ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۰۲۴ مورد.
۲۶۱.

بحران نان در قزوین بعد از شهریور 1321 تا 1323(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران نان قزوین متفقین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۰۱
با سقوط رضاشاه در شهریور 1320، مشکل اصلی برخی از شهرهای ایران، کمبود غله بود که حضور و اشغال کشور توسط متفقین و احتکار گندم توسط محتکرین را از عوامل اصلی آن می توان برشمرد. قزوین نیز بنا به دلایل یاد شده دچار بحران نان شده بود. مسئلهی اصلی پژوهش حاضر، بررسی توصیفی ـ تحلیلی فرآیند بحران نان در این شهر است، با توجه به اوج بحران نان در این شهر در سال 1321، مردم به شدت در مضیقه قرار گرفته و بروز چنین وضعی، تبعات منفی در سطح شهر به بار آورده بود. دولت برای کنترل بحران، به عرضهی نان های کوپنی پرداخت، که به علت اضافه کردن برخی مواد غیر خوراکی به خمیر آن، از سوی نانواها، کیفیت خوبی نداشت. راهکارهای دیگری برای کنترل بحران در سطح کشور در سال های 1322 و 1323، به اجرا درآمد. واردات گندم از خارج، برنامه هایی برای افزایش محصول گندم و اصلاح بذر، انتشار آئین نامه های غله و نان برای جلوگیری از احتکار گندم، از جمله ی آنهاست که با اجرای آنها دولت توانست بحران را کنترل کند. در این میان، شکایات متعدد مردم از کمبود و گرانی نان و تلاش های مسئولین برای کنترل بحران، نقش مهمی در تسریع مهار بحران داشت. گزارش ها حاکی از تنزل قیمت نان از اواسط، 1322 در قزوین است.
۲۶۳.

بازتاب تعاملات فکری اندیشه گران در خصوص آموزش زنان در دوره پهلوی اول مبتنی بر سه نشریه عالم نسوان ،شفق سرخ واطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اطلاعات پهلوی اول آموزش زنان شفق سرخ عالم نسوان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ زنان
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ مطبوعات
تعداد بازدید : ۱۶۶۶ تعداد دانلود : ۱۳۰۸
پژوهش حاضر به بررسی تعاملات فکری اندیشه گران دوره پهلوی اول در خصوص آموزش زنان بر اساس سه نشریه عالم نسوان ،شفق سرخ واطلاعات می پردازد . این پژوهش که براساس روش پژوهش های تاریخی صورت پذیرفته است در صدد پاسخگویی به این پرسش است که چالش ها ی فکری نخبگان دوره پهلوی اول در مبحث زنان چه بوده وانعکاس آن در جراید آن عصر چه تاثیری بر وضعیت آموزشی وفعالیتهای فرهنگی واجتماعی آنان گذاشته است.
۲۶۴.

بلدیه و بهداشت عمومی در دوره ی پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Baladieh Public Health Reza Shah the health police

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ پزشکی
تعداد بازدید : ۱۶۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۰۴
Baladieh as a new administration, has started its operation from the constitutional era, and in Reza Shah's reign continued its undertakings more seriously in the field of urban planning, cleaning, and supply needs of the citizens. Part of the Baladieh actions was in the field of public health. documents clearly indicate the Baladieh's attempt to reorganize community's health status. Supervising baths and deli shops, doctors and pharmacies, attempt to expand hospitals, monitoring guilds that directly or indirectly were in contact with public health, noticing women's health and public health, and culturalizion in these cases were some of Baladieh's attempts. However Baladieh made up the health police of Baladieh, health inspectors, and their judicial actions for executing its administrative instructions and circulars. This study, using descriptive and analytical method, and benefiting archival documents and books and magazines has investigated the activities of Baladieh administration in public health during the Pahlavi I. Purpose of this paper is to study the activities of the new Baladieh in Pahlavi I period in the context of its social functions. This research seeks to answer the question that the activities of the Baladieh resulted in which changes in the public health? In order to answer this question, firstly Iran's sanitations in late Qajars and Pahlavi I is described and then the Baladieh's sanitary tasks and attempts in public health is studied.
۲۶۶.

مردی که مثل هیچکس نبود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۱
در شماره های قبل با مردی آشنا شدیم که مثل هیچکس نبود. مردی که از ابتدای جوانی تمام قامت به پا خاسته بود تا نگذارد جنبش تحریم در توتون و تنباکو انحصار یابد و راهی را در پیش گرفت که انتهای آن شهادت او و سعادت ایران بود. سیدحسن مدرس در حقیقت الگوها و توصیه های لازم برای پیمودن این راه را از استادان خود در قمشه، اصفهان و نجف اخذ کرده بود و جنبش تنباکوی مرحوم میرزای بزرگ را نهالی می دانست که اگر با تربیت و مراقبت تناور و پربار شود، سایه و میوه آن سعادت و سربلندی اسلام و ایران خواهد بود. درواقع مدرس «اکنون دیگر کسی نبود که سیدمحمد تدین او را دشنام دهد» بلکه جریان استقلال طلبی و آزادیخواهی ایرانیان اینک به رهبری وی انجام می گرفت. مدرس بود که با حمایت از رهبران بزرگی چون میرزاکوچک خان، شیخ محمد خیابانی، کلنل محمدتقی خان پسیان و مجاهدان تنگستانی زمینه های ایجاد یک تحول بزرگ و تشکیل جبهه متحدی را فراهم ساخت که سالها بعد از او، به گونه ای دیگر و تحت عنوان جبهه ملی ایران توسط برخی از مریدان و متاثران وی پدید آمد و در صحنه سیاسی ایران نقشهای مهمی نیز ایفا کرد.اما رضاخان، مترسکی بود که کم کم جان می گرفت و به سمت و سویی می رفت که با مکیدن خون ایران به یک هیولا تبدیل شود. سیدحسن مدرس در غائله جمهوری خواهی، چنان نهضت بزرگی را علیه او و سیاستهای پشت پرده انگلیس به راه انداخت که توانست با برانگیختن ملت و مجلس، چالشی عظیم در مقابل زیاده طلبیهای وی و قزاقهایش ایجاد کند. مدرس، خطر رضاخان را برای ایران کمتر از اغتشاشات داخلی نمی دانست و می گفت مرغی را که قرار است صبح شغال ببرد، بگذار از همان سرشب ببرد! یعنی کشوری را که قرار باشد رضاخان در آینده چپاول کند، چه فرقی با این که اکنون راهزنان و حرامیان چپاول می کنند دارد. او همواره تاکید می کرد: آخر آدم باید جرات کند بیست تا سوار به کسی بسپارد و مطمئن باشد که او طغیان نمی کند!اما هرچه بود، سرانجام براثر سفتی های اجانب و سستی های ما، رضاخان شاه ایران و موسس سلسله ای شد که هرچند با ولیعهدش به پایان رسید و آخرین سلسله پادشاهی در ایران بود، اما در چند دهه حکومت این سلسله، ایران به روزگاری افتاد که شرح آن بر همه معلوم است.مدرس توسط رضاخان تبعید شد و پس از سالهای مدید و مرارت بار به شهادت رسید و تا زمانی که رضاخان بر سر قدرت بود کسی جرات نکرد پرچم مخالفت و اعتراض برافرازد؛ اما پس از شهریور 1320 و سقوط او از قدرت، نام و یاد مدرس جوانه زد و نسلهای جوان تر نخبگان دینی و سیاسی با بزرگداشت او، راه خویش را روشن نمودند که از جمله نقطه های عطف آن، نهضت نفت و پانزدهم خرداد بود.
۲۶۸.

ماهیت روابط اقتصادی آلمان و ایران از 1277 تا 1318/ 1898 تا 1940(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روابط اقتصادی ایران و آلمان بانک های آلمانی نظریة تجدید تقسیم مناطق نفوذ بازار مواد خام رقابت قدرت های بزرگ

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اقتصادی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار روابط خارجی
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
  4. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول روابط خارجی
تعداد بازدید : ۱۶۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۹۴
این مقاله روابط اقتصادی ایران و آلمان را از منظری نوین بررسی می کند. مقالة حاضر، تلاش می کند با اتکا به نظریه ای در اقتصاد سیاسی که برجسته ترین نمایندة آن پل سوئیزی است، ماهیت روابط اقتصادی آلمان را با ایران به بحث گذارد. این نظریه عبارت است از نظریة تجدید تقسیم مناطق نفوذ قدرت های سرمایه داری در کشورهای هم جوار که نهایتاً به جنگ منجر می شود. بنابراین، فرضیة اصلی مقالة حاضر این است که آلمان از دورة بیسمارک به بعد، به قدرتی اقتصادی در عرصة جهانی مبدل شده بود. این قدرت در شرایطی که کشورهای استعماری، اغلب نقاط جهان را در دستان خود گرفته بودند، تلاش می کرد بازاری مناسب برای کالاهای خود بیابد و به منبعی قابل اعتماد از مواد خام دست پیدا کند. یکی از این کشورها ایران بود. آلمان از دورة بیسمارک به بعد، تلاش کرد جاپایی در ایران باز کند؛ این تلاش با فراز و نشیب های فراوانی روبه رو بود و تا تحولات شهریور بیست، تداوم یافت. در ادامة این رقابت ها، دو جنگ بزرگ جهانی هم شکل گرفت که ماهیت آن به بازتعریف نقش قدرت های بزرگ اقتصادی در مناطق گوناگون جهان مربوط می شود.
۲۷۰.

بر هم کنش مرجعیت، حکومت و جامعه در دوران مرجعیت آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آیت الله بروجردی مرجعیت و حکومت مرجعیت و جامعه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول روحانیت
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم روحانیت
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه شخصیت ها
تعداد بازدید : ۱۶۴۷ تعداد دانلود : ۹۶۱
مرجعیت شیعه در تحولات اجتماعی سیاسی معاصر ایران، حضوری پررنگ و با نقش های متفاوت و گاه متضاد داشته است. چنین حضوری، گاه درجهت کنشگری و مبدأ تغییر واقع شدن بوده است (حضور فعال شماری از علما و مراجع برجسته در جریان انقلاب مشروطه)، گاه درجهت تأثیرپذیری و واکنش در مواجهه با تحولات بوده است (مواجهه با مدرنیزاسیون اجباری رضا شاه در ایران) و گاه در قالب سکوت و انفعال ظاهر شده است (سکوت مرجع وقت شیعه در تعارض دولت مصدق با دربار و دولت انگلیس در جریان ملی کردن صنعت نفت). مرجعیت همواره پیش قراول یا دنباله روی تحولات اجتماعی نبود؛ بلکه مانند گروه های اجتماعی دیگر، به مثابه ی عاملی اجتماعی، در رویارویی با این تحولات، هم تأثیرگذار بود و هم تأثیرپذیر؛ هم دچار قبض و محدودیت و افول می شد و هم به گسترش نفوذ و عمل خود می پرداخت. با در نظر گرفتن چنین جایگاهی برای مرجعیت، نتیجه می گیریم که در بررسی سیر تاریخی مرجعیت شیعه در ایران، خود را به مناسبات، تحولات و تعاملات درونی مرجعیت و حوزه ی علمیه محدود نکنیم و مرجعیت را در زمینه ی بزرگ تر اجتماعی سیاسی مورد بررسی قرار دهیم. در این مقاله، با در نظر گرفتن این مسئله، به بررسی سیر تاریخی مرجعیت و برهم کنش آن با جامعه و حکومت در دوره ی مرجعیت واحد آیت الله بروجردی می پردازیم. باتکیه بر داده های شفاهی حاصل از گفت وگو با ملازمان، نزدیکان و شاگردان آیت الله بروجردی و منابع تاریخی و مقالات پژوهشی مرتبط، برهم کنش مرجعیت با جامعه و حکومت را در چهار محور «بررسی زمینه ی اجتماعی سیاسی»، «بررسی وضعیت حوزه ی علمیه»، «مناسبات مرجعیت و جامعه» و «مناسبات مرجعیت و نظم سیاسی» بررسی می کنیم.
۲۷۲.

جشن های دوران رضاشاه؛ اهداف و دستاوردهای آن در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست فرهنگی رضاشاه کردستان پهلوی اول جشن ها

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول فرهنگی
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۱۶۴۱ تعداد دانلود : ۷۳۶
برپایی جشن های گوناگون به مناسبت های مختلف و اجرای برنامه های گزینشی و ایراد نطق ها و خطابه های هدفدار یکی از کم هزینه ترین، عملی ترین و در عین حال، زودبازده ترین اقدامات برای تبلیغ و تأکید بر تحوّلات جامعه ایران و بزرگ نمایی خدمات شخص رضاشاه و تهییج احساسات توده مردم بوده است؛ بنابراین دولت پهلوی اول اهتمام ویژه ای به برگزاری جشن های مختلف در راستای همسو ساختن مردم با برنامه مدرن سازی و کاستن از موج مخالفت و مقاومت ها داشته است؛ در این پژوهش تلاش شده است با روش تحلیلی- اسنادی از طریق بررسی اسناد و مدارک آرشیوی و روزنامه ها به این پرسش پاسخ داده شود که در دوران پهلوی اول چه جشن هایی و با چه اهدافی توسط کارگزاران دولتی در مناطقی چون کردستان اجرا شده و برگزاری این جشن ها تا چه حد توانسته است به تثبیت سیاست های فرهنگی دولت در منطقه یاری رساند؛ یافته های پژوهش نشانگر آنست که برگزاری جشن های دولتی دستاوردهای مقطعی داشته و در ایجاد تغییرات پایدار در افکار و رفتار اهالی مناطقی چون کردستان ناتوان بوده است.
۲۷۸.

مقالات ویژه: چپ حکومتی و مسئله بازسازی چپ در ایران

۲۷۹.

دولت پهلوی اول (رضاشاه) و تحدید علمای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مذهب شیعه رضاشاه علمای دینی دولت پهلوی اول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۸ تعداد دانلود : ۸۹۴
چکیده مقابله با علمای دینی و محدود کردن حوزه عمل و نظر آنان و درنهایت، مذهب زدایی از حوزه های سیاست و حکومت و مبارزه با مظاهر و مجامع مذهبی در عرصه اجتماع، یکی از اهداف سلاطین زورمدار و دین گریز در طول تاریخ سیاسی ایران بوده است. رضاشاه در این میان بیشتر از همه، خود را درگیر چنین مسائلی کرد. وی در سال ۱۳۰۴ش پادشاه ایران گردید و به تدریج بر آن شد تا بنیاد روحانیت و مذهب تشیع را ویران و یا حداقل سست و لرزان کند. جدا از اعمال و رفتارهای مقابله آمیز با مذهب تشیع و مظاهر اساسی آن، کوشش های او در محصور کردن علمای دینی از اهمیت بسزایی برخوردار است. پس از بررسی اقدامات پهلوی اول (انجام اصلاحات آموزشی، تأسیس محاکم عرفی و تشکیلات دادگستری و غیره) یافته های پژوهش حاکی از آن است که رضاشاه به دنبال تضعیف مذهب تشیع در ایران و به حاشیه راندن علمای دینی از سیاست و جامعه بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان