسیله ای برای تبیین مباحث هنر و زیبایی شناسی است و آهنگسازان نیز در خلق آثار خود از خیال بهره برد هاند و در این مرحله، هنرمند سالک به مقام که همان قدرت خلق صور معلقه و محاکات زیبایی های عالم، اعم از اصوات دلنشین و کشف نغمات این عالم » کُن « رسیده است.
نقش قوه خیال در تبیین وحی از دیدگاه حکیم ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
214 - 231
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مقایسه و بررسی تبیین وحی در امور جزئی و نقش قوه خیال(متخیله) پیامبر در این فرایند از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا پرداخته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که منبع معارف وحیانی، عقل فعال(=فرشته وحی) است؛ معارف موجود در عقل فعال، کلی هستند و هر دو فیلسوف، برای تبیین کیفیت دریافت معارف جزئی وحیانی، نقش مهمی به قوه خیال نبی داده اند. نقش قوه خیال از دیدگاه ابن سینا، محاکات و صورت سازی از حقایق کلی وحیانی در ساحت خیال نبی است. از دیدگاه صدرالمتالهین اما، صور تمثل یافته حقایق وحیانی، در عالم مثال(=مثل افلاطونی) حضور دارند و قوه خیال نبی، با این صُورِ تمثل یافته در عالم مثال، متحد می گردد. هر چند در برخی آثار صدرا، محاکات و صورت سازی قوه خیال از حقایق وحیانی نیز مطرح شده است، اما با توجه به شواهد موجود در آثارش، این تبیین، نظریه مشهور است که وی صرفا گزارش نموده است. پژوهش حاضر در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و در استنتاج از روش توصیفی- تحلیلی بهره برده است.
بررسی عملکرد قوه خیال در تجربه های دینی و کشف و شهودهای غیرمبتنی بر احساس
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷ ویژه فلسفه و کلام
81 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله پژوهشی تبیین و بررسی عملکرد قوه خیال در تجربه های دینی و مکاشفه های غیر مبتنی بر احساس می باشد. قوه خیال از قوای اداراکی انسان است. اکثر فعالیت های این قوه و همچنین متخیله در اثر ارتباط با محسوسات ایجاد می شود. به همین خاطر بیشتر انواع تجربه های دینی و کشف و شهود های مرتبط با عملکرد قوه خیال، در حیطه محسوسات و درون خیال متصل به وقوع می پیوندند. بعضی از تجربه های دینی و مکاشفات از جمله کشف معنوی اگرچه غیر مبتنی بر احساسات هستند اما قوه خیال در قالب خیال منفصل و همچنین خیال متصل در بعضی از جهات با آنها در ارتباط است. به همین جهت در این مقاله چگونگی عملکرد قوه خیال در قالب خیال متصل و منفصل در تجربه های دینی و مکاشفات معنوی غیر مبتنی بر احساس مورد بررسی قرار گرفته است. تجربه های دینی و مکاشفه های مرتبط با عملکرد قوه خیال به دو ساحت قابل تقسیم هستند: الف تجربه های دینی و مکاشفه های مرتبط با عملکرد قوه خیال و مبتنی بر محسوسات. ب تجربه های دینی و مکاشفه های معنوی مرتبط با عملکرد قوه خیال و غیر مبتنی بر محسوسات. قوه خیال علاوه بر اینکه در تجربه های دینی و مکاشفه ها در حیطه محسوسات نقش مهمی را ایفا می کند، در بعضی از مراحل شکل گیری و توصیف تجربه های دینی غیر مبتنی بر احساس نیز ایفای نقش می کند. از همین رو در این نوشتار سعی بر آن شده که نقش قوه خیال را در شکل گیری و تفسیر این نوع از تجربه های دینی و مکاشفه های معنوی غیر مبتنی بر احساس، تبیین نماییم.
عشق زمینی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق زمینی یا غیرعفیف ازجمله کیفیات نفسانی ای است که انسان ها در زندگی خویش تجریه می کنند. بررسی تحلیلی- توصیفی آرای ابن سینا نشان می دهد عشق زمینی یا شهوانی اساساً نوعی بیماری روحی- روانی است که گاه به بروز بیماری های جسمانی می انجامد. این گونه عشق درنتیجه غلبه افکار و تصورات ذهنی بر انسان عارض می شود و در آن، معشوق ممکن است هر شیء مادّی اعم از جمادات، گیاهان، حیوانات و انسان ها باشد؛ البته مهم ترین مصداق چنین علاقه ای عشق یک انسان به انسان دیگر است. راهکارهای موردنظر ابن سینا جهت درمان بیماری عشق زمینی عبارت اند از: وصال عاشق و معشوق، جلب توجه عاشق به معشوقی دیگر، و تقویت قوای جسمانی و مادّی عاشق. در روان شناسی معاصر، عشق هوسی را می توان با عشق زمینی بوعلی همایندسازی کرد.
بررسی رویکرد تربیت ذهن بر مبنای دیدگاه حکمت متعالیه با تاکید بر تقویت قوه خیال درآموزش کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
33 - 51
حوزههای تخصصی:
نقش تربیت ذهن و تاثیر آن بر رشد عقلانی کودکان موضوعی است که اخیرا مورد توجه جدی صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت قرار گرفته است. سابقه طرح این مساله را می توان در آثار قدما بویژه صدرالمتالهین جستجو کرد. تبیین تفاوت دیدگاه صدوری ملاصدرا با سایرین در زمینه نقش آفرینی قوه خیال و ترجیح علم حضوری نسبت به علم حصولی در حکمت متعالیه، زمینه ساز مباحثی است که می تواند الگوی بدیعی از تربیت ذهن را به روی صاحب نظران بگشاید. این مقاله ضمن بیان موضوع شناخت و نحوه حصول علم اختلاف نظر بین حکمای مشاء را با صدرالمتالهین شیرازی در تربیت ذهن بررسی می کند. بر خلاف سایر اندیشمندان که منشاء علم را صورت های ذهنی حلول کننده در نفس قلمداد می کنند که به شکل حصولی قابل ادراک است، ملاصدرا آن را حاصل ابداع و خلق در نفس دانسته که به شکل حضوری و با مشارکت فعال قوه خیال ایجاد می شود. بر این اساس به نظر می رسد در فرایند آموزش و پرورش، تربیت قوای ذهن به تنهایی برای رشد فراگیران کفایت نمی کند؛ لذا ضرورت دارد تا در برنامه های آموزش فلسفه به کودکان راه های تقویت قوه خیال نیز به عنوان یک عنصر کلیدی و تاثیرگذار، محور فعالیت برنامه ریزان آموزشی کشور قرار گیرد.
شاکله سازی و کارایی آن در نقد اول کانت با تأکید بر مفهوم «مکان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۷
27-46
حوزههای تخصصی:
شاکله سازی قوه خیال یکی از مباحث نقد عقل محض کانت است که اهمیت آن مورد مناقشه شارحان قرار گرفته است؛ برخی آن را بحثی تصنعی پنداشته اند و برخی ضروری. سخن نگارنده در این مقال، ضرورت این بحث برای نقد اول کانت است. البته شاکله ها چنانکه کانت می پنداشت، منحصراً زمانی نیستند بلکه «مکان» نیز حداقل در بعضی از شاکله ها دخیل است. کانت به واسطه شاکله ها از سویی، کارکرد «ابژکتیو» مقولات محض فاهمه را در شناخت نظری ما تبیین می کند و بدین وسیله خود را از شک هیومی می رهاند؛ و از سوی دیگر، شناخت سنتی مابعدالطبیعه را به چالش می کشاند. از نظر وی، نهایت شناخت نظری ما مجموع اعیان زمانی- مکانی از مجرای خیال است و فراروی از این محدوده نارواست.
بررسی درخت سخن گو از منظر خیال سهروردی
قالی ایرانی همواره مظهر زیبایی و نشان گر باورهای اقوام مختلف این سرزمین بوده است. در میان نقوش گوناگون گیاهی و جانوری، قالی های منقوش به درخت سخن گو نیز جایگاه خاصی در این هنر دارند. درخت سخن گو و درخت واق واق از نمونه درختان افسانه ای هستند که در فرهنگ و هنر اسلامی وارد شده اند. این نقش، در دل چند فرهنگ دیگر نیز جای دارد و در قرآن نیز به آن اشاراتی شده است. گاهی خلق این نقوش به واسطه تخیل و یا رسیدن به تعالی در هنرمند است. شیخ اشراق یکی از افرادی است که به خیال در مباحث معرفت شناسی و هستی شناسی می پردازد و او را نخستین نظریه پرداز عالم مثال در تمدن اسلامی می دانند. این مقاله پس از بیان پیشینه ای از نقش واق واق در فرهنگ ها و قالی ها و ارائه شرحی از قوه خیال و کارکرد آن به عنوان ساحت معرفت شناسی خیال (خیال متصل)، به ارتباط آن دو با هم می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که نقش درخت سخن گو را در قالی مورد نظر می توان این گونه تحلیل کرد که فرم درخت با حالت منحنی و متقارن خود، ترکیبی از شاخه های متقارن و فرم حیوانات برخاسته از آن ها را نمایش می دهد. این نقش حاصل از ادراک خیالی متصل به نفس انسان می باشد و اثری خلاقانه است. روایاتی نیز در رابطه با درخت واق از قبل وجود داشته است. بنابراین با توجه به معنایی که برای آن از قبل وجود داشته و ترکیبی که بین نقش درخت و حیوانات موجود در آن رخ داده است، می توان گفت خیال از طریق شیوه انتزاعی ترکیبی-تفضیلی به آن صورت بخشیده است.
قواعد هشت گانه روش ساخت تیپ های آرمانی؛ بازسازی نظریه مفهوم سازی ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
73 - 89
مفاهیم زیادی در علوم اجتماعی وضع شده و برای توضیح آنها آثار زیادی نیز نوشته شده است، اما به راستی مفاهیم علوم اجتماعی براساس چه قاعده و روشی ساخته می شوند؟ در پاسخ به این پرسش، کلاسیک ها و معاصران جامعه شناسی و نظریه اجتماعی در قالب سه رهیافت اثباتی، ضداثباتی و پسااثباتی بحث و تعمق کرده اند. این مقاله می خواهد قواعد و منطق شکل گیری و ساخت مفاهیم علوم اجتماعی را در رهیافت پسااثباتی ماکس وبر مورد بررسی قرار دهد. مقاله حاضر با شناسایی قواعد هشت گانه روش ساخت تیپ های آرمانی، نخست استدلال می کند که تیپ آرمانی براساس مفهوم «عقلانیت» ساخته می شود. تیپ آرمانی مبتنی بر «آموزه تکوین» و از ترکیب امور منحصربه فرد تاریخی و امور تکرارشونده اجتماعی برساخت می شود. تیپ آرمانی به مدد نیروی خیال تحت تأثیر ایده های ارزش گذار و در هدایت طرح های نظری ساخته می شود. در این روند تیپ آرمانی از پالایش و بازسازی مفاهیم روزمره کنشگران اجتماعی به دست می آید
مطالعه تطبیقی قوه خیال در اسطوره گیل گمش و افسانه اسکندر بر طبق نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
403 - 430
حوزههای تخصصی:
ذهن انسان از سرآغاز پیدایش بشر همواره تصوراتی را در ذهن پرورانده است که وجود خارجی نداشته و فقط در درون یک فرد یا افرادی به وجود آمده است. اسطوره ها تاریخ نیستند اما از نظر ارزش فرهنگی و ذخایر معنوی موجود در آن ها دست کمی از تاریخ ندارند. در دوران معاصر دانشمندان و فلاسفه به کاوش در اسطوره های عهد باستان پرداختند و حلقه های دیگری نیز به این زنجیره اضافه شد. اساطیر بهترین گزینه برای ظهور تخیلات بودند. نقش تخیل در زمینه های پیدایش تصاویر و نمادهای تخیلی در اساطیر با نگاهی به اسطوره گیل گمش و افسانه اسکندر در این تحقیق بررسی شد. پژوهش حاضر به منظور جایگاه خیال از دیدگاه یونگ در اسطوره گیل گمش و افسانه اسکندر انجام شد. بدین منظور از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد و اطلاعات ضرورت تحقیق با استفاده از روش های کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری گردید. از مهم ترین یافته ها و نتایج حاصله توجه به نظریه کارل گوستاو یونگ است که با اهمیت دادن به رؤیاها و تخیلات به کلید اسطوره شناسی رسید.
بررسی حیات برزخی و اخروی حیوانات از دیدگاه ملاصدرا و امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حشر حیوانات از جمله مباحثی است که همواره میان حکما، متکلمان و بزرگان دین مورد اختلاف بوده است. برخی از آنان معتقدند که نفوس حیوانات پس از مرگ، هیچ گونه بقایی ندارد و برخی دیگر که معتقد به تجرد نفس حیوانات هستند، قائل به وجود حشر برای آنان می باشند. در این مقاله، ضمن پذیرش حشر نفوس حیوانات بر اساس آیات و روایات، به بررسی نحوه حیات برزخی و اخروی حیوانات از منظر دو فیلسوف حکمت متعالیه، ملاصدرا و امام خمینی پرداخته و بررسی می شود که تفاوت حشر نفوس حیوانات و نفوس انسان ها در چیست و آیا این حشر، میان همه حیوانات مشترک است یا نحوه حشر حیوانات نیز با یکدیگر تفاوت دارد و سرانجامِ این نفوس، چگونه خواهد بود و آیا سعادت و شقاوتی برای حیوانات در عالم قیامت متصور است؟ در این مقاله، ضمن پاسخ به سؤالات فوق، به بررسی یکی از مباحث مهم حشر نفوس، یعنی وجود یا عدم وجود قوه خیال در حیوانات پرداخته می شود. اثبات قوه خیال در حیوانات، یکی از دلائل اثبات تجرد نفس آنان است. سپس با بیان دلائل دیگر تجرد نفوس حیوانات و براساس نظرات ملاصدرا و ام ام خمینی، در نهایت این جمع بندی حاصل می شود که حیواناتی که دارای قوه خیال هستند، با اتصال به رب النوع خود، تجرد برزخی داشته و در قیامت، حشر شخصی جزئی داشته و دیگر حیوانات، دارای وجود رابط بوده و با مرگشان با رب النوع خود اتحاد برقرار کرده و تعین خود را از دست می دهند.
خوانش معماری و تزیینات مقبره سلطان شهاب الدین و تطبیق آن با پاره ای از اصول حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳)
89 - 102
حوزههای تخصصی:
مقبره سلطان شهاب الدین و یا شیخ شهاب الدین، واقع در حاجی دلای لاریجان مازندران، ازجمله آثار هنری فاخری است که مقارن عصر صفویه به وجود آمده است. مسئله این است که با توجه به ارتباط وثیق و عمیقی که بین حکمت الهی عموماً و حکمت متعالیه خصوصاً با هنر و معماری اسلامی و ایرانی برقرار است؛ می توان میان آثار هنری و اصول حکمی به تطبیق پرداخت و تجلی حکمت به ویژه حکمت متعالیه را در آثار هنری و معماری تبیین نمود. حکمت متعالیه که توسط صدر حکمای الهی، حکیم صدرالمتألهین شیرازی پی ریزی و پایه گذاری شده است؛ مبتنی بر چند اصل اساسی و تأسیسی است. ازجمله اصالت وجود و تشکیک در وجود و وحدت وجود و حرکت جوهری. روش مقاله پیش رو توصیفی- تطبیقی است و در پی دستیابی به این هدف است که میان برخی از ویژگی های هنری مقبره سلطان شهاب الدین ِحاجی دلای مازندران با پاره ای از اصول حکمت متعالیه به تطبیق بپردازد. معمار، کاشیکار و خطاط بنای بقعه سلطان شهاب الدین، با زبانی نمادین و رمزآلود، سعی بر القاء حقیقت وجود با استفاده از چیدمان نور؛ اصالت وجود با ایجاد تداوم فضایی در بنا؛ تشکیک وجود با سلسله مراتب فضاها و نقوش گیاهی کاشی ها و حتی نقش آیه و حدیث و سخنان عرفانی بر روی کاشی های شش پر ؛ وحدت وجود با گنبد مخروطی شکل نوک تیز و حرکت جوهری با نقوش گیاهی داشته است. نتایج این پژوهش که مطالب آن به روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است نشان می دهد که معماری و تزیینات این بنا هم راستا با اصول حکمت متعالیه صدرایی، به ویژه اصالت وجود و تشکیک در وجود و حرکت جوهری اند.