پس از سقوط سامانیان، سرزمین ماوراءالنهر در شرق خراسان، تحت حاکمیت اقوام ترک مسلمان، موسوم به قراخانیان، قرار گرفت که بیش از دو قرن، یعنی از سال 389ـ609 ق. (هفت سال قبل از یورش مغولان به آن سرزمین)، دوام یافت. در سدههای پنجم و ششم هجری، گروههای زیادی از سادات علوی و شیعیان اسماعیلی، به سبب وجود شرائط خاص سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، در ماوراءالنهر حضور یافته و مسکن گزیدهاند. این مقاله بر آن است تا حضور پیروان مذاهب شیعی در ماوراءالنهر را در سدههای پنجم و ششم بررسی کند.
"در عصر صادقین علیهماالسلام دست کم پنج شاخه فکری در میان شیعیان وجود داشت: 1. شیعه سیاسی و مردمی: تبری از خلفای پیش از امام علی علیهالسلام و طبعا از عثمانیه، و انتظار بازگشت و تغییر اوضاع به نفع خاندان پیامبر که در عقاید رجعت و مهدویت ظهور میکرد، از معتقدات این شاخه از تشیع بود. 2. فقیهان معتدل: گروهی از برجستهترین دانشمندان فقیه، همچون ابان بن تغلب، زراره و ابوبصیر که دیدگاهی معتدل و محتاط با قضایا داشتند. 3. متکلمان شیعه: افرادی همچون قیس ماصر، هشام بن حکم و مؤمن در این گروه جای میگیرند. 4. غالیان: افرادی نظیر مغیرة بن سعید، بیان بن سمعان، و مهمتر از همه، أبوالخطاب اسدی از جمله غالیان معروف میباشند که در این دوران فعالیت میکردند. 5. مفوّضه یا غلات درون گروهی: به باور این افراد، ائمه علیهمالسلام تمام کارهایی را که باید خدا انجام دهد انجام میدهند، با این تفاوت که قدرت خدا اصلی است و قدرت آنها تبعی.
"
"چندی پس از انقراض حکومت قراقویونلوها توسط آققویونلوها، یکی از شاهزادگان قراقویونلو به نام قلی به دکن(2) آمد و وارد دستگاه حکومتی بهمنیان شد. وی در آنجا مدارج رشد و ترقی را طی نمود تا آنکه از سوی بهمنیان به حکومت گلکنده منصوب شد و در سال 918 ق مقارن با ضعف شدید بهمنیان، اعلام استقلال نمود و حکومت قطب شاهیان را تأسیس کرد. وی بلافاصله پس از اعلام استقلال، به تبعیت از شاه اسماعیل صفوی مذهب شیعه را در قلمرو خود رسمی اعلام کرد و نام حکام صفوی را در خطبه بر نام خود مقدم نمود.
مذهب تشیع در دوره حکومت این خاندان چندین مرحله متفاوت را پشت سر گذاشت. در اولین مرحله، حکام سلسله با ایجاد بناهای مذهبی و اعلان شعایر مذهبی تشیع، تا حدی این مذهب را در دکن گسترش دادند. با ورود میرمحمد مؤمن استرآبادی در سال 989 ق به دستگاه حکومت، مرحله شکوفایی تشیع در دوره حکومت قطب شاهیان آغاز شد. اما با حمله شاه جهان در سال 1046 ق به حیدرآباد، مذهب تشیع در این منطقه رو به افول نهاد. در نهایت، در سال 1098 ق با تصرف گلکنده و حیدرآباد توسط اورنگ زیب، حکومت قطب شاهیان منقرض شد، اما تشیعی که آنها در این منطقه رواج دادند همچنان در آنجا پایدار ماند.
"