درخلال نیم قرن فترت سیاسی که با مرگ ایلخان ابوسعید (736/1336)‘آخرین فرمانروای ایلخانان ‘ درقلمرو آنان حکمفرما گشت‘ مبارزات فراگیری درسراسر مملکت ایران برسرکسب قدرت درگرفت . سران جنبش سربدار در زمره افرادی بودند که توانستند بخشهایی ازخراسان را زیر سیطره خود درآورند ‘ و در قلمرو حکومتی خود برای مدتی اگر چه کوتاه به استقلال حکومت کنند. جنبش سربدار وتشکیل دولت آنها موجب تحولات اساسی و مهم در اوضاع سیاسی ‘ اجتماعی و مذهبی شرق ایران شد‘که در تاریخ قلمرو اسلامی تقریبأ بی سابقه و کم نظیر بود. درست به همین دلیل‘ مراحل نخستین قیام و عوامل مؤثر در چگونگی سیر تطور آن تا تشکیل دولت اهمیت بسزائی دارد.
خراسان وماوراءالنهر در تاریخ ایران واسلام متن جغرافیای تاریخی شهرهای ایران که دارای شصت و سه بند می باشد ‘به احداث شصت و یک شهر و دیار وبناهای گوناگون در ماوراءالنهر خراسان و دیگر نقاط ایران پرداخته است. در اصل متن از یکصد و پانزده شهر بزرگ و کوچک سخن رفته است ولی از سرنوشت و چگونگی ساخته شده پنجاه و چهار شهر آن اطلاعی در دست نیست . شهر بغداد به عنوان شصت و یکمین شهر توسط خلیفه ابونصر معروف به ابوالدوانیق ساخته شده است . گرد آوری و تدوین نهایی آن شهر به هشتصد سال پس از میلاد مسیح نسبت داده شده است . در این متن شهر سمرقند را کاووس پسر قباد پی افکندو سیاوش پسر کاووس آن را به پایان رساند.در سمرقند هفت پادشاه بودند‘جمشید‘فریدون‘منوچهر‘کیکاووس‘کیخسرو‘لهراسب وگشتاسب . نفرین شده افراسیاب شهر را ویران و آن را بتخانه کرد . در شرق ماوراءالنهرنبت و در جنوب آن خراسان و در غرب آن غور است. ماوراءالنهر از دیرباز به خاطر آبادانی و وفور محصولات ‘مراکز تولیدی و تأسیسات اقتصادی پایگاه دادو ستد و مرکز تجارت بوده است . سمرقند ‘نخشب‘ویشگرد‘خجندوفرغانه از بلاد ماوراء جیحون در خطه خراسان ذکر شده است .
در باب تاریخ اسلامی اصفهان از قرن چهارم هجری تاکنون کتابهای متعددی به رشته تحریر درآمده و تنها تاریخ این دیار در قرون اولیّه اسلامی با ابهام آمیخته، و متأسفانه محققان تاریخ اصفهان نسبت به سرگذشت این خطه طی سه قرن اوّلیه اسلامی توجه کافی مبذول نداشته اند. مطلوب این مقاله در بررسی کلی تاریخ سیاسی اصفهان در قرون نخستین هجری قمری، رفع ابهام از این مقطع حساس تاریخی از حیات دیرپا و افتخار آمیز این دیار است.در این رهگذر آن چنانکه ملاحظه خواهد شد، مسائلی به چشم می خورد که بررسی و تحلیل تاریخی آنها می تواند نتایج جالبی داشته باشد.
نیشابور قرنها متمادی در تاریخ ایران از شهرهای مهم و پر رونق بوده است.این شهر در دوران قبل از اسلام صاحب اشتهار بوده، و پس از اسلام بر آبادانی و اهمیت آن افزوده شد.از بین چهار شهر اصلی خراسان یعنی نیشابور، هرات، بلخ و مرو، این شهر در قرون نخستین اسلامی بیش از همه کانون فعالیتهای علمی، رونق اقتصادی و تحولات سیاسی بوده است.اما در واقعه حمله مغول، نیشابور درجه اعتبار و اشتهار پیشین را از دست داد.نابودی این شهر آبادان و پرآوازه به دست مغول در تاریخ بسیار معروف و مشهور است.اما شاید همگان توجهی بدین نکته نداشته باشند که نابودی نیشابور به دست مغولان پس از یک قرن تحمل مصائب فراوانی که بر این شهر رفته بود، صورت گرفت.مغولان اگر چه در سال 618 ه مردم شهر را کشتار کردند، اما افول قطعی شهر در سال 633 ه مشخص شد.از حدود یک قرن قبل از آن تاری، نیشابور به عنوان مرکز سیاسی خراسان، عرصه جدال پرخسارت و جبران ناپذیری بود که میان مدعیان جانشینی سلجوقیان در خراسان صورت گرفت، سرآغاز این دوران، جنگ«قطوان»در سال 536 ه بود، و تا سال 633 ه به طول انجامید.این تحقیق روزگار پر محنت و زندگی توأم با مشقت نیشابوری در آخرین قرن عظمت و شوکت آن را بررسی می نماید.