فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
مقالات ویژه: بنیادهای موازی دولت و چالش توسعه در ایران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی تحلیل های کلان توسعه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران بررسی ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن دیدگاه های نظری توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر اسلامی معاصر
نهضت جنگل
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره مشروطه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر اسلامی امویان
شرایط اجتماعی و گفتمان های روشنفکری در آستانه انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله در پی تحلیل گفتمان مسلط روشنفکری و مطالعه تاثیر شرایط داخلی و خارجی جامعه ایران در شکل گیری اندیشه های روشنفکری آستانه انقلاب مشروطه است. محدوده تاریخی تحقیق، 1270-1288 ه ش را در بر می گیرد. ویژگی های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه در قالب شرایط داخلی و تاثیرات فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی- اقتصادی غرب تحت عنوان شرایط بین المللی مورد بحث قرار گرفته اند.
اندیشه های روشنفکری با مفهوم گفتمان دسته بندی شده اند. اطلاعات از دو طریق به دست آمده است: نخست مطالعه اسنادی منابع علمی و تاریخی درباره اوضاع و احوال جامعه آستانه انقلاب مشروطه ایران و دوم تحلیل محتوای کمی و کیفی ویژگی های گفتمان مسلط انقلاب مشروطه. در آستانه انقلاب مشروطه 38 شماره از روزنامه قانون میرزاملکم خان برای تحلیل محتوای گفتمان مسلط انتخاب شده است.
بر اساس یافته ها، اولا میان شرایط مختلف جامعه آستانه انقلاب مشروطه و گفتمان مسلط ارتباط وجود دارد. ثانیا برخی از ویژگی های گفتمان مسلط دارای همبستگی درونی هستند. ثالثا بسیاری از ویژگی های گفتمان مسلط با متغیر زمان دارای رابطه معنا دار است. بنابراین، گفتمان مسلط بر انقلاب مشروطه را می توان به آینه ای تشبیه کرد که در آن شرایط جامعه، مشکلات و راه حل ها منعکس شده اند."
نظریه مبادله و مشارکت سیاسى زنان در مراکز شهرى استان اصفهان
حوزههای تخصصی:
" امروزه مشارکت سیاسى مردم، زیر بنا و بنیاد توسعه سیاسى کشورها را تشکیل مى دهد. این مشارکت به ویژه در نظام هاى مردم سالار از اهمیت زیادى برخوردار است. ایفاى نقش در عرصه سیاست توسط زنان را باید از جمله نقش هاى جدید تعریف شده براى زنان قلمداد کرد.
در فرآیند توسعه فرهنگى و انتقال از جامعه سنتى به جامعه پس از سنت، نقش هاى اجتماعى مختلف باز تعریف مى شود و در این تعریف مجدد، انتظارات نقش ها دگرگون مى شود. نقش زنان در جامعه سنتى عمدتاً به نقش هایى در درون نهادخانواده محدود مى شود و همواره بر نقش مادرى و همسرى آنها تاکید مى گردد. در جامعه پس از سنت، از نقش هاى خانوادگى زنان، کاسته و به نقش هاى آنان در خارج از نهاد خانواده، افزوده مى شود.
از مهم ترین نقش هاى یک زن در شرایط جدید نقش سیاسى اوست. در جامعه پس از سنت، موقعیت شهروند بودن زنان بیش از موجودیت زیست شناختى آنها مورد توجه است.
ایفاى هر نقش براى کنش گر اجتماعى، با هزینه ها و پاداش هایى همراه است. چنین به نظر مى رسد که ایفاى نقش هاى سیاسى (حضور واقعى در عرصه سیاست) به ویژه در کشورهاى در حال توسعه، از جمله در کشورهایى نظیر ایران، همواره امرى پر مخاطره و پر هزینه بوده است. عرصه سیاست به ویژه براى زنان (در مقایسه با مردان)، مخاطره آمیزتر و پُرهزینه تر است.
به نظر مى رسد که سطح مشارکت سیاسى زنان در ایران در حال حاضر پایین است و به طور عمده به حضور در پاى صندوق هاى راى - که از کم هزینه ترین اشکال مشارکت سیاسى است - محدود مى شود. بالابودن هزینه هاى حضور در عرصه سیاست به ویژه براى زنان، در برابر پایین بودن پاداش چنین فعالیت هایى، به کاهش مشارکت سیاسى و محدود شدن آن به کم هزینه ترین اشکال مشارکت، خواهد انجامید.
در این مقاله سعى براین بوده است که موضوع مشارکت سیاسى زنان در مراکز شهرى استان اصفهان در قالب نظریه مبادله مورد کندوکاو قرار گیرد. ضمن ارایه وضعیت موجود مشارکت سیاسى زنان، براساس معرف هاى مختلف، توان مندى نظریه مبادله، در تبیین آن به عنوان یک متغیر وابسته مورد آزمون تجربى قرار خواهد گرفت. در این چارچوب پنج سؤال اصلى به شرح زیر مطرح گردیده و پاسخ هاى لازم براى آنها تدارک دیده شده است :
1ـ مشارکت سیاسى زنان در جامعه آمارى مورد مطالعه در چه سطحى است؟
2ـ موقعیت زنان، بر روى یک طیف هزینه/ پاداش، براى مشارکت سیاسى چگونه است؟
3ـ آیا مى توان متغیر مشارکت سیاسى زنان را به عنوان یک متغیر وابسته، با استفاده از قضیه ارزش در نظریه مبادله، در جامعه آمارى مورد مطالعه تبیین کرد؟
4ـ در صورت مثبت بودن پاسخ به سؤال سوم، توانایى قضیه ارزش از نظریه مبادله، در تبیین مشارکت سیاسى زنان تا چه حد است و به عبارت دقیق تر چه سهمى از واریانس متغیر مشارکت سیاسى زنان توسط قضیه مذکور توضیح داده مى شود؟
5- علاوه بر متغیر هزینه / پاداش ،کدام متغیرها را مى توان به عنوان متغیرهاى مفروض تاثیرگذار بر مشارکت سیاسى زنان در جامعه آمارى مورد مطالعه دانست؟
"