هدف: این پژوهش بر آن است که به بررسی وضعیت فرهنگی ارامنة بوشهر و تأثیر فعالیت آنها در رشد فرهنگی این شهر در دورة قاجار بپردازد.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و برپایة منابع کتابخانه ای و اسناد این دوره انجام شده است. در پایان نیز پس از ارزیابی داده های تاریخی و تجزیه و تحلیل آنها به استنتاج پرداخته شده است.
یافته ها و نتایج پژوهش:ارامنة بوشهر در دوره قاجار در محلات مخصوص به خود در بوشهر سکونت و بیشتر به تجارت و بازرگانی اشتغال داشتند. ارامنة این شهر از لحاظ اعتقادی جزء مسیحیان ارتدوکس و در ارتباط مستمر با ارامنة اصفهان بودند. آنها در این دوره با حفظ آئین و زبان مادری خود به زبان های مختلف مورد نیاز خود تسلط داشتند. درمورد نحوة پوشش ارامنه، در این دوره به طور عمده تمایزی میان آنها و اهالی بوشهر وجود نداشت. همچنین، با حفظ هویت مذهبی و فرهنگی خود، نقش فعالی در رشد و توسعة فرهنگی بوشهر داشتند. علاوه بر تأسیس مدرسه و نوانخانه ویژه ارامنه، در توسعه مدرسة سعادت مظفری و ارائة الگویی جهت تأمین بودجة آن مشارکت فعال داشتند. اقدامات ارامنة بوشهر تنها به این بندر محدود نبود و در تأسیس نهادهای آموزشی و امور مطبوعاتی در دیگر بنادر خلیج فارس نیز نقش قابل توجهی دربالا بردن سطح آگاهی و رونق این بنادر ایفا کردند.
تهی دستان شهری تبریز شامل کارگران روزمزد، دست فروشان، حمالان، برخی از لوطیان و جهّال، بیکاران، گدایان و حاشیه نشینان شهری و... بودند که با آغاز انقلاب مشروطیت به حمایت از آن برخاستند.آنان هرچند شناخت درستی از مشروطیت نداشتند، به امید رهایی از بی عدالتی ها و در جهت دستیابی به رفاه در زندگی به صف مشروطه خواهان پیوستند. با شکل گیری دستجات مجاهدان، گروهی از تهی دستان به صف مجاهدان ملحق شدند. برخی از آنان در جنگ ها شرکت کردند و عده ای نیز در ساختن سنگر و شکافتن دیوارها و نگهبانی و... مشروطه خواهان را یاری می کردند. هرچند آنان در شرایط سخت معیشتی قرارگرفتند، دست از حمایت مشروطیت برنداشتند. اینکه توده های تهی دست تبریز چگونه به حمایت از مشروطیت برخاستند و چه تأثیری در پیروزی مشروطه خواهان داشتند، موضوع بحث این مقاله است. تلاش می شود پاسخ این فرضیه روشن گردد که هرگاه توده های فقیر تحت رهبری نخبگان جامعه قرارگیرد، می توان با کمک آنان چنان نیروی قوی ای بسیج کرد که قادر به مقاومت در برابر هر قدرت نظامی باشند؛ چنان که تهیدستان تبریز با تحمل گرسنگی در برابر نیروهای محمدعلی شاه به سختی مقاومت کردند.
در دولت فتحعلی شاه قاجار، عتبات عالیات به عنوان یک نماد عقیدتی در سیاست مذهبی و نیز به عنوان یکی از محورهای اثرگذار در مناسبات ایران و عثمانی مطرح گردید. وجود اماکن مقدس شیعی و اقامت ایرانیان در شهرهای کربلا، نجف و کاظمین و رفت و آمد زوار ایرانی به این شهرها که پیوسته با رفتارهای خصومت آمیز مأموران دولت عثمانی مواجه بود و نیز حملات وهابیان، عتبات عالیات را علاوه بر یک مسأله مذهبی به یک مسأله سیاسی مؤثر بر مناسبات ایران و عثمانی تبدیل کرد و از جمله دولت فتحعلی شاه قاجار را که حفظ و پاسداری از مذهب و سرنوشت ایرانیان را وظیفه خود می دانست، به واکنش های سیاسی و نظامی واداشت.
پیامد این واکنش ها با وجود برخی نتایج موفقیت آمیزش، موقتی بوده و به حل ماندگار این دشواری سیاسی و مذهبی برای دولت ایران نیانجامید.
این مقاله با روش و رویکرد تحلیلی به بررسی جایگاه عتبات عالیات در سیاست مذهبی و خارجی دولت قاجار و روندها و نتایج آن در مناسبات با دولت عثمانی پرداخته است.