مقاله حاضر با هدف دستیابی به الگویی مناسب جهت مداخله در بافت های تاریخی، به مطالعه موردی در زمینه شهر اردبیل پرداخته است. تحقیق حاضر بدلیل تأثیر شناخت تاریخی و کالبدی شهر در ارائه طرح، در بخش های آغازین به بررسی حوادث تاریخی، رشد، گسترش و تحولات شهر در دوران های گوناگون میپردازد. سپس برای معرفی عناصر تأثیرگذار در طراحی بافت کهن به تحلیل ساختار کهن محلات و شناسایی نقاط مهم بافت با توجه به تعاملات اجتماعی ـ فرهنگی مردم پرداخته و در ادامه معرفی طرح، در قالب پیشینه، اهداف، فرایند برنامه ریزی و طراحی انجام گرفته است. دستاوردهای این پروژه، شامل دستیابی به فضایی در خور تعاملات بشری امروز با حفظ استخوانبندی ارزشمند بافت و خلق فضاهای شهری با توجه به بروز جلوه هایی از آداب و سنن اصیل مردم در آنها و ارائه الگوها و ضوابط مشخص طراحی در بافت کهن میباشد. در این پژوهش علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی سفرنامه ها و نقشه ها، برداشت های میدانی نیز انجام گرفته است که در مقاله ارائه می گردد. مقاله پیش روی درصدد ارائه نمونه ای برای طراحی و مدیریت در بافت های کهن مشابه میباشد.
در تفکر اسلامی اصل، رسیدن به کمال مطلوب الهی است که در نهاد انسان فطرتاً وجود دارد. مسکن سنتی به علت جوابگویی به این نهاد فطری با انسان انس دارد. لذا مسکن سنتی را نمی توان تنها به لحاظ کالبدی، هندسی و فرمی توصیف کرد، بلکه معانی ورای آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند. معانی پنهان ناشی از حقایق مکتوم در مشیت الهی و غیرقابل رؤیت است و تنها از طریق جلوه های جهان کون و مکان به وسیله خدا بر ما آشکار و قابل رؤیت می گردد. اجزای مختلف مسکن سنتی نه به کمک عملکرد فضاها و نه به دلیل اقلیم، اطراف حیاط قرار گرفته اند؛ بلکه براساس معانی حاصل از فراآگاهی معماران، شکل گرفته اند. معماران سنتی با در نظر آوردن معانی بی شکل و تجسم بخشیدن به آن ها در قالب اشکال معماری، تصورات خود را از عالم و در نتیجه مشیت الهی در بناها و دست ساخته های خود، به منصه ظهور رسانده اند. این معانی و ویژگی های درونی و فطری انسان که در مسکن سنتی تاثیر گذار است، عبارتند از گرایش به حقیقت جویی، خلاقیت و ابداع، خیر و فضیلت، جمال و زیبایی و عشق روحانی و پرستش. تحلیل گرایش های فوق می تواند نقشه ی پنهان را به مثابه دست آورد باورهای دینی در مسکن سنتی تبیین نماید و از طریق آن امکان دستیابی به لایه های پنهان تفکر را فراهم آورد.
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی توسعه فضاهای پیاده بازار قدیم و خیابان پیاده تربیت شهر تبریز می پردازد. اهمیت این موضوع، بیشتر از آن روست که با بررسی مقایسه ای فضاهای پیاده بازار سنتی به عنوان محصول طراحی دوره گذشته و خیابان خرید پیاده تربیت به عنوان محصول طراحی دوره جدید علاوه بر شناخت محاسن و معایب موجود هریک می توان به جهت گیری های آتی در توسعه فضاهای تجاری و تفریحی کمک نمود. این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی و روش نمونه گیری آن هدفمند بوده است. 244 نفر مراجعه کنندگان واجد شرایط حجم نمونه را تشکیل می دادند و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. تحلیل اطلاعات موجود نشان داد که بر اساس نتایج آزمون tوابسته، در سطح تفاوت میانگین امتیازات مربوط به عوامل اجتماعی و اقتصادی، دسترسی و آمد و شد، عوامل کالبدی و فیزیکی فضاهای پیاده بازار قدیم با خیابان پیاده تربیت، معنی دار می باشد. به بیان دیگر با وجود این که فضاهای پیاده بازار قدیم از قدمت معماری و تاریخی خاص برخوردارند لیکن فضاهای پیاده خیابان تربیت از دید بازدیدکنندگان مقبولیت بیشتری دارند. بنابراین فضاهای مزبور (قدیم) بایستی به لحاظ برنامه ریزی و طراحی مورد بازبینی قرار گیرند و با کاهش تقابلات زمانی، عملکردهای تجاری، اجتماعی و تفریحی بافت سنتی شهر معاصر گردند.