
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بی نزاکتی خانوادگی بر ارتکاب قلدری سایبری از طریق عواطف منفی و روان رنجوری بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) به تعداد 22000 نفر تشکیل دادند که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه بی نزاکتی خانوادگی لیم و تای (2014)، پرسش نامه ارتکاب قلدری سایبری کرتین و همکاران (2011)، پرسش نامه عواطف منفی گونگ و همکاران، (2010) و پرسش نامه روان رنجوری وانگ و همکاران (2011)بودند که روایی پرسش نامه ها بر اساس، روایی محتوایی، صوری و سازه مورد بررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگر پایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0، 90/0، 88/0 و 88/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بی نزاکتی خانوادگی بر ارتکاب قلدری سایبری تاثیر مثبت داشت که ضریب این تاثیر 55/0 بود.
بررسی پدیدارنگاری مفهوم پژوهش از دیدگاه اساتید
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر مفهوم پژوهش را از دیدگاه اساتید در حیطه های مختلف علمی مورد بررسی قرارداده است. پارادایم معرفت شناسی تفسیری و رویکرد کیفی اتخاذ گردید. ازآنجا که پژوهشگران قصد داشتند برداشت ها و تجارب متفاوت در مورد پدیده پژوهش را بررسی و طبقه بندی کنند . لذا روش پدیدار نگاری بکار گرفته شد. از طریق روش نمونه گیری هدفمند با 34 نفر از استادان در که در رشته های علمی مختلف تدریس و پژوهش می کردند به عنوان نمونه مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. نتایج گویای آن بود که پنج شیوه کیفی متفاوت از تجربه اساتید دانشگاهی میتوان احصا نمود: پژوهش به مثابه مسؤولیت حرفه ای، کار هنری، سفر به ناشناخته ها، پازل و قضاوت. صراحت در شیوه نگرش فرد به تحقیق مبنایی برای درک فهم دیگران در بردارد. تنوعهای بدست آمده در مفهوم تحقیق ممکن است شیوهای برای درک مشکلات یا عدم تکمیل دروس و دوره های پژوهشی به دلیل عدم تناسب مفاهیم استاد و دانشجو فراهم کند. با تشخیص تنوعها در چگونگی تجربه تحقیق، اشارات کاربردی پژوهش حاضر مبنایی را برای درک برخی پدیده های مرتبط با پژوهش در نظام آموزش عالی ارائه می کند که تاکنون به صورت ناکامل درک شده است. ازآنجا که هر تنوع، گونه مختلفی از جهت گیری را در ارتباط با فرآورده های پژوهشی در بردارد. چارچوب تحقیق حاضر ابزاری مفید در مباحث مربوط به بررسی عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی فراهم میکند.
نقش مؤلفه های کیفیت خدمات دانشگاهی بر مبنای شاخص هدپرف بر رفتار شهروندی دانشجویان با نقش میانجی تعلق عاطفی
حوزههای تخصصی:
برند یک الزام استراتژیک برای دانشگاه هاست که آن ها را در ایجاد ارزش بیشتر برای دانشجویان و ایجاد مزیت های رقابتی پایدار یاری می نماید. خلق برند قدرتمند، هدف بسیاری از دانشگاه ها می باشد. نقش کیفیت خدمات دانشگاهی در تقویت برند دانشگاهی برجسته است. لذا هدف این تحقیق نقش مؤلفه های کیفیت خدمات دانشگاهی بر مبنای شاخص هدپرف بر رفتار شهروندی دانشجویان با نقش میانجی تعلق عاطفی بوده است. این پژوهش کاربردی و توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری دانشجویان رشته مدیریت دانشگاه بین المللی امام رضا و مؤسسه آموزش عالی حکیم توس مشهد با حجم جامعه 1586 نفر هستند که بر اساس فرمول کوکران 310 دانشجو به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای نسبتی در نظر گرفته شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بر گرفته از پژوهش های پیشین بود. جهت سنجش روایی صوری از نظر خبرگان و برای بررسی روایی سازه از روایی همگرا، واگرا و تحلیل عاملی و جهت سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد. تحلیل داده ها با روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. نتایج نشان داد ابعاد کیفیت خدمات دانشگاهی مدل هدپرف، شامل جنبه های آموزشی، غیر آموزشی، شهرت و دسترسی بر تعلق عاطفی به برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. یافته ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار تعلق عاطفی به برند بر رفتار شهروندی دانشجو است. به علاوه مؤلفه های کیفی خدمات دانشگاهی بر رفتار شهروندی دانشجو از طریق تعلق عاطفی به برند تاثیر مثبت و معناداری داشته است.
شناسایی و اولویت بندی موانع پیاده سازی سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان رازی قائمشهر بر مبنای تکنیک دیمتل فازی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی و اولویت بندی موانع پیاده سازی سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان رازی قائمشهر بر مبنای تکنیک دیمتل فازی پرداخته شده است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع پژوهش های کاربردی می باشد و بر مبنای شیوه گردآوری اطلاعات ذر زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش حاضر را خبرگان بیمارستانی که حداقل 20 سال سابقه مدیریتی و کارشناسان در زمینه سیستم های اطلاعات بیمارستانی تشکیل می دهند. با غربالگری انجام شده و روش نمونه گیری سیستماتیک تعداد 25 خبره به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک دلفی فازی و دیمتل فازی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد موانع پیاده سازی سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان رازی قائمشهر دارای موانع آموزشی شامل 12 مانع، موانع مالی با 8 مانع و موانع فنی با هفت مانع در پیاده سازی سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان رازی قائمشهر نقش داشته اند.با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود موانع مالی پیش روی پیاده سازی سیستم های اطلاعات بیمارستانی از طریق دولت برداشته شود و بسترسازی لازم جهت پیاده سازی این سیستم مفید در سازمان صورت پذیرد.
تأثیر رهبری تحول آفرین بر خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی تسهیم دانش و فرهنگ مدرسه دانش محور
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری تحول آفرین بر خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی تسهیم دانش و فرهنگ مدرسه دانش محور بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره متوسطه اول شهر سنندج در سال تحصیلی 1403-1402 بود، که از میان آنها 210 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های خودکارآمدی تدریس (اسچانن و همکاران، 2001)، رهبری تحول آفرین (دوستدار و همکاران، 1395)، تسهیم دانش (جاکوبز و گرت روود، 2007) و فرهنگ مدرسه دانش محور (فیگوایردو، 2016) جمع آوری گردید و از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی پژوهش از برازش دارد و در آن رهبری تحول آفرین بر خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی تسهیم دانش و فرهنگ مدرسه دانش محور تأثیر معناداری دارد.
ساخت و هنجاریابی پرسشنامه سنجش استرس تدریس
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و هنجاریابی پرسشنامه سنجش استرس تدریس معلمان ابتدایی شهر سقز در سال تحصیلی ۹9–۱۳۹8 بود. این تحقیق از لحاظ روش جزو تحقیقات آمیخته (کمی و کیفی) به حساب می آید .جامعه ی آماری این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی می باشد که بخش کیفی عبارت بود از: کتابها، منابع معتبر اینترنتی، اساتید، صاحب نظران و بخش کمی هم شامل کلیه ی معلمان ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 99-1398 بود. نمونه گیری با روش تصادفی و تعیین حجم نمونه به ازای هرگویه ۵ آزمودنی در نظر گرفته شد. برای تعیین روایی محتوایی از صاحب نظران، معلمان و متخصصان روانشناسی نظرخواهی شد و گویه های استخراج شده با رویکرد دلفی مورد تایید متخصصان قرار گرفت. داده های این تحقیق به دو صورت کمی و کیفی گردآوری شد و اجرای آن در مرحله ی کمی به صورت پیمایشی انجام گرفت . روش های تحلیل مورداستفاده در این پژوهش در بعد کیفی عبارت بود از روش نسبت روایی محتوایی و در رویکرد استنباطی از آزمون K-S و تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. میزان آلفای کرانباخ ابزار مورد استفاده برابر ۹۶/۰ بود با که نشان دهنده میزان پایایی بالای ابزار است. یافته های تحقیق بدست آمدن سه بعد از استرس تدریس معلمان شامل بعد جسمانی، بعد رفتاری و بعدی روانی بود. سؤالات شماره ۱۴- ۱۷-۲۱-۲۲ که دارای بار عاملی پایینی بودند به منظور بالا بردن برازش مدل حذف شدند.