مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
خاورشناسان
حوزههای تخصصی:
خاورشناسانِ قائل به تأثیرات مسیحی در اسلامِ آغازین را می توان به گروه های مختلفی تقسیم کرد. برخی از ایشان قائل به تأثیرات اناجیل غیررسمی و به طور مشخص اناجیل کودکی در اسلام آغازین بوده اند.گابریل رینولدز با طرح این نظر که قرآن را باید با نظر به نوشته های عهدینی فهم کرد، آیات 35-44 سوره آل عمران در باب تولد و کودکی و کفالت حضرت مریم را در پرتو یکی از اناجیل کودکی به نام «پیشا انجیل یعقوب» تبیین کرده است. به تبیین وی از این آیات نقدهایی وارد است که نتیجه غفلت وی از فقراتی از متن عهدین بوده است.
درآمدی بر سنت های انتقال حدیث: خاستگاه اِسناد و اعتبار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اِسناد به معنای نام بردن از راویان از سنت های ابداعی مسلمانان برای حفظ حدیث است. برخی از خاورشناسان تلاش کرده اند اصالت حدیث مسلمانان را مخدوش کرده و به ویژه نظام اِسناد را برساخته و خاستگاه آن را متأخر و در حدود اواسط سده دوم معرفی کنند. در مقابل از سوی مسلمانان و نیز برخی دیگر از خاورشناسان مطالعاتی انجام شده که به گونه ای مستدل و موجه، اصالت حدیث و نظام اِسناد را تبیین می کند. مسلمانان معتقدند نظام اِسناد در زمان صحابه وجود داشته و اسانید همگی اصالت دارند. بررسی جوامع متقدم نشان می دهد این سنت برای انتقال حدیث احتمالاً خیلی زود آغاز شده ولی نام بردن از اِسناد رویه معمول نبوده بلکه به تدریج غلبه یافته است. این سنت احتمالاً از نیمه سده اول آغاز شده و به تدریج تکامل یافته است. بوم های مختلف اسلام در به کارگیری اِسناد رویه های مختلفی داشته اند، ولی تا اواخر سده دوم این سنت فراگیر شده است.
تحلیل انتقادی دیدگاه برخی خاورشناسان درباره تفاوت چهره ابراهیم و اسماعیل در سور مکی و مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت حضرت ابراهیم ع به عنوان بنیان گذار سه دین توحیدی، خاورشناسان در آثار مختلف به جنبه های گوناگون زندگی این پیامبر پرداخته اند. نخستین بار اشپرنگر به تفاوت چهره ابراهیم در سور مکی و مدنی اشاره و رابطه ابراهیم با مکه را اسطوره خواند. هرخرونیه با الهام از وی این ایده را بسط داد و با بازسازی داستان ابراهیم در قرآن براساس توالی تاریخی، تحول تصویر ابراهیم در این سوره ها، به ویژه تأکید بر «مله ابراهیم»، «رابطه ابراهیم با بنای کعبه و مناسک حج»، «پیوند ابراهیم با اسماعیل و ماجرای قربانی» در سوره های مدنی را ترفندی سیاسی برای جلب نظر اهل مکه و معلول ناامیدی پیامبر از حمایت یهودیان مدینه دانست. در مناقشات جدی ودیرینه تعیین ذبیح با وجود شواهد قرآنی و عهدینی مبنی بر ذبیح بودن اسماعیل، دو نکته مهم برخاسته از تعالیم انبیاء در این داستان مورد توجه است: هدف اصلی در ماجرای قربانی، آزمایش نهایت فرمان برداری ابراهیم و فرزندش در امتثال اوامر الهی است و دیگری تأثیر این واقعه در ترمیم فرهنگ ناپسند قربانی انسان در ادوار کهن است. در این مقاله ضمن تبیین این نظریه ها و اشاره به تأثیرات آن در پژوهش های بعدی، به نقد آن خواهیم پرداخت
بازکاوی عوامل شکوفایی علمی تمدن اسلامی دوره فاطمیان از دیدگاه غربیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره فاطمیان از دوره های مهم در شکوفایی تمدن اسلامی به شمار می رود. با توجه به تشیع فاطمیان و تأکید اساسی آنان بر مذهب، بسیاری از ناظران غیرمسلمان در بررسی عوامل شکوفایی علمی دوره فاطمیان به عوامل مذهبی این شکوفایی نیز پرداخته اند. در این نوشتار، دیدگاه های اندیشمندان غربی درباره عوامل مذهبی و نیز سیاسی و اقتصادی شکوفایی علمی تمدن اسلامی دوره فاطمیان بررسی خواهد شد. مطالعه داده ها و تحلیل های این اندیشمندان، روشن می سازد که غربیان ازیک سو، نقش خلفا و دولت مردان فاطمی و پشتیبانی های آنان و رقابت با عباسیان و مدارای سیاسی مذهبی و از سوی دیگر، ماهیت مذهب اسماعیلی، تلاش برای گسترش مذهب، سازمان دعوت اسماعیلی و تأثیر اندیشه های فلسفی و عقلانی یونانی و نوافلاطونی و امتزاج آن با مذهب اسماعیلی را در شکوفایی علمی این دوران مؤثر دانسته اند. برخی از این عوامل در آثار مورخان مسلمان نیز بیان شده و پژوهشگران غربی نیز گاه نظریاتشان را از این آثار برگرفته اند، اما برخی عوامل، مانند تأثیر اندیشه های فلسفی و عقلانی یونانی و نوافلاطونی، بیشتر در آثار آنان بازتاب یافته و تأکید شده است. در تعلیل این مطلب، می توان گفت به سبب آنکه این عوامل را در دگرگونی و تطور مذهب اسماعیلی موثر دانسته اند، ریشه شکوفایی علمی در تمدن اسلامی را به بیرون از جهان اسلام و در حقیقت، به تمدن غرب و یونان وابسته کرده اند.
مطالعه تحلیلی سیر پژوهش های غربی در حدیث امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
251-278
حوزههای تخصصی:
شناخت ادوار تاریخی مطالعات و پژوهش های انجام شده در حدیث امامیه از سوی خاورشناسان، مقدمه ای است بر کشف نظریات، اندیشه ها، رویکرد ها و نقاط عطف موجود در هر دوره. در برآیند توجهات، پژوهش ها و نظریات ارائه شده در این باب، به لحاظ گذار تاریخی و سیر تطوری آثار خاورشناسی، چهار دوره زمانی متصور است که به طبع در هریک از ادوار می توان هم پوشانی ها و تلاقی گاه هایی یافت. همچنین، در هریک از اداور تاریخی، نقاطی بر پدیداری رویکردی نو در آن دوره وجود دارد. این نقاط مهم تاریخی، سرآغاز هر دوره به شمار می آیند و گاه با برآمدن یک پژوهش، گاه با ظهور یک خاورشناس و گاه با رخ دادن یک رویداد نقطه یابی می شوند. نوشتار حاضر بر آن است تا نقطه های عطف موجود در هر دوره را شناسایی کرده، بر آن اساس ابتدا و انتهای ادوار را برکاویم. شناساندن جریان غالب در هر دوره و ارائه تصویری روشن از تلاش مطالعاتی غربیان در باب حدیث امامیه از آغاز تاکنون، غایتی است که این پژوهش در پی آن است.
اجتماع سقیفه بنی ساعده و مشروعیت خلافت ابوبکر با تأکید بر آراء اندیشمندان غربی
آنچه در سقیفه بنی ساعده به گاه وفات حضرت محمد رخ داد، محتوای مناظرات حاضرین، بر خواسته از تفاوت در جنبه های مختلف زندگی اعراب و تنوع زیستی قومیت های گونا گون با آمیزه ای از طرز تفکر های سیاسی و مذهبی متأثر از عصبیت های قومی و نژادی دوران جاهلیت بود که سرانجام منجر به جدایی میان مسلمانان در طول تاریخ و بروز و ظهور مکاتب و نحله های مختلف مذهبی، فکری و فرهنگی شد. نظر به اهمیت مسأله جانشینی حضرت محمد و بازتاب آن در اندیشه های مسلمانان، و به تبع اسلام شناسان و خاورشناسان، پژوهش پیش رو قصد دارد به مدد امکانات کتابخانه ای و مراجعه به منابع کهن تاریخی، ضمن شرح اجمالی و مجدد رویدادهایی که منجر به پذیرش خلافت ابوبکر شد، چگونگی بیعت، همچنین ذکر علت عدم حضور تعداد زیادی از بزرگان مهاجر و بنی هاشم در جلسه تصمیم گیری برای تعیین جانشین پیامبر، ادله مستشرقان متأثر از دیدگاه اهل سنت مبنی بر مشروعیت خلافت ابوبکر را، با رویکردی سیاسی- اجتماعی و با بهره گیری از نظریات مشروعیت مطرح شده توسط اندیشمندان غربی به ویژه ماکس وبر به آزمون بگذارد. از این رو مسأله پژوهش این است که چگونه دلایل مطرح مبنی بر مشروعیت خلافت ابوبکر می تواند با مولفه های مشروعیت ارائه شده توسط نظریه پردازان غربی مطابقت داشته باشد.
بررسی و نقد نظریه اقتباس قرآن از عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتباس قرآن از عهدین، مهم ترین نظریة مصادر قرآن و دارای شهرت و پذیرش زیادی در میان خاورشناسان است. مهم ترین مستند آن، آموزه های مشترک دو کتاب است. براین اساس، که وحیانی بودن قرآن و نبوت پیامبر اسلام را نفی می کند، آن حضرت بسیاری از آموزه های عهدین را از طریق برخی افراد و گروه های یهودی و مسیحی فراگرفته است. هدف این پژوهش، نقدِ نسبتاً جامع نظریه اقتباس و دفاع از وحیانی بودن قرآن است. نگارنده تلاش دارد با بررسی تطبیقی و تأکید بر برخی تفاوت های مهم محتوایی و زبانی میان آموزه های مشترک قرآن و عهدین، اقتباسی بودن قرآن را رد کند. وجود گزارش های سه گانه متضاد، متناقض و متباین جزئی، در روایت های تاریخی مشترک، وجود گزارش های متغایر و نیز تفاوت جوهری در سبک و ساختار بیانی آن دو، فقدان تناقض های درونی عهدین در قرآن، از جمله این تفاوت های مهم است. وجود منبع مشترک وحیانی برای دو کتاب، سکوت یا مسلمان شدن گروهی از علمای یهود و نصارا، انتقاد شدید قرآن از یهودیان و مسیحیان، ناسازگاری اقتباس کردن با شخصیت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم، تحدی و مبارزه طلبی قرآن و تأکید بر وحیانی بودن خویش و وجود شأن نزول های متعدد برای آیات قرآن، دلایل دیگر نقد نظریه اقتباس قرآن می باشد.
نقد دیدگاه خاورشناسان درباره تعلیم دهندگان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین، مشهورترین و پذیرفته ترین نظریة مصادر قرآن در میان خاورشناسان، نظریة اقتباس قرآن از منابع یهودی و مسیحی، به ویژه عهدین است. بر اساس این دیدگاه که وحیانی بودن قرآن و نبوت پیامبر اسلام را نفی می کند، آن حضرت بسیاری از آموزه های یهودی و مسیحی را از طریق برخی افراد و گروه های یهودی و مسیحی فراگرفته و در قالب قرآن سامان دهی کرده است. خاورشناسان از این افراد و گروه ها با عنوان تعلیم دهندگان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم یاد می کنند. هدف این پژوهش نقدِ نسبتاً جامع و کامل این دیدگاه و دفاع از وحیانی بودن قرآن است و نگارنده تلاش کرده با بیان چالش های دیدگاه خاورشناسان، آن را نقد و رد کند. نخستین اشکال، استوار بودن دیدگاه خاورشناسان بر پیش داوری و پیش فرضِ مخدوشِ بشری بودن قرآن است. اشکال دوم و مهم تر، روش غیرعلمی آنان در استفاده از داده های تاریخی است. خاورشناسان کاملاً همسو با پیش فرض خود، داده های تاریخی را کاملاً به صورت گزینشی، جانبدارانه و یک جانبه مورد تأکید، تحلیل و نتیجه گیری قرار داده اند. فقدان هرگونه گزارشی دربارة تعلیم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به وسیلة دیگران، کوتاه و غیرمستمر بودن دیدار با تعلیم دهندگان ادعائی، بشارت و تأیید آنان دربارة پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، مسلمان شدن گروهی از آنها، ناسازگاری فراگیری قرآن از دیگران و نسبت آن به خدا با شخصیت اخلاقی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، انتقاد شدید قرآن از رفتارها و عقاید دینی اهل کتاب، قطع، تأخیر و انتظار نزول وحی، هماوردطلبی قرآن و تأکید آن بر وحیانی بودن خویش، ویژگی های فرابشری آن و امی بودن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، دلایل دیگری هستند که در نقد نظریة خاورشناسان به آنها استدلال شده است.
رویکردهای خاورشناسان به مسئله انسجام قرآن: سیر تحوّل تاریخی؛ ویژگی ها؛ زمینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه قرآن به عنوان یک متن مقدس، خصوصاً به دلیل اشتراکات موضوعی با محتوای کتاب های مقدس پیشین، همواره مورد توجه خاورشناسان بوده است. از آن جا که نحوه چینش آیات قرآن و ترکیب محتوایی آن ها برخلاف الگوی عهدین است، بارزترین خصیصه سبکی قرآن که در مواجهه ابتدائی غیرمتعارف می نماید، ناپیوستگی و فقدان انسجام ظاهری است. در این جستار، روند تاریخی رویکردهای غربیان به انسجام قرآن، ویژگی های رویکردها و عوامل و زمینه های پیدایش و تحول آن ها واکاوی شده است. سیر تطوّر تاریخی روندی سه مرحله ای را نشان می دهد: نفی کلّی انسجام قرآن؛ اذعان به انسجام سوره های مکی و تردید در وجود پیوستگی در سور مدنی؛ تأکید بر لزوم بررسی سوره های مدنی با فرض وجود انسجام در آن ها. هم چنین ویژگی های این رویکردها دستخوش تغییراتی شده است، از جمله: تغییر رویکرد جدلی به رویکرد علمی؛ تحول از فهم انسجام قرآن در فرآیند تکوین تاریخی به فهم انسجام متن در نسخه نهائی؛ تغییر تصور ترکیب تصادفی به انگاره وحدت ادبی سوره . عوامل پیدایش و دگرگونی رویکردها متعدد است که می توان به مأنوس بودن ذهن غربی به نظم کتاب مقدس و نظم موضوعی، مراجعه به متن عربی به جای ترجمه قرآن، مطالعه قرآن به مثابه کلامی شفاهی و تفاوت دیدگاه ها درباره نحوه تدوین قرآن اشاره کرد.
تعیین محدوده یثرب/مدینه در دوره پیامبر؛ رویکردی انتقادی به مطالعه های خاورشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ابتدای دوران اسلامی، یثرب از سکونتگاه های عمده منطقه حجاز بود. به علت مهاجرت پیامبر(ص) به آنجا و شکل گیری حکومت پیامبر در آن سرزمین و همچنین نزول بخش درخور توجهی از پیام های الهی در یثرب، این سکونتگاه اهمیت چشمگیری داشت. این مقاله بر آن است دریابد مستشرقان تا چه اندازه موفق شده اند به واقعیت تاریخی یثرب/مدینه نزدیک شوند و همچنین تصورشان از محدوده یثرب/مدینه چگونه است. برای پاسخ به این مسئله ابتدا آرای خاورشناسان درباره یثرب/مدینه مرور می شود؛ سپس نتایج مطالعه های خاورشناسی با آخرین دستاوردهای پژوهشگران مسلمان، در حوزه تاریخ محلی مدینه، مقایسه خواهد شد تا میزان مطابقت آنها با یکدیگر مشخص شود. از سوی دیگر، به علت محاصره بودن سکونتگاه مدینه در میان دشت گدازه های یثرب، برای تعیین مساحت این سکونتگاه از سامانه GIS استفاده خواهد شد. نتایج نشان می دهند باوجود پژوهش های متعدد مدینه شناختی، خاورشناسان بر سر محدوده آن به توافق نرسیده اند. خاورشناسان الگوی «دولت شهر مدینه» ولهاوزن (J.Wellhausen) را دنبال نکردند. الگوی «شهرک مدینه» که فرانتس بوهل (F.Buhl) در آغاز سده بیست میلادی/چهاردهم هجری و نیز هَری مانت (H.Munt) در پایان آن مطرح کرد توجیه کافی نداشت. وات (W.Watt) بین تعبیر «واحه» و «شهرک» در تردید ماند و لِکِر (M.Lecker) الگوی «شهرک های خوشه ای» را دنبال کرد. درنهایت، شولر (M.Scholler) بدون اینکه برای سکونتگاه یثرب الگویی ارائه کند یا نامی بر آن نهد، برای نخستین بار مساحت یثرب/مدینه را معادل «چندین مایل مربع» دانست که چندان صائب نبود. نقشه های بازسازی شده خاورشناسان نیز به طور معمول گویای الگوی «شهرک» بودند و مساحت اندک مدینه را به 25 هکتار تقلیل می دادند؛ در حالی که مطالعه های انجام شده روی سکونتگاه های طوایف اوس و خزرج نشان می داد مساحت این منطقه بالغ بر چهار هزار هکتار بوده است.
خاورشناسان و هرمنوتیک: امامان در تفسیر قرآن مطالعه موردی دیدگاه رابرت گلیو
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۷ آذر و دی ۱۳۹۵ شماره ۵ (پیاپی ۱۶۱)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
رابرت گلیو از خاورشناسان معاصر در مقاله «هرمنوتیک متقدم شیعی: برخی فنون تفسیری منسوب به امامان شیعه » با رهیافت توصیفی تبیینی به بررسی اخبار تفسیری متعلق به دوره هرمنوتیک مرجعیت مطلق امام در تفسیر قرآن پرداخته است. نتایج تثبیت این هرمنوتیک در سه قرن نخست هجری تاریخ شیعه عبارت است از: عدم ارائه توجیه معناشناسی از سوی امام، عدم استناد به نظریه تفسیری خاص، ترجیح معنای ارائه شده از سوی امام در فرض تعارض. برابر مبانی این هرمنوتیک با وجود امام، هرگونه نظریه هرمنوتیکی بی فایده بوده است و اعتقاد به معصوم بودن امام نیاز به هرگونه نظریه تفسیری را که فرایند رسیدن به یک معنای خاص از طریق آن طرح ریزی می شود، برطرف می سازند. گلیو این نتایج را از طریق تحلیل روایات تفسیری موجود در منابع روایی متقدم شیعه به دست آورده است. وی تلاش دارد با روش های سبک شناسی و تحلیل متن، فنون تفسیری به کار رفته در احادیث تفسیری را بکاود تا فرضیه وجود یک نظریه هرمنوتیک نزد امامان شیعه را به آزمون بسپارد. برآیند مقاله وی فقدان شواهد کافی برای اثبات انسجام در هرمنوتیک قرآنی امامان شیعه است. نویسنده در نوشتار حاضر به نقد و ارزیابی دیدگاه های رابرت گلیو در مقاله مذکور همت گمارده است. رهیافت وی در نوشتار، تحلیلی انتقادی بوده و ابتدا آرای رابرت گلیو را تقریر و سپس آنها را در سه بخش محتوایی، شکلی و روشی در بوته نقد و ارزیابی قرار می دهد.
بررسی و نقد اثرپذیری قرآن از تورات و انجیل در EQ (دائره المعارف قرآن لیدن)
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
60 - 87
حوزههای تخصصی:
شبهه اثرپذیری قرآن از تورات و انجیل سابقه دیرینه دارد، ولی در دو سده اخیر(سده نوزدهم و بیستم) که مطالعات قرآنی شرق شناسان گسترده تر شده، این شبهه در آثار فراوانی مطرح شده و حتی آثار پرشماری از مستشرقان فقط به اقتباس قرآن از تورات و انجیل اختصاص یافته اند. دایر ه المعارف قرآن لیدن (EQ) که مهم ترین اثر قرآن پژوهی در هزاره سوم و دوران معاصر است، در مقایسه با دیگر آثار خاورشناسان در این موضوع نسبتاً عملکرد مثبتی دارد و در هیچ مقاله ای به اقتباس قرآن از تورات و انجیل تصریح نکرده است و فقط به شباهت های محتوایی قرآن با آنها در برخی مقالات اشاره و بدون هیچ گونه پیش داوری از آن عبور کرده است. این پژوهش با توجه به مقالات دایر ه المعارف قرآن لیدن (EQ) به روش توصیفی - تحلیلی و کشفی صورت گرفته است. خاورشناسانی که به این موضوع دامن زده اند با پیش فرض بشری بودن به سراغ قرآن رفته اند؛ زیرا امی بودن رسول خدا9 و عدم ارتباط آن حضرت با اهل کتاب در مکه و مدینه و نیز تخطئه بسیاری از باور ها و رفتار اهل کتاب در قرآن را نادیده گرفته و بر منشأبودن کتاب مقدس اصرار کرده اند. مقالات EQ در مقایسه با آثار دیگر خاورشناسان پیشین از لحن ملایم و نرمی برخوردار است و دست اندرکاران آن کوشیده اند که از ابراز مواضع صریح علیه وحیانیت قرآن بپرهیزند و وجهه علمی و بی طرفی در مقالات را تقویت کنند، ولی به نظر می رسد این تفاوت رویکرد مبنایی و اساسی نباشد، بلکه روشی برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبان خود، به ویژه مخاطبان مسلمان است.
بررسی و نقد رویکرد EQ در روایات جمع قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دائره المعارف قرآن لیدن(EQ)،که پرآوازه ترین اثر قرآن پژوهی غربیان در سده های اخیر است، از جهات صوری و محتوایی قابل نقد است؛ همانند جامعیت نداشتن مقالات، فقدان درک مطلب و استناد ندادن به منابع معتبر و یا برداشت های نادرست از برخی آیات قرآن؛ ولی هیچ موضوع نقدپذیری به اهمیت شبهه اقکنی در وحیانیت قرآن کریم نیست؛ زیرا با خدشه در وحیانیت قرآن، اساس اسلام و رسالت پیامبر مخدوش می شود. مقاله حاضر نحوه طرح موضوع روایات جمع قرآن را به اجمال در آثار پیشینیان و به تفصیل در مقالات EQ بررسی و مقایسه می کند و به نقد دیدگاهی می پردازد که از رهگذر پر و بال دادن به روایات جمع قرآن، در پی تشکیک در اصالت و وحیانیت قرآن است؛ دیدگاهی که به رغم وجود ادله و شواهد فراوان بر جمع آوری قرآن در زمان رسول خدا صلی الله علی و آله کوشیده است توقیفی بودن در ترتیب سوره ها و چینش آیات و نگارش قرآن در زمان آن حضرت را انکار کند. همچنین در این مقاله در رد دیدگاه مذکور، به شماری از ادله عقلی، شواهد تاریخی و ادله نقلی، که بیانگر جمع و تدوین قرآن کریم در زمان حیات رسول خدا صلی الله علی و آله است، می پردازیم.
خوبرویان پاک یا درختان تاک؟ نقدی بر قرائت سُریانی – آرامیِ لوگزنبرگ از حورٌ عِین در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «حور» در چهار آیه قرآن به کار رفته که در سه موردش با وصف «عِین» قرین گشته و ترکیب «حُورٌ عِینٌ» را پدید آورده است. عبارت «زَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ» (دخان، 54؛ طور، 20) جای تردیدی را برای مفسران قرآن باقی ننهاده که مراد از حُورٌ عِین را زیبارویانی بدانند که در بهشت به تزویج مردان بهشتی در می آیند. در سال 2000 میلادی نویسنده ای با نام مستعار کریستف لوگزنبرگ کتابی با عنوان «قرائت سُریانی-آرامیِ قرآن؛ کوششی در رمزگشایی زبان قرآن» منتشر کرد و اظهار داشت که مسلمانان برداشت نادرستی از حُورٌ عِین داشته اند. به نظر وی، قرآن به طور گسترده از واژه ها و عبارات سُریانی-آرامی استفاده کرده و مسلمانان بدون توجه به معنای اصلی این واژه ها در زبان سُریانی، به ابداع معانی جدیدی نزد خود برای آن ها دست زده اند، که حورعین یکی از این موارد است. به زعم وی، این واژه در زبان سریانی به معنای انگور سفید است؛ اما مسلمانان – در زمانی که قرآن بدون نقطه بوده - واژه «رَوَّحنَا» را به صورت «زَوَّجْنَا» قرائت کرده و بدین ترتیب، حور عین را زیبارویانی بهشتی پنداشته اند. لوگزنبرگ مدعی است که با استفاده از دانش زبان شناسی تاریخی-تطبیقی به این نتایج رسیده است. این نوشتار، ادعاهای لوگزنبرگ در مورد آیات مربوط به حُورٌ عِین را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده که پژوهش های مبتنی بر زبان شناسی تاریخی– تطبیقی بین دو زبان عربی و آرامی نه تنها ادعای لوگزنبرگ را تأیید نمی کند بلکه گواه صدقی بر معنای مصطلح بین مسلمانان از حورٌعِین است.
نقد وبررسی روابط تاریخی- فکری اِخوانُ الصَّفا و اِسماعیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت نویسندگان رسائل اخوان الصفا تاکنوندر پرده ابهام مانده و میان محققان، بحث و گمان هایی در باب انتساب آنان به فرق و مذاهب، به ویژه اسماعیلیه جریان داشته است. از دیرباز اسماعیلیه بر این باور بوده اند که رسائل نوشته یکی از پیشوایان این گروه به نام احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل است. همچنین در دوران معاصر، برخی خاورشناسان و نیز محققان اسماعیلی مذهب، اخوان و رسائل را به اسماعیلیه منسوب کرده اند. در این مقاله، با شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی اجمالی رسائل، نخست به دعوی اسماعیلیه و آن دسته از خاورشناسانی که رسائل را به اسماعیلیه نسبت داده اند اشاره می کنیم؛ آنگاه به دیدگاه دسته ای دیگر ازخاورشناسان و پژوهشگران می پردازیم که اخوان الصفا را در شمار اسماعیلیه نمی دانند. قراین درون متنی رسائل واستناد به اشعار عربی و فارسی و مطالب دیگر، این دعوی را که رسائل نوشته احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل است، با تردید جدی مواجه می کند. همچنین، آراء اخوان در تساهل و تسامح نسبت به ادیان و مذاهب و مکاتب فکری، با شیوه فرقه اسماعیلیه مغایرت داشت. افزون بر شواهد تاریخی مانند گزارش های ابوحیان توحیدی، سجستانی، ابن ندیم، قفطی، این نکته سخت قابل توجه است که نویسندگان اسماعیلی مذهب به مدت دو قرن اخوان الصفا را نادیده گرفتند. دیگر ادله نیز حاکی است که قول انتساب مؤلفان رسائل به اسماعیلیه از قوت لازم وکافی برخوردار نیست.
نقد و بررسی میزان هم آوایی مدخل "آیات شیطانی" با منابع اهل سنت در دایره المعارف لایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
95-124
حوزههای تخصصی:
مدخل "آیات شیطانی" نوشته ی یکی از خاورشناسان به نام "شهاب احمد" است که در دائره المعارف قرآنی لایدن به چاپ رسیده است، نویسنده مدخل با مراجعه ای که به منابع تفسیری و گزارشهای روایی اهل سنت داشته است به بررسی تاریخ افسانه غرانیق پرداخته است "شهاب احمد" در مقاله خود پس از ذکر نامها و نامگذاران این جریان به آیات و متون تفسیری اشاره کرده است و گزارش هایی از منابعی که تحلیل هایی بر آن وارد نموده اند و نیز شمه ای از ارزیابی آنها را بیان کرده است و در نهایت نیز، انعکاس آن در دوران معاصر و در منابع مسلمانان را به تصویر کشیده است ضمن آنکه نویسنده در بخشی از سخن خود با استفاده از قرینه عصمت، در کنار نقل گسترده ای که از ماجرا ارائه می دهد چنین گزارش می کند که ماجرا نمی تواند آنگونه که نقل شده است رخ داده باشد. در مورد منابع مقاله، "شهاب احمد" به تفاسیر مفسرانی چون طبری، ابن کثیر، ابن عربی، ابوحیان فخررازی، جلالین و... مراجعه داشته است. تفاسیر ناقل و نافی شبهه در منابع وی دیده می شود و تلاش کرده هرچند به تناقض گویی روی آورده تا دیدگاههای دو گروه را منعکس نماید. این نوشتار به نقد و ارزیابی مدخل یادشده پرداخته است، با این رویکرد که بررسی دیدگاههای خاورشناسان لایدن در حوزه ی آموزه های دینی به ویژه مباحث قرآنی که مربوط به انبیای راستین بوده است، فضای فکری و انگیزه های اندیشمندان غیر مسلمان را تا اندازه ای پیش روی مسلمانان قرار می دهد؛ به علاوه تلاش می شود در ادامه ی تحلیل و بررسی دیدگاههای نویسنده، به میزان هم آوایی و هم سویی دیدگاههای مندرج در مدخل با منابع اهل سنت نیز پرداخته شود و نیز پس از بررسی سند و محتوای کلی منابع بهره برداری شده در مدخل، به قرآن، روایات و بدیهیات عقلی مراجعه و در نهایت توجیهات ناقلان گزارش ها، مورد کنکاش و تحلیل قرار خواهد گرفت.
بررسی و نقد نگاه EQ (دائره المعارف قرآن لیدن) به متن قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵)
117 - 143
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم و مطرح در علوم قرآنی که ارتباط وثیقی با وحیانیت قرآن دارد، مبحث متن قرآن است. وحیانی بودن متن قرآن اقتضا دارد که این متن از جهت صورت، فصیح، بلیغ، زیبا و منسجم باشد و از جهت محتوا، ژرف، هماهنگ و بدون تناقض باشد. به دلیل اهمیت این بحث و پیوند آن با وحیانی بودن قرآن، خاورشناسان در آثار خود به تفصیل به آن پرداخته اند و متن قرآن را از جهت ساختار ادبی و پیوستگی و انسجام مفهومی و از جهت سازگاری محتوای آیات با یکدیگر و با علوم تجربی بررسی کرده اند. این مقاله که به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای تدوین شده است، در آغاز به طرح مسئله پرداخته و سپس به آرای خاورشناسان و نویسندگان EQ در این موضوع پرداخته است؛ در مرحله سوم میان دیدگاه خاورشناسان پیشین و دیدگاه نویسندگان EQ مقایسه ای انجام داده است و در پایان به نقد نگاه خاورشناسان درباره متن قرآن پرداخته است، و به این نتیجه رسیده که برخی مقالات EQ به دلیل مسلمان بودن نویسندگانش، رویکردی بی طرفانه و مناسب دارند؛ ولی عمده مقالاتِ پایه و اساسی که به قلم خاورشناسان نگاشته شده اند، راه خاورشناسان پیشین را پیموده اند و با پیش فرض غیروحیانی بودن قرآن، موضوع متن قرآن را پی گرفته اند.
تحلیلی انتقادی بر شبهات خاورشناسان درباره جهاد در قرآن
حوزههای تخصصی:
اسلام، آخرین شریعت آسمانی و قرآن کریم، آخرین کتابی است که از جانب خداوند بر خاتم پیامبران نازلشده است و گروهی از مستشرقان، شبهاتی به صورت گسترده پیرامون آیات ناظر بر جهاد در قرآن مطرحکردهاند. هر چند از مستشرقان کسانی هستند که قرآن و پیروانش را مبرّا از این شبهات دانسته و در تَنزُّه آن از این سخنان نادرست، نکات قابل توجهی ذکرنمودهاند. این نوشتار به روش کتابخانهای کوشیدهاست پارهای شبهات مستشرقان پیرامون جهاد در اسلام را با رویکردی نقادانه، واکاویکند. البته دستمایه شبهات مستشرقان، اقدامات وحشیانه و خشونت آمیز گروه های سلفی و تکفیری سازماندهی شده توسط برخی دولت های غربی است که با پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از آنان، این گروه ها را در جهت ایجاد رعب و وحشت در جهان به نام اسلام در سراسر جهان پراکنده اند. نتایج تحقیق نشانگر الهی و عقلانی بودن فرامین اسلام درخصوص جهاد و بیپایه بودن شبهات مستشرقان در این راستا بوده و اینکه گروههای خشن و قسیالقلب، نظیر القاعده، داعش، سلفیون، گروههای تکفیری دیگر مانند وهابیت و...، هیچگونه ارتباط معناداری با اسلام حقیقی ندارند.
تحلیل انتقادی دیدگاه خاورشناسان درباره نسخه خطی 1075 دارالکتب قاهره و تفسیر مجاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخه مستقل تفسیر مجاهد به شماره 1075 در دارالکتب قاهره از جنبه های مختلف مانند ویژگی های سندی و متنی، پیوند با طرق گوناگون نقل آرای تفسیری مجاهد در تفاسیر متأخرتر از جمله جامع البیان، شیوه های نقل و امکان بازسازی شکل اصلی تفسیر مجاهد مورد بررسی قرار گرفته است. اشتاوت، ونزبرو، لیمهاوس و ورستیخ در پژوهش های مختلف به همه یا برخی از این موارد، به تفصیل یا به اشاره پرداخته اند. در این مقاله دیدگاه های این خاورشناسان تبیین و سپس ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نقطه عزیمت همه مطالعات غربیان در این باره نظریه سزگین مبنی بر «مکتوب بودن منابع آثار روایی» و روش او برای «بازیابی منابع این آثار» و «بازسازی آثار از دست رفته براساس نقل های موجود در منابع متأخر» و اشاراتی است که وی در این موارد به این نسخه و روایات مجاهد در تفسیر طبری داشته است. این نسخه بیش-ترین پیوند را با طریق عیسی بن میمون از روایات مجاهد در جامع البیان دارد و قطعاً منبع طبری نبوده و همچنین گلچینی از تفسیر طبری هم نیست. مجاهد بن جبر مجاهد بن
بررسی دیدگاه الیور لیمن درباره سنت و نقش آن در تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۴شماره ۲
103 - 124
حوزههای تخصصی:
به منظور شناخت بخشی از آرای خاورشناسان درباره نقش سنت در تفسیر قرآن و نیز اهمیت این بحث، نوشتار حاضر به معرفی و بررسی مقاله «سنت و نقش آن در تفسیر» به قلم پروفسور «الیور لیمن» سرویراستار کتاب «قرآن: یک دایره المعارف» می پردازد. نویسنده مقاله برای سنت در تفسیر قرآن کاربردهایی ذکر کرده و ذیل هر مورد آیات و روایاتی را در تفسیر آنها آورده است. به رغم وجود نکات مثبت جالب توجه در این مقاله، عدم ذکر موارد کارکردهای حدیث در نقش منبع تفسیر به صورت منسجم و دسته بندی شده، بیان نادرست برخی از این کارکردها در تفسیر آیات منتخب و استناد صرف به اقوال مشهور اهل سنت و احادیث متفرد و جعلی آنان، از نقاط ضعف این مقاله است که در این نوشتار بررسی شده اند.