فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۱۱ مورد.
بررسی روابط بینامتنی قرآن کریم با رمان""شئ من الخوف"" ثروت اباظه
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت یکی از رویکرد های نقد ادبی جدید است که روابط بین متون را مورد بررسی قرار می دهد. شاعران و نویسندگان معاصر به این پدیده زبانی توجه نموده و از آن در آثار خود بهره برده اند. از جمله این نویسندگان، ثروت اباظه نویسنده معاصر مصری است که آثار متعددی در زمینه رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و پژوهش ادبی و... از خود به جای گذاشته است که نمونه هایی از بینامتنیت قرآنی در آثار وی مشاهده می گردد. تأثیرپذیری لفظی و معنوی ثروت اباظه از مضامینِ آیاتِ قرآنی در آثار وی به فراوانی دیده می شود. این اثرپذیری ، باعث شکل گیری انواع و اشکال بینامتنی در آثار وی گشته است.
در این نوشتار سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در قالب نظریه نقدی «بینامتنیت» ضمن تبیین و تفسیر روابط بینامتنی رمان « شئ من الخوف» ثروت اباظه با متون دینی به ویژه قرآن کریم و میزان تأثیرپذیری این نویسنده ی پرکار از منهل همیشه جوشان وحی، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. نتایج نشان می دهد که نویسنده از بینامتنی پنهان و آشکار، مستقیم و غیرمستقیم استفاده نموده است و رمان خود را به ذکر شخصیت های قرآنی، الهام گیری از آیات قرآن کریم به شکل نفی جزئی و متوازی و بیان ارزش های دینی و اسلامی آراسته کرده است.
زبان و تصویر در تعبیرات قرآنی قصاید عربی سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل قصاید عربی سعدی و تبیین ساختار زبانی شاعر در تصاویر قرآنی موجود در این قصاید، محور اصلی مقاله حاضر است که با توجه به جایگاه رفیع سعدی در عرصه ادبیات ایران و جهان، تبیین شاخصه های اصلی زبان تصویری او در راستای اثبات تسلط شاعر بر زبان قرآن و شعر عربی ضرورت می یابد. از آن جایی که رویکرد زبان و تصویر در اشعار سعدی با زیر ساخت تاثیرات شاعر از قرآن، کار نشده است لذا در این مقاله در صدد پاسخگویی به سوالات زیر هستیم:
اول این که جایگاه آیات قرآنی در قصاید عربی سعدی چگونه است؟ و میزان ابیات تصویری و غیر تصویری شاعر در چه حدی است؟ دیگر آن که صور خیال در ابیات قرآنی سعدی چه ویژگی هایی دارد؟ و کانون مرکزی تصویر در این ابیات چیست؟ بیان نحوه تقابل و تعامل، پیوند و مجاورت واژگان قرآن در نگاه تصویری شاعر، از رویکردهای دیگر مقاله حاضر است.
بررسی تأثیر قرآن بر اشعار غلام رضاخان ارکوازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تأثیر قرآن بر اشعار شاعر شهیر کرد تبار، غلام رضا خان ارکوازی است. دیوان اشعار غلام رضاخان در میان مردم ایلام و استان های کرد زبان هم جوار، مشهور است. یکی از دلایل شهرت این شاعر تربیت صحیح خانوادگی و پرورش وی در یک محیط دینی و فراگیری آموزه های قرآن و تأثیر آن بر فکر و اندیشه ی وی بوده است.
چون این مقاله در صدد بیان تأثیر قرآن بر اندیشه ی شاعر و تبیین محیطی است که در آن پرورش یافته و زندگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود را در آن جا گذرانده است؛ از این رو، طبق روش مرسوم با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد موجود و آثار منظوم شاعر، فرایند ابعاد مختلف زندگی وی به اختصار ترسیم شده است. بررسی ها نشان می دهد غلام رضا خان طی حکمی از سوی حسن خان ابوقداره( نوه ی اسماعیل خان) به ریاست کل طایفه ی ارکوازی منصوب شده است؛ ولی بعد ها مورد خشم و غضب والی پشتکوه قرار گرفته و خان دستور داده او را در غل و زنجیر کنند؛ و در زندان به او سخت گرفته اند. در نتیجه، فشار روحی، روانی و جسمی زندان باعث شده که برای تعدیل این سختی ها با خدا راز و نیاز کند و حاصل آن اشعار زیبایی است که با الهام از آیات قرآن سروده است.
سوره تماشا
مطالعه قرآنی اندیشه های ملاصدرا و مولوی پیرامون ""حقیقت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت حقیقت وجود انسان یکی از مهمترین شاخه های معرفت بشری در میان علوم انسانی و از جذابترین مباحث انسان شناسی در قلمرو فلسفه و ادبیات بوده است. ملاصدرا و مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی در آثار خویش تحت تأثیر آیات قرانی و تعالیم وحیانی، اندیشه های بدیعی پیرامون حقیقت انسان ارائه کرده ند از جمله تحول پذیری و حرکت رو به کمال حقیقت انسان، تأثیر پذیری حقیقت انسان از اعمال و رفتارها و تجسم اعمال در جهان پس از مرگ، تأثیر پذیری از نظریه مثل افلاطونی در تبیین منشاء واحد جوهر حقیقت انسان و هبوط انسان به عالم دنیا و تجلّی خداوند در جهان و حقیقت انسان. در این نوشتار سعی شده است تا حدّی تأثیر پذیری این دو متفکر را از آیات و آموزه های قرآنی در ارائه نظریات حکمی و عرفانی در قلمرو حکمت متعالیه و ادبیات عرفانی بررسی نموده و برخی از موارد مورد تطبیق را تبیین نماید.
ارتباط ترامتنی اشعار حکمی حافظ شیرازی و ابوالفتح بستی با قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشعار حافظ شیرازی و ابوالفتح بستی نمونة خوبی از متونی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات اسلامی متولد و تبدیل به فضایی شده اند، با ابعاد بسیار متنوع که در آن انواع مفاهیم حکمی و اخلاقی از دستورات قرآنی ریشه گرفته اند. هدف اصلی در این پژوهش، کشف و شناخت محورهای مشترک حکمی و اخلاقی شعر بستی و حافظ و نشان دادن انواع روابط ترامتنی این اشعار با قرآن کریم است. برای رسیدن به این هدف بر اساس نظریة ترامتنیت ژرار ژنت اشعار حکمی و اخلاقی هر دو شاعر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و این نتیجه به دست آمد که هر دو شاعر در زمینه های (قصاص، دعوت به توکل به خدا، پرهیز از دلبستگی به خوشی های ناپایدار دنیا، پرهیز از ظاهربینی و قضاوت سطحی، پرهیز از معاشرت با افراد ناسالم، دعوت به شکرگزاری نعمت های الهی، التزام به صبر و بردباری و...) هم عقیده و دارای تشابه هستند؛ علاوه بر این حضور چشمگیرآیات قرآن کریم در جای جای این اشعار، روابط ترامتنی معتبری را تأیید می کند و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این اشعار، شامل روابط بینامتنیت و فرامتنیت در نظریة ترامتنیت ژرار ژنت است.
پرتو کنایات قرآنی در دیوان جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه ها، به سبب کوتاه بودن، در میان عامه مردم کاربرد بسیار دارند و از آنجا که دارای معنای مجازی هستند، اغلب شعرا و نویسندگان برای جلوگیری از بیان صریح و مستقیم از کنایه استفاده می کنند. کنایه، چون تصویر ساز است و ذهن شنونده را در تعلیق می گذارد، زیبایی هنری می آفریند؛ به همین دلیل کنایه در ادبیات، جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است و شاعران از آن بهره های فراوانی برده اند. عبدالرحمان جامی نیز از جمله سخنوران و نویسندگانی است که در آثار خویش با رویکردی ویژه، بدین مهم پرداخته است و کنایه به عنوان ابزاری کارآمد در علم بیان، مورد توجه او قرار گرفته تا آنجا که بسیاری از سخنان خود را در قالب این شیوة بیانی مطرح ساخته است. در این پژوهش، کارکردهای کنایات قرآنی در دیوان اشعار جامی، بررسی شده و نگارنده در صدد است تا رابطه کنایات به کار رفته در دیوان جامی و کنایات و تعابیر کنایی موجود در قرآن کریم را مشخص کند و میزان شباهت و اشتراک این مقوله ادبی را در قرآن کریم و دیوان جامی بازنماید.
برآیند این تحقیق نشان می دهد که جامی در به کارگیری کنایه در اشعارش، به سه شیوه از قرآن اثرپذیرفته است: الف) همان تعبیر کنایی قرآن را عیناً در شعرش بکار گرفته است؛ ب) به تعبیر یا لفظ قرآنی، که در قرآن معنای کنایی نداشته، معنایی کنایی داده و از لفظ قرآنی کنایه جدیدی خلق کرده است؛ ج) همان کنایه قرآنی را با بار معنایی جدیدی به کار برده و معنی کنایی جدیدی برآن افزوده است.
اثرپذیری حافظ ازسوره یوسف (ع)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شمس الدین محمد حافظ شیرازی، ، از حافظان قرآن واز زمره شعرایی است که به بازتاب مفاهیم و مضامین قرآنی درغزلیاتش پرداخته است .تا آن جایی که کمتر غزلی ویا بیتی رامی توان در دیوان اشعارش پیدا نمود که جلوه ای از قرآن و حدیث در آن مشهود نباشد واز جمله سوره هایی که بیشتر از سایر سوره ها مدّ نظر وی بوده سوره یوسف (ع) می باشد که ۱۵ بار در غزلیاتش از آن اثر پذیرفته است که بیشتربه شکل «تلمیح»می باشد.این سوره از نظر موضوع و قالب ، ویژگی های یک داستان کامل را دارد تا آن جا که خود قرآن نیز آن را «احسن القصص» نامیده است ودرحقیقت خداوند متعال آن رابرای دلگرمی حضرت رسول(ص)ویارانش درسال« عام الحزن»بازگومی نماید. حافظ علاوه بر مفردات و ترکیباتی چون یوسف، بیت الحزان، کلبه احزان، مسند مصر و ... ازمضامینی چون جمال یوسف (ع)، فروختن یوسف، به چاه افتادنش، فرمانروایی مصر، فراق و امید و وصال و در نهایت پیراهن یوسف اثرپذیرفته است .پیراهن یوسف ، یک بار توسط برادران حسودش ویک بار توسط نامادری اش ،زلیخا،موردحمله قرارمی گیردو یک بار هم که وسیله بینا شدن چشمان پدرش می شود..در حقیقت پیراهن یوسف، نماد جمال و شأن و شوکت و تقوای وی می باشد که همواره حافظ می خواهد حوادث داستان را با با شخص خودش و یا افراد مورد پسندش مقایسه نماید.
سرچشمه های قرآنی اندیشه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر این سخن ویتگنشتاین را بپذیریم که زبان همان ذهن است و ذهن همان زبان، دیگر برای شناخت اندیشه هرکس و از جمله حافظ راهی جز تامل جدی بر آثار زبانی او نمی ماند. اما این، همه راه نیست بلکه پس از شناخت اندیشه، سرچشمه ها و آبشخورهای آن نیز باید شناسایی شود تا راز وجودی این معجزه زبانی و ادبی آشکار گردد. در این میان، توجه به تصریحات گوینده و صاحب سخن، در درجه اول از اهمیت قرار دارد. چرا که ما را به دور از لغزش ها و خودپنداری ها به سرمنزل مقصود می رساند. بدین منظور، در این نوشتار کوشیده ایم تا به معرفی نکاتی بپردازیم که اندیشه حافظ و مآلاً سرچشمه های اصلی ، خاصه ریشه های قرآنی آن را آشکار می کند. این نکات برگرفته از سخن حافظ ، بویژه تصریحات او بر مبنای گزارش قزوینی - غنی و نیز خانلری است ، البته با پرهیز از تاویلات شخصی و پیرایه های ناهمگون با متن و در واقع مطابق با اصول هرمنوتیک. امید که این مجموعه بتواند مفید و راهگشا باشد.
سحر، یا معجزه؟
حوزههای تخصصی:
نقد التّناص القرآنی فی قصیدة «ثورة فی الجحیم» لجمیل صدقی الزّهاوی (نقد تناص قرآنی در قصیده ی «ثورة فی الجحیم» از جمیل صدقی زهاوی)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ضمن بیان مفهوم بینامتنی و انواع آن، پرسش هایی در مورد چگونگی کاربرد بینامتنی قرآنی در شعر زهاوی مطرح شده است. خلاصه ای از قصیده ( انقلابی در دوزخ ) از سروده های این شاعر می آید و هدف اصلی آن بیان می شود. در ادامه به انواع مختلف بینامتنی که در اشعار زهاوی بسامد بیشتری دارد، اشاره می شود که از جمله آن می توان از مواردی چون: بینامتنی فواصل آیات، واسلوب وترکیب ها ومفردات قرآنی ( از قبیل موازی ونفی کلی وجزئی) یاد نمود. در این زمینه، نکته ی قابل توجه، استفاده ی شاعر به دو گونه مثبت و منفى در بینامتنی اسلوبی و ترکیبی است؛ این در حالی است که در بینامتنی فواصل آیات، استفاده منفی شاعر دیده نشده است. در زمینه بهره گیری شاعر از مفردات قرآنی نیز، استفاده مثبت بیشتر از استفاده منفی نمود دارد. شیوه ی بررسی در این مقاله، به شکل تحلیل و توصیفی است.
مکانة القرآن لدی إقبال وتأثره به فی شعره الفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر محمد إقبال لاهوری، من أعلام الشعر الإسلامی الملتزم فی العصر الحدیث، وهو لاینسب نفسه إلى وطن محدود ولا إلى طائفة معینة ولا یحصر غایته وفکرته فی إطار الجنسیات والحدود، بل یرى وطنه العالَم الإیمانیّ الذی لایعرف الحدود. وهو شاعر یلتزم برسالته الشعریة ویرى أن سر حیاة کلماته المکتوبة، لیس فی بریق الکلمات ولا فی موسیقی العبارات، بل یکمنُ فی قوّة إیمانه بمدلول الکلمات؛ فهو صاحب مدرسة شعریة فلسفیّة هادفة تعتقد بأنّ الشعر وارث النبوة، ورسالته إصلاح البشر والنهوض به إلی المستوی الذی أراد الله له.
وتهدف هذه الدراسة، ملتزمة بالمنهج الوصفی التحلیلی إلى أن تلقی بعض الأضواء علی مکانة القرآن لدی إقبال وکیفیّة تأثره به واستنباطه المفاهیم الفکریّة والتربویّة منه مبیّنة نبذة من آرائه حول القرآن ودوره فی خلق الفرد المسلم المؤمن بذاته. وتشیر النتائج إلی أنّ إقبال، أقبل علی القرآن بالعقل والقلب لاستلهام تجربة روحیة وعلمیة معا. واستلهم مضامینه الشعریة خاصة فی أشعاره الفارسیة من القرآن ولم یکن إقباله علی القرآن کشاعر یستلهم من القرآن عبارات أو مفاهیم، یستخدمها لأهدافه الأدبیة ولتوسیع أغراضه الشعریة فحسب، بل کان إقباله علیه کمؤمن یستلهم منه أفکاره وقیمه وهو یبتعد فی ذلک عن التأویلات المعروفة لدی شعراء الصوفیة.