فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
عنوان مقاله: خدا از جزئیات مخلوق خود آگاه است (1 صفحه)
ابو جعفر احول مشهور به موءمن طاق، از یاران برجسته امام صادقعلیه السلام که در رشته کلام به مرتبه بالایی رسیده بود، با ابن ابی العوجاء(فرد دهری و منکر خدا که اهل مناظره بود) بارها بحث و مناظره میکرد. ابوجعفر میگوید: روزی ابن ابی العوجاء به من گفت: آیا غیر از این است که اگر کسی چیزی را احداث و ایجاد کرد به طوری که ساخته دست او باشد، خالق آن است؟ گفتم: بلی. گفت: یک یا دو ماه به من مهلت بده، آنگاه بیا، تا نشان دهم که من هم خالقم!
ابو جعفر میگوید: عازم حج بودم، در راه مکه به حضور امام صادقعلیه السلام رسیدم و مسئله را به اطلاع حضرت رساندم. امام فرمود: او دو پوست گوسفند آماده کرده در حالی که آنها پر از کرم هست[در اثر کثافاتی که در داخل پوستها ریخته، کرم به وجود آمده است]. او با گروهی از یارانش خواهد آمد و آن پوستها را خواهد آورد و ادعا خواهد کرد که خالق آن کرمها او است. در پاسخ او بگو: اگر این کرمها را تو آفریدهای نرها و مادههای آنها را مشخص کن!. سر موعد وقتی که ابن ابی العوجا ادعای خلق کرمها را مطرح کرد، ابوجعفر همان پاسخ را داد. ابن العوجا درماند و گفت: این سخن ساخته مغز تو نیست، این پاسخی است که از حجاز رسیده است!(آموزش جعفر بن محمد است».(1)
_______________________________
1. رجال کشی، تحقیق حسن مصطفوی، چاپ دانشگاه فردوسی، ص 189.
هوالغفار
استدراج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اراده الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
الهیات فازی ،روایت دیدگاه عرفانی امام خمینی (س) در مساله تنزیه و تشبیه
حوزههای تخصصی:
پیش از این در شماره 11 و 12 نخستین بخش از معرفی وشرح نقدهای عرفانی امام خمینی بر متن و شرح کتاب فصوص الحکم ابن عربی،ضمن معرفی و توصیف کمی و کیفی این نقدها که در قالب مجموعه ای از تعلیقات ایشان بر شرح فصوص قیصری به جا مانده است ، به طرح فهرست وار گوشه ای از این تعلیقات و سپس شرح یکی از آنها پرداختیم [س 3 1380].
اکنون در این مقاله در نظر داریم که به شرح و تحلیل یک تعلیقه انتقادی دیگر از امام بپردازیم. این تعلیقه در فص نوحی و به مناسبت بحث تنزیه و تشبیه در دعوت نوح(ع) به نگارش درآمده است. شکی نیست که یکی از مهمترین و بنیادی ترین مباحث در حوزه کلام و الهیات، مبحث الهیات تنزیهی و تشبیهی و طبقه بندی ادیان براساس این دو نوع الهیات است . بحث از الهیات تنزیهی و تشبیهی در واقع بحث بر سر مسأله منطق دعوت انبیا یعنی تعیین نوع این دعوت در انبیا و ادیان الهی از میان دو نوع تنزیهی یا تشبیهی آن است. حضرت امام در این تعلیقه، ضمن بیان دیدگاه انتقادی خود در این خصوص، به نقد دیدگاه استادش، عارف شاه آبادی، نیز می پردازد.
اسماء و صفات؛ خدای مرید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
احد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تبیین کلام الهی
منبع:
آینه معرفت ۱۳۸۳ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
خدای متکلم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عدل الهى در قیامت
دلیل آفتاب(بررسى تطبیقى آراى کلامى و عرفانى مولوى در باب اسما و صفات حق تعالى)
حوزههای تخصصی:
چکیده
در قرآن کریم و در عرف متکلمان مسلمان آنچه بهعنوان جایگزین نام اللّه یا در وصف او بهکار مىرود، اسم (جمع آن اسماء) اللّه نامیده مىشود. این که آیا مىتوان خداوند را با نامها و اوصافى خطاب کرد که در قرآن، سنّت و اجماع نیامده و یا آنکه اسماءاللّه توقیفى است؛ یعنى مقیّد به ذکر آنها در منابع مذکور است، از جمله موارد اختلاف مهم اندیشمندان عالم اسلام، بهویژه متکلمان و فلاسفه مسلمان بوده است. اختلاف دیگر آنان این بوده که آیا آنچه بهعنوان اسماء اللّه اطلاق کردهاند، با مسمایشان عینیت دارد یا بهکلى بیگانه است؟
از فِرَق عمده کلامى و غالب اهل سنّت حنبلى و اشعرى بر توقیفیت اطلاق اسما و به عینیت آنها با مسمایشان باور داشتهاند، در هر دو مورد معتزله و شیعه در موضع مخالف ایستادهاند، ولى ماتریدیه با وجود عدم قبول توقیفیت اسماى خداوند، گرچه به عینیت این اسما با مسمایشان اعتقاد راسخ ندارند، لزوما منکر عینیت اسما با ذات و صفات حق نیست.
جلالالدین محمد مولوى (متوفاى 672)، از سویى، در آثارش خداوند را با نامهاى بىشمارى از قبیل: خورشید، آفتاب، دریا، دوست، معشوق، یار، دلبر، خلیفه، شاه، مادر، عروس، صید، صیاد و ... خوانده، اما به منصوص بودن آنها مقید نبوده است و از سوى دیگر، توصیف و اسم شایسته حضرت حق، را چون شب قدر، گمشده در اینها مىداند، اما در هر دو مورد اشعرى نیست و موضعى ماتریدى دارد. با توجه به نظرى که در باب گوهر ایمان و سابق دانستن رحمت الهى دارد، نیت گوینده را بر اقوال او مقدم و مایه نجات مىشمارد.
رویکرد کلامی در تفسیر مناهج البیان
منبع:
سفینه ۱۳۸۲ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
نقد مبانی سلفیه در توحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلفیه اصطلاحی نو ظهور در تاریخ اندیشه اسلامی است که گروهی از اهل حدیث و پیروان احمد بن حنب ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب برای خویش برگزیده اند انان در روش شناخت نقل گرا و در فهم نقل ظاهر گرا هستند عقل را شایسته فهم مسائل الهی ندانسته و رسالتش را تنها فهم درست سخنان سلف می دانند بر مبنای هستی شناسی سلفیه خدا موجودی آسمانی و نشسته بر عرش در آسمان هفتم است صفات خبری زاید برذات همچون یده نفس و وجه دارد و در قیامت به چشم سر دیده خواهد داشت آنان در تبیین و تفسیر اینگونه صفات الهی از حیث معناشناسی بر اس اس اصل ظاهر گرایی در قران و سنت و به تبعیت از برخی اهل اثر و اصحاب حدیث به معنای ظاهری و عامیانه این صفات بسنده کرده و آنان را تاویل نمی کنند در نتیجه با پذیرش این مبانی توحید سلفیه تنها با وحدت عددی سازگار است و توحید حقیقی به معنای ذات بی مانند بسیط مبرای از هرگونه ترکیب ثابت نمی شود در این مختصر مبانی سلفیه در توحید به خامه نقد کشیده شده است
دلیل آفتاب(بررسى تطبیقى آراى کلامى و عرفانى مولوى در باب اسما و صفات حق تعالى)
حوزههای تخصصی:
چکیده
در قرآن کریم و در عرف متکلمان مسلمان آنچه بهعنوان جایگزین نام اللّه یا در وصف او بهکار مىرود، اسم (جمع آن اسماء) اللّه نامیده مىشود. این که آیا مىتوان خداوند را با نامها و اوصافى خطاب کرد که در قرآن، سنّت و اجماع نیامده و یا آنکه اسماءاللّه توقیفى است؛ یعنى مقیّد به ذکر آنها در منابع مذکور است، از جمله موارد اختلاف مهم اندیشمندان عالم اسلام، بهویژه متکلمان و فلاسفه مسلمان بوده است. اختلاف دیگر آنان این بوده که آیا آنچه بهعنوان اسماء اللّه اطلاق کردهاند، با مسمایشان عینیت دارد یا بهکلى بیگانه است؟
از فِرَق عمده کلامى و غالب اهل سنّت حنبلى و اشعرى بر توقیفیت اطلاق اسما و به عینیت آنها با مسمایشان باور داشتهاند، در هر دو مورد معتزله و شیعه در موضع مخالف ایستادهاند، ولى ماتریدیه با وجود عدم قبول توقیفیت اسماى خداوند، گرچه به عینیت این اسما با مسمایشان اعتقاد راسخ ندارند، لزوما منکر عینیت اسما با ذات و صفات حق نیست.
جلالالدین محمد مولوى (متوفاى 672)، از سویى، در آثارش خداوند را با نامهاى بىشمارى از قبیل: خورشید، آفتاب، دریا، دوست، معشوق، یار، دلبر، خلیفه، شاه، مادر، عروس، صید، صیاد و ... خوانده، اما به منصوص بودن آنها مقید نبوده است و از سوى دیگر، توصیف و اسم شایسته حضرت حق، را چون شب قدر، گمشده در اینها مىداند، اما در هر دو مورد اشعرى نیست و موضعى ماتریدى دارد. با توجه به نظرى که در باب گوهر ایمان و سابق دانستن رحمت الهى دارد، نیت گوینده را بر اقوال او مقدم و مایه نجات مىشمارد.