تاسیس دارالفنون در سال 1268ق/ 1851م. آغاز رسمی و جدیِ نوسازی آموزش و متعاقبا عصر مبادلات علمی، فرهنگی و هنری با غرب بود. امیرکبیر با رسیدن به مقام صدر اعظمی، خواهان اجرا کردن اندیشه هایی مبنی بر پیشرفت در عرصه آموزش در علوم گوناگون برآمد، از این رو احداث دارالفنون را با به خدمت گرفتن معلمین غربی در اولویت فعالیت های خود قرار داد. از این رهگذر در اندک زمانی پس از فوت امیرکبیر و استخدام معلمین اروپایی و همچنین بازگشت محصلان اعزامی به اروپا، سطح گسترده ای از آموزه ها و باورهای غرب وارد جامعه ایران عصر ناصری گردید، به نحوی که هنر از این قاعده مستثنی نبود. بر این اساس تاثیر آموزه های غربگرایانه دارالفنون بر موسیقی و نقاشی این عصر پرسش مطروحه می باشد. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی تاثیر و نقش معلمین دارالفنون در روند غربگرایی در سبک ها و شیوه های هنر عصر ناصری (1313-1264ق/ 1895-1847م) و نیز تاثیر آن بر نظام آموزشی در دو حوزه موسیقی و نقاشی پرداخته و آن را مورد بررسی قرار دهد.
ظهور و انتشار تمدن جدید غرب به غلبه آن بر سایر تمدنهای بشری منجر شد و در نتیجه تمدنهای مزبور در معرض نوسازی اجباری قرار گرفتند. اما اقدامات عملی مربوط به نوسازی، جنبه بیرونی و آشکار آن را نمایش میدهد. جنبه بنیادین و اصلی نوسازی به نحوه تفکر و تلقی از نوسازی مربوط میشود. تفکر و تلقی از نوسازی وجوه و مراتب گوناگون دارد. راهبرد یا استراتژی نوسازی، از وجوه فکری مهم نوسازی بهشمار میآید؛ زیرا از سویی هدف و غایت و از سوی دیگر روش تحقق نوسازی را تعین میبخشد. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که از آغاز سلسله قاجاریه تا ظهور مشروطیت، راهبردهای نوسازی مختلفی در درون حاکمیت قاجارها ظهور کرد و صرفنظر از ماهیت آنها، هیچ یک به پارادیم غالب و راهنما در جامعه ایران تبدیل نشدند و در نهایت نحوه تلقی و فهم از نوسازی و استراتژی مناسب آن به امری بحرانی و بحرانزا مبدل شد.