مطالب
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
7 - 31
حوزههای تخصصی:
نماد و استفاده از زبان نمادین از ابزارهای مهم خلق تصویر های شعری و پرداخت های ذهنی به ویژه در ادبیات معاصر فارسی است. شاعر با کمک نماد (سمبل) می تواند اندیشه های درونی، روحی و روانی خود را به امری محسوس و عینی تبدیل کند. سمبل ها به سبب ویژگی تأویل پذیری ای که دارند متن ادبی را از ساحت تک بُعدی بودن آزاد می کنند و به خواننده امکان برداشت های متفاوت از متن را می دهند. هدف پژوهش حاضر آن است تا با روش تحلیلی- توصیفی، بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های آماری به دست آمده نشان دهد که نمادهای اسطوره ای به کار رفته در شعر نادرپور علاوه بر نمایش تصویرهای غنایی شعری و ایجاد ابهام و التذاذ هنری برای مخاطب، کارکردهای دیگری هم دارند که با تأویل نمادهای اسطوره ای به کار رفته و تحلیل تصویرهای غنایی حاصل شده می توان به اندیشه درونی و محتوایی آن تصویرها پی برد. در این پژوهش با بررسی دقیق تصویرهای غنایی موجود در شعر نادرپور و استخراج و تأویل نمادهای اسطوره ای به کار گرفته شده در آن ها، نشان داده شده است که آن نمادها- برحسب نتایج کمی و آماری- به ترتیب دارای کارکرد وطنی، اجتماعی، عاشقانه، فلسفی و مفاخره ای هستند. نتیجه حاصل آنکه در تصویرهای غنایی موجود، شاعر علاوه بر خلق تصویرهای بدیعِ شعری به دنبال القای اندیشه ای نیز به مخاطب خود بوده است و در این راه با به کارگیری مفاهیم اسطوره ای و نماد قراردادن اسطوره ها به عنوان ابزاری اساسی در پرداخت بُن مایه های فکری تصویرهای غنایی در شعر خود بهره برده است. تصاویر غنایی در شاهنامه های مصور دوره تیموری نیز نمود پررنگی دارند.اهداف پژوهش: بررسی کارکردهای نمادهای اسطوره ای در تصاویر غنایی شعر نادر نادرپور.بررسی کارکردهای نمادهای اسطوره ای در تصاویر غنایی شعر نادرپور در مقایسه با شاهنامه های مصور تیموری.سؤالات پژوهش:کارکردهای شعر نادر نادرپور کدام اند؟کارکردهای شعر نادرپور با مقایسه با شاهنامه های مصور تیموری چگونه است؟
نگارها و انگاره ها در شعر معاصر فارسی، نقد و تحلیل ساختاری تمثیل در ایماژهای شعر نادر نادرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ایماژ (تصویر ذهنی) و تمثیل از اصطلاحات مهم در بلاغت هستند. نادر نادرپور، شاعر تصویرگرا برای تصویرسازی شگردهای گوناگون دارد. کاربرد تمثیل در ایماژهای شعر او از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ امّا تاکنون پژوهش فراگیر و اثر مستقلی در این زمینه پدید نیامده است و اهمیت دارد؛ سروده های او از این دیدگاه بررسی شود. هدف از این پژوهش، نقد و تحلیل ساختاری تمثیل در ایماژهای شعر نادرپور است که با روش کتابخانه ای و فیش برداری با شیوه توصیفی _ تحلیلی به ارزیابی تمثیل ها در آفرینش تصویرها می-پردازد. نویسنده برای آگاهی و شناخت بهتر پیرامون موضوع اصلی این پژوهش از کتاب ها و مقالات دست اول نیز بهره برده است. تمثیل های کوتاه که در سروده های نادرپور مورد توجّه قرار گرفته است؛ تشبیه تمثیلی و تمثیل هایی است که با سمبل، اسطوره، چشمزد (تلمیح)، کهن الگو (آرکی تایپ) و باورهای مردمی شکل می گیرند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد؛ این شاعر هنرمندانه و با نوآوری از شکل های تمثیل کوتاه و گسترده در تصویرسازی بهره می گیرد. جلوه های تمثیل کوتاه در تصویرسازی از تمثیل گسترده بیشتر است. تمثیل ها دستاویزی برای نمایش تصویرهای خیالی نادرپور هستند که به شکل هیأتی زیبا در شعر نمایان می-شوند و سخن شاعر را می آرایند. این دستاورد در مجموعه های پایانی بسیار چشمگیر است.
بررسی تطبیقی تصویر در سروده های نادر نادرپور و نِزار قَبّانی (واکاوی تصویرهای ذهنی با نگاره های جهان آفرینش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
120 - 143
حوزههای تخصصی:
نادر نادرپور، شاعرِ تصویرگرای فارسی و نزار قبّانی، عاشقانه سرای عرب از چهره های مشهور معاصر هستند. شعر نادرپور، تصویرِ ناب است. قبّانی، عشق را در مفهوم تمام دلبستگی ها گسترش می دهد و تصویرهای باشکوه و بکری می سازد. بازتاب دادخواهی او از بیدادها و حق پایمال شده زن در عاشقانه ها با تصویرهای تازه نمایان می شود. درون مایه شعر دو شاعر، غم و عشق است؛ هر دو از وطن خود دور افتادند و زمان و مکان غربت را به تصویر می کشند. این پژوهش روش توصیفی _ تحلیلی دارد و با رده بندی تصویرهای برجسته سروده های دو شاعر به سنجش و تطبیق آن ها می پردازد و کارسازی جلوه های طبیعت را در ساختار تصویرها نقد و بررسی می نماید. نادرپور در فضاسازی بسیار چیره دست است و به شعر گونه روایی می-بخشد. یافته ها نشان می دهد؛ پدیده ها در سازه های تصویر آن ها نقش بنیادین دارند. بازتاب احساسات عاشقانه و تصویرسازی با نگاره های زیبای آفرینش سبب جاذبه شعر آن ها می شود. ژرفای اندیشگی هر دو به انسان و فراسوی دنیای آرمانی، غم گسترده و عشق در تصویرها تأثیر می گذارد و هم حسی ایجاد می کند. اندیشه آزاد دو شاعر در شکل گیری ایماژها نقش برجسته دارد و با ساختار مدرن به نوآوری دست می یابند. شعر نادرپور و قبّانی از نظر مضمون و سازه های ایماژ، هم سو و قابل تطبیق است.
بررسی مؤلفه های هیچ انگاری در ارتباط با ادب غنایی در شعر معاصر مورد مطالعه: اشعار نصرت رحمانی، فریدون مشیری و نادر نادرپور
حوزههای تخصصی:
در نهاد ادبی شعر معاصر با گسست از ادبیات کلاسیک و تغییرات فرهنگی اجتماعی در سبک فکری، مضامین تازه با گرایش به مکتب های غربی، مورد توجه قرار گرفت. هیچ انگاری (نیهیلیسم) و رمانتیسم یکی از گرایش های فکری بود که با تحولات اجتماعی سیاسی جامعه، گسترش یافت و به ویژه در دهه سی شمسی بعد از کودتا، از موتیف های اصلی شعر شد. شعر غنایی در ادبیات ادامه داشت اما شاعران رمانتیک با تکیه بر اصل آزادی بیان رمانتیسم، بی پروا و به دور از اخلاق، صرفاً به زندگی دنیایی اهمیت دادند و در قالب رمانتیسم سیاه، در بن بست های زندگی شخصی و اجتماعی به هیچ انگاری روی آوردند و از شعر غنایی رایج دور شدند. در این مقاله، مؤلفه های هیچ انگاری که همسو با رمانتیسم سیاه است و از شعر غنایی کلاسیک متفاوت شده است، در شعر سه شاعر معاصر: نادرپور، رحمانی و مشیری مورد بررسی قرار گرفته است، روش مطالعه و بررسی منابع، کتابخانه ای است. نگارش مقاله توصیفی تحلیلی با انتخاب نمونه های شعری است. نتایج بررسی نشان می دهد: شاعران در برهه ای از تاریخ زندگی خود به ویژه دهه سی که جامعه درگیر تنش های حاصل از کودتای 28 مرداد است به اندیشه های هیچ انگاری روی آوردند. گرایش به یأس و مرگ اندیشی در زندگی، لذت جویی و اروتیک، میخانه رفتن و مستی، علاقه به افیون، مهمترین مؤلفه های رمانتیکی هیچ انگاری است که در اشعارشان دیده می شود و در تقابل با شعر غنایی کلاسیک با هدف بیزاری از هستی، خوشباشی گذرا و سرخوردگی اجتماعی سروده شده است. در مقایسه شاعران نیز شعر نصرت رحمانی در این موتیف، سرآمد است.
سبک شناسی لایه ای اشعار نادر نادرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت مؤلفه های زبانی و فکر نویسندگان و شاعران، بررسی آثار آنان از نگاه سبک شناسانه است. مشخص کردن عناصر سبک سازی در آثار ادبی، مخاطب را به دنیای فکری و زبانی شاعر و نویسنده رهنمون می سازد. از دیگر سو، شعر معاصر ایران، دستخوش تحولات و دگرگونی های فراوانی بود از کودتای 28 مرداد گرفته تا انقلاب اسلامی، رویدادهای فراوانی ادیبان ایرانی و به تبع آن آثارشان را نیز تحت تأثیر قرار داد و هر کدام از آنان با سبک و سیاق خویش به بازتاب این رویدادها پرداختند، بدین معنا که افزون بر محتوای سروده های آنان لفظ و گفتارشان نیز متأثر از این جریانات معاصر گردید و حتی عاشقانه های بسیاری از شاعران هم به نوعی تحت تأثیر رویدادهای سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی بر آن است تا با نگاهی سبکی به تحلیل اشعار نادر نادرپور از شاعارن معاصر بپردازد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در سروده های نادرپور مؤلفه های سبک فردی وجود دارد: برجسته سازی مفاهیم و مضامین(عمدتاً رمانتیک و شخص)، استفاده از واژه های نشاندار(کاربرد رنگ ها و عناصر طبیعت به عنوان نماد و سمبل)، استفاده از عناصر بلاغی بکر و تازه که نشانه بدیع پردازی نادر نادرپور است از ویژگیهای بارز سبکی شعر او به شمار میروند که در عین سادگی و روانی بیان شده و به مخاطب عرضه گشته است. افزون براین، حسی بودن عناصر بلاغی از دیگر شاخصهای سبکی نادرپور است
نقش استعاره مفهومی در ساخت و گزینش استعاره در اشعار احمد شاملو و نادر نادرپور براساس نظریه لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های نسبتا خوبی در زمینه استعاره مفهومی تاکنون در متون سیاسی، رسانه ای و ادبی انجام شده است. در پژوهش حاضر سعی شده است استعاره مفهومی در متون شعری مورد بررسی قرار گیرد. پرسش-های اساسی پژوهش عبارت است از: نقش استعاره مفهومی در ساخت و گزینش استعاره ها در اشعار شاملو و نادرپور چگونه است؟ آیا می توان پذیرفت که استعاره ابزاری برای بازنمایی مفاهیم خاصی مانند جنسیت در اشعار مذکور است؟ در این پژوهش داده ها از مجموعه اشعار احمد شاملو و نادرپور استخراج شده و بر اساس نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مفاهیم مختلف از جمله مفاهیم جنسیتی در اشعار شاملو و نادرپور وجود دارد، اما میزان جنسیت گرایی در اشعار شاملو به مراتب بیشتر از اشعار نادرپور است چرا که زمینه معنایی جنگ در استعاره های مفهومی اشعار شاملو بیشتر از اشعار نادرپور است. بنابراین نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل موثر در ساخت و گزینش استعاره در اشعار جنسیت، نگرش و اندیشه شاعر، احساسات او و فضای اجتماعی حاکم بر روزگار شاعران هستند و البته عامل جنسیت نقش مهمی در ساخت و گزینش استعاره ایفا می کند.
تطبیق و تحلیل عناصر رمانتیک در شعر نادر نادرپور و پل الوآر ترجمه احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم یکی از پیچیده ترین و در عین حال جذاب ترین مکاتب ادبی در جهان به شمار می رود. ظهور آن در قرن هجدهم در فرانسه در برابر سنت نئوکلاسیسم بود. نادر نادرپور به عنوان یکی از شاگردان نیما یوشیج که خود سر منشا رمانتیسم در شعر معاصر پارسی شناخته می شود، در اشعار خود بسیار از خصوصیات مکتب رمانتیسم بهره برده است و مقایسه آنها با شعر شاعری سورئال مانند پل الوآر خالی از لطف نیست، چرا که خود رمانتیسم، بعدها راه به سوی سورئالیسم باز کرد و شاعران مکتب سورئال از خصوصیات رمانتیسم به طور موثری در شعرشان بهره می برند. به خصوص پل الوآر که گاه آنقدر در اشعارش رمانتیک می شود که مخاطب شعر در مورد اندیشه های سورئال او تردید می کند. در این نوشتار سعی می شود عناصر رمانتیسم در شعر او با شعر پل الوآر شاعر فرانسوی که بعدها از بنیانگذاران مکتب سورئالیسم شد به بحث گذاشته شود که منظور و هدف یافتن آموزه های مشترک دو شاعر از دو سرزمین و دو فرهنگ محتلف از دیدگاه مکتب رمانتیسم می باشد که همانا ادبیات در همین سیر نگاه مشترک شاعر و نویسنده مبنایی جهانی و همه گیر می یابد. این گفتار به شیوه توصیفی تحلیلی (تحقیقات کتابخانه ای) انجام پذیرفته است.
تطبیق سوررئالیسم غربی و مؤلّفه های مشابه در اشعار نادر نادرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوررئالیسم، مکتبی است که در فرانسه و قرن بیستم پدید آمده است. هرچند این مکتب در اروپا مطرح شد، بارقه هایی از اندیشه این مکتب را می توان در آثار شاعران و نویسندگان ایرانی نیز جست و جو و بازیابی کرد. گاه بین مؤلّفه های سوررئال این آثار و سوررئال غرب، تشابه های عمیقی دیده می شود که حکایت از اصالت این مکتب در آثار ایرانی از گذشته تا کنون دارد. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی ، به کنکاش در اشعار نادرپور پرداخته و جلوه های سوررئالیستی آن را با مؤلّفه های غربی تطبیق داده است. نتیجه بدست آمده، نشان می دهد، هرچند نادرپور شاعر سوررئالیست نیست، امّا مؤلّفه های سوررئالیستی در اشعار او نمود پررنگی دارد. عدم هراس از مرگ، ایجاد تصاویر نامفهوم و عجیب، بکارگیری تصاویر سوررئال و بسامد فراوان حسّ-آمیزی و تشخیص نمونه هایی از عناصر سوررئالیستی در شعر نادرپور است که قابل تطبیق با مؤلّفه های غربی سوررئالیستی است.
بازتاب اندیشه های سیاسی و اجتماعی در اشعار نادر نادرپور
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
205 - 231
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پیشینه مضامین سیاسی و اجتماعی را در اشعار نادرپور از شاعران شعر معاصر مورد بررسی قرار داده است؛ درحالی که مضامین سیاسی و اجتماعی او در پژوهش های معاصر مغفول مانده است. اگر نادرپور را شاعر تصویرها بنامیم، سخنی به گزافه نگفته ایم. زمینه اصلی مضامین شعر نادرپور، فردی یا انسانی فلسفی است و خیلی متمایل به اندیشه های سیاسی و اجتماعی نیست، امّا در دفتر سرمه خورشید و در دفترهای بعدی گاهی به سراغ مضامین سیاسی و اجتماعی به صورت سمبلیک می رود. مصداق های عاطفی شعر او از عواطف رمانتیکی سیاه آغاز شده و به سوی عاطفه های اجتماعی حرکت می کند و سرانجام به عاطفه های اندوهگین ناشی از غربت و مرگ اندیشی خیام گونه پایان می پذیرد. رمانتی سیسم فردگرایانه نادرپور در دهه های 30 تا 50 تبدیل به رمانتی سیسم اجتماعی انقلابی می شود و شعر عاشقانه رمانتیکی را با شعر سیاسی انقلابی در هم می آمیزد. در پس زمینه های شعری او هراس، عصیان، انتقام، شکست های عصبی، اجتماعی و سیاسی بسامد بالایی دارد. در برخی اشعار نادرپور ما شاهد نگاه نو شاعر به انسان و اجتماع و مفاهیمی چون عشق، آزادی، عدالت و مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جهان معاصر هستیم.
بررسی اشعار نادر نادرپور از منظر فرمالیسم روسی
منبع:
شفای دل سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
143 - 180
حوزههای تخصصی:
نادر نادرپور یکی از محبوب ترین شاعران معاصر دهه سی و چهل است و می توان او را از مهم ترین میراث داران شعر کلاسیک، در عین حال، نوپرداز به حساب آورد. لطافت، زیبایی و ویژگی های زیبایی شناختی شعر او، وام دار شناخت وی از شعر گذشته است؛ بنابراین در پژوهش حاضر کوشیده ایم که آثار این شاعر برجسته را براساس یکی از مهم ترین نظریه های ادبی معاصر یعنی فرمالیسم روسی بررسی کنیم. هدف ما در این پژوهش معرفی زبان شعری نادر نادرپور از منظر فرمالیست های روسی و کشف ساختار و زبان شعری در اشعار این شاعر معاصر و یافتن پاسخی برای این سؤالات است که «ادبیت» آثار و اشعار نادر نادرپور، زاده و حاصل چه روند و فرآیندی است؟ آیا عدول از هنجار(اعم از هنجار موسیقیائی، دستوری و ...) در شعر او بسامد بالایی دارد؟ نتایج نشان می دهد در حدود یک سوم اشعار نادرپور طبیعت گرایی است. شعر «گیاه و سنگ نه آتش» بیشترین طبیعت گرایی را به خود اختصاص داده است. هنجارگریزی آوایی و نحوی، توازن نحوی، وزن، اختیارات عروضی، جناس و موارد دیگری نشان می دهد که شعر نادر نادرپور از جهت آرای فرمالیست های روسی دارای ساختار سنجی می باشد
تحلیل شاخصه های غم غربت در اشعار نادر نادرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
75 - 96
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یا غم غربت اصطلاح علم روانشناسی است که وارد ادبیات شده است و به معنی رفتاری ناخودآگاه است که به صورت احساس غریزی و طبیعی در انسان ها بروز می کند. این رفتار تحت تأثیر عوامل فردی و اجتماعی مختلفی شکل می گیرد، مانند حبس و تبعید، یادآوری خاطرات کودکی و جوانی، حسرت بر گذشته پرشکوه، اندیشیدن به مرگ و رسیدن پیری. نادرپور یکی از شاعران برجسته مکتب رمانتیسم است که شاخصه های نوستالژی در اشعار او نمود دارد. شاخصه هایی چون وطن، کودکی، جوانی و پیری، خانواده، دوستان دیرینه، اسطوره، باستان گرایی، آرمان شهر، معشوق در شعر نادرپور حضور مؤثر دارند. روش این پژوهش، توصیفی و به صورت تحلیل محتواست. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کوچ شاعر به دیار غربت، روحش را آزرده است و غم غربت، گریبان شاعر را رها نمی کند. همچنین نادرپور در چندین سروده خود از آینده ای ناخوشایند هراسناک است؛ لذا برای مردمانش رویایی آینده ای خوشایند را از خداوند آرزوی کند، همین رویا موجب شده که او زمین را شایسته «محبت کردن» نداند و معتقد باشد که باید سیاره دیگری که در آن ظلم و ستم نباشد، پیدا کرد. نادرپور همواره در جست وجوی نجات دهنده ای است که او را از آسمان ها به زمین بیاورد. دلتنگی برای دوستانش موجب شده تا در اشعار او از 57 تن از دوستان یاد شود که شاعر شعر خود را به آنان تقدیم کرده است یا به یاد آنان سروده است. بحث قابل ملاحظه دیگر اینکه بین نوستالژی و ساختار ذهنی و زبانی شاعر رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی مقایسه ای آرایه حس آمیزی در شعر احمد بخیت و نادر نادرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
119 - 131
حوزههای تخصصی:
حس آمیزی یک تکنیک بلاغی و هنری است که با بسط و غنی سازی تصویر شعری از راه انتقال حواس پنج گانه از حسی به حس دیگر دامنه خیال پردازی شاعر را گسترش می دهد و منجر به آفرینش تصاویری بدیع متفاوت و تأثیرگذار می شود. حس آمیزی به عنوان آرایه ای ادبی، تکینیکی است از چندین صنعت، که هم از شاخه های علم بیان و هم از تقسیم بندی های علم بدیع محسوب می گردد. تلفیق حواس در خلق تصاویر منحصربه فرد ادبی و انتقال بی نظیر جو شعر در هنگام خوانش نقش بسزایی دارد. این آرایه به سبب بالا بردن سطح لذت ادبی از راه جلب توجه مخاطب و انتقال دقیق حس درونی به او و درگیر کردنش با تجربه روحی شاعر، در ادبیات فارسی و عربی به ویژه نزد شاعران معاصر از اهمیت خاصی برخوردار است. این پژوهش با توجه به حجم بالای استخدام این آرایه در شعر معاصر عربی و فارسی با روش توصیفی- تحلیلی و با آوردن نمونه های شعری مقایسه، به بررسی و تحلیل این پدیده و میزان بکارگیری آن در شعر احمد بخیت شاعر مصری و نادر نادرپور می پردازد. ملاحظه می شود که هر دو شاعر برای گسترش خیال خواننده و افزایش التذاذ ادبی ایشان و بدیع نمودن تصاویر شعری و انتقال موفق حس درونی و روح شعر به خواننده از تکنیک حس آمیزی استفاده کرده اند. طبق تحلیل نمونه های شعری می توان گفت که بکارگیری این آرایه در شعر دو شاعر، تصویرآفرینی ناب، انتقال معنی و تأثیر بر مخاطب را نیرو بخشیده و زیبایی شعرشان را دوچندان نموده است.
بررسی و تحلیل تصویرپردازی در اشعار نادر نادرپور و نصرت رحمانی
تصویرپردازی شعری یکی از پرکاربردترین اصطلاحات نقد ادبی است که در دوره ی شکوفایی نقد جدید مقبولیت فراوان یافته است و شاعران معاصر از آن برای ارائه ی ابعاد مختلف دیدگاه خود بهره جسته اند. نادر نادرپور از شعرای برجسته معاصر، پیرو مکتب رمانتیسم و شاعری توانمند در زمینه سرایش تغزل بوده است، که توانسته است با وصف ها و خیال پردازیهای خاص خود با کمک تشبیه های بدیع، جذابیت خاصی به سروده های خود ببخشد و بیشترین توانش هنری نادرپور، در نظام تصویرسازی و اندیشگانی و ترکیب سازی و بیان تصویرهای فشرده او دیده می شود. نصرت رحمانی از دیگر شاعران معاصر است که با به کارگیری کارکردهای هنری تصویر و هماهنگی آن با عواطف و اندیشه ها با فراخوانی واژگان خاص و ساخت توصیفات اصلی و حقیقی در دو محور تصاویر زبانی و تصاویر خیالی به تناسب ذهنیت و عاطفه به خلق تصاویری ملهم از فضای تیره و سیاه جامعه بپردازد. نگارنده این پژوهش بر آن است تا با رویکرد زیبایی شناسانه و ساختاری، به تحلیل و ارزیابی مهم ترین عناصر شعری تصویرآفرینی در سروده های نادرپور که بنیاد و شالوده اشعارش تصویر است و همچنین نصرت رحمانی را به شیوه تحلیلی - توصیفی مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. که نتیجه نشان می دهد بیشترین بار مضامین در اشعار دو شاعر برعهده ی تشبیهات است و دو شاعر به خوبی توانسته اند مولفه ها و ویژگی های فکری – محتوایی را به بهترین شکل ممکن با استفاده از تشبیهات بکر خود، بنمایانند.
بازتاب تکرار در سروده های سعاد الصباح و نادر نادرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شگرد ادبی تکرار، جهت القای موسیقی کلام و انسجام متن، کارکردی برجسته دارد. این عنصر بلاغی در شعر معاصر، نقشی فراتر از شعر کلاسیک ایفا می کند زیرا در شعر نو، وظیفه انتقال احساسات و عواطف درونی و ایجاد آهنگ دراماتیک، بر عملکردهای تکرار افزوده شده است. جستار حاضر، بر آن است تا انواع تکرار را در دو دفتر شعری «رسائل من الزمن الجمیل» از «سعاد صباح» و «گیاه و سنگ نه، آتش» از «نادر نادرپور» بررسی کند. از جمله دستاوردهای پژوهش، این است که تکرارِ سازه های نحوی در سطوح صامت، مصوت، هجا، واژه، ترکیب های اضافی، جمله های خبری و انشایی، در سروده های این دو شاعر بروز یافته است که کاربستِ هرکدام، به متمرکز شدن دلالت در ذهن خواننده، تداوم یک عمل یا حالت و برجسته سازی مضمون می انجامد.
هنجارگریزی در اشعار نادر نادرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
بررسی نوستالژی در آثار جبران خلیل جبران و نادر نادرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
بررسی جریان ها و تحولات شعر فارسی از دهه ی 20 تا دهه ی 50 با تکیه بر اشعار نادر نادرپور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
بررسی تطبیقی نوستالژی در شعر أحمد عبد المعطی حجازی و نادر نادرپور
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته، حالتی است روانی که به صورت ناخودآگاه در فرد آشکار و تبدیل به یک اندیشه می شود. در زمینه ی ادبیات، این حالت برای شاعر یا نویسنده ای رخ می دهد که پیرو انگیزش های فردی و اوضاع اجتماعی - سیاسی، دچار احساس دلزدگی از زمان حاضر می شود و اندیشه ی بازگشت به گذشته و خاطرات شیرینش را در سر می پروراند و سپس شعر و یا نوشته ی خود را آمیخته با فضایی غم انگیز می نماید.
احمد عبد المعطی حجازی و نادر نادرپور به عنوان دو شاعر پرآوازه ی ادبیات معاصر عربی و فارسی و پرچمدار مکتب ادبی رمانتیسم، با توجه به شرایط فردی و اجتماعی زمانه ی خود و با گریز از آن زمان، بخش عمده ی شعرشان را آمیخته با غصه، حسرت و دلتنگی برای گذشته نموده اند.
نگارندگان در این پژوهش، با مطالعه ی توصیفی و تحلیلیِ دفترهای شعری این دو شاعر، و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به بررسی و مقایسه ی چگونگیِ نمود این اندیشه ی شعری در شعر این دو شاعر پرداخته اند. برخی از نتایج نشان داد که این دو شاعر، در مضامین نوستالژیکی، دوری از سرزمین، کودکی، معشوق، خانواده، آشنایان و آینده ی آرمانی اشتراک دارند. همچنین ثابت شد که نوستالژی، سبک شعری دو شاعر را در عناصر تکرار، موسیقی، و اسلوب استفهام، تحت تأثیر قرار داده است.