فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
تکمله ی دموکراسی
تحول گفتمان توسعه سیاسى در ایران (از مشروطه تا خاتمى)
حوزههای تخصصی:
" این مقاله به بررسى سیر تحول گفتمان توسعه سیاسى در تاریخ معاصر ایران از پیروزى انقلاب مشروطه تا پایان دهه دوم انقلاب اسلامى مى پردازد. یافته هاى حاصل از یک پژوهش کیفى براساس روش تحلیل گفتمان و با استفاده از الگوى ترکیبى نورمن فرکلاف و تئون اى. ون دایک دست مایه این بررسى است که هشت دوره تاریخى (1285، 1312، 1320، 1331، 1352، 1358، 1371 و 1377 هجرى شمسى) را دربرمى گیرد.
مقاله حاضر نشان مى دهد که شاخص هاى توسعه سیاسى از قبیل آزادى، قانون گرایى، جامعه مدنى، کثرت گرایى، رقابت و مشارکت سیاسى در دوره نخست، یعنى در سال 1285 در نقطه مطلوبى قرار دارند. این وضعیت، ناشى از پیروزى انقلاب مشروطه و به ثمر نشستن مبارزات ملت ایران براى رهایى از استبداد تاریخى است. شاخص هاى مذکور در سال 1312 که حکومت مطلقه رضاشاه در شرف تکوین است، به شدت سقوط مى کنند؛ اما در سال 1320 تحت تاثیر تحولات سیاسى و اجتماعى، عدم اقتدار و کنترل حکومت مرکزى، تمایل شاه جوان به اصلاح تصویرذهنى مردم از حکومت استبدادى و مطلقه رضاشاه و بروز نوعى هرج ومرج سیاسى، منحنى مذکور بار دیگر صعود مى کند، اما در مقایسه با دوره اول و دوره چهارم (1331) در جایگاه پایین ترى قرار دارد. در سال 1331، بار دیگر شاهد نضج گیرى گفتمان توسعه سیاسى به ویژه در بعد استقلال طلبى و آزادى خواهى هستیم.
در دوره پنجم (1352) نیز همچون دوره دوم (1312)، منحنى توسعه سیاسى در نقطه حضیض قرار دارد، در حالى که وضعیت سال 1358 به سال 1320 شبیه است. به نظر مى رسد که رشد برخى شاخص هاى توسعه سیاسى در سال 1358 نیز ناشى از رهاشدگى اوایل انقلاب و بروز مطالبات اجتماعى است.
وضعیت سال 1371 از لحاظ توسعه سیاسى، مطلوب نیست. در این سال نیز گرچه مانند مقطع 1352 به نوسازى اجتماعى ـ اقتصادى توجه فراوان مى شود، اما بعد سیاسى و فرهنگى توسعه به شدت مورد غفلت قرار مى گیرد.
سال 1377 سال اوج گیرى گفتمان توسعه سیاسى است. در واقع تنها در این مقطع است که مفهوم «توسعه سیاسى» به طور مستقیم به کار مى رود، زیرا در مقاطع دیگر، ما اساساً با شاخص ها و مفاهیم توسعه سیاسى و نه اصطلاح و مفهوم آن روبه رو هستیم. گفتمان توسعه سیاسى در این سال حتى از نخستین سال پیروزى انقلاب مشروطه نیز جایگاه بالاترى دارد.
به طور کلى، سال 1377 نقطه اوج منحنى شاخص هاى توسعه سیاسى و سال 1312 نقطه حضیض آن است. به این ترتیب، مقاله حاضر با بررسى هشت دوره تاریخى، تصویرى کلى از جایگاه گفتمان توسعه سیاسى در یک قرن اخیر ایران ارائه مى کند.
"
دمکراسی دیجیتالی و حکومت الکترونیکی : سیاست و حکومت در عصر تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی (ICTs)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله پساز شرح خلاصه ویژگی ها و قابلیت های تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی (ICTs) به بررسی تعامل بین ارتباطات و اطلاعات با سیاست و حکومت می پردازد. ICTs با گسترش توانایی رسانه های سنتی (مطبوعات، رادیو و تلویزیون) از نظر زمانی، مکانی، بعد اجتماعی و دوسویگی ارتباطی، امکان بسیاری را برای تقویت و تحکیم دموکراسی مستقیم و انتخاباتی فراهم نموده است. ایفای نقش های عدیده حکومت در قبال ICTs نیز به الکترونیکی شدن حکومت می انجامد و این، به نوبه خود، باعث تقویت تعامل حکومت و جامعه (افراد، اجتماعات و اقتصاد) و افزایش کارآیی و بهره وری خدمات عمومی حکومت و نظام اداری خدمات رسانی می گردد
بگذار سخن بگویم
نقش عوامل روان شناختى در مشارکت سیاسى زنان
حوزههای تخصصی:
"موضوع مشارکت سیاسى از جمله مباحثى است که پیشینه آن به سال ها قبل از میلاد مسیح مى رسد و این در حالى است که مشارکت سیاسى زنان به طور رسمى و جدى از حدود یک قرن پیش (اوایل فرن بیستم) و به صورت اعطاى حق راى به زنان، در بیشتر کشورهاى اروپایى مطرح مى باشد. (بشیریه، 1376)
از مشارکت سیاسى، تعاریف گوناگونى ارایه شده است که هریک بر جنبه هایى از آن تاکید دارد. همچنین بنابر سلیقه هاى مختلف، تقسیم بندى هاى متفاوتى از مشارکت سیاسى صورت گرفته است که آن را به مشارکت سیاسى توده ها و نخبه ها، مشارکت سیاسى فعالانه و منفعلانه، مشارکت سیاسى خودجوش و برانگیخته، و... تقسیم میکند.
در بحث از مشارکت سیاسى زنان، گفته مى شود که این مشارکت، اغلب، منفعلانه، برانگیخته، و در سطح توده هاست و به همین دلیل مشارکت زنان در سطح نخبه ها محسوس نیست. به بیان دیگر هنوز شمار زنانى که در راس دولت، حکومت و پارلمان قرار دارند، در حدى نیست که بتواند به عنوان وزنه اى در عالم سیاست مطرح باشد. (The Advancement of Women . UN. 1995)
ادعاهاى جهانى بر این امر تاکید دارند که زنان در مقایسه با مردان از علاقه مندى کمترى نسبت به سیاست برخوردارند، این ادعا توسط پژوهش ها و مطالعات انجام شده در کشورهاى مختلف مورد تایید قرار گرفته است که در این مقاله ده مورد آن ذکر خواهد شد، (از جمله تحقیقات Wade Larry.L.1996 - pippa Norris، 1996) همچنین نتایج تحقیق نگارنده در مورد مشارکت سیاسى دختران و پسران دانشجو در پنج دانشگاه تهران که یافته هاى جهانى را درباره مشارکت سیاسى زنان، مورد تایید قرار داد، که به برخى از آن ها اشاره خواهد شد.
در بررسى علل کم علاقگى زنان نسبت به سیاست، به عوامل متعددى برمى خوریم که مى توان آنها را در دو دسته تقسیم بندى کرد :
دسته نخست شامل عوامل تاثیرگذار بر مشارکت سیاسى تمام افراد اعم از زن و مرد است. اما با وجود این عمومیت، نقش بازدارندگى آن براى زنان از شدت بیشترى برخوردار است. به عنوان مثال آسیب پذیرى سیاسى زنان در رژیم هاى دیکتاتورى بیش از مردان است. نمونه آن وضعیت زنان در دوران آلمان هیتلرى است که طى این دوران، زنان به پایین ترین درجه شهروندى تنزل یافتند و...
دسته دوم عواملى است که اختصاص به زنان دارد؛ از جمله عامل روانى ـ شخصیتى که به نوبه خود معلول عوامل دیگرى که همانا فرهنگ و جامعه پذیرى سیاسى است.
عامل روانى ـ شخصیتى در ابعاد زیر قابل بررسى است :
زنان در مقایسه با مردان، احساس اعتماد و توافق بیشترى نسبت به رهبران سیاسى دارند و لذا در سیاست، محافظه کارانه تر از مردان عمل مى کنند.
زنان، براى فعالیت سیاسى، انگیزه لازم را ندارند. نظریه هاى مختلف در زمینه مشارکت سیاسى (نظریه منابع ـ نظریه بسیج ـ نظریه ابزارى ـ نظریه انگیزه ابزارى) در مجموع مؤید این نکته اند که افراد در صورتى به مشارکت سیاسى مى پردازند که منافع آن را بیش از زیانش تشخیص دهند. از آنجا که فعالیت سیاسى در غالب جوامع، براى زنان، از هزینه بالایى برخوردار است، آنان تمایل به مشارکت سیاسى در سطح نخبه ها را ندارند.
زنان، کمتر از مردان، به رفتارهاى خشونت آمیز و کشمکش، گرایش دارند. در حالى که سیاست به معناى رایج آن ارتباط تنگاتنگى با قدرت (به مفهوم مادى آن) و خشونت (به ویژه در سطح روابط بین الملل) دارد (Sandra Whitworth 1997).
نداشتن اعتماد به نفس که مانع از درگیرى فعالانه زنان در فعالیت هاى اجتماعى و به ویژه فعالیت سیاسى آنان مى شود. چنین باورى، از طریق خانواده، مدرسه، رسانه ها و... به زنان و به جامعه، القا مى شود.
احساس بى قدرتى در تاثیرگذارى سیاسى.
در مقاله حاضر، با ارایه تعاریفى از مشارکت سیاسى و طرح نمونه هایى از تفاوت هاى مشارکت سیاسى زنان و مردان، علل و عوامل بازدارنده زنان از فعالیت سیاسى به اختصار مطرح مى شود و سپس بطور مشخص پیرامون عوامل شخصیتى ـ روانى محدود کننده مشارکت سیاسى زنان بحث خواهد شد و طى آن به بازدارنده هاى فرهنگى و نیز چگونگى جامعه پذیرى سیاسى زنان اشاره خواهد شد و در پایان راهکارهایى در راستاى تعدیل و رفع مشکلات و تنگناهاى موجود ارایه خواهد شد.
"
بررسی تواناییهای گفتمان اصلاح طلبانه شیعی در ایران
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین تواناییهای فکری و فقهی شیعی در مواجهه با تحولات و تغییرات اجتماعی میباشد که نویسنده با اشاره به دو نگرش مختلف اصولی و اخباری به تشریح ویژگیها و مبانی فقهی فقهای اصولی شیعی میپردازد و معتقد است که این فقها با تأکید بر عناصری همچون: جامعیت شریعت، پذیرش صلاحیت عقل و عرف و اجتهاد، پذیرش اصل تبعیت احکام از مصلحت و مفسده، نقش حکومت و احکام حکومتی، نقش زمان و مکان، حوزه فراغ و... از پتانسیل بالایی در خصوص مواجهه با تحولات جدید برخوردارند. این توانایی فکری به خوبی میتواند اصلاحات در کشور را مورد حمایت قرار داده و روند عقلانی شدن جامعه را تسریع بخشد.
تحلیل جامعه شناختى جنگ ایران و عراق در قالب نظریه پارسونز
حوزههای تخصصی:
" این مقاله مى کوشد تا جنگ عراق علیه ایران را در چارچوب خرده نظام هاى پارسونز تحلیل کند. پرسش اصلى این است که این جنگ داراى چه کارکردهاى مثبت و منفى اجتماعى بوده است؟
بررسى ها نشان مى دهند که جنگ در ابتدا خرده نظام زیستى را دچار آسیب نمود، به طورى که این خرده نظام نتوانست کارکردهاى خود را محقق سازد. آن گاه، نابسامانى هاى ایجادشده به خرده نظام شخصیتى منتقل شد. جنگ باعث شد تا بیش تر اهداف برنامه اول توسعه، به جز توسعه کمى و کیفى صنایع دفاعى، که توسط خرده نظام زیستى تدوین شده بودند، با ناکامى روبه رو گردند.
خرده نظام اجتماعى بسته به ضرورت هاى خاص زمان جنگ در جهت ایجاد یکپارچگى و انسجام در جامعه، قوانینى را که بیش تر بعد اقتصادى و حمایتى داشتند، تصویب نمود که البته چندان موفق نبود. و عاقبت، خرده نظام فرهنگى نیز تحت تاثیر جنگ توانست در برهه هاى مختلف جنگ ارزش هاى مختلفى را احیا کند و در سطح جامعه گسترش دهد و دستورات لازم را به سایر خرده نظام هاى جامعه براى مقابله با معضلات ناشى از جنگ صادر نماید. این خرده نظام نیز در اواخر جنگ کارایى خود را به صورت نسبى از دست داد.
"
مقالات ویژه: آشتی ملی و دموکراسی
منبع:
گفتگو بهمن ۱۳۸۱ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر اسلامی جنوب شرق آسیا