فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۸۷۳ مورد.
تأثیر شاخص های فرم شهری بر میزان استفاده از اتومبیل شخصی و مصرف انرژی در مناطق شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس تخمین نهادهای بین المللی، ایران در حال حاضر هفتمین انتشار دهندة گازهای گلخانه ای است، ضمن اینکه میزان رشد انتشار در آن نیز نسبت به متوسط جهانی آن بالاتر است. علاوه بر این، سالانه هزاران نفر از شهروندان ایرانی به دلیل هوای آلودة ناشی از احتراق سوخت در اتومبیل ها راهی بیمارستان ها شده و بسیاری از آنها به همین علت فوت می کنند. به غیر از خسارت های جانی باید به خسارت های مالی انتشار دی اکسید کربن و سایر آلاینده ها اشاره کرد به گونه ای که طبق آخرین آمار بانک جهانی در سال 2006 ایران از لحاظ میزان خسارت واردة ناشی از دی اکسید کربن و سایر ذرات معلق در جایگاه چهارم قرار دارد، به این معنی که خسارت های مالی وارد شده، در مجموع، 6/2 درصد از حجم تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد. بنابراین به نظر می رسد یک راه حل اصولی آن باشد که طرح های شهرسازی و سیاستگذاری های توسعة کالبدی از نظر تأثیرشان بر مصرف انرژی و انتشار آلاینده ها مورد ارزیابی واقع شوند. دستیابی به معیارهای لازم برای انجام این ارزیابی ها مستلزم شناخت روابط علت و معلولی جاری است. بیشتر محققین معتقدند شاخص های فرم شهری نقشی عمده در میزان وابستگی شهروندان به اتومبیل شخصی و مصرف انرژی در بخش حمل و نقل شهری دارد.
پژوهش حاضر با استفاده از مطالعه موردی مناطق شهر تهران در تلاش است نشان دهد میزان تأثیر شاخص های فرم شهری بر مصرف انرژی در کلانشهر های ایران بیش از 10 درصد است. در این بررسی شاخص های اقتصادی و اجتماعی نیز به عنوان متغیرهای کنترل لحاظ می شوند.
بنابراین از یک طرف اطلاعات سفر و شاخص های اقتصادی و اجتماعی 300 نفر از افراد ساکن در تهران که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، و نیز شاخص های فرم شهری منطقه محل سکونت آنها جمع آوری شد، از سوی دیگر با استفاده از تحلیل رگرسیون میزان همبستگی شاخص های فرم شهری و همچنین شاخص های اقتصادی ـ اجتماعی با مسافت طی شده افراد با اتومبیل شخصی به تفکیک برای سفرهای چهارگانه فوق ، استخراج شد. نتایج این تحقیق نشان می دهند که میزان تأثیر شاخص های فرم شهری بر مصرف انرژی در سفرهای شغلی بیش از 15 درصد است و با توجه به اینکه سفرهای شغلی بیش از 60 درصد از کل سرانه مسافت طی شده با اتومبیل شخصی را به خود اختصاص می دهند؛ و با توجه به اینکه این سفرها در ساعات اوج ترافیک صورت می گیرند، می توان نتیجه گرفت تأثیر شاخص های فرم شهری بر مصرف انرژی، در بخش حمل و نقل بیش از 10 درصد است.
تهران زیباست؛ زیبایی شناسی منظر شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
نگاه زیباشناسانه و تحلیل ویژگی های زیبای یک شهر اگر منطبق بر اصول و معیارهای خاص زیبایی شناسی شهری باشد و علاوه بر رویکرد کالبدی، فرآیندها و زندگی جاری در این فضاها و حالی که القا می کنند را دربر بگیرد، بسیاری شهرها را می توان با دیدی متفاوت نگریست و به مراتبی از زیبایی در منظر و محیط آنها پی برد که شاید پیش از این ادراک نشده باشند. تهران اگرچه شلوغ و بی نظم است و زندگی در آن دشوار و طاقت فرساست، اما هیاهو و جنب و جوش آن از یک سو، حضور طبیعت با کوه، آب و درختان و منظر قدیم و جدید آن از سوی دیگر، ویژگی هایی است که به تهران زیبایی بخشیده است. هویت تهران امروز و زیبایی آن، واقعیتی است که به تهران زیبایی بخشیده و از همزیستی پایتخت قدیم و جدید با تمام ویژگی های امروزین آن شکل گرفته است.
منظر تاریخی شهر؛ رویکرد شهرداری در محلة جماران تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی منظر شهری، قرائت، تفسیر صحیح و در نهایت باز تولید کیفیت هایی است که ارزش های قدیم و جدید شهر را به هم پیوند می زند و موجب حفظ رابطه طبیعی انسان با محیط شهری خود ـ هویت شهری ـ می شود و باید به عنوان یک اصل در پروژه های منظر شهری مد نظر قرار گیرد. پروژه های نوسازی و بهسازی محلات و بافت های شهری از مهم ترین پروژه های منظر شهری هستند. ضرورت معاصرسازی این بافت ها و فوریت حفظ شخصیت اصلی این مجموعه های کهن و تداوم و هدایت حیات و هویت موجود در آنها، با ساخت و سازهای امروزین و جریان آن به نسل های آینده از مهم ترین دغدغه های آنهاست. یکی از این بافت های ارزشمند در تهران محله جماران است که در گذشته ای نه چندان دور روستایی در حاشیه شهر بوده و با ادامه روند گسترش شهری به شکل محله ای درون شهر تغییر چهره پیدا کرده است. این منطقه بین سال های 59 تا 68 به واسطة حضور امام خمینی (ره)، کانون سیاسی ایران بوده است که این امر بر اهمیت تصمیم گیری در این بافت می افزاید.
بهبود کیفی طراحی بر پایه مدیریت بهینه عوامل مؤثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، به اهمیت توجه همه جانبه به عوامل طراحی می پردازد. این مقاله ابتدا به معرفی فاصله میان میزان و سطح توانمندی های شکل گرفته در محیط های دانشگاهی با توانمندی های مورد انتظار از فارغ التحصیلان در فضای حرفه ای می پردازد و در ادامه، یکی از عوامل این نقیصه را در نظر نگرفتن بخش یا بخش هایی از عوامل و متغیرها معرفی می کند. مطلب دیگر، تعاملی است که میان ارکان مختلف عوامل طراحی رخ می دهد. ارتباط میان موضوع های مختلف طراحی، ویژگی های طراحی و بستر طرح با روش طراحی و در نهایت، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر، ساختار پیچیده ای را می سازد که توجه به آن اجتناب ناپذیر است. مدیریت فرآیند طراحی باعث می گردد طراحان بتوانند نظام مندتر به فعالیت طراحی بپردازند. در این باره، شاخص ها به عنوان ابزار ارزیابیِ روندِ طراحی و معیارها به عنوان مبنای ارزشیابیِ محصولِ طراحی و مقایسه آن با دیگر محصولات، ابزارهایی هستند که طراح ان و ناظران می توانند از آن ها برای کنترل و مدیریت فرآیند طراحی و کیفیت طرح استفاده ک نند. همچنین روش های تحلیل فرآیند ارزیابی که به فضای مسئله معماری به صورت شبکه و ماتریس می نگرند، امکاناتی هستند که امروزه تحلیل معیارها و زیرمعیارهای متعدد و پیچیده را میسر می کنند. این تحقیق از نوع تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است و از نظر کمّی و کیفی بودن، یک تحقیق کیفی محسوب می شود. روش تحقیقِ این پژوهش، روش «استدلال منطقی» است که در آن، از راهبردهای طرح تحقیقِ «نظریه برخاسته از داده ها» و نیز راهبرد «مدل سازی مفهومی» استفاده شده است. در پایان این مقاله، مدلی مطرح می شود که در آن، رابطه ای بر مبنای فضایِ منطقِ فازی میان ارکان مختلفِ تأثیرگذار بر فضای مسئله معماری مطرح می گردد. این فضا دارای ارکانی شامل اصول، دامنه و بسترِ طرح از یک طرف، و ویژگی ها و عوامل طبقه بندی شده بر مبنای «موضوعات» از طرف دیگر است. تلاش بر این است تا از این طریق به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که چگونه می توان با شناسایی و تحلیل و ارزیابی مناسب و جامعِ عواملِ طراحی، فاصله میان قابلیت های فارغ التحصیلان را با آنچه از آن ها در محیط حرفه ای انتظار می رود، بهبود بخشید.
گونه شناسی شهرها، بنادر و جزایر جنوبی ایران در دوره قاجار با معیارهای آبادانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق جنوبی ایران از مهم ترین مناطق استراتژیک در طول تاریخ بوده، اما با این وجود، تلاش اندکی برای مطالعة بافت شهری این مناطق صورت گرفته است. بافت و ابنیة تاریخی بسیاری شهرها، بنادر و جزایر جنوبی ایران تحت تأثیر ویژگی های اقلیمی و جغرافیایی منطقه، در طول زمان از بین رفته و حتی از دورة قاجار نیز تعداد محدودی اثر به جا مانده است. بنابراین توجه به حفظ و همچنین ثبت اسناد این آثار قبل از تخریب و انهدام، بسیار با اهمیت است. میزان و علل آبادانی هر شهر، می تواند در مطالعات شهری و معماری در هر دوره زمانی، جایگاه مهمی داشته و در اولویت هر نوع بررسی قرار گیرد.
هدف از انجام این تحقیق گونه شناسی شهرها، بنادر و جزایر جنوبی ایران در دوره قاجار با معیار آبادانی است تا به این سؤال پاسخ داده شود که چند گونه شهر، بندر یا جزیره با توجه به این معیارها، در این منطقه قابل شناسایی است و هریک از گونه ها چه ویژگی هایی دارند. این مقاله با شناسایی معیارهای آبادانی در دوره قاجار در مناطق جنوبی ایران، به تبیین محدودة شاخص های ترکیبی گونه شناسی پرداخته و از طریق گونه شناسی توصیفی و با الگوی گونه شناسی داده بنیاد، به طبقه بندی شهرهای منطقه مورد مطالعه می پردازد. داده های این تحقیق از طریق کتابخانه ای و مطالعه اسناد، جمع آوری شده است. این مقاله نشان می دهد مهم ترین معیارهای آبادانی در دوره قاجار در منطقه مورد نظر، داشتن آب شیرین، خاک حاصلخیز، موقعیت جغرافیایی مناسب و دسترسی امن و کوتاه و وجود منابع اعم از دریایی و غیر آن بوده است. همچنین بر اساس شاخص های ترکیبی تحقیق، 12 گونه شهر، بندر یا جزیره در این منطقه شناسایی شد. تحلیل گونه ها نشان می دهد معیار اصلی مؤثر در آبادانی بنادر، دسترسی و موقعیت مناسب، در شهرها، آب شیرین، خاک حاصلخیز و دسترسی و موقعیت مناسب توأمان و در جزایر، آب شیرین، خاک حاصلخیز و منابع توأماً بوده است. متقابلاً معیارهای دسترسی و موقعیت مناسب در بنادر، آب شیرین و خاک حاصلخیز در شهرها و منابع در جزایر فراوانی بیشتری داشته است.
زیرساخت منظرین؛ نقش شبکه آبی بر ساختار شهر بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای مختلف سرزمین ایران با توجه به بستر و شرایط جغرافیایی و طبیعی شان از منابع آبی موجود به شیوه هایی متفاوت بهره برده اند. در این میان یکی از پیشرفته ترین و توسعه یافته ترین سیستم های آبرسانی، شبکه آبی شهر بخارا است که امروز همچنان بقایای کالبدی اجزای آن یکی از مهم ترین مؤلفه های شکل دهنده به منظر هسته تاریخی این شهر به شمار می رود. این نوشتار تلاش می کند با واسازی ساختار شهر و سیستم آبی، جنبه های مختلف پیوند فیزیکی شبکه آبی با ساختار شهر را به تفکیک شناسایی کند. شبکه آبی بخارا در ابتدای شکل گیری به عنوان سیستمی برای آبیاری اراضی ربض مورد استفاده قرار گرفته ولی با توسعه شهر به بیرون دیوار شارستان، ارتباطی دوسویه با توسعه شهر بخارا پیدا کرده است. نکته کلیدی که سیستم آبی بخارا را از سایر شهرهای حوزه سرزمینی ایران متمایز می کند و حضور آب را به یکی از مهم ترین مؤلفه های منظر شهر تبدیل می کند، دستورالعملی است که به نحوه حضور اجزای سیستم آبی در شهر بخارا حاکم بوده و طی 10 قرن توسعه شهر در توسعه شبکه آبی همچنان دنبال می شده است. این دستورالعمل در دو حوزه زیباشناسی بصری و کالبدی ـ فضایی و نحوه مکان یابی مؤلفه های سیستم آبی در سطح شهر بخارا رعایت می شده است و موجب شده این سیستم و مؤلفه های آن در لایه های مختلف با ساختار فضایی، کارکردی، عملکردی و فعالیتی شهر پیوند داشته باشند. همین پیوند چندلایه با ساختار فیزیکی و عملکردی شهر سبب شد تا در مسیر برنامه مرمت و احیاء بافت تاریخی شهر بخارا به ویژه در دهه 90 میلادی، با اینکه تنها هشت حوض (از حدود 100 حوض) این سیستم باقی مانده و برنامه مرمت نیز به احیاء ابنیه و تک بناهای باارزش بافت استوار شده بود، این هشت حوض به صورت ضمنی و ناخواسته احیاء شوند و به واسطه زبان مشترک حاکم بر فضاسازی و ساخت کالبدی شان نقشی فعال در منظر تاریخی بخارا پیدا کنند.
حقوق نوسازی؛ نقش مقررات درتحقق نوسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه قوانین، مقررات و رویه های قانونی مرتبط با نوسازی شهری را می توان به عبارت ساده و مختصر « نظام حقوقی نوسازی شهری» نامید. در این مقاله اصطلاح نظام حقوقی نوسازی شهری به همین معنی مورد استفاده قرار گرفته است.
امروزه وجود ساز و کارهای قانونی و حقوقی برای تمامی فعالیت های اجتماعی به ویژه آن دسته از اقداماتی که با حقوق مردم سرو کار دارد به عنوان یکی از مؤلفه های انکار ناپذیر فعالیت های اجتماعی به شمار می آید. تمهید بستر قانونی و حقوقی لازم برای تحقق و پیاده سازی نوسازی شهری نیز از این قاعده مستثنی نیست.
متأسفانه برخی از متولیان امور در فعالیت ها و اقدامات اجتماعی خود، معمولاً نگاه سخت افزاری به موضوعات اجتماعی داشته و به صرف تأمین بودجه، ابزارها و وسایل مورد نیاز، نیروی انسانی و حداکثر با انجام مطالعات اجتماعی و امکان سنجی متداول، عملیات اجرایی مربوط به طرح ها و اقدامات اجتماعی را بدون توجه به ظرفیت های حقوقی و محدودیت های قانونی آغاز می کنند. این عادت که متأسفانه در برخی از حوزه ها تبدیل به رویه شده است، آثار و تبعات بسیار زیان باری را برای مردم و دست اندرکاران اجرای طرح ها در پی داشته و خواهد داشت.
طرح های نوسازی شهری علاوه بر پیوست های رایج فعلی، به طور اساسی نیازمند پیوست های حقوقی و قانونی هستند. این پیوست ها باید با توجه به امکانات و مجوز های قانونی از یک سو و از سوی دیگر با رعایت محدودیت ها و ممنوعیت های حقوقی تهیه و تنظیم شود تا پشتوانه حقوقی و قانونی لازم برای اجرای طرح و نیز حمایت های قانونی لازم برای مجریان را فراهم سازد. تحقق چنین ویژگی در پیوست های حقوقی و قانونی نیازمند آن است که پیوست های مذکور توسط حقوق دانان آشنا به مقوله نوسازی شهری تهیه و ارایه شود.
بعد فراموش شده؛ انسان گرایی: ویژگی گم شده فضاهای جمعی امروز در تهران (نمونه موردی: پیاده را ه ۱۷ شهریور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
انسان گرایی یا اومانیسم دیدگاهی است که اولویت و اهمیت را به انسان می دهد. پیدایش این واژه در محافل علمی جهان به دورة رنسانس، زمانی که مردم از سوء استفاده کلیسا از جایگاه آسمانی و الهی، آگاه و برای باز پس گرفتن حقوق خود مدعی شدند، باز می گردد. در آن زمان، انسان گرایی مفهومی خداستیز پیدا کرد و به نفی چیزهایی پرداخت که به منافع انسان ضربه می زد. در اواسط قرن بیستم، انسان گرایی با انتقاد از رویکردهای معماری مدرن که دوگانه انسان ـ طبیعت را نادیده می گرفت، وارد عرصة شهر و معماری شد تا آنجا که در رشته های نوظهور مانند منظر، ادراک انسان از محیط به محور اصلی طراحی بدل شد.
فضای جمعی از مؤلفه های اصلی منظر شهری است که به دلیل وابستگی حداکثری آن به حضور انسان، نگاه انسان گرا در ساماندهی آن، از سایر جنبه ها پیشی می گیرد. این مقاله درصدد است با بررسی جایگاه نظریة انسان گرایی در نهضت های مختلف فکری، سیاست های مدیریت شهری تهران را پس از انقلاب اسلامی نسبت به فضای جمعی ارزیابی کند.
طبیعت زیباست؟ تأمل در فلسفه زیبایی طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
امروز متخصصین علوم شهر و مدیریت شهری و حتی شهروندان بر این عقیده اند که حضور طبیعت در شهر گامی بزرگ در توسعه پایدار و بهبود کیفیت شهر و زندگی شهروندان به شمار می رود. اما اینکه این طبیعت با چه رویکرد و صورت و مقیاسی به شهر وارد شود تا حداکثر پیوند را با شهروندان و زندگی آنها برقرار سازد سؤالی است که پاسخ به آن به تعمق بیشتری در مفاهیم فلسفی و نظری در باب طبیعت نیاز دارد. برخی از پرسش های فلسفی درباره ارزشیابی زیبایی طبیعت همراه با تمرکزهای واگرا مطرح شده اند و با ارایه قالبی مناسب و متقاعدکننده قصد تثبیت مفهومیِ زیبایی شناسیِ منظر را دارند.
سؤال اصلی مطرح در مقاله این است که مردم چه طبیعتی را زیبا می دانند؟ برای پاسخ به این سؤال به دانشی در باب زیبایی طبیعت نیازمندیم. پاسخ به این پرسش در تلفیق دو نگاه مفهومی ـ شناختی و غیر مفهومی ـ ذهنی نهفته است؛ «آلن کارلسون» و «آرنولد برلینت» دو تن از تأثیرگذارترین افرادی هستند که به این مباحث پرداخته و پرسش های زیبایی شناسی منظر و محیط را در موقعیت های دوگانه ذهن نظیر هنرـ دانش، عینی ـ ذهنی و احساس ـ منطق جستجو کرده اند.
اگرچه کارلسون نقش غالبی را برای بخش های علمی، منطقی، شناختی و قضاوتی تجربه انسان مطرح می کند و برلینت بیشتر بر جنبه های حسی، تجربی و ذهنی تکیه کرده است اما هر دو به دنبال ایجاد یک رابطه منطقی بین ارزش طبیعت و ارزش هنر هستند.از آنجا که این دو جنبه با تمام تجربیات انسانی عجین شده اند و با علم به این موضوع که تجربه محصول تعامل انسان و محیط است کیفیت های طبیعت همواره عینی- ذهنی به نظر می رسند. ارزش طبیعت متضمن ویژگی های فیزیکی است که از نظر زیبایی شناسی به یکدیگر مرتبطند و انسان نقشی فعال در این تجربه ایفا می کند. ترکیب این دو جنبه با ارتقای جنبه های معنوی و اخلاقی ذهن بشر می تواند منجر به پایداری محیطی شود.
از فکر تا عمل؛ فرایند برنامه ریزی و اجرای پروژه های شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
شهرداری تهران در سال های اخیر دست به اقدامات متنوع و متعددی در انجام پروژه های شهری و در راستای محورهای مختلف توسعه زده که چهره و مناظر جدیدی را برای شهر ایجاد کرده است. آسیب شناسی انجام گرفته نشان می دهد ویژگی های مثبت و منفی بسیاری در این پروژه ها قابل بحث و بررسی است که می توان در چهار گام تعریف پروژه، برنامه ریزی و طراحی، اجرای پروژه و ارزیابی و بازنگری به آنها پرداخت.
عدم توجه به اولویت ها و ضرورت های پیش بینی شده در طرح های بالادست و «برنامه ـ محور» نبودن روند تعریف پروژه از آسیب های موجود در طرح های تهران امروز است. همچنین عدم «نیازسنجی» در کنار امکان سنجی پروژه ها نیاز به لزوم یا ضرورت آنها را مشخص نمی کند. در برنامه ریزی و طراحی پروژه ها، آسیب هایی در روند انتخاب مشاوران برنامه ریزی و طراحی و همچنین نظارت بر عملکرد آنها وجود دارد. به علاوه، پیوست های مختلف اجتماعی، اقتصادی، و زیست محیطی در برخی موارد از استقلال و استحکام لازم برخوردار نیستند. روند تصویب پروژه های شهری و ضعف در مشارکت مردمی در فرایند تهیه و تصویب برنامه ها جزء نقاط ضعف پروژه های تهران است. در بخش اجرا، عدم تبیین نظام تحقق پذیری و شفافیت پروژه ها مورد تحلیل و نقد است. در نهایت نیز در مرحله بازنگری و ارزیابی عدم وجود شاخص های ارزیابی و نیز فقدان سازمان ناظر بر این بازنگری از دیگر مسائلی هستند که نقاط قوت و ضعف این پروژه ها را مشخص می کنند. در این میان نقد و تحلیلی ساختاری در این فرایند می تواند به راهکارهایی برای ارتقای کیفی پروژه ها کمک کند.
تردید در وجود تلقی جهان شمول از عقلانیت در رویه های شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوری مستحکم، عمیق و دیرپا در میان شهرسازان و برنامه ریزان وجود دارد که بر مبنای آن، رویه های معمول خویش را دنبال می کنند. این باور بر پیش فرضی تردیدناپذیر بنا شده و آن همراهی تاریخی عمل و نظر شهرسازی با عقلانیت است. علاوه بر این، به نظر می رسد شهرسازان در بیشتر اوقات برای نشان دادن صحت دعاوی خویش به مفهوم عقلانیت متوسل می شوند. ظاهراً این موضوع نقشی اساسی در شهرسازی ایفا می کند و به این ترتیب، تأمل در مفهوم عقلانیت می تواند پژوهش هایی راهگشا و تعیین کننده را رقم بزند و شهرسازان را در رویارویی با پرسش های مهم یاری کند. پرسش هایی از این دست: منظور شهرسازان از معقول بودن رویه هایشان و به خصوص نظریه هایشان چیست؟ آیا چارچوب و ساختار و نظریه ای فراتاریخی، فرامکانی و فراقومی و جهان شمول از عقلانیت، در نظریه های شهرسازی وجود دارد که شهرسازان رویه های خویش را با آن تطبیق دهند؟ این مقاله سعی دارد تا با معرفی یک پژوهش کیفی و تحلیل نتایج آن، تبیینی برای دو پرسش مذکور ارائه کند. به نظر می رسد بر پایه این نتایج شهرسازان می توانند تجدید نظری اساسی در باور به ضرورت همراهی عقلانیت با شهرسازی و نیز تلقی واحد جهان شمول از عقلانیت، در نظریه های شهرسازی را در دستور کار خویش قرار دهند.
تحلیل پیامدهای فضایی اقدامات مدیریت شهری در بافت های قدیم و جدید کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقای سطح کیفی مناطق مرکزی شهر، از اهداف اساسی مدیریت و برنامه های شهری است تا با اتخاذ رویکردهای سنجیده موجب تجدید حیات اقتصادی و اجتماعی این بافت ها گردد. این موضوع زمانی اهمیت می یابد که به دو نکته عمده توجه داشته باشیم: اول اینکه توانایی این بافت ها در تأمین نیازهای معاصر شهروندان در طول زمان کاهش یافته است و به تبع آن کارایی بافت و کیفیت زندگی نیز در سطح پایینی قرار دارد و موضوع تَرک شدن، به شدت این بافت ها را تهدید می کند، ثانیاً بافت های کهن، نماد تاریخی شهر محسوب می شوند که یک شهر هویت خود را از آن به عاریت می گیرد. مجموعه حسن پادشاه تبریز نیز با توجه به قرارگیری در بافت مرکزی شهر از این قاعده مستثنا نخواهد بود. اما طرح ها و اقدامات شهری با اتخاذ برخی سیاست ها نظیر توجه به حومه ها و توسعه برون شهری به توسعه نامتوازن شهری دامن می زنند که تهدیدی در راستای پوسیدگی شهر از درون خواهد بود. لذا این سؤال در ذهن متبادر می شود که ارزش محلات مرکزی شهر تبریز طی دهه های اخیر افول کرده یا ارتقا یافته است؟ فرض این است که بسط برون شهری که خود تحت تأثیر اقدامات مدیریت شهری است، عاملی موازی در تنزل ارزش بافت های مرکزی شهر محسوب می شود. بنابراین بررسی روند تغییرات در کیفیت بافت های مرکزی شهر تبریز در اثر اقدامات مدیریت شهری و اجرای برنامه های شهری طی 25 سال اخیر، انگیزه نوشته حاضر است. برای حرکت در راستای هدف پژوهش، از روش داده گیری ترکیبی (اسنادی و میدانی) استفاده شده است و روش مطالعه و تحلیل های پژوهش مبتنی بر روش تطبیقی- استقرایی و تحلیل روند بوده است. یافته ها بیانگر آنست که موضع دوگانه مدیریت شهری تبریز در قبال بافت های مرکزی و حومه شهری، موجب تنزل ارزش بافت های مرکزی شهر از جنبه های مختلف اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و ... شده است
راهبردهای توصیفی در پژوهش منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
توصیف به مثابه یک راهبرد عینیت گرا و استقرایی از روش های پژوهش در معماری منظر است که مبنای بسیاری از راهبردهای پژوهشی دیگر نیز دانسته می شود. از آنجا که از مشاهده اغلب به عنوان نخستین گام در هر پژوهش یاد شده و کمتر به مثابه یک راهبرد مورد توجه قرار می گیرد، هدف این نوشتار تقویت بنیان های نظری لازم در تعمیق راهبردهای توصیفی در پژوهش منظر و ترویج بیشتر آن است. از این روی، راهبرد توصیفی در نوشته های دمینگ و سوآفیلد (2011) مورد بررسی قرار گرفته و ضمن اشاره به دسته بندی های چهارگانه آنها شامل مشاهده، توصیف ثانویه، توصیف پیمایش اجتماعی و توصیف پیچیده به برخی پژوهش های صورت گرفته در هر دسته نیز اشاره شده است. اسناد مکتوب، پرسشنامه، مشاهده مستقیم، مصاحبه، تصاویر، عکس ها، دست نگاره ها و مستندات تاریخی همگی به عنوان منابع پایه در راهبرد توصیفی هستند. سنجش اعتبار این نوع پژوهش ها متکی به پشتیبانی منابع مختلف از یکدیگر، نحوه استخراج داده ها و شیوه استقرای پژوهشگر و مبتنی بر دسته بندی، رتبه بندی و تفسیر می باشد.
شناسایی و رتبه بندی معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته، مسئله مهم مکان یابی مساجد در شهرسازی و مدیریت شهری است؛ بدین منظور، پژوهش با دو سؤال اصلی پیگیری شده است: 1 معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد کدام است 2 وزن هر یک از معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد چقدر است؟ برای پاسخ به این سؤالات، ابتدا معیارهای مؤثر بر مکان یابی در پژوهشهای پیشین و آثار دینی مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه برای وزندهی معیارها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. نتایج حاکی است که 20 معیار اصلی، ذیل چهار گروه معیارهای جمعیتی، مذهبی، شهرسازی و اجتماعی قابل طرح است. در زمینه گروه معیارها به ترتیب معیارهای مذهبی و شهرسازی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار شد. شعاع دسترسی، تراکم جمعیت و دسترسی آسان به عنوان مهمترین معیارها در مکان یابی مساجد اولویت بندی شد
سنندج شهر اُرسی؛ بررسی روند شکل گیری و گسترش هنر اُرسی سازی براساس نمونه های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اُرسی های بسیاری در آثار دوره های صفوی و به ویژه خانه های دورهقاجار در سنندج باقی مانده است. اگرچه این خانه ها دارای آرایه های متعددی هستند، اُرسی در این میان، از جایگاه خاصی برخوردار است. این پژوهش در پی آن است که به چند سؤال پاسخ دهد و فرضیه هایی را که دربارهسابقه، فن ساخت و ویژگی اُرسی سازی شهر سنندج را طرح کرده، اثبات کند. در این پژوهش، کوشش شده که به اهمیت و جایگاه اُرسی در شهر سنندج به صورت تاریخی و توصیفی تحلیلی نگریسته شود. پیشینه استفاده از اُرسی در بناهای شهر سنندج به طور دقیق مشخص نیست؛ اما مدارک و شواهد موجود نشانگر این است که استفاده از اُرسی در بناهای دوره صفوی آغاز شده است. مدارک و شواهد قطعی تری در استفاده از اُرسی و اُرسی سازی در ساختمان های مسکونی دوره قاجار،نیز در دست است که نشان می دهد که ساختناُرسی و استفاده از آن در این دوره، گسترش چشمگیری داشته و می توان سنندج را از مراکز مهم ساخت اُرسی در دوره قاجار شمرد. گستردگی استفاده از اُرسی از سویی، نشانگر این است که افراد زیادی در این حرفه اشتغال داشته اند؛بنابراین، ساختن اُرسی و استفاده از آن، از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار بوده که در خانه های مردم عادی هم نمونه ای با پیمون کوچک (1) وجود داشته است. در برخی خانه های با پیمون بزرگ (2) تعداد اُرسی به بیش از ده نمونه هم می رسد. گسترش و بهره مندی از اُرسی در ساختمان، توجه سازندگان را به سمتی سوق می دهد که طرح اُرسی های شهر سنندج را با وجودحفظ کلی اُرسی سازی ایرانی، ولی با شیوه بومی محلی، همچون سایر هنرها ازجمله فرش و صنایع دستی را ایجاد کنند. با اتکا بر این پشتوانه غنی در اُرسی سازی، می توان برای احیا یانوآوری در آن، از فراموشی و نابودی این هنر جلوگیری کرد.
گونه شناسی مسجد ـ مدرسه در معماری اسلامی ایران، بررسی چگونگی ارتباط میان فضای آموزشی و نیایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه آگاهی اندکی از وضعیت فراگیری دانش در ایران پیش از اسلام در دست میباشد، با ورود اسلام به ایران، دانشاندوزی که این بار با دین پیوندی مستحکم داشت، در این سرزمین به شکوفایی میرسد. بر اساس سنت وعظ و خطابه پیامبر(ص) به یارانش، نخستین مکانی که در سده های نخستین اسلامی به منظور آموزش مورد استفاده قرار میگرفت، مسجد بود. با اینکه در دوره های بعد، مدارس مستقل به وجود آمدند، به دلیل آموزش دینیِ مدارس، دوباره پیوند مسجد و مدرسه به گونههای مختلف شکل می گیرد و مسجد ـ مدرسه در معماری اسلامی مطرح میشود، اما به این گونه معماری تاکنون بسیار کم پرداخته شده است. اینکه دو فضای آموزشی و نیایشی در دورههای مختلف معماری اسلامی ایران چگونه با یکدیگر ارتباط داشتهاند، و مسجد ـ مدرسه چه ویژگی هایی دارد که از دیگر گونههای ترکیبی متمایز میشود، به طور دقیق و کامل شناخته شده نیست. شناخت چگونگی پیوند این دو فضا در دوره های مختلف مدّ نظر این پژوهش است و اینکه این پیوند چه گونههایی را دربرداشته و در کدام یک از این گونهها ارتباط میان فضای آموزشی و نیایشی کامل تر برقرار میشود که بتوان واژه مسجد ـ مدرسه را برای آن به کار برد؛ بنابراین در این نوشتار، سیر تحول ارتباط میان فضای آموزشی و نیایشی و گونههای مختلف ساختارهای فضایی آن در معماری اسلامی ایران مورد بررسی قرار میگیرد. این پژوهش از نوع کاربردی و توسعهای بوده و در آن از مطالعات کتابخانهای و میدانی بهره گرفته شده است. در پایان، گونههای مختلف فضاهای ترکیبی آموزشی و نیایشی به ترتیب بیان میگردد و بر اساس جدولهای مربوط، دستهبندی شده و کاملترین آن ها با معیارهای مطرح شده در نوشتار به عنوان مسجد ـ مدرسه شناخته می شود. مسجد حکیم اصفهان به عنوان نخستین بنایی دانسته میشود که در آن، دو فضا به طور کامل ترکیب گردیده و در دستهبندیهای پایانی، روند تکاملی ترکیب دو فضای آموزشی و نیایشی در معماری اسلامی ایران تا ساخت گونه مسجد ـ مدرسه و فراوانی آن در دوره قاجار نشان داده میشود.
ادراک شهروندان از منظر ساختمان های بلند شهری، نمونه موردی هتل چمران شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختمان های بلند شهری به واسطه ظرفیت نشانهای خود، نقش مهمی در خلق تصویر ذهنی شهروندان از شهر دارند. پژوهش حاضر به بررسی ادراک شهروندان از منظر هتل چمران که در حال حاضر با ارتفاع 110 متر بلندترین ساختمان شیراز است، میپردازد. در این پژوهش از راهبرد اسنادی در بخش نظری و راهبرد پیمایش اجتماعی استفاده شده است. تأکید این نوشتار بر وجوه معنایی و بصری منظر این بنا در ادراک شهروندان بوده و در بخش های متعدد شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری ارزیابی شده است. جامعه آماری شامل 100 نفر (به نسبت برابر از هر دو جنیست) بوده که به روش تصادفی، انتخاب و پرسشنامهای شامل سؤالات باز و بسته بین آنان توزیع گردیده و تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS (نسخه 19) انجام شده است. در ادامه، ضرایب همبستگی اسپیرمن میان مؤلفههای ادارکی مورد استخراج و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهند که «بدیع بودن ارتفاع هتل» در شهر، عامل اصلی توجه و احساس خوشایند مردم دانسته میشود که بیشتر تحت تأثیر بعد حسی ادراک بوده و پس از مدتی، اثر آن کمرنگ خواهد شد. به سبب ظرفیت پایین طراحی و منظر هتل، ابعاد شناختی، تفسیری و ارزش گذاری ادراک، کمتر مورد اشاره پرسششوندگان قرار دارند، لذا راهکارهایی برای ارتقای ادراک شهروندان در سایر پروژههای بلندمرتبه سازی شهر در چهار دسته به شرح زیر پیشنهاد شده است: الف) توجه بیشتر به جنبههای نوآورانه و خلاقانه در طراحی کالبدی ساختمان های مرتفع از نظر فرم خارجی و ترکیببندی اجزای آن؛ ب) استفاده از مصالح با ترکیببندی و رنگبندی متنوع و خلاقانه در طراحی نما که میتواند به ادراک مردم از ساختمان های بلند کمک فراوانی نماید؛ ج) هماهنگی بصری با بافت طبیعی و فیزیکی شهر به سبب عدم ارتباط معناداری ادراک زیباشناختی با تضاد و تمایز؛ د) حفظ معانی و مفاهیم قابل فهم و هویت بناهای بلند، و اجتناب از احداث بناهای فاقد معنی و هویت مناسب متناسب با جنبههای نمادین و نمایهای وجه نشانهای ساختمان ها.