ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۴۸ مورد.
۲.

چیدمان گرافیک: تجزیه و تحلیل زیبایی شناسانه و تأثیر خوشنویسی سنتی در طراحی؛ نشانه های نوشتاری (لوگوتایپ) فارسی با رویکردی آموزشی

کلیدواژه‌ها: خوشنویسی خطاطی نشانه های نوشتاری لوگوتایپ

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی تصویر سازی گرافیک و چاپ ایران
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
تعداد بازدید : ۳۳۳۵ تعداد دانلود : ۳۲۷۶
انسان پیش از تاریخ، رفته رفته به این نتیجه رسیده است که می تواند پیام های خود را به وسیله نقاشی و تصاویر به دیگران منتقل سازد. این کار اولین قدم در پیدایش و تحول فن کتابت و خط نویسی شمرده می شود. در این پژوهش تلاش می شود تا با بررسی موردی چند نمونه از نشانه های نوشتاری بر اساس خطوط سنتی و مروری بر شیوه های بیان گرافیکی در هر مورد معیارهایی برای تجزیه و تحلیل و بررسی نشانه های نوشتاری شناسائی شوند تا از این طریق امکان آموزش تخصصی تر لوگوتایپ افزایش یافته و از سوی دیگر دری به نقد علمی و بحث تخصصی نشانه های نوشتاری گشوده شود. تنها در مقالاتی پراکنده و گاه با موضوعات دیگر مطالبی در مورد نشانه های نوشتاری فارسی آمده است که نسبت به وسعت و امکانات این حوزه از دانش گرافیک بسیار اندک است. در پایان نامه های دانشجویی نیز که به لوگوتایپ اختصاص دارند کمتر می توان به شیوه ای علمی و کاربردی برای مطالعه لوگوتایپ دست یافت و بیشتر موارد را پژوهش های تاریخی تشکیل می دهند. نشانه های نوشتاری بر اساس خطوط سنتی به نشانه هایی اطلاق می شود که در طراحی آن ها خوشنویسی و خطاطی سهم عمده ای دارد و دانستن این عامل از اهمیت بالایی برخوردار است. در حقیقت هنرمند طراح از هنر خوشنویسی و گرافیک، در طراحی یک خط نشانه استفاده می کند. البته تسلط کامل بر قوائد خوشنویسی و خطاطی و وقوف و شناخت مبانی سواد بصری و نوشتاری از ملزومات این امر به شمار می آید. استفاده از خوشنویسی برای طراحی یک نشانه، حالات گوناگونی دارد که با ذکر مثال به این اقسام می پردازیم.
۳.

مطالعة تطبیقی نگارة چاپ سنگی «چاپخانه»، اثر میرزا علیقلی خویی، با نگارة «کاخ خورنق»، اثر بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعه تطبیقی چاپ سنگی ساختار بصری نگاره چاپخانه نگاره کاخ خورنق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی تصویر سازی گرافیک و چاپ ایران
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پس از اسلام زندیه و قاجاریه
تعداد بازدید : ۳۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۱۴
در آخرین صفحه های نسخة چاپ سنگی خمسة نظامی- که از سال 1264 هـ. ق به جا مانده است و در کتابخانة ملّی تهران نگهداری می شود- نگاره ای تحسین شدنی از میرزا علیقلی خویی، استاد چاپ سنگی دورة ناصری، وجود دارد. این نگاره که «چاپخانه» نام دارد، مراحل آماده کردن کتاب را از ابتدا تا آخرین مرحله که چاپ سنگی آن است، به طور مفصّل نشان می دهد. این نگاره، از نظر ساختار بصری، بیان محتوایی و ترکیب بندی خطی، به نگارة «کاخ خورنق»، اثر کما ل الدین بهزاد (مکتب هرات، ۸۹۹ هـ. ق) شباهت چشمگیری دارد. نگارة بهزاد نیز در نسخة خمسة نظامی که در موزه بریتانیا، در لندن نگهداری می شود، موجود است. هدف از تنظیم این مقاله، مطالعة تطبیقی ویژگی های بصری این دو نگاره از نظر ساختار های مشابهِ بصری، مضمونی، کارکردی و عناصر تجسّمی است. فرض بر این است که مشابهت های بصری با آگاهی ایجاد شده و میرزا علی قلی خویی از ارزش و اعتبار نگارة کاخ خورنق آگاه بوده است. به همین دلیل، از آن تأسی جسته و ساختار کارش را با الهام از آن پایه گذاری کرده است. نکتة قابل توجه در نگارة چاپخانه، لطایفی است که در ترکیب بندی و تصویرسازی شخصیت های آن بهکار رفته است. به طور قطع، این نگاره با تکیه بر پشتوانة غنیِ سنّت های کتاب آرایی و مصوّرسازی نسخه های خطّی شکل گرفته است. در نگاه اول به این اثر، ویژگیهای نقاشی قاجار خودنمایی می کند. اما با کنکاش در ساختار بصری و با توجه به تأکیدی که نگارة چاپخانه بر رعایت اصولی مثل ریتم، توازن، حرکت و... دارد، می توان بین آن و نگارة کاخ خورنق مشابهت های فراوانی یافت.
۵.

چیدمان گرافیک: هنر نساجی و پارچه بافی یزد در دوره درخشان صفوی

کلیدواژه‌ها: یزد پارچه بافی موزه ویکتورین آلبرت خواجه غیاث الدین علی نقش بند یزدی معین مصور دوره صفوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی تصویر سازی گرافیک و چاپ ایران
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی منسوجات
تعداد بازدید : ۲۷۵۷ تعداد دانلود : ۲۸۵۸
در دوران صفوی به سبب حمایت از بافندگان ایران، یزد و شهرهایی چون اصفهان، کاشان، رشت، مشهد، قم و تبریز از مهمترین و بزرگترین مراکز اصلی ابریشم بافی محسوب می شدند، در این دوره یزد به بافتن پارچه ای به نام دیباج معروف می گردد که گاه با تاری از نخ های زرین بافته می شد. همچنین پارچه مخملی زرین بافت یزد در حقیقت باارزش ترین منسوجات آن دوره محسوب گردید. به سبب حمایت شاه عباس از هنرمندان، هنر بافندگی نیز توسعه می یابد و بر کارگاه های بافندگی در شهرهای یزد، کاشان و نیز اصفهان اضافه می گردد و علاوه بر آن، در دوران صفوی، دوران طلایی در صنعت پارچه بافی ایران است که شاهد یک طبقه هنرمند به صورت بافنده و طراح هستیم، از جمله می توان به استاد غیاث الدین نقشبند یزدی و استاد معین مصور اشاره کرد که هردو از هنرمندان معتبر در دوره صفویه و اهل یزد بودند. هدف از پژوهش حاضر معرفی منسوجاتی است که در کارگاه های عصر صفوی، از پارچه های ابریشمی ساده، پارچه های ابریشمی نقش دار و مخمل های ابریشمی تولید و معمولاً خاص شاهزادگان و پرده و روپوش ها به کار می رفت. این پارچه ها به علت زیبایی و ارزشی که داشت اغلب از طرف پادشاهان صفوی به عنوان هدیه برای بزرگان کشورهای دیگر نیز فرستاده می شد. این نوشتار با مطالعه منابع کتابخانه ای و اسناد تصویری از موزه ویکتوریا آلبرت تنظیم شده است. در مجموع می توان گفت، مهمترین امتیاز دوره صفویه نسبت به دوره های دیگر از نظر بافندگی، قرابت زیاد هنر نقاشی با صنعت بافندگی است. این تجانس در آثار هنرمندان پیرو سبک غیاث نقشبند که از طرح های کوچک استفاده می کردند و در یک طرح گل با یکدیگر هماهنگی داشتند، به خوبی قابل تشخیص است.
۶.

""طراح گرافیک و طراحی فرهنگ"" در ایران صنعتی و پساصنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه صنعتی عکاسی ارتباطات تصویری جامعه پساصنعتی طراحی فرهنگ طراح گرافیک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی تصویر سازی گرافیک و چاپ ایران
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی طراحی صنعتی
تعداد بازدید : ۲۷۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۸۷
فلسفه های فکری دوران مدرن و پست مدرن، بر تمامی وجوه زندگی هنرمندان تأثیر گذاشته، طراحان گرافیک نیز، تحت تأثیر این تفاوت نگرش در جامعه صنعتی و پساصنعتی قرار گرفته اند؛ همین طور تحول اساسیِ جایگاه هنرها ناشی از تغییر مشهود در ابزارها، شیوه ها و ... است. در این مقاله با مقایسه تطبیقی بین ارتباطات تصویری (گرافیک) مدرن و پست مدرن، تفاوت نگرش جوامع صنعتی و پساصنعتی بر وظایف طراح و نیز تأثیر این دو جامعه بر شیوه ها و نیز دستاوردهای طراحی گرافیک، بیان میشود. سپس با انتخاب مطالعه موردی بر عکاسی و بهکارگیری فن آوری های مرتبط با ثبت تصویر، و نقش آن به عنوان نمونه ای از ابزار طراحان گرافیک در جامعه صنعتی و پساصنعتی، مورد توصیف، تحلیل و قضاوت قرار می گیرد. یافته های تحقیق حاضر، حاکی از این است که وظایف طراح گرافیک، و نیز شیوه های طراحی و بهکارگیری ثبت تصویر در جامع? صنعتی، با رویکردی شکل گرایانه بوده است؛ ولی دنیای جدید پساصنعتی با هنرِ جدید تعامل گر، گرافیک را منفک از ساحت های مکمل، قابل طرح نمییابد. تنوع در اهداف ثبت تصویر و کارکردهای بیشتر عکاسی در گرافیک، حاکی از ضرورتی فرهنگی و نوین است؛ مقوله ای که وقوع آن در حیطه گسترش دانش های بین رشته ای، می تواند موجب حذف شکاف های عمیق موجود میان گرایش های علوم انسانی و هنری شود.
۱۹.

The Nature of Iranian Visual Culture Represented Graphically (چیستی هویت بصری ایرانی از منظر گرافیک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت ایرانی گرافیک بصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۹ تعداد دانلود : ۱۲۰۴
سیطره و نفوذ رسانه های جدید که عمدتاً با نرم افزار، تصویر، فونت و موضوع مشترک در حال گسترش است،اگرچه نویدبخش زبان بصری یکدست برای ارتباط آسانتر است ، اما این یکدستی زبانی، همواره مخاطراتی چون، به حاشیه راندن یا فراموشی فرهنگ های بصری متنوع جهانی را نیز به دنبال داشته است. در ایران نیز این مخاطرات، با عدم استمرار محتوا و عناصر بصری ایرانی در حوزه های مختلف، چون، مخدوش شدن سیمای شهرها، ناپدید شدن کهن الگوهای خاطره انگیز و جایگزین شدن عناصر نامأنوس در فضای شهری، رخ نموده است. دغدغه هایی از این دست موجب شده، هرازگاهی برای مقابله با این عوارض بصری از سوی نهادهای دولتی و غیردولتی، عناوین متعددی همچون، هویت ایرانی، کاربرد تصاویر ایرانی، استفاده از عناصر فرهنگی ایرانی، تولید محتوای ایرانی در حوزه بصری مورد تأکید قرار گیرد. با توجه به خواست عمومی توجه به فرهنگ خودی، مسئله این مقاله جایگزینی عنوانی جامع و کاربردی به جای عناوین گفته شده به منظور تمرکز بر موضوع و تداوم شایسته فرهنگ بصری ایرانی است، عنوان هویت بصری ایرانی مورد نظر این تحقیق، چنین کارکردی دارد. هدف این پژوهش از طرح عنوان هویت بصری ایرانی، بازآفرینی کهن الگوها، آفرینش و خلق الگوهای معاصر بصری ایرانی یا تأثیر از آنها برای کاربردهای جدید، مبتنی بر اصول و ضوابط روز گرافیک است، این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤالات است : هویت بصری ایرانی چیست؟ منظور از بازنمایی هویت بصری ایرانی در گرافیک چیست و منابع آن کدامند؟ براساس دستاورد این مقاله، هویت بصری ایرانی، عبارت است از همسانی و تشابه بصری یک اثر به آثار مادی و معنوی ایران، که تمایز آن اثر از آثار دیگر کشورها محسوس باشد. هویت بصری ایرانی به دوشاخة هویت بصری عام ایرانی و هویت بصری سازمانی ایرانی قابل تقسیم است. هویت بصری عام ایرانی مبتنی بر تأثیر،تشابه، الهام، بازنمایی، بازآفرینی، از نگاره ها و تصاویری است که به ایران تعلق دارد. هویت بصری سازمانی ایرانی هم در برگیرنده نمادها و نشانه های مصوب چون پرچم و سایر نشانه های رسمی کشور است که معمولاً کاربرد آنها تابع قوانین و ضوابط خاصی است. هویت بصری ایرانی از منظر گرافیک نیز عبارت است از : اثری از گرافیک که درجه ای از همانندی و شباهت را با فرهنگ بصری ایرانی به طور مشخص داشته باشد یا آن اثر گرافیک بلافاصله ایرانی بودن را تداعی کند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد کیفی به شیوه توصیفی ارایه می شود. شواهد و مثال های مورد بحث، برگرفته از منابع کتابخانه ای، پایگاه های اطلاعاتی علمی و خبری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان