فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بلوچستان در آغاز قرن سیزدهم قمری، کانون بحران های سیاسی و اجتماعی شد. دولت قاجار اقدامات گوناگونی، برای برقراری امنیت و تثبیت حاکمیّت دولت مرکزی در این منطقه انجام داد. این نوشتار با هدف بازشناسی عوامل بحران زا در بلوچستان، می کوشد به روش توصیف تاریخی و اسنادی و با مراجعه به منابع دست اول، به این پرسش ها پاسخ دهد: ناآرامی های بلوچستان از آغاز دولت قاجار تا دوران ناصرالدین شاه چگونه پدید آمد؟ دولت مرکزی ایران برای مهار این شورش ها، به چه اقداماتی دست زد؟ این بررسی نشان می دهد که در اثر کوشش حاکمان ایالت های کرمان و خراسان، سرانجام در دوره ناصرالدین شاه، آرامش نسبی به منطقه بازگشت. دولت انگلستان که این موضوع را به سود خود نمی دید، برای جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در تمامی مناطق بلوچستان، به تعیین خطوط مرزی براساس منافع استعماری خود دست یازید و مرزهای کنونی جنوب شرق ایران نتیجه دخالت های آن کشور است.
پژوهشی درباره تخته قاپوی ایلات و عشایر فارس در عصر پهلوی اول و پیامدهای مالیاتی آن با اتکا به اسناد تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دوره پهلوی اول، از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. رضاخان سردارسپه، که با کودتای سوم اسفند 1299زمینه صعود خود را به مراحل بالای قدرت فراهم نمود، در 1304 و با تشکیل مجلس مؤسسان، به تخت سلطنت جلوس کرد. وی با تثبیت قدرت مرکزی و جلوس بر تخت سلطنت در صدد برآمد شورش های عشایری در سطح کشور را نیز به انحاء مختلف سرکوب نماید. ازجمله سیاست هایی که رضاشاه برای سرکوب ایلات و عشایر به کار برد، خلع سلاح، تخته قاپو، و متحد الشکل کردن لباس آنها بود. هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای یکی از سیاست های عشایری پهلوی اول ( تخته قاپو) در ایالت فارس و در بعد اقتصادی و مالیاتی می باشد.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک آرشیوی تألیف شده است.
یافته ها و نتایج: اجرای سیاست تخته قاپو (اسکان) ایلات و عشایر فارس به دلیل عدم آشنایی با روحیات کوچ نشینان موفقیت آمیز نبود. با وجود الغای مالیات ایلی اغنام و احشام توسط مجلس شورای ملی از خانواده های تخته قاپو شده، مأموران وصول مالیات همچنان این مالیات را از مردم مطالبه می نمودند. سرانجام، درنتیجه فشار دولت و حکومت نظامی در وصول مالیات و اسکان آنان، نارضایتی عمیقی در میان عشایر نمودار شد و زمینه های یک شورش عشایری عمومی را ایجاد نمود.
نقش و جایگاه آرامگاه تاریخی تخت فولاد در حیات شهری اصفهان از صفویه تا معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخت فولاد ازجمله آرامگاه های متعددی است که هنوز بقایای بسیاری از آنها در بافت قدیمی اصفهان به جای مانده و قسمتی از هویت تاریخی و فرهنگی این شهر را شکل می دهد. این آرامگاه پیش از اسلام تا کنون به حیات و گسترش خود ادامه داده و به یکی از شاخص های هنر و معماری اصفهان تبدیل شده است. در این مجموعه تکایای مختلف، مساجد، مدارس و آب انبارهای متعددی وجود دارد که با اضافه شدن موزه و کتابخانه، ارزش این آرامگاه بیشترشده است. تخت فولاد با مشخصات یاد شده و با توجه به ظرفیت های فرهنگی و هنری اش می تواند برای تحقق بخشیدن به آرمان شهر اسلامی و استمرار هویت تاریخی، الگویی مناسب برای سایر آرامگاه ها باشد. این پژوهش می کوشد با مطالعه ای توصیفی و تحلیلی علاوه بر بررسی مباحث تاریخی و فرهنگی در تخت فولاد، به جایگاه و تعامل این آرامگاه با معماری و شهرسازی اصفهان از دوره صفوی تا عصر حاضر بپردازد.
تحولات تاریخی و جایگاه استراتژیکی، نظامی و اقتصادی هیرکانیا در عصر هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین هیرکانی در گوشه ی جنوب شرقی دریای کاسپین، ازجمله ایالت های مهم در دوران باستان بوده است که از همان ابتدا دستیابی به آن برای قدرت های بزرگ ایرانی حیاتی بود و برای تثبیت قدرت و حفظ قلمرو از تهاجمات بیگانه ضروری قلمداد می شد. اهمیت استراتژیک ورکانا (هیرکانیا) و به ویژه استقلال نظامی و اهمیت سازمان ارتش این سرزمین برای هخامنشیان به گونه ای بود که آن را می توانیم دروازه ی دفاعی مقابل یورش اقوام مختلف و پایگاه و پادگان نظامی بدانیم که حتی هخامنشیان از آن برای سازماندهی و مقابله با دشمنان غربی و رتق وفتق امور مرزهای غربی بهره می بردند. در وهله های مختلف زمانی، گاه این ایالت با ایالت پرثوه ادغام می شد و تحت یک ساتراپی قرار می گرفت و گاه به طور مجزا ساتراپی مستقلی را تشکیل می داد. هنگامه ی این ادغام و یا گسست از مسائل مهمی است که اختلاف نظرهایی را بین پژوهشگران ایجاد کرده است و می تواند حاکی از تحولات تاریخی سرزمین مذکور در دوران هخامنشی باشد. با توجه به اینکه از طریق بررسی نقش منطقه ای، کارکرد نظامی و عملکرد اقتصادی ساتراپ های مختلف می توانیم با نگرش همه جانبه اوضاع سیاسی، نظامی و اقتصادی دولت های باستانی را دریابیم، در این پژوهش به یاری اسناد و مدارک تاریخی و یافته های باستان شناسی کوشیدیم زمان ادغام دو ایالت ورکانا و پرثوه و استقلال آن ها در دوره های مختلف عصر هخامنشی را مورد بررسی قرار دهیم و اهمیت ورکانا ازجنبه ی نظامی، استراتژیک و اقتصادی برای دولت هخامنشی و نقش این ایالت در پیشبرد اهداف هخامنشیان را در عرصه ی نظامی و سیاسی بررسی و معلوم کنیم.
محدوده جغرافیایی و جایگاه سیاسی هیرکانیه در دوره هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیا نقش مهمی در تاریخ هر سرزمین دارد و تاریخ هر سرزمین و ناحیه، بستگی زیادی به موقعیت و مکان
جغرافیایی آن دارد. از این رو، می توان ادعا کرد که هر یک از بخش های مختلف ایران، به دلیل قرار گرفتن در
یک موقعیت جغرافیایی متفاوت و داشتن شرایط آب هوای خاص، جایگاه ویژه و اهمیت زیادی دارند. و هر
یک از این نواحی توانسته اند، به سهم خود، نقش مهمی در تحولات سیاسی کشور داشته باشند. سرزمین
گرگان امروز، به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، در طول تاریخ ایران، خصوصاً تاریخ ایران باستان، اهمیت و
نقش مهمی در تاریخ و تحولات ایران داشته و در منابع به کرّات از آن نام برده شده است. تا کنون پیرامون حصار
دفاعی گرگان در زمان ساسانیان در این منطقه بحث های زیادی شده است، اما در رابطه با جایگاه سیاسی
هیرکانیه و نقش جغرافیا در تحولات تاریخی این سرزمین در زمان هخامنشیان کار مستقلی انجام نشده است؛
لذا در این پژوهش می کوشیم که با استفاده از شیوة پژوهش های تاریخی و با استفاده از متون کهن تاریخی و
شواهد باستان شناسی به بررسی موقعیت جغرافیایی هیرکانیه و تاثیرات آن در اهمیت و جایگاه سیاسی این
سرزمین در دوره هخامنشیان بپردازیم.
راه های ایالات غرب خراسان به سوی نیشابور مقارن ورود امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیشابور در دورة اسلامی بر سر راه های ارتباطی شرق و غرب واقع بود و بخش عمده ای از اهمیت سیاسی و رونق اقتصادی خود را وامدار این جایگاه جغرافیایی خاص بود. هر کاروانی که قصد گذر از شرق به غرب یا بالعکس داشت، ناگزیر باید از این شهر می گذشت. در گذر از ایالات فارس و جبال به شرق ایران دو راه عمده به نیشابور می رسید؛ راه قهستان و راه قومس. مسیر کاروان امام رضا (ع) به سوی مرو از این دو طریق تنها از نیشابور می گذشته است. علیرغم شواهد و قراینی ناچیز و غیر قانع کننده دربارة عزیمت کاروان رضوی به نیشابور از طریق قومس، به نظر می رسد این کاروان راه فارس قهستان را طی کرده است.
نگارنده در پژوهش حاضر تلاش دارد پس از شرح مختصری ازموقعیت خاص جغرافیایی شهر نیشابور در دورة اسلامی، در وهلة نخست راه های ایالات واقع در غرب خراسان و به طور مشخص، ایالات جبال، فارس و گرگان به سوی نیشابور را نشان داده، آنگاه در پی پاسخ به این پرسش برآید که کدامیک از دو راه اصلی فارس و جبال به سوی نیشابور در حدود اواخر سدة 2ق و اوایل سدة 3ق پر رفت و آمدتر بوده است؟ ورود امام رضا (ع) به نیشابور در سال 200ق در همین محدودة زمانی جای می گیرد. بررسی حاضر تا حدودی ازرونق نسبی رفت و آمد در راه قهستان نسبت به راه قومس در این زمان حکایت دارد؛ رونق نسبی همان راهی که امام رضا (ع) از طریق آن به نیشابور وارد شد.
بهداشت حمام های عمومی در دوره معاصر و نقش شهرداری ها (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمام های عمومی جزئی از زندگی اجتماعی جامعه دیروز بودند که با ظهور مدرنیته، مورد اعتراض اصلاحگران جامعه جهت افزایش معیارهای بهداشتی آن در تناسب با زندگی جدید قرار گرفت. یکی از این استانداردها استفاده از دوش به جای خزینه بود. شهرداری ها به عنوان متولّی امر با اجبار دولتی حمامی ها را موظف به این تغییر می کردند. این مبارزه به دلیل مطالبه و خواست بخشی از مراجعان حمام ها، که استفاده از دوش را برنمی تافتند و خواستار استفاده از خزینه ها بودند، بسیار طولانی و پرفرازونشیب گردید، به طوری که از اواسط حکومت رضاشاه تا دهه چهل شمسی را دربرگرفت. در این پژوهش با مراجعه به منابع مطبوعاتی آن زمان، اسناد و تاریخ شفاهی سیر این ماجرا در شهر اصفهان به عنوان مورد مطالعه (Case Study) تبیین و تشریح گردیده است.
نتیجه این که به واسطه جدیت مقامات شهری و نیز خواست عمومی جامعه شهرنشین که محصول بالارفتن سطح بهداشت عمومی بود، فرآیند بهداشتی کردن حمام های عمومی شکل گرفت. با این حال، تغییرات یادشده چون از آن جا که با جنبه های فرهنگی جامعه هماهنگی کامل نداشتند، با دوره ای طولانی از کشمکش همراه شد و سرانجام، به واسطة بروز تغییرات اساسی در سبک زندگی و معماری خانه های شهری که واجد حمام های خانگی شدند موضوع حمام های عمومی و مسائل وابسته به آن، از حیات اجتماعی شهرها به کناری نهاده شد.
پژوهشی درباره تعاملات سیاسی قبایل کُرد با اتحادیه نظامی قراقویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با سقوط ایلخانان مغول، ایران عرصه درگیری های سیاسی میان قدرت های مختلفی شد. قراقویونلوها یکی از قبایل مهمی بودند که توانستند در این آشفتگی خود را برکشیده و با کنار زدن آل جلایر یک حکومت با ویژگی اتحادیه قبایلی پی ریزی کنند. با دقت در نحوه شکل گیری و جغرافیای توسعه یابی و یا گسترش قراقویونلوها مشاهده می شود که شروع این حکومت از مناطق کُردنشین بوده است و از این رو برخورد آنها با کُردها ناگزیر بود. در این میان هر امیر کُرد تحت تاثیر جغرافیای قلمرو و نزدیکی یا دوری به مرکز دولت ها به صورت مستقل با دول یاد شده ارتباط برقرار می کرد ولی در مجموع تلاش آنها حفظ استقلال در قلمرو موروثی خویش با اظهار اطاعت ظاهری از قدرت های بود.
هدف اصلی این مقاله روشن ساختن نحوه تعاملات قبایل کُرد با حکومت قراقویونلوها است. اینکه قبایل کرد و قراقویونلوها چگونه به این تعاملات می نگریستند؟ با توجه به حضور همزمان این حکومت با آق قویونلو، کُردها کدامیک را ترجیح دادند؟در این تعاملات مذهب چه جایگاهی در سیاست های قراقویونلوها و نحوه برخورد با اُمرای کُرد داشت؟ بررسی دلایل و منطق تاریخی زمینه پژوهشی مهمی در تاریخ مناسبات سیاسی میان قبیله ای روزگار محسوب می شود و این مقاله در صدد روشن ساختن آن خواهد بود. به نظر می رسد که قبایل کُرد توانستند ارتباط حسنه ای را با قراقویونلوها برقرار کرده و مذهب و اعتقادات دینی آنها در این روابط تاثیری قابل ملاحظه ای نداشته است.
چگونگی تشکیل جمعیت فداکاران آذربایجان به رهبری محمد دیهیم و رویکرد آن درقبال دولت ملی دکتر مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اشغال ایران در شهریور 1320 توسط متفقین، زمینه ی مناسبی برای تشکیل احزاب و جمعیت های سیاسی در ایران به وجود آمد. با اشغال آذربایجان، گروه ها و جمعیت های مختلفی با گرایش های سیاسی خاص درآذربایجان شکل گرفتند که معمولاً به سه دسته ی چپ طرفدار سوسیالیسم، تجزیه طلب و شاه دوست تقسیم می شدند. یکی از این جمعیت های سیاسی، جمعیت فداکاران آذربایجان بود که در تبریز، با رهبری محمد دیهیم و با گرایش سیاسی شاه دوستی و دفاع از تمامیت ارضی ایران شکل گرفت. چگونگی تشکیل و میزان فعالیت این جمعیت در دوره ی اشغال زیاد برای ما شفاف نیست؛ بعد از 21 آذر سال 1325، به دلیل حمایت حکومت مرکزی ایران از این جمعیت، جمعیت فداکاران شکل منظمی یافت و توانست به یکی از جمعیت های قدرتمند و پایدار آذربایجان تبدیل شود. این جمعیت در طول مبارزات ملی شدن صنعت نفت تا تیرماه 1331، هیچ موضع سختی درقبال دکتر مصدق اتخاذ نکرد؛ ولی با علنی شدن اختلافات شاه و دکتر مصدق، با حمایت از شاه موضع تندی نسبت به دکتر مصدق درپیش گرفت.
مهم ترین مسئله در این مقاله، چگونگی تشکیل جمعیت فداکاران آذربایجان و رویکرد جمعیت به جنبش ملی شدن صنعت نفت و نوع تعامل آن با دولت ملی دکتر مصدق است. در این پژوهش، اسناد و مدارک موجود را به روش تحلیلی و توصیف بررسی می کنیم و می کوشیم تصویر روشنی از عملکرد این جمعیت در دوران حکومت ملی دکتر محمد مصدق ارائه دهیم.
بلغار و «بلغارها» در منابع تاریخی و جغرافیایی اسلامی از آغاز تا سدة نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلغارها گروهی از اقوام ترک بودند که در آسیای مرکزی می زیستند و در طول تاریخ و تمدن اسلامی در ثغور اسلامی و در سرزمین قپچاق گذران زندگی می کردند. این گروه از ترک ها ضمن تعاملات با مسلمانان هم جوار خود به دلیل نیازهای طبیعی و امور زندگی خود به کناره های شمالی دریای خزر و سپس به سواحل رود خانة ولگا مهاجرت و سرانجام در اروپای شرقی سکونت دائم پیدا کردند و امروزه به عنوان کشور بلغارستان شناخته می شود. این مقاله بر آن است، فرآیند این فراز و فرودهای آنان و علل مهاجرت به نواحی خوش آب و هوای آسیای مرکزی و در کنار روس ها و تعامل با آنان و یا با مسلمانان و خلفای اسلامی و مغول ها و حاکمان ترک اسلامی در منابع جغرافیایی مسلمانان و مورخان اسلامی را بیان کند.
منافع سیاسی و اقتصادی انگلیس در خوزستان (ازامتیازکشتیرانی تا امتیازدارسی وکشف نفت) (1334ق-1306ق)
حوزههای تخصصی:
خوزستان جزء لاینفک ایران به دلایل گوناگونی، از جمله موقعیت ژئوپلیتیکی و برخورداری از ظرفیت های بالقوه اقتصادی و تجاری به لحاظ قرار گرفتن در حاشیه خلیج فارس و دریاهای آزاد و نیز بهره مندی از رود کارون و اروند رود در توسعه تجاری و کشت و زرع، همجواری و داشتن مرز مشترک با دولت عثمانی (بصره محل استقرار انگلیسی ها) و اهمیت روز افزون نفت که نقش مهمی در پیروزی انگلیس در جنگ جهانی اول داشت، توجه دولتمردان انگلیس را بیش از پیش به خود جلب کرد.
این پژوهش بر آن است در حد امکان، منافع سیاسی و اقتصادی انگلیس در خوزستان را از گرفتن امتیاز کشتیرانی در رود کارون تا پایان سلطنت قاجار را بررسی کند. روش تحقیق در این مقاله، روش تحقیق تاریخی (توصیفی تحلیلی) مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای است.
بررسی ساختار فضائی شهر تبریز در دوره قاجار با استناد بر سیر تحول نقشه های تاریخی در این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز که از پیشینه تاریخی غنی برخوردار بوده و در طول تاریخ خود همواره به عنوان شهر اول یا دوم سلسله های حکومتی کشور ایران مطرح بوده است، در دوره قاجار با عنوان دارالسلطنه تبریز، ولیعهد نشین و دومین شهر مهم ایران پس از دارالخلافه ناصری محسوب می شده است. اهمیت سیاسی تبریز از یکسو و قرار گیری آن در مرز شمال غربی ایران، این شهر را تبدیل به دروازه ای جهت ورود مدرنیته و پیشرفت های جهان خارج به کشور کرده بود. از جمله مظاهر این پیشرفت ها، نقشه هایی است که برای اولین بار در دوره قاجار از شهرهای مختلف ایران تهیه شده اند. هفت عدد نقشه در طول حکومت قاجار از شهر تبریز تهیه شده که بیشترین تعداد را در میان شهرهای ایران داشته و به عنوان یکی از اسناد معتبر جهت شناخت ساختار فضائی این شهر مهم قلمداد می شوند. از این رو هدف از ارائه این مقاله بررسی سیر تحول نقشه های تاریخی شهر تبریز در دوره قاجار می باشد تا از این طریق مهم ترین تغییرات در ساختار فضائی این شهر در دوره قاجار مشخص گردد.
در این مقاله با توجه به تاریخی بودن موضوع، جمع آوری داده ها به روش توصیفی با رویکرد تاریخی- اسنادی با بهره گیری از متون و منابع انجام خواهد پذیرفت. همچنین تحلیل داده ها و یافته های ناشی از مطالعات به روش تحلیلی- تطبیقی می باشد. در نهایت می توان تغییرات ساختار فضائی شهر تبریز در دوره قاجار را به سه دوره 1. سرداری نجف قلی خانی و ولیعهدی عباس میرزا ، 2. ولیعهدی ناصرالدین شاه و ولیعهدی مظفرالدین، 3. ولیعهدی محمدشاه و مشروطیت تقسیم بندی نمود و ترسیمات نیز به گونه ای انجام یافته اند که ویژگیهای شاخص در هر دوره را به نمایش گذارده اند.
سقوط زرنگ؛ ظهور شهر سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از محققان، مورخّان، جغرافی دانان و سیستان شناسان، شهر زرنگ را با شهر سیستان یکی دانسته و معتقداند که این شهر از بدو تأسیس، در اواخر دوره ساسانی، تا 785 هجری - که با حمله امیر تیمور گورکانی تخریب و، سپس، در 811 هجری با حمله شاهرخ تیموری به کلی ویران شد- مرکزیت و کرسی سیستان را بر عهده داشته است. نگارنده معتقد است که شهر سیستان شهری کاملاً متفاوت، مستقل و مجزا از شهر زرنگ بوده است و از نیمه دوم قرن چهارم هجری قمری که شهر زرنگ اعتبار سیاسی و مرکزیت خود را از دست داد، جایگزین آن شده و تا نیمه اول قرن نهم ه جری نیز کرسی سیستان بوده است.
در این پژوهش که، براساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و، براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی است، سعی نگارنده بر آن است تا با استناد به منابع تاریخی و تأمل در نوشته های آنان، تغییر کرسی منطقه سیستان را از شهر زرنگ به شهر سیستان و، به عبارتی دیگر، این مهم را که شهر زرنگ همان شهر سیستان نیست، به عنوان یک حقیقت تاریخی بررسی کند و صحّت آن را با ارائه دلایل روشن و شواهد متقن به اثبات برساند.
بررسی و تحلیل آرامگاه های منسوب به اخلاف امام کاظم (ع) در رودبارقصران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمال ری به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن، در آشوب ها پناهگاه ساکنان مناطق رودبارقصران خارج و مخالفان سیاسی خلافت اموی و عباسی قلمداد می شد. اخلاف پیامبر، نوادگان امامان شیعه و علویان، بزرگ ترین گروه مهاجران معارض خلافت به این منطقه بودند. در این ناحیه بیش از سی امامزاده وجود دارد که نیمی از آن ها در رودبارقصران واقع شده اند. در پژوهش حاضر، یازده نمونه از آرامگاه های منسوب به اخلاف امام موسی کاظم (ع) در منطقه ی رودبارقصران را بررسی می کنیم. داده های پژوهش را با روش مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی گردآوری کرده ایم. نتایج نشان می دهد که کتب نسب شناسی از یک سو منابع انتساب این امامزادگان به امام موسی کاظم (ع) به شمار می روند و از سوی دیگر سرشار از تناقض هستند. اشتباه در خوانش کلمات و نام جای ها موجب انتساب نادرست برخی امامزاده ها به برخی مناطق شده است. تشابه اسمی امامزادگان نسب شناسی آن ها را با مشکل مواجه کرده و وجود نام های ایرانی نشان دهنده ی تغییرات اساسی در این منابع است.
مشروطیت در مشهد: زمینه ها، فرایندها و سیاست های روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از مورخان در نگاشتن تاریخ انقلاب مشروطه، تنها به چند شهر بسنده کرده اند و نقش مناطق و شهرهای دیگر در این انقلاب را نادیده گرفته اند. یکی از مناطقی که نقش سازنده اش در انقلاب مشروطه فراموش شده است، خراسان و مرکز آن، مشهد است. برخی گمان می کنند به دلیل جو مذهبی حاکم بر مشهد، مردم شهر در مشروطه جایگاهی نداشتند و حتی در برابر آن ایستادگی کرده اند. در ا ین مقاله با تکیه بر منابع دست اول، نشان می دهیم که بر خلاف این برداشت رایج، مردم مشهد نقشی درخور توجه در انقلاب مشروطه داشتند و نه تنها نظاره گر منفعل انقلاب نبودند، بلکه مبارزات آن ها در دوران قبل از مشروطه زمینه ساز برخی از حرکت ها و مبارزاتی بود که به انقلاب مشروطه منجر شد. همچنین در این مقاله در پی آزمون این فرضیه هستیم که مبارزات مشهد پس از پیروزی انقلاب (1907- 1912) و مقاومت در برابر استبداد و حامی خارجی آن، موجب هراس روسیه، بازیگر برجسته ی نظام جهانی، از ادامه ی آشوب ها و کشیده شدن دامنه ی اعتراضات به شهرهای دیگر شد. به این ترتیب روس ها پس از سرکوب تهران و تبریز، به سرکوب مشروطه در مشهد و شکستن تقدس بارگاه امام رضا (ع) پرداختند تا بقایای مشروطه خواهان را دچار ترس و وحشت کنند و به جنبش مشروطه خواهی ایرانیان پایان دهند.
وضعیت اقتصادی اصفهان در دوران آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با تکیه بر منابع تاریخی و جغرافیایی، در صدد تبیین جایگاه اصفهان در قرن چهارم هجری از منظر اقتصادی است. اصفهان در این دوره از نظر بازرگانی و تجاری از اهمیت بالایی برخوردار بود، چنان که بخش تجاری آن نسبت به کشاورزی پیشی گرفت. برقراری ثبات در این دوره موجب شد تا راه های تجاری امن گردد؛ از سویی هم، ثبات اقتصادی رونق و رفاه و پیشرفت را برای این منطقه به ارمغان آورد. بنابراین، مسئله اصلی پژوهش این است که با توجه به اهمیت منطقه و نقش مهمی که در تحوّلات سیاسی، اقتصادی ایفامی کرد، با بررسی تأثیرگذاری آن، با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهد که عوامل تأثیرگذار در رونق و بهبود وضعیت اقتصادی اصفهان چه بوده است؟ همچنین، عوامل مؤثر در بروز تغییرات اقتصادی چه بود ؟ جایگاه و اهمیت مناسبات تجاری در نزد حکام آل بویه چگونه بوده است؟
شرایط جغرافیایی، چگونگی قرارگیری اصفهان در سرزمینی مناسب و قرارگیری بر سر راه های ارتباطی شرق به غرب و به ویژه راه ابریشم، از جمله ویژگی های این منطقه است که در فرآیند توسعة آن نقش داشته که هم بر توان بازرگانی آن افزود و هم خودِ منطقه را به سود بازرگانی و تجاری سرشاری رساند.
بررسی تطبیقی مسائل اجتماعی در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم آگاهی های موجود در باب اجتماع عصر صفوی، که عمدتاً از سفرنامه ها و گزارش های اروپاییان معاصر حکومت صفوی فراهم آمده است، ممکن است بتوان در تواریخ محلی و سلسله ای نیز شواهدی از موضوعات اجتماعی یافت. به لحاظ تاریخ نگاری، در عصر شاه عباس، دو دسته از منابع - تواریخ محلی و سلسله ای - به نگارش درآمده اند. در پژوهش کنونی، گزیده ای از گزارش های اجتماعی مشترک در این تواریخ، بررسی تطبیقی شده است. رویکرد هر یک از مورخان به بحث طبقات اجتماعی، روابط شاه و حاکمان محلی با مردم، پیامدهای اجتماعی رویدادهای نظامی - همچون حملة ازبکان به شرق ایران- و یا بلاهای طبیعی - ازجمله قحطی، سیل و زلزله و عواقب اجتماعی آن- مسئلة توجه به خرافات و... ازجمله مسائلی است که در این مقاله ، به چگونگی بازتاب آن در تواریخ محلی و سلسله ای عصر شاه عباس اول توجه شده است.
نوع و میزان بازتاب پدیده های اجتماعی، در آثار یادشده و نیز تأثیر خاستگاه اجتماعی و جایگاه شغلی نویسندگان هر یک از آنها در نوع این بازتاب، مسئله اساسی این پژوهش حاضر است. مقاله بر آن است به این پرسش ها پاسخ دهد که هر یک از تواریخ یادشده در موضوعات اجتماعی مورد نظر، به چه نکاتی توجه داشته اند؟ این توجه به چه سبب و با چه ملاحظاتی بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان گزارش های اجتماعی مندرج در تواریخ محلّی بیش از تواریخ سلسله ای است و نوع آن گزارش ها نیز، با توجه به جایگاه شغلی مؤلفانشان، با هم متفاوت است.
ایرانیان یمن و دین اسلام از ظهور تا دوران خلافت ابوبکر
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف شناخت چگونگی اسلام آوردن ایرانیان یمن و نقش آن ها در ماجرای ارتداد یمن و خدماتی که در این راه به دین مبین اسلام عرضه داشتند، نگاشته شده است. به منظور شناخت هرچه بیش تر و کامل تر موضوع، بحث را از ابتدای ورود و استقرار ایرانیان یمن آغار کرده، سپس به ماجرای خسروپرویز و برخورد او با نامه ی پیامبر(ص) و ماجرای باذان و در ادامه به بحث اصلی که مدنظر بوده پرداخته شده است. برای انجام این کار، با استفاده از روش کتابخانه ای به فیش برداری مطالب از منابع دست اول و تحقیقات جدید پرداخته شده است و سپس به شیوه ی توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته ایم. برخورد شاه ایران خسروپرویز و ایرانیان یمن با اسلام متفاوت بود. شاه ایران در برابر دعوت نبی مکرم اسلام(ص) به پذیرش اسلام، عناد و کینه توزی نشان داد. از سوی دیگر، برخورد ایرانیان یمن با اسلام منطقی بود؛ در پی درخواست خسرو پرویز از حاکم ایرانی یمن باذان مبنی بر دستگیری پیامبر(ص)، زمینه ی آشنایی ایرانیان ساکن یمن با اسلام فراهم شد و پذیرش اسلام در دل و جان آنان چنان نفوذ کرد، که آن ها را در صف مقدم مقابله با ارتداد قبایل عرب ساکن یمن جای داد و در این راه با بذل خون و جان خود برگ زرینی را در تاریخ دفاع از اسلام برای ایرانیان رقم زدند.
معین التجار بوشهری و دست اندازی به اراضی شولستان(با تکیه براسناد نویافته طایفه بَکِش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی نقش معین التجار بوشهری در تثبیت مالکیت به اراضی شولستان یا شهرستان ممسنی است.
روش /رویکرد پژوهش: در این تحقیق به روش تحلیلی با استناد به منابع و اسناد کتابخانه ای و آرشیوی به توصیف واستنتاج موضوع پرداخته شده است.
یافته ها ونتایج: یافته ها نشان می دهد در عهد سلطنت مظفرالدین شاه تحت تاثیر عوامل متعددی همچون نیاز مالی حکومت قاجار، فقدان منابع مالی مناسب، ناسازگاری حکومت قاجارها با ایلات لُر ممسنی، فساد اداری و مالی گسترده، نفوذ افراد وابسته به بیگانگان در دربار حکومتی، باعث شد که اراضی شولستان به معین التجار بوشهری که تحت حمایت انگلیسی ها بود؛ واگذار گردد.
معین التجار بنا به دلایلی که در این پژوهش آمده در کنار تجارت به زمینداری پرداخت که قدرت و ثروت خویش را تحکیم بخشد. وی برای تثبیت مالکیت خویش بر اراضی شولستان یا شهرستان ممسنی به سه عامل: محلی، فرا محلی و خارجی احتیاج داشت. عامل اصلی تحقق اهداف معین التجار، ایجاد تفرقه بین خوانین و کدخدایان منطقه و تضعیف مقام کلانتری یا جایگاه مدیریت ایلی و جیره خوار کردن آنها بود. ایشان با تکیه بر حمایت حکومت قاجار در جهت تامین منافع انگلیس و دستیابی به نیات خویش منطقه را با بحران مواجه کرد و حکومت قاجار برای حمایت از معین التجار بارها نیروی نظامی به شولستان گسیل داشت که نتیجه ای جز شکست برای قدرت مرکزی به وجود نیاورد.
بی تردید مقاومت اهالی منطقه در برابر واگذاری اراضی به معین التجار باعث شد که وی دست به تاکتیک جدیدی برای سلطه بر این سرزمین زند و برای حمایت نظامی ترکان قشقایی مجبور می شود بخشی از اراضی را به ایلخان قشقایی، صولت الدوله، اجاره دهد. نهایتاً در اواخر حکومت قاجار و اوایل حکومت پهلوی اول، خوانین بویراحمد به طرفداری از امامقلی خان رستم -که از سران ایلات ُلر ممسنی بوده است- به صحنه کشمکش های شولستان و جنگ با نیروهای دولتی کشیده می شوند که جز قتل و غارت نتیجه ای نداشت.