مطالب مرتبط با کلیدواژه

وحی


۳۰۱.

بررسی تحلیلی- توصیفی جایگاه نبی و دلایل ضرورت آن در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۳۶
مفهوم نبوت در نگاه نخست یک مسئله ی کلامی و دینی صرف به نظر می رسد، و شاید از این جهت باشد که در فلسفه کمتر به عنوان یک مسئله ی مستقل عقلی بدان پرداخته شده است. این درحالی است که با نگاهی دقیق در فلسفه ی ابن سینا با توجه به تحلیلی که وی از هستی، انسان، جامعه و چیستی وحی دارد، امری کاملاً عقلانی و مبتنی بر ضرورت عقلایی است. ایشان با توصیفی که از نبوت دارد مدعی است نبی انسانی است کامل و از هر جهت دارای کمالات ممکن که با اتصال به عقل فعال به کسب حقایق اصیل نائل می شود. وی از سه جهت وجود نبی را امری ضروری بر می شمارد؛ نخست از جهت اجتماعی به عنوان عاملی برای هدایت و کمال اجتماع، دوم به عنوان عنصری ضروری برای تحقق نظام احسن با توجه به عنایت الهی و سوم از این جهت که از نظر معرفت شناسی دریافت حقیقت اصیل بالضروره نیازمند ادراک معارف الهی است. این جستار برآن است که با نگاهی توصیفی – تحلیلی به برجستگی بحث نبوت، بویژه ضرورت آن در آثار ابن سینا پرداخته و از خلال آثار ایشان به صورتبندی سه استدلال در این باب بپردازد.   
۳۰۲.

بررسی تجربه دینی و عرفانی از دیدگاه ابن عربی و مقایسه آن با وحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه دینی وحی شریعت ابن عربی عالم خیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۵۳
در طول حیات بشر از جوامع ابتدایی تاکنون ارتباط انسان ها با امور غیرمادّی به صورت های مختلف مطرح بوده است که به دلیل فطرت خداجویی بالذات انسان هاست و در دنیای معاصر با نام تجربه دینی و عرفانی از آن یادشده است. در تجربه عرفانی حواس بیرونی تجربه گر قطع می شود و به مشاهده وحدت آفرینی با طبیعت و عالم هستی که در بیرون نفس اوست دست می یابد و در تجربه دینی، موضوع تجربه خداوند و تجلیات اوست. این تجارب در طیف وسیعی تحت عنوان خواب، رویا، الهام، مکاشفات و ... و حتی وحی نامگذاری شده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی این تجارب در مقایسه با وحی «تجربه محض و خالص» می باشد. مُحی الدین ابن عربی، عارف مسلمان «قرن هفتم ه .ق» در آثارش خصوصاً فصوص الحکم که آن را از مُبشرات الهی«آگاهی بی واسطه از جانب حق» می داند، تجارب دینی و مقامات معنوی سالک را با اسامی مختلف و بسته به نحوه سلوک سالک معرفی می کند آنچنان که عارف مسلمان می تواند طبق آموزه های نبی اکرم(ص) و ائمه اطهار (ملاک صحت تجارب) به دریافت های اصیل و بالاتر از عالم ماده (عالم خیال متصل «مقید» و منفصل«مطلق»، عالم ارواح، عالم اسماء و صفات) راه یابد. وی وحی «مختص انبیای الهی» را تجربه محض و بالاترین ارتباط معنوی می داند که در خیال منفصل و بعضاً در خیال متصل نبی رخ می دهد
۳۰۳.

حکمت صدرایی و خوانش عقلانی وحی با تأکید بر آراء آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمت صدرایی خوانش عقلانی وحی جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۳۳
ملاصدرا در صدد تبیین عقلی ماهیت وحی و گشودن چشم اندازه عقلانی برای فهم این رویداد است؛ پرسشِ فیلسوف از حقیقت وحی تلاشی است برای فهم پذیر ساختن آن و قرار دادن خاستگاه دین در افق عقل انسانی؛ وحی فرایندی کاملاً عقلانی تلقی می شود و خرد یگانه بنیاد واقعی و حقیقی آن اعلام می گردد. ملاصدرا باتوجه به نظام فکری خود وحی را نیز دارای مراتب مختلف عقلی، مثالی و زبانی و بصری میداند و باور دارد نبی برای دریافت وحی از امتیازات خاصی مانند قوه حدس، تخیل و متصرفه قوی بهره مند است. از این رو، نبی با دریافت حقایق عقلی در مرتبه مثال منفصل وجود مثالی آن حقایق را نیز ادراک می کند ودر مرتبه حس وجود ظاهری وحی را در قالب اصوات و حروف استماع می کند، حتی فرشته وحی را نیز به صورت چهره انسانی مشاهده می کند. مطابق نگاه ملاصدرا همه این دریافت ها انشاء نفس خود نبی است و حالت حلولی ندارد، بلکه صدوری است. آیت الله جوادی به مثابه شارح حکمت صدرایی سعی دارد به بسیاری از پرسش ها و مسائلی که در دوران جدید در رابطه با وحی مطرح شده است، پاسخ دهد.
۳۰۴.

نسبت وحی و متافیزیک در هنگامه تأسیس فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحی متافیزیک فلسفه اسلامی فارابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۱
در فرهنگ اسلامی وحی وضعی از انسان است که در آن به حقیقت نائل شده است. اما این تنها وضعی نیست که انسان در آن، نسبتی با حقیقت دارد. فارابی در مقام مؤسس فلسفه اسلامی، نخستین کسی است که به این مسئله توجه کرد. وضع دیگری که در آن انسان با حقیقت پیوند دارد، وضع انسان به عنوان متعقل است؛ این همان وضع متافیزیکی انسان است. فارابی با واکاوی مفهوم ملت که همان فرهنگ و ادب مدینه است و ارتباط آن با وحی، و ربط این هر دو با فلسفه، به تبیین نسبت میان این دو وضع پرداخت، و روشن ساخت که وضع متافیزیکی انسان همان درک امر عام است که مضامین وحی به عنوان امور خاص جز در ذیل آن برای انسان تعین پیدا نمی کند. از این رو وحی تنها در ذیل متافیزیک به انسان خطاب می کند. ادعا این است که یافت این نسبت تقدیر همه علوم اسلامی را تا به امروز رقم زده است، از این رو همه علوم اسلامی ذیل متافیزیک قرار گرفته اند، هرچند متعاطیان آن ها به ظاهر در تخاصم با آن باشند.
۳۰۵.

ماهیت وحی در قرآن و عهدین و نقد نظریه رویا انگاری آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحی رؤیا انگاری عهدین تورات انجیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۳۴
وحی، اساسِ شکل گیری کتب مقدس (از جمله قرآن و عهدین) و مبنای ساختار ادیان الهی است. برخی روشنفکران معاصر، در تکاپوی یافتن پاسخ برای چالش های دین پژوهی و دینداری در مواجهه با دستاوردهای جدید بشری، با رویکرد معرفت شناسی و هرمنوتیکی به بررسی ماهیت وحی قرآن و نسبت آن با خدا و پیامبر (ص) پرداخته اند. از جمله آخرین نظریه آنان در مورد، رؤیانگاری وحی است. هدف پژوهش حاضر  این است که با بررسی شواهد موجود در عهدین نشان دهدکه ارتباط وحیانی پیامبران، از نوع خواب و رؤیا نبوده است؛ زیرا در عهدین شواهد متعددی، متعارض با مبناها و لوازم این نظریه یافت می شود. پژوهش حاضر در گردآوری مطالب، ازمنابع کتابخانه ای و در تجزیه و تحلیل داده ها، از روش توصیفی-تحلیلی آمیخته با شیوه تطبیق انتقادی بهره گرفته است. یافته اینکه بر اساس این نظریه، وحی، خواب و رؤیا است و قرآن حکایت رؤیاهای رسولانه است و این کتاب معبّر می خواهد و نه مفسر، و آنان که در تفسیر کوشیده اند، کار بیهوده کرده اند. لازمه چنین ادعایی این است که نه فقط قرآن، بلکه تورات و انجیل هم رؤیاهای رسولانه  موسی و عیسی (ع) است و وحی تمام انبیاء نیز نوعی تأثیرپذیری از رؤیاهای آنان است. نتیجه آن است که رؤیاانگاری وحی، با قدر متیقن از تعریف و ماهیت وحی بر اساس فرازهای انجیل و تورات، مخالفت جدی دارد. بر اساس عهد عتیق ویژگی اصلی پیامبران دریافت وحی است و وحی سرشت زبانی دارد. لازم به ذکر است، بحث از اعتبار یا اصالت انجیل و تورات فعلی، در مدعای پژوهش مدخلیتی ندارد، زیرا وجود شواهدی در عهدین که خواب و رؤیا نبودن ارتباط انبیا با مبدأ غیب را اثبات کند، برای رد رؤیاانگاری وحی کافی است.
۳۰۶.

مابعدالطبیعه و امر سیاسی: تأملی در ایدۀ کتاب فارابی، مؤسس فلسفۀ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۲
مابعدالطبیعه در سرآغاز بنیادگذاری اش با امر سیاسی پیوند خورد و یا اساساً برای معقول کردن امر سیاسی شکل گرفت. مابعدالطبیعه جدای از امر سیاسی، از زندگی گسسته و به دانشی خودبسنده و انتزاعی تبدیل می شود. فارابی نیز در مقام تأسیس فلسفه اسلامی، به امر سیاسی نظر داشت و به شرایط تحقق مدینه فاضله می اندیشید. فارابی بنیادی را برنهاد که فلسفه و دین را به آسانی به یکدیگر پیوند داد. او پیامبر را فیلسوف کامل و مطلق خواند و بر حسب مقدماتی که بیان کرد، زعامت مدینه فاضله را شأن پیامبر دانست. وحدت پیامبر و فیلسوف بر اساس قداست یافتن عقل میسّر شد. به بیان فارابی، عقل در ذات خویش حقیقتی الهی است و انسان به واسطه نور عقل الهی که در نفس او بالقوه موجود است، می تواند با عقل قدسی متصل شود و به سرچشمه دانش راه پیدا کند. اما عقل ذاتاً ساحت کلیت است. کلیت فراخوان عمومی دارد و همین وجه عام بودن و در دسترس همگان بودن مفاهیم کلی، دیدگاه فارابی را به چالش می کشاند؛ چراکه پیامبران خاص و تکین اند. پیامبران به شکل اختصاصی فراخوانده می شوند. این مقاله، بر این تمایز تأکید می کند و نشان می دهد که غفلت از این تمایز، آرمان فارابی یعنی بنیادگذاری امر سیاسی را مخدوش می کند.